PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آشنايي با " چهار گوهر شريعت"



MR_Jentelman
21st January 2010, 07:03 PM
چهار گوهر شريعت»نام يکي از مشهور ترين قصايد فارسي است که حاصل سرايش شاعر توانمند فارسي " سنايي غزنوي " است. اين قصيده‌ي صد و شش بيتي، يکي از عميق‌ترين و مسئولانه‌ترين شعرهاي تاريخ ادبيات ماست. استاد شفيعي کدکني در معرفي اين قصيده نوشته است:

«به دشواري مي‌توان در تاريخ شعر فارسي، اثري يافت که دليرانه‌تر از اين قصيده روياروي مظالم حکام عصر ايستادگي کرده باشد. درمجموع اين قصيده مروري است بر کل انديشه‌هاي اجتماعي، سياسي، مذهبي، عرفاني، اخلاقي سنايي و مي‌توان آن را جوهر سنايي دانست.»
متأسفانه جاي محدود و بي‌حوصلگي مخاطبان پايگاه‌هاي اينترنتي (که دوست دارند، خواندن هرمطلب، چندثانيه بيش‌تر، وقتشان را نگيرد.) اجازه نمي‌دهد تمام شعر را بياوريم اما سعي مي‌کنيم ابيات درخشانش را از قلم نيندازيم. با اين اميد که شما هم تمام قصيده را در ديوان سنايي يا «تازيانه‌ي سلوک» استاد دکتر محمدرضا شفيعي کدکني بخوانيد و لذت ببريد که الحق لذت‌بردني است.


1 ـ اي خداوندان مال! الاعتبار الاعتبار!
http://img.tebyan.net/big/1387/09/83238301292454035124190432191091513933.jpg
اي خداخوانان قال! الاعتذار الاعتذار!

2 ـ پيش از آن کاين جان عذرآور فرومي‌رد ز نطق
پيش از آن کان چشم عبرت‌بين فروماند ز کار

3 ـ پند گيريد اي سياهي‌تان گرفته جاي پند!
عذر آريد اي سپيدي‌تان دميده بر عذار!

4 ـ پرده‌تان از پيش دل برداشت صبح رستخيز
پنبه‌تان از گوش بيرون کرد گشت روزگار

5 ـ در فريب‌آباد گيتي چند بايد داشت حرص
چشم‌تان چون چشم نرگس، دست چون دست چنار

6 ـ از جهان نفس بگريزيد تا در کوي عقل
آنچه غم بوده است گردد مر شما را غم‌گسار

7 ـ در جهان، شاهان بسي بودند کز گردون ملک
تيرشان پروين گسل بود و سنان جوز افگار

http://img.tebyan.net/big/1387/09/8614871511415125224811031117501749163123.jpg
8 ـ بنگريد اکنون نبات‌النعش‌وار، از دست مرگ
نيزه‌هاشان شاخ‌شاخ و تيرهاشان پارپار

9 ـ مي‌نبينيد آن سفيهاني که ترکي کرده‌اند
همچو چشم تنگ ترکان گور ايشان تنگ و تار

10 ـ ننگ نايد مر شما را زين سگان پرفساد؟
دل نگيرد مرشما را، زين خران بي‌فسار؟

11 ـ اندرين زندان برين دندان‌زنان سگ‌صفت
روزکي چند، اي ستم‌کش! صبر کن، دندان فشار

12 ـ تا ببيني روي آن مردم‌کشان چون زعفران
تا ببيني رنگ آن محنت‌کشان چون گل انار

13 ـ گرچه آدم‌صورتان سگ‌صفت مستوليند
هم کنون باشد کزين ميدان دل، عياروار،

14 ـ باش تا از صدمت صور سرافيلي شود
صورت خوبت نهان و سيرت زشت آشکار

15 ـ تا ببيني موري آن خس را که مي‌داني امير
تا بييني گرگي آن سگ را که مي‌خواني عيار

16 ـ باش تا بر باد بيني خان راي و راي خان
باش تا در خاک بيني شر شير و شور سار

17 ـ تا ببيني يک به يک را گشته در شاهين عدل:
شير، شر و جاه، چاه و شور، سوز و مال، مار

18 ـ ژنده‌پوشاني که آن‌جا زندگان حضرتند
تا نداري خوارشان از روي نخوت زينهار!

