مشاعره

[Sa.n]

روز ها فکر من این است و همه شب سخنم / که چرا غافل از احوال دل خویش تنم

[۲۲ سپتامبر]

محرم دیر ، خانیم زینب عزاسی بیزی سسلر حسینین کربلاسی
یولی باغلی قالیب دشمن الینده داها زوارینین یوق سس- صداسی

[farhad_jomand]

موی سفید رافلکاسان نداد این رشته رابه نقد جوانی داده ام[cheshmak]

[nedasoltani]

مرغک دلداه به عجب و غرور
کرد یکی لحظه تماشای مور

[۲۲ سپتامبر]

رازى است مـــــرا، رازگشــــايى خواهم دردى است به جانم و دوايى خواهم
گـــر طـــــور نديدم و نخـــــواهــــم ديدن در طــــور دل از تو، جاى پايى خواهم

[zina_a]

مگر تو چشم بپوشی و فتنه باز نشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم

[مهندس نوجوان]

مجنون چو حدیث عشق بشنید
اول بگریست پس بخندید

[zina_a]

دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد

[Sa.n]

دلا بسوز که سوز تو کار ها بکند / نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند

[۲۲ سپتامبر]

در حلقــــــه درويش، نــــــــديديـــــم صفـــــايى در صــــومعــــــــــــــه، از او نشنيديم ندايــــى
در مــــــدرسه، از دوست نخـــــــــوانديم كتابى در مــــــــاذنه، از يار نديديــــــم صدايـــــــــى

[mohammad z]

یادمان باشد در این بحر دو رنگی وریا
دگر حتی طلب اب زدریا نکنیم

[مهندس نوجوان]

مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هر دم
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها[golrooz]

[zina_a]

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

[۲۲ سپتامبر]

در غم عشقت فتــــــادم، كاشكى درمان نبــــودى من سر و سامان نجويم، كاشكى سامان نبودى
زاده اسمـــــــــــاء را با جَنّةُ الْمَأوى چـــه كــــارى؟ در چــــمِ فردوس مى ماندم، اگر شيطان نبودى

[zina_a]

یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

[mohammad z]

شخصی همه شب بر سر بیمار گریست / چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست

[zina_a]

تاب بنفشه می برد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو

[mohammad z]

وعــده وصـل ابـد دادی و دنـدان بـه جـگـر
پــا فــشــردم هــمـه تـا عـمـر بـه پـایـان آمـد

[zina_a]

دیگه عکسامو بهت نشون نمی دم
جای نقاشیاتم تکون نمی دم
دیگه هرچقد کنار من نباشی
به خودم اجازه جنون نمی دم

[مهندس نوجوان]

ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آن چه می پنداشتیم[golrooz]

[zina_a]

مرا می بینی و هر دم زیارت می کنی دردم
تورا می بینم و میلم زیادت می شود دردم

[۲۲ سپتامبر]

مستم کن ای ساقی در میخانه شراب
تا که بشویم گنه و سیه از تن در آورم
آید خبر از فصل بهاران دلبرم
لکن شوریده دل ، اسپند آذرم

[طلیعه طلا]

ما را رها کنید در این رنج بی حساب ، با قلب پاره پاره و با سـینه ای کباب


عمری گذشت در غم هجران روی دوست ، مرغم درون آتش و ماهـــی بــــــرون آب

[۲۲ سپتامبر]

باخچالارون چیچکلنوْب آچاندا‬ ‫‬
‫بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله‬
‫آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله
(شهریار شعر حیدر بابا)

[زهرامو]

سلام من هستم

[زهرامو]

من مشاعره ا م خوب نيست

[زهرامو]

ما را رها کنید در این رنج بی حساب ، با قلب پاره پاره و با سـینه ای کباب


عمری گذشت در غم هجران روی دوست ، مرغم درون آتش و ماهـــی بــــــرون آب



باز باران با ترانه با گهر ها ي فراوا ن مي خورد بر بام خانه زياد بلد نيستم

[زهرامو]

مرا می بینی و هر دم زیارت می کنی دردم
تورا می بینم و میلم زیادت می شود دردم

ميازار موري كه دانه كش است كه جان دارد جان شيرين خوش است ما اين را بلدم.......................................... ........... در اسمان سينه ي من ابر بغض خفت صحراي دل بهانه ي باران گرفته است

