Geek
6th January 2010, 04:52 PM
رابرت دنیرو(Robert De Niro) در 17 اوت سال ۱۹۴۳ در نیویورک از پدر و مادری هنرمند متولد شد.
پدرش شاعر، مجسمهساز و نقاش بود و مادرش ويرجينيا آدميرال نيز يک نقاش بود که مدت کوتاهی پس از تولد بابی از پدر او جدا شد. او در ايتاليای کوچک نيويورک برانکس بزرگ شد. وي به خاطر خجالتی بودن و جثه کوچکش به Bobby Milk معروف بود.
در 10 سالگی اولين نقشش را در تئاتری در نقش شير در جادوگر اوز بازی کرد ولی بعدا برای پيوستن به يک گروه خيابانی، تئاتر را کنار گذاشت. در 16 سالگی بازی در نمايش خرس اثر چخوف، او را به دنيای بازيگری برگرداند تا او اولين چک دستمزدش را به عنوان بازيگر دريافت کند.
بابی پس از آموزشهاي لازم، کار حرفهای خود را در زمينه بازيگری به طور نامنظم در برادوی و بعضا تبليغات تجاری برای تلوزيون آغاز كرد. اولين نقش او در فيلم سه اتاق در منهتن در سال 1965 بود که به عنوان سياهی لشگر و به عنوان مشتری رستوران در يکی از سکانسهای فيلم ظاهر شد و در همان سال موفق به دريافت پيشنهاد بازی در يک نقش کوچک در فيلم ميهمانی عروسی شد.
آشانايي او با يکی از دستياران برايان دی پالما برای او شانسی بود برای گرفتن اولين نقش اصلی در فيلم تبريکات محصول سال 1968 که با شکست همراه بود.
اولين موفقيت بابی در برابر دوربين با فيلم Bloody Mama در سال 1970 به دست آمد. اين فيلم درهای ورود بابی را به هاليود گشود و او توانست به بزرگترين مرکز فيلمسازی جهان وارد شود.
موفقيت بزرگ بعدی دنيرو هنگامی بود که فرانسيس فورد کاپولا او را برای نقش دون کورلئونه جوان در فيلم پدرخوانده 2 محصول 1974 انتخاب کرد. ارائه شخصيتی چند لايه در اين فیلم با آن لهجه قوی و شیرین سیسیلی که نتیجه ساعتها تمرین و مطالعه بود منجر به دریافت اولین جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش دوم شد.
بابی برای اجرای نقشی در یکی از فیلمهای ساخته اسکورسیزی که به یکی از بهترین فیلمهای رابرت دنیرو تبديل شد، روزهای زيادي را در تاکسیها در نیویورک مینشست و رفتارهای رانندگان تاکسی را تماشا میکرد تا خود او در سال 1976 نقش ترویس بیکل را در فیلم راننده تاکسی ایفا کند.
فیلم بعدی او که از شاهکارهای مارتین اسکورسیزی میباشد در سال 1980 ساخته شد و اولین جایزه اسکار بازیگر نقش اول را برای او به همراه آورد. گاو خشمگین که بابی در نقش جیک لا موتا، یک مشتنزن وزن متوسط که بسیار قوی ولی احساسی و بسیار متزلزل میباشد.
بازی دنیرو بسیار روان و ساده و درعین حال قوی است. این سادگی در ارائه نقش باعث شده است که بسیاری از تماشگران او را در برابر هنرپیشگانی مثل آل پاچینو، برد پیت و دیگران هنرپیشهای معمولی تصور کنند.
بخشي از آثار هنري رابرت دنيرو:
سه اتاق در منهتن (ژانپير ملويل - 1965)
تبريكات (برايان ديپالما- 1968)
جشن عروسي (برايان ديپالما، جانشيد- 1969)
سلام مادر (برايان ديپالما- 1970)
مادر تمام عيار (راجر كورمن- 1970)
خيابانهاي پايينشهر (مارتين اسكورسيزي 1973)
پدرخوانده 2 (فرانسيس فورد كاپولا- 1974)
راننده تاكسي (مارتين اسكورسيزي 1976)
نيويورك، نيويورك (مارتين اسكورسيزي- 1977)
شكارچي گوزن (مايكل جيمينو- 1978)
گاو خشمگين (مارتين اسكورسيزي- 1980)
روزي روزگاري در آمريكا (سرجيو لئونه- 1984)
چاقوي ضامندار (ديويد.هيو.جونز- 1989)
رفقاي خوب (مارتين اسكورسيزي- 1990)
تنگه وحشت (مارتين اسكورسيزي- 1991)
داستان برانكسي (رابرت دنيرو- 1993)
فرانكشتاين (كنت برانا- 1994)
كازينو (مارتين اسكورسيزي - 1995)
مخمصه (مايكلمان- 1996)
آرزوهاي بزرگ (آلفونسو كورئون- 1998)
رانين (جان فرانكن هايمر- 1998)
ماجراهاي راكي و بولونيكل (دس مكآنو- 2000)
مردان افتخار (جورج تيلمن جرارد- 2000)
پانزده دقيقه (جان هرتزفيلد- 2001)
زمان نمايش (تامدي - 2002)
موهبت الهي (نيك هالم- 2004)
افسانه كوسه (بيپ برگران، ويكي جانسون- 2004)
پل سن لوئيس ري (مگ گوسكان- 2004)
پنهان كن و بجوي (جان پولسون- 2005)
چوپان خوب (رابرت دنيرو- 2006)
يكشنبه شب دوست داشتني (جاناتان گلازر- 2006)
كشتن عادلانه (۲۰۰۸)
پدرش شاعر، مجسمهساز و نقاش بود و مادرش ويرجينيا آدميرال نيز يک نقاش بود که مدت کوتاهی پس از تولد بابی از پدر او جدا شد. او در ايتاليای کوچک نيويورک برانکس بزرگ شد. وي به خاطر خجالتی بودن و جثه کوچکش به Bobby Milk معروف بود.
در 10 سالگی اولين نقشش را در تئاتری در نقش شير در جادوگر اوز بازی کرد ولی بعدا برای پيوستن به يک گروه خيابانی، تئاتر را کنار گذاشت. در 16 سالگی بازی در نمايش خرس اثر چخوف، او را به دنيای بازيگری برگرداند تا او اولين چک دستمزدش را به عنوان بازيگر دريافت کند.
بابی پس از آموزشهاي لازم، کار حرفهای خود را در زمينه بازيگری به طور نامنظم در برادوی و بعضا تبليغات تجاری برای تلوزيون آغاز كرد. اولين نقش او در فيلم سه اتاق در منهتن در سال 1965 بود که به عنوان سياهی لشگر و به عنوان مشتری رستوران در يکی از سکانسهای فيلم ظاهر شد و در همان سال موفق به دريافت پيشنهاد بازی در يک نقش کوچک در فيلم ميهمانی عروسی شد.
آشانايي او با يکی از دستياران برايان دی پالما برای او شانسی بود برای گرفتن اولين نقش اصلی در فيلم تبريکات محصول سال 1968 که با شکست همراه بود.
اولين موفقيت بابی در برابر دوربين با فيلم Bloody Mama در سال 1970 به دست آمد. اين فيلم درهای ورود بابی را به هاليود گشود و او توانست به بزرگترين مرکز فيلمسازی جهان وارد شود.
موفقيت بزرگ بعدی دنيرو هنگامی بود که فرانسيس فورد کاپولا او را برای نقش دون کورلئونه جوان در فيلم پدرخوانده 2 محصول 1974 انتخاب کرد. ارائه شخصيتی چند لايه در اين فیلم با آن لهجه قوی و شیرین سیسیلی که نتیجه ساعتها تمرین و مطالعه بود منجر به دریافت اولین جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش دوم شد.
بابی برای اجرای نقشی در یکی از فیلمهای ساخته اسکورسیزی که به یکی از بهترین فیلمهای رابرت دنیرو تبديل شد، روزهای زيادي را در تاکسیها در نیویورک مینشست و رفتارهای رانندگان تاکسی را تماشا میکرد تا خود او در سال 1976 نقش ترویس بیکل را در فیلم راننده تاکسی ایفا کند.
فیلم بعدی او که از شاهکارهای مارتین اسکورسیزی میباشد در سال 1980 ساخته شد و اولین جایزه اسکار بازیگر نقش اول را برای او به همراه آورد. گاو خشمگین که بابی در نقش جیک لا موتا، یک مشتنزن وزن متوسط که بسیار قوی ولی احساسی و بسیار متزلزل میباشد.
بازی دنیرو بسیار روان و ساده و درعین حال قوی است. این سادگی در ارائه نقش باعث شده است که بسیاری از تماشگران او را در برابر هنرپیشگانی مثل آل پاچینو، برد پیت و دیگران هنرپیشهای معمولی تصور کنند.
بخشي از آثار هنري رابرت دنيرو:
سه اتاق در منهتن (ژانپير ملويل - 1965)
تبريكات (برايان ديپالما- 1968)
جشن عروسي (برايان ديپالما، جانشيد- 1969)
سلام مادر (برايان ديپالما- 1970)
مادر تمام عيار (راجر كورمن- 1970)
خيابانهاي پايينشهر (مارتين اسكورسيزي 1973)
پدرخوانده 2 (فرانسيس فورد كاپولا- 1974)
راننده تاكسي (مارتين اسكورسيزي 1976)
نيويورك، نيويورك (مارتين اسكورسيزي- 1977)
شكارچي گوزن (مايكل جيمينو- 1978)
گاو خشمگين (مارتين اسكورسيزي- 1980)
روزي روزگاري در آمريكا (سرجيو لئونه- 1984)
چاقوي ضامندار (ديويد.هيو.جونز- 1989)
رفقاي خوب (مارتين اسكورسيزي- 1990)
تنگه وحشت (مارتين اسكورسيزي- 1991)
داستان برانكسي (رابرت دنيرو- 1993)
فرانكشتاين (كنت برانا- 1994)
كازينو (مارتين اسكورسيزي - 1995)
مخمصه (مايكلمان- 1996)
آرزوهاي بزرگ (آلفونسو كورئون- 1998)
رانين (جان فرانكن هايمر- 1998)
ماجراهاي راكي و بولونيكل (دس مكآنو- 2000)
مردان افتخار (جورج تيلمن جرارد- 2000)
پانزده دقيقه (جان هرتزفيلد- 2001)
زمان نمايش (تامدي - 2002)
موهبت الهي (نيك هالم- 2004)
افسانه كوسه (بيپ برگران، ويكي جانسون- 2004)
پل سن لوئيس ري (مگ گوسكان- 2004)
پنهان كن و بجوي (جان پولسون- 2005)
چوپان خوب (رابرت دنيرو- 2006)
يكشنبه شب دوست داشتني (جاناتان گلازر- 2006)
كشتن عادلانه (۲۰۰۸)