diamonds55
4th October 2008, 05:14 PM
رئیسجمهور پیشین كشورمان با رد برخی تحلیلها كه از نگرانی او درباره نتیجه انتخابات خبر میدادند و تعیین دو پیششرط برای ورود به این عرصه، احتمال نامزدی خود در انتخابات آینده ریاستجمهوری را افزایش داد. سیدمحمد خاتمی رئیسدولت اصلاحات كه در دیدار با مدیرعامل و دبیران خبرگزاری كار ایران (ایلنا) سخن میگفت، پیششرطهایش برای نامزدی در انتخابات را «تفاهم با ملت برسر خواستههایشان» و «امكان عملی كردن برنامههایش» عنوان كرد. این اظهارات و نیز رد نگرانی از نتیجه انتخابات، بلافاصله از سوی صاحبنظران به عنوان نشانهای از افزایش احتمال نامزدی خاتمی در انتخابات تحلیل شد. این در حالی است كه در روزهای اخیر نیز اخبار متعددی كه تحلیل فوق را تقویت میكند، در محافل سیاسی و خبری منتشر شده است. از جمله اینكه رئیسجمهور پیشین در دیدارها و جلسات اخیر كه با هدف دعوت از او برای نامزدی در انتخابات دهم صورت میگیرد، بهگونهای سخن گفته كه احتمال حضور وی در انتخابات را افزایش داده است. آخرین نمونه از این ملاقاتها نیز دیدار دیروز خاتمی با فعالان اصلاحطلب و مردم استان اصفهان است. همچنانكه پس از جلسه اخیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با وی نیز، اعلام شد كه نوع اظهارات خاتمی، حاكی از افزایش احتمال نامزدی او در انتخابات است. اینگونه بود كه سخنان سیدمحمد خاتمی كه یكشنبه هفته گذشته بیان شد ولی به علت همزمانی با تعطیلات عیدفطر، دیروز خبری شد، این احتمالات را وارد مرحله تازهای كرد.
وی در این دیدار تاكید كرد: فراهم بودن زمینههای لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد بیش از نتیجه انتخابات مهم و حساس است. راه باید روشن و هموار باشد، نه سنگلاخ. انتخابات باید معنای حقیقی داشته و هیچكس قیمومیتی بر مردم نداشته باشد. رئیسجمهور سابق كشورمان گفت: نگرانی خاصی از نتیجه انتخابات ندارم. بعضا مطرح شده است كه خاتمی به شرط پیروزی به میدان انتخابات وارد میشود، در حالیكه با تجربه دوبار حضور در انتخابات و با توجه به امواج و بازخوردهایی كه از جامعه دریافت میكنم و محبتی كه به من در سطح وسیع ابراز میشود، نگرانی از این بابت ندارم، اما قصد ندارم به هر قیمتی به قدرت دست یابم. وی در ادامه دو پیششرط خود برای شركت در انتخابات را اینگونه بیان كرد: پیششرط اول این كه بتوانم با ملت بر سر خواستههایشان تفاهم كنم. به اعتقاد من خواست قلبی و تاریخی مردم ایران آزادی، پیشرفت و عدالت است در عین سازگاری این امور با دین و ارزشهای معنوی و فرهنگی و این همان گفتمان اصیل اصلاحطلبی است كه در آینده تلاش میكنم به صورت مدون آن را به جامعه ارائه نمایم. وی ادامه داد: اگر بر سر این موضوع بتوانم با جامعه به تفاهمی روشن دست یابم و این خواستهها در میان اقشار مختلف جامعه جنبه خودآگاهی یابد به پیششرط نخست خود دست یافتهام. خاتمی در تبیین پیششرط دوم خود برای شركت در انتخابات گفت: با سازوكارهای موجود تا چه حد امكان عملی كردن برنامهها برای رئیسجمهوری فراهم است؟ اگر واقعا امكان اجرای برنامهها وجود نداشته باشد و موانعی بر سر راه قرار گیرند، ارائه بهترین و كاملترین برنامه به مردم نیز به منزله اغوا و فریب مردم است. رئیس بنیاد باران در ادامه گفت: دولت اصلاحات با وجود تمام تلاشی كه برای تصویب نهایی لوایح دوگانه اختیارات رئیسجمهوری مصروف داشت موفق به دستیابی به نتیجه مطلوب نشد. مردم هنوز هم موج تخریب علیه دولت از طریق تریبونهای رسمی و رسانه ملی را به یاد دارند. قطعا اگر شرایط بر همان منوال باشد، بسیاری از برنامهها فرصت و مجال اجراییشدن نخواهند یافت. رئیسجمهور سابق كشورمان در ادامه با تاكید بر تعلقات دینی جامعه ایرانی گفت: جامعه ایرانی دارای تعلقات عمیق دینی است كه مظاهر آن را در جایجای زندگی مردم از تولد تا مراسم ازدواج و عزاداری و... میتوان به روشنی دید. در كنار این امر، مردم ایران قریب یكصد و پنجاه سال است كه به جد خواهان آزادی، استقلال، پیشرفت و عدالت هستند و از همینرو این خواستهها به همراه تعلقات دینی، منشأ تاسیس نظامی شد كه قرار بود هم تعلق دینی و هم خواستههای تاریخی ایرانیان را تامین كند.
● اخلاق در حاشیه قرار گرفته است
وی با انتقاد از گفتمان رایج در سالهای اخیر در كشورمان گفت: امروز زبان رایج و رسمی با زبان مطلوب انقلاب فاصله گرفته است.
ظاهرپرستی، تمایل به خرافات، گرایش به جنبههای منفی نوعی صوفیگری و معنویتگرایی كاذب، بیاعتبار شدن لب دینی و در حاشیه قرار گرفتن اخلاق در جامعهای كه مدعای استقرار نظام دینی دارد موجب نگرانی است. وی افزود: در برخی از اظهارنظرها و نوشتهها جنبههای منفی عرفان و تصوف و معناگرایی آمیخته با مشتی خرافات دیده میشود. این در حالی است كه حقایق بلند معنوی و اخلاق مورد غفلت واقع شده است. درحالی كه نه امام(ره) این را میخواست و نه رهبری و چهرههای اصیل انقلاب این را میخواهند، اما متاسفانه شاهد بروز این مسائل هستیم و بدتر از همه اینكه محوریت مردم در نظام كمرنگ شده و باید نگران محو تدریجی آن بود. سیدمحمد خاتمی در ادامه بیان داشت: روح دین تقرب به خدا، معنویت و اخلاق است. بداخلاقیهای نهادی و بیاخلاقیهایی كه گاه رنگ و بوی دین میگیرد، حتی در جوامعی با كمترین پایگاه و گرایش دینی نیز به چشم نمیخورد و متاسفانه دروغگویی گفتمان اصلی بخشهایی از جامعه شده است كه از ایشان جز صداقت نباید انتظاری داشت.
