باستان شناس
13th December 2009, 01:11 PM
بشر از همان آغاز تشکيل گروههاي کوچک اجتماعي به واسطه قدرت تفکر و تصميمگيري عقلاني مسير زندگي را از شيوه زيست حيواني جدا ساخت و عليرغم ضعف جسماني توانست اندکاندک طبيعت پيرامون خويش را مورد شناسايي قرار داده و با درايت از مواهب آن بنا بر مقتضيات و شرايط زمان و محيطي بهرهگيرد. بنابراين غارها را سکونتگاه خويش قرار داد و از منابع غذايي جنگلي و حيواني تغذيه کرد و از پوست حيوانات تنپوش زمستاني ساخت.
در سير حيات انسان از مراحل اوليه تا کنون پوشاک نيز در کوران زندگي و تحت فرهنگ هر جامعه تغييرها کرد و مُدهاي بسيار را پُشت سر گذاشت و در عصر حاضر نيز با وجود اشاعه فرهنگ و تعامل اجتماعي و فرهنگي جوامع انساني هنوز هم لباس و پوشاک يکي از مشخصهها و تمايزات فرهنگي بين گروههاي انساني و اقوام مختلف به شمار ميرود.
ايلام اگر چه در قلمرو سياسي فعلي و در گستره دنياي اطلاعات و اطلاعرساني سرزميني بسيار کوچک مينمايد، اما هنوز هم شاهد تمايزات فراواني با ديگر گروهها از نظر آداب و رسوم، عرفها و سنتها در همين قلمرو کوچک هستيم. اگر چه لباس، خود بخشي از فرهنگ است، ولي به واسطه ارتباطات و تعاملات فرهنگي و غيره اين ويژگي فرهنگي مردم ايلام به سوي يکنواختي گرايش يافته و تفاوتها به مراتب بسيار کمتر از گذشته شده است، به شکلي که لباس مردان با چشمپوشي از مردان عرب زبان جنوب استان در ساير نقاط تفاوتهاي اندکي دارد که به سختي به چشم ميآيد.
از منظري ديگر لباس مردم استان ايلام اگر چه آن اهميت و ارزش فرهنگي و اجتماعي گذشته خويش را به مقدار زيادي از دست داده و در سايه انواع و اقسام مُدها و مدلهاي وارداتي به سوي يکنواختي گرايش يافته ولي هنوز ميتوان به برخي از ابعاد اجتماعي و فرهنگي آن در بين گروههاي قومي ايلامي اشاره کرد. در گذشته نه چندان دور جنس مرغوب، نو بودن و بيش از هر چيز تزئينات لباس (به ويژه براي زنان و دختران) يکي از شاخصهاي عمده براي تشخيص فرد از ديگران و قرار دادن وي در طبقه اجتماعي و جايگاه و موقعيت او در جامعه بود و با اين ويژگيها به راحتي ميتوانست حداقلي از موقعيت اقتصادي و اجتماعي افراد جامعه را باز شناخت.
ولي با بهبود سطح زندگي مردم لباس معمولاً تا حدود بسيار زيادي اين ويژگي خود را از دست داده است و تنها در موارد محدودتري ميتواند چنين نقش و کارکردي را بازي کند. به عنوان مثال پوشيدن کُت و شلورا نشانه متشخص بودن و يا حداقل داشتن شغل مناسب است و بستن چفيه زرد رنگ به دور سر به وسيله مردان نشانه به حج رفتن آنان است.
تغييرات لباس در ايلام به مانند ساير عناصر و پديدههاي فرهنگي تابع متغييرهاي فراواني است و البته کمترين تغييرات را ميتوان در نقاط عشايري و روستاهاي دور افتاده مشاهده کرد و جالب اينکه در اين نواحي مردم هنوز براي لباس سنتي خود احترام خاص قايل بوده و به راحتي تن به مُدهاي وارداتي نميدهند.
پوشاک زنان
زن آفريده پروردگار بلند مرتبه و يکي از مظاهر زيبايي خلقت است. لباس زن علاوه بر اينکه وسيله ستر و پوشش بدن از ديد نامحرمان و محفوظ ماندن از سرما و گرما است، يکي از عناصر مکمل زيبايي زن نيز بوده و به مراتب از نظر پيچيدگي بر لباس مردان تقدم داشته و حائز جنبههاي زيباييشناسانه بيشتري است که نشان آراستگي، سليقه و علايق نيز هست.
رنگهاي متنوع، جنسهاي مرغوب، زيورآلات، آويزها، منجوقکاريها، مهرهها و ساير تزئينات لباس زنان که آذينبند پوشاک زنان ايلامي است در واقع معرف شخصيت، منزلت و جايگاه زن و حتي نشانگر سن و تا حدودي هويت قومي او نيز هست.
در گذشته نه چندان دور (و در حال حاضر در برخي نقاط عشايري و روستايي دور افتاده) جنس مخمل لباس و آويزهاي قروشي برروي بالاپوشهاي زنان معمولاً نشانه ثروتمندي و همينطور تعلق به خانواده طبقه بالاي جامعه (به ويژه از نظر اقتصادي) بود.
حداقل تمايزات و مشخصات ويژهاي که از لباس زنان در استان ايلام در حال حاضر جلوهگر است، تفاوتهايي است که در جنس، رنگ و شکل لباس بين گروههاي سني (کهنسال، ميان سال و جوان ) و تقريباً در سراسر استان ديده ميشود.
در ذيل فهرستوار به پوشاک زنان ايلامي و با چشمپوشي از اندک تمايزات اشاره ميشود:
سرپوش يا «سَروَن» (Sarwan ) :
در گذشته زنان بيشتر نقاط استان ايلام مقداري از موي طرفين سرخويش را پس از بافتن در دوطرف صورت آويزان ميکردند و به آن «چَتر » (Čatr) ميگفتند و اين عمل صرفاً براي زيبايي بوده و بقيه موي سر کاملاً پوشانيده ميشد. «سرون» نوعي پوشش سر براي زنان است که در برخي نقاط مانند شيروان چرداول، ايوان و معدود نقاط ديگر استان متشکل از کلُاه يا عرقچن، يک يا دو عدد «گُل وني» (گُل بندي = آذين يافته با گُل) و گاهي «هَبَر» و يا نوعي چفيه سياه رنگ رگهدار است که به دور عرقچن بسته شده و حجم برزگي را تشکيل و مقداري از اضافه آنها براي زيبايي به پشت آويزان ميشود.
عرقچن يا «کِلاو »(Kelāw) :
نوعي کلاه زنانه است که در نقاط مختلف استان رايج است. جنس آن معمولا از پارچه نخي سفيد رنگ و گاه به رنگهاي ديگر است که مقدار کمي از سر را ميپوشاند و هيچگاه به تنهايي به کار نميرود و ساير سرپوشها روي آن بسته ميشوند. هرگاه که عرقچن يا کَلاو منجوق دوزي شده باشد سرپوشهايي که بر روي آن بسته مي شود به حداقل ممکن ميرسد تا زيبايي آن بيرون بماند.
گُل وَني (Golwany) :
نوعي سرپوش از جنس حرير ، ابريشم و يا نخي است که در اندازههاي مختلف کوچک و بزرگ توليد ميشود و جنس آن نازک است و زمينه مشکي دارد و با گل و بوته و نقشهاي ساده اسليمي در رنگهاي سفيد و قرمز يا سبز و گاهي هم نارنجي، آبي و زرد تزئين شده است. در بيشتر نقاط استان به غير از نقاط جنوبي با شيوههاي تقريباً مشابهي از «گُل وَني » براي پوشش سر استفاده ميشود و گاهي به مانند روسري و يا بر روي عرقچن و يا با بستن دو عدد يا بيشتر آنها به همديگر يک سرپوش بزرگتر تشکيل ميدهند. در مناطقي مانند شيروان چرداول، ملکشاهي و قسمتي از ايوان آن را به صورت سه گوش رو سر انداخته وسرپوش « هَبَر » را روي آن به دور سر ميبندند. گاهي به گُلونيهاي بزرگ «سَرونَ » و يا «علي خاني» نيز ميگويند.
تا کاري (Tākāri):
نوعي سرپوش زنانه که از جنس حرير و يا نخي مربع شکل و بزرگ و از گُلوني ضخيمتر است . زمينه آن سياه و داراي خطوط باريک به صورت رگههاي نازک قرمز تيره و يا سبز است و داراي ريسه در حايشه. وقتي به دورسر بسته ميشود حجم بزرگي را دايرهوار حول سر ايجاد ميکند و مقداري از اضافه هر دو سر آن به پُشت سرآويزان ميشود و معمولاً زير آن و براي پوشاندن طرفين صورت و موي سر از گلوني که زير آن قرار دارد استفاده ميشود. اين نوع سرپوش عموماً در منطقه آسمانآباد و هليلان در شهرستان شيروان چرداول و شهرستان ايوان استفاده ميشود.
