توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رازهای زندگی
asbm1382
13th December 2009, 04:08 PM
هر روز در زندگی با پدیدههایی روبرو میشویم که وقوعشان را بدیهی میپنداریم.
اما برخی از ما که کنجکاوترند، با دیدن هر پدیدهای، هر چند معمولی و پیشپاافتاده،احساس تكرار نميكنند؛ از زاويهاي متفاوت به امور مينگرند و به دنبال علت رخدادن آنها میگردند.
مطالب جالب در مورد رازهای زندگی می گذارم.
خواهشمندم کسی نظر ندهد ودر گذاشتن مطالب علمی مطابق با موضوع تاپیک همکاری کند.
ممنون
asbm1382
13th December 2009, 04:10 PM
هر رشته موي شما – اغلب بزرگسالان بيش از 10000 تار مو دارند- با يك ريشه به پوست سر متصل است.
ريشه مو درست در زير سطح پوست با يك ساختمان بافتي لولهمانند به نام فوليكول يا پياز مو احاطه ميشود.
فوليكولها حاوي سلولهاي رنگدانهداري هستند كه مادهاي به نام ملانين را توليد ميكنند كه رنگ قهوهاي پوست در افراد با پوست تيره يا پس از برنزه شدن در افراد با پوست روشن هم ناشي از آن است.
ميزان ملانين پياز مو تعيينكننده رنگهاي مختلف موها از سياه تا قرمز و بلوند است. با افزايش سن سلولهاي رنگدانهدار پياز مو ميميرند. در نتيجه در حاليكه رنگدانه كمتر و كمتري در پياز مو توليد ميشود موها شروع به خاكستري، سفيد و نقرهاي شدن ميكنند.
در حال حاضر دانشمندان يقين ندارند كه آيا استرس- مثلا استرس بچهدار شدن- نقشي در شتاب گرفتن روند سفيدشدن موها با افزايش سن دارد يا نه.
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:11 PM
تصور براين است كه راستدستها و راستپاها -كه اكثريت مردم جهان را تشكيل ميدهند- در خلاف جهت حركت عقربههاي ساعت راحتتر ميدوند.
فيزيكدانان ميگويند جلو گذاشتن پاي راست و كج كردن بدن در سرپيچ براي دونده راست پا آسانتر است و قدرت و تعادل بيشتري نسبت به حركت در جهت عقربههاي ساعت فراهم ميكند.
اما تمام ماجرا اين نيست؛ سگها و اسبها – كه راست يا چپ دستي در آنها وجود ندارد- نيز در مسابقاتشان خلاف جهت حركت عقربههاي ساعت ميدوند. در مسابقات اتومبيلراني نيز چرخش در همين جهت مرسوم است.
حركت در جهت خلاف عقربههاي ساعت و گذر از مقابل تماشاگران و افراد مسئول نظارت بر مقررات و ثبت زمانها(كه صفحههاي نمايش آن از چپ به راست است) براي آنها طبيعيتر به نظر ميرسد.
به هر حال اگر قرار باشد يكي از دو جهت چرخش به عنوان معيار بينالمللي انتخاب كرد، حركت در خلاف جهت عقربههاي ساعت طرفداران بسيار بيشتري دارد.
asbm1382
13th December 2009, 04:11 PM
كوهان شتر برخلاف تصور عام پر از آب نيست.
در عوض اين برجستگيهاي عجيب از تودههاي چربي تشكيل شدهاند- كه به اين حيوان مقاوم اجازه ميدهند روزها در بيابان سفر كند بدون اينكه براي خوردن چيزي توقف كند.
شتر مي تواند تا 40 كيلوگرم چربي را در كوهانش ذخيره كند.(بچه شتر تا هنگامي خوردن غذاهاي جامد را شروع نكند كوهاندار نميشوند).
هنگامي كه شتر از اين منبع غذايي ذخيرهاش استفاده ميكند، كوهانش چروكيده ميشود و به يك طرف ميافتد.
خوردن غذا و خواب كافي باعث ميشود كه كوهان دوباره به حالت ايستاده خود برگردد.در ضمن شتر ميتواند در صورت موجود بودن آب هربار تا 80 ليتر آب بنوشد
asbm1382
13th December 2009, 04:12 PM
شايد شما هم كنجكاو باشيد بدانيد كه چرا پس از شنيدن صداهاي بلند مثلا موسيقي پر سر و صدا تا مدتي گوشهايتان زنگ ميزند.
زنگ زدن گوشها ممكن است نشانهاي از نقصان شنوايي باشد كه به علت شنيدن صداهاي بسيار بلند بوجود آمده است.
اما وزوزگوش يا تينيتوس(شنيدن صدا بدون وجود محرك خارجي) همچنين ممكن است به علت عفونتها، جمعشدن موم گوش، سرگيجه، مصرف مقادير بالاي آسپيرين، و حتي تومورهاي عصب شنوايي رخ دهد.
البته اين وزوز گوش ممكن است تنها بيانگر چيزي نباشد مگر پيرشدن گوشهاي شما.
كارشناسان مطمئن نيستند چه فرآيند فيزيولوژيكي اين احساس سرو صدا را در گوش ايجاد ميكند، و تنها ميدانند كه اين حالت با برخي بيماريها همراهي دارد.
اگر به طور مبتلا به وزوز گوش هستيد، سعي كنيد اصلا به آن فكرنكنيد!
مشاهدات باليني بيانگر آن است كه صرفا با متمركز شدن بر افكار غيرمرتبط ميتواند فعاليت را در بخش شنوايي در قشر مغز كاهش دهد و احساس صداي وزوز را كم ميكن
asbm1382
13th December 2009, 04:12 PM
شايد تعجب كنيد اما در استواي كره زمين نيروي جاذبه كمتري بر شما وارد ميشود؟
كشش جاذبهاي كه يك شيء بر روي شيء ديگر وارد ميكند هم به جرمهاي آن دو و هم فاصله آنها از هم بستگي دارد.
كره زمين داراي يك برجستگي در استواست كه در نتيجه چرخش سياره و تمايل اجسام متحرك به ادامه دادن خط مستقيم بوجود ميآيد.(گاهي آن را اشتباها "نيروي گريز از مركز" مينامند، اما در واقع نمودي از قوانين حركت نيوتن است.)
هنگامي كه شما بر روي خط استوا ميايستيد، فاصله بيشتري با حجم توده كره زمين داريد كه در قطبها قرار دارد، بنابراين سياره كشش كمتري بر شما وارد ميآورد.
اما اگر چاق هستيد خيال نكنيد اگر به برزيل برويد از وزن اضافه خلاص خواهيد شد: وزن يك شيء در استوا تنها نيم درصد از وزنش در قطبين كمتر است. يعني براي يك آدم 100 كيلويي تنها نيم كيلوگرم.
asbm1382
13th December 2009, 04:13 PM
هنگامي كه چاقوي شما از پياز عبور ميكند، سلولهاي آن پاره و محتويات آنها آزاد ميشود.
مواد شيميايي آزادشده با يكديگر واكنش ميكنند و يك گاز با اساس گوگرد را آزاد ميكنند. هنگامي كه اين گاز در لايه آب پوشانده چشم حل ميشود، اسيد سولفوريك تشكيل ميدهد كه محركي سوزاننده است.
غدد اشكي براي مقابله با اين ماده خارجي فعاليت خود را افزايش ميدهند و چشمانتان پر از اشك ميشود. برا ي جلوگيري از اين وضعيت بايد صورتتان را از پياز دور نگهداريد تا قبل از رسيدن گاز به چشمانتان در فضا پراكنده شود.
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:13 PM
موهايتان با وجود اين همه پولي كه صرف حالتدهندهها و فرزدن و.. ميكنيد، به طرزي عجيب كار چنداني برايتان انجام نميدهند.
موهاي بدن انسان حتي در پرموترين افراد نقشي در حفاظت در برابر سرما ندارد.
كاركرد اصلي موي بدن تشديد حساسيت پوست است. 100000 تا 200000 موي سر شما، گرچه ممكن است تا حدي در حفاظت پوست سر در برابر پرتوهاي خورشيد نقش داشته باشد، اما در اغلب موارد موهاي سر به نوعي نشاندهنده سلامت توليدمثلي افراد است.
شكل، قوام و جهت موها را پياز يا فوليكول مو تعيين ميكند كه تنه مو از آن به شكل فرفري، مجعد يا صاف بيرون ميآيد. موهاي روي يك تكه پوست عموماً در جهت موهاي مجاور هستند. به اين ترتيب خواب مو بهوجود ميآيد و در موهاي سر فرق باز ميشود.
هر كسي الگوي منحصر بهفرد خواب موي خود را دارد، اما برخي از خصلتهاي بارز مانند خط فرق سر در همه افراد مشترك است.
asbm1382
13th December 2009, 04:13 PM
به محض آنكه پا به درو ن اتاق مي گذاريد، خون به صورتتان هجوم ميآورد، گونههايتان رنگ قرمز ميگيرد. موج گرمي را حس ميكنيد كه چهرهتان را فرا ميگيرد، اما كاري از دست شما ساخته نيست،- از خجالت سرخ شدهايد.
اما اين واكنش گلانداختن گونهها واكنشي انساني همگاني به مورد توجه جمع قرار گرفتن است.
هر كسي كم و بيش ممكن است به اين حالت دچار شود.
محركهاي شايع سرخشدن شامل ملاقات با فردي مهم،مورد تعارف قرار گرفتن،و احساس هيجان قوي در موقعيتهاي اجتماعي است. ظاهراً مردها كمتر از زنها قرمز ميشوند.
زيستشناسي سرخشدن اينگونه است: وريدهاي صورت گشاد ميشوند، و خون را به درون گونهها سرازير ميكنند، و سايه سرخ رنگ ظاهر ميشود.
اما دانشمندان در حال حاضر نميدانند چرا اين واكنش رخ ميدهد يا در خدمت چه كاركردي است.جز آنكه آدم را از لحظاتي از خود بيخود ميكند.
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:14 PM
شناور بودن كوههاي يخ دلايل متعددي دارد كه اولين آن به خاطر خواص اعجابآور آب است.
آب جز آنكه براي همه اشكال حياتي ضروري است، يكي از معدود موادي است كه در حالت مايع اندكي متراكمتر از شكل جامدش است.
دليل دوم و جالبتر اينكه اغلب كوههاي يخ يا آيسبرگها در واقع حاوي مقدار زيادي هوا هستند.
كوههاي يخ برخلاف آنچه بسياري تصور ميكنند قطعاتي توپر نيستند، بلكه ميلياردها حباب هواي ريز در آن گير افتادهاند، و همينها هستند كه به كوههاي يخ ظاهر سفيدشان را ميدهند.
