PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عاشقانه ها



s@ba
1st January 2010, 02:58 PM
خداحافظ ... (http://www.persianv.com/asheghaneha/080385.php)


خداحافظ ...
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن
ببين هم گريه هام از عشق .چه زندوني برام ساختن
خداحافظ گل پونه .گل تنهاي بي خونه
لالايي ها ديگه خوابي به چشمونم نمي شونه
يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند
يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند
تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهايي داره مي باره از هر سو
خداحافظ گل مريم .گل مظلوم پر دردم
نشد با اين تن زخمي به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از اين فصل سكوت و شب غم بارونو بردارم
نمي دوني چه دلتنگم از اين خواب زمستوني
تو كه بيدار بيداري بگو از شب چي مي دوني
تو اين روياي سر دم گم .خداحافظ گل گندم
تو هم بازيچه اي بودي . تو دست سرد اين مردم
خداحافظ گل پونه . كه باروني نمي توني
...طلسم بغضو برداره .از اين پاييز ديوونه خداحافظ .....!

خداحافظ همين حالا، همين حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام
خداحافظ کمی غمگين، به ياد اون همه ترديد
به ياد آسمونی که منو از چشم تو ميديد
اگه گفتم خداحافظ نه اينکه رفتنت ساده اس
نه اينکه ميشه باور کرد دوباره آخر جاده اس
خداحافظ واسه اينکه نبندی دل به رؤيا ها
بدونی بی تو و با تو، همينه رسم اين دنيا
خداحافظ خداحافظ
همين حالا
خداحافظ

s@ba
1st January 2010, 02:59 PM
برو! وقت رفتنه ! (http://www.persianv.com/asheghaneha/080024.php)


برو! وقت رفتنه !
نازنینم
سرانجام سهم تو رفتن شد و سهم من ماندن !
سهم من از عشق
چیزی بیشتر از رویایی دل انگیز و شیرین نبود
ولی حالا به همین رویای شیرین قانعم !
برو و نگذار نگاه سرد و بی مهرت حلاوت این رویا را
به تلخی بدل کند . . .
به همین رویای شیرین قانعم !
به رویایی که که با گذراندن آن از ذهن و قلب
عطری دل انگیز تمام وجودم را پر می کند !
آرامشی عجیب در درونم موج میزند !
عزیز دل
یاد تو را به آن روز که اولین بار دیدمت خلاصه می کنم
و روزهای تنهایی و بی مهری را خط میزنم
تا همچنان در ذهنم نجیب و مغرور جلوه کنی
همان طوری که همیشه بودی و هستی و خواهی بود
نمی خواهم برایت از تنهایی هایم بگویم . . .
از چشمان همیشه منتظرم . . .
از بی قراری هایم . . .
از گریه های شبانه ام درکنج عزلت و غم . . .
نمی خواهم بگویم که اینها بهای عشق است
دریغا که عشق من در باورت نگنجید
و شکوفه های محبت در قلبت جوانه نزد

s@ba
1st January 2010, 03:01 PM
با من ا ز آسمان بگو ...


با من از ....
با من ا ز آسمان بگو ...
از آسمانی که ابر ها را به مهمانی عشق دعوت
می کند , تا قطره قطره وجودش را به زمین ببخشد.
با من از خورشید بگو ...
از خورشیدی که هر روز با نورو گرمایش سپیده
صبح را به تصویر می کشد , و زندگی را به تمام گلها
نوید می دهد.
با من از ماه بگو ...
از ماهی که زیباترین ترانه ها را در شب های مهتابی
در کوچه پس کوچه های عاشقی زمزمه می کند و ستاره ها
را به مهمانی شب فرا می خواند.

s@ba
1st January 2010, 03:01 PM
اما شاید .....

تو تنها کسی هستی که نوشته هایم را به اجبار نمی خوانی
و هیچ گاه دست های تهی ام را به به رخم نمی کشی.
صورتم را نمی بینی تا از دیدن چشم های نمدارم دلزده شوی و پاهایم
را که از دویدن در پی محبت بی جان شده اند به تمسخر نمی گیری.
اما شاید...اما شاید تو هم مثل تمام آنهایی
که با زبان گرمشان سردی قلب های زمستانی شان
را پنهان کرده اند , همرنگ سنگین ترین دل
دنیا شده باشی و پشت نگاهی مهربان پنهان.

s@ba
1st January 2010, 03:03 PM
شوق پرواز...

حس بودن و ماندنت به من شوق زیستن می دهد ,
شوق پرواز و به اوج رسیدن.
عطر نفس هایت بوی خوش گلهای بهاری
را برایم به ارمغان می آورد و من دوست دارم
در کنار تو تا س÷یده دم بیدار بمانم و
آنقدر با تو حرف بزنم که نقش تو در
دیدگانم و و صدایت در قلبم جاودانه شود.
تو مرحم دل درد مندم هستی....

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد