s@ba
9th January 2010, 07:51 PM
آقاي افشين قطبي سلام.
راستش را بخواهيد اين نامه را از رو برايتان مينويسم كه براي خيليهاي ديگر نميتوانم نامه بنويسم وگرنه در چنين زمانهاي و با چنين حوادثي، آنهايي كه خيلي عشق فوتبال بودند هم ديگر حال و حوصله شما و قلعهنويي و مايلي كهن و استقلال و پرسپوليس و حتي تيم ملي را ديگر ندارند چه رسد به من كه اصولا نه اهل فوتبال بازي كردن هستم نه تماشاي فوتبال.
حتي آنقدر از مرحله پرت هستم كه تا همين اواخر فكر ميكردم لقب «امپراتور» را مخالفانتان به شما دادهاند تا به طور تلويحي اعلام كنند شما خيلي مستبد و خودراي هستيد! بعدا فهميدم امپراتور شدن شما نوعي جايزه از طرف هوادارانتان بوده است.
امپراتورا،در لابهلاي اخبار سياسي و اجتماعي تند اين روزها متوجه شدم كه تيم ملي تحت مربيگري شما مالي نبوده و به مالي هم باخته، متاسفم. خبرها از بركناري شما هم حكايت دارند. باز هم متاسفم چون ميدانم تا اوضاع اين است در بر همين پاشنه خواهد چرخيد و تنها منفعتي كه بركناري شما خواهد داشت ضرري است كه به فدراسيون فوتبال براي پرداخت دستمزد سرمربي بعدي خواهد خورد.
فدراسيون فوتبال هم كه اين پول را از ارث پدري رئيس فدراسيون يا رئيس سازمان تربيت بدني پرداخت نميكند، نهايتا از جيب مردمي مثل من برداشت ميكند كه تا شعاع 10 كيلومتري خانهشان يك ورزشگاه دولتي براي استفاده عموم وجود ندارد و تا زماني كه روساي سازمانهاي تربيتي بخواهند موفقيتهايشان را با تعداد مدالهاي طلا يا گلهاي زده به رخ مردم و مسئولان بكشند هيچگاه هم ورزشگاهي براي ما ساخته نخواهد شد.
افشينخان،اينهايي كه گفتم احتمالا براي آدم باديسيپلين و خارج نشيني مثل شما در حكم جوك است اما براي ما خاطره است. ما از اين جور خاطرههاي ورزشي زياد داريم. حتي همين خود من كه از فوتبال هيچي سرم نميشود يادم ميآيد كه چطور جماعت فوتبالدوست علي دايي را تا حد يك قديس بالابردند و بعد از يكي دو تا حضور ضعيف او در بازيهاي جام جهاني، بهترين گلزن دنيا را چنان به زمين كوبيدند كه اگر حسين رضازاده هم بود استخوانهايش خرد ميشد. حسين رضازاده هم البته سرنوشت بهتري پيدا نكرد و بعد از حضور در يك تبليغ تلويزيوني براي يك مشاور املاك و همينطور شركت در ميتينگهاي تبليغي سياسي به شدت منكوب شد. حالا اينها كه هردوتا ركورددار جهاني در زدن گل و بلند كردن وزنه هستند، شما كه چندان ركوردي نداريد و نهايت افتخاراتتان قهرمان ليگ شدن تيم پرسپوليس با اندكي مربيگري شماست؛ خودت قضاوت كن چه بلايي بايد به سرتان بيايد!
امپراتوركم،يك مقداري از اينها تقصير مردم ماست كه با يك كشمش گرميشان ميشود و با يك مويز سرديشان ولي شايد همنشيني شما سه نفر با سياستمداران هم بياثر نباشد.البته آدم تا وقتي كه برنده و قهرمان است مشكلي ندارد كه برود با خيليها فالوده بخورد اما وقتي آدم روي دور بدبازي كردن، دوپينگ، غيبت و باخت ميافتد آن مسائل هم مزيد بر علت ميشود كه چيزي از حيثيتش باقي نماند چه فوتباليست باشد چه وزنهبردار و چه سرمربي.
افشينجان،در چنين وضعيتي بدترين كار اين است كه آدم به جاي كنار كشيدن يا سكوت كردن يا عذرخواهي به دنبال توجيه، ارائه آمار غلط، تقصير را به گردن ديگران انداختن،مظلومنمايي و دادن وعدههاي ناشدني بيفتد. چنين كارهايي چه حاصل همنشيني با سياستمداران باشد و چه حاصل ابداع شخصي، نتيجه عكس ميدهد. به شما توصيه ميكنم گرد آنها نچرخيد. آنهايي كه چرخيدند پشيمانند.
