AvAstiN
17th January 2010, 02:27 PM
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/6/63/1000245.jpg
آلبرت شوایتزر در 14 ژانویه 1875 در کایسنبرگ، در آلزاسعلیا که اکنون جزو کشور فرانسه است، به دنیا آمد و در 4 سپتامبر 1965 در شهر لامبرن جمهوری گابن در آفریقا درگذشت. سرتاسر زندگی این اندیشمند و پزشک انسان دوست، در کارهای علمی و هنری و کمک به محرومترین انسانها گذشت و بهصورت نمونهای از زندگی انسانی زبانزد جهانیان شد. شوایتزر در 1899 به اخذ دکترای فلسفه و الهیات دانشگاه استراسبورگ نائل آمد و با نوشتن کتاب در جستجوی عیسای تاریخی بهعنوان یکی از چهرههای جهانی در الهیات شناخته شد. او علاوه بر پژوهش و تدریس در این رشته، به موسیقی نیز میپرداخت. نوشتههای او در تفسیر آثار یوان سباستیان باخ، دیدگاه جدیدی به کارهای این موسیقیدان بود. شوایتزر، موسیقی باخ را با تعبیری مذهبی، بهعنوان موسیقی ملهم از نیروهای کیهانی جهان طبیعت میشمرد. در سال 1905 وارد دانشکده پزشکی شد تا بعد از فارغالتحصیلی زندگی خود را وقف ماموریتهای انسان دوستانه پزشکی کند. او، در سال 1912 ، یک سال پیش از اخذ دکترای پزشکی، با هلن برسلاو، دانشجوی پرستاری، ازدواج کرد که بعدها بزرگترین کمک شوایتزر بود. سالی بعد، این دو رهسپار لامبرن گابن شدند تا در حاشیه جنگلی رودخانه اگووه، به همراه بومیان، بیمارستانی تاسیس کنند. با تاسیس این بیمارستان، اشخاص، موسسهها و نهادهای گوناگونی از سرتاسر جهان، با هدایا و کمکهای مالی، شوایتزر را یاری کردند. در بیمارستان لامبرن، شوایتزر همه کاره بود: از مداوا، جراحی و معالجه بومیان گرفته تا رسیدگی به کارهای دامپزشکی و معالجه حیوانات، و همچنین امور اداری و مالی بیمارستان را خود انجام میداد. با وجود این، کار نویسندگی و پرداختن به موسیقی را نیز کنار نمیگذاشت. در طول همین سالها کتابها و مقالههای زیادی از خود به یادگار گذاشت که میتوان خاطرات کودکی و جوانی، در حاشیه جنگل نخستین، ورای زندگی و اندیشه من را نام برد. شوایتزر در سال 1924 ، بعد از چند سال دوری از لامبرن بهدلیل وقوع جنگ جهانی اول، دوباره به بیمارستان متروک خود بازگشت و با تلاشی بیشتر، آنجا را آباد ساخت. تا سال 1963 این بیمارستان میتوانست 350 بیمار بپذیرد. همچنین، آسایشگاه جذامیان، که آن نیز به توسط شوایتزر بنا شده بود، 150 جذامی را در خود جای میداد. در این مدت، پزشکان دیگری نیز به شوایتزر پیوسته بودند. 36 پزشک، پرستار و تعدادی از افراد آموزش دیده بومی بیمارستان را اداره میکردند. در سال 1952 ، جایزه صلح نوبل به شوایتزر اعطا میشود و سخنرانی او بههنگام گرفتن این جایزه، با عنوان مسئله صلح در دنیای فعلی، شهرت جهانی کسب میکند. در سال 1958 ، طی سخنرانی از اسلو، جهانیان را به پیام انساندوستانه خود فرا میخواند. این پیام، که مشتمل بر سه تقاضا بود، با عنوان صلح یا جنگ اتمی ذهنهای آگاه را مجذوب خود میکند. سرانجام، این عالم الهیات، موسیقیدان و پزشک انسان دوست، به سال 1965، در بیمارستانی که خود در قلب آفریقا بنا کرده بود، و درکنار انسانهای محرومی که زندگی خود را وقف آنها ساخته بود، درمیگذرد و خاطرهای به یاد ماندنی از بشر دوستی به یادگار میگذارد.
