آبجی
12th January 2010, 10:12 AM
http://www.aftab.ir/articles/science_education/agriculture_fishery/images/4bd93e1ef3a3cf253a1104282c9e9256.jpg
● درباره ارکیده ها
ارکیده گل غایت ها است؛ به غایت زیبا، به غایت هوسناک، به غایت نامتعارف و به غایت گرانبها. ارکیده این استاد تمام و کمال فریفتن حشرات که بر قله های رفیع تکامل گیاهان ایستاده است پرجمعیت ترین خانواده سلسله گیاهان نیز هست. با بذرهایی که در زمره کوچک ترین هستی های جهانند و با اشکالی که در افراط کاری از همه پیشی گرفته اند، عجیب نیست که این الهه های گیاهان تا بدین حد ستایش شده باشند. برخی برای پرورش آنها کوشیده اند و برخی برای تغییر دادنشان و بحق آنچنان مستعد بوده اند که بزرگترین گروه دو رگه های پرورشی موجود را بیافرینند. ۲۵ تا ۳۰هزارگونه ارکیده شناخته شده خانواده ارکیدها (Orchidaceae) را می سازد که از خویشاوندان خانواده سوسنی ها (لاله ها، سوسن ها و غیره) است. در نگاه اول به نظر نمی رسد که ارکیده ها از چنین تنوع عظیمی برخوردار باشند. از ویژگی های بارز خانواده ارکیده ها، تقارن دوطرفی گل هایشان است. تقارن دوطرفه یعنی اینکه اگر خطی فرضی از مرکز چیزی بگذرد در هر دو سوی خط تصویر مشابهی دیده شود. (مانند انسان که در هر یک از طرفین بدنش یک بازو، یک چشم و یک گوش دارد و همین طور تا به آخر) در داوودی که تقارنش شعاعی است برخلاف تقارن دوطرفه در دور تا دور نقطه مرکزی تصویر مشابهی دیده می شود. ویژگی شاخص دیگر ارکیده ها عدم امکان تشخیص مادگی و پرچم های مجزا از هم در گل ها است. در واقع مادگی و پرچم به شکل یک اندام واحد استوانه ای موسوم به «پایه» در هم آمیخته اند. در انتهای این پایه مرکزی کلاله قرار دارد و مابقی پرچم ها هستند. هر پرچم دارای دو کیسه گرده یا بساک است که هر کدامشان بر روی یک پایه بسیار ظریف و کوچک سوار شده اند. جام گل از سه گلبرگ تشکیل می شود که گلبرگ میانی چه به لحاظ شکل و چه به لحاظ رنگ و اندازه کاملاً با دو گلبرگ دیگر متفاوت است از این رو نامی جداگانه دارد که به آن گلبرگ لابل می گویند. شکل بسیار بدیع و ابتدایی گل در ارکیده با سه کاسبرگی تکمیل می شود که معمولاً آنچنان از حیث رنگ شبیه گلبرگ هایند که غالباً نمی توان آنها را متمایز دانست. و اما این همه پیچیدگی و ظرافت برای چیست؟ همان طور که می دانیم گل ها برای جلب توجه گرده افشان ها طراحی می شوند. و چون ارکیده ها تکامل یافته ترین گل هایند پاسخ کاملاً روشن است. در این خانواده ارتباط بین حشرات و گل ها در حد کمال تکامل یافته است.
با دیدن برخی ارکیده های اروپایی مانند ارکیده های ابرویی از فاصله نه چندان دور چنین به نظر می رسد که حشره ای بر روی گل نشسته است اما نگاهی از فاصله نزدیک تر حقیقت را برملا می سازد: رنگبندی، شکل و پشمالویی گلبرگ لابل تقلید دقیقی از یک حشره است. از اینجا معلوم می شود که چرا ارکیده های ابرویی را بدین نام ها می خوانند: ابرویی زنبوری، ابرویی زنبور عسل، ابرویی واسپی، ابرویی زنبور سرخ و... اگر قرار بود آدم ها تنها موجودات شیفته ارکیده ها باشند از این رهگذر هیچ فایده ای نصیب این گل ها نمی شد اما خوشبختانه دام عشقی که آنها برای حشرات گسترده اند بسیار کارگر افتاده است. نر برخی از حشرات بعضی ارکیده ها را با ماده هم گونه ای خودشان اشتباه می گیرند. این فریبکاری حتی از این هم فراتر می رود، چرا که این گل ها دقیقاً بویی مشابه بوی ماده های مورد نظر از خود می پراکنند. نر نیز هیچ فرصتی را از دست نمی دهد: به سرعت به سوی گل شیرجه می رود و می کوشد با چیزی که فکر می کند ماده همنوع خودش است جفت گیری کند. در تلاش برای این کار حشره با گرده های گل که به حالت عمودی بر روی پایه نگه داشته شده اند و آماده چسبیدن به سر یا شکم اش هستند، تماس پیدا می کند. او که از رسیدن به هدف خویش ناکام مانده به ناچار از گل جدا می شود و در حالی که محموله ای از گرده ها را نیز با خود به همراه دارد درصدد فتح دیگری برمی آید. چندی بعد کوشش دوباره ای را از سر می گیرد و باز به وضعیت جفت گیری باز می گردد. در خلال این مدت ارکیده خود را برای دومین تجاوز مهیا ساخته است. این بار پایه های کیسه های گرده طوری رو به پایین خمیده می شوند که بساک ها جلوی جلو یا به پشت همردیف با سطح چسبناک کلاله قرار می گیرند. اگر قرار بود که پایه ها به شکلی عمودی و در همان وضعیت سابق خود باقی بمانند، گرده افشانی رخ نمی داد. بدین ترتیب است که از خودگرده افشانی اجتناب می شود.
