ریپورتر
30th March 2009, 04:35 PM
http://www.gigaimage.com/images/aobsdh5snxyh589wipl4.jpg
دانلود فيلم پوست موز
كارگردان : علي عطشاني
بازيگران : حميد فرخ نژاد ، بهنوش طباطبايي ، هوشنگ حريرچيان ، مهران رجبي ، كيومرث ملك مطيعي ، رضا بنفشه خواه ، محمود بنفشه خواه و ....
خلاصه داستان : داستان درباره جوان ثروتمندي به نام حميد است كه بر اثر تصادف به كما مي رود و روحش در عالم برزخ عاشق روح دختري جوان مي شود. جسمش در اين دنيا به تدريج بهبود مي يابد و از كما درمي آيد. اينك او مي خواهد دوباره به آن دنيا برگردد، اما خودكشي حرام است و قطعا او را به جهنم خواهند برد...
سي دي اول (http://rapidshare.com/files/209161647/Pooste_Moz_01.wmv)
سي دي دوم (http://rapidshare.com/files/209161850/Pooste_Moz_02.wmv)
سي دي اول (http://www.megaupload.com/?d=NLALE6WE)
سي دي دوم (http://www.megaupload.com/?d=5R50YTTM)
منبع و رمز : کد:
www.IranProud.com (http://www.IranProud.com)
منبع : سينماي حرفه اي جهان
__________________
روزی روزگاری سلطانی ضیافتی ترتیب داد که همه شاهزاده خانمهای قلمروش در آنجا بودند. یکی از نگهبانان به نام بستا، دختر سلطان را دید که قشنگترین دختر آن سرزمین بود و فوری عاشقش شد. اما یک سرباز بیچاره در مقابل دختر سلطان چه کاری از دستش بر میآد؟ یک روز ترتیبی داد که بتونه باهاش صحبت کنه و بهش گفت که نمیتونه بدون اون زندگی کنه. شاهزاده خانم که تحت تاثیر عمق احساس او قرار گرفته بود به سرباز گفت : «اگه بتونی صد شبانه روز زیر ایوون اتاق من منتظر بمونی، بعدش مال تو میشم.» و سرباز به آنجا رفت و وایستاد! یک روز، دو روز، ده روز، بیست روز ... هر شب شاهزاده خانم از پنجره اونو میدید اما سرباز عاشق هرگز از جاش تکان نخورد. بارون بارید، باد اومد، برف بارید اما اون جم نخورد. پرندهها روی سرش خرابکاری میکردن و زنبورها نیشش میزدن! پس از نود شب اون لاغر و رنگپریده شده بود؛ از درد اشک میریخت اما نمیتونست اونا رو پس بزنه. حتی دیگه نای اینو نداشت که بخوابه. شاهزاده خانم همچنان اونو تماشا میکرد ... و درست در شب نود و نهم، سرباز از جاش بلند شد، صندلیشو برداشت و از اونجا رفت!
دانلود فيلم پوست موز
كارگردان : علي عطشاني
بازيگران : حميد فرخ نژاد ، بهنوش طباطبايي ، هوشنگ حريرچيان ، مهران رجبي ، كيومرث ملك مطيعي ، رضا بنفشه خواه ، محمود بنفشه خواه و ....
خلاصه داستان : داستان درباره جوان ثروتمندي به نام حميد است كه بر اثر تصادف به كما مي رود و روحش در عالم برزخ عاشق روح دختري جوان مي شود. جسمش در اين دنيا به تدريج بهبود مي يابد و از كما درمي آيد. اينك او مي خواهد دوباره به آن دنيا برگردد، اما خودكشي حرام است و قطعا او را به جهنم خواهند برد...
سي دي اول (http://rapidshare.com/files/209161647/Pooste_Moz_01.wmv)
سي دي دوم (http://rapidshare.com/files/209161850/Pooste_Moz_02.wmv)
سي دي اول (http://www.megaupload.com/?d=NLALE6WE)
سي دي دوم (http://www.megaupload.com/?d=5R50YTTM)
منبع و رمز : کد:
www.IranProud.com (http://www.IranProud.com)
منبع : سينماي حرفه اي جهان
__________________
روزی روزگاری سلطانی ضیافتی ترتیب داد که همه شاهزاده خانمهای قلمروش در آنجا بودند. یکی از نگهبانان به نام بستا، دختر سلطان را دید که قشنگترین دختر آن سرزمین بود و فوری عاشقش شد. اما یک سرباز بیچاره در مقابل دختر سلطان چه کاری از دستش بر میآد؟ یک روز ترتیبی داد که بتونه باهاش صحبت کنه و بهش گفت که نمیتونه بدون اون زندگی کنه. شاهزاده خانم که تحت تاثیر عمق احساس او قرار گرفته بود به سرباز گفت : «اگه بتونی صد شبانه روز زیر ایوون اتاق من منتظر بمونی، بعدش مال تو میشم.» و سرباز به آنجا رفت و وایستاد! یک روز، دو روز، ده روز، بیست روز ... هر شب شاهزاده خانم از پنجره اونو میدید اما سرباز عاشق هرگز از جاش تکان نخورد. بارون بارید، باد اومد، برف بارید اما اون جم نخورد. پرندهها روی سرش خرابکاری میکردن و زنبورها نیشش میزدن! پس از نود شب اون لاغر و رنگپریده شده بود؛ از درد اشک میریخت اما نمیتونست اونا رو پس بزنه. حتی دیگه نای اینو نداشت که بخوابه. شاهزاده خانم همچنان اونو تماشا میکرد ... و درست در شب نود و نهم، سرباز از جاش بلند شد، صندلیشو برداشت و از اونجا رفت!