matrix
2nd December 2009, 12:24 AM
پاسخ :
در ابتدا لازم است به اين نكته توجّه داشته باشيم كه اعتقاد به مصلح موعود جهاني در تمام اديان يك اصل مسلّم و قطعي است و هر يك از انبياء گذشته، به پيروان خود از آمدن مصلحي غيبي خبر دادهاند.[1]
به طور كلّي از دو طريق ميتوان وجود امام زمان را ثابت كرد: 1. دليل عقلي؛ 2. دليل نقلي.
الف: دليل عقلي
و آن اينكه تا وقتي كه تكليف ثابت است و مكلفاني وجود دارند، عدّهاي هستند كه مصون از خطا نيستند و بايد امام معصوم و پيشوايي وجود داشته باشد تا آنها را هدايت كند، و زمين بدون انسان كامل مانند جسم بدون روح است به همين جهت علي ـ عليه السّلام ـ نيز فرمودهاند: «زمين هرگز از حجت خدا خالي نخواهد ماند و آن حجت الهي يا ظاهر است يا مشهور يا خائف است و مستور تا حجتها و بينات الهي باطل نگردد.»[2]
ب: دليل نقلي
اين دليل را ميتوان به دو صورت توضيح داد:
الف) روايات نبوي كه امامان دوازده گانه را با نامهاي آنان به طور روشن معرفي كردهاند كه به ذكر دو نمونه از لسان اهل سنّت اشاره ميكنيم.
1. از ابن عباس روايت شده كه شخصي يهودي به نام نعثل نزد رسول خدا آمد و سؤالهاي بسياري را مطرح نمود و از اوصياء نيز پرسيد، حضرت در پاسخ فرمود: «نخستين وصي من علي و پس از او حسن و حسين و امامان نه گانه و از فرزندان او ميباشند.» و نعثل پرسيد نام آنها چيست؟ حضرت اسامي تك تك امامان را تا امام دوازدهم (حضرت مهدي (عج)) شمردهاند.[3]
2. باز در كتاب مناقب وجود دارد كه از جابر بن عبدالله انصاري نقل شده كه شخصي يهودي به محضر رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميرسد و سؤالات زيادي ميكند و از اوصياء حضرت ميپرسد و سؤال ميكند پس از حسين اوصياء چه كساني هستند پيامبر فرزندان امام حسين از علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ را نام ميبرد تا حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ و سپس ميفرمايد: لقب او قائم و حجت است و او غائب خواهد شد و خوشا به حال صابران در غيبت...
ب) شواهد تارخيي يعني گزارشهايي كه ولادت آن حضرت و ايام كودكي او را نقل كردهاند براي نمونه به بعضي از اقوال اهل سنّت اشاره ميكنيم.
1. حافظ سليمان حنفي ميگويد: «خبر معلوم نزد محققان و موثقان اين است كه ولادت قائم (عج) در شب پانزدهم شعبان سال 255 در شهر سامرا واقع شده است.[4]
2. خواجه محمد پارسا در كتاب فصل الخطاب گفته: «يكي از اهلبيت ابومحمد بن عسگري است كه فرزندي جز ابوالقاسم كه قائم و حجت و مهدي و صاحب الزمان ناميده ميشود باقي نگذاشت و او در نيمه شعبان سال 255 هجري متولد شد. مادرش نرجس نام دارد، او هنگام شهادت پدرش پنج سال داشت.[5]
بهتر است بدانيم بعضي محققين تعداد روايات اهل سنّت را بيش از 200 روايت تخمين زدهاند كه همه در مورد امام دوازدهم ميباشد كه فقط حقانيت شيعه اثني عشري (دوازده امامي) را ميرساند و بر هيچ يك از مذاهب، جز شبعه دوازده امامي منطبق نيست و همه اين احاديث بر ولادت و امامت حضرت ـ عليه السّلام ـ دلالت ميكند و آيت الله شيعه دوازده امامي منطبق نيست و همه اين احاديث بر ولادت و امامت حضرت ـ عليه السّلام ـ دلالت ميكند و آيت الله صافي(دام عزه) در كتاب مهدويت بيش از 77 نفر از علماي اهل سنّت را نقل ميكند كه هر يك به نحوي ولادت آن حضرت را بيان كردهاند. پس اگر اهل سنّت مطلقاًبگويند حضرت مهدي (عج) به دنيا نيامده اين ادعاي كاملاً بياساس است زيرا آنها حتّي گفتهها و نوشتههاي بزرگان خود را هم قبول ندارند. علاوه بر آن، آيات متعددي در قرآن به چگونگي قيام آن بزرگوار اشاره كرده است.[6]
