مشاعره

[امین_بد]

مترس از جوانان شمشیر زن........حذر کن ز پیران بسیار فن

[MR_Jentelman]

ني دولت دنيا به ستم مي ارزد
تي لذت مستي اش الم مي ارزد

[Helix]

ديگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته كه جان در بدني

[امین_بد]

یا رب از فردوس کی رفت این نسیم؟......................یارب از جنت که آورد این پیام؟

[بانوثریا]

ما را که درد عشق و بلای خمار هست
یا وصل دوست یا می صافی دوا کند

[Helix]

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر..........کز دیـو و دد ملولم و انسانم آرزوست

[*FATIMA*]

تلخست زخم خوردن و دیدن جفای سنگ / گر زانکه سنگ کودک دگر زخم سوزن است

[MR_Jentelman]

تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد

بیدار گرد هان که گذشت اختیار عمر

[بانوثریا]

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

[*مینا*]

دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور / گلبانگ زد که چشم بد از روی گل بدور

[AHB]

شعر چت کردن


چت کردن
یکــــــی از بزرگان حکایت کنـــــــد اگر یک نفر نیمه شب چت کنـــد
و با فـــــــرد بیگانه صحبت کنــــــد و کم کم به چت کردن عادت کند
و یک ساعتش را سه ساعت کند و هر شب به فردی محبت کنـــد
به افراد قبلـــــــی خیانت کنـــــــد و با بی خیالــــی جنایت کنــــــد
نـــه حدّ و حدودی رعایت کنـــــــد و اچ آی وی خویش مثبت کنــــد
و ایــــن قصه را پر حرارت کنـــــــد برای رفــــــــیقش روایت کنــــــد
چنانکه رفیقـش حسادت کنـــــــد و او هم رود نیمه شب چت کند

[AHB]

اهل حمامم
پوسته مهتابیست
چشمهایم آبیست
پدرم دلاک است
سر طاسی دارد
لُنگ می‌اندازد
شامپویی مصرف کرد
کله‌اش هی کف کرد
و سپس مویش ریخت
و چه اندازه سرش براق است!
حرفه‌ام دلاکیست
هدف من پاکیست
می ‌نشیند لب سکو آرام
یک نفر با احساس
و تصور کرده، خوش پر و پاست!
کودکی را دیدم
می‌دود در پی صابون و لگن
ای نهان در پس دَر
خشک آوردم، خشک!
مشتری ‌های عزیز
لگن خاصره‌تان سالم باد!
رخت ها را نکنید
آب‌مان بند آمد !

[AHB]

اهل تهرانم روزگارم بد نیست.
پنتیوم 4 دارم
خرده هوشی
سر سوزن ذوقی.
VGA ای دارم توپ تر از برگ درخت.
CPU سریع تر از آب روان.
من PM بازم.
مسجدم در چت روم.
جانمازم کیبورد.
مهرم ماوس.
Background سجاده ی من.
من وضو با روش HTTP می گیرم.
اهل تهرانم
پیشه ام چت بازیست.
گاه گاه تروجانی می سازم با VB
می فروشم به شما
تا به آواز خوش "Its now safe"
دل مردم شکنید.
سنگ با تروجانم آب است.
اهل تهرانم

[AHB]

آرزوی سلامتی

الهــی تو بمیــــــــری من نمیرم ….. ســــــــر قبرت بیام پارتی بگیــــــــرم
الهــی سرخک و عــریون بگیری ….. تب مالت و بلای جــــــــون بگیـــــری
الهــی از سرت تا پات فلج شــه ….. کمرت بشکنه، دستت سقط شـــــه
الهــی حصبــــــــــه بگیـــــــری ….. ســــــر راه بیمارستــــــان بمیــــــری
الهــی کور بشی چشمات نبینه ….. بمیری، گم بشـــــی، حقت همینـــه
الهــی آســـــــــم بگیــــــــــری ….. هنوز که زنده ای، پس کـی میمیری؟
الهــی شوهر ایدزی بگیـــــــری ….. بفهمی کــــــــه داری از ایدز میمیری
بـــه در بردی از اینها جان سالم ….. الهـــــــــی درد بـی درمون بگیـــــری

[AHB]

توصیف دختر ها
آخر یه روز تیک میگیـــری لباس های شیک میگیری
بابات را می کنــــی کچل تا بینی رو کنـــی عمــــل
با همراهت زنگ میزنـــی عینک رنگ رنگ میزنــــــی
این دل و اون دل میزنــی هی به موهات ژل میزنــی
جنــــس لباسات تریکـــو موزیک فقــــــط از انریکــــو
جوراب های فسقلکـــی روســـــــری های الکــــی
با اشـــوه های شتـــری میشینــــی پشت موتوری
تو خیالت خیلـــی تکــی فکر می کنی با نمکـــــی
خوشی با این تیپ خفن حالا قشنگـــــی مثــــلا ؟

[امین_بد]

رفتی و نمی شوی فراموش....................می آیی و میروم من از هوش

[AHB]

http://www.blogfa.com/photo/j/jok2sms.jpg

[*FATIMA*]

شبان فارغ از گرگ بداندیش / بود فرجام ، گرگ گله خویش

[MR_Jentelman]

شوریده دلی و غصه گردون گردون

گریان چشمی و اشک جیحون جیحون

کاهیده تنی و شعله خرمن خرمن

هر شعله ز کوه قاف افزون افزون

[AHB]

گاهــــی آشنا به یاس کردم تو را در برگ گل احساس کردم خلاصه در کلاس ناز چشمت دو واحد عاشقی را پاس کردم

[MR_Jentelman]

من نگويم كه مرا از قفس آزاد كنيد

قفسم برده به باغي و دلم شاد كنيد

[AHB]

گر با غـــــم عشق سازگار آید دل بر مرکب و آرزو ســـــوار آیـــــد دل
ور دل نبود کجا وطن سازد عشق ور عشق نباشد به چه کار آید دل

[امین_بد]

چرا اشتباه می گین ایشون با «ن» تموم کردن ولی شما با «گ» شروع کردین. لطفاً دقت کنین.ناله ای می کند چو گریه طفل......................که ندانند درد پنهانش

[AHB]

آرهههههه حواسم نبودددددد.

[AHB]

خوب اینم با ((ش))

شامپویی مصرف کرد
کله‌اش هی کف کرد
و سپس مویش ریخت
و چه اندازه سرش براق است!

[AHB]

((ت)) بدهههههههههههههههههههه

[بانوثریا]

خوب اینم با ((ش))

شامپویی مصرف کرد
کله‌اش هی کف کرد
و سپس مویش ریخت
و چه اندازه سرش براق است!
[khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande]
تو پاک باش و برون آي بي‌حجاب و مترس
کسي به صيد غزال حرم نخواهد شد

[*مینا*]

در هجر تو گر چشم مرا آب روانست / گو خون جگر ریز که معذور نمانده ست

[AHB]

توصیف دانشگاه آزاد!!!
ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایه ضرر، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب..... از جیب و جان که بر آید...... کز عهده خرجش به در آید.

[*FATIMA*]

دانه و قوتی که در انبان ماست / توشه ی سرمای زمستان ماست[tafakor]

[sl-lal-l12okl-l]

تو میخندی , حواست نیست , من آروم میمیرم
تو میرقصی و من عاشق شدن رو یاد میگیرم

[MR_Jentelman]

مژه به مژه باز شو آخر دو چشم ناز
وا کن دري به غربت شاعر دو چشم ناز
مصرع به مصرع از پي هم بيت شو مرا
بيتي که از ازل متبادر دو چشم ناز

[sl-lal-l12okl-l]

زورقی بشکسته بودم پای در موج بلا
عشق تو من را ز طوفان بلا کرد رها

آتش عشق تو سوزاند تمام هستی ام
هستی ام نیست شد ,هست شد نیستی ام

[MR_Jentelman]

ما را فکند حادثه ای ورنه هیچ گاه

گوهر چو سنگریزه نیفتد به برزنی

[sl-lal-l12okl-l]

یارب مرا یاری بده ، تا خوب آزارش دهم
هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم
از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین
صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم

[MR_Jentelman]

مریم بسی بنام بود لکن

رتبت یکیست مریم عذرا را

[sl-lal-l12okl-l]

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش

بر در دل روز و شب منتظر یار باش

[MR_Jentelman]

شب است و باز چراغ اتاق می‌سوزد
به ماه یک نفر انگار چشم می‌دوزد

[Helix]

در زندگي افسانه شدم در همه آفاق
بگذار كه در مرگ هم افسانه بميرم

درگوشه ي كاشانه بسي سوختم اما
آن شمع نبودم كه به كاشانه بميرم

[sl-lal-l12okl-l]

