سلوى
17th December 2009, 08:11 PM
http://tehrankids.com/uploads/posts/2009-11/thumbs/1258571976_joloye-kodak-dava.jpg (http://tehrankids.com/uploads/posts/2009-11/1258571976_joloye-kodak-dava.jpg)
اکثر پدر و مادرها ميدانند که دعوا و جار و جنجـال جـلوي فرزندانشان کار درستي نيست اما واقعيـت ايـن است که ايـن اتــفاق معمولاً رخ ميدهـد
در يـک ازدواج، عــواملـي مـثل مسائل مـالي، اســترس و فشـارهاي کـاري، کـمبود خـواب، تغـيير خـلق و خـو، و کمبود فرصت استراحت، مـيتـواند مـــوجبات مخالفت و ناسازگاري زن و شوهرها را در خـانه فـراهم آورد. خيلي از زوجين تصور ميکنند که دعوا هر از گاه باعـث ميشود اختـلافات از بين رفته و رابطه به خوبي پيش رود. اما به چه قيمتي؟ به قيمت بچهها؟ اين دعواها و جار و جنجالها بر رشد ما چه تاثيري دارد؟
اکثر بچهها متوجه ناسازگاريها و تعارضات پدر و مادر ميشوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانههايي از پريشاني و ناراحتيهاي فيزيکي و احساسي از خود بروز ميدهند.
برخي تحقيقات نشان ميدهد که بچهها حتي از شش ماهگي نسبت به استرس صداهايي که در اطراف خود ميشنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرايانه واکنش ميدهند.
واکنشهاي فيزيکي
بچهها در هر سن و سالي در برخورد با دعوا و مشاجرات پدر و مادر خود، واکنشهايي از شوک و ضربه نشان ميدهند. ندرتاً ميخواهند که اين دعوا ادامه پيدا کند از اينر معمولاً سعي ميکنند:. (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
دخالت کنند؛ يا با ايجاد سر و صدا و اعتراض توجه والدينشان را جلب ميکنند يا آنها را به خنده وامي دارند؛ يا از موقعيت فرار ميکنند.
به طور کلي، هر چه بچهها کوچکتر باشند، احتمال گريه کردن و نشان دادن واکنشهاي ترس از آنها بيشتر است. بچههاي بزرگتر براي تمام کردن درگيري معمولاً حرف ميزنند.
واکنشهاي احساسي
شواهد و مدارک تجربي نشان ميدهد که چيزهايي که والدين تجربه ميکنند، بچهها هم تجربه خواهند کرد. از اينرو، اگر والدين عصباني و ناراحت باشند، اين احساسات به ساير اعضاي خانواده نيز سرايت خواهد کرد. از آنجا که بچهها والدينشان را الگوي خود ميدانند و به آنها تکيه ميکنند، ديدن آنها در حال دعوا و مشاجره برايشان ناراحت کننده خواهد بود.
اين نوع رفتار ميتواند منجر به ايجاد احساس استرس و اضطراب در بچهها شود. حس "خانواده" در آنها به همراه حس اعتماد به نفسشان تخريب ميشود. وقتي ميبينند پدر و مادر قانون شکني ميکنند درحاليکه هميشه آنها را از آن منع ميکردند، باعث از بين رفتن حس اعتماد در آنها شده و اين تجربه براي بچهها بسيار گيج کننده خواهد بود.
اگر دعوا و مشاجره بخشي از زندگي عادي پدر و مادر باشد، بچهها هميشه منتظر بروز بحث و درگيري بين آنها خواهند بود. علاوه بر اين رفتارهاي حفاظت از خود، بچهها براي جلوگيري از بروز اين درگيريها خود را خسته ميکنند. اين مسئله آنها را در موقعيتي بسيار دشوار قرار ميدهد و مجبورشان ميکند که نقش يک آدم بزرگ را بازي کنند، درحاليکه نه از نظر فيزيکي و نه شناختي به آن اندازه نرسيده اند.