19 ـ پرده‌دار عشق دان اسم ملامت بر فقير
پاسبان در شناس آن تلخ‌آب اندر بحار

20 ـ راست‌کاري پيشه کن کاندر مصاف رستخيز
نيستند از خشم حق جز راست‌کاران، رستگار

21 ـ جز به دستوري «قال الله» يا «قال الرسول»
ره مرو، فرمان مده، ‌حاجت مگو، حجت ميار

22 ـ چارگوهر چارپايه‌ي عرش شرع مصطفاست:
صدق و عدل و شرم و مردي کار اين هرچار يار
توضيح ابيات:


بيت 1 ـ اي صاحبان ثروت، عبرت بگيريد و اي کساني که تنها به زبان خدا را مي‌خوانيد و خدا در دعاي شما حضوري قلبي ندارد، عذرخواهي کنيد.

بيت 2 ـ پيش از رسيدن مرگ...

بيت 3 ـ جاي پند = قلب (در عرفان اين قلب است که موعظه و حکمت بايد بر آن اثر کند.)

بيت 4- روز قيامت و توصيفش دل هايتان را آگاه کرده و تجربه روزگار دانايتان گردانيده.

بيت 5- چرا در اين دنيا ي افسون کار چشمتان مدام حريص و دستتان مدام دراز است؟!

بيت 6-از بند تن و هوا و هوس اگر برهيد هر انچه تا کنون شما را مي آزرد همان دواي شما شود.

بيت7- چه پادشاهاني دراين عالم بودند گه حکمشان بر تمام زمين جاري بوده...

بيت8- اما اکنون نگاهشان کنيد که چگونه اجزايشان پراکنده شده

بيت9- و اکنون ان ناداناني که بر زمين تاختند ديگر نيستند و در گور تنگ گرفتارند

بيت10- ازين درنده خويي بيزار نيستيد؟ و ازين پاييز بي پايان دل افسرده نمي شويد؟ (دنيا و اهل آن)

بيت11-اندرين زندان برين دندان‌زنان سگ‌صفت
روزکي چند، اي ستم‌کش! صبر کن، دندان فشار! (آيا به معنا نياز دارد؟!)

بيت12- صبر کن تا عاقبت آنان را ببيني

بيت14-صبر کن تا صور دميده شود و حقيقت آشکار گردد.

بيت 15- تا پادشاهان را چون مورچگان بيني و آن راهزنان را به صورت حقيقي گرگ تماشا کني.

بيت 18- مراقب باش تا آنان را که از دنيا بهره اي ندارند هرگز خوار مشمار چراکه انان پادشاهان قيامتند.

شعر اعتذار سنايي، روشن‌تر از آن است که بيت به بيت معني شود، پس به اشارات لازم بپردازيم:
در سه بيت انتهايي انتخابي ما. سنايي مي‌گويد: فرمان خداوند و پيامبر آفرينش محمد (ص) را به گردن داري، تنها استنادت در عمل چيزهايي باشند که خداوند گفته از پيامبرش حضرت محمد مصطفي نقل شده (گفته‌ي خداوند قرآن است و سخنان پيامبرش احاديث نبوي و سيره‌ي آن حضرت است). به امر خداوند و پيامبر راهت را انتخاب کن و چنان کن که آن‌ها از تو خواسته‌اند.
سنايي اعتقاد دارد: چهار گوهر اساسي چهار پايه‌ي هستي را استوار نگه داشته‌اند. اين چهار جواهر، راست‌گويي است و عدل و مردانگي و حيا داشتن.

منبع:بخش ادبيات تبيان - مريم امامي

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد