Victor007
24th January 2010, 01:56 PM
ساختمانها برخلاف گذشته، دیگر نمادی از تفکر، تعقل و ژرفاندیشی برای ارائه طرحی نو همخوان با معیارهای درونی انسان نیست.
http://www.javanonline.ir/Images/News/Smal_Pic/4-11-1388%5CIMAGE633999259538033750.jpg (http://www.javanonline.ir/Images/News/Larg_Pic/4-11-1388%5CIMAGE633999259538033750.jpg)
وقتی از کوچههای شهر عبور میکنی، چیز خاصی به چشمت نمیآید تا لحظهای درنگ کنی و به ژرفای آن بیندیشی. همه چیز در شهرهای ما تکرار مکررات شده. شهرها به اصول خاصی پایبند نیستند و ساختمانها برخلاف گذشته، دیگر نمادی از تفکر، تعقل و ژرفاندیشی برای ارائه طرحی نو همخوان با معیارهای درونی انسان نیست. امروز در شهرهای ما به ویژه تهران معماری به «بساز و برو»، شهرت یافته و در آن رنگی از هنر، اخلاق و جاودانگی باقی نمانده تا جایی که بعد از 25 سال کوچهها و خانهها را باید جزو بافت فرسوده قلمداد کرد و با بولدوزر به جانش افتاد تا طرحی نو درانداخت!
هنر معماری ایرانی کجاست تا شاهد نباشیم ساختمانهایی نامتعارف و غالباً با طرحهای اسکیس ما را محاصره کنند؟ شاید دلیل اصلی آن را بتوان به گم شدن اخلاق در معماری نسبت داد.
در ساخت و سازهای فعلی، اخلاق طرد شده است
کاوه قراخوانلو کارشناس ارشد معماری دانشگاه تهران در این رابطه معتقد است: اخلاق یا به عبارتی پایبندی به اصول، رمز جاودانگی یک اثر است.
به گفته قراخوانلو، معماری از اخلاق دور نیست و نفوذ اخلاق در آن را نمیتوان محدود به زمانی خاص دانست اما با ظهور اسلام، اخلاق نقش موثرتری در ایجاد آثار بر عهده گرفت به گونهای که هر یک از عناصر ساخت یک بنا معنا و مفهومی از واقعیتهای اسلامی و انسانی را به نمایش گذاشتند.
شهرهایی مانند شیراز، اصفهان، کرمان، اردبیل و یزد نمونههای بارزی از شهرهایی هستند که با معیار اسلامی ساخته و یا تجدیدبنا شدهاند به نحوی که در آنها پایبندی به اصول و اعتقادات به نحو ملموسی قابل مشاهده است.
احترام به حریم خصوصی افراد در معماری اصیل
قراخوانلو با اشاره به درونگرایی در معماری ایرانی اعتقاد دارد: قبل از ظهور اسلام درونگرایی در معماری ما به چشم میخورد به گونهای که خانهها با دیوارهایی بلند از معابر عمومی جدا میشدند و از این طریق فضایی امن برای ساکنان منزل فراهم میآمد. با ظهور اسلام توجه به درونگرایی بیش از پیش جلوه نمود تا از این طریق حفظ حریم خصوصی که در اسلام به آن بسیار توجه میشود به تجلی نهایی خود برسد. بر روی درهای منازل دو کوبه با دو فرم مختلف نصب میشد که کوبه بزرگ صدای بم و کوبه کوچک صدای زیر داشت که با به صدا در آمدن هر یک از این کوبهها صاحبخانه مطلع میشد که آیا زن پشت در است یا مرد.
معماری اصیل و تکریم میهمان
از آنجا که فضای به کار رفته در خانهها بسیار بزرگ بود برای رفاه حال مراجعه کننده ساباطهایی با طول 3 الی 4 متر در مقابل در ورودی ساخته میشد تا از این طریق مهمانان از گزند آفتاب و گرما در امان باشند و در فاصله رسیدن صاحب خانه و گشودن در آزاری به آنها نرسد.
به گفته این کارشناس، درها به گونهای طراحی میشدند که فرد برای ورود خم میشد که این نشان از تکریم و احترام میهمان نسبت به صاحب خانه بود. بعد از درب فضایی به شکل هشت تعبیه و با نقاشیهای چشمنواز و شمسههای کوچک تزئین میشد تا مهمان در مدت حضور دچار کسالت نشود.
معماران عصر ما دچار تقلید و مدگرایی شدهاند
با نگاهی گذرا به گذشته و درونمایه معماری ایران زمین جایگاه اخلاق در معماری ایرانی به طور ملموسی هویداست ولی آیا در معماری حال حاضر ما به چنین قواعدی توجه میشود؟ به قطع یقین امروز در معماری توجه چندانی به مقوله اخلاق اسلامی نمیشود به نحوی که معماران ما در ساخت و سازها به اسلوبهای دینی نمی اندیشند و دچار تقلید و مدگرایی شدهاند و از مدلهای غیرایرانی- غیراسلامی تقلید میکنند.