رئیسجمهور سابق ایران در ادامه گفت: یكی دیگر از جنبههای منفی جامعه امروز ما این است كه این روزها شاهد ارائه برخی وعدهها و آمارهای اشتباه و غلط از مراجع رسمی هستیم و متاسفانه در مقابل هركس كه حقایق را بر زبان آورد عامل و مرعوب بیگانه معرفی میشود و افترا زدن و تخریب افراد به رویهای معمول بدل شده است، حال آنكه روح انقلاب و توصیههای امام(ره) بر پایه دعوت به معنویت، اخلاق، رعایت حق و حقوق و آزادیهای جامعه برای دستیابی به جامعهای متدین، پیشرفته، عادلانه و آزاد بود. خاتمی افزود: ایران ظرف خاطرات مشترك تمامی ساكنان این سرزمین و تمامی ایرانیان دنیاست. موقعیت ایران در سطح بینالملل و تلاشهایی كه برای بالا بردن اعتبار و حیثیت ایران و ایرانی صورت میگیرد برای ایرانیان سراسر دنیا اهمیت دارد. انقلاب اسلامی زمینهساز اعتلای بیسابقه نام ایران در جهان شد. وجهه مردمی انقلاب و پایداری و مقاومت در مقابل زورگویان و سلطهجویان سبب شد تا ایران به الگویی در منطقه بدل شود. ایرانیان به حق خواستار اعتلای هرروزه نام ایران هستند. تنزل جایگاه ایران در سطح بینالمللی مایه نگرانی جدی است. رئیسجمهوری سابق ایران در ادامه با انتقاد از عدمرعایت موضوع هزینه و فایده در سیاستها و شیوه اداره كشور گفت: در تمام مسائل مادی و معنوی باید میزان هزینهها و عواید آن را در نظر داشت. ضعیف شدن جنبه كارشناسی در سیاستگذاریها سبب میشود كه بهرغم پرداخت هزینههای گزاف، فواید كافی عاید كشور نشود. متاسفانه امروز شاهدیم كه این تصمیمگیریهای غلط و هزینههای بیهوده، فایده معرفی میشوند.
● خاتمی و دو راهی آمدن و نیامدن
نسرین وزیری: بالاخره مهر سكوت خاتمی شكست و او تلویحا به دعوت گروهها و احزاب سیاسی اصلاحطلب برای حضور در عرصه انتخابات ریاستجمهوری دهم لبیك گفت. البته پاسخ خاتمی مشروط است. شروطی مبنیبر «تفاهم با ملت بر سر خواستههایشان» و «انعطاف سازوكارهای موجود برای عملیاتیشدن برنامههایش.» اگرچه شروط خاتمی به شفافی شروط میرحسین موسوی برای كاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری نهم نیست، اما هم برای حامیان خاتمی و هم برای برگزاركنندگان انتخابات و مسوولان نظام، معنی و مفهوم خاص خود را دارد. میرحسین موسوی با طرح شروطی چون «در اختیار داشتن نیروهای انتظامی» و «برخورداری از یك شبكه رادیویی و تلویزیونی برای دولت»؛ قصد داشت تا رویكردش را بهطور شفاف بیان كند. به عبارت دیگر مخاطب شروط موسوی حاكمیت بود اما روی سخنان خاتمی تنها با حاكمیت نیست. مخاطب پیششرط نخست خاتمی مبنیبر «تفاهم با ملت بر سر خواستههایشان»، حامیان او در انتخابات آتی هستند. در طول هشتسال ریاستجمهوری وی بسیار گفته و شنیده شد كه هر كسی از ظن خود یار او و اصلاحات مدنظرش شده است. چراكه قرائت خاتمی از اصلاحات و اصلاحطلبی غالبا متفاوت از قرائتهای بسیاری از اصلاحطلبان بود. كمااینكه دامنه اصلاحات و اصلاحطلبی از چهرههایی چون اكبر گنجی و عماد باقی تا مهدی كروبی و غلامحسین كرباسچی را شامل میشد. آنچنانكه نمونه كوچكتری از