PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله هنر هخامنشي



باستان شناس
13th December 2009, 01:52 PM
با انقراض دولت عيلام توسط آشور بانيپال فرمانرواى قهّار آشور در سال ۶۴۵ ق.م زمينه براى به قدرت رسيدن اقوام آريايى ماد و پارس فراهم شد.

پارس‌ها با استقرار در خوزستان، شوش را به‌عنوان پايتخت خويش قرار دادند و مادها در اطراف همدان ساکن شدند.
در ۵۵۹ ق.م کوروش پادشاه ماد را مغلوب کرد و امپراطورى خود را از آسياى صغير تا خليج‌فارس بسط داد و دو کشور آشور و بابل را ضميمهٔ ايران کرد و سپس به آباد کردن مملکت و ساختن بناهاى عظيم پرداخت.

عالى‌ترين بناى اين عصر در شهر پاسارگاد که پايتخت ايران بود تأسيس شد. بقاياى کاخ کوروش در پاسارگاد نمايانگر معمارى باشکوه و تزئينات متأثر از هنر اورارتو و آشور و بابل است. به اين طريق او کشورش را وارث اين سه تمدن معرفى نمود. او براى ساختن کاخ‌ها و بناهاى پايتخت خود، صنعتگرانى از مليت‌هاى مختلف را به‌کار گمارد.

داريوش و خشايارشا کاخ‌هاى تخت‌جمشيد را باشکوه هرچه تمام‌تر به‌وجود آوردند. در شوش و ساير مکان‌ها نيز شيوهٔ معمارى هخامنشى بچشم مى‌خورد.

عقايد پارسيان مشتق از تعاليم زرتشت و مبتنى بر خوبى و بدى بود. آيين پرستش اهورامزدا (روشنايي) در آتشگاه‌هاى سرگشاده اجرا مى‌شد؛ به همين دليل از پارسيان باستان معمارى دينى کمتر باقى‌ مانده است؛ ليکن کاخ‌هاى هخامنشى که محل اجراى آيين‌هاى بزرگ از جمله مراسم جشن نوروز بود، باشکوه تمام باقى ماند.
شاهنشاهى ايران در دوران فرمانروايى داريوش اول و خشايارشا (۵۲۱-۴۶۵) از مجموع دو امپراطورى مصر و آشور وسعت بيشترى داشت. اين امپراطورى عظيم تا دويست سال با قدرت و وسعت دوام آورد.

http://www.khyalgallery.com/Contents/Iran_Art_History_Achamenids.aspx (http://www.khyalgallery.com/Contents/Iran_Art_History_Achamenids.aspx)

باستان شناس
13th December 2009, 01:54 PM
صنايع دستي هخامنشي

هنرمندان هخامنشى در مقياس‌هاى بسيار کوچک نيز استادى و مهارت خود را نشان داده‌اند. آنها در کار فلز يعنى طلاسازي، نقره‌کارى و ... مهارت کافى داشته‌اند. يکى از بهترين نمونه‌هاى اين هنرها، يک جفت دسته‌ٔ جام مشروب‌خورى است که به شکل بز کوهى بالدار ساخته شده است. (يکى از اين‌ها در موزهٔ لوور ديگرى در موزهٔ دولتى برلن است.) اين نمونه از نقره با مرصع طلا ساخته شده؛ فرم بدن اين جانور و انحناى ملايم بال‌ها، آرامشى را در حرکت به بيننده القاء مى‌کند. منبع اصلى الهام اين بز بالدار را بايد در مفرغ‌هاى لرستان جستجو کرد.

در زمينهٔ فلزکاري، ضرب سکه نيز در اين دوران و در زمان داريوش براى اولين بار اتفاق افتاد.

يکى از اشياء معروف اين دوره ”گنج جيحون“ است که در موزهٔ بريتانيا قرار دارد. از زيباترين قطعات تزئيني، کاسهٔ طلايى خشايارشا و کاسهٔ طلايى ديگرى به نام داريوش (داريوش دوم) مى‌باشد؛ که اولى تزئينات کاملى اما دومى بسيار ساده و بى‌آلايش است.

ساير اشياء نفيس مانند مجسمهٔ شاه و يکى از مؤبدان و اَرابه‌ و سواران از طلا و دو شمشير طلايى خالص را نيز مى‌توان بر شمرد. همچنين دو جام شراب نقره که يکى در موزه بريتانيا و ديگرى در موزهٔ ارميتاژ لنينگراد است. نمونه‌هايى نيز از دستبند و گوشواره‌ها طلا از اين دوره موجود مى‌باشد.

در مجموع هنر هخامنشى نشانهٔ شکيبايى و ذوق سليم هنرمندان و صنعتگران اين دوره مى‌باشد.

آنچه مسلم است تحولات هنرى در عهد هخامنشى در نيمهٔ قرن پنجم ق.م به نهايت درجهٔ کمال رسيد. متأسفانه بعد از سلطنت اردشير دوم اين هنر عالى رو به انحطاط نهاد.

http://www.khyalgallery.com/Contents/Iran_Art_History_Achamenids_Handicraft.aspx

باستان شناس
13th December 2009, 01:55 PM
حجاري و پيکر تراشي هخامنشي



بيستون

نقش برجستهٔ بيستون شامل پيکرهٔ داريوش بزرگ و دوازده تن ديگر است که در يک رديف بر روى ديوارهٔ بلندى ساخته شده است. نقش شاه از همه بزرگ‌‌تر است و در برابر او نُه اسير با دست‌هاى بسته و گردن‌هاى در ريسمان ايستاده‌اند که لباس‌هاى متفاوتى دارند که نشانهٔ مليت‌هاى مختلف آنها مى‌باشد؛ گزارش داريوش نيز مؤيد اين مطلب است. اين گزارش به سه زبان فرس قديم، عيلامى و بابلى نگاشته شده است و در بالاى سراسيران علامت اهورامزدا نقش شده؛ در مجموع نقش برجستهٔ بيستون ساده و خشک است. نقش داريوش احتمالاً شبيه به خودش بوده و قد او نيز در اندازهٔ طبيعى ساخته شده است. عالى‌ترين کتيبهٔ هخامنشى نيز در بيستون قرار دارد که در آن داريوش وقايع اوايل سلطنتش را شرح مى‌دهد.

تخت‌جمشيد

جالب‌ترين نقش برجسته‌هاى مجموعهٔ تخت‌جمشيد بر بدنهٔ پلکان دو سرى است که به تالار بارعام مى‌پيوندد و راه رسيدن به آپادانا محسوب مى‌شود. اين پلکان عريض و آراسته، با نقش برجسته‌هايى از سپاهيان با وقار در حال گام برداشتن تزئين يافته است. حالت تشريفاتى و تکرار سوزون اين نقوش، نقش برجسته را در خدمت معمارى قرار مى‌دهد که از خصوصيات پيکرتراشى ايران در اين دوران است.

نقش برجسته‌هاى کاخ تخت‌جمشيد معمولاً صحنه‌ها را در محل وقوع آن مجسم ساخته‌اند، مانند صف‌‌آرايى سپاهيان کاخ$ پاسدارى نگهبانان؛ باريافتن نمايندگان ملت‌هاى - خراجگزار با هدايا و خراج‌ها؛ حمل ظروف توسط خدمتکاران؛ ورود شاه و خروج شاه از اتاق‌ها؛ حضور يافتن درباريان به پيشگاه شاه. گفته مى‌‌شود اين نقش برجسته‌ها نمايش کوچکى است از جشن‌هايى که در آغاز سال نو در محل کاخ تخت‌جمشيد برگزار مى‌شده است.

در نقش برجستهٔ قصر آپادانا، تعدادى گونه‌هاى حيوانات که در آنها تلاش در بازنمايى نسبى طبيعت شده، به چشم مى‌خورد. اين حيوانات در سنگ حک شده يا با مفرغ ساخته شده‌اند و نقش محافظ و نگهبان را برعهده داشته‌اند.

تنوع زبان در امپراطورى هخامنشى موجب تنوع کتيبه‌‌ها شده است. اين کتيبه‌ها برخى بر لوحه‌هاى گلى و يا بر استوانه‌‌ها حکاکى شده‌اند. از تصاوير مکرر بر روى استوانه‌ها تصوير شاه با رداى بلند و تاج کنگره‌دار است. اين تصويرها (تصوير شاه) مظهر و نشانهٔ دولت هخامنشى بوده است.

وجود تکه‌هاى رنگى در بخشى از اين نقش برجسته‌ها حکايت از آن دارد که بخش‌هايى از آن‌ها رنگى بوده‌اند.


http://www.khyalgallery.com/Contents/Iran_Art_History_Achamenids_Figure.aspx

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد