PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مشاعره



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 [21] 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31

somayehfaridi
24th September 2012, 12:16 AM
طبایع جز کشش کاری ندانند
حکیمان این کشش را عشق خوانند

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد کار دوران غم مخور

- - - به روز رسانی شده - - -


در مکتب محبت او حرف عشق را
تادرس پاک سوختن آموختم درست

تا مرا با عشق تو کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

نارون1
24th September 2012, 12:18 AM
دیدم که به پیش چشمم آن شوخ
دارد نظـــری بــــه سوی اغیـــار

وحید 0319
24th September 2012, 12:20 AM
راست گویی همه غم های جهان در دل اوست
چه کند آن که به او این همه بیداد رسد؟

نارون1
24th September 2012, 12:23 AM
تا چنــــــد گـــرد کـــوی تو گـردم گهی بپرس
کاینجـــا چـــه میکنـــــی و طلبکـار کیستی

وحید 0319
24th September 2012, 12:26 AM
یک لب به خنده بازنبینم درین بهار
یک دیده بی سرشک نیابی به رهگذار

نارون1
24th September 2012, 12:29 AM
ره بردم از دل به کویش ، دل بستم از جان به مویش
عشق من و حُسن رویش ، افسانه و داستان شد

وحید 0319
24th September 2012, 12:30 AM
در هرکناری شمع شعری میگذارد
اعجاز انسان را هنوز امید دارد

نارون1
24th September 2012, 12:34 AM
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزارآفرین بر غم باد

وحید 0319
24th September 2012, 12:38 AM
درکلامش لبخند
از نفس هایش گل می بارد
با قدم هایش گل می کارد

مهربان زیبا دوست
روح هستی با اوست

golden3
24th September 2012, 01:38 AM
تومپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من

نسیم بهآر
25th September 2012, 07:58 AM
نیست در عالم زهجران تلخ تر
هرچه خواهی کن ولیکن آن نکن

elinaaa
25th September 2012, 06:04 PM
نیکنامی خواهی ای دل با بدان صحبت مدار/ خودپسندی جان من برهان نادانی بود

*FATIMA*
26th September 2012, 10:22 PM
دو شاخه نرگست ، ای یار دلبند
چه خوش عطری درین ایوان پراکند
اگر صد گونه غم داری ، چو نرگس
به روی زندگی لبخند ! لبخند !

elinaaa
28th September 2012, 12:20 PM
دل از من برد و روی از من نهان کرد/ خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود/ خیالش لطف های بیکران کرد

*FATIMA*
28th September 2012, 12:53 PM
در تپش های دل هر غنچه ای
هر زمان و هر کجا رؤیای تست
مرهم زخم تمام یاس ها
قطره ای احساس از دریای تست

!nesa
28th September 2012, 12:53 PM
تو كيستی كه من اينگونه بی تو بيتابم
شب از هجوم خيالت نمی برد خوابم
تو كيستی كه با هر تبسم تو
مثال قايق شكسته روی گردابم

elinaaa
28th September 2012, 03:06 PM
من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده ام لیکن/ بلائی کز حبیب آمد هزارش مرحبا گفتیم

*FATIMA*
2nd November 2012, 12:14 AM
مسوز این چنین گرم در خود ، مسوز !
مپیچ این چنین تلخ برخود ، مپیچ
که گر دست بیداد تقدیر کور
تو را می دواند به دنبال باد
مرا می دواند به دنبال هیچ !

elinaaa
2nd November 2012, 12:40 AM
چه مستی است ندانم که رو به ما آورد/که بود ساقی و این باده از کجا آورد
تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر/که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد

setayesh shb
2nd November 2012, 10:29 AM
شبی پرسیدمش با بی قراری به غیر از من کسی را دوست داری
نگاهش اشک شد از شرمساری میان گریه هایش گفت آری

setayesh shb
2nd November 2012, 10:33 AM
اشتباه شد
دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا رم کجا من

noshin_90
2nd November 2012, 03:55 PM
آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند


اما .... نه وقتی که در کنارشان هستی !!


آنجا که در میان خاک خوابیدی

" سنگ تمام " را می گذارند و میروند ...





- - - به روز رسانی شده - - -

تن من زخمـــــی است...
یک خــــــراش کمتــــر یا بیشتــــر
چه فرقــــــی دارد...؟!
راحـــــــــت باش!

- - - به روز رسانی شده - - -

آهــــــآی!

بــــــآ تــو اَمـ!

تــــآ آخــرِ عمـــــرت مـــدیونی!

بـــه کـــــسی کـــه بــــآعث شــدی

بــــعد از تــــو دیگـــــه عــــــآشقِ

هیچــــکس نشــــه!

می فهــــمی؟!؟!

ایــــن بزرگــــتریـ ـ ن گــــنـــآهه!

H & A
2nd November 2012, 04:31 PM
شبي آرام بود و من
چونهميشه غرق رويايت
دوچشم عاشقم را دوخته بر آسمان
منامشب انتظار بودنت را مي كشم
كاشمن عطر قدومت را ميان اين نسيم مملو از گريه
ميانابر هاي مملو از فرياد رعد و برق يا باران
كاشمن عطر قدومت را دوباره مي چشيدم

نارون1
2nd November 2012, 08:19 PM
می روم خسته و افسرده و زارسوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش

*FATIMA*
2nd November 2012, 08:34 PM
شب ، غیر هلاک جان بیداران نیست
گلبانگ سپیده بر سپیداران نیست
در این همه ابر ، قطره ای باران نیست ؟
از هیچ طرف صدایی از یاران نیست ؟ ...