تاثيرات طولاني مدت
الگوهاي رفتاري ناسازگار در بچهها زماني شکل ميگيرد که ميخواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گريه ميکنند، علائمي از ترس نشان ميدهند، در دعواي والدين دخالت ميکنند و فرار ميکنند. بچهها ممکن است حساس و مضطرب شوند. اين خصوصيات رفتاري ميتواند تاثير بسيار هنگفتي بر اعتماد به نفس، تصوير نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتي الگوهاي احساسي منفي از زمان کودکي در آنها شکل گيرد، اصلاح و تغيير آنها بسيار دشوار شده و در زندگي آينده آنها خطرساز خواهد شد. اگر بچهها بطور مداوم شاهد اين دعواها باشند، به ويژه در محيط خانه، اين رفتارها را تقليد کرده و در بازي با دوستانشان و در موقعيتهاي ديگر همانها را اجرا ميکنند. مدل سازي از رفتارهاي والدين، پديده اي رشدي است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثيراتي بسيار مخرب خواهد داشت.
شواهد تجربي از والديني که با آنها کار کرده ام من را به اين باور ميرساند که اکثر والدين از مشاجرات لفظي درحضور فرزندان خود خودداري ميکنند. اکثر والدين از تاثير احتمالي اين مشاجرات بر روي فرزندانشان آگاهي دارند و سعي ميکنند آن را در اتاقي ديگر و دور از فرزندانشان انجام دهند. . (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
والدين اکثراً سعي ميکنند حرفها و مشاجراتشان را شبها بعد از اينکه بچهها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنيده شدن آنها توسط بچهها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصيه ميشود که اگر والدين ميتوانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفتها و ناسازگاريهاي خود را به تعويق بيندازند تا محيط و زماني مناسب براي خالي کردن آنها پيدا کنند. بهتر است اين مشاجرات در محلي به غير از خانه انجام شود، پارک يا ساير محيطهايي که بچهها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است.
اما براي بسياري از والدين دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غيرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض ميشود و قبل از اينکه حتي خودتان هم متوجه شويد، دعوا را راه انداخته ايد.
تاثير را به حداقل برسانيد
بچهها را وارد نکنيد—آنها توانايي سازگار شدن ندارند. علائم و نشانههاي پديدار شدن دعوا و مشاجره را تشخيص دهيد و آنرا به زمانيکه بچههاي حضور نداشته باشند معوق کنيد. يک قدم به عقب برداريد، تا ده بشماريد، آرام شويد و خودتان را از محيط خطر دور کنيد. بهترين علاج عصبانيت، به تاخير انداختن آن است. از زبان احساسي در مشاجرات خود استفاده نکنيد. بچهها معمولاً متوجه ميشوند که چه ميگوييد. از تاثيرگذاري حرفها و رفتارهايتان بر روي بچهها آگاه باشيد. بعنوان والدين، بچهها بعنوان الگو به شما نگاه ميکنند و از رفتارهاي شما تقليد ميکنند. اگر از فرزندانتان توقع داريد که درست رفتار کنند، پس اول خودتان بايد درست رفتار کنيد. ناراحتيهايتان را روي کاغذ بياوريد. به اين ترتيب ميتوانيد آنها را به همسرتان نشان داده و آنها هم جوابتان را روي کاغذ بياورند. معمولاٌ آوردن افکار روي کاغذ شما را متوجه ميکند که موضوع چندان شديدي براي دعوا و مشاجره وجود نداشته است. وقتي افکار در ذهن ما بماند، شدت آنها بيشتر و بيشتر خواهد شد. با مراجعه به مشاور خانواده، طريقه رفتار با همسرتان را اصلاح کنيد. سعي نکنيد با سکوت عصبانيتتان را نگه داشته يا آنرا مخفي کنيد. بچهها به همان اندازه که نسبت به دعوا و مشاجرات حساسند، به ناسازگاريهاي غيرکلامي نيز حساسيت دارند. با نشان دادن علاقه خود به همسرتان جلوي چشم بچهها، مشاجراتتان را با محبتتان متوازن کنيد. . (http://forum.isatice.com/-t18497.html). (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
در مورد ناسازگاريها با فرزندتان صحبت کنيد
1. براي توصيف ساده احساساتتان بعد از مشاجره با فرزندتان وقت بگذاريد، بدون اينکه بخواهيد همسرتان را بدنام کنيد.