تردستی ارکیده می تواند از این هم بیشتر باشد. در برخی حشرات سر و کله نرها بیش از ماده ها پیدا می شود. آنها پس از خروج از تخم اولین چیزی که به فکرشان می رسد تضمین تداوم نسل گونه است اما تنها چیزی که نصیب شان می شود ماده های تقلبی است که با آرامش خاطر روی گل آرامیده اند و عطرهای فریبنده از خود می پراکنند. در این لحظه است که ارکیده هیچ رقیبی ندارد.
البته تمام ارکیده ها هم به فریبکاری تن در نمی دهند. آنها نیز مانند بیشتر گل ها آماده عرضه شهد و رایحه خوش اند به علاوه اینکه یک باند فرود وسیع مثل گلبرگ لابل و راهنمایانی آراسته برای کشاندن حشره به سوی پاداش اش (شهد) و محموله اجباری اش (کیسه گرده) دارند.
در برخی گونه های ارکیده، اگر هیچ حشره ای به دیدار گل نیاید، پایه های کیسه های گرده خشک می شود و اجازه می دهد که گرده های همان گل با کلاله تماس پیدا کند. در چنین مواردی است که خودگرده افشانی رخ می دهد. در گونه های دیگر این پدیده پیش از آنکه گل فرصت شکفته شدن بیابد، رخ می دهد و در برخی گونه ها، گرده افشانی هرازگاهی موقعی که گیاه هنوز زیر زمین است صورت می گیرد.
ارکیده ها احتمالاً در مقایسه با سایر گل ها ظریف ترین هنرهای عاشقانه را خلق کرده اند اما غریزه مادری شان به طرز تاسف باری ناچیز است. در واقع بیشتر زادگان آنها شانس چندانی برای رشد و بالیدن ندارند.
● گل های به غایت پیچیده و بذرهای به غایت ساده
دو یا سه روز پس از گرده افشانی گل پژمرده می شود و می افتد مگر اینکه بارور شده باشد. در این شرایط گلبرگ ها و کاسبرگ ها تغییر رنگ می دهند و می پژمرند اما همچنان چسبیده به تخمدان که در پشت گل قرار دارد، باقی می مانند. تخمدان برای تشکیل میوه متورم می شود و به شکل کپسول در می آید. پس از رسیدن به بلوغ که بسته به گونه از ۵ تا ۱۵ ماه به طول می انجامد کپسول گشوده می شود و از آن غباری حاوی هزاران یا حتی صدها هزار بذر رها می شود. این بذرهای مینیاتوری بی نهایت سبکند و به آسانی با ملایم ترین نسیم ها نیز به این طرف و آن طرف می روند. از آنجا که این بذرها فاقد ذخیره غذایی اند نمی توانند به تنهایی جوانه بزنند. بدین خاطر بذر ارکیده بایستی مورد هجوم قارچی قرار گیرد که ترکیبات غذایی لازم برای جوانه زدن و تکوین را برایش فراهم آورد. در برخی موارد قارچ همچنان به رشد خود بر روی ریشه های گیاه بالغ ادامه می دهد. این طوری ارکیده های فاقد کلروفیل مانند Neottia nidus-avis می توانند زنده بمانند و این یک مثال عالی از زندگی همزیستی است. با آنکه بذر ارکیده ها می تواند زمان طولانی زنده بماند اما بسیاری از آنها در انتظاری عبث برای دستیابی به قارچ از بین می روند. به همین خاطر به رغم تعداد بسیار زیاد بذرها تنها تعداد اندکی از آنها شانس رشد و ایجاد یک ارکیده جدید را می یابند. حتی وقتی تمام فاکتورهای لازم برای موفقیت قطعی بذر مهیا می شود باز هم بایستی سال های زیادی بگذرد، در مورد برخی گونه ها بیشتر از ۱۵ سال، تا گیاه جدید بتواند تولیدمثل کند.
● تنوع شیوه های رشد
بذر فوق العاده سبک ارکیده می تواند بدون هیچ مشکلی خود را به نوک درختان برساند. به همین خاطر با دو نوع ارکیده سر و کار داریم: ارکیده های خاکزی که همان طور که از اسم شان برمی آید روی زمین زندگی و رشد می کنند و ارکیده های دارزی که بر روی درختان مستقر می شوند. هر یک از دو نوع ارکیده می توانند به دو روش مختلف رشد کنند: ارکیده های چندآسه ای که رویش جدید در کنار رویش سال پیش صورت می گیرد و باعث گسترش جانبی گیاه می شود، و ارکیده های تک آسه ای که رویش جدید بر روی رأس گیاه بر ارتفاع می افزاید. گوناگونی بسیار زیاد در سبک زندگی و رشد ارکیده ها تنوع ریخت شناختی چشمگیر اندام هایشان را تبیین می کند.
● برگ ها، ریشه ها، ریزوم ها و بقیه پیازهای کاذب
در ارکیده های چند آسه ای ریشه ها بر روی ریزوم و رو به پایین رشد می کنند.ریزوم ساقه کوتاهی است که در زیرخاک (در ارکیده های خاکزی) یا بر روی تکیه گاه (در ارکیده های دارزی) به وجود می آید. اما ساقه و برگ هایی که بر روی آن پدیدار می شوند، رو به بالا رشد می کنند. اکثر گونه های دارزی در ساقه هایشان اندام های ذخیره ای دارند که به آنها کمک می کند تا شرایط دشوار فصل خشک را تحمل کنند. شکل این اندام ها از گونه ای به گونه دیگر فرق می کند اما در تمامی موارد یک بادکردگی پیازمانند وجود دارد که بدین خاطر آن را پیاز کاذب یا شبه پیاز می نامند. برگ ها در منتهاالیه شبه پیازها به وجود می آیند. معمولاً تنها تعداد اندکی شبه پیاز در ساقه ها شکل می گیرند: یک یا دو یا چهار تا که بسته به گونه فرق می کند. بسیاری از ارکیده های خاکزی مانند ارکیده های جنس Orchis یا Ophrys که برگ ها و ساقه هایشان طی فصل سرما از بین می رود اندام های ذخیره ای دیگری نیز دارند که عبارتند از دو پیاز در بین ریشه ها: یکی از آن دو که چروکیده می شود منابع غذایی لازم برای رشد گیاه را فراهم می کند و دیگری که تازه تشکیل می شود مهیای تغذیه برگ ها و ساقه های جدیدی است که در بهار سبز می شوند. این دو پیاز پهلو به پهلوی هم قرار می گیرند و نام ارکیده که از کلمه یونانی «ارکیس» به معنی بیضه مشتق شده به نحوه استقرار همین پیازها اشاره دارد. در اقلیم هایی که گرمی و رطوبت ثابت است و در نتیجه نیازی به اندام های ذخیره ای نیست برخی از ارکیده های خاکزی فاقد چنین اندام هایی هستند. آنها حتی ساقه ندارند و صرفاً دارای برگ و سنبله گل هایند. معروفترین این ارکیده ها Paphiopedilum است.