H & A
3rd November 2012, 01:40 AM
تو باراني من باران پرستم تودريايي من امواج تو هستماگرروزي بپرسي باز گويم: تو من هستي و من نقش تو هستم

setayesh shb
3rd November 2012, 02:07 AM
مرغ شب ناله ی تلخی زذو بگریخت ماه بر عشق تو خندید

*FATIMA*
3rd November 2012, 02:30 AM
در دره های شرق
خودکامان ظلمت
خورشید را به بند کشیدند
خورشید در قفس !
چون شیر می خروشید
تا آخرین نفس.

H & A
3rd November 2012, 03:18 AM
سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت گرفته

به جاش یه زخم همیشگی به قلبت هدیه داده زل بزنی

و به جای اینکه لبریز کینه نفرت بشی

حس کنی هنوزم دوسش داری

setayesh shb
3rd November 2012, 06:34 PM
ای آنکه غمگین و سزاوار
در انزوای پرده و پندار
جویبار را ببین که چه موزون با نغمه و تغنی شادش
از هستی و جوانی
وز بودن و سرودن
تصویر میدهد
شفیع کدکنی:شعر دیباچه

H & A
3rd November 2012, 06:47 PM
هرچه بود ؛


سـپـردی اش بـه بـاد !


سهم ِ من از تــو



هر چـه بـود ؛


هـســت ؛


به همان طراوت و گرمای ِ آغازین !


عـزیـز می دارمـش


تا آخرین نـبـض ِ بـودن


تا لحـظـه ی سـپــردن بـه خــاک ... ![gerye]

H & A
3rd November 2012, 06:53 PM
نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل
چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهـــا، رهـــا من


ز مــــن هر آنکــه او دور، چـو دل به سینه نزدیک
به مـــن هر آنکـه نزدیک، ازو جــــــدا، جــــدا من


نه چشــــم دل به ســـــویی، نه باده در سبویی
که تــــر کـــــنم گـلـــــــویی، به یاد آشنــــــا من


ســــــتاره هــــا نهـــــــفتم در آسمـــــان ابــــری
دلــــــم گرفته ای دوست، هـــــوای گریــه با من


نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل
چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهــــا، رهـــا من

*FATIMA*
9th November 2012, 11:01 PM
ناگاه
عزم ناکجا کردی
چرا دوش ؟
با آن تن رنجور و جان خسته
ای خوب
ای چشمه سار مهربانی و رفاقت
وی پرحیا و پاک و محجوب
دیدارمان روز قیامت باد

elinaaa
11th November 2012, 10:52 PM
دل از من برد و روی از من نهان کرد/ خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهائیم در قصد جان بود/ خیالش لطف های بیکران کرد

رضوس
12th November 2012, 01:54 PM
درنیابد حال پخته هیچ خام/پس سخن کوتاه باید والسلام

*FATIMA*
14th November 2012, 11:57 PM
ماه مانند دختری عاشق
سر به دامان آسمان دارد
چشم او گرم گوهرافشانی ست
در دل شب ستاره می بارد
گویا درد دوری از خورشید
ماه را نیمه شب می آزارد
آه ! او هم چون من گرفتار است !

ramtin777
15th November 2012, 02:10 AM
شمع دل سوزاند تن خسته ی من/ دل شد هروز و شب سخت ز سنگ/ خسته و مبحوص از یک نیرنگ/ /از یک عشق و هوس و یک شبرنگ/غم ها در رخساره و لب زپند/عشق سرشار بود ای رویای من/ یاد تو بود دین و ایمان من/ بسوزد عشق کرد مرا دبوانه تر/عشوه ها و ناز هایت در نیمه شب/عاشقانه های من بر روی تخت/ لبخند زدی همچو رنگین کمان 7 رنگ/ دل باختم به تو من مانند قبل/

H & A
15th November 2012, 04:25 AM
لب بسته ای ز گفتن راز نهان رهی
غافل که از زبان تو گویاتر است اشک

ramtin777
15th November 2012, 01:33 PM
کی دید اشک ها را او؟/ من در بستر جان میدادم/در فراقش شب و روز/ غزل خداحافظی رانجوا میکردم/ کی دید اشک هارا او؟/ به دست هایش چشم میدوختم/ به دست هایی که دیگر مال من نبود/ در فراقش هی جان میباختم/کی دید اشک هارا او/ روز و شب را عاشورا دیدم/تنها دلخوشی ام بود / یاد روز های با تو بودن/

ramtin777
15th November 2012, 01:37 PM
نرفت او من این را میدانم/ ستاره ی من به تنهایی هرگز نیالاید

setayesh shb
16th November 2012, 12:13 AM
دوش دیدم که ملائک غم میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زنند

- - - به روز رسانی شده - - -

دوش دیدم که ملائک غم میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زنند

elinaaa
20th November 2012, 02:33 PM
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است/ بدین راه و روش می رو که در دلدار پیوندی

*FATIMA*
22nd November 2012, 09:18 PM
یک جهان لطف و صفا ریخت به خاک
یک جهان لاله وگل رفت به باد
ماند مشتی خس خاشاک به جا
کاخ بیداد فلک ویران باد
خرمن هستی قومی را سوخت

چکامه91
22nd November 2012, 09:38 PM
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه

*mahsa*
22nd November 2012, 11:59 PM
هزار گلم اگرم هست،هر هزار تویی / گلند اگر همه اینان،همه بهار تویی

دلم هوای تو دارد،هوای زمزمه ات / بخوان که جاری آواز جویبار تویی

.:Neda:.
23rd November 2012, 12:04 AM
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور ...