هَبر (Habar):
يک نو سرپوش مشکي و از جنس مخمل است که سه گوش بوده و دو گوشه آن بلند و مقداري باريک است، حاشيه هَبَر داراي منگوله سياه رنگ است و هنگام بستن به دور سر، منگولهها در چند رديف، طرفين و جلوي سر را زينت ميبخشند. پيش از بستن هَبَر از گل ون استفاده ميشود، به اين صورت که گلوني را به صورت مثلثي در آورده و روي سر مياندازند و سپس هَبَر را روي آن به دور سر ميبندند. استفاده از هبر در شهرستانهاي شيروان چرداول، ايوان، مهران، ايلام و برخي نقاط ديگر استان به صورت محدود مرسوم است.
مَقنا يا مَقنَه (Maqnā) :
پارچهاي تقريباً نازک و مشکي ( و گاه به رنگهاي ديگري مانند قهوهاي، سبز تيره، خاکستري و...) که عرض آن حدود 70 سانتيمتر است و بيش از 5/1 متر طول دارد.دو قطعه است که از کناره و در جهت طول به هم بافته شدهاند مقنا سرپوش ويژه زنان عرب زبان بوده و از اين مناطق وارد ديگر نواحي استان شده است و به علت راحتي و پوشاندن تمام سرو گردن و قسمتي از سينه و مشکي بودن رنگ مورد قبول و پسند زنان ميان سال و مسن بيشتر نقاط ديگر استان قرار گرفته و ميرود تا به تدريج جايگزين ساير پوششهاي زنانه شود.
زنان يک سر مقنا را روي سر گذاشته و مابقي آن را به دور سر و گردن تا سينه ميپيچند و در نهايت براي آنکه باز نشود به آن سنجاقي ميزنند. زنان ميان سال و مسن بيشتر از رنگ مشکي استفاده ميکنند و رنگهاي دگر ويژه دختران وزنان جوان است. بيشترين استقبال از مقنا در شهرستانهاي مهران، دهلران، دره شهر و آبدانان است.
روسري يا «بان سري » (Bāsary) :
روسري همان پارچه رنگي و گلدار و در رنگها و طرحهاي مختلف است که در بيشتر نقاط کشور رايج بوده و امروزه تقريباً تمامي دختران و بسياري از زنان جوان و خصوصاً در نقاط شهري و پر جمعيت استان از آن و به تنهايي استفاده ميکنند.
قَترهَ (Qatra ) :
نوعي چادر زنانه است که برخلاف چادرهاي مرسوم ديگر نقاط کشور اولاً بسيار بزرگتر بوده وثانياً داراي مقداري آستين گشاد است که با عبور دادن دستها از آن راحتتر کنترل ميشود. جنس قتره مختلف بوده تماماً به رنگ مشکي و از پارچههاي ساده و بدون نقش است. در برخي مواقع به حاشيه جلو و کناره آستينها نوعي بافت مثلي و تا حدودي ريسه مانند دوخته ميشود. قتره مختص زنان عرب زبان بوده و از اين ناحيه وارد ديگر نقاط استان شده است و در حال حاضر بالا پوش تقريباً تمامي زنان عشايري و روستايي وبرخي زنان ميان سال و کهنسال شهري ايلام است. مابقي زنان و بيشتر دختران نيز از چادر معمولي به جاي قتره استفاده ميکنند. رنگ چادر نيز مشکي بوده و چادرهاي رنگي و گلدار بيشتر توسط دختران نوجوان و يا به صورت محدود در برخي نقاط و يا به عنوان چادرشب استفاده ميشود .
کَمَر چين (Kamarčin) :
تا چند دهه پيش بالاپوش عمده بيشتر زنان ايلامي خصوصاً در نواحي شمالي و مرکزي نوعي پالتو زنانه به اسم «کَمَرچين » بود که به علت استفاده فراوان از نوارهاي زربافت در تزئين آن از زيبايي خاص برخوردار و احتمالاً نام آن نيز به همين خاطر باشد. جنس کمرچين از مخمل در رنگهاي قرمز، جگري، سبز، سرمهاي و مشکي بوده و داراي آستين بلند، جلوباز، (عيناً شبيه پالتو مردانه) و جيب با دهانه کج در طرفين و کمربندي از جنس خود است. کمرچين بسته به سن و موقعيت مالي زن ممکن بود از تزئينات بيشتري برخوردار باشد.
چنانچه زن در سنين ميان سالي و يا کهنسالي بود از رنگهاي سنگين ( مشکي و سرمهاي) استفاده ميکرد. امروزه استفاده از کمر چين نزد زنان ايلامي تقريباً منسوخ شده و فقط در معدود نقاط دور افتادهاي مانند ملکشاهي زردلان و جاهاي ديگر توسط پيرزنان در فصل سرما پوشيده ميشود و آخرين رمقهاي خود را ميگذارند و قَتَره و بلوزهاي جديد جاي آنرا پر کرده است.
يَل (Yal):
نوعي کُت زنانه و از جنس مخمل بوده و تزئينات اندکي مثل کمرچين دارد. موارد استفاده از آن نيز به مانند کمرچين نزد زنان اين نواحي است. يل داراي جيب در طرفين بوده و آستين دار است و دگمههايي براي بستن جلو آن تعبيه شده است.
کُلَنجَه (Kolanja):
کُلنجه نوعي ديگر از بالاپوشهاي زنان است که از نظر رنگ، جنس، دوخت و تزئينات و کاربرد عيناً مانند کمرچين است، با اين تفاوت که فقط اندازه آن کمتر بوده و تا حدود زانو ميرسد و در مناطقي که کمرچين کار برداشته مورد استفاده بوده است.
سُخمَه (Soxma):
نوعي بالاپوش ديگر است که از مخمل و يا گاهي پارچههاي رنگ ديگر و در رنگهاي شاد و روشن مانند قرمز، جگري، سبز و مانند اينها دوخته ميشود. فاقد آستين بوده و کاملاً شبيه جليقه است. در سُخمه حداکثر تزئينات به کار رفته. بيشتر اين تزئينات که شامل انواع آويزهاي نقرهاي و سکه ميشود، جلو و حتي پشت آن را فرا ميگيرد و از اين لحاظ در گذشته توسط دختران و زنان جوان پوشيده ميشد. سخمه بيشتر جنبه تزئيني براي مراسم داشته و زنان مسن و کهنسال هرگز از آن و خصوصاً با تزئينات استفاده نميکردند. سخمه در بيشتر نقاط استان به غير از قسمتهاي جنوب دهلران و قسمتهايي از مهران رواج داشته ولي امروزه به ندرت در نقاط دور افتاده روستايي و عشايري کاربرد دارد.
به علت وارد شدن انواع واقسام بالاپوشهاي زنانه و رواج يافتن آنها امروزه بيشتر زنان و دختران ايلامي خصوصاً در نواحي شهري و پر جمعيت از بلوزها و بالاپوشهاي مختلف موجود در بازار استفاده ميکنند.
کِراس يا شَوو( Kerās , ŠaÜ):
همان پيراهن بلند و آستيندار زنانه است که بيشتر زنان روستايي و عشايريي و قسمتي از زنان شهري نيز به عنوان تنپوش از آن استفاده ميکنند، اين پيراهن بلند بوده و تا روي پاها ميرسد و گاهي در ناحيه کمر مقدار تنگ ميشود ولي پائين آن کاملاً گشاد است و بسته به سن زن يا دختر رنگ و جنس آن تفاوت ميکند، به شکلي که تقريباً تمامي زنان کهنسال و حتي برخي از ميان سالان تمايل شديدي به پوشيدن پيراهنهاي با رنگ سنگين و خصوصاً سرمهاي و تيره دارند و آن را نشانه سنگيني و بزرگسالي ميدانند، در برخي تقاط استان مانند جنوب دهلران و هليلان روي سينه پيراهن مهرههايي به عنوان تزئين نصب ميکنند.
شِوال (Šewāl) :
به طور کلي شلوار محلي زنان ايلام به دو فرم عمده است، يک شلوار کُردي که معمولاً از جنس تيترون و نخي به رنگ تيره است و در قسمت بالا و رانها گشاد بوده و به طرف ساق پا باريک شده و درقسمت کمر به وسيله کش محکم ميشود، فاقد هرگونه تزئين بوده و گاهي در طرفين جيب دروني دارد.
اين نوعي شلوار عمدتاً در مناطق عشايري و روستايي استان خصوصا نواحي شمالي، مرکزي، قسمتهاي از دره شهر، آبدانان و شمال دهلران و برخي نقاط مهران استفاده ميشود و تنها تفاوتي که با شلوار مردان دارد اين است که محل دوخت جاي کِش آن به بيرون است و اين نشانه براي مشخص شدن شلوار زن از شلوار مرد است.
نوع دوم که بيشتر به «بيجامه» معروف است از جنسهاي مختلف و گلدار بوده و فاقد جيب است، با کش در قسمت کمر محکم ميشود و در برخي نقاط مثل مهران، دره شهر و جنوب دهلران قسمت پائين و ساق پا را تنگ کرده و برخي تزئينات مثل نوار زري و غيره را به آن ميافزايند.
قيوَن ( Qaywan ):
پارچهاي بلند و يک رنگ که از آن به عنوان شال کمر استفاده ميشود و امروزه در نقاط عشايري و روستايي برخي نقاط استان به صورت محدود خصوصا در فصل کار کشاورزي مورد استفاده قرار ميگيرد.
کفش :
امروزه همه زنان و دختران از کفشهاي چرمي و يا لاستيکي موجود در بازار استفاده ميکنند، در حالي که در گذشته از نوعي کفش به نام «کِلاش » که در محل بافته ميشد، استفاده ميکردند.
http://www.chtn.ir/WebForms/Fa/Article/ArticleInfo.aspx?ID=646 (http://www.chtn.ir/WebForms/Fa/Article/ArticleInfo.aspx?ID=646)
در سير حيات انسان از مراحل اوليه تا کنون پوشاک نيز در کوران زندگي و تحت فرهنگ هر جامعه تغييرها کرد و مُدهاي بسيار را پُشت سر گذاشت و در عصر حاضر نيز با وجود اشاعه فرهنگ و تعامل اجتماعي و فرهنگي جوامع انساني هنوز هم لباس و پوشاک يکي از مشخصهها و تمايزات فرهنگي بين گروههاي انساني و اقوام مختلف به شمار ميرود.
ايلام اگر چه در قلمرو سياسي فعلي و در گستره دنياي اطلاعات و اطلاعرساني سرزميني بسيار کوچک مينمايد، اما هنوز هم شاهد تمايزات فراواني با ديگر گروهها از نظر آداب و رسوم، عرفها و سنتها در همين قلمرو کوچک هستيم. اگر چه لباس، خود بخشي از فرهنگ است، ولي به واسطه ارتباطات و تعاملات فرهنگي و غيره اين ويژگي فرهنگي مردم ايلام به سوي يکنواختي گرايش يافته و تفاوتها به مراتب بسيار کمتر از گذشته شده است، به شکلي که لباس مردان با چشمپوشي از مردان عرب زبان جنوب استان در ساير نقاط تفاوتهاي اندکي دارد که به سختي به چشم ميآيد.
از منظري ديگر لباس مردم استان ايلام اگر چه آن اهميت و ارزش فرهنگي و اجتماعي گذشته خويش را به مقدار زيادي از دست داده و در سايه انواع و اقسام مُدها و مدلهاي وارداتي به سوي يکنواختي گرايش يافته ولي هنوز ميتوان به برخي از ابعاد اجتماعي و فرهنگي آن در بين گروههاي قومي ايلامي اشاره کرد. در گذشته نه چندان دور جنس مرغوب، نو بودن و بيش از هر چيز تزئينات لباس (به ويژه براي زنان و دختران) يکي از شاخصهاي عمده براي تشخيص فرد از ديگران و قرار دادن وي در طبقه اجتماعي و جايگاه و موقعيت او در جامعه بود و با اين ويژگيها به راحتي ميتوانست حداقلي از موقعيت اقتصادي و اجتماعي افراد جامعه را باز شناخت.
ولي با بهبود سطح زندگي مردم لباس معمولاً تا حدود بسيار زيادي اين ويژگي خود را از دست داده است و تنها در موارد محدودتري ميتواند چنين نقش و کارکردي را بازي کند. به عنوان مثال پوشيدن کُت و شلورا نشانه متشخص بودن و يا حداقل داشتن شغل مناسب است و بستن چفيه زرد رنگ به دور سر به وسيله مردان نشانه به حج رفتن آنان است.
تغييرات لباس در ايلام به مانند ساير عناصر و پديدههاي فرهنگي تابع متغييرهاي فراواني است و البته کمترين تغييرات را ميتوان در نقاط عشايري و روستاهاي دور افتاده مشاهده کرد و جالب اينکه در اين نواحي مردم هنوز براي لباس سنتي خود احترام خاص قايل بوده و به راحتي تن به مُدهاي وارداتي نميدهند.
پوشاک زنان
زن آفريده پروردگار بلند مرتبه و يکي از مظاهر زيبايي خلقت است. لباس زن علاوه بر اينکه وسيله ستر و پوشش بدن از ديد نامحرمان و محفوظ ماندن از سرما و گرما است، يکي از عناصر مکمل زيبايي زن نيز بوده و به مراتب از نظر پيچيدگي بر لباس مردان تقدم داشته و حائز جنبههاي زيباييشناسانه بيشتري است که نشان آراستگي، سليقه و علايق نيز هست.
رنگهاي متنوع، جنسهاي مرغوب، زيورآلات، آويزها، منجوقکاريها، مهرهها و ساير تزئينات لباس زنان که آذينبند پوشاک زنان ايلامي است در واقع معرف شخصيت، منزلت و جايگاه زن و حتي نشانگر سن و تا حدودي هويت قومي او نيز هست.
در گذشته نه چندان دور (و در حال حاضر در برخي نقاط عشايري و روستايي دور افتاده) جنس مخمل لباس و آويزهاي قروشي برروي بالاپوشهاي زنان معمولاً نشانه ثروتمندي و همينطور تعلق به خانواده طبقه بالاي جامعه (به ويژه از نظر اقتصادي) بود.
حداقل تمايزات و مشخصات ويژهاي که از لباس زنان در استان ايلام در حال حاضر جلوهگر است، تفاوتهايي است که در جنس، رنگ و شکل لباس بين گروههاي سني (کهنسال، ميان سال و جوان ) و تقريباً در سراسر استان ديده ميشود.
در ذيل فهرستوار به پوشاک زنان ايلامي و با چشمپوشي از اندک تمايزات اشاره ميشود:
سرپوش يا «سَروَن» (Sarwan ) :
در گذشته زنان بيشتر نقاط استان ايلام مقداري از موي طرفين سرخويش را پس از بافتن در دوطرف صورت آويزان ميکردند و به آن «چَتر » (Čatr) ميگفتند و اين عمل صرفاً براي زيبايي بوده و بقيه موي سر کاملاً پوشانيده ميشد. «سرون» نوعي پوشش سر براي زنان است که در برخي نقاط مانند شيروان چرداول، ايوان و معدود نقاط ديگر استان متشکل از کلُاه يا عرقچن، يک يا دو عدد «گُل وني» (گُل بندي = آذين يافته با گُل) و گاهي «هَبَر» و يا نوعي چفيه سياه رنگ رگهدار است که به دور عرقچن بسته شده و حجم برزگي را تشکيل و مقداري از اضافه آنها براي زيبايي به پشت آويزان ميشود.
عرقچن يا «کِلاو »(Kelāw) :
نوعي کلاه زنانه است که در نقاط مختلف استان رايج است. جنس آن معمولا از پارچه نخي سفيد رنگ و گاه به رنگهاي ديگر است که مقدار کمي از سر را ميپوشاند و هيچگاه به تنهايي به کار نميرود و ساير سرپوشها روي آن بسته ميشوند. هرگاه که عرقچن يا کَلاو منجوق دوزي شده باشد سرپوشهايي که بر روي آن بسته مي شود به حداقل ممکن ميرسد تا زيبايي آن بيرون بماند.
گُل وَني (Golwany) :
نوعي سرپوش از جنس حرير ، ابريشم و يا نخي است که در اندازههاي مختلف کوچک و بزرگ توليد ميشود و جنس آن نازک است و زمينه مشکي دارد و با گل و بوته و نقشهاي ساده اسليمي در رنگهاي سفيد و قرمز يا سبز و گاهي هم نارنجي، آبي و زرد تزئين شده است. در بيشتر نقاط استان به غير از نقاط جنوبي با شيوههاي تقريباً مشابهي از «گُل وَني » براي پوشش سر استفاده ميشود و گاهي به مانند روسري و يا بر روي عرقچن و يا با بستن دو عدد يا بيشتر آنها به همديگر يک سرپوش بزرگتر تشکيل ميدهند. در مناطقي مانند شيروان چرداول، ملکشاهي و قسمتي از ايوان آن را به صورت سه گوش رو سر انداخته وسرپوش « هَبَر » را روي آن به دور سر ميبندند. گاهي به گُلونيهاي بزرگ «سَرونَ » و يا «علي خاني» نيز ميگويند.
تا کاري (Tākāri):
نوعي سرپوش زنانه که از جنس حرير و يا نخي مربع شکل و بزرگ و از گُلوني ضخيمتر است . زمينه آن سياه و داراي خطوط باريک به صورت رگههاي نازک قرمز تيره و يا سبز است و داراي ريسه در حايشه. وقتي به دورسر بسته ميشود حجم بزرگي را دايرهوار حول سر ايجاد ميکند و مقداري از اضافه هر دو سر آن به پُشت سرآويزان ميشود و معمولاً زير آن و براي پوشاندن طرفين صورت و موي سر از گلوني که زير آن قرار دارد استفاده ميشود. اين نوع سرپوش عموماً در منطقه آسمانآباد و هليلان در شهرستان شيروان چرداول و شهرستان ايوان استفاده ميشود.
هَبر (Habar):
يک نو سرپوش مشکي و از جنس مخمل است که سه گوش بوده و دو گوشه آن بلند و مقداري باريک است، حاشيه هَبَر داراي منگوله سياه رنگ است و هنگام بستن به دور سر، منگولهها در چند رديف، طرفين و جلوي سر را زينت ميبخشند. پيش از بستن هَبَر از گل ون استفاده ميشود، به اين صورت که گلوني را به صورت مثلثي در آورده و روي سر مياندازند و سپس هَبَر را روي آن به دور سر ميبندند. استفاده از هبر در شهرستانهاي شيروان چرداول، ايوان، مهران، ايلام و برخي نقاط ديگر استان به صورت محدود مرسوم است.
مَقنا يا مَقنَه (Maqnā) :
پارچهاي تقريباً نازک و مشکي ( و گاه به رنگهاي ديگري مانند قهوهاي، سبز تيره، خاکستري و...) که عرض آن حدود 70 سانتيمتر است و بيش از 5/1 متر طول دارد.دو قطعه است که از کناره و در جهت طول به هم بافته شدهاند مقنا سرپوش ويژه زنان عرب زبان بوده و از اين مناطق وارد ديگر نواحي استان شده است و به علت راحتي و پوشاندن تمام سرو گردن و قسمتي از سينه و مشکي بودن رنگ مورد قبول و پسند زنان ميان سال و مسن بيشتر نقاط ديگر استان قرار گرفته و ميرود تا به تدريج جايگزين ساير پوششهاي زنانه شود.
زنان يک سر مقنا را روي سر گذاشته و مابقي آن را به دور سر و گردن تا سينه ميپيچند و در نهايت براي آنکه باز نشود به آن سنجاقي ميزنند. زنان ميان سال و مسن بيشتر از رنگ مشکي استفاده ميکنند و رنگهاي دگر ويژه دختران وزنان جوان است. بيشترين استقبال از مقنا در شهرستانهاي مهران، دهلران، دره شهر و آبدانان است.
روسري يا «بان سري » (Bāsary) :
روسري همان پارچه رنگي و گلدار و در رنگها و طرحهاي مختلف است که در بيشتر نقاط کشور رايج بوده و امروزه تقريباً تمامي دختران و بسياري از زنان جوان و خصوصاً در نقاط شهري و پر جمعيت استان از آن و به تنهايي استفاده ميکنند.
قَترهَ (Qatra ) :
نوعي چادر زنانه است که برخلاف چادرهاي مرسوم ديگر نقاط کشور اولاً بسيار بزرگتر بوده وثانياً داراي مقداري آستين گشاد است که با عبور دادن دستها از آن راحتتر کنترل ميشود. جنس قتره مختلف بوده تماماً به رنگ مشکي و از پارچههاي ساده و بدون نقش است. در برخي مواقع به حاشيه جلو و کناره آستينها نوعي بافت مثلي و تا حدودي ريسه مانند دوخته ميشود. قتره مختص زنان عرب زبان بوده و از اين ناحيه وارد ديگر نقاط استان شده است و در حال حاضر بالا پوش تقريباً تمامي زنان عشايري و روستايي وبرخي زنان ميان سال و کهنسال شهري ايلام است. مابقي زنان و بيشتر دختران نيز از چادر معمولي به جاي قتره استفاده ميکنند. رنگ چادر نيز مشکي بوده و چادرهاي رنگي و گلدار بيشتر توسط دختران نوجوان و يا به صورت محدود در برخي نقاط و يا به عنوان چادرشب استفاده ميشود .
کَمَر چين (Kamarčin) :
تا چند دهه پيش بالاپوش عمده بيشتر زنان ايلامي خصوصاً در نواحي شمالي و مرکزي نوعي پالتو زنانه به اسم «کَمَرچين » بود که به علت استفاده فراوان از نوارهاي زربافت در تزئين آن از زيبايي خاص برخوردار و احتمالاً نام آن نيز به همين خاطر باشد. جنس کمرچين از مخمل در رنگهاي قرمز، جگري، سبز، سرمهاي و مشکي بوده و داراي آستين بلند، جلوباز، (عيناً شبيه پالتو مردانه) و جيب با دهانه کج در طرفين و کمربندي از جنس خود است. کمرچين بسته به سن و موقعيت مالي زن ممکن بود از تزئينات بيشتري برخوردار باشد.
چنانچه زن در سنين ميان سالي و يا کهنسالي بود از رنگهاي سنگين ( مشکي و سرمهاي) استفاده ميکرد. امروزه استفاده از کمر چين نزد زنان ايلامي تقريباً منسوخ شده و فقط در معدود نقاط دور افتادهاي مانند ملکشاهي زردلان و جاهاي ديگر توسط پيرزنان در فصل سرما پوشيده ميشود و آخرين رمقهاي خود را ميگذارند و قَتَره و بلوزهاي جديد جاي آنرا پر کرده است.
يَل (Yal):
نوعي کُت زنانه و از جنس مخمل بوده و تزئينات اندکي مثل کمرچين دارد. موارد استفاده از آن نيز به مانند کمرچين نزد زنان اين نواحي است. يل داراي جيب در طرفين بوده و آستين دار است و دگمههايي براي بستن جلو آن تعبيه شده است.
کُلَنجَه (Kolanja):
کُلنجه نوعي ديگر از بالاپوشهاي زنان است که از نظر رنگ، جنس، دوخت و تزئينات و کاربرد عيناً مانند کمرچين است، با اين تفاوت که فقط اندازه آن کمتر بوده و تا حدود زانو ميرسد و در مناطقي که کمرچين کار برداشته مورد استفاده بوده است.
سُخمَه (Soxma):
نوعي بالاپوش ديگر است که از مخمل و يا گاهي پارچههاي رنگ ديگر و در رنگهاي شاد و روشن مانند قرمز، جگري، سبز و مانند اينها دوخته ميشود. فاقد آستين بوده و کاملاً شبيه جليقه است. در سُخمه حداکثر تزئينات به کار رفته. بيشتر اين تزئينات که شامل انواع آويزهاي نقرهاي و سکه ميشود، جلو و حتي پشت آن را فرا ميگيرد و از اين لحاظ در گذشته توسط دختران و زنان جوان پوشيده ميشد. سخمه بيشتر جنبه تزئيني براي مراسم داشته و زنان مسن و کهنسال هرگز از آن و خصوصاً با تزئينات استفاده نميکردند. سخمه در بيشتر نقاط استان به غير از قسمتهاي جنوب دهلران و قسمتهايي از مهران رواج داشته ولي امروزه به ندرت در نقاط دور افتاده روستايي و عشايري کاربرد دارد.
به علت وارد شدن انواع واقسام بالاپوشهاي زنانه و رواج يافتن آنها امروزه بيشتر زنان و دختران ايلامي خصوصاً در نواحي شهري و پر جمعيت از بلوزها و بالاپوشهاي مختلف موجود در بازار استفاده ميکنند.
کِراس يا شَوو( Kerās , ŠaÜ):
همان پيراهن بلند و آستيندار زنانه است که بيشتر زنان روستايي و عشايريي و قسمتي از زنان شهري نيز به عنوان تنپوش از آن استفاده ميکنند، اين پيراهن بلند بوده و تا روي پاها ميرسد و گاهي در ناحيه کمر مقدار تنگ ميشود ولي پائين آن کاملاً گشاد است و بسته به سن زن يا دختر رنگ و جنس آن تفاوت ميکند، به شکلي که تقريباً تمامي زنان کهنسال و حتي برخي از ميان سالان تمايل شديدي به پوشيدن پيراهنهاي با رنگ سنگين و خصوصاً سرمهاي و تيره دارند و آن را نشانه سنگيني و بزرگسالي ميدانند، در برخي تقاط استان مانند جنوب دهلران و هليلان روي سينه پيراهن مهرههايي به عنوان تزئين نصب ميکنند.
شِوال (Šewāl) :
به طور کلي شلوار محلي زنان ايلام به دو فرم عمده است، يک شلوار کُردي که معمولاً از جنس تيترون و نخي به رنگ تيره است و در قسمت بالا و رانها گشاد بوده و به طرف ساق پا باريک شده و درقسمت کمر به وسيله کش محکم ميشود، فاقد هرگونه تزئين بوده و گاهي در طرفين جيب دروني دارد.
اين نوعي شلوار عمدتاً در مناطق عشايري و روستايي استان خصوصا نواحي شمالي، مرکزي، قسمتهاي از دره شهر، آبدانان و شمال دهلران و برخي نقاط مهران استفاده ميشود و تنها تفاوتي که با شلوار مردان دارد اين است که محل دوخت جاي کِش آن به بيرون است و اين نشانه براي مشخص شدن شلوار زن از شلوار مرد است.
نوع دوم که بيشتر به «بيجامه» معروف است از جنسهاي مختلف و گلدار بوده و فاقد جيب است، با کش در قسمت کمر محکم ميشود و در برخي نقاط مثل مهران، دره شهر و جنوب دهلران قسمت پائين و ساق پا را تنگ کرده و برخي تزئينات مثل نوار زري و غيره را به آن ميافزايند.
قيوَن ( Qaywan ):
پارچهاي بلند و يک رنگ که از آن به عنوان شال کمر استفاده ميشود و امروزه در نقاط عشايري و روستايي برخي نقاط استان به صورت محدود خصوصا در فصل کار کشاورزي مورد استفاده قرار ميگيرد.
کفش :
امروزه همه زنان و دختران از کفشهاي چرمي و يا لاستيکي موجود در بازار استفاده ميکنند، در حالي که در گذشته از نوعي کفش به نام «کِلاش » که در محل بافته ميشد، استفاده ميکردند.
http://www.chtn.ir/WebForms/Fa/Article/ArticleInfo.aspx?ID=646 (http://www.chtn.ir/WebForms/Fa/Article/ArticleInfo.aspx?ID=646)