Victor007
1st December 2009, 01:32 PM
خبرگزاري فارس: مرد مسن كه تمام راه‌هاي ممكن براي بازگرداندن همسرش به خانه را امتحان كرده بود، به ناچار از تهيه‌كننده يك مستند تلويزيوني خواست با پخش اظهاراتش، همسرش را راضي كند كه به خانه برگردد.
http://media.farsnews.com/Media/8807/Images/jpg/A0751/A0751247.jpg
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، مرد مسني با حضور در مجتمع قضايي خانواده با بيان اينكه همسرش از 18 ماه قبل او را رها كرده است از او شكايت كرد.
مرد ميانسال به قاضي حسن عموزادي رئيس شعبه 268 دادگاه خانواده گفت: 28 سال قبل با همسرم ازدواج كردم ولي او از يك سال و نيم قبل، با من قهر كرده و ديگر حاضر به برگشتن نيست.
وي افزود: مدتي قبل از اينكه همسرم قهر كند، تعدادي از دوستانم به خانه من مي‌آمدند و با برگزاري مراسم مشاعره و تفسير شعر شاعران، قصد رسيدن به عرفان را داشتيم كه همسرم از اين كار من ناراحت مي‌شد.
مرد مسن گفت: در آن مدت يكي از پسرانم در حال آماده شدن براي كنكور بود و اين كار من آنها را به شدت آزار مي‌داد. فكر مي‌كنم بخشي از علت قهر كردن همسرم با من اين موضوع باشد.
در اين لحظه قاضي عموزادي خطاب به مرد گفت: اما همسر تو مدعي شده است كه تو ديوانه شده‌اي و به دنبال عرفان‌هاي كاذب مي‌روي.
مرد مسن گفت: مشكلات مالي در زندگي كمر من را شكست و به همين دليل همسر و فرزندانم در اين سال‌ها سختي بسياري را تحمل كردند و من واقعا شرمنده و مديون آنها هستم؛ همسرم صورتش را با سيلي سرخ نگه مي‌داشت تا آبروي من را حفظ كند و كسي متوجه مشكلات مالي من نشود.
وي ادامه داد: بالاخره صبر او هم تمام شد و قيد زندگي با من را زد و الان حدود دو سال است كه او و فرزندانم با من حرف نمي‌زنند و من در حال خرد شدن هستم؛ هركسي را كه فكر مي‌كردم همسرم به حرف او گوش كند، براي ميانجيگري فرستادم ولي او حاضر نبود حرف كسي حتي پدرش را گوش كند و در را روي هيچ كس باز نمي‌كند.
مرد مسن با بيان اينكه تاكنون با او بدرفتاري نكرده‌ام گفت: يك بار به او گفتم كه از نجابت و متانت من سوءاستفاده كردي كه او هم بعد از اين حرف من ناراحت شد و قهر كرد؛ بارها براي آشتي با او به منزل پدرش رفتم ولي او راضي به ديدن من نشد ولي هدايايي را كه برايش مي‌بردم قبول مي‌كرد.
وي افزود: در اين مدت يك بار خواستم به خاطر عدم تمكين در دادگاه خانواده از او شكايت كنم ولي پسرانم با بيان اينكه او را متقاعد مي‌كنند كه به خانه برگردد، من را از اين تصميم منصرف كردند؛ ولي آنها نيز به قول خود وفا نكردند و من حدود دو سال است كه همسرم را نديده‌ام.
مرد مسن در حالي‌كه به آرامي گريه مي‌كرد، گفت: اگر همسرم از من جدا شود، زندگي من نابود مي‌شود و من ديگر نمي‌توانم بدون او زندگي كنم؛ روزي كه او از من جدا شود من هم خودم را خواهم كشت.
وي ادامه داد: هنوز علت اين رفتار او را نمي‌دانم ولي به او قول مي‌دهم كه اگر برگردد تمام خواسته‌هاي او را با جان و دل انجام دهم؛ اگر من دختر داشتم و خدا اين نعمت را نصيب من مي‌كرد شايد اين هم بلا بر سر من نمي‌آمد.
در اين لحظه مرد مسن با تلفن همراه يكي از حاضران در دادگاه با منزل پدر همسرش تماس گرفت تا قاضي با همسرش صحبت كند، اما زماني كه همسرش صداي او را شناخت تلفن را قطع كرد و حاضر به صحبت كردن با شوهرش نشد؛ در اين لحظه بار ديگر بغض پيرمرد شكست و به آرامي شروع به گريه كرد.
مرد مسن اين بار دست به دامان عوامل تهيه مستند شوك شد و از آنها خواست كه با پخش اظهارات او، همسرش را به برگشتن به خانه و ادامه زندگي مشترك راضي كنند.
وي در مقابل دوربين گفت: از همسرم تقاضا مي‌كنم من را به خاطر همه مشكلاتي كه براي او و فرزندانم در زندگي ايجاد كرده‌ام، ببخشد و از اين لحظه به بعد هر خواسته‌اي داشته باشد مي‌پذيرم و تمام زندگي خود، حتي جانم را فداي او خواهم كرد.
قاضي عموزادي نيز بعد از اظهارات او، رسيدگي به درخواست او را مشروط به شنيدن اظهارات همسر او در جلسه بعدي عنوان كرد.
http://media.farsnews.com/Media/8807/Images/jpg/A0751/A0751247.jpg
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، مرد مسني با حضور در مجتمع قضايي خانواده با بيان اينكه همسرش از 18 ماه قبل او را رها كرده است از او شكايت كرد.
مرد ميانسال به قاضي حسن عموزادي رئيس شعبه 268 دادگاه خانواده گفت: 28 سال قبل با همسرم ازدواج كردم ولي او از يك سال و نيم قبل، با من قهر كرده و ديگر حاضر به برگشتن نيست.
وي افزود: مدتي قبل از اينكه همسرم قهر كند، تعدادي از دوستانم به خانه من مي‌آمدند و با برگزاري مراسم مشاعره و تفسير شعر شاعران، قصد رسيدن به عرفان را داشتيم كه همسرم از اين كار من ناراحت مي‌شد.
مرد مسن گفت: در آن مدت يكي از پسرانم در حال آماده شدن براي كنكور بود و اين كار من آنها را به شدت آزار مي‌داد. فكر مي‌كنم بخشي از علت قهر كردن همسرم با من اين موضوع باشد.
در اين لحظه قاضي عموزادي خطاب به مرد گفت: اما همسر تو مدعي شده است كه تو ديوانه شده‌اي و به دنبال عرفان‌هاي كاذب مي‌روي.
مرد مسن گفت: مشكلات مالي در زندگي كمر من را شكست و به همين دليل همسر و فرزندانم در اين سال‌ها سختي بسياري را تحمل كردند و من واقعا شرمنده و مديون آنها هستم؛ همسرم صورتش را با سيلي سرخ نگه مي‌داشت تا آبروي من را حفظ كند و كسي متوجه مشكلات مالي من نشود.
وي ادامه داد: بالاخره صبر او هم تمام شد و قيد زندگي با من را زد و الان حدود دو سال است كه او و فرزندانم با من حرف نمي‌زنند و من در حال خرد شدن هستم؛ هركسي را كه فكر مي‌كردم همسرم به حرف او گوش كند، براي ميانجيگري فرستادم ولي او حاضر نبود حرف كسي حتي پدرش را گوش كند و در را روي هيچ كس باز نمي‌كند.
مرد مسن با بيان اينكه تاكنون با او بدرفتاري نكرده‌ام گفت: يك بار به او گفتم كه از نجابت و متانت من سوءاستفاده كردي كه او هم بعد از اين حرف من ناراحت شد و قهر كرد؛ بارها براي آشتي با او به منزل پدرش رفتم ولي او راضي به ديدن من نشد ولي هدايايي را كه برايش مي‌بردم قبول مي‌كرد.
وي افزود: در اين مدت يك بار خواستم به خاطر عدم تمكين در دادگاه خانواده از او شكايت كنم ولي پسرانم با بيان اينكه او را متقاعد مي‌كنند كه به خانه برگردد، من را از اين تصميم منصرف كردند؛ ولي آنها نيز به قول خود وفا نكردند و من حدود دو سال است كه همسرم را نديده‌ام.
مرد مسن در حالي‌كه به آرامي گريه مي‌كرد، گفت: اگر همسرم از من جدا شود، زندگي من نابود مي‌شود و من ديگر نمي‌توانم بدون او زندگي كنم؛ روزي كه او از من جدا شود من هم خودم را خواهم كشت.
وي ادامه داد: هنوز علت اين رفتار او را نمي‌دانم ولي به او قول مي‌دهم كه اگر برگردد تمام خواسته‌هاي او را با جان و دل انجام دهم؛ اگر من دختر داشتم و خدا اين نعمت را نصيب من مي‌كرد شايد اين هم بلا بر سر من نمي‌آمد.
در اين لحظه مرد مسن با تلفن همراه يكي از حاضران در دادگاه با منزل پدر همسرش تماس گرفت تا قاضي با همسرش صحبت كند، اما زماني كه همسرش صداي او را شناخت تلفن را قطع كرد و حاضر به صحبت كردن با شوهرش نشد؛ در اين لحظه بار ديگر بغض پيرمرد شكست و به آرامي شروع به گريه كرد.
مرد مسن اين بار دست به دامان عوامل تهيه مستند شوك شد و از آنها خواست كه با پخش اظهارات او، همسرش را به برگشتن به خانه و ادامه زندگي مشترك راضي كنند.
وي در مقابل دوربين گفت: از همسرم تقاضا مي‌كنم من را به خاطر همه مشكلاتي كه براي او و فرزندانم در زندگي ايجاد كرده‌ام، ببخشد و از اين لحظه به بعد هر خواسته‌اي داشته باشد مي‌پذيرم و تمام زندگي خود، حتي جانم را فداي او خواهم كرد.
قاضي عموزادي نيز بعد از اظهارات او، رسيدگي به درخواست او را مشروط به شنيدن اظهارات همسر او در جلسه بعدي عنوان كرد.