Sa.n
23rd November 2012, 01:16 AM
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
از بهر طمع بال و پر خویش بیاراست

- - - به روز رسانی شده - - -

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
از بهر طمع بال و پر خویش بیاراست

H & A
23rd November 2012, 03:35 AM
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی
===
تا تونگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
===
تا ابد یاد عزیزان ز دل وجان نرود
جان اگر رفت ولی خاطر خوبان نرود
===
تو را گم می کنم هر روز وپیدا می کنم هرشب
بدین سان خواب ها را باتو زیبا می کنم هر شب
===
تبسم تو تجسم تمام خوبی هاست
لختی بخند لبخند گل زیباست

*FATIMA*
24th November 2012, 07:56 PM
ترسم که چاره ای نکند نوش دارویی
زین موج خون که از سر سهراب بگذرد
گر همچو رعد ، نعره برآریم هم زمان
کی خواب خوش به دیده ارباب بگذرد

Sabo3eur
24th November 2012, 08:05 PM
دل رفت ز بر چو رفت دلبر آری

دل از دل‌بر چگونه دل بر دارد

*FATIMA*
25th November 2012, 12:38 AM
در بنفشه زار چشم تو
برگ های زرد و نیلی و بنفش ،
عطهای سبز و آبی و کبود ،
نغمه های ناشنیده ساز می کنند ،
بهتر از تمام نغمه ها و سازها !

H & A
25th November 2012, 01:04 AM
امشب غریبانه کو چه را گذشتم. فردا شهر غریبی را سفر ...
امروز تاریکتر از شب ٬ فردا را نمی دانم!
دیروز را مانده ام ٬ امروزم نیامده ٬ فردا...!
تمام نوشته هایم خط خط قدم هایی است که ناتوان ٬ به سویتشتابزده می آیند.
ولی بی فایده از ندیدن تو کوچه را بر می گردند. به امید فردایی کهنمی دانم...
صدای برگشتنی زمزمه ی کوچه می شود٬ دوباره٬ سه باره ٬ و چند باری شنیده
می شود ٬ ولی دیده نه...!
پژواک انتظاربود و بس! انتظاری ترسناکتر از تنهایی شبهای بی شبگردیکه
کابوسم می شدند.
دیگر تمام شدم!
سکوتی ممتد ٬ انتهای کوچه فریادم میزند که بیا!!! من می روم!
ولی کوچه بی پایان است! غرق در بینهایتِ کوچه...
دیگر خودم را نمی یابم.
خدا نگهدارم!!![khodahafezi]

tick.274
29th November 2012, 09:29 PM
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عامل سر است بدین حال گواست
فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست، نگوییم رواست

آرزوي
1st December 2012, 11:44 PM
تو نیكی می كن و در دجله انداز كه ایزد در بیابانت دهد باز

*FATIMA*
4th December 2012, 08:12 PM
ز هرچه گشت پدیدار در زمانه ، ندید
کسی به دیده دل خوشتر از پدیده عشق

آرزوي
5th December 2012, 12:06 AM
قدح پر كن كه من در دولت عشق ---------جهان بخت جهانم گرچه پيرم
قراري بسته ام با مي فروشان ------------ كه روز غم بجز ساغر نگيرم

tick.274
6th December 2012, 05:07 PM
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من

tick.274
6th December 2012, 05:08 PM
نفس نفس اگر از باد نشنوم بویت
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک

tick.274
6th December 2012, 05:09 PM
کجاست اهل دلی تا کند دلالت خیر
که ما به دوست نبردیم ره به هیچ طریق

tick.274
6th December 2012, 05:11 PM
قرار برده ز من آن دو سنبل رعنا
فراغ برده ز من آن دو نرگس محکول

tick.274
6th December 2012, 05:18 PM
لازمه عاشقیست رفتن و دیدن ز دور *** ور نه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست

tick.274
6th December 2012, 05:19 PM
تا مگر همچون صبا با به کوی تو رسم
حاصلم دوش به جز ناله ی شبگیر نبود

tick.274
6th December 2012, 05:21 PM
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود

*FATIMA*
6th December 2012, 06:46 PM
دوباه چشمه لبخند او فروزان است
تنم ز گرمی این آفتاب ، جان شده است !

sahebi.yghsa
6th December 2012, 08:03 PM
تا توانی ز تزویر و ریا گرد ای دوست جدا
بهر خلایق کم نما این همه رنگ و ریا
خلایق ملولند از این همه مدعی وخادم نما
بهر خود مال اندوختند و ریشخند زدند بر فقرا

آرزوي
7th December 2012, 06:14 PM
آنچنان جای گرفتی تو به چشم و دلم
که به خوبان دو. عالم نظری نیست مرا

نارون1
15th December 2012, 01:31 AM
ای دلت در سینه سنگ خاره با من جور بس

در تن من آخر این جان است سنگ خاره نیست

**sara**
21st December 2012, 10:58 PM
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی[cheshmak]

H & A
22nd December 2012, 03:06 AM
یه آسمون گل قشنگ تقدیم یک نگاه تو
این دل تنهای غریب فدای روی ماه تو[cheshmak]

fatima2012
22nd December 2012, 10:39 AM
ور تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
من بآه سحرت زلف مشوش دارم

سونای69
22nd December 2012, 02:29 PM
متن خبر که یک قلم بیتو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست

firearchangel
26th December 2012, 05:50 PM
shabi leili be majnon goft tora asheg shavad peyda vali majnon nakhahad shod

.:Neda:.
26th December 2012, 06:37 PM
در آن هنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وز آن دل خستگانت راست اندوهی فراوان
تو را من چشم در راهم....

*FATIMA*
28th December 2012, 12:19 AM
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک از آلودگی پاکم
من اینجا تا نفس باقی ست می مانم
من از اینجا چه می خواهم ، نمی دانم !