● ارکیده های تک آسه ای
ساقه در این ارکیده ها دراز و درازتر می شود و در نمونه هایی مانند وانیل به چندین متر می رسد، اما غالباً رشد آنها به طرز مناسبی محدود می شود مانند ارکیده های جنس Vanda، Phalaenopsis، Angraecum و سایرین. برگ ها در آنها به طور متناوب در اطراف ساقه می رویند. ریشه ها نیز در قاعده و در جای جای طول ساقه می رویند.
● تنوع در شکل برگ
برگ در ارکیده ها همواره ساده با رگبرگ های طولی است با این همه اشکال بسیار متنوع برگ در گونه های مختلف پیدا می شود. برگ ها می توانند تخم مرغی یا نیزه ای، باریک و نازک یا طویل و استوانه ای باشند، به همین ترتیب ممکن است خیلی بزرگ یا خیلی کوچک یا حتی کاملاً تحلیل رفته باشند. گونه هایی که در آفتاب رشد می کنند برگ های ضخیم دارند و آنهایی که سایه پسندند برگ هایشان نازک است و به جز چند مورد استثناء مانند (Eria velutina) برگ ها فاقد کرک اند. در مواردی هم برگ نقشی مشابه پیازهای کاذب را برعهده می گیرد و به عنوان اندام ذخیره آب عمل می کند. برگ ها معمولاً به رنگ سبز (از تیره تا روشن) و در مواردی به رنگ های دیگر نیز هستند. مثلاً در Phalaenopsis schilleriana سطح زیرین برگ بنفش است و در Macodes petola برگ ها رگه هایی به رنگ زرد طلایی دارند.
● سیستم ریشه ای
اگرچه ریشه ارکیده های خاکزی در مقایسه با ریشه سایر گیاهان چندان قابل توجه نیست اما در عوض سیستم ریشه ارکیده های دارزی درست نقطه مقابل آنها است. تمامی سیستم های ریشه ای برای جذب آب و نمک های معدنی تلاش می کنند اما وقتی قرار باشد این مواد به جای خاک از هوا گرفته شوند کار بسیار دشوار می شود. از این رو ریشه های ارکیده های درختی خیلی بیشتر تکامل و تنوع یافته اند. آنها معمولاً استوانه ای شکل اند و ممکن است برای به دام انداختن رطوبت هوا تا چندین متر رو به پایین آویزان شوند. بدین خاطر سطح بیرونی ریشه ها در بافتی اسفنجی به نام شامه پوشانده می شود که به آنها ظاهری نقره ای خاکستری می دهد. ارکیده ای که بالای یک شاخه قرار گرفته ممکن است به آسانی توسط حیوانی یا با فوت بادی از جا کنده شده و از درخت سقوط کند. از این رو دومین کارکرد این ریشه های محکم، نگه داشتن گیاه بر روی تکیه گاهش است. این ریشه ها در ارکیده های بی برگ کارکرد سومی نیز دارند و آن اینکه در غیاب برگ با کلروفیلی که دارند وظیفه فتوسنتز را هم انجام می دهند. ارکیده ها با داشتن این همه تنوع ریخت شناختی بدیهی است که گیاهانی همه فن حریف از کار درآمده اند و قادر به سازش با بسیاری از محیط ها هستند و در واقع ارکیده ها تقریباً در همه جای زمین پیدا می شوند.
● ارکیده ها جهان را تسخیر کرده اند
ارکیده ها در تمامی قاره ها به جز قطب جنوب و در تمامی زیستگاه ها مگر در بیابان یافت می شوند. آنها حتی در مناطقی با درجه حرارت پایین و رطوبت هوای بالا نظیر اروگوئه حضور دارند. ارکیده Dendrobium cunninghamii که در نیوزیلند می روید گاهی شرایط یخبندان را نیز تحمل می کند. ارکیده های دندروبیوم تاسمانی و استرالیا روی صخره ها و تخته سنگ ها رشد می کنند و به همین خاطر به «سنگ رست »ها معروفند. در عرض های جغرافیایی نزدیک به آلپ و پیرنه ارکیده های خاکزی غالب اند اما در عرض های نزدیک تر به خط استوا ارکیده های دارزی رایج ترند. در مجموع ارکیده ها در ارتفاع ۱۱۰۰ تا ۲۱۰۰ متری از سطح دریا فراوانند.گل های سفید در ارکیده های آفریقا به وفور دیده می شوند اما در آسیا که به داشتن اکثر گونه های ارکیده می بالد، گل ها اکثراً رنگارنگند.ارکیده های قاره آمریکا نیز به همان اندازه ارکیده های آسیا از غنای رنگ برخوردارند. این قاره سرزمین مستعدی برای ارکیده های جنس Cattleya است. جنوب چین نیز دارای برخی از جالب توجه ترین ارکیده های Paphiopedilum است و سایر ارکیده های خاکزی جالب در استرالیا رشد می کنند.نکته عجیبی که درباره برخی جنس های ارکیده وجود دارد این است که تنها در یک منطقه از جهان موجودند و در هیچ جای دیگری حتی با داشتن شرایط اقلیمی کاملاً یکسان رشد نمی کنند مثلاً جنس Odontoglossum تنها در آمریکای جنوبی پیدا می شود، جنس Vanda فقط و فقط در جنوب شرقی آسیا حضور دارد و همین طور تا به آخر. ارکیده ها با این همه زیبایی، این همه اشکال شگفت انگیز و عجیب و با چنین پراکنش گسترده ای گویی مقدر شده که توسط انسان مورد استفاده قرار گیرند.