راستش را بخواهيد اين نامه را از رو برايتان مينويسم كه براي خيليهاي ديگر نميتوانم نامه بنويسم وگرنه در چنين زمانهاي و با چنين حوادثي، آنهايي كه خيلي عشق فوتبال بودند هم ديگر حال و حوصله شما و قلعهنويي و مايلي كهن و استقلال و پرسپوليس و حتي تيم ملي را ديگر ندارند چه رسد به من كه اصولا نه اهل فوتبال بازي كردن هستم نه تماشاي فوتبال.
حتي آنقدر از مرحله پرت هستم كه تا همين اواخر فكر ميكردم لقب «امپراتور» را مخالفانتان به شما دادهاند تا به طور تلويحي اعلام كنند شما خيلي مستبد و خودراي هستيد! بعدا فهميدم امپراتور شدن شما نوعي جايزه از طرف هوادارانتان بوده است.
امپراتورا،در لابهلاي اخبار سياسي و اجتماعي تند اين روزها متوجه شدم كه تيم ملي تحت مربيگري شما مالي نبوده و به مالي هم باخته، متاسفم. خبرها از بركناري شما هم حكايت دارند. باز هم متاسفم چون ميدانم تا اوضاع اين است در بر همين پاشنه خواهد چرخيد و تنها منفعتي كه بركناري شما خواهد داشت ضرري است كه به فدراسيون فوتبال براي پرداخت دستمزد سرمربي بعدي خواهد خورد.
فدراسيون فوتبال هم كه اين پول را از ارث پدري رئيس فدراسيون يا رئيس سازمان تربيت بدني پرداخت نميكند، نهايتا از جيب مردمي مثل من برداشت ميكند كه تا شعاع 10 كيلومتري خانهشان يك ورزشگاه دولتي براي استفاده عموم وجود ندارد و تا زماني كه روساي سازمانهاي تربيتي بخواهند موفقيتهايشان را با تعداد مدالهاي طلا يا گلهاي زده به رخ مردم و مسئولان بكشند هيچگاه هم ورزشگاهي براي ما ساخته نخواهد شد.
افشينخان،اينهايي كه گفتم احتمالا براي آدم باديسيپلين و خارج نشيني مثل شما در حكم جوك است اما براي ما خاطره است. ما از اين جور خاطرههاي ورزشي زياد داريم. حتي همين خود من كه از فوتبال هيچي سرم نميشود يادم ميآيد كه چطور جماعت فوتبالدوست علي دايي را تا حد يك قديس بالابردند و بعد از يكي دو تا حضور ضعيف او در بازيهاي جام جهاني، بهترين گلزن دنيا را چنان به زمين كوبيدند كه اگر حسين رضازاده هم بود استخوانهايش خرد ميشد. حسين رضازاده هم البته سرنوشت بهتري پيدا نكرد و بعد از حضور در يك تبليغ تلويزيوني براي يك مشاور املاك و همينطور شركت در ميتينگهاي تبليغي سياسي به شدت منكوب شد. حالا اينها كه هردوتا ركورددار جهاني در زدن گل و بلند كردن وزنه هستند، شما كه چندان ركوردي نداريد و نهايت افتخاراتتان قهرمان ليگ شدن تيم پرسپوليس با اندكي مربيگري شماست؛ خودت قضاوت كن چه بلايي بايد به سرتان بيايد!
امپراتوركم،يك مقداري از اينها تقصير مردم ماست كه با يك كشمش گرميشان ميشود و با يك مويز سرديشان ولي شايد همنشيني شما سه نفر با سياستمداران هم بياثر نباشد.البته آدم تا وقتي كه برنده و قهرمان است مشكلي ندارد كه برود با خيليها فالوده بخورد اما وقتي آدم روي دور بدبازي كردن، دوپينگ، غيبت و باخت ميافتد آن مسائل هم مزيد بر علت ميشود كه چيزي از حيثيتش باقي نماند چه فوتباليست باشد چه وزنهبردار و چه سرمربي.
افشينجان،در چنين وضعيتي بدترين كار اين است كه آدم به جاي كنار كشيدن يا سكوت كردن يا عذرخواهي به دنبال توجيه، ارائه آمار غلط، تقصير را به گردن ديگران انداختن،مظلومنمايي و دادن وعدههاي ناشدني بيفتد. چنين كارهايي چه حاصل همنشيني با سياستمداران باشد و چه حاصل ابداع شخصي، نتيجه عكس ميدهد. به شما توصيه ميكنم گرد آنها نچرخيد. آنهايي كه چرخيدند پشيمانند.