سونای69
28th December 2012, 01:45 AM
منم که شعر و تغزل پناهگاه من است

چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است

elinaaa
30th December 2012, 01:43 PM
ترا که هرچه مراد است در جهان داری/ چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری

.:Neda:.
31st December 2012, 02:20 PM
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور// کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

*FATIMA*
31st December 2012, 11:19 PM
روزگار کودکی در پرتو اشکم شکفت
پاک جان آیینه ای بودم ، چه زنگارم گرفت !

آناهيتاع
31st December 2012, 11:57 PM
شهري است پر كرشمه و خوبان ز شش جهت........چيزيم نيست ور نه خريدار هر ششم

آناهيتاع
1st January 2013, 12:03 AM
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم......كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم

hossein24
1st January 2013, 12:06 AM
ماه من!جان میدهم با دیدنت
گربمیرم خون من بر گردنت
آمدی با خشم و رفتی با شتاب
سوختم زین آمدن وان رفتنت

setayesh shb
1st January 2013, 12:33 AM
تو از این دشت خشک تشنه روزی کوچ خواهی کرد
و اشک من تو را بدرود خواهد گفت
فریدون مشیری[golrooz][golrooz]

behi joon
1st January 2013, 11:18 AM
تنها در بی چراغی شبها میرفتم
دستهایم ازیاد مشعل ها تهی شده بود
همه ستاره هایم به تاریکی رفته بود
مشت من ساقه خشک تپش ها را می فشرد.
لحظه ام از طنین ریزش پیوندها پربود.
تنها میرفتم .میشنوی ؟ تنها.

ضحی ساجدی
1st January 2013, 12:05 PM
مرا ذلیل مگردان به شکر این نعمت که داشت دولت سرمد عزیز و محرمیت

hossein24
1st January 2013, 10:13 PM
تو کیستی ک من این گونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم
تو چیستی ک من از موج هر تبسم تو
بسان قایق سرگشته روی گردابم

*FATIMA*
3rd January 2013, 12:25 AM
ما ریشه الحظه های بی بنیادیم
ما خاک عبور ناکجا آبادیم
ما فلسفه گذشتن از خویشتنیم
بادیم و اسیر هر چه بادا بادیم

شه پری
3rd January 2013, 12:11 PM
من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی ونپایی

*FATIMA*
3rd January 2013, 11:55 PM
یادم آید
آخرین قرارمان نیامدی
و من در انتظار

hossein24
4th January 2013, 11:44 PM
راه مادوراست و منزل بس دراز
ای مسافر!توشه ی راهی بساز!

elinaaa
5th January 2013, 09:14 PM
ز سر غیب کس آگه نیست قصه مخوان/ کدام محرم دل ره درین حرم دارد

- - - به روز رسانی شده - - -

ز سر غیب کس آگه نیست قصه مخوان/ کدام محرم دل ره درین حرم دارد

شه پری
6th January 2013, 12:15 AM
دردمه به کی بگم درد آشنا نی
سی دل پر درد مو ایگوی دوا نی
دردمه به کُوه بگم طاقت نیاره
اَر بگم به آسمون تَرسُم بواره
از غمو درد دلم کَس با خَوَر نی
ناله ی دردِ مونه ایگوی اثر نی
تا خیالت گًل کنه به دشت جونُم
داغ دیریت تش زنه به اُستُخونُم

setayesh shb
8th January 2013, 02:55 PM
من بنده ی عاصیم رضای تو کجاست تاریک دلم نور و صفای تو کجاست
ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی این بیع بود لطف و عطای تو کجاست[golrooz]

M.H.A
8th January 2013, 06:57 PM
تو را دانش دین رهاند درست
در رستگاری بباید جست[nishkhand]

- - - به روز رسانی شده - - -

تو را دانش دین رهاند درست
در رستگاری بباید جست[nishkhand]

...آلوین...
8th January 2013, 10:56 PM
تا نگرید طفلک حلوا فروش

دیگ بخشایش کجا اید به جوش

setayesh shb
9th January 2013, 12:24 PM
شب زدگان به سایه ها دل میبندند و شب گریزان به سمت روشن ترین لحظه ها سفر میکنند

*FATIMA*
9th January 2013, 10:48 PM
در دیار ما
گل سرخ ، غریبی می کند
مترسک ها فراوانند ، از بی کلاغی
حصارها ، تیر کمان
گوسفندان رها در گندمزار همسایه
و جو ، جای گندم
به سخره می گیرد ، سنگ زیرین آسیاب را ...

hossein24
9th January 2013, 11:51 PM
آن شب ک دلی بود ب میخانه نشستیم
آن توبه ی صدساله به پیمانه شکستیم
ازآتش دوزخ نهراسیم که آن شب
ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم

شه پری
10th January 2013, 12:03 AM
دردمه به کی بگم درد آشنا نی
سی دل پر درد مو ایگوی دوا نی
دردمه به کُوه بگم طاقت نیاره
اَر بگم به آسمون تَرسُم بواره
از غمو درد دلم کَس با خَوَر نی
ناله ی دردِ مونه ایگوی اثر نی
تا خیالت گًل کنه به دشت جونُم
داغ دیریت تش زنه به اُستُخونُم




دوست داشتم فقط یک نفر میگفت یعنی چی..................!![tafakor]

*alien*
10th January 2013, 10:04 AM
من آنچه دیده ام زدل و دیده دیده ام
گاهی بود زدل گله گاهی زدیده دیده ام
من آنچه دیده ام زدل ودیده تاکنون
از دل ندیده ام همه از دیده دیده ام

*FATIMA*
10th January 2013, 02:47 PM
مثل یک گلوله جمع می شود
جوجه تیغی دلم
نیش می زند به روح نازکم
تیغ های تیز مشکلم

.:Neda:.
10th January 2013, 02:51 PM
ما را سر باغ و بوستان نیست// هرجا که تویی تفرج انجاست

*FATIMA*
10th January 2013, 03:58 PM
توی این جهان گنده ، هیچ کس
با دلم دفیق نیست
فکر میکنی
چاره دلی که جوجه تیغی است
چیست ؟!

.:Neda:.
10th January 2013, 05:35 PM
تلقین و درس اهل نظر یک اشارتست // گفتم کنایتـیّ و مکرّر نمیکنم

*FATIMA*
10th January 2013, 07:17 PM
من مانده ام و خیال پروازی سبز
ای کاش دلم شبی کبوتر میشد

.:Neda:.
10th January 2013, 09:03 PM
دریـــــــــا ســـرنوشـــتم را بیــاد آور
دنیـــــــــــــا سرگذشتم را نکن باور
من غریبی غِصه پردازم ، چون غریقی غرقه در رازم

*FATIMA*
11th January 2013, 12:31 AM
من گمشده شهر تماشا بودم
ای چشم تو را بستم و دیدم خود را

elinaaa
12th January 2013, 10:03 PM
آنچه زر می شود از پرتو آن قلب سیاه/ کیمیائیست که در صحبت درویشانست

*FATIMA*
12th January 2013, 11:32 PM
تو رفتی و بعد تو دلم مثل بلور
افتاد ز برج شوق و ناگاه شکست

چکامه91
12th January 2013, 11:37 PM
تو خود از کدام شهری که ز دوستان نپرسی؟
مگر اندر ان ولایت که تویی، وفا نباشد؟

*FATIMA*
13th January 2013, 08:59 PM
دردیست انتظار که درمان آن تویی
این درد تلخ بی تو مداوا نمی شود

.:Neda:.
14th January 2013, 04:16 PM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند // وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

*FATIMA*
14th January 2013, 07:50 PM
در حنجره ام شور صدا نیست رفیق
یک لحظه دلم ز غم جدا نیست رفیق

.:Neda:.
14th January 2013, 08:12 PM
قبای حسن فروشی ترابراز دوبس // که همچو گل همه آیین رنگ و بو داری

*FATIMA*
14th January 2013, 09:29 PM
یادم آمد
آخرین قرارمان نیامدی
و من در انتظار
ترمه های دامنه کوهپایه را دسته دسته چیدم و هی خشکیدند

شه پری
14th January 2013, 09:59 PM
در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند...
به باغ پر ملال ما پرنده پر نمیزند...

*FATIMA*
14th January 2013, 10:09 PM
در صفحه ی دلم نوشتی صبور باش
قلبم غبار دارد و معنا نمی شود

شه پری
14th January 2013, 10:15 PM
دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را


دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا


کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز

باشد که بازبینیم دیدار آشنا را


ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون

نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا


در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل

هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا


ای صاحب کرامت شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را


آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا


در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند

گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را


آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند

اشهی لنا و احلی من قبله العذارا


هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی

کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را


سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا


آیینه سکندر جام می است بنگر

تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا


خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند

ساقی بده بشارت رندان پارسا را


حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود

ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را

سونای69
16th January 2013, 12:39 AM
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی

**Meh**
16th January 2013, 03:15 PM
یا جامه ی احساس و وفا بر تن کن
یا از تلفات عشق خود دیدن کن
امروز دلم به سن تکلیف رسید
لطفی کن و تکلیف مرا روشن کن [golrooz]

setayesh shb
16th January 2013, 06:49 PM
ناکامیم ای دوست ز خود کامی توست وین سوختگی های من از خامی توست
مگذار که در عشق تو رسوا گردم رسوایی من باعث بد نامی توست[golrooz]

.:Neda:.
17th January 2013, 04:25 PM
تورا من چشم در راهم
شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وز آن دل خستگانت راست اندوهی فراوان
تورا من چشم در راهم ...

**Meh**
17th January 2013, 04:43 PM
می روی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد ...

setayesh shb
17th January 2013, 08:37 PM
دل بر سر عهد استوار خویش است جان در غم تو بر سر کار خویش است
از دل هوس هر دو جهانم برخاست الا غم تو که برقرار خویش است

*FATIMA*
18th January 2013, 02:09 PM
تو طلوع سحرگاه عشقی
چشم های ترا می شناسم
روح تو راز پیوند دل هاست
من صفای ترا می شناسم

.:Neda:.
18th January 2013, 02:59 PM
مستیم درد منو دیگه دوا نمیکنه
غم با من زاده شده منو رها نمیکنه...

*FATIMA*
19th January 2013, 12:34 AM
همای بخت به گرد سرم کند پرواز
زلال شوق به رگ های جان روان شده است

**Meh**
19th January 2013, 01:31 PM
تو کمان کشیده و در کمین
که زنی به تیرم و من غمین
همه ی غمم بود از همین
که خدا نکرده خطا کنی

setayesh shb
19th January 2013, 02:23 PM
یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون مینویسمو اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه...

- - - به روز رسانی شده - - -

یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون مینویسمو اون خوابه
نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه...