[زهرامو]

با آخرین حرف شعر قبلی یه شعر بگید!
شروع:

نيازارم ز خود هرگز دلي را
كه مي ترسم در آن جاي تو باشد

در سينه ام دوباره غمي جان گرفته است امشب دلم به ياد شهيدان گرفته است

[مهندس نوجوان]

تو از حوالی اقلیم هرکجا آباد
بیا که می رود این شهر رو به ویرانی[golrooz]

[۲۲ سپتامبر]

ییغیشین شنلیک ائده ک قرنمیزین بایرامدیر
سیل گوزیمدن بو یوز ایلدن بری گوز یاشلاریمی
یوز باشیم اولسادا، اولسون، یوخ اوزومده قیریشیم
جوانام، کیم نه بیلیر گیزله دیرم یاشلاریمی

[zina_a]

یک جهان بر هم زدم وز جمله بگزیدم تورا
من چه می کردم به عالم گر نمی دیدم تورا

[nedasoltani]

ای سیه مار جهان را شده افسونگر
نرهد مار فسای از بد مار آخر

[mohammad z]

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن / یا زجانان یا زجان باید که دل برداشتن

[zina_a]

نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست
گوش کن نبض دلم با تو یکیست

[سجاد عابدی]

تا کسی رخ ننماید ،نبرد دل ز کسی



دلبر ما ،دل ما برد و به ما رخ ننمود

[zina_a]

دل دیوانه برای تو همیشه تنگ است زیبا
هر حادثه ای به قلب، سنگ است زیبا
یک درد به سینه می زند مشت دمادم
هر یک نفسم شروع جنگ است زیبا

[مهندس نوجوان]

الا یا ایها الساقی ز می پر ساز جامم را [golrooz]
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را[golrooz]

[mitra.n]

امشب از آسمان دیده تو روی شعرم ستاره میبارد
در سکوت سپید کاغذها پنجه هایم جرقه میکارد

[مهندس نوجوان]

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم[golrooz]
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن[golrooz]

[پری آسمونی]

ناکرده گناه در جهان کیست بگو*


وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو *

[مهندس نوجوان]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن


"چه عجب یکی از دوستان شعری ارسال کرد ، دلم داشت می پوسید . . . [golrooz]"

[mohammad z]

نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

[مهندس نوجوان]

تا تو نگاه می کنی کار من آه کــــــردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است ؟

[بانوی خیال]

تو این روزای بی کسی شبیه من فراوونه
یه لحظه چشماتو ببند، گذشتن از من آسونه...

[مهندس نوجوان]

هرکاو شراب فرقت دیری چشیده باشد[golrooz]

داند که سخت باشد قطع امیــــد واران[golrooz]

[mohammad z]

ندانستم چو نیکو قدر ایام جوانی را
دلم خون می شود چون بشنوم نام جوانی را

[مهندس نوجوان]

الا یا ایها الساقی ز می پر ساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را

[mohammad z]

ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
آفرین برتو که شایسته صد چندینی

[مهندس نوجوان]

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

[*FATIMA*]

ای مرا با شور شعر آمیخته

اینهمه آتش به شعرم ریخته

چون تب عشقم چنین افروختی

لاجرم شعرم به آتش سوختی

[مهندس نوجوان]

یعنی نمی شود که بگویم سحر رسید ؟
درس غربت غیبت کبری به سر رسید ؟

[*FATIMA*]

ديروز به ياد تو و آن عشق دل انگيز

بر پيكر خود پيرهن سبز نمودم

در آينه بر صورت خود خيره شدم باز

بند از سر گيسويم آهسته گشودم

[مهندس نوجوان]

من از بی قدری خار ســــــــــــــر دیوار دانستم
که ناکس ، کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها

[Arefe.B]

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه

[مهندس نوجوان]

هرکاو شراب فرقت دیری چشیده باشد
داند که سخت باشد قطــــع امید واران

[Arefe.B]

نوبهار است در آن کوش که خوش دل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی

[مهندس نوجوان]

