سلوى
15th January 2010, 10:21 AM
پرونده اتهامي يك راننده وانت كه خود را پزشك معرفي مي كرد به اتهام اخاذي و تعرض در شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران به جريان افتاد.
به گزارش خبرنگار ما، اين پرونده سه ماه قبل تشكيل شد. آن زمان دختري جوان به ماموران گفت مردي او را مورد تعرض قرار داده و مقداري از اموالش را با خود برده است.
اين دختر گفت؛ با آن مرد در خيابان آشنا شدم. او كارت ويزيتي به من داد كه اسم و فاميلش روي آن بود و سعيد را يك پزشك معرفي مي كرد. او از من خوشش آمده بود و مي گفت قصد دارد به خواستگاري ام بيايد.من هم آدرس و شماره تلفن خانواده ام را دادم تا با آنها تماس بگيرد و در مورد ازدواج با هم صحبت كنيم.
وي ادامه داد؛ چند روز بعد سعيد با مادرم تماس گرفت و قرار خواستگاري گذاشته شد. زماني كه او با گل و شيريني وارد خانه شد تنها بود. مادرم سراغ خانواده اش را گرفت و سعيد جواب داد مادرش بيمار است و نتوانسته بيايد. مادرم از سعيد خيلي خوشش آمد و سرانجام تصميم گرفت با اين ازدواج موافقت كند البته قرار شد مادرش را هم ببينيم. سعيد از مادرم اجازه گرفت ما براي آشنايي بيشتر با هم بيرون برويم. در اين مدت كه با هم بوديم من عاشق سعيد شده بودم و هر چه مي خواست انجام مي دادم. او برايم هديه مي خريد و من هم روز به روز بيشتر به او دل مي بستم. تا اينكه يك روز با هم به خانه سعيد رفتيم و او با من رابطه برقرار كرد. من از اين كارش خيلي ناراحت شدم اما از آنجايي كه قرار بود با هم ازدواج كنيم سكوت كردم. مدتي بعد سعيد از من پول گرفت. او مي گفت براي مطبش بايد كارهايي انجام دهد. من هم هر چه پس انداز داشتم به او دادم اما بعد از مدتي ديگر خبري از اين مرد نشد.
تحقيقات بعد از شكايت دختر جوان آغاز و سعيد با ترفند هاي پليس بازداشت شد. پليس در بازجويي هاي اوليه دريافت سعيد از چندين دختر اخاذي كرده است. روش سعيد اين بود كه وقتي دختري جوان را در خيابان مي ديد به سراغ او مي رفت و ابراز علاقه مي كرد تا به اهداف خود برسد. سعيد در بازجويي ها در مورد نحوه آشنايي اش با اين دختران گفت؛ «من وقتي دختري را مي ديدم كه به نظرم ساده و آرام مي آمد نزديك مي رفتم و با نشان دادن كارت ويزيتي كه از قبل تهيه كرده بودم آنها را اغفال مي كردم. آنها فكر مي كردند من پزشك هستم و هر چه مي خواستم انجام مي دادند. چند نفر از طعمه هايم متاهل بودند و البته من فقط توانستم دو نفرشان را اغفال كنم و قرار بود آنها از همسران شان جدا شوند و با من ازدواج كنند. من با طرح اين ادعا كه مي خواهم كلينيك راه اندازي كنم و دنبال شريك مي گردم از آنها پول مي گرفتم و رسيد مي دادم.» وي ادامه داد؛ «آن پول ها را خرج زندگي ام مي كردم. من راننده وانت بودم و بار جابه جا مي كردم اما با پول هايي كه از اين زنان مي گرفتم براي خودم يك پژو 206 خريدم.» با شناسايي چهار نفر از شاكيان اين مرد و طرح ادعاي تعرض از سوي يكي از آنها پرونده به شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. تحقيقات هيات قضات نشان داد سعيد همسر دارد و هزينه زندگي اش را از طريق حمل بار با وانت تامين مي كند و هر آنچه در مورد پزشك بودنش گفته دروغ است. بنا بر اين گزارش متهم به زودي تحت محاكمه قرار خواهد گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، اين پرونده سه ماه قبل تشكيل شد. آن زمان دختري جوان به ماموران گفت مردي او را مورد تعرض قرار داده و مقداري از اموالش را با خود برده است.