آن چیزی که باعث ماندگاری یک بنا میشود، وجود معانی در آن است. اما جز تعداد انگشتشماری، کدام یک از معماران ما میتوانند ادعا کنند که در ساخت و ساز به اصول اسلامی توجه دارند نه به مدهای غربی؟ بعضی از معماران بر این اعتقادند که ساختمانهایی لوکس با معیارهای غربی بسازند و فقط با الصاق یکی از آیات الهی «ان یکاد» بر روی سر در بنا به آن نام اسلامی دهند!
ساخت و ساز امروز نماد خودباختگی فرهنگی است
پاسخ این سؤال را مینا نادی دانشجوی دکترای معماری به «جوان» چنین میدهد: خانهها با شیشههایی تمام قد نه تنها نشان دهنده و تجلیگاه معماری اسلامی نیستند بلکه بیانکننده نوعی خودباختگی فرهنگیاند چرا که از این طریق حریم خصوصی شهروندان که در سالیان قبل بدان توجه بسیاری میشد هم اکنون به باد فنا رفته است. صورتگرایی آفتی است که امروزه معماری اسلامی ما را مورد تهدید قرار میدهد. برای جلوگیری از بیشتر شدن این روند میبایست جلالت ساحت معنایی اسلام، یگانه معیار ذهنیت غالب اجتماع در شهرسازی و معماری ما متبلور شود و استادان معماری در دانشگاهها به آموزش چنین مفاهیمی مبادرت کنند.
حوزه و دانشگاه دست به کار شوند
به نظر این پژوهشگر، حرکت به سوی معماری اسلامی به هیچ وجه به معنای دل کندن از هرگونه صور مدرن در زندگی روزمره نیست بلکه راهی است برای ایجاد معماری به سبک خویش نه وابسته به دیگر کشورها وطرحهای ارائه شده از سوی آنها.
معماری اسلامی معماری است که در آن اندرونی «خلوتگاه» و بیرونی «جایگاه شوکت» است که آسایش را از ساکنان دور نمیکند و آرامشی ماندگار را با خود به ارمغان میآورد. طرحی که در آن حریم خصوصی و عمومی مشخص و واضح است و التزام و اعتقاد به اینکه دیگران هم حقی دارند آشکار و عیان است و اینها همان عناصری هستند که در معماری امروز به فراموشی سپرده شدهاند.
حال با توجه به این موضوع و دچار شدن معماری به تقلیدگرایی ضروری به نظر میرسد تا مباحث مشترکی مابین حوزه و دانشگاه مطرح شود تا راهکارهایی اصولی برای تحقق اهداف اسلامی در معماری و شهرسازی فراهم گردد و از این طریق راه را بر خودباختگی فرهنگی در معماری و شهرسازی بست.
سمانه مسلمی
منبع «جوان»
http://www.javanonline.ir/Images/News/Smal_Pic/4-11-1388%5CIMAGE633999259538033750.jpg (http://www.javanonline.ir/Images/News/Larg_Pic/4-11-1388%5CIMAGE633999259538033750.jpg)
وقتی از کوچههای شهر عبور میکنی، چیز خاصی به چشمت نمیآید تا لحظهای درنگ کنی و به ژرفای آن بیندیشی. همه چیز در شهرهای ما تکرار مکررات شده. شهرها به اصول خاصی پایبند نیستند و ساختمانها برخلاف گذشته، دیگر نمادی از تفکر، تعقل و ژرفاندیشی برای ارائه طرحی نو همخوان با معیارهای درونی انسان نیست. امروز در شهرهای ما به ویژه تهران معماری به «بساز و برو»، شهرت یافته و در آن رنگی از هنر، اخلاق و جاودانگی باقی نمانده تا جایی که بعد از 25 سال کوچهها و خانهها را باید جزو بافت فرسوده قلمداد کرد و با بولدوزر به جانش افتاد تا طرحی نو درانداخت!
هنر معماری ایرانی کجاست تا شاهد نباشیم ساختمانهایی نامتعارف و غالباً با طرحهای اسکیس ما را محاصره کنند؟ شاید دلیل اصلی آن را بتوان به گم شدن اخلاق در معماری نسبت داد.
در ساخت و سازهای فعلی، اخلاق طرد شده است
کاوه قراخوانلو کارشناس ارشد معماری دانشگاه تهران در این رابطه معتقد است: اخلاق یا به عبارتی پایبندی به اصول، رمز جاودانگی یک اثر است.
به گفته قراخوانلو، معماری از اخلاق دور نیست و نفوذ اخلاق در آن را نمیتوان محدود به زمانی خاص دانست اما با ظهور اسلام، اخلاق نقش موثرتری در ایجاد آثار بر عهده گرفت به گونهای که هر یک از عناصر ساخت یک بنا معنا و مفهومی از واقعیتهای اسلامی و انسانی را به نمایش گذاشتند.
شهرهایی مانند شیراز، اصفهان، کرمان، اردبیل و یزد نمونههای بارزی از شهرهایی هستند که با معیار اسلامی ساخته و یا تجدیدبنا شدهاند به نحوی که در آنها پایبندی به اصول و اعتقادات به نحو ملموسی قابل مشاهده است.
احترام به حریم خصوصی افراد در معماری اصیل
قراخوانلو با اشاره به درونگرایی در معماری ایرانی اعتقاد دارد: قبل از ظهور اسلام درونگرایی در معماری ما به چشم میخورد به گونهای که خانهها با دیوارهایی بلند از معابر عمومی جدا میشدند و از این طریق فضایی امن برای ساکنان منزل فراهم میآمد. با ظهور اسلام توجه به درونگرایی بیش از پیش جلوه نمود تا از این طریق حفظ حریم خصوصی که در اسلام به آن بسیار توجه میشود به تجلی نهایی خود برسد. بر روی درهای منازل دو کوبه با دو فرم مختلف نصب میشد که کوبه بزرگ صدای بم و کوبه کوچک صدای زیر داشت که با به صدا در آمدن هر یک از این کوبهها صاحبخانه مطلع میشد که آیا زن پشت در است یا مرد.
معماری اصیل و تکریم میهمان
از آنجا که فضای به کار رفته در خانهها بسیار بزرگ بود برای رفاه حال مراجعه کننده ساباطهایی با طول 3 الی 4 متر در مقابل در ورودی ساخته میشد تا از این طریق مهمانان از گزند آفتاب و گرما در امان باشند و در فاصله رسیدن صاحب خانه و گشودن در آزاری به آنها نرسد.
به گفته این کارشناس، درها به گونهای طراحی میشدند که فرد برای ورود خم میشد که این نشان از تکریم و احترام میهمان نسبت به صاحب خانه بود. بعد از درب فضایی به شکل هشت تعبیه و با نقاشیهای چشمنواز و شمسههای کوچک تزئین میشد تا مهمان در مدت حضور دچار کسالت نشود.
معماران عصر ما دچار تقلید و مدگرایی شدهاند
با نگاهی گذرا به گذشته و درونمایه معماری ایران زمین جایگاه اخلاق در معماری ایرانی به طور ملموسی هویداست ولی آیا در معماری حال حاضر ما به چنین قواعدی توجه میشود؟ به قطع یقین امروز در معماری توجه چندانی به مقوله اخلاق اسلامی نمیشود به نحوی که معماران ما در ساخت و سازها به اسلوبهای دینی نمی اندیشند و دچار تقلید و مدگرایی شدهاند و از مدلهای غیرایرانی- غیراسلامی تقلید میکنند.
آن چیزی که باعث ماندگاری یک بنا میشود، وجود معانی در آن است. اما جز تعداد انگشتشماری، کدام یک از معماران ما میتوانند ادعا کنند که در ساخت و ساز به اصول اسلامی توجه دارند نه به مدهای غربی؟ بعضی از معماران بر این اعتقادند که ساختمانهایی لوکس با معیارهای غربی بسازند و فقط با الصاق یکی از آیات الهی «ان یکاد» بر روی سر در بنا به آن نام اسلامی دهند!
ساخت و ساز امروز نماد خودباختگی فرهنگی است
پاسخ این سؤال را مینا نادی دانشجوی دکترای معماری به «جوان» چنین میدهد: خانهها با شیشههایی تمام قد نه تنها نشان دهنده و تجلیگاه معماری اسلامی نیستند بلکه بیانکننده نوعی خودباختگی فرهنگیاند چرا که از این طریق حریم خصوصی شهروندان که در سالیان قبل بدان توجه بسیاری میشد هم اکنون به باد فنا رفته است. صورتگرایی آفتی است که امروزه معماری اسلامی ما را مورد تهدید قرار میدهد. برای جلوگیری از بیشتر شدن این روند میبایست جلالت ساحت معنایی اسلام، یگانه معیار ذهنیت غالب اجتماع در شهرسازی و معماری ما متبلور شود و استادان معماری در دانشگاهها به آموزش چنین مفاهیمی مبادرت کنند.
حوزه و دانشگاه دست به کار شوند
به نظر این پژوهشگر، حرکت به سوی معماری اسلامی به هیچ وجه به معنای دل کندن از هرگونه صور مدرن در زندگی روزمره نیست بلکه راهی است برای ایجاد معماری به سبک خویش نه وابسته به دیگر کشورها وطرحهای ارائه شده از سوی آنها.
معماری اسلامی معماری است که در آن اندرونی «خلوتگاه» و بیرونی «جایگاه شوکت» است که آسایش را از ساکنان دور نمیکند و آرامشی ماندگار را با خود به ارمغان میآورد. طرحی که در آن حریم خصوصی و عمومی مشخص و واضح است و التزام و اعتقاد به اینکه دیگران هم حقی دارند آشکار و عیان است و اینها همان عناصری هستند که در معماری امروز به فراموشی سپرده شدهاند.
حال با توجه به این موضوع و دچار شدن معماری به تقلیدگرایی ضروری به نظر میرسد تا مباحث مشترکی مابین حوزه و دانشگاه مطرح شود تا راهکارهایی اصولی برای تحقق اهداف اسلامی در معماری و شهرسازی فراهم گردد و از این طریق راه را بر خودباختگی فرهنگی در معماری و شهرسازی بست.
سمانه مسلمی
منبع «جوان»