جامعه اصلاحطلبی را میشد به شكل خلاصهتر در تركیب جبهه مشاركت دید كه به حزب بین العباسین (از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی) معروف شده بود. اگرچه خاتمی در بیانیه انتخاباتیای كه در اردیبشهت ۸۶ ارائه داد، محور برنامههای خود را اعلام كرد اما تفاوت تعریف از واژه «اصلاحطلبی» میان او و حامیانش سبب شد تا در هشتسال زمامداری وی در كرسی ریاستجمهوری، گلایههای بسیاری از او بشود كه در انجام پروژه اصلاحات موفق نبوده و به همه اهداف از پیش تعیینشده نرسیده است. در حالیكه خاتمی بهدنبال اجرای برنامههای خود براساس تعریفش از «اصلاحات» بود؛ اغلب اصلاحطلبان نیز، بهدنبال تحقق «اصلاحات» براساس تعریف خودشان از «اصلاحطلبی» بودند نه براساس تعریف خاتمی. از همینروست كه خاتمی بلافاصله پس از اعلام پیششرط خود مبنیبر «تفاهم با ملت بر سر خواستههایشان» آورده است كه؛ «به اعتقاد من خواست قلبی و تاریخی مردم ایران، آزادی، پیشرفت و عدالت است كه با دین و ارزشهای معنوی و فرهنگی سازگاری دارد و این همان گفتمان اصیل اصلاحطلبی است». خاتمی با بیان اینكه در تلاش است تا در آینده این مسئله را به صورت مدون ارائه دهد؛ از ارائه متنی با عنوان «اصلاحات آنگونه كه خاتمی میگوید» خبر داده است تا پس از انتشار آن كسانی كه با قرائت وی از اصلاحطلبی موافقند به جرگه حامیان او بپیوندند و در آینده نیز متناسب با برنامههای اعلامشده در این منشور از او مطالبه كنند. اما به نظر میرسد كه مخاطب شرط دوم خاتمی مبنیبر «انعطاف سازوكارهای موجود برای عملیاتیشدن برنامههایش» حامیان وی نیستند؛ بلكه اینبار مجموعه حاكمیت در مقابل شروط خاتمی قرار دارد. اگرچه شرایط امروز جامعه متفاوت از دوران ریاستجمهوری اوست اما او كه هشتسال تمام با این سازوكارهای كم و بیش مشابه كار كرده است، میداند كه به قول خودش «برخی از رئیسجمهور توقع دارند كه تداركاتچی دستگاههای مختلف باشد». به عبارت دیگر برخی رئیسجمهور را نخستین مقام اجرایی كشور نمیدانند و با طرح موانعی كه او از آنها به عنوان «هر نه روز، یك بحران» یاد میكرد؛ مانع از اجرای برنامههای او میشوند. خاتمی كه تجربه مخالفت با لایحه تبیین اختیارات رئیسجمهور را در كولهبار تجارب خویش دارد، نیك میداند كه «جنگ اول به از صلح آخر» است. او در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دهم میخواهد تا پیش از پذیرش چنین مسوولیت سنگینی، اول تكلیف دامنه اختیارات خویش را معلوم كند و بعد وارد میدانی شود كه موانع بسیار برای او در آن دیده شده است. بیم از عدم اجرای برنامهها و ناتوانی در مقابل وعدههای ارائهشده به مردم است كه خاتمی را واداشته تا بگوید: اگر واقعا امكان اجرای برنامهها وجود نداشته باشد و موانعی بر سر راه قرار گیرند، ارائه بهترین و كاملترین برنامه به مردم نیز به منزله اغوا و فریب مردم است. در نهایت آنكه اگرچه خاتمی كاندیداتوریاش برای انتخابات آتی را مشروط اعلام كرده است؛ اما تعیین این شروط خود مقدمهای برای حضور جدی او در این عرصه به شمار میرود.
وی در این دیدار تاكید كرد: فراهم بودن زمینههای لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد بیش از نتیجه انتخابات مهم و حساس است. راه باید روشن و هموار باشد، نه سنگلاخ. انتخابات باید معنای حقیقی داشته و هیچكس قیمومیتی بر مردم نداشته باشد. رئیسجمهور سابق كشورمان گفت: نگرانی خاصی از نتیجه انتخابات ندارم. بعضا مطرح شده است كه خاتمی به شرط پیروزی به میدان انتخابات وارد میشود، در حالیكه با تجربه دوبار حضور در انتخابات و با توجه به امواج و بازخوردهایی كه از جامعه دریافت میكنم و محبتی كه به من در سطح وسیع ابراز میشود، نگرانی از این بابت ندارم، اما قصد ندارم به هر قیمتی به قدرت دست یابم. وی در ادامه دو پیششرط خود برای شركت در انتخابات را اینگونه بیان كرد: پیششرط اول این كه بتوانم با ملت بر سر خواستههایشان تفاهم كنم. به اعتقاد من خواست قلبی و تاریخی مردم ایران آزادی، پیشرفت و عدالت است در عین سازگاری این امور با دین و ارزشهای معنوی و فرهنگی و این همان گفتمان اصیل اصلاحطلبی است كه در آینده تلاش میكنم به صورت مدون آن را به جامعه ارائه نمایم. وی ادامه داد: اگر بر سر این موضوع بتوانم با جامعه به تفاهمی روشن دست یابم و این خواستهها در میان اقشار مختلف جامعه جنبه خودآگاهی یابد به پیششرط نخست خود دست یافتهام. خاتمی در تبیین پیششرط دوم خود برای شركت در انتخابات گفت: با سازوكارهای موجود تا چه حد امكان عملی كردن برنامهها برای رئیسجمهوری فراهم است؟ اگر واقعا امكان اجرای برنامهها وجود نداشته باشد و موانعی بر سر راه قرار گیرند، ارائه بهترین و كاملترین برنامه به مردم نیز به منزله اغوا و فریب مردم است. رئیس بنیاد باران در ادامه گفت: دولت اصلاحات با وجود تمام تلاشی كه برای تصویب نهایی لوایح دوگانه اختیارات رئیسجمهوری مصروف داشت موفق به دستیابی به نتیجه مطلوب نشد. مردم هنوز هم موج تخریب علیه دولت از طریق تریبونهای رسمی و رسانه ملی را به یاد دارند. قطعا اگر شرایط بر همان منوال باشد، بسیاری از برنامهها فرصت و مجال اجراییشدن نخواهند یافت. رئیسجمهور سابق كشورمان در ادامه با تاكید بر تعلقات دینی جامعه ایرانی گفت: جامعه ایرانی دارای تعلقات عمیق دینی است كه مظاهر آن را در جایجای زندگی مردم از تولد تا مراسم ازدواج و عزاداری و... میتوان به روشنی دید. در كنار این امر، مردم ایران قریب یكصد و پنجاه سال است كه به جد خواهان آزادی، استقلال، پیشرفت و عدالت هستند و از همینرو این خواستهها به همراه تعلقات دینی، منشأ تاسیس نظامی شد كه قرار بود هم تعلق دینی و هم خواستههای تاریخی ایرانیان را تامین كند.
● اخلاق در حاشیه قرار گرفته است
وی با انتقاد از گفتمان رایج در سالهای اخیر در كشورمان گفت: امروز زبان رایج و رسمی با زبان مطلوب انقلاب فاصله گرفته است.
ظاهرپرستی، تمایل به خرافات، گرایش به جنبههای منفی نوعی صوفیگری و معنویتگرایی كاذب، بیاعتبار شدن لب دینی و در حاشیه قرار گرفتن اخلاق در جامعهای كه مدعای استقرار نظام دینی دارد موجب نگرانی است. وی افزود: در برخی از اظهارنظرها و نوشتهها جنبههای منفی عرفان و تصوف و معناگرایی آمیخته با مشتی خرافات دیده میشود. این در حالی است كه حقایق بلند معنوی و اخلاق مورد غفلت واقع شده است. درحالی كه نه امام(ره) این را میخواست و نه رهبری و چهرههای اصیل انقلاب این را میخواهند، اما متاسفانه شاهد بروز این مسائل هستیم و بدتر از همه اینكه محوریت مردم در نظام كمرنگ شده و باید نگران محو تدریجی آن بود. سیدمحمد خاتمی در ادامه بیان داشت: روح دین تقرب به خدا، معنویت و اخلاق است. بداخلاقیهای نهادی و بیاخلاقیهایی كه گاه رنگ و بوی دین میگیرد، حتی در جوامعی با كمترین پایگاه و گرایش دینی نیز به چشم نمیخورد و متاسفانه دروغگویی گفتمان اصلی بخشهایی از جامعه شده است كه از ایشان جز صداقت نباید انتظاری داشت.
رئیسجمهور سابق ایران در ادامه گفت: یكی دیگر از جنبههای منفی جامعه امروز ما این است كه این روزها شاهد ارائه برخی وعدهها و آمارهای اشتباه و غلط از مراجع رسمی هستیم و متاسفانه در مقابل هركس كه حقایق را بر زبان آورد عامل و مرعوب بیگانه معرفی میشود و افترا زدن و تخریب افراد به رویهای معمول بدل شده است، حال آنكه روح انقلاب و توصیههای امام(ره) بر پایه دعوت به معنویت، اخلاق، رعایت حق و حقوق و آزادیهای جامعه برای دستیابی به جامعهای متدین، پیشرفته، عادلانه و آزاد بود. خاتمی افزود: ایران ظرف خاطرات مشترك تمامی ساكنان این سرزمین و تمامی ایرانیان دنیاست. موقعیت ایران در سطح بینالملل و تلاشهایی كه برای بالا بردن اعتبار و حیثیت ایران و ایرانی صورت میگیرد برای ایرانیان سراسر دنیا اهمیت دارد. انقلاب اسلامی زمینهساز اعتلای بیسابقه نام ایران در جهان شد. وجهه مردمی انقلاب و پایداری و مقاومت در مقابل زورگویان و سلطهجویان سبب شد تا ایران به الگویی در منطقه بدل شود. ایرانیان به حق خواستار اعتلای هرروزه نام ایران هستند. تنزل جایگاه ایران در سطح بینالمللی مایه نگرانی جدی است. رئیسجمهوری سابق ایران در ادامه با انتقاد از عدمرعایت موضوع هزینه و فایده در سیاستها و شیوه اداره كشور گفت: در تمام مسائل مادی و معنوی باید میزان هزینهها و عواید آن را در نظر داشت. ضعیف شدن جنبه كارشناسی در سیاستگذاریها سبب میشود كه بهرغم پرداخت هزینههای گزاف، فواید كافی عاید كشور نشود. متاسفانه امروز شاهدیم كه این تصمیمگیریهای غلط و هزینههای بیهوده، فایده معرفی میشوند.
● خاتمی و دو راهی آمدن و نیامدن
نسرین وزیری: بالاخره مهر سكوت خاتمی شكست و او تلویحا به دعوت گروهها و احزاب سیاسی اصلاحطلب برای حضور در عرصه انتخابات ریاستجمهوری دهم لبیك گفت. البته پاسخ خاتمی مشروط است. شروطی مبنیبر «تفاهم با ملت بر سر خواستههایشان» و «انعطاف سازوكارهای موجود برای عملیاتیشدن برنامههایش.» اگرچه شروط خاتمی به شفافی شروط میرحسین موسوی برای كاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری نهم نیست، اما هم برای حامیان خاتمی و هم برای برگزاركنندگان انتخابات و مسوولان نظام، معنی و مفهوم خاص خود را دارد. میرحسین موسوی با طرح شروطی چون «در اختیار داشتن نیروهای انتظامی» و «برخورداری از یك شبكه رادیویی و تلویزیونی برای دولت»؛ قصد داشت تا رویكردش را بهطور شفاف بیان كند. به عبارت دیگر مخاطب شروط موسوی حاكمیت بود اما روی سخنان خاتمی تنها با حاكمیت نیست. مخاطب پیششرط نخست خاتمی مبنیبر «تفاهم با ملت بر سر خواستههایشان»، حامیان او در انتخابات آتی هستند. در طول هشتسال ریاستجمهوری وی بسیار گفته و شنیده شد كه هر كسی از ظن خود یار او و اصلاحات مدنظرش شده است. چراكه قرائت خاتمی از اصلاحات و اصلاحطلبی غالبا متفاوت از قرائتهای بسیاری از اصلاحطلبان بود. كمااینكه دامنه اصلاحات و اصلاحطلبی از چهرههایی چون اكبر گنجی و عماد باقی تا مهدی كروبی و غلامحسین كرباسچی را شامل میشد. آنچنانكه نمونه كوچكتری از جامعه اصلاحطلبی را میشد به شكل خلاصهتر در تركیب جبهه مشاركت دید كه به حزب بین العباسین (از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی) معروف شده بود. اگرچه خاتمی در بیانیه انتخاباتیای كه در اردیبشهت ۸۶ ارائه داد، محور برنامههای خود را اعلام كرد اما تفاوت تعریف از واژه «اصلاحطلبی» میان او و حامیانش سبب شد تا در هشتسال زمامداری وی در كرسی ریاستجمهوری، گلایههای بسیاری از او بشود كه در انجام پروژه اصلاحات موفق نبوده و به همه اهداف از پیش تعیینشده نرسیده است. در حالیكه خاتمی بهدنبال اجرای برنامههای خود براساس تعریفش از «اصلاحات» بود؛ اغلب اصلاحطلبان نیز، بهدنبال تحقق «اصلاحات» براساس تعریف خودشان از «اصلاحطلبی» بودند نه براساس تعریف خاتمی. از همینروست كه خاتمی بلافاصله پس از اعلام پیششرط خود مبنیبر «تفاهم با ملت بر سر خواستههایشان» آورده است كه؛ «به اعتقاد من خواست قلبی و تاریخی مردم ایران، آزادی، پیشرفت و عدالت است كه با دین و ارزشهای معنوی و فرهنگی سازگاری دارد و این همان گفتمان اصیل اصلاحطلبی است». خاتمی با بیان اینكه در تلاش است تا در آینده این مسئله را به صورت مدون ارائه دهد؛ از ارائه متنی با عنوان «اصلاحات آنگونه كه خاتمی میگوید» خبر داده است تا پس از انتشار آن كسانی كه با قرائت وی از اصلاحطلبی موافقند به جرگه حامیان او بپیوندند و در آینده نیز متناسب با برنامههای اعلامشده در این منشور از او مطالبه كنند. اما به نظر میرسد كه مخاطب شرط دوم خاتمی مبنیبر «انعطاف سازوكارهای موجود برای عملیاتیشدن برنامههایش» حامیان وی نیستند؛ بلكه اینبار مجموعه حاكمیت در مقابل شروط خاتمی قرار دارد. اگرچه شرایط امروز جامعه متفاوت از دوران ریاستجمهوری اوست اما او كه هشتسال تمام با این سازوكارهای كم و بیش مشابه كار كرده است، میداند كه به قول خودش «برخی از رئیسجمهور توقع دارند كه تداركاتچی دستگاههای مختلف باشد». به عبارت دیگر برخی رئیسجمهور را نخستین مقام اجرایی كشور نمیدانند و با طرح موانعی كه او از آنها به عنوان «هر نه روز، یك بحران» یاد میكرد؛ مانع از اجرای برنامههای او میشوند. خاتمی كه تجربه مخالفت با لایحه تبیین اختیارات رئیسجمهور را در كولهبار تجارب خویش دارد، نیك میداند كه «جنگ اول به از صلح آخر» است. او در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دهم میخواهد تا پیش از پذیرش چنین مسوولیت سنگینی، اول تكلیف دامنه اختیارات خویش را معلوم كند و بعد وارد میدانی شود كه موانع بسیار برای او در آن دیده شده است. بیم از عدم اجرای برنامهها و ناتوانی در مقابل وعدههای ارائهشده به مردم است كه خاتمی را واداشته تا بگوید: اگر واقعا امكان اجرای برنامهها وجود نداشته باشد و موانعی بر سر راه قرار گیرند، ارائه بهترین و كاملترین برنامه به مردم نیز به منزله اغوا و فریب مردم است. در نهایت آنكه اگرچه خاتمی كاندیداتوریاش برای انتخابات آتی را مشروط اعلام كرده است؛ اما تعیین این شروط خود مقدمهای برای حضور جدی او در این عرصه به شمار میرود.