مي زده شب چو ز ميكده باز آيم
بر سر كوي تو من به نياز آيم

[MR_Jentelman]

ما گدایان ِ خَیل ِ سلطانیم
شهربندِ هوای جانانیم

[Helix]

مو سپيدم مو سپيدم مو سپيدم مو سپيد
گرگ باران ديده هستم برف سنگين ديده ام

[MR_Jentelman]

معاشران گره از زلف یار باز کنید

شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

[Helix]

"دیـده" ای دارم در اینـجـا بی ریــا
بـــی ریـــای بـــی ریــای بــی ریــا

[MR_Jentelman]

آن کیست کز روی کَرم با ما وفاداری کند
بر جای بد کاری چو من یک دم نکوکاری کند

[Helix]

در خزان سر زد ز طبعم واژه های رنگ رنگ
واژه ها گل کرد و از گلها بهاری ساختم

[MR_Jentelman]

مرا هر سال گردون میفرستد

به گلزار از پی آموزگاری

[Helix]

یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چها شنید

[MR_Jentelman]

در پیشگاه موسم باران دستهات
یک فصل گل جوانه زدم،بارور شدم
در جلوه ی تمام بهاران چشمهات
آیینه ی کمال شدم،پُر هنر شدم

[امین_بد]

میازار موری که دانه کش است.............................که جان دارد و جان شیرین خوش است

[Helix]

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم

وگر هر لحظه رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم

[MR_Jentelman]

میدونم محاله باتو بودن و به تو رسیدن
میدونم که خیلی سخته دیگه خوابتو ندیدن

[Helix]

نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد

مگر از مردمک دیده مرادی طلبیم

[MR_Jentelman]

مگر دریا دلی داند ، که ما را

چه طوفان هاست ، در این سینه ی تنگ

[نازخاتون]

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرايد
گفتم كه ماه من شو گفتا اگر برآيد

نفر بعدي ذ

[naghshineh.amin]

روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر

[نازخاتون]

روزها فكر من اين است و همه شب سخنم
كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم...

[naghshineh.amin]

شد حلقه قامت من ،تا بعد از این رقیبت
زین در دگر نراند،ما را به هیچ بابی
در انتظار رویت ما و امیدواری
در عشوه وصالت ،ما و خیال و، خوابی

[sl-lal-l12okl-l]

يادم از بار گناه آيد و سرمنزل مرگ
وز غم ايـن ره بـي تـوشـه تنم مي لرزد

[MR_Jentelman]

ديدم که بال گرم نفسهايت
ساييده شده به گردن سرد من
گويی نسيم گمشده ای پيچيد
در بوته های وحشی درد من

[sl-lal-l12okl-l]

نمی شه غصه مارو یه لحظه تنها بزاره
نمی شه این قافله ما رو تو خواب جا بزاره

[MR_Jentelman]

هر شب در آرزوی تو پرواز میکنم

پروانه خیال تو پر میدهد به من



ما را ز راه دور به آغوش خوانده ای

خود مژده ی تو ، شوق سفر میدهد به من

[sl-lal-l12okl-l]

نه مرادم نه مریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم

[MR_Jentelman]

منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان

وگر ایشان نستانند روانی به من آر

[sl-lal-l12okl-l]

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش

[Helix]

شاید کسی که بین غزل های من گم است

در فصل های زندگی ام فصل پنجم است

دلشوره های سرخ دلم ناتمام ماند

احساس می کنم غزلم ناتمام ماند

[sl-lal-l12okl-l]

دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟

[Helix]

ناله سوي عرش دارم از عذاب فرشيان
تا چه تيري در ميان بندم كمان خويش را

[MR_Jentelman]

آنقدر در كشتي عشقت نشينم تا سحر

يا به دريا ميرسم يا غرق دريا ميشوم

[Helix]

مرا در بيستون بر خاك بسپاريد تا شبها
غم بي همزباني را براي كوهكن گويم

بگويم عاشقم ، بي همدمم ، ديوانه ام ، مستم
نمي دانم كدامين حال و درد خويشتن گويم

[sl-lal-l12okl-l]

من مرد تنهای شبم
مهر خاموشی بر لبم
تنهاو غمگین رفته ام
دل از همه گسسته ام.

[امین_بد]

من دست نخواهم بردالابه سر زلفت........................گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی

[ЛίL∞F∆R]

يا رب اين نوگل خندان كه سپردي به منش ********مي سپارم به تو از چشم حسود چمنش

[absdostan]

شکر نعمت نعمتت افزون کند / کفر نعمت از کفت بیرون کند
{مولانا}

[sl-lal-l12okl-l]

در آن موسم که بندد دست نیلوفر
به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم
شباهنگام

[season_sis]

می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس ولیک
غم این خفته چند
خواب در چشم ترم می شکند

[Helix]

داغم از دشمن بدل افزون ولي ماندم تهي
روز سختي كازمودم دوستان خويش را

[season_sis]

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

[*FATIMA*]

شرار کیفرت ، دامن بگیرد / وبال هستیت ، گردن بگیرد

[season_sis]

دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم, نقشی به یاد خط تو بر آب میزدم

[*مینا*]

معاشران گره از زلف یار باز کنید / شبی خوشست بدین قصه اش دراز کنید

[season_sis]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[*مینا*]

دلم ز حلقه زلفش بجان خریدآشوب / چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

[season_sis]

درین سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

[بانوثریا]

دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست
توان به دست تو دادن گرش نکو داری

[نازخاتون]

یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده
شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده

[Helix]

هوا تاريكتر از شب ز آه بينوايان شد
افق رنگين كمان بندد ز اشك مرد وزن امشب

[نازخاتون]

به بوی مژده وصل تو تا سحر شب دوش
به راه باد نهادم چراغ روشن چشم

[*مینا*]

مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد / هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد

[season_sis]

دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است

[نازخاتون]

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد

[ЛίL∞F∆R]

ديدي كه يار جز سر جور و ستم نداشت ***********بشكست عهد و ز غم ما هيچ غم نداشت

[season_sis]

تو کز محنت دیگران بی غمی/نشاید که نامت نهند آدمی

[امین_بد]

یار باید که هر چه یار کند........................بر مراد خود اختیار کند

[ЛίL∞F∆R]

دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت **************عمريست كه عمرم همه در كار دعا رفت

[Helix]

تو مي آيي به بالينم ، ولي آندم كه در خاكم
خوش آمد گويمت اما ، در آغوش كفن گويم

[*FATIMA*]

من کنم صد شعله در یکدم خموش / گاه دستم ، گاه چشمم ، گاه گوش

[ЛίL∞F∆R]

شراب لعل كش و روي مه جبينان بين***************خلاف مذهب آنان جمال اينان بين

[MR_Jentelman]

نه ! نمی شود رفت و گذشت و ندید !


هنوز چشمی پشت پنجره منتظر است


و نگاهش به آن سو دو دو می کند


و صدای تپ تپ دلی را نشنید

[ЛίL∞F∆R]

در نظر بازي ما بيخبران حيرانند************من چنينم كه نمودم دگر ايشان دانند

[asal.asal]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر ان ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشه پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلی صفاتم دادند

[ЛίL∞F∆R]

دل مي رود ز دستم صاحبدلان خدا را*************دردا كه راز پنها خواهد شد آشكارا

[Helix]

آن تويي گوش بتحسينگر عشاق جمال
وين منم چشم بدروازه ي خاموشيها

[*FATIMA*]

اگر به عقل و هنر همسر فلاطونی / وگر بدانش و فضل، اوستاد لقمانی

[MR_Jentelman]

یاری آن است ، که زهر از قبلش، نوش کنی

نه چو رنجی رسدت ، یار ، فراموش کنی

[امین_بد]

یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند*************از روی تو بیزارم گرروی بگردانم

[7raha7]

مرغ زیرک نشو د در چمنش نغمه سرا [golrooz] هر بهاری که بدنباله خزانی دارد

[امین_بد]

در به روی دوست بستن شرط نیست................................ور ببندی سر به در بر می زند

[Alaleh E]

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند، گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

[*مینا*]

دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب / چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

[ЛίL∞F∆R]

دارم اميد برين اشك چو باران كه دگر*****************برق دولت كه برفت از نظرم باز آيد

[امین_بد]

دیدم همه دلیران آفاق..........................چون تو به دلاوری ندیدم

[امین_بد]

من از تو روی نخواهم به دیگری آورد...............................که زشت باشد هر روز قبله دگرم.

[امین_بد]

مرا مگوی که سعدی چرا پریشانی.................................خ� �ال روی تو بر می کند به یکدگرم

[MR_Jentelman]

من در اين سن جواني زجهان سير شدم

صورتم گر چه جوان است ولي پير شدم

[sl-lal-l12okl-l]

مي بخور، منبر بسوزان، آتش اندر خرقه كن
ساكن ميخانه باش و مردم آزاري نكن

[7raha7]

ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم[golrooz]که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم

[sl-lal-l12okl-l]

می‌تراود مهتاب می‌درخشد شبتاب،
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک
غم این خفته چند
خواب در چشم ترم می‌شکند.

[Alaleh E]

دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود...................... تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون می گشت...................... باز مشتاق کمانخانه ی ابروی تو بود

[*FATIMA*]

در دفتر نفس درسها خواندی / در مکتب مردمی شدی کودن

[ЛίL∞F∆R]

نفس بر امد و كام از تو بر نمي آيد******************فغان كه بخت من از خواب در نمي آيد

[sl-lal-l12okl-l]

دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند

ساكنان حرم ستر و عفاف ملكوت
با من راه‏نشين باده‏ء مستانه زدند

[7raha7]

هر پاره از دل من و از غصه قصه[golrooz]هر سطری از خصال تو و ز رحمت آیتی
در آرزوی خاک در یار سوختم[golrooz]یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی

[*FATIMA*]

یک جامه بخر که روح را شاید / بس دیبه خریدی و خزاد کن

[sl-lal-l12okl-l]

نيست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار يار شود رختم از اين جا ببرد

کو حريفی کش سرمست که پيش کرمش
عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد

[7raha7]

دوش مرغی به صبح می نالید[golrooz]عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
گفتم این یاران مخلص را[golrooz]مگر آواز من رسید به گوش

[mostafahrb]

دوش مرغ سحر از غصه نجاتم دادند ------ وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[نازخاتون]

دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم

[امین_بد]

من از تو دست نخواهم به بی وفایی..........................تو هر گناه که خواهی بکن که مغفوری

[امین_بد]

یا خلوتی بر آور یا برقعی فرو هل..............................ور نه به شکل شیرین شور از جهان بر آری

[پژواک]

یارب از ما چه فلاح آید اگر تو نپذیری
به خداوندی و فضلت که نظر بازنگیری

[Alaleh E]

يار سبك روح ، به وقت گريز.................. تيزتر از باد صبا بوده اي

[*FATIMA*]

یکی مرغ زیرک ، ز کوتاه بامی / نظر کرد روزی بگسترده دامی

[7raha7]

یکی بود و یکی بود و خدا بود[golrooz]خدا بود و خدا بی انتها بود
نه آدم بود در عالم نه هوا[golrooz]علی بود و محمد بود و زهرا

[نازخاتون]

اي آنكه به ملك خويش پاينده تويي
در دامن شب صبح نماينده تويي
آنكه تغير نپذيرد تويي
آنكه نمردست و نميرد تويي...[shaad]

[پژواک]

یوسف و موسی ز حق بردند نور
در رخ و رخسار و در ذات صدور

[sl-lal-l12okl-l]

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

[امین_بد]

نواز نبات گرو برده ای به شیرینی................................به اتفاق، ولیکن نبات خودرویی

[امین_بد]

یکی به حکم نظر پای در گلستان نه................................که پایمال کنی ارغوان و یاسمنش

[امین_بد]

شراب وصلت اندر نه که جام هجر نوشیدم...................................د� �خت دوست ی بنشان که بیخ صبر بر کندم

[امین_بد]

ما را تو به خاطری همه روز.................................یک روز تو نیز یاد ما کن

[امین_بد]

نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست.......................................... ..که جان سپر نکنی پیش تیربارانش

[پژواک]

شکر آن خدایی را که او هست آفریدست از عدم
پس کرد پیدا بر عدم انوار اسرار قدم

[امین_بد]

من ز دست تو بکشم خویشتن....................................ت ا تو دستم به خون نیالایی

[7raha7]

یکی از عقل میلافد یکی طامات می بافد[golrooz]بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم

[پژواک]

من نه آن مستم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم

[*FATIMA*]

میان شاخه ها خود را نهان داشت / رخ از تقدیر ، پنهان چون توان داشت

[7raha7]

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست[golrooz]راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

[امین_بد]

شبی خوش هر که می خواهد که با جانان به روز آرد............................................ ....بسی شب روز گرداند به تاریکی و تنهایی

[امین_بد]

یا چشم نمی بیند یا راه نمی داند.................................هر کوبه وجود خود دارد ز تو پروایی

[امین_بد]

یاران همه با یار و من خسته طلبکار...................................... ........هر کس به سر آبی و سعدی به سرابی

[پژواک]

یکی در نجوم اندکی دست داشت
ولی از تکبر سری مست داشت

[7raha7]

سلام به بر و بچ فعال!
تو نیکی می کن و در دجله انداز[golrooz]که ایزد در بیابانت دهد باز[shaad][shaad]

[sl-lal-l12okl-l]

ز جهان دل برکندم، تا شوری پیدا کردم
تو پریشان مو کردی، چون مجنون، صحرا گردم

[7raha7]

معرفت نیست در این قوم خدایا سببی[golrooz]تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
کی پایه اس بره یه شعر بیاره که آخرش به ژ ختم شه و همه مون بمونیم توش؟؟؟

[sl-lal-l12okl-l]

کی پایه اس بره یه شعر بیاره که آخرش به ژ ختم شه و همه مون بمونیم توش؟؟؟

حتمی به پیشنهادت فکر میکنم![tafakor][nishkhand]


روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران یاد باد

کامم از تلخی غم چون زهر گشت
بانگ نوش شادخواران یاد باد

[پژواک]

در بهای بوسه ای جانی طلب
میکنند این دلستانان الغیاث
(شعری که اولش ژ باشه هست ولی آخرش نه[negaran])

[sl-lal-l12okl-l]

ثلث دین من دیده یار است
عاشم من, دین بسیار است[cheshmak]

حالا مشکلت سر " ژ " هست آیا؟ [nishkhand]

[Helix]

تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

[Helix]

اينم يه بيت واسه دوستي كه شعري ميخوان كه آخرش ژ باشه:

ایاز بیم نــــــژند گشــــــــتم و هـــــاژ
کجا شدآن همه دعوی کجا شد آن همه ژاژ



ولي بگم كه توش نمي مونين چون ابياتي هست كه با اين حرف شروع بشه![cheshmak]

[پژواک]

ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر
راست چون عارض گلبوی عرق کرده یار

[MR_Jentelman]

روزها فکرمن این است و همه شب سخنم
که چرا فارغ از احوال دل خویشتنم
از کجا امده ام ، امدنم بهر چه بود
به کجا میروم اخر ننمایی وطنم

[امین_بد]

مرا گر دل دهی ور جان ستانی........................................ ....عبادت لازم است و بنده ملزوم

[Helix]

مجال شكوه ندارم ولي ملالي نيست
كه دوست جان كلام من است در همه حال

[پژواک]

لطف آیتی است در حق ایشان و کبر وناز
پیراهنی که بر قد ایشان بریده اند

[MR_Jentelman]

لرزید پیکری و تبه گشت فرصتی

افتاد مرغکی و زخون سرخ شد پری

[Helix]

يكسو بردم عارف ، يكسو كشدم عامي
بازيچه ي هر دستي ، طفلانه چنين بايد

[نازخاتون]

ديدي كه غم ياردگر باره چه كرد

چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد

[Helix]

دين و دل بردند و قصد جان كنند
الغياث از جور خوبان الغياث

[MR_Jentelman]

ثانیه ها در پی هم میروند


نیست کسی در پی آنها رود

[نازخاتون]

دلبرم شاهد و طفل است به بازي روزي

بكشد زارم و در شرع نباشد گنهش

[Helix]

شب وروزم بسوز وساز بي امان طي شد
گهي از ساختن نالم گهي از سوختن گويم

[نازخاتون]

ما قصه سكندر و دارا نخوانده ايم

از ما بجز حكايت مهر و وفا مپرس

[MR_Jentelman]

سلام ای شهر رویا ها که شب ها هم تو بیداری
شب اول من و غصه چه دیداری چه دیداری

[نازخاتون]

يعقوب را دو ديده زحسرت سفيد شد

و آوازه اي ز مصر به كنعان نمي رسد

[پژواک]

درد پنهان به تو گویم که خداوند منی
یا نگویم که تو خود مطلعی از اسرار

[Helix]

رازي كه بر غير نگفتيم و نگوييم
با دوست بگوييم كه او محرم رازست

[sl-lal-l12okl-l]

تو را نگاه می کنم
که خفته ای کنار من
پس از تمام اضطراب
عذاب و انتظار من
تو را نگاه می کنم

[MR_Jentelman]

ميون قنوت نماز ،دلم هوايي ميشه باز
حال خرابم رو ببين بادل ديوونم بساز

[Helix]