منبع (http://forum.shayanteb.ir/index.php/topic,22.0.html)
آلبرت شوایتزر در 14 ژانویه 1875 در کایسنبرگ، در آلزاسعلیا که اکنون جزو کشور فرانسه است، به دنیا آمد و در 4 سپتامبر 1965 در شهر لامبرن جمهوری گابن در آفریقا درگذشت. سرتاسر زندگی این اندیشمند و پزشک انسان دوست، در کارهای علمی و هنری و کمک به محرومترین انسانها گذشت و بهصورت نمونهای از زندگی انسانی زبانزد جهانیان شد. شوایتزر در 1899 به اخذ دکترای فلسفه و الهیات دانشگاه استراسبورگ نائل آمد و با نوشتن کتاب در جستجوی عیسای تاریخی بهعنوان یکی از چهرههای جهانی در الهیات شناخته شد. او علاوه بر پژوهش و تدریس در این رشته، به موسیقی نیز میپرداخت. نوشتههای او در تفسیر آثار یوان سباستیان باخ، دیدگاه جدیدی به کارهای این موسیقیدان بود. شوایتزر، موسیقی باخ را با تعبیری مذهبی، بهعنوان موسیقی ملهم از نیروهای کیهانی جهان طبیعت میشمرد. در سال 1905 وارد دانشکده پزشکی شد تا بعد از فارغالتحصیلی زندگی خود را وقف ماموریتهای انسان دوستانه پزشکی کند. او، در سال 1912 ، یک سال پیش از اخذ دکترای پزشکی، با هلن برسلاو، دانشجوی پرستاری، ازدواج کرد که بعدها بزرگترین کمک شوایتزر بود. سالی بعد، این دو رهسپار لامبرن گابن شدند تا در حاشیه جنگلی رودخانه اگووه، به همراه بومیان، بیمارستانی تاسیس کنند. با تاسیس این بیمارستان، اشخاص، موسسهها و نهادهای گوناگونی از سرتاسر جهان، با هدایا و کمکهای مالی، شوایتزر را یاری کردند. در بیمارستان لامبرن، شوایتزر همه کاره بود: از مداوا، جراحی و معالجه بومیان گرفته تا رسیدگی به کارهای دامپزشکی و معالجه حیوانات، و همچنین امور اداری و مالی بیمارستان را خود انجام میداد. با وجود این، کار نویسندگی و پرداختن به موسیقی را نیز کنار نمیگذاشت. در طول همین سالها کتابها و مقالههای زیادی از خود به یادگار گذاشت که میتوان خاطرات کودکی و جوانی، در حاشیه جنگل نخستین، ورای زندگی و اندیشه من را نام برد. شوایتزر در سال 1924 ، بعد از چند سال دوری از لامبرن بهدلیل وقوع جنگ جهانی اول، دوباره به بیمارستان متروک خود بازگشت و با تلاشی بیشتر، آنجا را آباد ساخت. تا سال 1963 این بیمارستان میتوانست 350 بیمار بپذیرد. همچنین، آسایشگاه جذامیان، که آن نیز به توسط شوایتزر بنا شده بود، 150 جذامی را در خود جای میداد. در این مدت، پزشکان دیگری نیز به شوایتزر پیوسته بودند. 36 پزشک، پرستار و تعدادی از افراد آموزش دیده بومی بیمارستان را اداره میکردند. در سال 1952 ، جایزه صلح نوبل به شوایتزر اعطا میشود و سخنرانی او بههنگام گرفتن این جایزه، با عنوان مسئله صلح در دنیای فعلی، شهرت جهانی کسب میکند. در سال 1958 ، طی سخنرانی از اسلو، جهانیان را به پیام انساندوستانه خود فرا میخواند. این پیام، که مشتمل بر سه تقاضا بود، با عنوان صلح یا جنگ اتمی ذهنهای آگاه را مجذوب خود میکند. سرانجام، این عالم الهیات، موسیقیدان و پزشک انسان دوست، به سال 1965، در بیمارستانی که خود در قلب آفریقا بنا کرده بود، و درکنار انسانهای محرومی که زندگی خود را وقف آنها ساخته بود، درمیگذرد و خاطرهای به یاد ماندنی از بشر دوستی به یادگار میگذارد.
منبع (http://forum.shayanteb.ir/index.php/topic,22.0.html)