سونای69
19th January 2013, 10:52 PM
هر حسد از دوستي خيزد يقين
کِي شود با دوست غيري همنشين

elinaaa
24th January 2013, 02:32 PM
نا امیدم مکن از سابقه ی لطف ازل/ تو چه دانی که پس پرده چه خوبست و چه زشت

.:Neda:.
24th January 2013, 02:36 PM
تعصب پیش حق دیوار سازد
حماقت های ما بسیار سازد
تــو را در نزد دانــا خـوار سازد
تکـامل را به ما، دشوار سازد

elinaaa
24th January 2013, 02:42 PM
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار/ کین کرامت سبب حشمت و تمکین من است

.:Neda:.
24th January 2013, 02:48 PM
تـرازوی عدالـت عقل دیـن استــــ
نگاه جمع ما بر سوی این استـــــ
خدایـــــــا در عمل مــا را قوی دار
تمام بحث ما اینک همیـن استـــــ

elinaaa
25th January 2013, 10:22 PM
تا چشم تو دیدیم ز دل دست کشیدیم/ ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم

سونای69
25th January 2013, 11:45 PM
مرغ زيرك نزند در چمنش پرده سراي
هر بهاري كه بدنباله خزاني دارد

.:Neda:.
26th January 2013, 03:22 PM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند // وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

setayesh shb
26th January 2013, 05:32 PM
عزیزیم خودت قبلا یه بار همین شعر رو نوشتی...

.:Neda:.
28th January 2013, 03:33 PM
آخه شعر دیگه ای یادم نبود!!!


دردا به جـــهان مه صفتی نیست
گر هسـت بجز چند سری نیست
از تـیــــرگــــی رنـــگ جهـــــالـت
در دور زمان کس به کسی نیست

سونای69
3rd February 2013, 11:32 PM
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است

somayehfaridi
8th February 2013, 07:58 PM
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

.:Neda:.
15th February 2013, 12:11 PM
در کشور تن حکومت جان بینم
اندوه و خوشی ز حکمت آن بینم
هر لحظه که من به ملک تن می نگرم
دارایی خود ز لطف یزدان بینم

elinaaa
18th February 2013, 04:25 PM
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ی ما بود که هم بر غم زد

.:Neda:.
18th February 2013, 04:32 PM
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند // گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

Arefe.B
18th February 2013, 08:28 PM
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود

*FATIMA*
21st February 2013, 10:07 PM
در گریز ، ازین زمان بی گذشت ،
در فغان ، ازین ملال بی زوال ،
رانده از بهشت عشق و آرزو ،
مانده ام همه غم و همه خیال

Arefe.B
22nd February 2013, 04:59 PM
لاله بوی می نوشین بشنید از دم صبح
داغ دل بود و به امّید دوا باز آمد

Arefe.B
22nd February 2013, 05:01 PM
[golrooz]در اندیشه ببستم، قلم وهم شکستم
[golrooz]که تو زیبا تر از آنی، که کنم وصف و بیانت

*FATIMA*
22nd February 2013, 10:49 PM
تا بشنومت ندا ، همه گوش شوم
تا راه به تو برم ، همه هوش شوم

Arefe.B
23rd February 2013, 12:41 AM
میسوزم از فراقت، روی از جفا بگردان
هجران بلای ما شد، یا رب بلا بگردان

x_ray88
12th March 2013, 08:43 PM
ناچشیده جرعه ای از کام او
عشق بازی می کنیم با نام او

parichehr
13th March 2013, 03:48 PM
واعظ شهر چو مِهر مَلِک و شحنه گزیند

من اگر مِهرِ نگاری بگزینم چه شود ؟!!



- - - به روز رسانی شده - - -


واعظ شهر چو مِهر مَلِک و شحنه گزیند

من اگر مِهرِ نگاری بگزینم چه شود ؟!!

سونای69
13th March 2013, 08:05 PM
در غمت داغ پدر دیدم چون دُرِ یتیم..

اشک ریزان هوس دامن مادر کردم........

Arefe.B
18th March 2013, 11:18 AM
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن[golrooz]

- - - به روز رسانی شده - - -

منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن[golrooz]

وحید 0319
19th March 2013, 12:33 AM
نفس نفس تو سینه ام عطرنفس های شماست

اگرکه قابل بدونی خونه ی دل جای شماست

- - - به روز رسانی شده - - -

نفس نفس تو سینه ام عطرنفس های شماست

اگرکه قابل بدونی خونه ی دل جای شماست

emperor1991
19th March 2013, 10:22 AM
تو که از محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی

nourooz
19th March 2013, 12:48 PM
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست


که مغیلان طریقش گل و نسرین من است

emperor1991
19th March 2013, 03:58 PM
تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد

farshadghasemi
19th March 2013, 04:10 PM
دوست آن است که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی

- - - به روز رسانی شده - - -

دوست آن است که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی

emperor1991
19th March 2013, 04:22 PM
یکی را خری در گل افتاده بود


ز سوداش خون در دل افتاده بود

farshadghasemi
19th March 2013, 04:38 PM
دلی کز معرفت نور و صفا دید به هر چیزی که دید اول خدا دید

- - - به روز رسانی شده - - -

دلی کز معرفت نور و صفا دید به هر چیزی که دید اول خدا دید

مهندس نوجوان
4th April 2013, 03:35 PM
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن[tashvigh]

- - - به روز رسانی شده - - -

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن[tashvigh]

Sa.n
4th April 2013, 03:46 PM
نا کرده گناه در جهان کیست بگو وان کس که گنه نکرد چون زیست بگو

.:Neda:.
4th April 2013, 05:12 PM
وز آن دل خستگانت راست اندوهی فراوان
تو را من چشم در راهم...

