SysT3M
9th October 2008, 09:19 PM
1- تا فراموش نشده، بگذاريد همين ابتدا چيزي يادتان بدهم كه در انتهاي كار به دردتان بخورد. فيلم
گربه آوازهخوان را ديدهايد؟ در اين فيلم قطعه آوازي وجود دارد كه قسمتهايي از آن چنين است:
گل پسر داريم هيچ كي نداره / تاج سر داريم هيچكي نداره
تموم گربهها بياييد تماشا / بگيد صد آفرين هزارماشاءا...
2- چون طرز تهيه مدرسه غيرانتفاعي در دورههاي مختلف ابتدايي، راهنمايي و متوسطه متفاوت است، لذا فعلاً به طرز تهيه يك دبيرستان و پيشدانشگاهي خوب اكتفا ميكنيم.
3- مواد لازم: پول كافي، يك ساختمان كه اتاق به اندازه كافي داشته باشد (حالا اگر ساختمان قبلاً مسكوني بوده و با هيچ استاندارد فضاي آموزشي مطابقت ندارد، مهم نيست)، شرط معدل بالاي 19، گذاشتن هفتخوان رستم براي گزينش و پذيرش دانشآموز، اخذ شهريه رسمي و غيررسمي و كمكهاي مردمي و هرچه به پول ختم ميشود، به كار گرفتن چند دبير رسمي و معروف با هزينههاي آنچناني، اجراي طرح و برنامههاي مختلف و به پيوست آن ارائه آمار و نمودارهاي موفقيت (حال اين برنامهها از كجا درميآيد و طبق كدام معيارهاي علمي است، به كسي مربوط نيست)، كار كشيدن از دانشآموز (هرچه بيشتر كار بكشي معروفتر ميشوي، بالاخره براي والدين هم 20 گرفتن فرزندشان مهم است نه روش كار)، كمي تا قسمتي هم ارتباط و وابستگي به مقامي و مسئولي و خلاصه كسي كه كارهاي باشد.
4- روش تهيه:
اول بايد آنقدر از خودتان تعريف كنيد و آنقدر براي خودتان مايه بگذاريد كه كسي در هنر و مهارت و كارداني شما شكي نداشته باشد و حتي وقتي پولي هم ميدهد احساس كند كه باز هم بدهكار است.
دوم قانع كردن مردم براي اين كه بدانند آموزش چيزي است كه فقط شما بلديد و بقيه ولمعطل هستند! تنها جايي كه دانشآموزان عزيز و معدل بالاي 19 ميتوانند در آن مدارج ترقي را طي كنند، همين مدرسه است و بس. البته اگر مدارس اقماري و وابسته داريد، بايد جايي هم براي آنها باز كنيد. براي مردم ثابت كنيد كه مدارس اقماري هم از خودتان هستند و اگرچه فرعياند، اما فرق چنداني با اصل ندارند.
سوم يك برنامه منظم در پيش بگيريد. آزمونهاي منظم، ساعات درسي منظم، شرايط اخراج منظم، پول گرفتن منظم و خلاصه يك مدرسه منظم.
چهارم كنترل و نظارت دقيق بر فعاليت دانشآموزان است. اجازه ندهيد جيكشان درآيد، چشمش كور؛ نميخواست درس بخواند، اين مدرسه نميآمد. حالا در آموزش و پرورش دنيا يك چيزهايي درباره انگيزههاي دروني، مهارتهاي زندگي، خلاقيت، ارتباط آموختههاي درسي با زندگي، فراشناخت و غيره ميگويند، براي خودشان ميگويند، به ما چه! ما همين را بلديم كه دانشآموز را با زور - البته زور محترمانه و گاه غيرمحترمانه - وادار كنيم درسش را بخواند، بالاخره پدر و مادرش براي همين او را دست ما سپردهاند.
پنجم شركت دادن دانشآموزان در انواع و اقسام آزمونهاي علمي و المپيادها است تا با كسب نتايج موفقيتآميز ثابت كنيم كه چقدر خوب كار كردهايم.
5- آموزش و پرورش كه كاري به كارتان ندارد، نه حمايت علمي ميكند و نه حمايت غيرعلمي. ادارات آموزش و پرورش بعد از مدتي شما را تافته جدابافته تلقي كرده و تا حدودي فاصله خواهند گرفت. تازه شايد لازم باشد شما گاهي كمكي هم به آموزش و پرورش بكنيد. بنابراين از هيچ چيز نترسيد. سفت و محكم بايستيد. اگر اوليا به شرايط شما اعتراض كردند، بگوييد همين است كه است، خوشتان نميآيد خداحافظ، اگر دانشآموزي عليرغم تلاشهاي آموزشي شما عرضه نداشت و افت كرد، خيلي راحت عذرش را بخواهيد، اگر مشكل مالي پيدا كرديد، غصه نخوريد اولياء كه هستند و...
6- در پايان كار، طبق توصيه اول شما هم بخوانيد:
مدرسه عالي داريم هيچ كي نداره، نتايج خوب خوب داريم هيچ كي نداره
تموم دنيا بياييد تماشا، بگيد صد آفرين، هزار ماشاءا...
7- نتيجه اخلاقي: خيلي خوب است كه آدم خودش كارش را تأييد كند و از كارش خوشش بيايد. خودگويي و خودخندي، عجب مرد هنرمندي! توصيه ميشود مدارس دنيا بيايند از مدارس خوب ما الگوبرداري كنند.
__________________
اگر سخن چون نقره است ، خاموشي چون زر پر بهاست !!!
-------------------------------------------------------
آمديم بمونيم ، اگر بگذارند !!!
گربه آوازهخوان را ديدهايد؟ در اين فيلم قطعه آوازي وجود دارد كه قسمتهايي از آن چنين است:
گل پسر داريم هيچ كي نداره / تاج سر داريم هيچكي نداره
تموم گربهها بياييد تماشا / بگيد صد آفرين هزارماشاءا...
2- چون طرز تهيه مدرسه غيرانتفاعي در دورههاي مختلف ابتدايي، راهنمايي و متوسطه متفاوت است، لذا فعلاً به طرز تهيه يك دبيرستان و پيشدانشگاهي خوب اكتفا ميكنيم.
3- مواد لازم: پول كافي، يك ساختمان كه اتاق به اندازه كافي داشته باشد (حالا اگر ساختمان قبلاً مسكوني بوده و با هيچ استاندارد فضاي آموزشي مطابقت ندارد، مهم نيست)، شرط معدل بالاي 19، گذاشتن هفتخوان رستم براي گزينش و پذيرش دانشآموز، اخذ شهريه رسمي و غيررسمي و كمكهاي مردمي و هرچه به پول ختم ميشود، به كار گرفتن چند دبير رسمي و معروف با هزينههاي آنچناني، اجراي طرح و برنامههاي مختلف و به پيوست آن ارائه آمار و نمودارهاي موفقيت (حال اين برنامهها از كجا درميآيد و طبق كدام معيارهاي علمي است، به كسي مربوط نيست)، كار كشيدن از دانشآموز (هرچه بيشتر كار بكشي معروفتر ميشوي، بالاخره براي والدين هم 20 گرفتن فرزندشان مهم است نه روش كار)، كمي تا قسمتي هم ارتباط و وابستگي به مقامي و مسئولي و خلاصه كسي كه كارهاي باشد.
4- روش تهيه:
اول بايد آنقدر از خودتان تعريف كنيد و آنقدر براي خودتان مايه بگذاريد كه كسي در هنر و مهارت و كارداني شما شكي نداشته باشد و حتي وقتي پولي هم ميدهد احساس كند كه باز هم بدهكار است.
دوم قانع كردن مردم براي اين كه بدانند آموزش چيزي است كه فقط شما بلديد و بقيه ولمعطل هستند! تنها جايي كه دانشآموزان عزيز و معدل بالاي 19 ميتوانند در آن مدارج ترقي را طي كنند، همين مدرسه است و بس. البته اگر مدارس اقماري و وابسته داريد، بايد جايي هم براي آنها باز كنيد. براي مردم ثابت كنيد كه مدارس اقماري هم از خودتان هستند و اگرچه فرعياند، اما فرق چنداني با اصل ندارند.
سوم يك برنامه منظم در پيش بگيريد. آزمونهاي منظم، ساعات درسي منظم، شرايط اخراج منظم، پول گرفتن منظم و خلاصه يك مدرسه منظم.
چهارم كنترل و نظارت دقيق بر فعاليت دانشآموزان است. اجازه ندهيد جيكشان درآيد، چشمش كور؛ نميخواست درس بخواند، اين مدرسه نميآمد. حالا در آموزش و پرورش دنيا يك چيزهايي درباره انگيزههاي دروني، مهارتهاي زندگي، خلاقيت، ارتباط آموختههاي درسي با زندگي، فراشناخت و غيره ميگويند، براي خودشان ميگويند، به ما چه! ما همين را بلديم كه دانشآموز را با زور - البته زور محترمانه و گاه غيرمحترمانه - وادار كنيم درسش را بخواند، بالاخره پدر و مادرش براي همين او را دست ما سپردهاند.
پنجم شركت دادن دانشآموزان در انواع و اقسام آزمونهاي علمي و المپيادها است تا با كسب نتايج موفقيتآميز ثابت كنيم كه چقدر خوب كار كردهايم.
5- آموزش و پرورش كه كاري به كارتان ندارد، نه حمايت علمي ميكند و نه حمايت غيرعلمي. ادارات آموزش و پرورش بعد از مدتي شما را تافته جدابافته تلقي كرده و تا حدودي فاصله خواهند گرفت. تازه شايد لازم باشد شما گاهي كمكي هم به آموزش و پرورش بكنيد. بنابراين از هيچ چيز نترسيد. سفت و محكم بايستيد. اگر اوليا به شرايط شما اعتراض كردند، بگوييد همين است كه است، خوشتان نميآيد خداحافظ، اگر دانشآموزي عليرغم تلاشهاي آموزشي شما عرضه نداشت و افت كرد، خيلي راحت عذرش را بخواهيد، اگر مشكل مالي پيدا كرديد، غصه نخوريد اولياء كه هستند و...
6- در پايان كار، طبق توصيه اول شما هم بخوانيد:
مدرسه عالي داريم هيچ كي نداره، نتايج خوب خوب داريم هيچ كي نداره
تموم دنيا بياييد تماشا، بگيد صد آفرين، هزار ماشاءا...
7- نتيجه اخلاقي: خيلي خوب است كه آدم خودش كارش را تأييد كند و از كارش خوشش بيايد. خودگويي و خودخندي، عجب مرد هنرمندي! توصيه ميشود مدارس دنيا بيايند از مدارس خوب ما الگوبرداري كنند.
__________________
اگر سخن چون نقره است ، خاموشي چون زر پر بهاست !!!
-------------------------------------------------------
آمديم بمونيم ، اگر بگذارند !!!