این سخنان را باید طلا گرفت.......

[Isengard]

سلام خدمت دوستان عزیزتر از جان


آن دوستانی که آموخته اند حتی در تاریکترین لحظات زندگی کسی هست که از آن بالا نظاره گر ماست و ما را تنها نمی گذارد حتی اگر بدترین اعمال را در قبال خوبی های آن بهترین انجام داده باشیم......




در این تاپیک قصد دارم سخنان ، جملات و مطالبی را که واقعا ارزش خواندن و تامل را دارند قرار دهم تا ان شالله مورد عنایت شما دوستان عزیز قرار گیرد. از شما هم می خواهم اگر مایلید هر مطلبی که واقعا به نظرتان ارزش اندیشیدن را دارد و با خواندنش چراغ امیدی که در دل یعضی ها به سوی خاموشی میرود ، پر نورتر میشود قرار دهید ، مهم نیست این مطلب را در کجا شنیده و دیده اید ، اگر آن را در کتابی خوانده اید ، اگر در حین تماشای یک فیلم آن مطلب را شنیده اید و حتی اگر آن را در هنگام گذر از خیابان بر روی چیزی دیده اید در اینجا قرار دهید.


اگر آن مطلب به صورت داستان کوتاهی هم باشد می توانید آن را قرار دهید فقط حتما کوتاه باشد و در آخر ، پیام آن داستان را نیز بیان کنید.


سعی کنید اگر مطلبی قرار می دهید منبع آن را نیز ذکر نمایید ، اجباری نیست ولی با ذکر منبع به نویسنده آن مطلب احترام میگذارید......خب سخن کوتاه میکنیم......به امید روزی که هیچ کس نا امید نباشد........بسم الله........


http://urfile.net/files/ry3dqmx5f5ummx3t3nmn.jpg

[Isengard]

- دوستان تازه پیدا کن ، اما دوستان قدیمی را عزیز بدار.



- شجاع باش ، حتی اگر قلبا شجاع نیستی ، به آن تظاهر کن. هیچ کس تفاوتش را نخواهد فهمید.



- شریک زندگی ات را با دقت انتخاب کن ، نود و پنج درصد خوشبختی ها و بدبختی های زندگی ات ناشی از همین یک تصمیم خواهد بود.



- به افکار بزرگ فکر کن ، اما از شادی های کوچک لذت ببر.


- گوش کردن را یاد بگیر ، فرصت ها گاه با صدای بسیار آهسته در می زنند.


منبع : کتاب نکته های کوچک زندگی( اچ جکسون براون)

[Isengard]

- هرگز امید را از کسی سلب نکن ، شاید این تنها چیزی باشد که دارد ( من واقعا این جمله رو خیلی دوست دارم).



- دعا کن اما نه برای به دست آوردن اشیاء ، بلکه برای به دست آوردن عقل و شجاعت.



- وقتت را تلف ماتم گرفتن برای اشتباهات گذشته نکن. از آن ها درس بگیر و بگذر.



- حال و هوای بچگی را رها نکن.


- در قرض دادن پول به دوستانت احتیاط کن ، مبادا هر دو را از دست بدهی.


منبع : کتاب نکته های کوچک زندگی( اچ جکسون براون)

[Isengard]

- هر چیز را در شرایطی بهتر از زمان یافتن اش رها کن.



- خودت را به راحتی زیر دست و پا نینداز. یاد بگیر که کوتاه و مؤدبانه <<نه>> بگویی.



- جسور و شجاع باش. وقتی به گذشته نگاه کنی ، از آن چیزها که نکرده ای بیشتر از آن چیزها که کرده ای متاسف خواهی شد.



- به دنبال فرصت باش ، نه امنیت. جای قایق در بندرگاه امن است ، اما به مرور زمان کف اش خواهد پوسید.


- مراقب شهرتت باش ، این با ارزش ترین دارایی توست.


منبع : کتاب نکته های کوچک زندگی( اچ جکسون براون)

[Isengard]

هر تصویری که در ذهن خود خلق و ترسیم می کنید ، به خصوص اگر با احساس و عاطفه همراه باشد حتما ثبت می گردد و تحرک پیدا می کند و در درون با در بیرون آثار و علائم خود را نشان می دهد و حال اگر به نحوی مانع از تجلی و نمایش آن در بیرون بشوید این فرآیند به گونه ای دیگر در درون بازتاب پیدا می کند و عامل آشوب ها و اختلالالت درونی و بیرونی و روحی وجسمی می شود.

[Isengard]

از مقایسه کردن خود با دیگران اجتناب کنید. با این کار آنها را بر بالای ستون و خود را در پای آنها جای می دهید و منزلت خویش را تنزل می دهید. شما انسانی هستید یکتا و منحصر به فرد و متفاوت با هر شخص دیگر در این دنیا. تمامی دقت خود را بر روی استعدادها و توانایی های خود متمرکز کنید تا در زمینه ای که کار و فعالیت می کنید شکوفا شده و پیشرفت نمایید.

[Isengard]

هر فکری به سر بنشانیم محصول و ثمره آن را خواهیم دید.....آنچه احساس کنیم همان را جذب خواهیم کرد.......آنچه تصور و تجسم کنیم همان خواهیم شد و این بنای قانون فکر است.

[Isengard]

رویا چیست و چه چیزی باعث می شود تا ما خواب ببینیم؟؟؟.......
رویاها نمایش و تجلی ضمیر باطن انسان است و به همین علت کاملا شخصی و فردی می باشد. تمامی مردم گیتی و حتی حیوانات خواب می بینند. جالب آنکه حدود یک سوم عمر ما در خواب می گذرد. در حین خوابیدن ، زندگی رویایی به نسبت زیادی فعال می شود.

[Isengard]

هر کس جواب دعای خود را می گیرد خواه از آن آگاه باشد یا نباشد. دلیلش آنکه هر چه را که انسان در ضمیر باطنش درست بینگارد همان می شود ، حتی اگر باورش درست یا غلط بوده. به عنوان مثال ، اگر کسی کاملا معتقد شود که در امتحان مردود خواهد شد حتما همین اتفاق روی می دهد ، هر چند که او بعدا تلاش و جد و جهد بسیار نماید تا جبران کند. اگر بیماری ایمان بیاورد که از بیماری جان سالم به در نخواهد برد ، همان که خود خواسته بود می شود : چون ایمانش چنین خواسته و جوابش را هم گرفته بود.

[Isengard]

اگر خدای خود را در افلاک و آسمانها و دور از دسترس خود نشانده اید ، یقینا برای رسیدن به او راهی دراز و پیچ در پیچ باید بپیمایید ، حال آنکه خدا همیشه حاضر است و در هستی و وجود شماست.

[Isengard]

هنگامی که دست به دعا برمیدارید دلهره ها و تشویش ها و نگرانی های خود را با آن درنیامیزید. بهتر است حالت تمرکزی برای خود ایجاد کنید که هیچ فکر منفی در آن راه نیابد. تمامی دقت خود را متوجه راه حل مشکل تان سازید و بدانید که جواب معما و مسأله به طریقی خود را نشان می دهد به طوری که خود تا آن زمان به فکرتان خطور نکرده بود. مثبت اندیش باشید. وقتی که دچار ترس و اضطراب می شوید با یاد خدا آن را از سر دور کنید.

[Isengard]

اصل تبدیل و جانشینی را در زندگی به کارگیرید : همان گونه که یک شیشه آب لجن آلود را با ریختن قطره های آب می توان به مرور پاک و گوارا نمود ، روح را نیز می توان با سرریز ساختن افکار روشن و مثبت از آلودگی ها و سیاهی ها پاک و مصفّا کرد.

[Isengard]

فکر است که بر جهان حکومت می کند و آدمی محصول تفکرات روزانه خویش است. پس برای افکار سالم خود احترام و ارزش قائل شویم. فکر از قدرت خلاقیت شگرفی برخوردار است. اگر افکارمان بخردانه باشند اعمالمان نیز چنین خواهند بود

زندگی همواره آن چیزی را که طالب آن هستیم ، در اختیار ما قرار می دهد. باید به فرصتهای طلائی ایمان داشت ، قانون زندگی قانون باور و عقیده است.

هر کس باید به اصالت و ریشه خود پی ببرد. نفی هوش و عقل و قدرتهای نفسانی ، ما را از حقیقت وجودمان دور می سازد و در نتیجه یاس و بدبینی و شکستهای حتمی را برایمان به همراه می آورد. کسی که اجداد و نیاکان خود را منشا و مبدأ خویش می شمارد ، خود را محدود می سازد و ناچار می شود تنها باورها و عقاید آنها را در خود راه دهد و در نتیجه از پیشرفت و تعالی باز می ماند. اما اگر بداند که خود او وارث نیروهای ابدی و حقایق جاویدان است ، احساس انجام کارهای شگرف و خارق العاده در او به وجود می آید و پیروزی و موفقیت با افکار وی ممزوج می گردد و کژاندیشی را از خود دور می سازد و خرافات و موهومات را از سر می راند. امرسون می گوید : "هر روح برای خود خانه ای می سازد. " و آنگاه این انسان است که صاحب آن خانه می شود و به میل و اراده خود سرنوشتش را رقم می زند.

[Isengard]

گذشته ، گذشته است

یکی از نشانه های تعقل مثبت ، قطع رابطه با گذشته است. گذشته ای که به قصد آزار فکری در خاطره مان تصویر می شود ، بهتر آن است که هرگز در مخیله مان جان نگیرد و دست از آزار و شکنجه روحی مان بردارد. هر گز به پیامهای ناخوشایند گذشته گوش فرا ندهید. به ندای ایده آل و آرمان خود گوش هوش بسپارید که چنین می گوید :


از جا برخیز ، پیش برو و وارد میدان کارزار و عرصه پر تلاش و پر جنب و جوش زندگی بشو!



آری این سروشی است که از اعماق پر پیچ و خم ضمیر باطن ، شما را به خود می خواند.

[Isengard]

گاهی اوقات حواس پنچگانه سر از اطاعت ما برمیدارند و حتی ما را به سخره می گیرند که " سنگ بزرگ علامت نزدن است و به این هدفی که برای خودت در نظر گرفته ای ، هرگز دست نخواهی یافت ." با ظاهر شدن اولین نشانه های ناامیدی ، هدف نیز از پیش رویمان دور می شود و جای آن را شک و دودلی و هراس و وحشت می گیرد. از این روست که عقل بایستی کنترل حواس را بدست گیرد و اختیار خود را به دست آن ندهد که در غیر این صورت بایستی از نیمه راه برگردد و این سرنوشت غالب کسانی است که کارشان را در نیمه رها می کنند و به کاری دیگر می پردازند و همین روش را آن قدر ادامه می دهند که همه کاره و هیچ کاره می شوند.

[Isengard]

اراده خود را دست کم نگیرید و جمله " این کار محال است " را از دفتر زندگی خود خط بزنید تا بتوانید با چشم باز به آینده بنگرید و موانع و مشکلات را با قدرت عزم و تصمیم خود از میان بردارید.

قلمرو فکر را محدود نسازید و شکوفا شوید. دنیا پهناور است و نعمت های آن بیکران. پس در جا ننشینید و غصه نخورید و گله نکنید. ماه و خورشید و ستارگان و کراتی که شما را احاطه کرده اند ، در قلمرو قدرت شما قرار دارند. اگر می خواهید معیار و برداشت دیگری از جهان و کائنات داشته باشید ، بایستی سطح فکر خود را دگرگون سازید و خود را با قدرت شگرف جهان هماهنگ سازید. از هم اکنون به تفکر سازنده و مثبت بپردازید و باین ترتیب کوری و کری و فلج ذهنی را از خود دور کنید

[Isengard]

خود را ، بهمانگونه که می خواهید باشید در آینه دل بنگرید یعنی : خوشبخت ، شاد ، سرحال و موفق و مثبت و سالم. این صفات را شایسته و برازنده خویش بدانید و هر فکر تردیدآمیز و وسواس گونه را از سر بدر کنید و باورهای نادرست را به ذهن راه ندهید. در آن صورت است که با آهن ربای ذهنی خود ، خوشبختی و آسایش و آرامش و تندرستی و نشاط را به سوی خود جذب خواهید کرد.




به یاد داشته باشیم


جریان افکارتان را عوض کنید تا زندگی تان تغییر یابد زیرا زندگی هر کس تابعی از نحوه تخیل و تفکر اوست

[Isengard]

افراد بی اراده ، با هر میزان هوش و استعداد ، امکان استفاده از فرصتهای مناسب را در خود نمی یابند و اغلب بدلیل همین ضعف روانی ، موقعیتهای ارزشمند زندگی خود را از دست می دهند و بقولی اگر شانس هم به روی ایشان بخندد ، آنها بدان بی اعتنا خواهند ماند.
در ارتباطات و برخوردهای خود با مردم مهر و عشق آنان را در دل بنشانید و خیر ایشان را بخواهید تا آنها نیز چنان نظری نسبت به شما داشته باشند. روح خود را از حقایق جاوید زندگی سرشار سازید ، تا آنگاه به وضوح دریابید که چگونه گلباران حیات شما ، آغاز خواهد شد و شکوفائی و بالندگی پیدا خواهید کرد و در شوره زار ذهنیات چگونه گلها و سبزه ها ، سر از خاک تیره اندیشه تان بر خواهد آورد.

[Isengard]

شبها پیش از خوابیدن ، هر آرزوئی که در دل دارید پیش دیده تصویر کنید و با همان اندیشه به خواب بروید و با همان فکر از خواب بیدار شوید و شادی و امید را هرگز از خود دور نسازید تا بتوانید شاهد موفقیت را در آغوش بکشید. عشق به زندگی هر چه را بخواهید در دسترستان قرار خواهد داد. فردای هر کس با اندیشه امروز او ساخته خواهد شد.

[Isengard]

اگر راه حلی می جوئید به عقل و خرد نهفته در ذات خود رجوع کنید و آنچه خود دارید از دیگران تمنا نکنید. هر کس می داند که در این قبیل مواقع می بایست ابتدا چرخش تند افکار را آرام سازد و چه بسا با همین آرامش اندیشه ، به راه حل درستی نیز برسد.
خواست قلبی ، همان هدف زندگی ماست که شیرینی و زیبائی حیات را در نظرمان صد چندان می سازد و به زندگیمان مفهوم می بخشد. هر قدر از اجرای خواست خود توقع ثمره و نتیجه بیشتر و بهتری داشته باشیم ، به همان میزان خواست و اراده ما ، از قدرت زیادتری برخوردار می شود. در آنجائی که فکر ترقی و توسعه و پیشرفت و کمال وجود نداشته باشد ، طبعا " عمل و تحرکی نیز وجود نخواهد داشت " .

[Isengard]

این موضوع را هرگز از یاد نبرید که اگر به کارتان ایمان دارید لزومی ندارد که در آن باره با دیگران به بحث و گفتگو بپردازید و احیانا دچار تردید رای شوید. هنگامی که از دیگری نظرخواهی می کنید این به مفهوم آن است که خود در آن باره مردد و دودل هستید و اگر بهمین حالت با ضمیر باطن خود گفتگو کنید طبعا نتیجه مثبتی بدست نخواهید آورد.
فراموش نکنید که ایمان بشر کارهای شگرف و خارق العاده ای انجام داده است. در آن موقعیت که دچار نومیدی شده اید می توانید بخود بگوئید : "ایمانت تو را نجات می دهد. هر کس نان قلب خود را می خورد." این را یقین بدانید که آرزوها و هدفها و ایده های شما هر چند که بچشم نمی آیند اما واقعیت دارند.

[Isengard]

هنگامی که سر بزیر می افکنید و به پائین می نگرید جز گل و خاک زیر پایتان چیزی نمی بینید. اما زمانی که سربلند می کنید و آسمان را نظاره می کنید جهانی زیبا و باشکوه و عظمت پیش دیده تان تصویر خواهد شد. بر همین نهج اگر به خود بگوئید : "من قدرت انجام این کار را ندارم و یا این لقمه برای دهان من بزرگ است " یقین بدانید که ترس و تشویش و شکست را بر خود مسلط ساخته اید.






ترس برپایه اعتقادات و باورهای نادرست قرار دارد و فاقد تکیه گاه و پایگاهی محکم و اساسی در ذهن است ، و اینکه با ذهنیتی که پیدا می کنید موضوعات و شرایط خارجی می تواند بر شما لطمه وارد آورد. ترس نبایستی بتواند شما را تحت سلطه خود بگیرد ، چون پدیده ای را که پایه و اساسی ندارد ، بسهولت می توان وادار به گریز ساخت و آن را از ذهن بیرون نمود. ترس هیچ مفهومی ندارد و تاثیرات آن زودگذر است و بیشتر بر پایه تخیلات قرار دارد. تنها همین حقیقت را به ذهن راه دهید که ، این اندیشه آدمی است که می تواند بر او تاثیر بگذارد و بنابراین قلمرو اندیشه را می بایست از هر احساس ناخوشایند و ترس و تردید و تزلزل پاک و مصفا نمود.

[Isengard]

هر کس دنیا را از چشم خود می بیند و سادتر آنکه هر کس می تواند دنیای خود و اطرافیانش را به میل خود بسازد. در واقع دنیائی که شما در آن زندگی می کنید ، دنیائی است ذهنی و ساخته و پرداخته اندیشه و احساس و باورها و برداشتها شما. در حقیقت ، با هر کسی که ملاقات می کنید و هر رویداد و هر اتفاقی بصورت اندیشه ای در می آید و در ذهنتان جایگیر می شود.