2. فرزندتان را مطمئن کنيد که همديگر و آنها دوست داريد.
3. براي فرزندتان توضيح دهيد که دعواها و مشاجرات کوچک هر از گاهي ممکن است در خانواده اتفاق بيفتد و سعي خواهيد کرد که از اين به بعد دعواي شديد نداشته باشيد.
4. اجازه بدهيد فرزندتان درمورد مشاجره سوال کند. بچهها ممکن است درمورد رابطه پدر و مادرشان دچار ترس و نگراني شوند چون درواقع بحث و مشاجره شما را خوب نميفهمند. از اينرو، بايد به آنها فرصت دهيد اين نگرانيها را به حداقل برسانند. . (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
5. شدت دعوا را کنترل کنيد. اگر ميبينيد که دعواهايتان روز به رز شديدتر و بيشتر ميشود، کمک بگيريد. از روانشناس و مشاور خانواده بخواهيد که موقعيت بين شما را کمي آرامتر کرده و نظرات هر دو شما را جويا شود.
هرچقدر هم که تلاش کنيم، دعوا و مشاجره بين پدر و مادرها هيجوقت از ريشه کنده نمي شود. اگر بچههاي ما شاهد مهر و علاقه ما به يکديگر باشند، و خودشان نيز به اندازه کافي از اين محبت دريافت کنند، وقتي دعوا و مشاجره اي هم پيش بيايد، در نظر آنها اين مشاجره در يک رابطه دوستانه و گرم و بامحبت اتفاق افتاده است و تاثير چندان منفي بر آنها نخواهد داشت.
اکثر پدر و مادرها ميدانند که دعوا و جار و جنجـال جـلوي فرزندانشان کار درستي نيست اما واقعيـت ايـن است که ايـن اتــفاق معمولاً رخ ميدهـد
در يـک ازدواج، عــواملـي مـثل مسائل مـالي، اســترس و فشـارهاي کـاري، کـمبود خـواب، تغـيير خـلق و خـو، و کمبود فرصت استراحت، مـيتـواند مـــوجبات مخالفت و ناسازگاري زن و شوهرها را در خـانه فـراهم آورد. خيلي از زوجين تصور ميکنند که دعوا هر از گاه باعـث ميشود اختـلافات از بين رفته و رابطه به خوبي پيش رود. اما به چه قيمتي؟ به قيمت بچهها؟ اين دعواها و جار و جنجالها بر رشد ما چه تاثيري دارد؟
اکثر بچهها متوجه ناسازگاريها و تعارضات پدر و مادر ميشوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانههايي از پريشاني و ناراحتيهاي فيزيکي و احساسي از خود بروز ميدهند.
برخي تحقيقات نشان ميدهد که بچهها حتي از شش ماهگي نسبت به استرس صداهايي که در اطراف خود ميشنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرايانه واکنش ميدهند.
واکنشهاي فيزيکي
بچهها در هر سن و سالي در برخورد با دعوا و مشاجرات پدر و مادر خود، واکنشهايي از شوک و ضربه نشان ميدهند. ندرتاً ميخواهند که اين دعوا ادامه پيدا کند از اينر معمولاً سعي ميکنند:. (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
دخالت کنند؛ يا با ايجاد سر و صدا و اعتراض توجه والدينشان را جلب ميکنند يا آنها را به خنده وامي دارند؛ يا از موقعيت فرار ميکنند.