مهندس نوجوان
4th April 2013, 06:13 PM
مجنون چو حدیث عشق بشنید
اول بگریست پس بخندید[golrooz]

*FATIMA*
5th April 2013, 12:21 AM
دوای درد بشر یک کلام باشد و بس
که من برای تو فریاد می زنم : با عشق

مهندس نوجوان
5th April 2013, 05:41 PM
قسم بر لحظه شیرین دیدار
که از تلخی عمرم گشته سرشار[golrooz]

.:Neda:.
6th April 2013, 12:18 AM
روی کسی سرخ نشد بی مدد لعل لبت // بی تو اگر سرخ شود از اثر غازه بود

مهندس نوجوان
7th April 2013, 06:30 PM
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن [golrooz]

بانوی خیال
7th April 2013, 06:42 PM
ناسپاس از عشق پاکت نیستم
من که عمری با خیالت زیستم
دوستت دارم به جان تو قسم
روی حرفم تا ابد می ایستم

مهندس نوجوان
7th April 2013, 06:48 PM
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باقی و دلم شاد کنید[golrooz]

بانوی خیال
8th April 2013, 03:05 PM
دلم دل نیست دریا نیست مرداب است
که موجی هم سراغش را نمی گیرد
نه شوق زیستن دارد نه می میرد...

farshadghasemi
8th April 2013, 05:46 PM
در اندرون من خسته‌دل ندانم کیستغزل سُرای و مرا در پی جواب انداز

بانوی خیال
8th April 2013, 05:55 PM
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
هر انچه دیده بیند دل کند یاد

Sa.n
8th April 2013, 07:16 PM
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

مهندس نوجوان
8th April 2013, 07:20 PM
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه براورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش[golrooz]

farshadghasemi
8th April 2013, 09:10 PM
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

بانوی خیال
9th April 2013, 08:45 AM
در این پاییز طولانی در این بی برگی ممتد
بهاری کاش می آمد دل ما را ورق میزد

farshadghasemi
9th April 2013, 04:29 PM
در این دنیا کسی بی غم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد

مهندس نوجوان
9th April 2013, 11:35 PM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند [golrooz]

.:Neda:.
10th April 2013, 10:32 PM
دریــــا سرنوشتم را به یاد آور
دنیــــا سرگذشتم را مکن باور
من غریبی غصه پردازم
چون غریقی غرقه در رازم

farshadghasemi
11th April 2013, 12:00 AM
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

.:Neda:.
11th April 2013, 05:26 PM
ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم
...

farshadghasemi
12th April 2013, 12:35 AM
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

مهندس نوجوان
12th April 2013, 12:26 PM
در جان من وزیدی مثل صبا و رفتی
ای بی وفا شکستی رسم وفا و رفتی[golrooz]

farshadghasemi
12th April 2013, 07:15 PM
یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد
چیزی بغیر پیرهن از ما عوض نشد

مهندس نوجوان
13th April 2013, 07:31 PM
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند[golrooz]

farshadghasemi
14th April 2013, 02:30 PM
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

مهندس نوجوان
14th April 2013, 08:43 PM
مور بدو گفت بدین سان جواب
غافلی ای عاشق بی صبر و تاب[golrooz]

هستی..
14th April 2013, 11:38 PM
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را

farshadghasemi
15th April 2013, 05:00 PM
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب

مهندس نوجوان
15th April 2013, 05:53 PM
بوسه به امضای تو بگذاشتم
یاد زمانی که تو را داشتم[golrooz]

farshadghasemi
15th April 2013, 09:11 PM
ما به فلک بوده ایم یار ملک بوده ایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست

- - - به روز رسانی شده - - -

ما به فلک بوده ایم یار ملک بوده ایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست

*alien*
17th April 2013, 12:16 AM
ترامن چشـــــــم در راهم
شباهنگام که میگیرند درشاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترامن چشـــــــــــــم در راهم

farshadghasemi
17th April 2013, 05:16 PM
مردم از درد و نمی آیی به بالینم هنوز
مرگ خود میبینم و رویت نمیبینم هنوز

*FATIMA*
19th April 2013, 01:34 AM
زهر است عطای خلق هرچند که دوا باشد
حاجت زکه می خواهی جایی که خدا باشد

farshadghasemi
19th April 2013, 02:27 PM
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران

مهندس نوجوان
19th April 2013, 05:09 PM
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟؟؟؟[golrooz]

farshadghasemi
19th April 2013, 07:39 PM
از مه او مه شکافت دیدن او برنتافت
ماه چنان بخت یافت او که کمینه گداست

*FATIMA*
20th April 2013, 12:10 AM
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

نارون1
20th April 2013, 12:16 AM
کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست
یک پلنگ مدعی در دام آهوهای توست

kamanabroo
20th April 2013, 01:21 AM
تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمی باشد

farshadghasemi
20th April 2013, 04:18 PM
دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد

*FATIMA*
20th April 2013, 10:18 PM
دل خزان زده ام باغ ارغوان شده است
بهشت خاطر پژمرده ام جوان شده است

farshadghasemi
20th April 2013, 10:44 PM
تا کمال علم او ظاهر شود
این همه اسرار بر صحرا نهاد

Sa.n
20th April 2013, 10:55 PM
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش

مهندس نوجوان
21st April 2013, 03:50 PM
شبی پرسیدمش با بی قراری بغیر از من کسی را دوست داری؟
زچشمش اشک شد از شرم جاری، میان گریه هایش گفت آری[golrooz]

farshadghasemi
21st April 2013, 06:46 PM
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت

Arefe.B
21st April 2013, 07:38 PM
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این ره که تو می روی به ترکستان است

farshadghasemi
21st April 2013, 10:13 PM
تا به فراق خو کنم صبر من و قرار کو؟
وعده وصل اگر دهد طاقت انتظار کو؟

