سلوى
17th December 2009, 09:57 PM
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/50481.jpg
چندی پیش زن 40 ساله‌ای به شعبه دوم دادسرای ناحیه31 مراجعه کرد و به طرح شکایت پرداخت. این زن وقتی در برابر بازپرس رئیسی قرار گرفت، گفت: در یک شرکت ساختمانی کار می‌کنم و به خاطر موقعیت شغلی‌ام مجبور بودم همیشه ایمیل‌هایم را چک کنم. کاربری براحتی وارد سایت خصوصی‌ام شده و توانسته بود به عکسها و فیلم‌های خانوادگی‌ام دست پیدا کند. مدتی از این موضوع نگذشته بود که با تماس‌های مرموز مردی روبه‌رو شدم که با تهدید می‌خواست در ازای پول زیاد عکسها را بازگرداند و با دادن ایمیل‌های غیراخلاقی مرا تحت فشار قرار دهد. این زن در ادامه افزود: همسرم مدت‌هاست که ایران نیست و من با 2 فرزندم تنها زندگی می‌کنیم. نمی‌دانم چه کسی دست به چنین عملی زده و به هیچکس مظنون نیستم. با ادعاهای این زن، بازپرس رئیسی دستور رسیدگی به پرونده را داد. تحقیقات در حالی ادامه داشت که ماموران امنیتی توانستند از طریق ردیابی‌های مخابراتی به پسر . (http://forum.isatice.com/-t19621.html). (http://forum.isatice.com/-t19621.html)
20 ساله‌ای برسند که مدتی با شاکی همکار بوده است. وقتی این پسر به دادسرای جرائم رایانه‌ای فراخوانده شد در برابر بازپرس پرونده لب به اعتراف باز کرد و گفت: هرگاه وارد شرکت می‌شدم، می‌دیدم که وی پای میز کامپیوتر است و با اینترنت کار می‌کند تا اینکه یک‌بار متوجه شدم عکس‌های خانوادگی‌اش را وارد فضای مجازی اینترنت کرد تا به دوستان و همکارانش نشان دهد. همین موضوع کافی بود تا دقایقی که در دفتر حضور نداشت براحتی به رمز عبورش دسترسی پیدا کرده و با برداشتن عکس‌های خصوصی‌اش وی را تهدید کنم. نیاز مالی شدیدی داشتم به همین خاطر وقتی ایمیل‌های تهدیدآمیز ارسال می‌کردم پول بسیار زیادی در ازای دادن عکسها می‌خواستم. تصور می‌کردم این یک سرقت اینترنتی است و در دنیای مجازی ماموران نمی‌توانند تبهکاران را به دام بیندازند. این پسر که هنوز باور ندارد در دام پلیس گرفتار شده، گفت: هرگز فکر نمی‌کردم پلیس بتواند در فضای سایبر متهمان را شناسایی و دستگیر کند. . (http://forum.isatice.com/-t19621.html). (http://forum.isatice.com/-t19621.html). (http://forum.isatice.com/-t19621.html)
چندی پیش زن 40 ساله‌ای به شعبه دوم دادسرای ناحیه31 مراجعه کرد و به طرح شکایت پرداخت. این زن وقتی در برابر بازپرس رئیسی قرار گرفت، گفت: در یک شرکت ساختمانی کار می‌کنم و به خاطر موقعیت شغلی‌ام مجبور بودم همیشه ایمیل‌هایم را چک کنم. کاربری براحتی وارد سایت خصوصی‌ام شده و توانسته بود به عکسها و فیلم‌های خانوادگی‌ام دست پیدا کند. مدتی از این موضوع نگذشته بود که با تماس‌های مرموز مردی روبه‌رو شدم که با تهدید می‌خواست در ازای پول زیاد عکسها را بازگرداند و با دادن ایمیل‌های غیراخلاقی مرا تحت فشار قرار دهد. این زن در ادامه افزود: همسرم مدت‌هاست که ایران نیست و من با 2 فرزندم تنها زندگی می‌کنیم. نمی‌دانم چه کسی دست به چنین عملی زده و به هیچکس مظنون نیستم. با ادعاهای این زن، بازپرس رئیسی دستور رسیدگی به پرونده را داد. تحقیقات در حالی ادامه داشت که ماموران امنیتی توانستند از طریق ردیابی‌های مخابراتی به پسر . (http://forum.isatice.com/-t19621.html). (http://forum.isatice.com/-t19621.html)
20 ساله‌ای برسند که مدتی با شاکی همکار بوده است. وقتی این پسر به دادسرای جرائم رایانه‌ای فراخوانده شد در برابر بازپرس پرونده لب به اعتراف باز کرد و گفت: هرگاه وارد شرکت می‌شدم، می‌دیدم که وی پای میز کامپیوتر است و با اینترنت کار می‌کند تا اینکه یک‌بار متوجه شدم عکس‌های خانوادگی‌اش را وارد فضای مجازی اینترنت کرد تا به دوستان و همکارانش نشان دهد. همین موضوع کافی بود تا دقایقی که در دفتر حضور نداشت براحتی به رمز عبورش دسترسی پیدا کرده و با برداشتن عکس‌های خصوصی‌اش وی را تهدید کنم. نیاز مالی شدیدی داشتم به همین خاطر وقتی ایمیل‌های تهدیدآمیز ارسال می‌کردم پول بسیار زیادی در ازای دادن عکسها می‌خواستم. تصور می‌کردم این یک سرقت اینترنتی است و در دنیای مجازی ماموران نمی‌توانند تبهکاران را به دام بیندازند. این پسر که هنوز باور ندارد در دام پلیس گرفتار شده، گفت: هرگز فکر نمی‌کردم پلیس بتواند در فضای سایبر متهمان را شناسایی و دستگیر کند. . (http://forum.isatice.com/-t19621.html). (http://forum.isatice.com/-t19621.html). (http://forum.isatice.com/-t19621.html)