به طور کلي، هر چه بچهها کوچکتر باشند، احتمال گريه کردن و نشان دادن واکنشهاي ترس از آنها بيشتر است. بچههاي بزرگتر براي تمام کردن درگيري معمولاً حرف ميزنند.
واکنشهاي احساسي
شواهد و مدارک تجربي نشان ميدهد که چيزهايي که والدين تجربه ميکنند، بچهها هم تجربه خواهند کرد. از اينرو، اگر والدين عصباني و ناراحت باشند، اين احساسات به ساير اعضاي خانواده نيز سرايت خواهد کرد. از آنجا که بچهها والدينشان را الگوي خود ميدانند و به آنها تکيه ميکنند، ديدن آنها در حال دعوا و مشاجره برايشان ناراحت کننده خواهد بود.
اين نوع رفتار ميتواند منجر به ايجاد احساس استرس و اضطراب در بچهها شود. حس "خانواده" در آنها به همراه حس اعتماد به نفسشان تخريب ميشود. وقتي ميبينند پدر و مادر قانون شکني ميکنند درحاليکه هميشه آنها را از آن منع ميکردند، باعث از بين رفتن حس اعتماد در آنها شده و اين تجربه براي بچهها بسيار گيج کننده خواهد بود.
اگر دعوا و مشاجره بخشي از زندگي عادي پدر و مادر باشد، بچهها هميشه منتظر بروز بحث و درگيري بين آنها خواهند بود. علاوه بر اين رفتارهاي حفاظت از خود، بچهها براي جلوگيري از بروز اين درگيريها خود را خسته ميکنند. اين مسئله آنها را در موقعيتي بسيار دشوار قرار ميدهد و مجبورشان ميکند که نقش يک آدم بزرگ را بازي کنند، درحاليکه نه از نظر فيزيکي و نه شناختي به آن اندازه نرسيده اند.
تاثيرات طولاني مدت
الگوهاي رفتاري ناسازگار در بچهها زماني شکل ميگيرد که ميخواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گريه ميکنند، علائمي از ترس نشان ميدهند، در دعواي والدين دخالت ميکنند و فرار ميکنند. بچهها ممکن است حساس و مضطرب شوند. اين خصوصيات رفتاري ميتواند تاثير بسيار هنگفتي بر اعتماد به نفس، تصوير نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتي الگوهاي احساسي منفي از زمان کودکي در آنها شکل گيرد، اصلاح و تغيير آنها بسيار دشوار شده و در زندگي آينده آنها خطرساز خواهد شد. اگر بچهها بطور مداوم شاهد اين دعواها باشند، به ويژه در محيط خانه، اين رفتارها را تقليد کرده و در بازي با دوستانشان و در موقعيتهاي ديگر همانها را اجرا ميکنند. مدل سازي از رفتارهاي والدين، پديده اي رشدي است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثيراتي بسيار مخرب خواهد داشت.
شواهد تجربي از والديني که با آنها کار کرده ام من را به اين باور ميرساند که اکثر والدين از مشاجرات لفظي درحضور فرزندان خود خودداري ميکنند. اکثر والدين از تاثير احتمالي اين مشاجرات بر روي فرزندانشان آگاهي دارند و سعي ميکنند آن را در اتاقي ديگر و دور از فرزندانشان انجام دهند. . (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
والدين اکثراً سعي ميکنند حرفها و مشاجراتشان را شبها بعد از اينکه بچهها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنيده شدن آنها توسط بچهها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصيه ميشود که اگر والدين ميتوانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفتها و ناسازگاريهاي خود را به تعويق بيندازند تا محيط و زماني مناسب براي خالي کردن آنها پيدا کنند. بهتر است اين مشاجرات در محلي به غير از خانه انجام شود، پارک يا ساير محيطهايي که بچهها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است.
اما براي بسياري از والدين دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غيرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض ميشود و قبل از اينکه حتي خودتان هم متوجه شويد، دعوا را راه انداخته ايد.
