نرمين
16th December 2009, 10:39 PM
تنوع طلبی اشفته چیست ؟
منظور از این نوع تنوعطلبی این است که افراد در کار خود و همچنین ابعاد خصوصی زندگی و یا تحصیلی، ثبات و ایستایی خاصی نداشته و هر روز از یک کار یا یک رشته تحصیلی و یا از یک فعالیت هنری به فعالیت یا کار و یا حرفه دیگر رفته و فعالیت قبلی خود را رها میکنند. این موضوع بقدری در زندگی اینان مشهود است که دیگران به راحتی این موضوع را درک کرده و برایشان قابل لمس میباشد. اجازه دهید مثالی برای شما بزنم: یک دانشجو در دوران تحصیل بهتر است رشتهای را که او در آن پذیرفته شده است، ادامه دهد و تا هر مقطعی که توانست ادامه تحصیل دهد. اما بسیاری از دانشجویان به محض آمدن به دانشگاه و بعد از مدتی تصمیم میگیرند که رشته خود را تغییر دهند و دلیل این تغییر این است که از این رشته خوششان نمیآید. اینان به هر آب و آتشی زده تا به مقصود خود برسند. به نظر میرسد این تغییر رشته در مواردی که واقعاً علاقه وجود ندارد، صحیح باشد ولی در بسیاری از این افراد واقعاً اینجور نیست. این دانشجو همانطور که گوشی موبایل خود را یکسره عوض میکند و یا یکسره کیف و کلاسور خود را عوض میکند و این برایش عادت شده، میخواهد رشتهاش را هم عوض کند. در مثالی دیگر بسیاری از جوانان با شور و هیجان زیاد در کلاسهای هنری ثبتنام میکنند ولی بعد از چند جلسه این شور و هیجان کم شده و فرد دیگر ادامه نمیدهد.
این نوع رفتار در بین محققان، استادان، مردم عادی جامعه و بسیاری از افراد دیده میشود. شما در بین افرادی که در بالا نام آنها برده شد میتوانید مردمانی را پیدا کنید که اقیانوسی از اطلاعات دارند اما این اقیانوس به اندازه نیم سانتیمتر بیشتر عمق ندارد. یعنی وقتی برای شما از یک کار و یا یک هنر و غیره صحبت میکنند، به زودی اطلاعاتشان تمام خواهد شد. کمتر میتوانند برای شما در یک رشته خاص و به صورت انبوه اطلاعات بدهند. خیلی از افراد خود را صاحب نظر در همه چیز میدانند. هنوز افسر و کارشناس راهنمایی و رانندگی در صحنه تصادف حاضر نشده است تا مقصر بودن یک مورد تصادف را مشخص کند، ما مقصر را مشخص میکنیم و برای خودمان دلیل میآوریم. از این نمونه در زندگی فراوان دیده میشود. اگر از شما بپرسند که چند کار بلد هستید، میگویید مثلا پنج کار و اگر بگویند کدام را بهصورت حرفهای، جواب خواهید داد که شاید همه اینها را و این در حالی است که در بسیاری از مکانها و کشورهای دنیا مردم یک کار را فقط بلد هستند ولی در این کار حرفهای بوده و صاحب نظر هستند. شاید اینطور بتوان بیان کرد که هر چه تعداد این کارها کمتر میشود، تخصص در آن کار اندک بسیار بالاتر میرود. این تنوعطلبی شلوغ را تنوعطلبی آشفته گویند.
چرا انسانها تنوع طلب آشفته میشوند؟
به نظر میرسد که بسیاری از افراد به دلیل وجود چندین نوع فکر به طور همزمان در مغز و فکر خود، در رفتار هم این تنوع را نشان میدهند. بسیاری از مردم احساس میکنند که به چند چیز در آن واحد فکر کردن هنر است. در حالی که این نوع فکر کردن در نهایت به پرش افکار و عدم ثبات فکر میانجامد. یکی از استادان در جلسهای به دانشجویان عنوان میداشت که وقتی من در حال تدریس هستم، به طرحهای پژوهشی فکر میکنم و در خیلی از مواقع حتی پیشنهاد آنها را هم مرور میکنم. این نوع نگرش راجع به افکار و فکر کردن، مقدمهای برای کم شدن کیفیت آن کار خواهد شد. عوامل زیادی به این نوع تنوعطلبی منجر خواهد شد و از جمله یکی از این موارد، استرس سبک زندگی تیپ شخصیتی a میباشد. بیقراری، استرس، اضطراب، هیجان زیاد، عدم تحمل و نداشتن صبر در امور و کارها، تمایل سریع به نتیجه کار و.... از جمله عواملی هستند که افراد را به تنوعطلبی آشفته هدایت میکنند.