سومين دليل اين است كه كوههاي يخ متشكل از آب شيرين هستند.آب اقيانوس به خاطر املاح حل شده در آن متراكمتر از آب شيرين است، و اين وضعيت هم به شناوري كوه يخ كمك ميكند.
asbm1382
13th December 2009, 04:14 PM
سيب آدم بر خلاف تصور عمومي هم در مردها و هم در زنها وجود دارد.
سيب آدم تودهاي استخوان غضروفي است كه در جلوي حنجره قرار دارد و با توجه به مجاورت آن با غده تيروئيد به آن غضروف تيروئيد هم ميگويند.
اين غضروف در مردان بزرگسال به علت حجم بزرگتر حنجره، برجستگي بيشتري پيدا ميكند.
اما آيا سيب آدم كاري هم انجام ميدهد؟در واقع نه.سيب آدم مانند غضروف گوش يكي از اجزاي بدن است. بر خي از مردان كه سيب آدم بسيار برجستهاي دارند، با جراحي آن را ميتراشند تا ظاهرشان بهتر شود.
البته سيب آدم براي برخي مردان در اداره هنگام بحث با رئيس يا در خانه هنگام دروغ گفتن به همسر مايه دردسر ميشود.
سيب آدم نه تنها هنگام بلعيدن غذا بالا و پايين ميرود ، هنگام تشويش و اضطراب، " به طور غير قابل كنترلي" بالا و پايين ميرود. پس مراقب باشيد!
asbm1382
13th December 2009, 04:15 PM
چگونه آدم خوبها پشت آينه را ميبينند در حاليكه آدم بدها تنها يك سطح براق را مشاهده ميكنند؟
چنين آينههايي كه در فيلمهاي كارآگاهي ديدهايد، لايه نازكي از پوشش به طور نسبي بازتابدهنده دارد.تنها حدود 80 درصد نور منعكس ميشود و 20 درصد آن از آينه ميگذرد.
نكته مهم اين است كه اتاقي كه فرد مظنون در آن قراردارد 10 بار روشنتر از اتاق كارآگاههايي است كه او را ميپايند، بنابراين نوري كه از اين آينه ميگذرد آنقدر هست كه به كارآگاهان امكان ديدن مظنون را بدهد.
از آنجايي كه اتاق كارآگاهان آنقدر روشن نيست، مقدار كم نوري كه از آن وارد اتاق بسيار روشن مظنون ميشود براي ايجاد تصويري از آنها كافي نيست.
asbm1382
13th December 2009, 04:15 PM
شيوههاي گوناگوني براي طفرهرفتن از اين كلاف مرگ وجود دارد، اما در واقع مردم به علت جراحت(سقوط يا تصادف) يا بيماري(مثلاً سرطان) ميميرند.
هيچ كس به علت سن بالا نميميرد. معمولا وقتي گفته مي شود شخصي به علت "سن بالا" فوت كرد، معنايش اين است كه او به علت يكي از بيماريهايي كه در سنين بالا شايع است درگذشته است.
در حالي كه بسياري از افراد سالمند از مشكلات بهداشتي رنج ميبرند، بيماري همراه خودكار پيري نيست و سالمندان اكنون بيش از پيش طولانيتر و سالمتر زندگي ميكنند. همانطور كه جواني تضمينكننده سلامت كامل نيست، پيري نيز ضرورتا به معناي زوال سلامت نيست.
درست است كه سلولهاي زنده طول عمر محدودي دارند، اما اين محدوديت به معناي آن نيست كه ارگانيسم صرفاً به علت پيرشدن سلولهايش ميميرد.
در عوض جهشهاي زنتيكي، بيماريها، تاثيرات آسيبرسان محيط زيست ميتوانند يك اختلال يا بيماري معين را جلو بيندازند. هر چه افراد پيرتر ميشوند،سلولهايشان به خوبي قبل كار نميكند، و نميتوانند مانند زمانهاي پيشين بيماريها را مهار كنند يا ترميم شوند.
اما هيچكس صرفاً به علت سالمندي نميميرد.
asbm1382
13th December 2009, 04:16 PM
آيا چيزي در مورد آزمايشگر مشتاقي شنيدهايد كه براي تحقيق در مورد گرسنگي يك بادكنك را بلعيد؟ نتيجه اين كار به هوا رفتن...بله، فرضيه او در اين مورد بود.
يك پژوهشگر باجرات به عنوان بخشي از تجربياتش در مورد علل گرسنگي، پس از مدتي غذانخوردن بادكنكي خالي را از راه مري به درون معدهاش فرستاد و سپس بادكنك را درون معده باد كرد.
ثبت تغييرات فشار درون معده اين دانشجوي دكتراي بيچاره ثابت كرد كه معده هنگام خالي بودن منقبض ميشود. همين انقباضات عضلاني است كه غار و غور آشناي پيش از ناهار را بوجود ميآورد، و مدتها تصور ميشد كه همين انقباضات باعث ميل ما به خوردن غذا هم ميشود.
اما پژوهشهاي بيشتر ثابت كرد كه ميل به غذا فقط به خاطر اين انقباضات دوام پيدا نميكند، بلكه حتي در نبود معده هم احساس گرسنگي باقي ميماند.(لطفا نپرسيد كدام بيچارهاي اين قضيه را ثابت كرد)
آن چنان كه معلوم شده است گرسنگي نه از معده بلكه از مغز ما منشا ميگيرد (غار و غور شكم ما در واقع حركت گازها و مايعات گوارشي در روده كوچك است.)
هيپوتالاموس، ساختماني كه در ساقه مغز قرار دارد عمدتا كنترل كننده رفتار تغذيهاي ماست.
بنابراين شايد از رفتار هيپوتالاموس يك شخص كه حاضر است بادكنك را ببلعد به حيرت بيفتيد، حتي اگر اين كار به نام پيشرفت علم صورت گيرد.
asbm1382
13th December 2009, 04:16 PM
قرنهاست كه عموما تصور براين بوده است كه ترس و وحشت ميتواند موها را سفيد كند.
گفته ميشود كه موهاي برخي از زندانيان محكوم به اعدام( مثلا ماري آنتوانت ملكه فرانسه پس از محكوميت بوسيله انقلابيون) يك شبه سفيد شده بود.اما جالب اين است كه هيچگاه در دوران حاضر گزارشي در مورد چنين سفيد شدن ناگهاني در محكومان به اعدام داده نشده است.
در داستانهاي اشباح نيز افرادي توصيف ميشوند كه به علت روبرو شدن با ارواح موهايشان سفيد شده است.
اين موضوع در افسانهها، باورهاي عامه و اسطورهها در همه جهان ذكر شده است. اما آيا واقعا حقيقت دارد؟
در واقع از لحاظ پزشكي چنين رخدادي ناممكن است؛ هيچ سازوكاري وجود ندارد كه بر اساس آن امكان داشته باشد مو به صورت ناگهاني يا يك شبه سفيد شود.
عليرغم شعارهاي تبليغاتي توليدكنندگان مواد آرايشي و بهداشتي كه فلان فرآورده به موهايتان زندگي ميبخشد، موي روييدهشده اساسا اندامي مرده است.
هنگامي كه مو از پوست سر بيرون آمد، هيچ عامل رواني يا فيزيولوژيك در بدن( از جمله ترس يا شوكهشدن) نميتواند آن را تحت تاثير قرار دهد.
حتي اگر بيماري، آسيب يا شوك ناگهاني " بتواند" موها را سفيد كند، هفتهها طول خواهد كشيد تا اثرات آن بر روي موها ظاهر شود، زيرا تنها ريشه مو است كه تحت تاثير قرار ميگيرد.
همانطور كه غير ممكن است كه يك شاخه مرده درخت برگ درآورد، امكان ندارد كه كل بخشهاي تنه مو همزمان با هم سفيد شود.
موهاي جوگندمي سر در صورتي كه به دليلي موهاي سياه بريزد(مثلا به علت بيماري آلوپسي – ريزش ناگهاني موها در يك منطقه بدن) و موهاي سفيد به جاي ماند، ممكن است سفيد شود.
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:16 PM
اگر خواندن این مطلب باعث خوابآلودگی شما شد، معذرت میخواهیم، حتی خواندن درباره خمیازه هم میتواند باعث خمیازه کشیدن شود.
بر خلاف دانستههای گذشته علت این نیست که مغز به اکسیژن نیاز دارد.
برخی از نظریههای فعلی درباره خمیازهکشیدن، آن را نوعی علامت اجتماعی (مانند خندیدن) میدانند که باعث تبادل اطلاعات میشود و رفتار گروهی را سازمان میدهد. خمیازه با انتقال از فردی به فردی دیگر میتواند اطلاعات (مثلا " من خسته هستم." یا " این فیلم ملالآور است ") را در یک حلقه اجتماعی منتقل کند.
چنین ابزاری ممکن است در روزهای قبل از پیدایش زبان در حیات بشر بوجود آمده باشد.
اما آیا شواهد علمی از این نظریه پشتیبانی می کنند؟
دانشمندان در یک بررسی در سال 2005 مغزهای گروهی را که خمیازهکشیدن افراد را مشاهده میکردند، اسکن کردند و توانستند الگوهایی منحصر به فرد از فعالیت در نواحی از مغز که به تقلید رفتاری مربوط میشدند را مکانیابی کنند.
بنابراین دفعه بعدی که در یک جلسه به خاطر خمیازه کشیدن نگاههای سرزنشبار دیگران را متوجه خود دیدید،اجداد غارنشینتان را مقصر قلمداد کنید.
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:17 PM
روانشناسان در مورد مفاهیم مبهمی مانند خلاقیت و هوش اختلاف نظر دارند و هر نظری در مورد همبستگی میان این صفات و چپدستی به درک بهتر خود این مفاهیم وابسته خواهد بود.
بنابراین در مورد هر اظهار نظری در مورد باهوشبودن چپدستها كه 10 درصد جمعیت جهان را تشكيل مي دهند با ترديد مواجه ميشود. اما چند تحقیق جدی رابطههاي جالبی را میان دست غالب و مهارتهای شناختی نشان دادهاست.
به نظر میرسد که راستدستها ممکن است در تحصیلات دانشگاهی اندکی موفقتر از چپدستها باشند.همچنین پژوهشها نشان میدهند که چپدستها به میزان بیشتری دچار ناتوانیهای خواندن یا دیسلکسیا هستند.
در مقابل چپدستها در وظایفی که نیازمند تجسم ذهنی اشیاست مسلطترند و شاید به همین دلیل باشد که شطرنجبازان چپدست نسبت بالاتری دارند.
مدعاهای کلیتر به خصوص "راستمغزی" در مقابل "چپمغزی" بیشتر شبه علماند تا مفاهیمی علمی.
asbm1382
13th December 2009, 04:17 PM
این منطقه را مثلث شیطان، برزخ گمشدگان،منطقه برزخ و از همه مشهورتر مثلث برمودا نامیدهاند.
این ناحیه نیمهمثلثی در میان برمودا، پورتوریکو و فلوریدا به خاطر ناپدیدشدن ظاهرا بیدلیل هواپیماها و کشتیها در آن شهرت دارد.
http://www.hamshahrionline.ir/images/upload/news/pose/8509/bermuda_triangle_am-2.jpg
مثلث برمودا
این افسانه از 2:10 بعدازظهر 5 دسامبر 1945 آغاز شد که بنا به روایت مشهور گروهی از خلبانان باتجربه در یک ماموریت آزمایشی معمول در هوایی بسیار خوب پرواز در این منطقه را آغاز کردند. اما این خلبانهای "پرواز 19 "جهت خود را گم کردند و پی از فرستادن پیام رادیویی برای کمک ناپدید شدند.
توضیحات غریبی برای این ناپدیدشدن و موارد مشابهی که بعدها رخ داد ارائه شده است:
بیگانگان فضایی که زیر دریا پنهان شدهاند، وجود مدخلی در این منطقه به بعدی دیگر و وجود حبابهای غولآسای در اندازه کشتیها.
اما پاسخی منطقی برای این ناپدیدشدن وجود دارد. مثلث برمودا منطقهای است که مسافرتهای هوایی و دریایی بسیاری در آن صورت میگیرد، و به نسبت این تراقیک شدید حوادث بیشتری نسبت به مناطق دیگر در آن رخ نمیدهد.
در این منطقه توفانهای پیشبینینشده بسیاری رخ میدهد. و همچنین بنا به گزارش نیروی دریایی امریکا گلف استریم – جریان اب گرمی که از این منطقه اقیانوس منشا میگیرد - : "بسیار سریع و مواج است و میتواند به سرعت باقیماندههای هر سانحهای را بزداید."
نهایتا اینکه دریا در این منطقه تا 10000 متر عمق دارد.
در مورد پرواز شماره 19 هم بر خلاف داستان مشهور در واقع خلبانان نه باتجربه بلکه در حال تعلیم بودهاند، و هوا هم اصلا صاف نبود.
asbm1382
13th December 2009, 04:18 PM
یکبار پلکزدن تنها یکدهم ثانیه طول میکشد، اما همین مدت کافی است که ذرات غبار را از چشم پاک کند و مایعات نرمکننده را بر سطح کره چشم بگستراند.
هر زمانی که پلک میزنید، پلکهایتان مخلوطی از روغنها و ترشحات مخاطی بر سطح چشم میگسترانند تا از خشکی چشم جلوگیری شود.
پلکزدن همچنین مانع رسیدن تحریکات بالقوه آسیبرسان به چشمهایتان مانند نورهای زننده و اجسام خارجی مانند گرد و غبار میشود.
اما چرا هر دو تا ده ثانیه یک بار – که یک بار پلک میزنیم – دنیایی که میبینیم در تاریکی فرو نمیرود؟
دانشمندان دریافتهاند که مغز انسان استعدادی را بر ای نادیدهگرفتن این خاموشیهای لحظهای دارد.
خود عمل پلکزدن فعالیت را در نواحی متعددی از مغز که مسئول شناسایی تغییرات محیطی هستند مهار میکند، بنابراین در نهایت شما تجربه مداومی از دنیای پیش چشمتان خواهید داشت.
asbm1382
13th December 2009, 04:18 PM
سکسکه ناشی از انقباض دیافراگم، پرده عضلانی درون قفسه سینه است که نقش مهمی در تنفس دارد.
در هنگام دم یا فروبردن هوا دیافراگم منقبض و در هنگام بازدم یا بیرون دادن هوا دیافراگم شل میشود.
سکسکه یک فعالیت عضلانی اسپاسمی و غیرارادی در دیافراگم است.
سازو کار ایجاد سکسکه
http://www.hamshahrionline.ir/images/upload/news/pose/8509/hiccup-am-2.jpg
معده مملو از غذا میتواند دیافراگم را تحریک کند و باعث رشتهای از سکسکهها شود.
ورزش یا استرس نیز میتوانند حمله سکسکه را برانگیزند. اما سکسکه اغلب بدون علت مشخصی رخ میدهد.
یک فرضیه این است که سکسکه ممکن است بازماندهای از یک بازتاب ابتدایی مکیدن – مربوط به دوران نوزادی- باشد. سکسکه هر کارکردی که در قدیم داشته، در زندگی امروز بیشتر آزارنده است و هر کسی مدعی است که راه علاجی برای آن سراغ دارد.
شیوههایی از نگهداشتن نفس،ترساندن ناگهانی،مکیدن قند، نوشیدن آب در حالت وارونه یا حتی انجام دادن ملایم مانور هیلمیک که در اصل برای خارج کردن لقمه گیر کرده در گلو به کار میرود.
بسیاری از این اقدامات در واقع به علت متوقفکردن موقت ریتم تنفس موثر واقع میشوند.
asbm1382
13th December 2009, 04:24 PM
انقلاب زمستانی کوتاهترین روز سال در نیمکره شمالی است (اول دی ماه) و شروع رسمی زمستان محسوب میشود.
خورشید در این زمان در پایینترین ارتفاع در آسمان قرار دارد چرا که در این زمان جهت محور قطب شمال سیاره ما که نسبت به سطح مداریش دارای انحراف است، در جهت خورشید قرار ندارد.
انقلاب زمستانی امسال به وقت تهران در ساعت 3:52 دقیقه صبح روز جمعه اول دی ماه رخ میدهد.
http://www.hamshahrionline.ir/images/upload/news/pose/8509/winter_solstice_am4.jpg
از هنگام انقلاب زمستانی به بعد روزها بتدریج بلندتر میشوند و در طول شش ماه زمین در طرف دیگر خورشید قرار میگیرد و ساکنان نیمکره شمالی انقلاب تابستانی را در بلندترین روز سال (اول تیرماه) تجربه خواهند کرد.
asbm1382
13th December 2009, 04:25 PM
کدام بدتر است، گرمای هوا یا شرجی بودن آن؟ تابستانها ممکن است هر دو عامل را به بدترین وجه ترکیب کنند.
میزان رطوبت هوا که یک کارشناس هواشناسی بیان میکند نسبت بین مقدار بخار آب در جو و بالاترین غلظت ممکن بخار آب در هوا در آن درجه حرارت استکه به صورت درصد بیان میشود.
اگر جو با بخار آب اشباع باشد، آنگاه رطوبت نسبی 100 درصد است،
در حالت اشباع تعادلی پویا بین میزان میعان و میزان تبخیر آب بوجود میآید. برای اینکه مایع تبخیر شود، مولکولهای آن باید نیروی کافی مرتعش شود تا پیوندها میان شکسته شود.
این ارتعاشات نمیتواند بدون انرژی رخ دهد، بنابراین یک مایع با انرژی بیشتر (که به شکل حرارت است) با سرعت بیشتر تبخیر میشود.
میزان تبخیر هم بستگی به حرارت در دسترس مایع و هم قدرت نیروهای بین مولکولی دارد.
تبخیر سریعتر در روزهای آفتابی فقط به علت حرارت بیشتر رخ نمیدهد بلکه همچنین به علت آن است که روزهای آفتابی اغلب خشکتر و بنابراین دارای رطوبت نسبی کمتری هستند.
asbm1382
13th December 2009, 04:25 PM
کوارتز، که از سیلیکون و اکسیژن تشکیل شده، شایعترین ماده معدنی در کره زمین است.
میلیاردها نفر هر روز از کوارتز استفاده میکنند، اما تعداد کمی از آنها از این موضوع خبر دارند، زیرا بلورهای ریز کوارتزی که از آن استفاده میکنند، درون ساعتهای مچی و دیواری پنهان شده است.
اما این بلورهای سفید یا شفاف که در سراسر جهان یافت میشوند، چه ارتباطی با اندازهگیری زمان دارند؟
برخی از مواد مانند برخی از سرامیکها و بلورهای کوارتز، هنگامی که تحت فشار مکانیکی قرار گیرند، میتوانند الکتریسیته تولید کنند. توانایی تبدیل دوجانبه فشار مکانیکی و الکتریسیته را به یکدیگر "خاصیت پیزوالکتریک" می نامند.
http://www.hamshahrionline.ir/images/upload/news/pose/85-10/piezoelectric-am1.jpg
بلورهای کوارتز که دارای این خاصیت هستند، با یک ولتاژ معین برق همیشه با بسامد یا فرکانس خاصی مرتعش میشوند. بنابراین این بلورها معیار دقیقی از بسامد یا فرکانس را حفظ میکنند، که به تنظیم حرکت ساعت کمک میکند و دقت آن را بسیار بالا میبرد.
کوارتز در رادیوها، ریزپردازشگرها (میکروپروسسورها)،و بسیاری از دستگاههای صنعتی دیگر نیز به کار میروند.
asbm1382
13th December 2009, 04:26 PM
صدای آزار دهنده خروپف حتی افرادی یا سنگینترین خوابها را بیدار میکند.
بنابراین شکایت نزدیکانتان را در مورد آن باید جدی بگیرید.
هنگامی که به خواب میروید، عضلاتی که مجرای تنفسی را باز نگه میدارند، شروع به شلشدن میکنند، در حالیکه عضلات گلو منقبض میشوند.
انقباض عضلات گلو ورودی هوا به درون ریه را تنگ میکند. در برخی از افراد باریکشدن ورودی هوا باعث میشود هوا با فشار از میان گلو بگذرد و بافتهای عضلانی شلشده عقب گلو را به ارتعاش درآورد.
این ارتعاش بافتها باعث بروز صدایی میشود که ما آن را خروپف مینامیم.
http://www.hamshahrionline.ir/images/upload/news/pose/85-10/snoring-am3.jpg
برخی از علل شایع خروپف بالابردن بیش از حد سر با بالش، آلرژیهایی که به جمعشدن خلط در گلو میانجامد و چاقی است.
asbm1382
13th December 2009, 04:26 PM
هر روز شما در برابر دیگران لبخند میزنید، چشمهایتان را میچرخانید، آهان و اوهوم میکنید و رفتارهای عجيبي را با بدن و صدا بروز ميدهيد
ارتباطات غیرکلامی از چنان الگوهای آشنای فعالیتی ساخته میشود که ما اغلب در مورد مقاصد عامدانه آنها فکر نمیکنیم.جیغ و داد شما به دیگران کمک میکند تا اطرافیانتان بفهمند اتفاقی رخ داده است.
جیغ و داد ابزار تکاملی مفیدی به خصوص برای آنهایی است که از نظر کلامی دچار مشکل هستند. نوزادان به خاطر بهبودی سریعشان از خراشیدگی ها و کبودیهایی که هیچ بزرگسالی آنها را نمیبیند مشهورند، اما در مقابل گرایش دارند در مقابل کمترین صدايي چنان سرو صدایی راه بیندازند که والدین را به کنار خود بکشانند. اماحتی بزرگسالان هم هنگامی که آسیب میبینند میخواهند توجهها را به خود جلب کنند.
یک بررسی که در سال 2003 انجام شد نشان داد که در برخی از بزرگسالان ("فاجعهاتگاران شدید" یا به اصطلاح کسانی که از کاهی کوه می سازند) بیان و اظهار درد - در صورتي که افرادی ناظر بر آن وضعیت باشند - بیشتر طول میکشد.
این یافته نشان میدهد که یک مقصود سر و صداکردن در موقع درد ممکن است فهماندن نیاز به وابستگی به دیگران و ترغیب دیگران به کمک برای غلبه بر یک مشکل باشد.
asbm1382
13th December 2009, 04:26 PM
شیر بوفه طبیعت برای نوزادان است و تمام مواد مغذی لازم برای نوزاد در مراحل اولیه رشد و نمو در خارج رحم را فراهم میکند.
شیر حاوی حدود 5 درصد لاکتوز (قند شیر) و 3.5 درصد پروتئین است.
فراوانترین پروتئین شیر که کازئین نام دارد مملو از کلسیم است، و ترکیب کازئین با چربیهای خاص در شیر است که رنگ سفید آن را ایجاد میکند.
رنگ سفید در واقع ناشی از بازتاب همه طول موجهای نور به چشم است.
کازئین و برخی چربیها در شیر طیف گستردهای از امواج نورانی را بازتاب میدهند و باعث میشوند که شیر سفید به نظر رسد
asbm1382
13th December 2009, 04:28 PM
بسیاری از گیاهان، از جمله اغلب گونههای علفها رنگدانه روشنی به نام کلروفیل تولید میکنند.
کلروفیل نور آبی (دارای انرژی بالا و طول موج کوتاه) و نور قرمز (دارای انرژی پایین و طول موج بلندتر) را به خوبی جذب میکند، اما بیشتر نور سبز را منعکس میکند و برای همین است که چمنها را سبز میبینید.
اما کلروفیل تنها مایه آسایش چشمها نیست. کلروفیل در فرآیندی به نام فتوسنتز نقش بسیار مهمی ایفا میکند. گیاهان با این فرایند یک ماده غیرآلی( نور) را به ماده آلی قابلمصرف (قند) بدل میکنند.
مولکولهای کلروفیل کوانتومهای نور را جذب و انرژی را به مولکولهای خاصی منتقل میکنند که میتوانند هنگامی که تحریک شوند، یک الکترون شلیک کنند و باعث بروز تغییرات شیمیایی در گیاه شوند. فرایندهای بیشتر این انرژی شیمیایی را به قند بدل میکند.
در حالیکه گیاهان تنها در جای خود میمانند و با استفاده از فتوسنتز میتوانند رشد کنند، حیوانات بیچاره مجبورند به دنبال غذایشان بگردند که ممکن است در مقایسه کمی ناعادلانه به نظر رسد. اما به هر حال علفها همیشه سبزترند
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:29 PM
ریزش مو با الگوی مردانه (mphl) نتیجه دو عامل تاثیر ژنتیکی (احتمالا مربوط به بیش از یک ژن، و نه لزوما ژنهای طرف مادری) و تغییرات هورمونی در بزرگسالی است.
هورمون مردانه دیهیدرواپیآندرسترون باعث میشود که موهای قدیمی بر روی پوست سر به طور پیشروندهای با موهای کوتاهتر و نازکتر جایگزین شوند و این پدیده با الگویی قابلپیشبینی، از شقیقهها و فرق سر آغار میشود.
اما مردها ممکن است بخواهند بدانند چرا این پدیده رخ میدهد.
خوب، حقیقت این است که اینکه افرادی وجود دارند که به طور ژنتیکی مستعد طاسی هستند، نشان میدهد که از دست دادن موهای یک فرد ممکن است دارای امتیاز تکاملی است (یا قبلا چنین امتیازی داشته است.)
از آنجایی که جفتها بر اساس ارزش ژنتیکی انتخاب می شوند، یک صفت فیزیکی که نفوذ ژنتیکی را تشدید میکند، با احتمال بیشتری در گونهها انتشار مییابد.
یک فرد طاس ممکن است بیانگر مرحله پیشرفته بلوغ جسمی و اجتماعی یک مرد باشد.
داشتن چنین ظاهری میتواند مرتبه فرد را در یک گروه اجتماعی بالاتر ببرد و نیز رفتار کمتر پرخاشگرانه از سوی سایر رقبای مذکر را باعث شود،
asbm1382
13th December 2009, 04:29 PM
برخي پژوهشها رابطهاي جغرافيايي ميان نواحي داراي خاك كم سلنيوم و بروز ايدز برقرار كردهاند
مثلا در خاك آفريقاي زير صحرا كه بيشتر مبتلايان به ايدز در جهان را دارد، سلنيوم كمي وجود دارد.
سوء جذبی كه در بیماران آلوده به ویروس نقص ایمنی اكتسابی hiv مبتلا به ایدز (hiv/aids) به وجود میآید میزان بسیاری از ریز مغذیها از جمله سلنیوم را در بدن كاهش میدهد.
كمبود سلنیوم با كاهش شمار سلول های دستگاه ایمنی، افزایش پیشرفت بیماری و خطر بالای مرگ در بیماران hiv/aids همراه است.
Hiv/aids به تدریج دستگاه ایمنی را تخریب می كند و استرس ناشی از اكسیداسیون ممكن است آسیب بیشتری به سلول های ایمنی را باعث شود. مواد مغذی ضداكسیداسیون آنتی اكسیدانت مانند سلنیوم به حفاظت سلول ها از استرس ناشی از اكسیداسیون كمك می كنند،
بنابراین به طور بالقوه پیشرفت بیماری كند می شود. سلنیوم همچنین ممكن است برای تكثیر hiv مورد نیاز باشد كه خود این امر به كاهش بیشتر سلنیوم در بدن می انجامد.
یك بررسی بر روی ۱۲۵ مرد و زن hiv مثبت كمبود سلنیوم را به میزان بالاتر مرگ به علت hiv ارتباط داده است. در یك بررسی كوچك بر روی ۲۴ كودك آلوده به hiv كه برای پنج سال تحت مشاهده قرار گرفته بودند، نشان داد كه افرادی كه میزان كمتری سلنیوم داشتند در سنین پایین تری فوت كردند.
این وضعیت ممكن است بیانگر پیشرفت سریع تر بیماری در آنها باشد. نتایج این پژوهش ها برخی كارشناسان را به این نتیجه گیری رسانده است كه وضعیت سلنیوم در بدن ممكن است یك عامل پیشبینی كننده مهم در بقای افراد آلوده به hiv باشد.
پژوهشگران به بررسی رابطه میان سلنیوم و hiv/aids از جمله اثرات میزان سلنیوم بر پیشرفت بیماری و مرگ ومیر ناشی از بیماری ادامه می دهند.
در حال حاضر شواهد محكمی در دست نیست كه برای افراد مبتلا به hiv/aids باید به طور روتین مكملهای سلنیوم تجویز شود، اما پزشكان ممكن است استفاده از چنین مكمل هایی را به عنوان بخشی از طرح درمانی كلی این بیماران در نظر بگیرند.
همچنین مهم است كه افراد hiv مثبت سلنیوم را در حد مقادیر مجاز در رژیم غذایی خود مصرف كنند.
asbm1382
13th December 2009, 04:30 PM
سیارات کاملا هم گرد نیستند. اما بگذارید برای لحظهای تصور کنیم که آنها کاملا کروی هستند؛ نحوه کروی شدن آنها به این صورت است:
جاذبه به طور یکنواخت در همه جهات فضایی کشش خود را اعمال میکند. هر چه یک سیاره در حال تشکیل ماده بیشتری جذب کند، کشش جاذبهاش به سوی مرکزش بیشتر میشود. نتیجه طبیعی چنین موقعیتی تشکیل یک کره است.
انحرافات از این کرویت باید ناشی از نیروهای غیرجاذبهای باشند که در برابر کشش جاذبه به سمت پایین مقاومت میکنند. (انحرافاتی کوچک از بدن شما گرفته تا کوهها.)
با این حال داستان اینقدرها هم ساده نیست. قوانین نیوتون در مورد حرکت میگویند یک جسم متحرک تمایل دارد به حرکت خود ادامه دهد، و در نتیجه ماده در محل استوای سیاره میتواند با آنقدر سرعتی بچرخد که به بیرون برجستگی پیدا کند (امری که در مورد کره زمین هم صادق است).
بنابراین در مجموع سیارهها کاملا گرد نیستند.
"کرویت" آنها به جرم، اندازه و سرعت چرخش انها بستگی دارد.
دانشمندان میتوانند اگر سیارهای دارای قمر (ماه) باشد، به سادگی با کاربرد قوانین نیوتون جرم آن را نتیجه بگیرند. با کمک این فرمولها میتوان به معادله سادهای رسید که جرم سیاره را با سرعت قمر مرتبط میکند.
asbm1382
13th December 2009, 04:30 PM
مژهها از چشمها در مقابل اجسام خارجی محافظت و به عنوان حسگرهایی عمل میکنند که مغز را آگاه میکنند که یک ضربه بالقوه قریبالوقوع است.
تماس با این حسگرها میتواند واکنش غیرارادی بستهشدن پلک را تحریک کند.
حدود یک دهه است که جراحی پیوند مژه در اختیار قرار گرفته است که میتواند به مصدومان سوختگی و افرادی که دچار عارضه "ماداروسیس" (Madarosis) – فقدان ابروها و مژهها- هستند، کمک کند.
اما اخیرا این عمل جراحی صرفا برای زیباتر شدن در میان زنان رواج پیدا کرده است.
مژهها در برخی از گونههای جانوری نقش بسیار مهمتری دارد. شتر مسابقه عربی دو ردیف مژه دراز و درهمفرورفته دارد که چشمهایش را در برابر شنهای صحرا محافظت میکند.
asbm1382
13th December 2009, 04:30 PM
هر قوطی یا بطری نوشابههایی مانند کوکاکولا حاوی گاز دیاکسیدکربن است که در فشارهای بالا و درجه حرارت پایین در مایع حل شده است.
اضافهکردن دیاکسیدن کربن به نوشابه یک اسید ضعیف ایجاد میکند که هم مزه اندکی تند آنها را باعث می شود و هم به عنوان نگهدارنده عمل میکند.
هنگامی در بطری یا فوطی نوشابه را باز میکنید، فشار درون آن کاهش مییابد، و درنتبجه دیاکسیدکربن محلول به گار تبدیل میشود و به صورت حبابهایی خارج میشود.
اگر یک قوطی یا بطری نوشابه بازشده را برای مدتی طولانی به حال خود بگذارید و بعد آن را بنوشید، متوجه خواهید شد که نه تنها دیگر حبابهای گار در آن ظاهر نمیشود، بلکه مزه تند خاص خود را هم از دست داده است.
صنعت نوشابهسازی بزرگترین بازار منفرد برای دیاکسیدکربن است، اما استفاده از دیاکسیدکربن به همین مورد ختم نمیشود.
دیاکسیدکربن جامد بهتر از آب یخزده میتواند مواد را سرد کند و این دیاکسیدکربن جامد یا یخ خشک برای سرد و منجمد کردن غذاها به کار میرود.
asbm1382
13th December 2009, 04:30 PM
شاید شما نوع گروه خونیتان را بدانید، و شاید بدانید که کدامیک انواع گروههای خونی با گروه خون شما سازگارند و میتوانید آنها را دریافت کنید.
اما شاید همچنین بخواهید بدانید این گروههای خونی مختلف از کجا میآیند؟
خون از سه رده سلولی گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و پلاکت و مایع پلاسما که این سلولها در آن شناورند تشکیل شده است.
آنتیژنها و پروتئینهای گوناگونی در پلاسما و بر روی گلبولهای قرمز قرار دارند.
آنتیژن به هر مادهای میگویند که باعث شود دستگاه ایمنی برای مقابله با آن پادتن یا ٱنتیبادی -گروهی از مولکولهای پروتئینی خاص- تولید کند.
نظام گروهبندی ABO خون بر مبنای تفاوتهای فردی در وجود دو آنتیژن A و B است که تولید دو آنتیبادی مختلف را تحریک میکنند.
افراد دارای گروه خونی O هیچکدام از آنتیژنهای A و B را ندارند و آنتیبادی تولیدشده بر ضد هر دو آنتیژن را دارا هستند، در حالیکه افراد دارای گروه خونی AB هر دو ٱنتیژن را دارند و هیچکدام از آنتیبادیها را ندارند. افراد دارای گروههای خونی A و B هم وضعیت بینابینی دارند.
به عبارت دیگر گروههای خونی در انسان نوعی "پلیمرفیسم" را نشان میدهند.
"پلیمرفیسم" (چندشکلی) به معنای همراهی پایدار اشکال ژنتیکی متفاوت در درون یک گونه حیاتی است؛ علت وجود پلیمرفیسم گروههای خونی نامعلوم است.
پژوهشگران یونیورسیتی کالج لندن در سال 2004 پیشنهاد کردند که وجود برخی انواع باکتری و ویروسهای درونسلولی ممکن است برای برخی جهشهای ژنتیکی تولیدکننده آنتیژنهای خاص نوعی ترجیح تکاملی ایجاد کرده یاشد.
در جمعیتهایی که ویروسها رایج بودند، ژن تولیدکننده آنتیژن O غلبه پیدا کرد و جمعیتهایی که در محیطهایی که باکتریها فراگیر بودند، میزیستند به داشتن گروههای خونی A و B گرایش پیدا کردند.
گروههای عمده خونی تا اوایل سالهای 1900 میلادی شناخته شده نبودند، و پیش از این زمان انتقال خون میان افراد گاهی به طور اسرارآمیزی به عواقبی مرگبار میانجامید، زیرا گروههای خونی آنها با هم سازگار نبودند.
در سال 1940 آزمایشها بر روی میمونهای رزوس(Rhesus) وجود عوامل آنتیژنی دیگری را هم آشکار کرد که اکنون به نام فاکتورهای Rh مثبت یا منفی مشهورند.
این کشف به استفاده از نامهایی مانند O مثبت یا AB منفی برای توصیف گروههای خونی انجامید.
از آن پس صدها تفاوت آنتیژنی کماهمیتتر یافت شدهاند، که اغلب آنها در هنگام انتقال خون مشکلی ایجاد نمیکنند.
asbm1382
13th December 2009, 04:31 PM
تعهد یک مادر به پرورش کودک حتی اگر ناشی از جبر زیستشناختی باشد، رفتارهای شگفتآوری را باعث ميشود.
پدرها توجه کنند. حتی در یکی از 3000 گونه شناخته شده پشهها یک پشه نر پیدا نمیکنید که حاضر باشد به خاطر بچههایش خون بخورد.
در اغلب گونههای پشه جانور ماده برای کمک به تولید تخمک علاوه بر رژیم غذایی معمول شیره گیاهی به خوردن یک وعده خون نیاز دارد.
پشههای ماده برای یافتن قربانیانشان نشانههایی مانند حرارت، رطوبت و خروج دیاکسید کربن بدن را دنبال میکنند.
به خصوص دیاکسیدکربنی که ما با تنفس از بدن خارج میکنیم، پشهها را به سمت سرهای ما جلب میکند، و آنها با پرواز در آنجا به دنبال محلی برای خونخواری میگردند.
وزوزی که پیش از فروکردن خرطوم تیز پشه به درون بدنتان برای مکیدن خون میشنوید، چیزی نیست جز صدایی با فرکانس بالا ناشی از به هم خوردن سریع بالهای پشه.
asbm1382
13th December 2009, 04:31 PM
یک قرن و نیم بررسی لازم بود تا این مسئله را حل کند که لایه نازک آب مایع در بالای یخ جامد باعث لغزندگی آن میشود.
تحرک این لایه مایع باعث میشود که با وجود نازک بودن آن حرکت برروی آن مشکل شود.
اما در این مورد توافق وجود ندارد که چرا یخ – بر خلاف اغلب جامدات دیگر- دارای چنین لایهای از شکل مایعش بر روی خودش است.
دانشمندان مدتهای درازی استدلال میکردند از آنجا که آب دارای این خاصیت غیرمعمول است که در شکل جامدش تراکم کمتری نسبت به شکل مایعش دارد، با افزایش فشار میتوان نقطه ذوب آ ن را پایین آورد.
با وجود اینکه این نظر صحیح است، اما حتی نوک تیزترین اسکیتها هم نقطه ذوب را تنها چند درجه بالا ميبرند و نظریه فشار نمیتواند وجود لایه آب بر روی یخ را توجیه کند، مگر اینکه یخ قبلا به قدر کافی گرم شده باشد.
قضیه دیگری باید در کار باشد. برخی از تحقیقات بیانگر آن است که اصطکاک ناشی از کفش، اسکیت یا تایر در حال حرکت حرارت لازم برای ذوب یخ را فراهم میکند.
اما اگر اصلا کفش حرکت نکند چه؟
نظریه دوم پیشنهاد میکند یخ ذاتا دارای یک لایه مایع است، که ناشی از حرکت مولکولهای سطحی آن است که در بالای خود دیگر مولکولی برای وصلشدن ندارند و بنابراین برای پایدار شدن به اطراف حرکت میکنند.
شاید هم لغزندگی یخ را باید به ترکیبی از این دو نظریه مربوط باشد.
asbm1382
13th December 2009, 04:32 PM
همه ما به عنوان مسافران بر روی کره زمین با سرعتی بیش 100 هزار کیلومتر در ساعت به دور خورشید میچرخیم.
و به این دورنمای سرگیجهآور این حقیقت را هم اضافه کنید که ما مسافران زمین با سرعتی بیش از 1600 کیلومتر در ساعت (در خط استوا) به دور خودمان هم می چرخیم این چرخش باعث برآمده شدن کره زمین به بیرون در استوا میشود).
البته این سرعتها نسبی هستند (به ترتیب نسبت به خورشید و نسبت به محور قطبی کره زمین).
دلیل این که ما این سرعت سرگیجهآور را حس نمیکنیم، همان دلیلی است که باعث میشود هنگامی هواپیمایی که ما درون آن نشستهایم با سرعت ثابتی حرکت میکند، ما متوجه سرعت آن نشویم.
سرعت تنها در ارجاع به یک جسم دیگری که با سرعت متفاوتی حرکت میکند قابل اندازهگیری است، و هنگامی که در یک چارچوب ارجاع ثابت قرار داریم، نميتوانیم سرعتی را حس کنیم.
بنابراین تعجب نکنید که به شما بگوییم کل منظومه شمسی با سرعت تقریبا باورنکردنی بیش از 900000 کیلومتر در ساعت به دور مرکز کهکشان ما میچرخد و خود کهکشان ما نیز نسبت به سایر کهکشانهای موجود در جهان در حال حرکت است.
و بالاخره اینکه کل جهان نیز در حال حرکت است.
asbm1382
13th December 2009, 04:33 PM
راستش را بخواهید بر خلاف برداشتی که از کلمه "دیوار صوتی" میشود، اصلا دیواری در کار نیست که بشود آن را دید.
بر خلاف آنچه ممکن است در این عکس که مربوط به لحظه "شکستن دیوار صوتی" بوسیله یک هواپیمای جت است به نظر برسد، منظور از "دیوار صوتی" سرعت سیر امواج صوتی بسته به محیطی که در آن حرکت میکنند است، نه پردهای واقعی که دماغه هواپیمای جت آن را سوراخ کند.
اما پدیدهای بصری که در این تصویر میبینید به علت قطرات آبی است که درمیان دو سطح پرفشار هوا به دام میافتند.در شرایط آب و هوایی مرطوب بخار آب میتواند بین دو ستیغ امواج صوتی ایجاد بوسیله هواپیمای جت تجمع یابند.
این اثر لزوما با شکستن دیوار صوتی همزمان نیست، اما ممکن است همراه آن هم رخ دهد.
شکستن دیوار صوتی برای اولین بار در تاریخ هوانوردی در 14 اکتبر 1947 بوسیله سرهنگ چارلز ییگر با یک هواپیمای پژوهشی به نام Bell XS-1 که برای سرعتهای مافوق صوت طراحی شده بود، در امریکا انجام شد.
امروزه هواپیماهای بدون سرنشین بوسیله ناسا با سرعت 10 برابر سرعت صوت (10 ماخ) به پرواز درآمدهاند.
کلمه ماخ از نام ارنست ماخ فیزیکدان اتریشی گرفته شده است که در سال 1887 اصول حرکت مافوقصوت را تبیین کرد. "عدد ماخ" نسبت سرعت یک شیئ به سرعت صوت در محیط محلی است.
صوت امواج ناشی از ارتعاش جو است و بنابراین سرعت آن به درجه حرارت و فشار هوا بستگی دارد.
صوت در سطح دریا در حرارت 15 درجه سانتیگراد با سرعت 1223 کیلومتر در ساعت حرکت میکند.
پرواز کردن هواپیما با سرعتی بیش از این صدایی گوشخراش ایجاد میکند.
هنگامی که هواپیما با سرعت تحتصوت (کمتر از یک ماخ) پرواز میکند ارتعاشات در فشار هوا ( یا همان امواج صوتی) عموما در همه جهات پخش میشوند.
اما هنگام به اصطلاح شکستن دیوار صوتی (یا افزایش سرعت هواپیما به بالای سرعت صوت) میدان فشارهوای اطراف هواپیما از عقب هواپیما به صورت یک "مخروط ماخ" – یک موج ضربهای که یک "غرش صوتی" را بوجود میآورد- گسترش مییابد
asbm1382
13th December 2009, 04:33 PM
چارلز شرینگتون - دانشمند علوم اعصاب- شبکه به هم پیوسته سلولهایی را که مغز یک کیلویی - مرکز فرماندهی بدن- را تشکیل میدهند، "دوکی سحرآمیز" توصیف میکند.
در واقع این برداشت که تمام فرآیندهای ذهنی ما از ادراک و حافظه گرفته تا خود هشیاری را می توان به طور کامل بر اساس فعالیتهای سلولی مغز توضیح داد، حالتی تقریبا جادویی در خود دارد.
واحد پایه کارکردی مغز نورون یا سلول عصبی است، سلول مخصوصی که پیامهای الکتروشیمیایی را (از طریق "شکاف سیناپسی") به سایر نورونها میفرستد و بنابراین الگوهایی را بوجود میآورد که ما از آن به عنوان "ذهن" نام میبریم.
پیچیدگی این وظیفه نیاز به شمار غیرقابل تصور 100 میلیارد نورون را لازم میآورد که از طریق تریلیونها سیناپس با یکدیکر اتصال دارند.
یک نورون منفرد ممکن است در یک لحظه واحد با هزاران نورون دیگر در ارتباط باشد.
هیچ کامپیوتری به پای پیچیدگی این بیتهای ارتباطی ماده آلی نمیرسد.
و علاوه براین، به ازای هر نورون 10 تا 50 "سلول گلیال" وجود دارد که حمایت ساختمانی، محافظت، تامین منابع و کارهای دیگر را برای نورونها انجام میدهند.
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:34 PM
شما هرگز نمیتوانید از افق خارج شوید و هرگز به پایان رنگینکمان نخواهد رسید.
برای دیدهشدن هر دوی اینها وجود فاصلهای میان شیء و مشاهدهگر ضروری است.
رنگینکمانها از قطرات آبی تشکیل میشوند که نور خورشید به طریقهای معین به آنها برخورد میکند.
قطرات گرد و شفاف آب برخی پرتوهای نور خورشید را میشکنند و برخی به طور درونی آنها را به سوی مشاهدهگر منعکس میکنند.
طولموجهای متفاوت نور با زاویههای مختلفی شکست پیدا میکنند، بنابراین نور سفید خورشید به صورت نوار منظمی از رنگها پخش می شود.
به این ترتیب تراکم بالایی از امواج نورانی در جهتی با کمترین انحراف نسبت به زاویه ورود به قطرات آب پدیدار میشود و همین امواج هستند که رنگینکمان را ایجاد میکنند.
از آنجایی که اجزای این نمایش خیالی تنها آفتاب و آب هستند، به دنبال نقطه تماس با آنها نباشید.
این پدیده نوری به این امر بستگی دارد که شما در فاصلهای نسبت به قطرات آب قرار داشته باشید در حالیکه خورشید پشت سر شما قرار گرفته باشد.
asbm1382
13th December 2009, 04:35 PM
هزاران سال است که مردمان به آسمان چشم دوختهاند و از دیدن اجرام سماوی به شگفت آمدهاند.
ستارههای چشمکزن و خورشید آتشین رازآمیز و شگفت آور شمرده شدهاند.
گرچه خورشید برای همه ما کره عظیم سوزانی است که به ما گرما، نور و حیات میدهد، از نظر ستارهشناسان خورشید تنها یک ستاره در حال مرگ مانند میلیاردها ستاره دیگر است.
اما چه چیزی در خورشید در حال سوختن است؟
همه ما میدانیم که در فضا هوایی وجود ندارد، و بنابراین اکسیژنی هم برای سوختن نیست.
در تجربه روزمره ما تنها سوختنی که برای ما آشناست، احتراق آتش است.اما احتراق تنها نوع سوختن نیست؛ در واقع خورشید در حال سوختن است، اما نه سوختنی شیمیایی، بلکه یک "واکنش هستهای" در آن رخ می دهد.
خورشید هیدروژن میسوزاند- و مقدار بسیار عظیمی از آن را هم، چند صد میلیون تن در هر ثانیه.
اما نگران نباشید خورشید به این زودیها دچار کمبود سوخت نخواهد شد؛ بر اساس اغلب تخمینها، میزان هیدروژن موجود در خورشید برای 5 میلیارد سال دیگر کفایت می کند.
asbm1382
13th December 2009, 04:36 PM
دلخور نشوید! ممکن است شما آدم بسیار تمیزی باشید و کاملا مراعات بهداشت را بکنید و هنوز بدنتان بوی عرق بدهد. علت این بو باکتریها هستند.
ماجرا از غدههای عرق آغاز میشود، که به صورت لولههای درهمپیچیدهای هستند که تنها در بدن پستانداران وجود دارند و از منشاء خونی که لایه میانی پوست مایعاتی را به بیرون آزاد میکنند.
نوع خاصی از غدههای عرق به نام غدههای "آپوکرین" که در محلهای معینی از بدن از جمله پوست سر، نوک پستانها، ناحیه تناسلی و زیربغل یافت میشوند که مواد چسبناکی را ترشح میکنند که رشد باکتریهای روی پوست را تحریک میکند.( عرق واقعی را غدههای "اکرین" تولید میکنند که در سراسر بدن پراکندهاند).
باکتریها با تجزیه ترشحات غدد عرقی آپوکرین بوی عرق بدن را در شما بوجود میآورند.
اما این عرقکردن و ترشح مواد و ایجاد بوی خاص پیامی برای دیگران نیز به دنبال دارد.
وجود "فرمونهای" انسانی - پیامرسانهای شیمیایی که اطلاعات را بین افراد یک گونه جانوری منتقل میکنند - هنوز مورد اختلاف است.
اما یک بررسی در سال 2007 که نتایج آن در نشریه Neuroscience منتشر شده است نشان میدهد که هنگامی که یک زن، بوی عرق یک مرد را استشمام میکند، میزان هورمون کورتیزون (هورمونی که با میزان استرس ارتباط دارد) در بدنش افزایش مییابد.
این پدیده ممکن است بیانگر وجود فرمونهایی در عرق انسان باشد.
asbm1382
13th December 2009, 04:36 PM
تاریخگذاری اشیای باستانی کار سادهای نیست، اما اندازهگیری برخی ایزوتوپهای رادیواکتیو میتواند به تعیین سن مصنوعات و سنگوارههای قدیمی کمک کند.
تا همین اواخر تاریخگذاری نسبی تنها روش شناسایی سن واقعی یک شی باستانی بود.
باستانشناسان با بررسی رابطه شیء با لایههای رسوبات در منطقه با مقایسه آن شیء با دیگر چیزهای یافتشده در محل اکتشاف، میتوانند تخمین بزنند شیء در چه زمانی به آن محل وارد شده است.
گرچه تاریخگذاری نسبی هنوز روشی بسیار مورد استفاده است، چندین روش تاریخگذاری نوین به آن افزوده شده است.
تاریخگذاری رادیواکتیو شامل تعیین سن یک سنگواره یا نمونه باستانی با اندازهگیری میزان کربن 14 در آن است.
کربن 14 یا رادیوکربن یک ایزوتوپ رادیواکتیو طبیعی است که هنگامی تشکیل میشود که پرتوهای کیهانی در بخش فوقانی جو به مولکولهای نیتروژن برخورد میکنند، و باعث اکسیداسیون و تبدیل آنها به دیاکسیدکربن میشوند.
گیاهان سبز این دیاکسیدکربن را جذب میکنند، بنابراین تعداد مولکولهای کربن 14 به طور مداوم تا زمانی که گیاه بمیرد، د رآن افزایش مییابد.
کربن 14 همچنین به بدن حیوانات که گیاهان را میخورند نیز وارد میشود. پس از مرگ مقدار کربن 14 در نمونه آلی همگام با تلاشی مولکولها به طور منظم کاهش پیدا میکنئد.
کربن 14 نیمهعمری برابر 40±5730 سال دارد، به این معنا که حدود هر 5700 سال یک بار یک شیء نیمی از محتوای کربن 14 خود را از دست میدهد.
نمونههای به دست آمده از 70000 سال گذشته که متشکل از چوب، زغال، استخوان، تورب، شاخ و یا یک بسییاری از اجسام کربندار دیگر باشند،با استفاده از تکنیک قابل تاریخگذاری هستند.
asbm1382
13th December 2009, 04:36 PM
بوكس به مغز صدمه ميزند؟ تقريبا به طور يقين بله.
پژوهشها مدتهاست نشان دادهاند كه ضربه يا تروما به سر – چيزي كه هيچ بوكسوري در طول سالها نميتواند از آن اجتناب كند-فرد را در معرض آسيب دائمي مغز قرار ميدهد.
سلولهاي مغزي معمولا (بر خلاف سلولهاي ديگر بدن) نميتوانند خودشان را ترميم كنند، بنابراين سلولهاي عصبي آسيبدبده باقي ميمانند.
انجمن پزشكي آمريكا و انجمن پزشكي بريتانيا هر دو به استناد آمار آسيبهاي مغزي در بوكسورهاي حرفهاي خواستار ممنوعيت آن هستند.
اكنون يك بررسي كه قرار است در پنجاه و نهمين اجلاس آكادمي متخصصان مغز و اعصاب آمريكا ارائه شود، نشان ميدهد كه بوكس آماتور هم خطر آسيب مغزي را ميافزايد.
پژوهشگران براي يافتن شواهد، مايع مغزي- نخاعي - مايعي كه مغز را در مقابل ضربات و تغييرات ناگهاني فشار محافظت ميكند- براي اندازهگيري مواد شيميايي معيني مورد بررسي قرار دادهاند.
اين بررسي نشاندهنده بالا رفتن شاخصهايي بود كه بيانگر آسيب مغزي پس از يك دور بوكس هستند.
ستاره بوكس جهان محمد علي به بيماري پاركينسون مبتلا شده است، اختلالي در دستگاه عصبي كه ناشي از تحليلرفتن گروهي از سلولهاي مغز است كه در حركت ارادي دخيل هستند.
البته شواهد قطعي در دست نيست كه بيماري علي كه با لرزش دست، كندي حركات و سفتي عضلاني مشخص ميشود، نتيجه دوره بوكسوري او باشد. اما اين شكل بيماري پاركينسون با ضربه به سر مربوط است.
شايد بهتر باشد خوي مبارزهجويانهتان را به سوي فوتبال هدايت كنيد. همان تحقيقي كه بوكس آماتور را مورد بررسي قرار داده است، بازيگران فوتبال را هم بررسي كرده و رابطهاي ميان زدن مكرر توپ با سر و آسيب مغزي نيافته است.
asbm1382
13th December 2009, 04:37 PM
آیا گیاهان جنسیت دارند؟ بله گیاهان نیز نر و ماده دارند.
گلهای خوشبوی گیاهان در واقع اندامهای تولیدمثل آنها هستند. پرچمهای مملو از گرده بخش "نر" و تخمدان گل بخش "ماده" گیاه هستند.
اغلب گیاهان داری گلهای دوجنسی هستند (که هر دو بخش نر و ماده را دارند)، اما در گیاهانی مانند کدو گلهای نر و ماده جدا رشد میکنند- برخی گیاهان دیگر هم هر دو نوع گل دوجنسی و تکجنسی را دارند.
و آنچنانکه زیستشناسان تکاملی اخیرا کشف کردهاند گیاهانی دارای هر دو گل نر و دوجنسی باشند، دانههای بیشتری تولید میکنند.
چرا چنین پدیدهای رخ میدهد هنوز یک راز علمی است، اما شاید به علت اینکه رشد گلهای نر انرژی کمتری از گیاه میگیرد انرژی بیشتری برای تولید دانهها باقی میماند.
اما تولید دانهها چگونه رخ میدهد؟
در اینجا طبیعت با استفاده ار باد، حیوانات، یا آب برای انتقال گردههای چسبناک به کلاله مادگی لقاح را باعث میشود.
گردههایی که روی کلاله قرار گرفتهاند، به سمت پایین رشد میکنند و به آهستگی به درون تخمدانها میخزند.
نهایتا این گرده با تخمکهای درون تخمدان ترکیب میشود و دانههای گیاه متولد میشوند.(بله وقتی دارید یک سیب یا میوه دیگری را میخورید در واقع دارید شکل زادهنشدهای از حیات را میخورید!)
اما گلها تنها راه تولید مثل در گیاهان نیستند.
در درختان جینگو گیاهان نر و ماده به طور کلی از هم جدا هستند. درختان نر گردههایی تولید میکنند که به صورت اسپرم سرباز میکنند و اسپرم به سوی تخمک درون تخمدان مونث روی گیاه ماده شنا میکند.
بالاخره گیاهانی مانند عدس آبی به کلی از امور جنسی پرهیز می کنند. این گیاهان عجیب کلونها (شبیههایی) برگمانند به وجود میآورند که از گیاه اصلی جدا میشود و به صورت گیاهی بزرگسال رشد میکند
asbm1382
13th December 2009, 04:38 PM
حتما شما هم هنگام خیرهشدن به یک چرخ در حال گردش؛ ظاهرا حرکتی بر خلاف جهت چرخش واقعی آن حس کردهاید.
راز این این پدیده را با توجه به فیلم های سینمایی بهتر در خواهید یافت.
در فیلمهای سینمایی هم ممکن است به نظر آید چرخش تایر ماشین برروی پرده به آهستگی در جهت معکوس صورت میگیرد. این امر به خاطر آن است که دوربینهای فیلم تصاویر یک صحنه را با سرعت محدود(معمولا 24 قاب در ثانیه) ضبط میکنند و مغز شکاف بین این تصاویر را با خلق پنداره حرکت مداوم میان قابهای مشابه پر میکند.
اگر چرخ در فاصله میان یک قاب و قاب بعدی بیشتر مسیر خود را طی کرده باشد، واضحترین جهت حرکتی که مغز انتخاب میکند به سوی عقب است، چرا که این جهت کمترین تفاوت میان دو قاب را نشان میدهد.
اما ظهور این پدید ه تنها محدود به فیلمها نیست و افراد آن را در زندگی واقعی حتی نور مداوم هم تجربه میکنند.
این حالت را نمیتوان بر اساس عوامل استروبوسکوپیک یا فیلمی توضیح دید.
دو نظریه رقیب علمی در حال حاضر در مورد این پدیده وجود دارد.
یکی بیان می کند که قشر بینایی مانند دوربین فیلمبرداری درونداد ادراکی را در بستهای زمانی پردازش می کند، یعنی رشتهای از عکسهای ثابت را میگیرد و از آنها صحنه تصویری مداومی خلق میکند.
شاید مغز ما این تصاویر ثابت را مانندفریمهای یک فیلم پردازش میکند، و اشتباه ادراکی ما ناشی از محدودیتی در درک سرعت فریمهاست.
با وجود آنکه شکلی از فاصلهگذاری زمانی به یقین در مغز ما رخ میدهد، روشن نیست که آیا این خصوصیت برای توضیح پدیده حرکت ظاهری معکوس چرخ در نور مداوم کفایت میکند یا نه.
یک آزمایش کلیدی نشان میدهد که در مورد دو چرخ مشابه در حال چرخش در مجاورت یکدیگر مشاهدهکنندگان به طور مستقل از یکدیگر تغییر جهت ظاهری آنها را گزارش می دهند.
اگر نظریه دروبین فیلمبرداری صحیح باشد، این دو چرخ نباید متفاوت با هم رفتار کنند، چرا که سرعت فریم برای هر چیز در میدان بینایی یکسان است.
همین امر گروهی از دانشمندان را به سوی نظریهای بدیل سوق داده است که میگوید این حرکت ظاهری نتیجه رقابت ادراکی د رمغز است. این رقابت هنگامی رخ میدهد که مغز دو تفسیر متفاوت خلق می کند تا حسی دوپهلو و مبهم را توضیح دهد.
سپس این تفسیرها بوسیله فرآیندهای سطوح بالاتر مغز مورد پردازش قرار میگیرند و آنها هستند که نهایتا تعیین میکنند ما چگونه دنیا را ببینیم.
http://www.hamshahrionline.ir/images/upload/news/pose/8603/cube_-am1.jpg
خطای بصری در مکعب نکر
مثال مشابه این پدیده "مکعب نکر" است، مکعبی دوبعدی که میان دو تجسم سهبعدی به عقب و جلو "حرکت میکند".
همشهری
asbm1382
13th December 2009, 04:38 PM
وسائل آشپزخانه شما در واقع محصول علم نوین متالورژی یا فلزشناسی هستند.
قاشق و کارد و چنگال معمول از استیل ساخته شدهاند، آلیاژی که جزء اصلی آن آهن است. آلیاژ یک ماده ترکیبی جامد از دو یا چند عنصر ساده است.
ساختار مولکولی آهن آن را نرم و انعطافپذیر میکند. اتمها به صورت صفحاتی ترتیب یافتهاند که به سادگی میتوانند در صورت وارد شدن فشار بر روی هم بلغزند.
برای ساختن و قاشق و چنگالی که با اولین استفاده خم نشود، باید محلهای اتصال این صفحات مولکولی تقویت شوند.
یک راه برای انجام این کار اضافهکردن کربن به آهن است، که نتیجه آن تولید استیل است.
ساختار مولکولی استیل در مقایسه با آهن بسیار پیچیدهتر است، و در صورتی که اتمهای کربن به طور یکنواخت در آن پخش شده باشند، لغزیدن صفحات مولکولی در ان بر خلاف آهن بسیار مشکل است.
برای ساختن استیل، آهن و کربن را با هم تا 727 درجه سانتیگراد حرارت ميدهند تا ساختارهای بلوری استیل به وجود آید.
اما استیل وسائل و ظروف آشپزخانه تنها آهن و کربن ندارد. حدود 20 عنصر دیگر نیز در آلیاژهای استیل یافت میشود.
برای قویتر کردن استیل و آسانتر کردن روند ایجاد آن عناصری مانند وانادیوم و تیتانیوم به آن اضافه میشود.
برای جلوگیری از زنگزدن نیکل و کروم به استیل اضافه میشود.
فلزات دارای بیش از 12 درصد کروم تقریبا ضدزنگ هستند: لایه نازکی از اکسید کروم در اطراف استیل تشکیل میشود که مانع از اکسیدشدن بیشتر آن میشود.
asbm1382
13th December 2009, 04:41 PM
الماسها از کربن تشکیل میشوند- کربن کاملا سازمانیافته.
بر اساس تحقیق جدیدی که در نشریه Nature منتشر شده است، دانشمندان حدس میزنند الماسها درون کره زمین از یک تا سه میلیارد سال قبل تولید شدهامند؛ آنها فکر میکنندکه دستورالعمل ساختهشدن الماس اینگونه است:
1.دیاکسید کربن را در 180 کیلومتری عمق زمین دفن کنید.
2.آن را تا بیش از 1200 درجه حرارت دهید.
3. آن را زیر فشار بیش از 50000 کیلوگرم نیرو بر سانتیمتر مربع قرار دهید.
4.به سرعت آن را به سطح زمین بیاورید تا به سرعت سرد شود.
اگر این فرآیند کمی مشکل به نظر می رسد، از تولیدکنندگان الماس مصنوعی تشکر کنید: اکنون دو راه برای ساختن الماس در آزمایشگاه وجود دارد
اولین روش مصنوعی روش "فشار بالا، حرارت بالا" (HPHT) نامیده میشود.
این روش بیشترین شباهت را با نحوه تشکیل الماس درون کره زمین دارد و در آن گرافیت (یعنی همان کربنی که در مداد به کار میرود) تحت فشار و گرمای شدید قرار میگیرد.
سندانهای کوچک در ماشین HPHT در حالی که الکتریسیته شدید از گرافیت عبور میکند، بر روی ان فشار میآورد، و تنها پس از چند روز یک الماس با کیفیت جواهر به وجود میآورد.
البته این الماسها به اندازه الماسهای طبیعی خالص نیستند، زیرا یک محلول فلزی با گرافیت مخلوط میشوند.
روش دیگر تولید الماس- رسوب بخار شیمیایی نامیده می شود-بر مبنای فشار شدید عمل میکند، اما الماسهایی بینقصتر از طبیعت میتواند تولید کند.
یک قطعه الماس در ون یک محفظه کاهش فشار قرار داده میشوند، سپس گاز طبیعی با یک تابش مایکروویو به درون این محفظه فرستاده میشود.
هنگامی گاز تا تقریبا 2000 درجه حرارت داده میشود، اتمهای کربن روی الماس درون محفظه "می بارند" و به آن میچسبند، و غلاف کاملی شبانه دور الماس رشد میکند.
این الماسهای مصنوعی بیش از هر چیز به درد تولیدکنندگان کامپیوتر میخورند : در درجه حرارتهایی که در آن تراشههای سیلیکونی ذوب می شوند، غلاف های الماس مصنوعی مثل سنگ سخت باقی میمانند.
asbm1382
13th December 2009, 04:42 PM
اگر شما همه آب کره زمین را روی کشوری به وسعت آمریکا بریزید، میتوانید دریاچهای به عمق حدود 150 کیلومتر به وجود آورید.
حچم این مقدار آب چقدر است؟ بیش از یک میلیارد و 300 میلیون کیلومتر مکعب آب.
حدود 72 درصد سطح کره زمین با آب پوشیده شده است، اما 97 درصد این آبها شور هستند و به درد آشامیدن نمیخورند.
اما برخی حقایق درباره آبهای شیرین کره زمین:
* 70 درصد آب شیرین دنیا به شکل کلاهکهای یخی در قطبها قرار دارد.
* کمتر از یک درصد آب شیرین جهان به آسانی در دسترس قرار دارد.
* 6 کشور جهان – برزیل، روسیه، کانادا، اندونزی، چین و کلمبیا – حدود 50 درصد منابع آب شیرین جهان را دارا هستند.
* یک سوم جمعیت جهان در کشورهای "تحت فشار از لحاظ منابع آب " زندگی میکنند.
* مقدار بسیار بیشتری آب شیرین درون زمین ذخیره میشود تا به شکل مایع بر روی سطح آن.
asbm1382
13th December 2009, 04:43 PM
سوزشی که پس از خوردن فلفل حس می کنید، ناشی از ترکیبات شیمیایی به نام کاپسایسینوئیدها است.
این مواد بیبو و بیرایحه در گوشت سفید درون فلفل قرار دارند.
هنگامی که شما یک فلفل را درون دهانتان می گذارید، این مواد شیمیایی به گیرندههایی که به درد ناشی از حرارت در دهان و گلو پاسخ میدهند، متصل میشوند.
مغز پیام را میگیرد و به "آتشنشانی بدن"میفرستند تا ماده سوزاننده را بزدایند، در نتیجه گردش خون افزایش مییاید (سوخت و ساز تشدید می شود)، تعریق تشدید میشود و واکنش معمول به هر ماده محرک ظاهر میشود (آبریزش از بینی و اشکریزش از چشم).
این درد همچنین به آزادی آندورفینها (مواد طبیعی ضددرد در بدن) منجر میشود، که در فرد احساس نشاط ایجاد میکند.بنابراین این اشکها در واقع اشکهای شادی هستند.
همه فلفلها به یکسان این اثر را ایجاد نمیکنند.
شیمیدان ویلبر اسکویل در سال 1912 معیاری را برای "تندی" فلفل ایجاد کرد که آزمون ارگانولپتیک اسکویل نامیده میشود.
تند و تیزی فلفل بر حسب تعداد 100 واحدییها اندازهگیری میشود که به مقدار آبقندی اشاره دارد که برای رقیق کردن عصاره فلفل تا حدی لازم است که مزهکنندگان نتوانند تندی آن را احساس کنند.
به این ترتیب تندی فلفل شیرین در این مقیاس صفر و تندی فلفل قرمز 2500 تا 8000 است.
asbm1382
13th December 2009, 04:43 PM
دریای سرخ برای ناخداهای کشتیها به خاطر توفانهای شدیدش و نیز صخرههای مرجانی و جزایر به زیر آبرفتهاش مشهور است.
به غیر از این دریای سرخ یک از گرمترین، شورترین و احتمالا سرخترین دریاهای جهان است.
اما آیا این دریا که از خلیج سوئز و خلیج عقبه در شمال تا اقیانوس هند در جنوب کشیده شده است واقعا با رنگی سرخ می درخشد؟
راستش را بخواهید، نه. پس چرا این نام به این دریا داده شده است؟
گاهگاهی این دریا مملو از دستههای جلبکهای سیانوباکتری به نام "تریمودسمیوم اریتراتوم" میشود که هنگام مردن،آب معمولا به رنگ آبی-سبز را قهوهای - قرمز میکنند.
این رنگ آنقدرها سیر نیست و جلوه آن در نقاط مختلف این دریای وسیع متفاوت است.
asbm1382
13th December 2009, 04:44 PM
حتما هنگامی به آسمان شب نگاه انداختهاید، متوجه شدهاید که نور ستارهها حالتی نوسانی دارد و به اصطلاح چشمک میزند.
اما چرا اینگونه است؟ نور ستارهها باید از میان لایههای جو عبور کند تا به چشم ما برید، اما لایههای جو از لحاظ درجه حرارت و تراکم متفاوت هستند، و همه آنها بسیار آشفته و متلاطم هستند.
در شبهای که باد میوزد به نظر میرسد که ستاره مداوما جای خود را عوض میکند، چرا که انکسار نور ستاره بر حسب تغییرات لایههای جو مرتبا دچار تغییر میشود.
این حالت مانند تماشای سکهای که در کف یک استخر افتاده است که سکه را مداوما در حال حرکت میبینیم.
ستارهشناسان هنگام رصد ستارهها با استفاده از دستگاههای اپتیکی تصحیحکننده بر این به اصطلاح چشمکزدن غلبه میکنند، به این ترتیب که آینههای کوچک متعدد مرتبا میدان دید را بر حسب آشفتگیهای جوی تصحیح میکنند.
asbm1382
13th December 2009, 04:44 PM
شنيدن برخي كرامات و يا داستانهاي مرتاضهاي هندي گاهي اوقات انسان را قلقلك ميدهد كه: «چه ميشد من هم ميتوانستم روي آب راه بروم؟» كار چندان سختي نيست. ما به شما ميآموزيم.
پيش از هر كاري بهتر است كمي دانش فيزيك شما را تقويت كنيم و آن چيزيهايي كه يادتان رفته را به يادتان بياوريم. فيزيك دبيرستان كه يادتان هست؟ نيروي چسبندگي؟
نيروي بين مولكولي چسبندگي نيرويي است كه سبب ميشود يك ماده جامد، مايع يا گاز باشد. گازها كمترين نيروي چسبندگي بين مولكولي را دارند و جامدات بيشترين نيرو را. به همين دليل شما نميتوانيد پايتان را در چوب فرو كنيد اما در آب ميتوانيد.
اسحاق نيوتن، دانشمند انگليسي، كه در قرن 17 ميلادي زندگي ميكرد متوجه نيروي بين مولكولي شد و براي آن فرمولي به دست آورد كه ميشد بسته به جنس ماده، نيروي بين مولكولي آن را محاسبه كرد.
بخش زيادي از مايعات موجود در جهان رفتار بين مولكولي همانند آنچه نيوتن توصيف كرده و در فرمول آورده است از خود نشان ميدهند. با اين حال تعدادي از مواد هم از اين قاعده مستثني هستند. به اين مواد، سيالات غيرنيوتني ميگويند.
در سيالات غيرنيوتني نيروي بين مولكولي بسيار پيچيدهتر از آن چيزي است كه نيوتن توصيف كرده است. با نيروي بين مولكولي ميتوان رفتار مواد را پيشبيني كرد اما در مورد سيالات غيرنيوتني هيچ پيشبيني معنا ندارد.
در حقيقت سيال غيرنيوتني سيالي است كه نيروي چسبندگي آن تغيير ميكند و تقريبا ميتوان گفت چسبندگي در اين سيالات را نميتوان تعريف كرد.
يكي از راههاي كمهزينه توليد يك ماده غيرنيوتني، استفاده از آرد ذرت است. آرد ذرت را بك يك فنجان آب اضافه كنيد و آن را به آرامي هم بزنيد. بعد از مدتي يك مايع كرم مانندي با رنگ روشن به دست ميآيد.
حال براي اينكه اين ماده را آزمايش كنيد ميتوانيد از راههاي زير استفاده كنيد:
اگر روي سطح سيال با انگشتتان ضربه بزنيد يا به طور ناگهاني ظرف را وارونه كنيد، عكسالعمل سيال درون ظرف بيشتر مانند جامدات است تا مايعات.
رفتارهاي مهربانانهتر مانند اين كه به آرامي قاشقي را در سيال فرو كنيد، باعث ميشود رفتار سيال شبيه مايعات باشد.
اگر بخواهيد قاشق را به تندي از مايع خارج كنيد، باز هم مايع حالت جامد به خود ميگيرد.
بازي جالبتري كه ميتوانيد با اين سيال انجام دهيد، راه رفتن روي آن است. چون بخشي از اين سيال را آب تشكيل ميدهد، پس پر بيراه نيست كه بگوييم شما با اين روش داريد روي آب راه ميرويد.
با درست كردن حجم بيشتري از اين سيال و ريختن آن درون يك تشت ميتوانيد راه رفتن روي يك مايع را تجربه كنيد. كافي است از روي آن رد شويد. فقط يادتان باشد كه با سرعت از روي آن رد شويد تا سيال حالت جامد به خود بگيرد.
به جز راه رفتن روي آن، سيال غيرنيوتني كاربردهاي ديگري هم دارد. يكي از اين كاربردها در تهيه لباسهاي ضد گلوله است. دانشمندان در تلاشند با كمك اين مواد لباس ضد گلوله بسازند، زيرا سيالات غيرنيوتني انرژي گلوله را به راحتي جذب ميكنند و از طرف ديگر قابل انعطاف هستند و مانع از حركت بدن نميشوند.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.