● یک گیاه با کاربردهای فراوان
استفاده از برخی ارکیده ها در پزشکی و درمان های رایج احتمالاً از روی شکل جفت پیازهای زیرزمینی آنها که یادآور شکل خاصی بوده صورت می گرفته است. هنوز هم در ترکیه از ریشه خشک شده ارکیده نوعی غذا تهیه می شود. وانیل که توسط آزتک ها مورد استفاده قرار گرفت بیش از هر ارکیده دیگری در جهان کاشته می شود. غلاف بسیار معطر آن در بسیاری از غذاها و نیز عطرها مصرف می شود. وانیل مهمترین منبع درآمد ملی در کشورهای تک محصولی نظیر ماداگاسکار، کومور و جزیره رونیون است. هرچند که بازار وانیل طبیعی در مقایسه با محصولات ساختگی بسیار کوچک است اما بگذارید امیدوار باشیم که این بازار کوچک به تمامی از میدان به در نشود.در چین پیازهای کاذب گونه خاصی از Dendrobium به عنوان یک دم کرده آرام بخش استفاده می شود. در کره گونه D.nobile پیدا شده که حاوی عوامل ضدسرطان است. در سرتاسر آسیا این گل نقشی کلیدی در زندگی روزمره و در رسوم مذهبی دارد. میوه ارکیده Cymbidium برای بومیان استرالیا در نقش داروی ضدآبستنی عمل می کند. در جزایر آنتیل از Bletia tuberosa برای درمان مسمومیت استفاده می شود. در ژاپن از شیره Bletilla چسبی تهیه می کنند که در صنایع سنتی کاربرد دارد. در گوآتمالاو پرو، ارکیده ها در جشن های مذهبی به عنوان هدایا و تزیینات نقش بسیار مهمی دارند. در گواتمالا ارکیده Cattleya skinneri گل سنت سباستین است در حالی که در کاستاریکا گل ملی است. در پاناما، Peristeria elata از چنین جایگاه رفیعی برخوردار است.
ارکیده هنوز هم مانند گذشته الهام بخش نقاشان، مجسمه سازان، تصویرگران و سایر هنرمندان و برای مابقی ما دست کم اینکه بسیار تحسین برانگیز است.
از ۱۶۹۸که نخستین ارکیده نواحی گرمسیری Brassavola nodosa از جزیره کاراکائو به هلند آورده شد، جذابیت و فریبندگی این گل ها بی وقفه افزایش یافته است. در ابتدا ارکیده ها تنها مورد توجه علاقه مندان خوش اقبالی بوده اند که می توانستند برای آوردن گیاه به کلکسیون هایشان راهی سفر شوند. اما رفته رفته با بهبود شیوه های کشت به ویژه روش های کم خرج تر گرم کردن محیط با استفاده از بخار آب به جای هوای داغ، ارکیده های مناطق گرمسیری در دسترس افراد بیشتری قرار گرفتند. از پایان قرن نوزدهم، ارکیده ها در مقیاس های وسیع به منظور تجارت گل بریده شان در منطقه گنت بلژیک کشت شده اند. ارکیده های Cattleya، Odontoglossum و Paphiopedilum از بلژیک به پاریس، برلین و حتی مسکو فرستاده می شود. در انگلستان داشتن مجموعه های ارکیده در خانه های اشرافی عادی بوده و در منازل طبقات متوسط خوش سلیقه نیز دست کم یک ارکیده خانه وجود داشته است. داشتن این کلکسیون ها هنوز هم رونق دارد و ارکیده ها مانند کارهای هنری در حراج فروخته می شوند. در ایالات متحده، آلمان و فرانسه نیز شور و عشق مشابهی دیده می شود. تمامی بستان کاران بزرگ به کشت ارکیده ها نیز مشغولند. هلند اکنون بزرگترین تولیدکننده ارکیده اروپا است. در مناطق گرمسیری جهان، تایلند نخستین کشوری است که شیوه های کاشت ارکیده ها را پیشرفته ساخت اما مالزی وسیع ترین زمین ها را به تولید ارکیده ها اختصاص داده است. ژاپن عمده ترین واردکننده گل های بریده ارکیده جهان است در حالی که بزرگترین واردکننده در اروپا، ایتالیا است. واردات ارکیده فرانسه در سال ۱۹۹۳ به ۸میلیون شاخه رسید. این تجارت پررونق تنها به گونه های گیاه شناختی موجود محدود نمی شود. آنها عمدتاً گونه های هیبرید هستند که توسط باغبانان در تعداد بسیار زیاد خلق شده اند. این هیبریدها ممکن است صرفاً حاصل پیوند زدن دو گونه خویشاوند باشند یا ممکن است هیبریدهایی از دو یا حتی سه یا چهار جنس مختلف باشند. به نظر می رسد که آینده ارکیده های پرورشی اطمینان بخش است درست برعکس وضعیت گونه های ارکیده شناخته شده یا ناشده ای که همچنان در طبیعت سرسختی می کنند. اکنون زیستگاه های این ارکیده ها با تخریب های وسیع جنگل های گرمسیری و سرعت سرسام آور شهرنشینی به شدت مورد تهدید قرار گرفته است. تاکنون بسیاری از گونه های ارکیده از دست رفته اند و تنها باید امیدوار بود که انسان به زودی دست از این تخریب ها بردارد تا شاید هنوز در گوشه و کنارهای پرت افتاده جنگل ها، گونه جدیدی از این گل های شگفت انگیز شانس بالیدن داشته باشد.
منبع :آفتاب
● درباره ارکیده ها
ارکیده گل غایت ها است؛ به غایت زیبا، به غایت هوسناک، به غایت نامتعارف و به غایت گرانبها. ارکیده این استاد تمام و کمال فریفتن حشرات که بر قله های رفیع تکامل گیاهان ایستاده است پرجمعیت ترین خانواده سلسله گیاهان نیز هست. با بذرهایی که در زمره کوچک ترین هستی های جهانند و با اشکالی که در افراط کاری از همه پیشی گرفته اند، عجیب نیست که این الهه های گیاهان تا بدین حد ستایش شده باشند. برخی برای پرورش آنها کوشیده اند و برخی برای تغییر دادنشان و بحق آنچنان مستعد بوده اند که بزرگترین گروه دو رگه های پرورشی موجود را بیافرینند. ۲۵ تا ۳۰هزارگونه ارکیده شناخته شده خانواده ارکیدها (Orchidaceae) را می سازد که از خویشاوندان خانواده سوسنی ها (لاله ها، سوسن ها و غیره) است. در نگاه اول به نظر نمی رسد که ارکیده ها از چنین تنوع عظیمی برخوردار باشند. از ویژگی های بارز خانواده ارکیده ها، تقارن دوطرفی گل هایشان است. تقارن دوطرفه یعنی اینکه اگر خطی فرضی از مرکز چیزی بگذرد در هر دو سوی خط تصویر مشابهی دیده شود. (مانند انسان که در هر یک از طرفین بدنش یک بازو، یک چشم و یک گوش دارد و همین طور تا به آخر) در داوودی که تقارنش شعاعی است برخلاف تقارن دوطرفه در دور تا دور نقطه مرکزی تصویر مشابهی دیده می شود. ویژگی شاخص دیگر ارکیده ها عدم امکان تشخیص مادگی و پرچم های مجزا از هم در گل ها است. در واقع مادگی و پرچم به شکل یک اندام واحد استوانه ای موسوم به «پایه» در هم آمیخته اند. در انتهای این پایه مرکزی کلاله قرار دارد و مابقی پرچم ها هستند. هر پرچم دارای دو کیسه گرده یا بساک است که هر کدامشان بر روی یک پایه بسیار ظریف و کوچک سوار شده اند. جام گل از سه گلبرگ تشکیل می شود که گلبرگ میانی چه به لحاظ شکل و چه به لحاظ رنگ و اندازه کاملاً با دو گلبرگ دیگر متفاوت است از این رو نامی جداگانه دارد که به آن گلبرگ لابل می گویند. شکل بسیار بدیع و ابتدایی گل در ارکیده با سه کاسبرگی تکمیل می شود که معمولاً آنچنان از حیث رنگ شبیه گلبرگ هایند که غالباً نمی توان آنها را متمایز دانست. و اما این همه پیچیدگی و ظرافت برای چیست؟ همان طور که می دانیم گل ها برای جلب توجه گرده افشان ها طراحی می شوند. و چون ارکیده ها تکامل یافته ترین گل هایند پاسخ کاملاً روشن است. در این خانواده ارتباط بین حشرات و گل ها در حد کمال تکامل یافته است.
با دیدن برخی ارکیده های اروپایی مانند ارکیده های ابرویی از فاصله نه چندان دور چنین به نظر می رسد که حشره ای بر روی گل نشسته است اما نگاهی از فاصله نزدیک تر حقیقت را برملا می سازد: رنگبندی، شکل و پشمالویی گلبرگ لابل تقلید دقیقی از یک حشره است. از اینجا معلوم می شود که چرا ارکیده های ابرویی را بدین نام ها می خوانند: ابرویی زنبوری، ابرویی زنبور عسل، ابرویی واسپی، ابرویی زنبور سرخ و... اگر قرار بود آدم ها تنها موجودات شیفته ارکیده ها باشند از این رهگذر هیچ فایده ای نصیب این گل ها نمی شد اما خوشبختانه دام عشقی که آنها برای حشرات گسترده اند بسیار کارگر افتاده است. نر برخی از حشرات بعضی ارکیده ها را با ماده هم گونه ای خودشان اشتباه می گیرند. این فریبکاری حتی از این هم فراتر می رود، چرا که این گل ها دقیقاً بویی مشابه بوی ماده های مورد نظر از خود می پراکنند. نر نیز هیچ فرصتی را از دست نمی دهد: به سرعت به سوی گل شیرجه می رود و می کوشد با چیزی که فکر می کند ماده همنوع خودش است جفت گیری کند. در تلاش برای این کار حشره با گرده های گل که به حالت عمودی بر روی پایه نگه داشته شده اند و آماده چسبیدن به سر یا شکم اش هستند، تماس پیدا می کند. او که از رسیدن به هدف خویش ناکام مانده به ناچار از گل جدا می شود و در حالی که محموله ای از گرده ها را نیز با خود به همراه دارد درصدد فتح دیگری برمی آید. چندی بعد کوشش دوباره ای را از سر می گیرد و باز به وضعیت جفت گیری باز می گردد. در خلال این مدت ارکیده خود را برای دومین تجاوز مهیا ساخته است. این بار پایه های کیسه های گرده طوری رو به پایین خمیده می شوند که بساک ها جلوی جلو یا به پشت همردیف با سطح چسبناک کلاله قرار می گیرند. اگر قرار بود که پایه ها به شکلی عمودی و در همان وضعیت سابق خود باقی بمانند، گرده افشانی رخ نمی داد. بدین ترتیب است که از خودگرده افشانی اجتناب می شود.
تردستی ارکیده می تواند از این هم بیشتر باشد. در برخی حشرات سر و کله نرها بیش از ماده ها پیدا می شود. آنها پس از خروج از تخم اولین چیزی که به فکرشان می رسد تضمین تداوم نسل گونه است اما تنها چیزی که نصیب شان می شود ماده های تقلبی است که با آرامش خاطر روی گل آرامیده اند و عطرهای فریبنده از خود می پراکنند. در این لحظه است که ارکیده هیچ رقیبی ندارد.
البته تمام ارکیده ها هم به فریبکاری تن در نمی دهند. آنها نیز مانند بیشتر گل ها آماده عرضه شهد و رایحه خوش اند به علاوه اینکه یک باند فرود وسیع مثل گلبرگ لابل و راهنمایانی آراسته برای کشاندن حشره به سوی پاداش اش (شهد) و محموله اجباری اش (کیسه گرده) دارند.
در برخی گونه های ارکیده، اگر هیچ حشره ای به دیدار گل نیاید، پایه های کیسه های گرده خشک می شود و اجازه می دهد که گرده های همان گل با کلاله تماس پیدا کند. در چنین مواردی است که خودگرده افشانی رخ می دهد. در گونه های دیگر این پدیده پیش از آنکه گل فرصت شکفته شدن بیابد، رخ می دهد و در برخی گونه ها، گرده افشانی هرازگاهی موقعی که گیاه هنوز زیر زمین است صورت می گیرد.
ارکیده ها احتمالاً در مقایسه با سایر گل ها ظریف ترین هنرهای عاشقانه را خلق کرده اند اما غریزه مادری شان به طرز تاسف باری ناچیز است. در واقع بیشتر زادگان آنها شانس چندانی برای رشد و بالیدن ندارند.
● گل های به غایت پیچیده و بذرهای به غایت ساده
دو یا سه روز پس از گرده افشانی گل پژمرده می شود و می افتد مگر اینکه بارور شده باشد. در این شرایط گلبرگ ها و کاسبرگ ها تغییر رنگ می دهند و می پژمرند اما همچنان چسبیده به تخمدان که در پشت گل قرار دارد، باقی می مانند. تخمدان برای تشکیل میوه متورم می شود و به شکل کپسول در می آید. پس از رسیدن به بلوغ که بسته به گونه از ۵ تا ۱۵ ماه به طول می انجامد کپسول گشوده می شود و از آن غباری حاوی هزاران یا حتی صدها هزار بذر رها می شود. این بذرهای مینیاتوری بی نهایت سبکند و به آسانی با ملایم ترین نسیم ها نیز به این طرف و آن طرف می روند. از آنجا که این بذرها فاقد ذخیره غذایی اند نمی توانند به تنهایی جوانه بزنند. بدین خاطر بذر ارکیده بایستی مورد هجوم قارچی قرار گیرد که ترکیبات غذایی لازم برای جوانه زدن و تکوین را برایش فراهم آورد. در برخی موارد قارچ همچنان به رشد خود بر روی ریشه های گیاه بالغ ادامه می دهد. این طوری ارکیده های فاقد کلروفیل مانند Neottia nidus-avis می توانند زنده بمانند و این یک مثال عالی از زندگی همزیستی است. با آنکه بذر ارکیده ها می تواند زمان طولانی زنده بماند اما بسیاری از آنها در انتظاری عبث برای دستیابی به قارچ از بین می روند. به همین خاطر به رغم تعداد بسیار زیاد بذرها تنها تعداد اندکی از آنها شانس رشد و ایجاد یک ارکیده جدید را می یابند. حتی وقتی تمام فاکتورهای لازم برای موفقیت قطعی بذر مهیا می شود باز هم بایستی سال های زیادی بگذرد، در مورد برخی گونه ها بیشتر از ۱۵ سال، تا گیاه جدید بتواند تولیدمثل کند.
● تنوع شیوه های رشد
بذر فوق العاده سبک ارکیده می تواند بدون هیچ مشکلی خود را به نوک درختان برساند. به همین خاطر با دو نوع ارکیده سر و کار داریم: ارکیده های خاکزی که همان طور که از اسم شان برمی آید روی زمین زندگی و رشد می کنند و ارکیده های دارزی که بر روی درختان مستقر می شوند. هر یک از دو نوع ارکیده می توانند به دو روش مختلف رشد کنند: ارکیده های چندآسه ای که رویش جدید در کنار رویش سال پیش صورت می گیرد و باعث گسترش جانبی گیاه می شود، و ارکیده های تک آسه ای که رویش جدید بر روی رأس گیاه بر ارتفاع می افزاید. گوناگونی بسیار زیاد در سبک زندگی و رشد ارکیده ها تنوع ریخت شناختی چشمگیر اندام هایشان را تبیین می کند.
● برگ ها، ریشه ها، ریزوم ها و بقیه پیازهای کاذب
در ارکیده های چند آسه ای ریشه ها بر روی ریزوم و رو به پایین رشد می کنند.ریزوم ساقه کوتاهی است که در زیرخاک (در ارکیده های خاکزی) یا بر روی تکیه گاه (در ارکیده های دارزی) به وجود می آید. اما ساقه و برگ هایی که بر روی آن پدیدار می شوند، رو به بالا رشد می کنند. اکثر گونه های دارزی در ساقه هایشان اندام های ذخیره ای دارند که به آنها کمک می کند تا شرایط دشوار فصل خشک را تحمل کنند. شکل این اندام ها از گونه ای به گونه دیگر فرق می کند اما در تمامی موارد یک بادکردگی پیازمانند وجود دارد که بدین خاطر آن را پیاز کاذب یا شبه پیاز می نامند. برگ ها در منتهاالیه شبه پیازها به وجود می آیند. معمولاً تنها تعداد اندکی شبه پیاز در ساقه ها شکل می گیرند: یک یا دو یا چهار تا که بسته به گونه فرق می کند. بسیاری از ارکیده های خاکزی مانند ارکیده های جنس Orchis یا Ophrys که برگ ها و ساقه هایشان طی فصل سرما از بین می رود اندام های ذخیره ای دیگری نیز دارند که عبارتند از دو پیاز در بین ریشه ها: یکی از آن دو که چروکیده می شود منابع غذایی لازم برای رشد گیاه را فراهم می کند و دیگری که تازه تشکیل می شود مهیای تغذیه برگ ها و ساقه های جدیدی است که در بهار سبز می شوند. این دو پیاز پهلو به پهلوی هم قرار می گیرند و نام ارکیده که از کلمه یونانی «ارکیس» به معنی بیضه مشتق شده به نحوه استقرار همین پیازها اشاره دارد. در اقلیم هایی که گرمی و رطوبت ثابت است و در نتیجه نیازی به اندام های ذخیره ای نیست برخی از ارکیده های خاکزی فاقد چنین اندام هایی هستند. آنها حتی ساقه ندارند و صرفاً دارای برگ و سنبله گل هایند. معروفترین این ارکیده ها Paphiopedilum است.
● ارکیده های تک آسه ای
ساقه در این ارکیده ها دراز و درازتر می شود و در نمونه هایی مانند وانیل به چندین متر می رسد، اما غالباً رشد آنها به طرز مناسبی محدود می شود مانند ارکیده های جنس Vanda، Phalaenopsis، Angraecum و سایرین. برگ ها در آنها به طور متناوب در اطراف ساقه می رویند. ریشه ها نیز در قاعده و در جای جای طول ساقه می رویند.
● تنوع در شکل برگ
برگ در ارکیده ها همواره ساده با رگبرگ های طولی است با این همه اشکال بسیار متنوع برگ در گونه های مختلف پیدا می شود. برگ ها می توانند تخم مرغی یا نیزه ای، باریک و نازک یا طویل و استوانه ای باشند، به همین ترتیب ممکن است خیلی بزرگ یا خیلی کوچک یا حتی کاملاً تحلیل رفته باشند. گونه هایی که در آفتاب رشد می کنند برگ های ضخیم دارند و آنهایی که سایه پسندند برگ هایشان نازک است و به جز چند مورد استثناء مانند (Eria velutina) برگ ها فاقد کرک اند. در مواردی هم برگ نقشی مشابه پیازهای کاذب را برعهده می گیرد و به عنوان اندام ذخیره آب عمل می کند. برگ ها معمولاً به رنگ سبز (از تیره تا روشن) و در مواردی به رنگ های دیگر نیز هستند. مثلاً در Phalaenopsis schilleriana سطح زیرین برگ بنفش است و در Macodes petola برگ ها رگه هایی به رنگ زرد طلایی دارند.
● سیستم ریشه ای
اگرچه ریشه ارکیده های خاکزی در مقایسه با ریشه سایر گیاهان چندان قابل توجه نیست اما در عوض سیستم ریشه ارکیده های دارزی درست نقطه مقابل آنها است. تمامی سیستم های ریشه ای برای جذب آب و نمک های معدنی تلاش می کنند اما وقتی قرار باشد این مواد به جای خاک از هوا گرفته شوند کار بسیار دشوار می شود. از این رو ریشه های ارکیده های درختی خیلی بیشتر تکامل و تنوع یافته اند. آنها معمولاً استوانه ای شکل اند و ممکن است برای به دام انداختن رطوبت هوا تا چندین متر رو به پایین آویزان شوند. بدین خاطر سطح بیرونی ریشه ها در بافتی اسفنجی به نام شامه پوشانده می شود که به آنها ظاهری نقره ای خاکستری می دهد. ارکیده ای که بالای یک شاخه قرار گرفته ممکن است به آسانی توسط حیوانی یا با فوت بادی از جا کنده شده و از درخت سقوط کند. از این رو دومین کارکرد این ریشه های محکم، نگه داشتن گیاه بر روی تکیه گاهش است. این ریشه ها در ارکیده های بی برگ کارکرد سومی نیز دارند و آن اینکه در غیاب برگ با کلروفیلی که دارند وظیفه فتوسنتز را هم انجام می دهند. ارکیده ها با داشتن این همه تنوع ریخت شناختی بدیهی است که گیاهانی همه فن حریف از کار درآمده اند و قادر به سازش با بسیاری از محیط ها هستند و در واقع ارکیده ها تقریباً در همه جای زمین پیدا می شوند.
● ارکیده ها جهان را تسخیر کرده اند
ارکیده ها در تمامی قاره ها به جز قطب جنوب و در تمامی زیستگاه ها مگر در بیابان یافت می شوند. آنها حتی در مناطقی با درجه حرارت پایین و رطوبت هوای بالا نظیر اروگوئه حضور دارند. ارکیده Dendrobium cunninghamii که در نیوزیلند می روید گاهی شرایط یخبندان را نیز تحمل می کند. ارکیده های دندروبیوم تاسمانی و استرالیا روی صخره ها و تخته سنگ ها رشد می کنند و به همین خاطر به «سنگ رست »ها معروفند. در عرض های جغرافیایی نزدیک به آلپ و پیرنه ارکیده های خاکزی غالب اند اما در عرض های نزدیک تر به خط استوا ارکیده های دارزی رایج ترند. در مجموع ارکیده ها در ارتفاع ۱۱۰۰ تا ۲۱۰۰ متری از سطح دریا فراوانند.گل های سفید در ارکیده های آفریقا به وفور دیده می شوند اما در آسیا که به داشتن اکثر گونه های ارکیده می بالد، گل ها اکثراً رنگارنگند.ارکیده های قاره آمریکا نیز به همان اندازه ارکیده های آسیا از غنای رنگ برخوردارند. این قاره سرزمین مستعدی برای ارکیده های جنس Cattleya است. جنوب چین نیز دارای برخی از جالب توجه ترین ارکیده های Paphiopedilum است و سایر ارکیده های خاکزی جالب در استرالیا رشد می کنند.نکته عجیبی که درباره برخی جنس های ارکیده وجود دارد این است که تنها در یک منطقه از جهان موجودند و در هیچ جای دیگری حتی با داشتن شرایط اقلیمی کاملاً یکسان رشد نمی کنند مثلاً جنس Odontoglossum تنها در آمریکای جنوبی پیدا می شود، جنس Vanda فقط و فقط در جنوب شرقی آسیا حضور دارد و همین طور تا به آخر. ارکیده ها با این همه زیبایی، این همه اشکال شگفت انگیز و عجیب و با چنین پراکنش گسترده ای گویی مقدر شده که توسط انسان مورد استفاده قرار گیرند.
● یک گیاه با کاربردهای فراوان
استفاده از برخی ارکیده ها در پزشکی و درمان های رایج احتمالاً از روی شکل جفت پیازهای زیرزمینی آنها که یادآور شکل خاصی بوده صورت می گرفته است. هنوز هم در ترکیه از ریشه خشک شده ارکیده نوعی غذا تهیه می شود. وانیل که توسط آزتک ها مورد استفاده قرار گرفت بیش از هر ارکیده دیگری در جهان کاشته می شود. غلاف بسیار معطر آن در بسیاری از غذاها و نیز عطرها مصرف می شود. وانیل مهمترین منبع درآمد ملی در کشورهای تک محصولی نظیر ماداگاسکار، کومور و جزیره رونیون است. هرچند که بازار وانیل طبیعی در مقایسه با محصولات ساختگی بسیار کوچک است اما بگذارید امیدوار باشیم که این بازار کوچک به تمامی از میدان به در نشود.در چین پیازهای کاذب گونه خاصی از Dendrobium به عنوان یک دم کرده آرام بخش استفاده می شود. در کره گونه D.nobile پیدا شده که حاوی عوامل ضدسرطان است. در سرتاسر آسیا این گل نقشی کلیدی در زندگی روزمره و در رسوم مذهبی دارد. میوه ارکیده Cymbidium برای بومیان استرالیا در نقش داروی ضدآبستنی عمل می کند. در جزایر آنتیل از Bletia tuberosa برای درمان مسمومیت استفاده می شود. در ژاپن از شیره Bletilla چسبی تهیه می کنند که در صنایع سنتی کاربرد دارد. در گوآتمالاو پرو، ارکیده ها در جشن های مذهبی به عنوان هدایا و تزیینات نقش بسیار مهمی دارند. در گواتمالا ارکیده Cattleya skinneri گل سنت سباستین است در حالی که در کاستاریکا گل ملی است. در پاناما، Peristeria elata از چنین جایگاه رفیعی برخوردار است.
ارکیده هنوز هم مانند گذشته الهام بخش نقاشان، مجسمه سازان، تصویرگران و سایر هنرمندان و برای مابقی ما دست کم اینکه بسیار تحسین برانگیز است.
از ۱۶۹۸که نخستین ارکیده نواحی گرمسیری Brassavola nodosa از جزیره کاراکائو به هلند آورده شد، جذابیت و فریبندگی این گل ها بی وقفه افزایش یافته است. در ابتدا ارکیده ها تنها مورد توجه علاقه مندان خوش اقبالی بوده اند که می توانستند برای آوردن گیاه به کلکسیون هایشان راهی سفر شوند. اما رفته رفته با بهبود شیوه های کشت به ویژه روش های کم خرج تر گرم کردن محیط با استفاده از بخار آب به جای هوای داغ، ارکیده های مناطق گرمسیری در دسترس افراد بیشتری قرار گرفتند. از پایان قرن نوزدهم، ارکیده ها در مقیاس های وسیع به منظور تجارت گل بریده شان در منطقه گنت بلژیک کشت شده اند. ارکیده های Cattleya، Odontoglossum و Paphiopedilum از بلژیک به پاریس، برلین و حتی مسکو فرستاده می شود. در انگلستان داشتن مجموعه های ارکیده در خانه های اشرافی عادی بوده و در منازل طبقات متوسط خوش سلیقه نیز دست کم یک ارکیده خانه وجود داشته است. داشتن این کلکسیون ها هنوز هم رونق دارد و ارکیده ها مانند کارهای هنری در حراج فروخته می شوند. در ایالات متحده، آلمان و فرانسه نیز شور و عشق مشابهی دیده می شود. تمامی بستان کاران بزرگ به کشت ارکیده ها نیز مشغولند. هلند اکنون بزرگترین تولیدکننده ارکیده اروپا است. در مناطق گرمسیری جهان، تایلند نخستین کشوری است که شیوه های کاشت ارکیده ها را پیشرفته ساخت اما مالزی وسیع ترین زمین ها را به تولید ارکیده ها اختصاص داده است. ژاپن عمده ترین واردکننده گل های بریده ارکیده جهان است در حالی که بزرگترین واردکننده در اروپا، ایتالیا است. واردات ارکیده فرانسه در سال ۱۹۹۳ به ۸میلیون شاخه رسید. این تجارت پررونق تنها به گونه های گیاه شناختی موجود محدود نمی شود. آنها عمدتاً گونه های هیبرید هستند که توسط باغبانان در تعداد بسیار زیاد خلق شده اند. این هیبریدها ممکن است صرفاً حاصل پیوند زدن دو گونه خویشاوند باشند یا ممکن است هیبریدهایی از دو یا حتی سه یا چهار جنس مختلف باشند. به نظر می رسد که آینده ارکیده های پرورشی اطمینان بخش است درست برعکس وضعیت گونه های ارکیده شناخته شده یا ناشده ای که همچنان در طبیعت سرسختی می کنند. اکنون زیستگاه های این ارکیده ها با تخریب های وسیع جنگل های گرمسیری و سرعت سرسام آور شهرنشینی به شدت مورد تهدید قرار گرفته است. تاکنون بسیاری از گونه های ارکیده از دست رفته اند و تنها باید امیدوار بود که انسان به زودی دست از این تخریب ها بردارد تا شاید هنوز در گوشه و کنارهای پرت افتاده جنگل ها، گونه جدیدی از این گل های شگفت انگیز شانس بالیدن داشته باشد.
منبع :آفتاب