اين دختر گفت؛ با آن مرد در خيابان آشنا شدم. او كارت ويزيتي به من داد كه اسم و فاميلش روي آن بود و سعيد را يك پزشك معرفي مي كرد. او از من خوشش آمده بود و مي گفت قصد دارد به خواستگاري ام بيايد.من هم آدرس و شماره تلفن خانواده ام را دادم تا با آنها تماس بگيرد و در مورد ازدواج با هم صحبت كنيم.
وي ادامه داد؛ چند روز بعد سعيد با مادرم تماس گرفت و قرار خواستگاري گذاشته شد. زماني كه او با گل و شيريني وارد خانه شد تنها بود. مادرم سراغ خانواده اش را گرفت و سعيد جواب داد مادرش بيمار است و نتوانسته بيايد. مادرم از سعيد خيلي خوشش آمد و سرانجام تصميم گرفت با اين ازدواج موافقت كند البته قرار شد مادرش را هم ببينيم. سعيد از مادرم اجازه گرفت ما براي آشنايي بيشتر با هم بيرون برويم. در اين مدت كه با هم بوديم من عاشق سعيد شده بودم و هر چه مي خواست انجام مي دادم. او برايم هديه مي خريد و من هم روز به روز بيشتر به او دل مي بستم. تا اينكه يك روز با هم به خانه سعيد رفتيم و او با من رابطه برقرار كرد. من از اين كارش خيلي ناراحت شدم اما از آنجايي كه قرار بود با هم ازدواج كنيم سكوت كردم. مدتي بعد سعيد از من پول گرفت. او مي گفت براي مطبش بايد كارهايي انجام دهد. من هم هر چه پس انداز داشتم به او دادم اما بعد از مدتي ديگر خبري از اين مرد نشد.
تحقيقات بعد از شكايت دختر جوان آغاز و سعيد با ترفند هاي پليس بازداشت شد. پليس در بازجويي هاي اوليه دريافت سعيد از چندين دختر اخاذي كرده است. روش سعيد اين بود كه وقتي دختري جوان را در خيابان مي ديد به سراغ او مي رفت و ابراز علاقه مي كرد تا به اهداف خود برسد. سعيد در بازجويي ها در مورد نحوه آشنايي اش با اين دختران گفت؛ «من وقتي دختري را مي ديدم كه به نظرم ساده و آرام مي آمد نزديك مي رفتم و با نشان دادن كارت ويزيتي كه از قبل تهيه كرده بودم آنها را اغفال مي كردم. آنها فكر مي كردند من پزشك هستم و هر چه مي خواستم انجام مي دادند. چند نفر از طعمه هايم متاهل بودند و البته من فقط توانستم دو نفرشان را اغفال كنم و قرار بود آنها از همسران شان جدا شوند و با من ازدواج كنند. من با طرح اين ادعا كه مي خواهم كلينيك راه اندازي كنم و دنبال شريك مي گردم از آنها پول مي گرفتم و رسيد مي دادم.» وي ادامه داد؛ «آن پول ها را خرج زندگي ام مي كردم. من راننده وانت بودم و بار جابه جا مي كردم اما با پول هايي كه از اين زنان مي گرفتم براي خودم يك پژو 206 خريدم.» با شناسايي چهار نفر از شاكيان اين مرد و طرح ادعاي تعرض از سوي يكي از آنها پرونده به شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. تحقيقات هيات قضات نشان داد سعيد همسر دارد و هزينه زندگي اش را از طريق حمل بار با وانت تامين مي كند و هر آنچه در مورد پزشك بودنش گفته دروغ است. بنا بر اين گزارش متهم به زودي تحت محاكمه قرار خواهد گرفت.