یا رب مددی کن و ندایی بفرست
طوفانزده ام راه نجاتی بفرســـت

[Arefe.B]

تو به دادم برس ای عشق، که با این همه شوق
چاره جز آن که به آغوش تو بگریزم نیست

[مهندس نوجوان]

تا نگرید کودک حلوا فـــــــــــروش
دیگ بخشایش نمی آید به جوش

[elinaaa]

شمع هر جمع مشو ورنه بسوزی مارا
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم

[مهندس نوجوان]

من از بی قدری خار سر دیوار دانستــــــــــــم
که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها

[pegah*_]

اگرآن ترک شیرازی بدست ارددل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقندوبخارا را

[مهندس نوجوان]

آقا اجازه دست خودم نیست خســته ام
در درس عشق من صف آخر نشسته ام

[sevda_sj]

مرا مي بيني و هر دم زيادت ميكني دردم
تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هر دم

[Capitan Totti]

من مستم و مدهوشم
شبگرد قدح نوشم

[مهندس نوجوان]

من ار روییدن خار سر دیوار دانســــــــــــــــتم
که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها

[Capitan Totti]

ای آتش جان پاک بازان
در خرمن من زبانه از توست

[سونای]

تو را پرواز بس زود است و دشوار
ز نوکاران که خواهد ، کار بسیار

[Sa.n]

روزها در حسرت فردا به سرشد ای دریغ / دیگر از عمرم همین امروز و فردا مانده است

[Capitan Totti]

تا بهار دلنشین آآآمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سر من سایه فکن

[مهندس نوجوان]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایــــــم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا ؟

[Helena.M]

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور[golrooz]

[مهندس نوجوان]

راز نهان دار و خمش ور خمشـی تلخ بود . . .
آنچه جگر سوزه شود باز جگر سازه شود . . .

[elinaaa]

دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی / چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد

[*FATIMA*]

دلت ای سنگدل بر ما نسوجه

عجب نبود اگر خارا نسوجه

بسوجم تا بسوجانم دلت را

در آذر چوب تر تنها نسوجه

[elinaaa]

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند/ وانکه این کار ندانست در انکار بماند

[مهندس نوجوان]

در این بازار اگر سودی است با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی ...

[/sahra/]

یارب سببی سازکه یارم به سلامت

بازاید و برهاندم ازبند ملامت

[sevda_sj]

تا بیـکران چشــم خـــودت مــی کشانیم
یک مشـت بغض یخ زده تفسیر می کند
انـــــدوه و درد غربــت بــی همــزبانیم
وقــتی پـرید رنگ تو از پشت قصه ها

[Capitan Totti]

آه چه دردیست که درمان ندارد
فتادم به راهی که پایان ندارد

[Sa.n]

دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست/ ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست

[Capitan Totti]

تو ای پری کجایی؟ که رخ نمی نمایی...
از آن بهشت پنهان دری نمی گشایی

[sabrjoo]

یار گرفته ام بسی ، چون تو ندیده ام کسی
شمع چنین نیامده ست، از در هیچ مجلسی

[Sa.n]

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش / میسپارم به تو از دست حسود چمنش

[sabrjoo]

شرم از آن چشم سیه بادش و مژگان دراز
هرکه دل بردن او دید و در انکار من است

[Sa.n]

تا توانی رفع غم از چهره غمناک کن / در جهان گریاندن آسان است ، اشکی پاک کن

[sabrjoo]

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی ، حالا چرا؟؟

[Sa.n]

الا ای آهوی وحشی کجایی / مرا با توست چندین آشنایی

[sabrjoo]

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زره ناسره بفروخته بود

[مهندس نوجوان]

دانی چمن از چیست چنین خرم و شاد ؟
بهر آن است که دل های حزین شاد کند [golrooz]

[sabrjoo]

درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ور نه من
داشتم آرام ، تا آرام جانی داشتم

[مهندس نوجوان]

من از روییدن خار ســــــــــــــــر دیوار دانستم . . .
که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها . . .

[Capitan Totti]

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده!