پورفسور گندمکار
22nd April 2013, 03:49 AM
وصف آیینه کار شاعر نیست،از لب خود شنیدنی هستی
کاش می شد خودت بگویی که، از خودت چه تجسمی داری [golrooz]

بانوی خیال
22nd April 2013, 04:59 PM
یکی می پرسد اندوه تو از چیست
سبب ساز سکوت مبهمت کیست؟
برایش صادقانه می نویسم
برای آنکه باید باشد و نیست

farshadghasemi
22nd April 2013, 05:08 PM
تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

Arefe.B
23rd April 2013, 12:55 AM
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

farshadghasemi
23rd April 2013, 04:13 PM
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

مهندس نوجوان
23rd April 2013, 05:14 PM
تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی[golrooz]

Sa.n
23rd April 2013, 06:45 PM
یارم چو قده بدست گیرد بازار بتان شکست گیرد
هر کس که بدیده چشم او گفت کو محتسبی که مست گیرد

farshadghasemi
23rd April 2013, 10:37 PM
دوست آن است که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

farshadghasemi
23rd April 2013, 10:43 PM
دوست آن است که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

farshadghasemi
23rd April 2013, 11:33 PM
دوست آن است که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی

*masoumeh*
24th April 2013, 12:20 AM
شب است و دربه در کوچه های دلتنگم
غریب و خسته به دنبال دوست میگردم

farshadghasemi
24th April 2013, 04:39 PM
شب است و دربه در کوچه های دلتنگم
غریب و خسته به دنبال دوست میگردم
دوست عزیز قانون مشاعره اینه که بیتی که میگین با آخرین حرف بیت قبلی ای که نفر قبلی گفته آغاز شده باشه به هر حال ادامه میدم:
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

امـیـر بـیـگـی
24th April 2013, 05:06 PM
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

niusha231
24th April 2013, 05:08 PM
مست عشقم مست شوقم مست دوست************************مست معشوقی که دنیا دست اوست

امـیـر بـیـگـی
24th April 2013, 05:11 PM
ببخشید ولی باید با ت بگین نه م
خوش است

Arefe.B
24th April 2013, 05:22 PM
تیر روانه می رود، سوی نشانه می رود
ماچه نشسته ایم پس، شه ز شکار می رسد

farshadghasemi
24th April 2013, 06:39 PM
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزارآفرین بر غم باد

- - - به روز رسانی شده - - -

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزارآفرین بر غم باد

oftab
24th April 2013, 06:42 PM
دلی دیرم خریدار محبت کزوگرم است بازار محبت

*masoumeh*
24th April 2013, 11:25 PM
تو به من خندیدی و ندانستی که
من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم

parichehr
25th April 2013, 12:01 AM
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگان تب شدم

چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل
ستاره چین برکه های شب شدم

شهاب0000
25th April 2013, 09:58 AM
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد

التفاتش به می صاف مقرع نکنیم

Arefe.B
25th April 2013, 04:26 PM
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

farshadghasemi
25th April 2013, 05:37 PM
مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب
به راحتی نرسید آنکه زحمتی نکشید

*FATIMA*
26th April 2013, 01:50 AM
در آن بيابان هاى سوزان
بر خاك ميخفت
غم هاى بى پايان خود را
تنهاى تنها ، با شتر ، با باد ميگفت

مهندس نوجوان
26th April 2013, 09:59 AM
تو آنی کز آن یک مگس رنجه ای
که امروز سالار و سرپنجه ای[golrooz]

farshadghasemi
27th April 2013, 04:50 PM
یک دل و یک جهت و یک رو باش
از دورویان جهان یک سو باش

Arefe.B
27th April 2013, 11:50 PM
[golrooz]شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راهزن تو باشی صد کاروان توان زد[golrooz]

farshadghasemi
28th April 2013, 07:30 PM
در این درگه که هر کَه کُه و کُه کَه شود ناگه
مشو غره ز امروزت که از فردا نهی آگه

Arefe.B
28th April 2013, 08:06 PM
هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان
ایوان مداین را آیینه ی عبرت دان

- - - به روز رسانی شده - - -

هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان
ایوان مداین را آیینه ی عبرت دان

farshadghasemi
28th April 2013, 09:03 PM
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

Arefe.B
29th April 2013, 03:25 PM
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

farshadghasemi
29th April 2013, 04:30 PM
از مکافات عمل غافل نشو
گندم از گندم بروید جو ز جو

مهندس نوجوان
2nd May 2013, 03:22 PM
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است[golrooz]

Sa.n
2nd May 2013, 07:09 PM
تو را دوش هنر می باید اندوخت
حدیث زندگی می باید آموخت

farshadghasemi
2nd May 2013, 08:05 PM
تو را با غیر نمیبینم صدایم در نمی آید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید

مهندس نوجوان
3rd May 2013, 12:19 PM
در خواب دوش پیری درکوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن[golrooz]

farshadghasemi
3rd May 2013, 01:48 PM
نیابد مراد آنکه جوینده نیست
که جویندگی عین بالندگیست

- - - به روز رسانی شده - - -

نیابد مراد آنکه جوینده نیست
که جویندگی عین بالندگیست

sakineh73
3rd May 2013, 10:02 PM
بچه هامن تازه عضو شدم...من بیام مشاعره

faeze1376
3rd May 2013, 10:22 PM
تا تماشای جمال خود کند نور خود در دیده ی بینا نهاد

farshadghasemi
3rd May 2013, 10:26 PM
دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد

مهندس نوجوان
4th May 2013, 07:14 PM
بچه هامن تازه عضو شدم...من بیام مشاعره

قدمتون سرچشم
ما هم که این جاییم بی اجازه اومدیم


دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به می خانه زدند[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد