آبجی
5th January 2010, 01:31 PM
مسجد Sanki Yedim که در نزدیکی شهر استانبول ترکیه قراردارد، بدون شک یکی از عجیبترین مساجد دنیاست.
نهتنها بنای منحصربفرد این مسجد که تنها دیوارهای کوتاه در دل دشت و دو مناره بلند دارد و فاقد سقف است، بلکه اسم آن هم به معنای «فرض میکنم که خوردهام»، که ریشه تاریخی دارد، آن را جالبتر کردهاست.
در کتاب معتبر و مشهور «روایتهایی از تاریخ عثمانی» نوشته «گرکان محمد علی» آمدهاست که یک مسجد در منطقه فاتح استانبول وجود دارد که نام آن Sanki Yedim به معنی «فرض میکنم که خوردهام»، قرار دارد. زمان ساخت این مسجد به قرن پانزدهم مربوط میشود. فردی به نام "خیرالدین افندی" بانی ساخت این مسجد مردی مومن بود. وی هنگامی که برای خرید به بازار رفت، و قصد خرید مواد خوراکی که به آنها علاقمند بود را داشت، پولی را که برای خرید آنها پرداخت کرد حساب کرد و به نظرش مقدار زیادی بود پس با خود فکر کرد که آن را پسانداز کند و برای متقاعد کردن خودش گفت: «فرض میکنم که خوردهام» وی هرگاه که به خرید میرفت همین کار را تکرار میکرد تا ماهها و سالها گذشت و پول پسانداز وی به اندازهای رسید که توانست با آن یک مسجد کوچک بسازد.
http://www.fardanews.com/files/fa/news/1388/9/30/43569_822.jpg
از آنجا که وی فرد ثروتمندی نبود مردم شهر از او چگونگی ساخت مسجد را جویا شدند و او در پاسخ گفت که هنگام خرید مواد خوراکی با خود میگفتم که «فرض میکنم که خوردهام». از آن زمان مردم این مسجد را Sanki Yedim نامیدند.
http://www.fardanews.com/files/fa/news/1388/9/30/43572_431.jpg
نهتنها بنای منحصربفرد این مسجد که تنها دیوارهای کوتاه در دل دشت و دو مناره بلند دارد و فاقد سقف است، بلکه اسم آن هم به معنای «فرض میکنم که خوردهام»، که ریشه تاریخی دارد، آن را جالبتر کردهاست.
در کتاب معتبر و مشهور «روایتهایی از تاریخ عثمانی» نوشته «گرکان محمد علی» آمدهاست که یک مسجد در منطقه فاتح استانبول وجود دارد که نام آن Sanki Yedim به معنی «فرض میکنم که خوردهام»، قرار دارد. زمان ساخت این مسجد به قرن پانزدهم مربوط میشود. فردی به نام "خیرالدین افندی" بانی ساخت این مسجد مردی مومن بود. وی هنگامی که برای خرید به بازار رفت، و قصد خرید مواد خوراکی که به آنها علاقمند بود را داشت، پولی را که برای خرید آنها پرداخت کرد حساب کرد و به نظرش مقدار زیادی بود پس با خود فکر کرد که آن را پسانداز کند و برای متقاعد کردن خودش گفت: «فرض میکنم که خوردهام» وی هرگاه که به خرید میرفت همین کار را تکرار میکرد تا ماهها و سالها گذشت و پول پسانداز وی به اندازهای رسید که توانست با آن یک مسجد کوچک بسازد.
http://www.fardanews.com/files/fa/news/1388/9/30/43569_822.jpg
از آنجا که وی فرد ثروتمندی نبود مردم شهر از او چگونگی ساخت مسجد را جویا شدند و او در پاسخ گفت که هنگام خرید مواد خوراکی با خود میگفتم که «فرض میکنم که خوردهام». از آن زمان مردم این مسجد را Sanki Yedim نامیدند.
http://www.fardanews.com/files/fa/news/1388/9/30/43572_431.jpg