[مهندس نوجوان]

هرکاو شراب فرقت دیری چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیــــــدواران

[mahsa.ndi]

دوست آن است که گیرد دست دوس
در پریشان حالی و درماندگی

[mahsa.ndi]

-

[Capitan Totti]

یک شبی پروانگان جمع آمدند
در مضیفی طالب شمع آمدند

[Helena.M]

دلت می آید آیااز زبانی این همه شیرین

تو تنها حرف تلخی راهمیشه برزبان آری؟

[Capitan Totti]

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم ... با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

[Helena.M]

وقتی همه جا از غزل من سخنی هست

یعنی همه جا تو، همه جا تو ،همه جا تو

[Capitan Totti]

وین رخت پاره دشمن حال تباه تست

این گونه گداخته جز داغ ننگ نیست

[Helena.M]

تمام منظره پوشیده از توشد، یعنی

جهان به چشم دل من دوباره زیبا شد

[Capitan Totti]

دیدم به سر عمارتی مردی فرد
کو گِل بلگد می زد و خوارش می کرد
وان گِل با زبان حال با او می گفت
ساکن ، که چو من بسی لگد خواهی کرد

[Helena.M]

در دفتر همیشه ی من ثبت می شود

این لحظه ها عزیزترین یادگارتو

[Capitan Totti]

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می​کنند
چون به خلوت می​روند آن کار دیگر می​کنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می​کنند
گوییا باور نمی​دارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می​کنند...

[Helena.M]

دلت می آید آیا از زبانی این همه شیرین

توتنها حرف تلخی را همیشه برزبان آری؟

[Capitan Totti]

یاری اندر کس نمی​بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

[parisa niakan]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

[مهندس نوجوان]

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشـــــد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

[parichehr]

نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت

دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

[مهندس نوجوان]

تا نگرید کودک حلوا فــــــــــروش
دیگ بخشایش نمی آید به جوش

[parichehr]

شیرین تر از آنی به شکر خنده که گویم
ای خسرو خوبان که تو شیرین جهانی

[مهندس نوجوان]

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مــــرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

[parichehr]

ای آفتاب آهسته تر بر بام قصرش زن قدم

ترسم صدای سایه ات خوابست بیدارش کند

[مهندس نوجوان]

در این بازار اگر سودی است با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشـــــــــــی و خرسندی

[parichehr]

یــــار با ما بی وفـــــایی میکند

بی دلیـــــل از ما جــــدایی می کند ..!

[Capitan Totti]

در آنجا ، بر فراز قله كوه، دو پايم خسته از رنج دويدنبه خود گفتم كه در اين اوج ديگر، صدايم را خدا خواهد شنيدن

[parichehr]

نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست نرو

[Capitan Totti]

واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند

[parichehr]

درین در گه که گه گه که که و که که شود ناگه
مشو غره به امروزت که فردا نایی آگه

[مهندس نوجوان]

حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیــــــم وجود
قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد . . .

[۲۲ سپتامبر]

داهــــا کیپریکلرون اولـــوب نشتر یارامین کؤزمه سین قاناتمیشدی
سن نه یاخشی ائشیتمدون بالالار آنا وای ناله سین اوجــاتمیشدی

[sabrjoo]

یادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز
دل سرا پرده‌ی صد راز نهان بود مرا

[مهندس نوجوان]

از کرامات شیخ ما ایــــــــــن است
شیره را خورد و گفت شیرین است

[۲۲ سپتامبر]

نوجوانی که غم دوری او پیرم کرد
باز پیرانه سرم بخت جوان بازآورد
گل به تاراج خزان رفت و بهارش از نو
تاج سر کرد و علیرغم خزان بازآورد

[Capitan Totti]

دل دیوانه ی من به غیر از محبت گناهی ندارد ، خدا داند
شده چون مرغ طوفان که جز بی پناهی ، پناهی ندارد ، خدا داند

[مهندس نوجوان]

در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم 2000کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کوکوزه گروکوزه خروکوزه فروش

[Leyla971]

شراب لعل کش وروی مه جبینان
خلاف مذهب آنان جمال اینان بین

[مهندس نوجوان]

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا؟

[Leyla971]

آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم

[مهندس نوجوان]

مجنون چو حدیث عشق بشنید
اول بگریست بس بخنــــــــدید

[Leyla971]