تاثير را به حداقل برسانيد
بچهها را وارد نکنيد—آنها توانايي سازگار شدن ندارند. علائم و نشانههاي پديدار شدن دعوا و مشاجره را تشخيص دهيد و آنرا به زمانيکه بچههاي حضور نداشته باشند معوق کنيد. يک قدم به عقب برداريد، تا ده بشماريد، آرام شويد و خودتان را از محيط خطر دور کنيد. بهترين علاج عصبانيت، به تاخير انداختن آن است. از زبان احساسي در مشاجرات خود استفاده نکنيد. بچهها معمولاً متوجه ميشوند که چه ميگوييد. از تاثيرگذاري حرفها و رفتارهايتان بر روي بچهها آگاه باشيد. بعنوان والدين، بچهها بعنوان الگو به شما نگاه ميکنند و از رفتارهاي شما تقليد ميکنند. اگر از فرزندانتان توقع داريد که درست رفتار کنند، پس اول خودتان بايد درست رفتار کنيد. ناراحتيهايتان را روي کاغذ بياوريد. به اين ترتيب ميتوانيد آنها را به همسرتان نشان داده و آنها هم جوابتان را روي کاغذ بياورند. معمولاٌ آوردن افکار روي کاغذ شما را متوجه ميکند که موضوع چندان شديدي براي دعوا و مشاجره وجود نداشته است. وقتي افکار در ذهن ما بماند، شدت آنها بيشتر و بيشتر خواهد شد. با مراجعه به مشاور خانواده، طريقه رفتار با همسرتان را اصلاح کنيد. سعي نکنيد با سکوت عصبانيتتان را نگه داشته يا آنرا مخفي کنيد. بچهها به همان اندازه که نسبت به دعوا و مشاجرات حساسند، به ناسازگاريهاي غيرکلامي نيز حساسيت دارند. با نشان دادن علاقه خود به همسرتان جلوي چشم بچهها، مشاجراتتان را با محبتتان متوازن کنيد. . (http://forum.isatice.com/-t18497.html). (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
در مورد ناسازگاريها با فرزندتان صحبت کنيد
1. براي توصيف ساده احساساتتان بعد از مشاجره با فرزندتان وقت بگذاريد، بدون اينکه بخواهيد همسرتان را بدنام کنيد.
2. فرزندتان را مطمئن کنيد که همديگر و آنها دوست داريد.
3. براي فرزندتان توضيح دهيد که دعواها و مشاجرات کوچک هر از گاهي ممکن است در خانواده اتفاق بيفتد و سعي خواهيد کرد که از اين به بعد دعواي شديد نداشته باشيد.
4. اجازه بدهيد فرزندتان درمورد مشاجره سوال کند. بچهها ممکن است درمورد رابطه پدر و مادرشان دچار ترس و نگراني شوند چون درواقع بحث و مشاجره شما را خوب نميفهمند. از اينرو، بايد به آنها فرصت دهيد اين نگرانيها را به حداقل برسانند. . (http://forum.isatice.com/-t18497.html)
5. شدت دعوا را کنترل کنيد. اگر ميبينيد که دعواهايتان روز به رز شديدتر و بيشتر ميشود، کمک بگيريد. از روانشناس و مشاور خانواده بخواهيد که موقعيت بين شما را کمي آرامتر کرده و نظرات هر دو شما را جويا شود.
هرچقدر هم که تلاش کنيم، دعوا و مشاجره بين پدر و مادرها هيجوقت از ريشه کنده نمي شود. اگر بچههاي ما شاهد مهر و علاقه ما به يکديگر باشند، و خودشان نيز به اندازه کافي از اين محبت دريافت کنند، وقتي دعوا و مشاجره اي هم پيش بيايد، در نظر آنها اين مشاجره در يک رابطه دوستانه و گرم و بامحبت اتفاق افتاده است و تاثير چندان منفي بر آنها نخواهد داشت.