ریپورتر
19th November 2009, 04:57 PM
تعریف پمپ :
به طور کلی پمپ به دستگاهی گفته می شود که انرﮊی مکانیکی را از یک منبع خارجی اخذ و به سیال مایعی که از آن عبور می کند، انتقال می دهد. در نتیجه انرﮊی سیال پس از خروج از این دستگاه (پمپ) افزایش می یابد. در پمپ ها تغییرات انرﮊی سیال همواره به صورت تغییر فشار سیال مشاهده می گردد. از پمپها برای انتقال سیال به یک ارتفاع معین و یا جا به جایی آن در یک سیستم لوله کشی و یا هیدرولیک استفاده می نمایند. به عبارت کلی تر از پمپ برای انتقال سیال از یک نقطه به نقطه دیگر استفاده می کنند. پمپها دارای انواع مختلفی هستند که هرکدام دارای کاربرد خاصی می باشند.
پمپ دستگاهی است که با ازدیاد فشار سیال باعث انتقال آن ازنقطه ای به نقطه ای دیگر میگردد. اساس کار پمپ گریز از مرکز براساس نیروی گریز از مرکز است، به این صورت که قسمت متحرک پمپ تحت حرکت دورانی قطرات آب را از مرکز به خارج پرتاب میکند،چون قطرات دارای سرعت زیاد میباشند در برخورد با پوسته سرعت آنها به فشار تبدیل میگردد. در واقع اساس کار آنها بر اعمال نیروی گریز از مرکزو تبادل اندازه حرکت در پره های پروانه به واحد وزن مایع مبتنی است.
http://i32.tinypic.com/2czx7vq.jpg
تاریخچه :
نیاز انسان به آب و جابجایی آن از نقطه ای به نقطه ای دیگر سبب شد که انسان به فکر ساخت دستگاهی که این مشکل رابرطرف کند بیافتد. اولین نمونه های پمپ ها که نیروی محرک آنها توسط انسان یاحیوانات تامین میشد، توسط مصریان باستان در 17 قرن پیش از میلاد مسیح ساخته شد و مورد استفاده قرار گفتند.آنها توانسته بودند آب را با پمپ های رفت و برگشتی از عمق 91.5 متر ی زمین بیرون بکشند. در یونان باستان نیز پمپ های رفت و برگشتی با طرح ساده 4 قرن قبل از میلاد ساخته شده بود. تاریخ مشخصی در مورد ابداع پمپهای سانتریفیوژوجود ندارد ،اما گفته میشود که نقاشیهای لئوناردو داوینچی در قرن پانزدهم میلادی نشان میدهد که چگونه با اعمال نیروی گریزازمرکز به آب درون یک لوله خمیده ، آب را تا مقدار معینی بالا برد.
اولین پمپ های سانتریفیوژ در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم توسط مهندسین فرانسوی و ایتالیایی ساخته شده و کاربرد عملی یافتند (1732). در نیمه های قرن نوزدهم عیب اصلی پمپهای رفت و برگشتی که عبارت از مقدار جریان پایین می باشد، موجب این شدکه پمپ های سانتریفیوژ با استقبال بیشتری روبرو شوند و جایگاه وسیعتری در صنعت پیدا کنند.
كار پمپ ها
يك پمپ هيدروليكي انرژي مكانيكي را از طريق عامل ايجاد فشار ( پيستون، چرخ دنده، پره و غيره ) به سيال منتقل مي نمايد. پمپ ها در صنايع مختلف كاربردهاي متفاوت دارند مثلاً در يك نيروگاه حرارتـي از پمپ به منظور آب رساني ديگ هاي بخار بهره برداري مي شـود، در صورتي كه در نيروگاه آبي پمپ را به منظور تأمين جريان آب مورد نياز دستگاه هاي خنك كننده ( نظير سيستم خنك كننده قطعات ژنراتور ) بكار مي برند يا آب نشتي و اضافي را توسط آن از مخازن آب انبار به درون رودخانه تخليه مي نمايند. به طور كلي مي توان گفت همان گونه كه كار قلب بگردش درآوردن جريان خون در بدن است، در يك سيستم هيدروليكي مي توان از پمپ به عنوان قلب سيستم ياد كرد چرا كه وظيفه پمپ در چنين سيستمي، بگردش در آوردن جريان سيال است.
درصنايع مدرن امروزي براي بهره گيري از پمپ ها، از الكترو موتورهايي استفاده مي شود كه سرعت آن ها را مي توان تغيير داده و با اين عمل مقدار فشار و جريان مايع را كنترل نمود.
براي آنكه يك پمپ به طور مطلوب عمل پمپاژ را انجام دهد، مي بايستي هميشه در محفظهء آن مايع موجود باشد. هر پمپ مجهز به لوله مكنده اي است كه هيچ منفذي ندارد. يك انتهاي اين لوله در منبع گاز يا مايع قرار داشته و انتهاي ديگر آن به محفظه اي كه پيستون يا محور دوار در آن جاي دارند منتهي مي گردد.
براي آنكه پمپ به نحو مطلوب مورد بهره برداري قرار گيرد لازم است كه يك شير يك طرفه
( Foot Valve ) در مدخل مجراي ورودي قرار گيرد كه مايع از تخليه آب مجراي ورودي شده تا در صورت لزوم بسادگي بتوان پمپ را بكار انداخت. در سانتريفوژ ( گريز از مركز ) در صورتي كهاين شير قرار داده نشده باشد از يك شير يك طرفه Check Valve براي جلوگيري از برگشت جريان مايع و دوران پمپ در جهت عكس استفاده مي شود.
اساس مكش پمپ ها
هوا در سطح زمين داراي فشاري معادل 6/14 پوند بر اينچ مربع و يا يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع مي باشد. لوله طويلي را در نظر بگيريد كه يك انتهاي آن بسته شده است، اگر اين لوله را پر از آب كرده و آن را بطور وارونه در تشك حاوي آب قرار دهيم، سطح آب در درون لوله رفته پايين مي آيد و اين عمل تا زماني كه فشار هواي خارج ( اتمسفر ) و فشار حاصل از ستون آب به درون لوله به يك اندازه برسند، ادامه خواهد يافت. به تجربه ديده شده است كه تعادل مذكور هنگامي حاصل مي گردد كه ارتفاع آب درون لوله برابر با 32 فوت ( 10 متر ) باشد.
بنابراين ستوني از آب به ارتفاع 10 متر، داراي فشاري معادل يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع است.
حال چنانچه لوله اي طويل را در يك انتها مسدود نموده و انتهاي ديگر آن را به ظرف حاوي آب وارد سازيم و هواي درون لوله را تخليه كنيم، خواهيم ديد كه آب لوله با فشار اتمسفر ( يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع ) به طرف بالا حركت مي كند.
اگر بتوان تمام هواي درون لوله را تخليه نمود، سطح آب درون لوله تا ارتفاع 32 فوت بالا مي رود.انجام اين كار، يعني تخليه كامل هوا و صعود سطح آب به ارتفاع 10 متري امكان پذير نيست، چرا كه حدوداً در ارتفاع 6 تا 7/6 متر عمل بالا رفتن متوقف مي گردد و سطح آب به صورت ساكن، باقي مي ماند. علت اين امر وجود وزن ستون آب است كه در عمل تعادل فشار هواي بيرون و درون لوله مداخله نموده و اين عمل را تسريع مي بخشد. اولين كار پمپ عبارت است از تخليه هوا از درون لوله مكش، اين عمل باعث مي شود كه فشار اتمسفر بتواند به مايعات فشار وارد نموده و آن ها را به قسمت چرخنده پمپ و يا پيستون هدايت نمايد. بايد بخاطر سپرد كه پمپ بايد حداكثر بين ارتفاع 6 تا 7/6 متري از سطح مايع قرار گيرد تا بتواند عمل جابجايي مايع را به خوبي انجام دهد.كـار دوم پمپ عبارت است از دادن انرژي به مواد سيال و هدايت آن ها از محفظـه پمپ ( محل قرار گرفتن قسمت چرخنده ) به مقصد نهائي.
http://i25.tinypic.com/2viqcjp.jpg
انواع پمپ ها
بطور كلي پمپ ها را مي توان به دو دسته اصلي به شرح زير تنظيم نمود:
- پمپ هاي انتقال دهنده مايعات با حجم ثابت
- پمپ هاي سانتريفوژ
1- پمپ هاي انتقال دهنده مايعات به حجم ثابت
( POSITIVE DISPLACEMENT PUMPS )
يكي ازخصوصيات اصلي اين پمپ ها اين است كه در زمانيكه پمپ مشغول كار مي باشد بايستي محلي براي تخليه مايع مكيده شده موجود باشد. اين نكته اي مهم و قابل توجه است و چنانچه شخص مسئول بهره برداري از پمپ بخواهد اقدام به بستن مجراي خروجي آن نمايد، بايد كاملاً مطمئن گردد كه مجراي خروجي ديگري براي تخليه مايع وجود دارد. در غير اين صورت بر روي قطعات پمپ فشار وارد شده و ممكن است كه منجر به سوختن الكتروموتور، ازكار افتادن پمپ، سوختن فيوز و تركيدن محفظه و لوله ها و ساير معايب ديگر شود.
اين نوع پمپ ها كلاً بر سه نوع مي باشند:
به طور کلی پمپ به دستگاهی گفته می شود که انرﮊی مکانیکی را از یک منبع خارجی اخذ و به سیال مایعی که از آن عبور می کند، انتقال می دهد. در نتیجه انرﮊی سیال پس از خروج از این دستگاه (پمپ) افزایش می یابد. در پمپ ها تغییرات انرﮊی سیال همواره به صورت تغییر فشار سیال مشاهده می گردد. از پمپها برای انتقال سیال به یک ارتفاع معین و یا جا به جایی آن در یک سیستم لوله کشی و یا هیدرولیک استفاده می نمایند. به عبارت کلی تر از پمپ برای انتقال سیال از یک نقطه به نقطه دیگر استفاده می کنند. پمپها دارای انواع مختلفی هستند که هرکدام دارای کاربرد خاصی می باشند.