دلا یاران سه نوع اند ار بدانی
زبانی ونانی وجانی
به نانی نان بده از در برانی نوازش کن تو یاران زبانی
به جانی جان بده تا که توانی

[sabrjoo]

یار اگر با ما گهی صلح و گهی پیکار داشت

ما حریف عشق او بودیم و با ما کار داشت

[Leyla971]

تو ماه شبانه نگاهم به ره باش
بیا تا بی کرانه به راهم نگه باش

[sabrjoo]

شبی در خواب او را با رقیبان در سخن دیدم
نبیند هیچ کس در خواب یارب آنچه من دیدم

[مهندس نوجوان]

مجنون به هوای کوی لیلـــــی در دشت
در دشت به جستجوی لیلی می گشت

[نارون1]

تا نسوزد برنیاید بوی عود



پخته داند کاین سخن با خام نیست

[sabrjoo]

تار و پود عالم امکان، به هم پیوسته است
عالمی را شاد کرد آنکس که یک دل شاد کرد

[مهندس نوجوان]

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشــــــد . . .
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن . . .

[۲۲ سپتامبر]

ندانم تا چه کارم اوفتادست
که جانی بی قرارم اوفتادست
چنان کاری که آن کس را نیفتاد
به یک ساعت هزارم اوفتادست

[sabrjoo]

تو ای تنها تر از تنها به دنبال تو می گردم

توای پیدا و ناپیدا به دنبال تو می گردم

[مهندس نوجوان]

من در این کلبه خوشم تو در آن اوج که هســــــتی خوش باش
من به عشق تو خوشم تو به عشق هرکه هستی خوش باش

[تووت فرنگی]

شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد
گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ

[مهندس نوجوان]

الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر زمنقـــار

[۲۲ سپتامبر]

رود از دیده چو با یادمنش اشک ندامت
لاله از خاکم و از کالبدم ناله برآید

[تووت فرنگی]

در کار تو ز دست زمانه غمی شدم
ای چون زمانه بد، نظری کن به کار ما

[elinaaa]

اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده ی پندار بماند

[مهندس نوجوان]

در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل
هرکه خواهد دیدنم گو در سخن بیند مــــرا

[تووت فرنگی]

ای آفتاب آهسته تر بر بام قصرش زن قدم
ترسم صدای سایه ات خوابست بیدارش کند

[sabrjoo]

دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من؟

[مهندس نوجوان]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایـــــم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

[بهـمن]

آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی کار بنام من دیوانه زدند

[سونای]

دل تمنا میکند تا من بسازم خانه ای
عاشقان کی خانه دارن دل مگر دیوانه ای؟

[تبسم 222]

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

[مهندس نوجوان]

راز این گفته فقط باد صبــــــــــا می داند
دارمت دوست به قدری که خدا می داند

[elinaaa]

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما در دل دیوانه نهادیم

[sallarmelli]

من مست و تو دیوانه
ما را که برد خانه
صد بار بگفتم من
کم خور دو سه پیمانه

[nhh]

هرکه ز آموختن ندارد ننگ

دُر بر آرد ز آب و لعل از سنگ

[تووت فرنگی]

گذشت و دلنوازی را عزیزم از درخت آموز
که سایه از سر هیزمشکن هم وا نمیگیرد

[nhh]

دلی افسرده دارم،سخت بی نور
چراغی زو به غایت روشنی دور

[مهندس نوجوان]

راز این گفته فقط باد صبــــــــــا می داند
دارمت دوست به قدری که خدا می داند

[nhh]

درودی چونور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی

[مهندس نوجوان]

یار مرا غار مرا عشق جگـــــــــــر خار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا[dooa]

[nhh]

ابر و باد ومه وخورشید وفلک در کارند
تاتونانی به کف آری وبه غفلت نخوری

[مهندس نوجوان]

یارب مددی کن و ندایی بفرست
طوفان زده ام راه نجاتی بفرست[golrooz]

[nhh]

تو نه مثل آفتابی که حضور وغیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

[مهندس نوجوان]

یعنی نمی شود که بگویند سحر رسید ؟
درس غربت غیبت کبـــری به سر رسید ؟

[nhh]

دارم دلکی که او هراندیشه که داشت
جز یادتوبر صفحه ی خاطر ننگاشت

[Sa.n]

تو مو میبینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو او اشارت های ابرو

[nhh]

و آنکه دانش نباشدش روزی
ننگ دارد ز دانش آموزی

[Sa.n]

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

[nhh]

از فراق روی تو گشتم عدوی آفتاب
وز وصالت برشب تاری شده ستم مفتتن

[Sa.n]

نه محقق بود نه دانشمند
چهارپایی بر او کتابی چند

[nhh]

دوست از من همی توراطلبید
رو بر دوست،هرچه باداباد

[Sa.n]

دارای دو گیتی ملک العرش خدایی
کاو را نه نیاز است و نه انباز و نه همتا

[nhh]

ابر وباد و مه وخورشید وفلک درکارند
تاتو نانی به کف آری وبه غفلت نخوری

[مهندس نوجوان]

یک روز می رسد که بگویند زآسمان . . .
آن مـــرد آمده است کجایید عاشقان . . .

[nhh]

نکرده ایم چو شبنم بساطی از گل پهن

چو غنچه بر سر زانوست خواب راحت ما

[Sa.n]

ایاز بیم نژند گشتم و هاژ
کجا شد آن همه دعوی کجا شد آن همه ژاژ

[nhh]

ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار

- - - به روز رسانی شده - - -

ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر
راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار

[hadi elec]

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد بر سر هر کوی و بام خاست

[مهندس نوجوان]

تا نگرید کودک حلــــــــــــــوا فروش
دیگ بخشایش نمی آید به جوش

[نارون1]

شنیدم که جمشید فرخ ‏سرشت


به سرچشمه ‏ای بر به سنگی نوشت



برین چشمه چون ما بسی دم زدند


برفتند چون چشم برهم زدند

[مهندس نوجوان]

دردی است غیر مــردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

[احمد ک]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد********* عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد .

[تووت فرنگی]

در نــــمازم خم ابروی تو با یاد آمد / حالتی رفت که محراب به فریاد آمــد

[مهندس نوجوان]

دل می رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنــــهان خواهد شد آشکارار

[nhh]

آب را بین که چون همی نالد

هردم از همنشین ناهموار

[مهندس نوجوان]

راز نهان دار و خمش ور خمشی سخت بود
آن چه جگر سوزه شود باز جگرسازه شود

[nhh]

دل گرفته ی من همچو ابر بارانی

گشایشی مگراز گریه ی شبانه

[نارون1]

شب فراق که داند که تا سحر چند است

مگر کسی که به زندان عشق دربند است

[nhh]

تو را مخلوق نامیدن بعید است

چنین مخلوق محبوبی که دیده است

[نارون1]

تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد

اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

[nhh]

دانی که چرا راز نهان باتو نگویم

طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

[نارون1]

یاری به دست کن که به امید راحتش

واجب کند که صبر کنی بر جراحتش

[nhh]

شب شکست وقاصدک از جان گذشت
بلبل از سر شاخه ایمان گذشت

[**Meh**]

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند

[نارون1]

دست به جان نمی‌رسد تا به تو برفشانمش

بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش

[nhh]

در این کویر، دم از جاودانگی نزنم
نسیم اگر بوَزد ردّ پا نمی‌ماند

[**Meh**]

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس

[نارون1]

سخت به ذوق می‌دهد باد ز بوستان نشان

صبح دمید و روز شد خیز و چراغ وانشان

[nhh]

نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست
گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست نرو

[**Meh**]

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ؟

[نارون1]

ای کودک خوبروی حیران

در وصف شمایلت سخندان

[nhh]

نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

[نارون1]

تو با این لطف طبع و دلربایی

چنین سنگین دل و سرکش چرایی

[**Meh**]

یا بفرما به سرایم
یا بفرما به سر آیم
من که مشتاق وصالم
چه تو آیی چه من آیم ...

[نارون1]

دیدی که وفا به سر نبردی

ای سخت کمان سست پیمان

[nhh]

نیازارم زخود هرگز دلی را
که میترسم در او جای تو باشد

[نارون1]

دیدی که وفا به جا نیاوردی

رفتی و خلاف دوستی کردی

[nhh]

یادباد آن که چو آغاز سخن می‌کردی
با تو صد زمزمه در زیر زبان بود مرا

[نارون1]

ای مرغ اگر پری به سر کوی آن صنم

پیغام دوستان برسانی بدان پری

[zoh_reh]

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

[نارون1]

شکست عهد مودت نگار دلبندم

برید مهر و وفا یار سست پیوندم

[nhh]

من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی

[نارون1]

یار من آن که لطف خداوند یار اوست

بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست

[zoh_reh]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

[نارون1]

هر که دلارام دید از دلش آرام رفت

چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت

[zoh_reh]

تا غنچهء بشکفتهء اين باغ که بويد

هر کس به بهاني صفت حمد تو گويد

[نارون1]

دلم از دست غمت دامن صحرا بگرفت

غمت از سر ننهم گر دلت از ما بگرفت

[zoh_reh]

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همی لباس زیباست نشان آدمیت

[محمد نظری گندشمین]

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

[سیدپویا]

دیروز گل هایی چو حافظ داشت میهن

فردا از این گل ها باز خواهد کاشت میهن

[nhh]

نشاط جوانی ز پیران مجوی

که آب رفته نیاید به جوی

[مهندس نوجوان]

یار مرا غار مرا عشــــــق جگر خار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

[omitis]

آن که مست آمد و دستی به دل ما زدو رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زدو رفت

[مهندس نوجوان]

تویی بهانه آن ابر ها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی

[nhh]

یا رب،نگاه کس به کسی آشنا مکن

گر می کنی،کرم کن واز هم جدامکن

[سیدپویا]

نشان ز عالم آوارگی نبود هنوز
که ساخت عشق تو آواره‌ی جهان ما را

[nhh]

اگر به زلف دراز تودست ما نرسد

گناه بخت پریشان ودست کوته ماست

[سیدپویا]

تورا دانش و دین میباید اندوخت

حدیث زندگانی میباید اندوخت

[nhh]

تا نگرید طفلک حلوا فروش

دیگ بخشایش کجاآید به جوش

[مهندس نوجوان]

شبگیر غم بود و شبیخون بلا بود
هر روز عاشورا و هرجا کربـلا بود

[nhh]

دلم خون است تا حدی که وقتی از تو می گویم
فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد

[zoh_reh]

دست گل پا گل چهره گل رخساره گل

جان فدای قد تو خود را گلستان کرده ای؟!

[۲۲ سپتامبر]

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمری است پشیمان زپشیمانی خویشم

[nhh]

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
که گناه دگری برتو نخواهند نوشت

[مهندس نوجوان]

تو آنی کز آن یک مگس رنجه ای
که امــــــروز سالار و سرپنجه ای

[nhh]

یادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز
دل سرا پرده‌ی صد راز نهان بود مرا

[تند باد]

دل من سنگ پای پیر زن شد بگیر از پیر زن این سنگ پا را

[تند باد]

دل من سنگ پای پیر زن شد بگیر از پیر زن این سنگ پا را[gerye]

[nhh]

ای مرغ سحرعشق زپروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد وآواز نیامد

[✿elnaz✿]

در دلم کنم جست و جوی تو
در دلم کنم جست و جوی تو
جان جان جان از همه جهان
میکشد دلم پر به سوی تو

[Capitan Totti]

وز عالم شک تا یقین یک نفس است
از منزل کفر تا به دین یک قدم است
این یک نفس عزیز را خوش میدار
کز حاصل عمر ما همین یک نفس است

[✿elnaz✿]

تو زلیخایی و آخر تو جوان خواهی شد
منِ بیچاره ولی با غمِ پیری چه کنم؟

[مهندس نوجوان]

ماییم و نوای بـــی نوایی
بسم اله اگر حریف مایی

[nhh]

یارب به وقت گل گنه بنده عفو کن

وین ماجرا به سرو ولب جویبار بخش..

[مهشاد ولی]

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند.........................کاندر ان ظلمت شب اب حیاتم دادند

[مهندس نوجوان]

دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می رو که با دلــــدار پیوندی