تنوعطلبی آشفته و عدم کیفیت در کارها
طبق تعاریف متداول در روانشناسی احساس و ادراک، وقتی کسی کاری انجام میدهد باید توجه و آگاهی کامل و لازم جهت انجام این کار در وی وجود داشته باشد. هر چقدر این توجه کمتر باشد احتمال کم شدن بازده آن کار وجود دارد. امروزه بسیاری از مردم به دنبال انجام وظیفه هستند. اینکه فقط میخواهند کار انجام شود، اگر این کار با کیفیت صد درصد هم نشد، مشکلی نیست. شنیده میشود که بعضی از افراد عنوان میدارند که مثلاً یک ساعت است مطالعه میکنیم ولی چیز زیادی متوجه نمیشویم. در حقیقت ذهن و فکرشان در زمان انجام کار در جای دیگری سیر میکند. پس میتوان عنوان داشت که به طور کلی هر چه توجه و دقت در کار بالا باشد، قطعاً کیفیت کار هم زیاد خواهد شد. در مثالی دیگر انجام دو کار صحبت کردن با موبایل و رانندگی کردن میباشد که امروزه برای خیلیها خطرساز شده است. خیلی از روابط غیرعادی در ابعاد خصوصی خانوادهها، امروزه به دلیل همین کیفیت پایین در انجام کار میباشد. مراجعی داشتم که میگفت: وقتی در محل کار هستم، فکرم به خانه و امور خصوصی منزل با همسرم میباشد، وقتی در خانه در کنار همسرم هستم، یکسره فکرم به محل کار است و هماهنگ نبودن جسم و فکرم همیشه کیفیت کارهایم را بسیار پایین میآورد. مثال دیگری که عمر افراد را کم کرده و از کیفیت زندگی خانمها میکاهد، انجام دو یا چند کار در آن واحد میباشد. خانم خانهدار در حال آشپزی، با تلفن صحبت میکند و از یخچال هم چیزی بر میدارد و این برای سیستم فیزیکی بدن در دراز مدت تولید اشکال میکند.
رابطه بین بیقراری و تنوعطلبی آشفته
عدهای از افراد بهدلیل اینکه بیقراری دارند، تنوعطلب میشوند. به سخن دیگر اینان به این دلیل تنوعطلبی آشفته را در رفتار نشان میدهند که توان تمرکز و انجام یک کار را برای مدت طولانی ندارند. صبور بودن و احساس لذت بردن از انجام امور در این آدمها کمتر مشاهده میشود. تحمل و ثبات در انجام کار در آنها دیده نمیشود. همین که این آدمها فکر میکنند که مثلا سه هفته، یک ماه و یا چند سال باید یک کار را انجام دهند، به قول خودشان کلافه میشوند. هر چیزی که برایشان حالت تکراری و یکنواخت را داشته باشد، خسته کننده است. به نظر میرسد که انجام یک عمل به صورت تکراری مثلاً در یک دهه و یا دو دهه و در سالهای متمادی خسته کننده است، شاید تنوع لازم داشته باشد، ولی برای یک ماه و یا چند هفته خیلی تنوعطلبی است. ذکر یک مثال : در فیلمی که از تلویزیون پخش شد، مدیر کارخانهای برای کارخانه خود در یکی از کشورهای خارجی حسابدار جوان میخواست. افراد زیادی جهت مصاحبه آمده بودند. در حین مصاحبه از افراد سئوال میشد که شما قادر به انجام چه کار دیگری هستید؟ تمامی افراد کارهای دیگری را علاوه بر حسابداری، ذکر میکردند که قادر به انجام آنها هم هستند، مثلا رانندگی، کار در کارگزینی، بایگانی و....، فقط در یک مورد جوانی که مورد گزینش قرار میگرفت عنوان داشت که من هیچ کاری بلد نیستم غیر از حسابداری. مدیر آن کارخانه گفت: همین آقا فردی است که مورد نظر من است و او را استخدام کرد. این مثال اهمیت داشتن تخصص در یک کار و آن هم در حد عالی را نشان میدهد
منظور از این نوع تنوعطلبی این است که افراد در کار خود و همچنین ابعاد خصوصی زندگی و یا تحصیلی، ثبات و ایستایی خاصی نداشته و هر روز از یک کار یا یک رشته تحصیلی و یا از یک فعالیت هنری به فعالیت یا کار و یا حرفه دیگر رفته و فعالیت قبلی خود را رها میکنند. این موضوع بقدری در زندگی اینان مشهود است که دیگران به راحتی این موضوع را درک کرده و برایشان قابل لمس میباشد. اجازه دهید مثالی برای شما بزنم: یک دانشجو در دوران تحصیل بهتر است رشتهای را که او در آن پذیرفته شده است، ادامه دهد و تا هر مقطعی که توانست ادامه تحصیل دهد. اما بسیاری از دانشجویان به محض آمدن به دانشگاه و بعد از مدتی تصمیم میگیرند که رشته خود را تغییر دهند و دلیل این تغییر این است که از این رشته خوششان نمیآید. اینان به هر آب و آتشی زده تا به مقصود خود برسند. به نظر میرسد این تغییر رشته در مواردی که واقعاً علاقه وجود ندارد، صحیح باشد ولی در بسیاری از این افراد واقعاً اینجور نیست. این دانشجو همانطور که گوشی موبایل خود را یکسره عوض میکند و یا یکسره کیف و کلاسور خود را عوض میکند و این برایش عادت شده، میخواهد رشتهاش را هم عوض کند. در مثالی دیگر بسیاری از جوانان با شور و هیجان زیاد در کلاسهای هنری ثبتنام میکنند ولی بعد از چند جلسه این شور و هیجان کم شده و فرد دیگر ادامه نمیدهد.
این نوع رفتار در بین محققان، استادان، مردم عادی جامعه و بسیاری از افراد دیده میشود. شما در بین افرادی که در بالا نام آنها برده شد میتوانید مردمانی را پیدا کنید که اقیانوسی از اطلاعات دارند اما این اقیانوس به اندازه نیم سانتیمتر بیشتر عمق ندارد. یعنی وقتی برای شما از یک کار و یا یک هنر و غیره صحبت میکنند، به زودی اطلاعاتشان تمام خواهد شد. کمتر میتوانند برای شما در یک رشته خاص و به صورت انبوه اطلاعات بدهند. خیلی از افراد خود را صاحب نظر در همه چیز میدانند. هنوز افسر و کارشناس راهنمایی و رانندگی در صحنه تصادف حاضر نشده است تا مقصر بودن یک مورد تصادف را مشخص کند، ما مقصر را مشخص میکنیم و برای خودمان دلیل میآوریم. از این نمونه در زندگی فراوان دیده میشود. اگر از شما بپرسند که چند کار بلد هستید، میگویید مثلا پنج کار و اگر بگویند کدام را بهصورت حرفهای، جواب خواهید داد که شاید همه اینها را و این در حالی است که در بسیاری از مکانها و کشورهای دنیا مردم یک کار را فقط بلد هستند ولی در این کار حرفهای بوده و صاحب نظر هستند. شاید اینطور بتوان بیان کرد که هر چه تعداد این کارها کمتر میشود، تخصص در آن کار اندک بسیار بالاتر میرود. این تنوعطلبی شلوغ را تنوعطلبی آشفته گویند.
چرا انسانها تنوع طلب آشفته میشوند؟
به نظر میرسد که بسیاری از افراد به دلیل وجود چندین نوع فکر به طور همزمان در مغز و فکر خود، در رفتار هم این تنوع را نشان میدهند. بسیاری از مردم احساس میکنند که به چند چیز در آن واحد فکر کردن هنر است. در حالی که این نوع فکر کردن در نهایت به پرش افکار و عدم ثبات فکر میانجامد. یکی از استادان در جلسهای به دانشجویان عنوان میداشت که وقتی من در حال تدریس هستم، به طرحهای پژوهشی فکر میکنم و در خیلی از مواقع حتی پیشنهاد آنها را هم مرور میکنم. این نوع نگرش راجع به افکار و فکر کردن، مقدمهای برای کم شدن کیفیت آن کار خواهد شد. عوامل زیادی به این نوع تنوعطلبی منجر خواهد شد و از جمله یکی از این موارد، استرس سبک زندگی تیپ شخصیتی a میباشد. بیقراری، استرس، اضطراب، هیجان زیاد، عدم تحمل و نداشتن صبر در امور و کارها، تمایل سریع به نتیجه کار و.... از جمله عواملی هستند که افراد را به تنوعطلبی آشفته هدایت میکنند.
تنوعطلبی آشفته و عدم کیفیت در کارها
طبق تعاریف متداول در روانشناسی احساس و ادراک، وقتی کسی کاری انجام میدهد باید توجه و آگاهی کامل و لازم جهت انجام این کار در وی وجود داشته باشد. هر چقدر این توجه کمتر باشد احتمال کم شدن بازده آن کار وجود دارد. امروزه بسیاری از مردم به دنبال انجام وظیفه هستند. اینکه فقط میخواهند کار انجام شود، اگر این کار با کیفیت صد درصد هم نشد، مشکلی نیست. شنیده میشود که بعضی از افراد عنوان میدارند که مثلاً یک ساعت است مطالعه میکنیم ولی چیز زیادی متوجه نمیشویم. در حقیقت ذهن و فکرشان در زمان انجام کار در جای دیگری سیر میکند. پس میتوان عنوان داشت که به طور کلی هر چه توجه و دقت در کار بالا باشد، قطعاً کیفیت کار هم زیاد خواهد شد. در مثالی دیگر انجام دو کار صحبت کردن با موبایل و رانندگی کردن میباشد که امروزه برای خیلیها خطرساز شده است. خیلی از روابط غیرعادی در ابعاد خصوصی خانوادهها، امروزه به دلیل همین کیفیت پایین در انجام کار میباشد. مراجعی داشتم که میگفت: وقتی در محل کار هستم، فکرم به خانه و امور خصوصی منزل با همسرم میباشد، وقتی در خانه در کنار همسرم هستم، یکسره فکرم به محل کار است و هماهنگ نبودن جسم و فکرم همیشه کیفیت کارهایم را بسیار پایین میآورد. مثال دیگری که عمر افراد را کم کرده و از کیفیت زندگی خانمها میکاهد، انجام دو یا چند کار در آن واحد میباشد. خانم خانهدار در حال آشپزی، با تلفن صحبت میکند و از یخچال هم چیزی بر میدارد و این برای سیستم فیزیکی بدن در دراز مدت تولید اشکال میکند.
رابطه بین بیقراری و تنوعطلبی آشفته
عدهای از افراد بهدلیل اینکه بیقراری دارند، تنوعطلب میشوند. به سخن دیگر اینان به این دلیل تنوعطلبی آشفته را در رفتار نشان میدهند که توان تمرکز و انجام یک کار را برای مدت طولانی ندارند. صبور بودن و احساس لذت بردن از انجام امور در این آدمها کمتر مشاهده میشود. تحمل و ثبات در انجام کار در آنها دیده نمیشود. همین که این آدمها فکر میکنند که مثلا سه هفته، یک ماه و یا چند سال باید یک کار را انجام دهند، به قول خودشان کلافه میشوند. هر چیزی که برایشان حالت تکراری و یکنواخت را داشته باشد، خسته کننده است. به نظر میرسد که انجام یک عمل به صورت تکراری مثلاً در یک دهه و یا دو دهه و در سالهای متمادی خسته کننده است، شاید تنوع لازم داشته باشد، ولی برای یک ماه و یا چند هفته خیلی تنوعطلبی است. ذکر یک مثال : در فیلمی که از تلویزیون پخش شد، مدیر کارخانهای برای کارخانه خود در یکی از کشورهای خارجی حسابدار جوان میخواست. افراد زیادی جهت مصاحبه آمده بودند. در حین مصاحبه از افراد سئوال میشد که شما قادر به انجام چه کار دیگری هستید؟ تمامی افراد کارهای دیگری را علاوه بر حسابداری، ذکر میکردند که قادر به انجام آنها هم هستند، مثلا رانندگی، کار در کارگزینی، بایگانی و....، فقط در یک مورد جوانی که مورد گزینش قرار میگرفت عنوان داشت که من هیچ کاری بلد نیستم غیر از حسابداری. مدیر آن کارخانه گفت: همین آقا فردی است که مورد نظر من است و او را استخدام کرد. این مثال اهمیت داشتن تخصص در یک کار و آن هم در حد عالی را نشان میدهد