زرد رويي نبود عيب مرانم از كوي
جلوه بر قريه دهد خرمن كاهي ، گاهي

[sl-lal-l12okl-l]

تو بارون که رفتی شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته رفیق گلوم شد

تو بارون که رفتی دل باغچه پژمرد
تمام وجودم توی آینه خط خورد

[Helix]

دگر درمان دردش دیر شد دل
چه زود از سیر دوران سیر شد دل
دل پیران جوان دیدم ولی من
جوان بودم که ناگه پیر شد دل

[نازخاتون]

لب از ترشح مي پاك كن براي خدا

كه خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

[Helix]

دلبرم عزم سفر كرد خدا را ياران
چه كنم با دل مجروح كه مرهم با اوست

[MR_Jentelman]

تورا با حق آن آشنایی دهد

که از دست خویشت رهایی دهد

[نازخاتون]

تير مژگان دراز و غمزه جادو نكرد

آن چه آن زلف دراز و خال مشكين كرده اند

[7raha7]

دویدم و دویدم... سر کوهی رسیدم ... هه هه هه [nishkhand]
شوخی کردم بابا!
دست از طلب ندارم تا کام من برآید[golrooz]یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
(با تشکر از شعرای ژ دار دوستان!!![golrooz])

[پژواک]

دریای لطف اوست وگرنه سحاب کیست؟
تا بر زمین مشرق و مغرب کند سخا

[sl-lal-l12okl-l]

ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشـــــــها
(در جعبــــــــهای خاک)
یک روز میتوانست
همراه خویشتن ببرد هر کجا که خواست
در روشنای باران، در آفتاب پاک [entezar2]

[پژواک]

که از کثرت خلق تنگ آمدم
به هر جا شدم سر به سنگ آمدم

[Helix]

من ديوانه چو زلف تو رها مي كردم
هيچ لايقترم از حلقه ي زنجير نبود

[پژواک]

داند آنکس که ز دیدار تو برخوردار است
که خرابات و حرم غیر در و دیوار است

[MR_Jentelman]

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی

[Helix]

يا رب اين آتش كه در جان منست
سرد كن زانسان كه كردي بر خليل

[MR_Jentelman]

لولو پشت شیشه هاست
و من توی شیشه ها ترا می دیدم

[پژواک]

مگو تلخ و شور آب انگور را
که روشن کند دیده کور را

[امین_بد]

ایا یا ایّها السّاقی ادرکعس و لا ونها..........................که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

[پژواک]

آنچه که دیدی همه دارد عوض
وز عوضش گشته میسر غرض

[MR_Jentelman]

ضمن اينکه پرسيدي چيست؟
گفتم همان که ميداني با نفس تو جاريست...
روح من در درون توست..
همان که با هر نفس تو مي آيد و ميرود.

[Helix]

در غلغله ی جمعی و تنها شده ایی باز
آنقدر که در پیرهنت نیز غریبی

[MR_Jentelman]

يار اگر ننشت با ما نيست جاي اعتراض
پادشاهي كامران بود از گدايي عار داشت

[*FATIMA*]

تا نزند راهروی را بپای / به که بکوبند سر مار را

[sl-lal-l12okl-l]

ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش

[MR_Jentelman]

شكر به صبر دست دهد عاقبت ولي
به عهدي زمانه زمانم نميدهد

[7raha7]

]چرا اینقد "د" ؟؟؟
بفرمایین: در آتش ار خیال رخش دست میدهد[golrooz]ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی

[پژواک]

یعقوب نبوده ام و محزونم
یوسف نیم و مقیم زندانم

[Helix]

من از خدا خواستم،
نغمه هاي عشق مرا به گوشت
برساند تا لبخند مرا
هرگز فراموش نكني و
ببيني كه سايه ام به
دنبالت است تا هرگز
نپنداري تنهايي...

[sl-lal-l12okl-l]

ياران به خدا كه بي وفايي نكنيد
با عاشق دل خسته جفايي نكنيد

يا آن كه وفا كنيد تا آخر عمر
يا آنكه از اول آشنايي نكنيد

[پژواک]

دل اگر گمراه اگر پا در گل است
یاعلی گفتن کلید مشکل است

[MR_Jentelman]

تو با مني هر جا برم
مهر تو به جونمه
عشقت نميره از سرم

[نازخاتون]

من ندانستم از اول كه تو بي مهر و وفايي
عهد نابسته از آن به كه ببندي و نپايي

[Alaleh E]

يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم........ پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم........ ساعتي بر لب آن جوي نشستيم...

[نازخاتون]

مبتلا گشتم در اين دام بلا
كوشش آن حق گذاران يادباد

[پژواک]

دانی که در بیان اذالشمس وکورت
معنا چه گفته اند بزرگان پارسا

[نازخاتون]

اي خسرو خوبان نظري سوي گدا كن
رحمي به من سوخته بي سرو پا كن

[7raha7]

نهادم عقل را ره توشه از می[golrooz] ز شهر هستیش کردم روانه

[پژواک]

هشیار کسی باشد کز عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد

[نازخاتون]

دي شيخ با چراغ گرد شهر همي گشت
كز ديو و دد ملولم و انسانم آرزوست

[امین_بد]

ترسم نماز صوفی با صحبت خیالت........................................ .....باطل بود که صورت بر قبله می نگاری

[پژواک]

یا سخن آرای چو مردم به هوش
یا بنشین چون حیوانان خموش

[*FATIMA*]

شنیدستم که وقت برگریزان / شد از باد خزان برگی گریزان

[7raha7]

بابا ن هام تموم شد بسکه نون افتاد به من!
نقاب گل کشید و زلف سنبل[golrooz] گره بند قبای غنچه وا کرد

[امین_بد]

درین روش که تویی گر به مرده بر گذری.......................................... ......عجب نباشد اگر نعره آید از کفنش

[پژواک]

شکر و سپاس و منت و عزت خدای را
پروردگار خلق و خداوند کبریا

[sl-lal-l12okl-l]

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

[MR_Jentelman]

یاران به نصیحتم چه گویند
بنشین و صبور باش و مخروش

[پژواک]

شَبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تورا ناله و سوگواری چراست؟

[امین_بد]

توانا بود هر که دانا بود.....................زدانش دل پیر برنا بود

[پژواک]

دوان بر پرده‌های برفها‌، باد
روان بر بالهای باد، باران
درون کلبه‌ی بی‌روزن شب
شب توفانی سرد زمستان

[امین_بد]

دل جان همی سپارد و فریاد می کند.................................کاخر به کار تو درم ای دوست دست گیر

[bacteria]

رو سینه را چون سینه ها شوی از غبار کینه ها

آنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو

[GUNNER_2020]

وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند

[پژواک]

در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف بلبل به نسیم سحری می آشفت
گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار نخفت

[sl-lal-l12okl-l]

تو مرا می فهمی
من تو را می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا می خوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم
و تو هم می دانی
تا ابد در دل من می مانی

[پژواک]

یا غایه الامانی قلبی لدیک فانی
شخصی کما ترانی من غایه اشتیاقی

[*FATIMA*]

یکی پاکیزه رودی از بیابان / روان گشته بدامان گلستان

[7raha7]

نام من رفتست روزی بر لب جانان بسهو[golrooz]اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز

[پژواک]

زبان در دهان ای خردمند چیست؟
کلید در گنج صاحب هنر

[امین_بد]

روی در خاک در دوست بباید مالید........................................ .چون مسیر نشود روی به روی آوردن

[sl-lal-l12okl-l]

نه هر چشمی نظر دارد ؛ نه هر بحری گهر دارد
دلا نزد کسی بنشین که او از دل "خبـــر" دارد

[bacteria]

در دل و جان خانه کردی عاقبت
هر دو را ویرانه کردی عاقبت

[MR_Jentelman]

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی

[*FATIMA*]

یاری از علم و هنر خواه چو درمانی / نه فلان با تو کند یاری و نه بهمان

[7raha7]

ناوک چشم تو تو در هرگوشه ی[golrooz]همچو من افتاده دارد صد قتیل

[پژواک]

لب من با لب او این چه خیالست و تمنا
مگر آن دم که کند کوزه گر از خاک سبویم

[7raha7]

من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم[golrooz]اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

[پژواک]

دل دردمند مار ار که اسیر توست یارا
به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی

[7raha7]

یا رب آن زاهد خودبین که بجز عیب ندید[golrooz]دود آهیش در آیینه ی ادراک انداز

[امین_بد]

زی تیر نگه کرد و پر خویش بر او دید.........................................گ� �تار که نالیم که از ماست که بر ماست

[پژواک]

تا چه بازی رخ نمایدبیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست