سلوى
25th December 2009, 02:40 PM
در آیه «وَ قُلنا یـادمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ = و گفتیم اى آدم! تو و همسرت دربهشت جاى گزینید» (بقره/2، 35) و نیز اعراف/7، 19 و طه/20، 117 از بهشت آدم سخن به میان آمده است.
در اینكه مقصود از این بهشت چیست، چندین نظر وجود دارد:
1. بسیارى از مفسّران از جمله حسن بصرى، عمروبنعبید، واصلبنعطا و بسیارى از معتزله مثل جبایى، رمانى و ابناخشید، آن را بهشت موعود مىدانند؛ به این دلیل كه «الجنة» عَلَم براى بهشت موعود است.
[1] قرطبى نیز در تفسیر خود همین رأى را برگزیده است.[2]
2. به گفته ابوهاشم، آن بهشت در آسمان قرار دارد؛ ولى بهشت موعود نیست.[3]
به جبایى نیز نسبت مىدهند كه گفته است: آن بهشت در آسمان هفتم قرار داشته، دلیل آن «اِهبِطوُا» است. وى «اهباط اوّل» را از آسمان هفتم به آسمان اوّل و «اهباط دوم» را از آسمان اوّل به زمین دانستهاست.[4]
http://img.tebyan.net/big/1388/06/24725282298011012540195131773724937168208.jpg
3. در این وجه كه قوىتر و دقیقتر از وجوه دیگر است، بهشت، جنبه برزخى و مثالى داشته و داراى جوهرى نورانى است و مثالِ هرچه را در عالمِ وجود است، در خود گنجانده است؛ ولى در هر حال دو بهشت است: یكى پیش از نشئه دنیایى كه مرتبهاى از مراتب نزول است و دیگرى پس از نشئه دنیایى كه از مراتب عروج تلقّى مىشود و در پایانِ سلسله صعود قرار دارد.
صدرالمتألّهین این رأى را به قیصرى و ابنعربى نسبت داده،[5] مىگوید: این دو بهشت از حیث ماهیّت و ذات فرقى ندارند و یگانه تفاوت آنها در این است كه یكى در ابتداى سیر انسان و دیگرى در پایان سیر او قرار دارد.[6]
علاّمه طباطبایى نیز ضمن برزخى دانستن این بهشت، در تفسیر حدیثى كه بهشتِ آدم را در دنیا مىشناساند، مىنویسد: منظور از دنیایى بودن بهشت مزبور، بهشتِ برزخى، در مقابل بهشت جاویدان است.[7]
4. بهشت آدم از باغهاى دنیا بوده و بر روى زمین قرار داشته است و نه بهشت جاوید.
عدّهاى از جمله شیخ صدوق، طوسى و آلوسى این رأى را پذیرفتهاند.[8]
ملاّصدرا این قول را در تفسیرش به ابوالقاسم بلخى و ابومسلم اصفهانى نسبت داده، مىگوید: بعضى از اصحاب ما (شیعیان) نیز همین را گفتهاند.[9]
رشیدرضا نیز در تفسیر المنار ضمن اختیار این نظر، آن را نظریّه محقّقان اهلسنّت دانسته و به نقل از ابومنصور ماتریدى در تفسیر التأویلات، این سخن را به پیشینیان نسبت داده است.[10]
براساس روایتى از امام صادق(علیه السلام)نیز این بهشت در دنیا بوده و خورشید و ماه در آن طلوع مىكرده است.[11]
كسانىكه این بهشت را دنیایى دانستهاند و نه بهشت موعود، براى اثبات مدّعاى خویش گفتهاند: به تصریح قرآن، هركس به بهشت جاودانه وارد شود، هرگز از آن اخراج نمىگردد (حجر/15،48) و اهل سعادت در آن مخلّدند. (هود/11، 108) براى بهشتیان در استفاده از نعمتهاى آن محدودیتى نیست و نعمتهایش فناناپذیر و بىپایان است. (رعد/13، 35؛ زخرف/43، 71؛ هود/11، 108) در آن لغو و عصیانى صورت نمىگیرد. (طور/52، 23؛ واقعه/56، 25) ابلیس و اغواى او بدان راه ندارد و نفرین شده خداوند نمىتواند در آن وارد شود. برپایه حكمت الهى، بدون مكلّف شدن به تكلیف و تحمّل رنجهاى دنیایى روا نیست بندهاى در آن وارد شود. آنجا جاى آسایش و برخوردارى است و نه آزمایش و خوددارى، ودر حقیقت، نتیجه و پاداش مؤمنان است كه با اعمال شایسته خویش آنرا كسب مىكنند و پایان برنامهها است؛ در حالىكه بهشت آدم، اینگونه نبوده است.[12]
ناگفته نماند كه این ادلّه با برزخى بودن بهشت آدم(علیه السلام)منافاتى ندارند.
در سفر پیدایش تورات درباره بهشت آدم آمده است: و خداوند خدا باغى در عَدَن به طرف مشرق غرس كرد و آن آدم را كه سرشته بود، در آنجا گذاشت؛ پس خدا آدم را گرفت و او را در باغ عَدَن گذاشت تا كار او را بكند و آن را محافظت نماید؛[13] پس خداوند خدا او را از باغ عَدَن بیرون كرد تا كار زمینى را كه از آن گرفته شده بود، بكند؛ پس آدم را بیرون كرد و در سمت شرقى باغ عَدَن، فرشتگانى قرار داد تا با شمشیر آتشینى كه به دو طرف مىچرخید، راه درخت حیات را محافظت كند؛[14] بنابراین به گزارش كتاب عهدین، بهشت آدم، چنین جایى بوده است:
1. باغى در زمین؛ 2. در مكان و جاى مشخّصى به نام «شرقِ عَدَن»؛ 3. خداوند آدم(علیه السلام)را براى كار كردن و محافظت باغ عَدَن در آنجا قرار داده بود.
______________________
[1] مجمعالبیان، ج1، ص194.
[2] قرطبى، ج1، ص208.
[3] مجمعالبیان، ج1، ص194.
[4] تفسیر ملاصدرا، ج3، ص84.
[5] تفسیر ملاصدرا، ج 3، ص 81 و 82.
[6] همان، ص83.
[7] المیزان، ج1، ص135 و 139.
[8] الاعتقادات، ص91؛ التبیان، ج1، ص156؛ روحالمعانى، مج1، ج1، ص371 و 372.
[9] تفسیر ملاصدرا، ج3، ص83.
[10] المنار، ج1، ص277.
[11] الكافى، ج3، ص247؛ قمى، ج1، ص71؛ بحارالانوار، ج6، ص284ـ285 و ج11، ص161 و 162.
[12] المنار، ج1، ص277؛ تفسیرملاصدرا، ج3، ص81؛ التفسیر الكبیر، ج3، ص3.
[13] كتاب مقدّس، پیدایش 2: 8.
[14] همان، پیدایش 3: 23.
در اینكه مقصود از این بهشت چیست، چندین نظر وجود دارد:
1. بسیارى از مفسّران از جمله حسن بصرى، عمروبنعبید، واصلبنعطا و بسیارى از معتزله مثل جبایى، رمانى و ابناخشید، آن را بهشت موعود مىدانند؛ به این دلیل كه «الجنة» عَلَم براى بهشت موعود است.
[1] قرطبى نیز در تفسیر خود همین رأى را برگزیده است.[2]
2. به گفته ابوهاشم، آن بهشت در آسمان قرار دارد؛ ولى بهشت موعود نیست.[3]
به جبایى نیز نسبت مىدهند كه گفته است: آن بهشت در آسمان هفتم قرار داشته، دلیل آن «اِهبِطوُا» است. وى «اهباط اوّل» را از آسمان هفتم به آسمان اوّل و «اهباط دوم» را از آسمان اوّل به زمین دانستهاست.[4]
http://img.tebyan.net/big/1388/06/24725282298011012540195131773724937168208.jpg
3. در این وجه كه قوىتر و دقیقتر از وجوه دیگر است، بهشت، جنبه برزخى و مثالى داشته و داراى جوهرى نورانى است و مثالِ هرچه را در عالمِ وجود است، در خود گنجانده است؛ ولى در هر حال دو بهشت است: یكى پیش از نشئه دنیایى كه مرتبهاى از مراتب نزول است و دیگرى پس از نشئه دنیایى كه از مراتب عروج تلقّى مىشود و در پایانِ سلسله صعود قرار دارد.
صدرالمتألّهین این رأى را به قیصرى و ابنعربى نسبت داده،[5] مىگوید: این دو بهشت از حیث ماهیّت و ذات فرقى ندارند و یگانه تفاوت آنها در این است كه یكى در ابتداى سیر انسان و دیگرى در پایان سیر او قرار دارد.[6]
علاّمه طباطبایى نیز ضمن برزخى دانستن این بهشت، در تفسیر حدیثى كه بهشتِ آدم را در دنیا مىشناساند، مىنویسد: منظور از دنیایى بودن بهشت مزبور، بهشتِ برزخى، در مقابل بهشت جاویدان است.[7]
4. بهشت آدم از باغهاى دنیا بوده و بر روى زمین قرار داشته است و نه بهشت جاوید.
عدّهاى از جمله شیخ صدوق، طوسى و آلوسى این رأى را پذیرفتهاند.[8]
ملاّصدرا این قول را در تفسیرش به ابوالقاسم بلخى و ابومسلم اصفهانى نسبت داده، مىگوید: بعضى از اصحاب ما (شیعیان) نیز همین را گفتهاند.[9]
رشیدرضا نیز در تفسیر المنار ضمن اختیار این نظر، آن را نظریّه محقّقان اهلسنّت دانسته و به نقل از ابومنصور ماتریدى در تفسیر التأویلات، این سخن را به پیشینیان نسبت داده است.[10]
براساس روایتى از امام صادق(علیه السلام)نیز این بهشت در دنیا بوده و خورشید و ماه در آن طلوع مىكرده است.[11]
كسانىكه این بهشت را دنیایى دانستهاند و نه بهشت موعود، براى اثبات مدّعاى خویش گفتهاند: به تصریح قرآن، هركس به بهشت جاودانه وارد شود، هرگز از آن اخراج نمىگردد (حجر/15،48) و اهل سعادت در آن مخلّدند. (هود/11، 108) براى بهشتیان در استفاده از نعمتهاى آن محدودیتى نیست و نعمتهایش فناناپذیر و بىپایان است. (رعد/13، 35؛ زخرف/43، 71؛ هود/11، 108) در آن لغو و عصیانى صورت نمىگیرد. (طور/52، 23؛ واقعه/56، 25) ابلیس و اغواى او بدان راه ندارد و نفرین شده خداوند نمىتواند در آن وارد شود. برپایه حكمت الهى، بدون مكلّف شدن به تكلیف و تحمّل رنجهاى دنیایى روا نیست بندهاى در آن وارد شود. آنجا جاى آسایش و برخوردارى است و نه آزمایش و خوددارى، ودر حقیقت، نتیجه و پاداش مؤمنان است كه با اعمال شایسته خویش آنرا كسب مىكنند و پایان برنامهها است؛ در حالىكه بهشت آدم، اینگونه نبوده است.[12]
ناگفته نماند كه این ادلّه با برزخى بودن بهشت آدم(علیه السلام)منافاتى ندارند.
در سفر پیدایش تورات درباره بهشت آدم آمده است: و خداوند خدا باغى در عَدَن به طرف مشرق غرس كرد و آن آدم را كه سرشته بود، در آنجا گذاشت؛ پس خدا آدم را گرفت و او را در باغ عَدَن گذاشت تا كار او را بكند و آن را محافظت نماید؛[13] پس خداوند خدا او را از باغ عَدَن بیرون كرد تا كار زمینى را كه از آن گرفته شده بود، بكند؛ پس آدم را بیرون كرد و در سمت شرقى باغ عَدَن، فرشتگانى قرار داد تا با شمشیر آتشینى كه به دو طرف مىچرخید، راه درخت حیات را محافظت كند؛[14] بنابراین به گزارش كتاب عهدین، بهشت آدم، چنین جایى بوده است:
1. باغى در زمین؛ 2. در مكان و جاى مشخّصى به نام «شرقِ عَدَن»؛ 3. خداوند آدم(علیه السلام)را براى كار كردن و محافظت باغ عَدَن در آنجا قرار داده بود.
______________________
[1] مجمعالبیان، ج1، ص194.
[2] قرطبى، ج1، ص208.
[3] مجمعالبیان، ج1، ص194.
[4] تفسیر ملاصدرا، ج3، ص84.
[5] تفسیر ملاصدرا، ج 3، ص 81 و 82.
[6] همان، ص83.
[7] المیزان، ج1، ص135 و 139.
[8] الاعتقادات، ص91؛ التبیان، ج1، ص156؛ روحالمعانى، مج1، ج1، ص371 و 372.
[9] تفسیر ملاصدرا، ج3، ص83.
[10] المنار، ج1، ص277.
[11] الكافى، ج3، ص247؛ قمى، ج1، ص71؛ بحارالانوار، ج6، ص284ـ285 و ج11، ص161 و 162.
[12] المنار، ج1، ص277؛ تفسیرملاصدرا، ج3، ص81؛ التفسیر الكبیر، ج3، ص3.
[13] كتاب مقدّس، پیدایش 2: 8.
[14] همان، پیدایش 3: 23.