سلوى
17th December 2009, 09:10 PM
http://tehrankids.com/uploads/posts/2009-12/thumbs/1259692145_farzandane-moadab.jpg (http://tehrankids.com/uploads/posts/2009-12/1259692145_farzandane-moadab.jpg)
همه والدين آرزو دارند فرزنداني مودب، موفق، سالم و آراسته به اصول اخلاقي و انساني و مورد احترام جامعه داشته باشند.اما...؟!. (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
يکي از مسائل بسيار مهمي که افکار زوجهاي جوان و پدر و مادرها را به خود مشغول ميکند، ادبآموزي و تربيت فرزندان است. البته اين موضوع اختصاص به ايران ندارد بلکه همه جوامعي که فرهنگ غني و سابقه تمدن دارند به تربيت نسل آينده و ادب کودکان اهميت ويژهاي ميدهند. در اين بين به دليل تاکيدفراواني که در احاديث امامان شيعه به تربيت و تاديب فرزندان شده و همچنين پيوندهاي عاطفي محکمي که در ايران بين اعضاي خانواده وجود دارد، ما ايرانيان اهميت خاص و ويژهاي براي اين موضوع قائليم و پدر و مادرها حتي وقتي فرزندانشان بزرگ شده و ازدواج ميکنند و صاحب خانواده ميشوند، باز هم در مورد نحوه اعمال و رفتار فرزندان و نوهها و حتي آسايش و رفاه آنها فداکاري کرده و خود را مسئول ميدانند.. (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
پدر و مادرها به خاطر حساسيت ويژهاي که درباره فرزندان دلبنندشان دارند گاهي با نصيحت، دعوا، قهر و تنبيه و گاهي با تشويق و ترغيب و يا مداخلههاي بهجا و نابهجا و اظهار نظرها تلاش ميکنند راه درست زندگي و رفتار مناسب را به فرزندانشان بياموزند و خوشبختي و آسايش آنها را تضمين کنند.
از طرف ديگر والدين خود را تا حدي سبب وجودي فرزند دانسته و او را از خون و ريشه ي خود ميدانند و بههمين دليل فرزندان را امتداد و دنباله و بخشي از وجود خودشان ميدانند و اين امر باعث ميشود سبک موفقيتها و رسيدن به مراتب بالاي علمي و اجتماعي و مادي از طرف فرزندان عامل غرور و مباهات والدين و نشانه موفقيت آنها در تربيت فرزندان بشود و بالعکس ، شکستها و ناکاميهاي فرزند باعث سرشکستگي پدر و مادر خواهد بود.
امام سجاد(ع) ميفرمايند: «با فرزندت آنچنان رفتار كن كه اثر نيكوي تربيت تو مايه زيبايي و جمال اجتماعي او شود. چنان بار بياور كه بتواند در شؤون مختلف، دنياي خود را با عزّت و آبرومندي زندگي كند و مايه زيبايي و جمال تو باشد.»
همه انسانها آرزو دارند فرزنداني مودب، موفق، سالم و آراسته به اصول اخلاقي و انساني و مورد احترام جامعه داشته باشند. قاعدتاً هر پدر و مادري با اعمال شيوههاي تربيتي مخصوص به خود تلاش ميکند به فرزندانش بياموزد که دروغ نگويند، خيانت نکنند، تنبل و تنپرور، بداخلاق و زودرنج و خسيس و طماع، ولخرج و بي مبالات، بيلياقت و ضعيف النفس و بياراده نباشند و هرگز دنبال دوستان ناباب و ولگردي و هرزگي نروند.. (http://forum.isatice.com/-t19224.html). (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
با همه اين تلاشها و حساسيتها، و اميدها و آرزوهاي والدين براي تاديب و تربيت و آينده درخشان فرزندان، چطور ميشود که بسياري از آنها داراي رفتارهاي زشت و ناپسند شده و در صحنه زندگي شکست خورده و ناکام ميشوند. براي بررسي اين موضوع لازم است به چند نکته توجه کنيم:
هر پدر و مادري مثل همه ي انسانهاي ديگر، مجموعهاي از صفات و خصوصيات خوب و پسنديده و صفات و خصوصيات بد و ناپسند است. همان مردي که به نظر ما داراي چند صفت زشت اخلاقي است ، در خانه خودش پدر چند فرزند است و همينطورخانمي که در نظر اطرافيانش داراي بعضي صفات مذموم و ناپسند است، مادر چند فرزند مي باشد. و همين پدر و مادر هم مثل همه ي پدر و مادرها از فرزندانشان توقع دارند انسانهايي مودب و زرنگ و فرهيخته و تحصيلکرده و بطور خلاصه افرادي موفق و مورد قبول جامعه باشند.
نکته طلايي و کليد اين معما اين است که فرزندان ما آن چيزي ميشوند که خود ما هستيم و آن چيزي نميشوند که ما آرزو داريم.
آنها کمابيش همان خصوصيات و صفاتي را پيدا ميکنند که ما داريم البته جلوه اين صفات و خصوصيات در شرايط و زمانهاي مختلف، با هم فرق ميکند.
به اين مثال توجه کنيد، مادري که صبحها به صبحانه خوردن فرزندان بي توجهي مي کند ونظارتي بر نحوه ي آماده شدن فرزندان براي رفتن به مدرسه نمي کند و در طول روز هيچ برنامه ريزي براي وقت خود ندارد و زمان زيادي را صرف صحبت با تلفن و.. مي کند نبايد توقع داشته باشد با نصيحت و قهر و دعوا، فرزندانش افرادي مسئوليت پذير شوند .. (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
به يک مثال ديگر توجه کنيد: پدر يا مادري وقتي متوجه کار زشتي از فرزندشان ميشوند، چنان او را سرزنش و دعوا مي کنند و شخصيت و غرورش را جريحهدار کرده و يا با قهرهاي طولاني مدت او را عذاب ميکنند، که باعث مي شود اگر دفعه بعد اين بچه کار بدي انجام داد، با راههاي مختلف در پي مخفي کردن آن برآيد.
اگر چنين پدر و مادرهايي هزار بار هم بچه را نصيحت کنند که مسئوليتپديز باشد، دروغ نگويد و يا با اراده و تصميم قاطع براي رسيدن به موفقيت از خواب و استراحت و تفريحاتش کم کند، هيچ اثري نخواهد داشت.
براي پدر ومادر خوب بودن بايد از خودمان شروع کنيم .شايد حتي قبل از تولد فرزند .ابتدا صفات خوب را در خود نهادينه کنيم
وسعي کنيم از صفات بد پاک شويم وسپس از فرزندانمان بخواهيم چنين باشند.
همه والدين آرزو دارند فرزنداني مودب، موفق، سالم و آراسته به اصول اخلاقي و انساني و مورد احترام جامعه داشته باشند.اما...؟!. (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
يکي از مسائل بسيار مهمي که افکار زوجهاي جوان و پدر و مادرها را به خود مشغول ميکند، ادبآموزي و تربيت فرزندان است. البته اين موضوع اختصاص به ايران ندارد بلکه همه جوامعي که فرهنگ غني و سابقه تمدن دارند به تربيت نسل آينده و ادب کودکان اهميت ويژهاي ميدهند. در اين بين به دليل تاکيدفراواني که در احاديث امامان شيعه به تربيت و تاديب فرزندان شده و همچنين پيوندهاي عاطفي محکمي که در ايران بين اعضاي خانواده وجود دارد، ما ايرانيان اهميت خاص و ويژهاي براي اين موضوع قائليم و پدر و مادرها حتي وقتي فرزندانشان بزرگ شده و ازدواج ميکنند و صاحب خانواده ميشوند، باز هم در مورد نحوه اعمال و رفتار فرزندان و نوهها و حتي آسايش و رفاه آنها فداکاري کرده و خود را مسئول ميدانند.. (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
پدر و مادرها به خاطر حساسيت ويژهاي که درباره فرزندان دلبنندشان دارند گاهي با نصيحت، دعوا، قهر و تنبيه و گاهي با تشويق و ترغيب و يا مداخلههاي بهجا و نابهجا و اظهار نظرها تلاش ميکنند راه درست زندگي و رفتار مناسب را به فرزندانشان بياموزند و خوشبختي و آسايش آنها را تضمين کنند.
از طرف ديگر والدين خود را تا حدي سبب وجودي فرزند دانسته و او را از خون و ريشه ي خود ميدانند و بههمين دليل فرزندان را امتداد و دنباله و بخشي از وجود خودشان ميدانند و اين امر باعث ميشود سبک موفقيتها و رسيدن به مراتب بالاي علمي و اجتماعي و مادي از طرف فرزندان عامل غرور و مباهات والدين و نشانه موفقيت آنها در تربيت فرزندان بشود و بالعکس ، شکستها و ناکاميهاي فرزند باعث سرشکستگي پدر و مادر خواهد بود.
امام سجاد(ع) ميفرمايند: «با فرزندت آنچنان رفتار كن كه اثر نيكوي تربيت تو مايه زيبايي و جمال اجتماعي او شود. چنان بار بياور كه بتواند در شؤون مختلف، دنياي خود را با عزّت و آبرومندي زندگي كند و مايه زيبايي و جمال تو باشد.»
همه انسانها آرزو دارند فرزنداني مودب، موفق، سالم و آراسته به اصول اخلاقي و انساني و مورد احترام جامعه داشته باشند. قاعدتاً هر پدر و مادري با اعمال شيوههاي تربيتي مخصوص به خود تلاش ميکند به فرزندانش بياموزد که دروغ نگويند، خيانت نکنند، تنبل و تنپرور، بداخلاق و زودرنج و خسيس و طماع، ولخرج و بي مبالات، بيلياقت و ضعيف النفس و بياراده نباشند و هرگز دنبال دوستان ناباب و ولگردي و هرزگي نروند.. (http://forum.isatice.com/-t19224.html). (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
با همه اين تلاشها و حساسيتها، و اميدها و آرزوهاي والدين براي تاديب و تربيت و آينده درخشان فرزندان، چطور ميشود که بسياري از آنها داراي رفتارهاي زشت و ناپسند شده و در صحنه زندگي شکست خورده و ناکام ميشوند. براي بررسي اين موضوع لازم است به چند نکته توجه کنيم:
هر پدر و مادري مثل همه ي انسانهاي ديگر، مجموعهاي از صفات و خصوصيات خوب و پسنديده و صفات و خصوصيات بد و ناپسند است. همان مردي که به نظر ما داراي چند صفت زشت اخلاقي است ، در خانه خودش پدر چند فرزند است و همينطورخانمي که در نظر اطرافيانش داراي بعضي صفات مذموم و ناپسند است، مادر چند فرزند مي باشد. و همين پدر و مادر هم مثل همه ي پدر و مادرها از فرزندانشان توقع دارند انسانهايي مودب و زرنگ و فرهيخته و تحصيلکرده و بطور خلاصه افرادي موفق و مورد قبول جامعه باشند.
نکته طلايي و کليد اين معما اين است که فرزندان ما آن چيزي ميشوند که خود ما هستيم و آن چيزي نميشوند که ما آرزو داريم.
آنها کمابيش همان خصوصيات و صفاتي را پيدا ميکنند که ما داريم البته جلوه اين صفات و خصوصيات در شرايط و زمانهاي مختلف، با هم فرق ميکند.
به اين مثال توجه کنيد، مادري که صبحها به صبحانه خوردن فرزندان بي توجهي مي کند ونظارتي بر نحوه ي آماده شدن فرزندان براي رفتن به مدرسه نمي کند و در طول روز هيچ برنامه ريزي براي وقت خود ندارد و زمان زيادي را صرف صحبت با تلفن و.. مي کند نبايد توقع داشته باشد با نصيحت و قهر و دعوا، فرزندانش افرادي مسئوليت پذير شوند .. (http://forum.isatice.com/-t19224.html)
به يک مثال ديگر توجه کنيد: پدر يا مادري وقتي متوجه کار زشتي از فرزندشان ميشوند، چنان او را سرزنش و دعوا مي کنند و شخصيت و غرورش را جريحهدار کرده و يا با قهرهاي طولاني مدت او را عذاب ميکنند، که باعث مي شود اگر دفعه بعد اين بچه کار بدي انجام داد، با راههاي مختلف در پي مخفي کردن آن برآيد.
اگر چنين پدر و مادرهايي هزار بار هم بچه را نصيحت کنند که مسئوليتپديز باشد، دروغ نگويد و يا با اراده و تصميم قاطع براي رسيدن به موفقيت از خواب و استراحت و تفريحاتش کم کند، هيچ اثري نخواهد داشت.
براي پدر ومادر خوب بودن بايد از خودمان شروع کنيم .شايد حتي قبل از تولد فرزند .ابتدا صفات خوب را در خود نهادينه کنيم
وسعي کنيم از صفات بد پاک شويم وسپس از فرزندانمان بخواهيم چنين باشند.