به عنوان نمونه به تفسير آيات 105 و 106 سوره نور، 55 از سوره توبه، 29 سوره كهف و 29 سوره مؤمن مراجعه شود. و اگر آنها طولاني بودن عمر را دليل عدم ايشان تولد بدانند، به سادگي ميتوان عرض كرد كه همان كسي كه قادر است عيسي بن مريم را زنده نگه دارد تا به مهدي موعود اقتدا كند و يونس را در شك ماهي محافظت نمايد و يا به نوح پيامبر 950 سال عمر بدهد، آيا او قدرت ندارد به مهدي (عج) عمر طولاني عنايت كند در حالي كه خود اهل سنّت نيز قائل به زنده بودن عيسي و خضر و صالح و... ميباشند.
نتيجه
ولادت حضرت مهدي (عج) امري است مسلم و قطعي و خود اهل سنّت هم به آن واقفند و عوامل و انگيزههاي ديگري وجود دارد كه نميگذارند حق را بازگو كنند و حقانيت شيعه اثنيعشري و وجود امام زمان ثابت كنند.
پی نوشتها
[1] . آيت الله مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ يازدهم، 1380، ص 51.
[2] . علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 1، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چ چهارم، 1362، ص 188.
[3] . همان، ج 36، ص 283.
[4] . شيخ سليمان قندوزي، حنفي، ينابيع الموده، قم، مكتبه بصيرتي، 1385 ق.
[5] . همان مدرك.
[6] . آيت الله صافي (لطف الله) امامت و مهدويت، ج 2، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ج 2، ص 56 الي 241
در ابتدا لازم است به اين نكته توجّه داشته باشيم كه اعتقاد به مصلح موعود جهاني در تمام اديان يك اصل مسلّم و قطعي است و هر يك از انبياء گذشته، به پيروان خود از آمدن مصلحي غيبي خبر دادهاند.[1]
به طور كلّي از دو طريق ميتوان وجود امام زمان را ثابت كرد: 1. دليل عقلي؛ 2. دليل نقلي.
الف: دليل عقلي
و آن اينكه تا وقتي كه تكليف ثابت است و مكلفاني وجود دارند، عدّهاي هستند كه مصون از خطا نيستند و بايد امام معصوم و پيشوايي وجود داشته باشد تا آنها را هدايت كند، و زمين بدون انسان كامل مانند جسم بدون روح است به همين جهت علي ـ عليه السّلام ـ نيز فرمودهاند: «زمين هرگز از حجت خدا خالي نخواهد ماند و آن حجت الهي يا ظاهر است يا مشهور يا خائف است و مستور تا حجتها و بينات الهي باطل نگردد.»[2]
ب: دليل نقلي
اين دليل را ميتوان به دو صورت توضيح داد:
الف) روايات نبوي كه امامان دوازده گانه را با نامهاي آنان به طور روشن معرفي كردهاند كه به ذكر دو نمونه از لسان اهل سنّت اشاره ميكنيم.
1. از ابن عباس روايت شده كه شخصي يهودي به نام نعثل نزد رسول خدا آمد و سؤالهاي بسياري را مطرح نمود و از اوصياء نيز پرسيد، حضرت در پاسخ فرمود: «نخستين وصي من علي و پس از او حسن و حسين و امامان نه گانه و از فرزندان او ميباشند.» و نعثل پرسيد نام آنها چيست؟ حضرت اسامي تك تك امامان را تا امام دوازدهم (حضرت مهدي (عج)) شمردهاند.[3]
2. باز در كتاب مناقب وجود دارد كه از جابر بن عبدالله انصاري نقل شده كه شخصي يهودي به محضر رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميرسد و سؤالات زيادي ميكند و از اوصياء حضرت ميپرسد و سؤال ميكند پس از حسين اوصياء چه كساني هستند پيامبر فرزندان امام حسين از علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ را نام ميبرد تا حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ و سپس ميفرمايد: لقب او قائم و حجت است و او غائب خواهد شد و خوشا به حال صابران در غيبت...