نحوه مقابله با زندگی و مسائل و مشکلات آن بستگی به طرز اعتقادات و چگونگی باورهای شما به زندگی دارد. اگر شناخت شما از زندگی و دنیا نادرست و سهودآلود باشد ، یقین بدانید آدم خوشبختی نخواهید بود. اما اگر زندگی را با بینش صحیح می نگرید و اگر ایده ها و افکارتان درست و منطقی و معقولانه است ، یقینا خواهید توانست بر واکنشهای عاطفی و هیجانات خود مسلط شوید و به آرامشی باطنی دست یابید. خوشبختی را می بایست صمیمانه از ته قلب آرزو کرد.

[Isengard]

شما در وجودتان قدرت بیکرانی دارید که با هر رویداد غیرمترقبه ای می تواند به مقابله برخیزد. شما برای پیروز شدن و موفقیت یافتن بدنیا آمده اید نه طعم شکست را چشیدن. هر کس تجربه کرده است که به انجام رساندن وظیفه ای شاق و دشوار چه لذتی بهمراه می آورد. پس با مشکل زندگی خود با سلاح حقیقت به پیکار برخیزید و در آن حال به خود بگوئید : " من فاتح و پیروز هستم و حتما موفق خواهم شد! " عقل و درایت لایتناهی راه حل مشکل را به شما نشان خواهد داد. پس تمام احساسات و افکار منفی را تحت تسلط خود در آورید و آنها را منکوب سازید.


اگر کسی نتواند خود را عوض بکند ، انتظار عوض شدن دیگران را هم نباید داشته باشد. این حقیقت مفهومی دو گانه دارد : توقع دارید مردم درباره شما چگونه فکر کنند؟ این کار ساده است خود را بجای آنها بگذارید تا دریابید دیدگاهشان از شما چیست. خلاصه هر احساسی نسبت به دیگران داشته باشید ، آنها نیز همان احساس را نسبت به شما خواهند داشت. این اصل طلائی ، پایه و اساس روابط و مناسبات افراد را با هم تشکیل می دهد.

[Isengard]

هر کس پیکری دارد اما پیکر او سایه و بازتاب روح اوست که از خود هیچ قدرتی و اختیار و ابتکار و اراده ای ندارد. فاقد هوش و درایت است ، چون یکپارچه تابع اوامر و دستورهای صاحب خویش است. پیکر خود را بسان صفحه بزرگی مجسم کنید که بر روی آن هیجانات و اعتقادات خود را ضبط کرده اید. بعنوان یک صفحه ، هر چه به آن بدهید بر روی خود ضبط می کند و در آن دخل و تصرفی نمی نماید. حال این بر خود شماست که در آن صفحه یک آهنگ خوش و یا آه و ناله و یا نوحه یاس ضبط کنید.





خداوند به سه طريق به دعاها جواب مي دهد:
او مي گويد آري و آنچه مي خواهي به تو مي دهد...
او ميگويد نه و چيز بهتري به تو مي دهد...
او مي گويد صبر كن و بهترين را به تو مي دهد...

[Isengard]

قشنگ این داستانو بخون.............



یه جوونی تو بنی اسرائیل بیست سال اهل طاعت و بندگی بود، شیطون دلشو برگردوند. بهش گفت چه خبرته؟ جوونه بیست سال معصیت کرد بعد از اون وسوسه اومد جلو آینه خودشو نگاه کرد دید موی سرو صورتش کم کم داره سفید میشه.






گفت خدایا بیست سال طاعت کردم، بیست سال هم معصیتتو انجام دادم. رومم نمیشه بهت بگم دوباره منو قبول می کنی یا نه؟ با این آلودگی هایی که داشتم با این گند کاریایی که کردم بازم دستمو می گیری؟چه مهربونی ای خدا!




خطاب رسید، ندایی به گوش این بنده آلوده اومد.بنده من! «أحبَبتَنا فأحبَبناکَ» با ما دوستی کردی ما هم باهات دوستی کردیم. «تَرَکتَنا فتَرَکناک» مارو ترک کردی ما هم ترکت کردیم. اما «عَصَیتَنا فأمهَلناکَ» وقتی گناه میکردی ما مهلتت دادیم، عذابت نکردیم، زمینت نزدیم، به بلا دچارت نکردیم. «فإ رَجَعتَ إلَینا قَبِلناکَ» حالا اگه برگردی ما قبولت می کنیم. ما به گذشتت نگاه نمی کنیم.


الهی العفو