ب) شواهد تارخيي يعني گزارشهايي كه ولادت آن حضرت و ايام كودكي او را نقل كردهاند براي نمونه به بعضي از اقوال اهل سنّت اشاره ميكنيم.
1. حافظ سليمان حنفي ميگويد: «خبر معلوم نزد محققان و موثقان اين است كه ولادت قائم (عج) در شب پانزدهم شعبان سال 255 در شهر سامرا واقع شده است.[4]
2. خواجه محمد پارسا در كتاب فصل الخطاب گفته: «يكي از اهلبيت ابومحمد بن عسگري است كه فرزندي جز ابوالقاسم كه قائم و حجت و مهدي و صاحب الزمان ناميده ميشود باقي نگذاشت و او در نيمه شعبان سال 255 هجري متولد شد. مادرش نرجس نام دارد، او هنگام شهادت پدرش پنج سال داشت.[5]
بهتر است بدانيم بعضي محققين تعداد روايات اهل سنّت را بيش از 200 روايت تخمين زدهاند كه همه در مورد امام دوازدهم ميباشد كه فقط حقانيت شيعه اثني عشري (دوازده امامي) را ميرساند و بر هيچ يك از مذاهب، جز شبعه دوازده امامي منطبق نيست و همه اين احاديث بر ولادت و امامت حضرت ـ عليه السّلام ـ دلالت ميكند و آيت الله شيعه دوازده امامي منطبق نيست و همه اين احاديث بر ولادت و امامت حضرت ـ عليه السّلام ـ دلالت ميكند و آيت الله صافي(دام عزه) در كتاب مهدويت بيش از 77 نفر از علماي اهل سنّت را نقل ميكند كه هر يك به نحوي ولادت آن حضرت را بيان كردهاند. پس اگر اهل سنّت مطلقاًبگويند حضرت مهدي (عج) به دنيا نيامده اين ادعاي كاملاً بياساس است زيرا آنها حتّي گفتهها و نوشتههاي بزرگان خود را هم قبول ندارند. علاوه بر آن، آيات متعددي در قرآن به چگونگي قيام آن بزرگوار اشاره كرده است.[6]
به عنوان نمونه به تفسير آيات 105 و 106 سوره نور، 55 از سوره توبه، 29 سوره كهف و 29 سوره مؤمن مراجعه شود. و اگر آنها طولاني بودن عمر را دليل عدم ايشان تولد بدانند، به سادگي ميتوان عرض كرد كه همان كسي كه قادر است عيسي بن مريم را زنده نگه دارد تا به مهدي موعود اقتدا كند و يونس را در شك ماهي محافظت نمايد و يا به نوح پيامبر 950 سال عمر بدهد، آيا او قدرت ندارد به مهدي (عج) عمر طولاني عنايت كند در حالي كه خود اهل سنّت نيز قائل به زنده بودن عيسي و خضر و صالح و... ميباشند.
نتيجه
ولادت حضرت مهدي (عج) امري است مسلم و قطعي و خود اهل سنّت هم به آن واقفند و عوامل و انگيزههاي ديگري وجود دارد كه نميگذارند حق را بازگو كنند و حقانيت شيعه اثنيعشري و وجود امام زمان ثابت كنند.
پی نوشتها
[1] . آيت الله مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، قم، انتشارات نسل جوان، چاپ يازدهم، 1380، ص 51.
[2] . علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 1، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چ چهارم، 1362، ص 188.
[3] . همان، ج 36، ص 283.
[4] . شيخ سليمان قندوزي، حنفي، ينابيع الموده، قم، مكتبه بصيرتي، 1385 ق.
[5] . همان مدرك.
[6] . آيت الله صافي (لطف الله) امامت و مهدويت، ج 2، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ج 2، ص 56 الي 241