پمپ دستگاهی است که با ازدیاد فشار سیال باعث انتقال آن ازنقطه ای به نقطه ای دیگر میگردد. اساس کار پمپ گریز از مرکز براساس نیروی گریز از مرکز است، به این صورت که قسمت متحرک پمپ تحت حرکت دورانی قطرات آب را از مرکز به خارج پرتاب میکند،چون قطرات دارای سرعت زیاد میباشند در برخورد با پوسته سرعت آنها به فشار تبدیل میگردد. در واقع اساس کار آنها بر اعمال نیروی گریز از مرکزو تبادل اندازه حرکت در پره های پروانه به واحد وزن مایع مبتنی است.
http://i32.tinypic.com/2czx7vq.jpg
تاریخچه :
نیاز انسان به آب و جابجایی آن از نقطه ای به نقطه ای دیگر سبب شد که انسان به فکر ساخت دستگاهی که این مشکل رابرطرف کند بیافتد. اولین نمونه های پمپ ها که نیروی محرک آنها توسط انسان یاحیوانات تامین میشد، توسط مصریان باستان در 17 قرن پیش از میلاد مسیح ساخته شد و مورد استفاده قرار گفتند.آنها توانسته بودند آب را با پمپ های رفت و برگشتی از عمق 91.5 متر ی زمین بیرون بکشند. در یونان باستان نیز پمپ های رفت و برگشتی با طرح ساده 4 قرن قبل از میلاد ساخته شده بود. تاریخ مشخصی در مورد ابداع پمپهای سانتریفیوژوجود ندارد ،اما گفته میشود که نقاشیهای لئوناردو داوینچی در قرن پانزدهم میلادی نشان میدهد که چگونه با اعمال نیروی گریزازمرکز به آب درون یک لوله خمیده ، آب را تا مقدار معینی بالا برد.
اولین پمپ های سانتریفیوژ در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم توسط مهندسین فرانسوی و ایتالیایی ساخته شده و کاربرد عملی یافتند (1732). در نیمه های قرن نوزدهم عیب اصلی پمپهای رفت و برگشتی که عبارت از مقدار جریان پایین می باشد، موجب این شدکه پمپ های سانتریفیوژ با استقبال بیشتری روبرو شوند و جایگاه وسیعتری در صنعت پیدا کنند.
كار پمپ ها
يك پمپ هيدروليكي انرژي مكانيكي را از طريق عامل ايجاد فشار ( پيستون، چرخ دنده، پره و غيره ) به سيال منتقل مي نمايد. پمپ ها در صنايع مختلف كاربردهاي متفاوت دارند مثلاً در يك نيروگاه حرارتـي از پمپ به منظور آب رساني ديگ هاي بخار بهره برداري مي شـود، در صورتي كه در نيروگاه آبي پمپ را به منظور تأمين جريان آب مورد نياز دستگاه هاي خنك كننده ( نظير سيستم خنك كننده قطعات ژنراتور ) بكار مي برند يا آب نشتي و اضافي را توسط آن از مخازن آب انبار به درون رودخانه تخليه مي نمايند. به طور كلي مي توان گفت همان گونه كه كار قلب بگردش درآوردن جريان خون در بدن است، در يك سيستم هيدروليكي مي توان از پمپ به عنوان قلب سيستم ياد كرد چرا كه وظيفه پمپ در چنين سيستمي، بگردش در آوردن جريان سيال است.
درصنايع مدرن امروزي براي بهره گيري از پمپ ها، از الكترو موتورهايي استفاده مي شود كه سرعت آن ها را مي توان تغيير داده و با اين عمل مقدار فشار و جريان مايع را كنترل نمود.
براي آنكه يك پمپ به طور مطلوب عمل پمپاژ را انجام دهد، مي بايستي هميشه در محفظهء آن مايع موجود باشد. هر پمپ مجهز به لوله مكنده اي است كه هيچ منفذي ندارد. يك انتهاي اين لوله در منبع گاز يا مايع قرار داشته و انتهاي ديگر آن به محفظه اي كه پيستون يا محور دوار در آن جاي دارند منتهي مي گردد.
براي آنكه پمپ به نحو مطلوب مورد بهره برداري قرار گيرد لازم است كه يك شير يك طرفه
( Foot Valve ) در مدخل مجراي ورودي قرار گيرد كه مايع از تخليه آب مجراي ورودي شده تا در صورت لزوم بسادگي بتوان پمپ را بكار انداخت. در سانتريفوژ ( گريز از مركز ) در صورتي كهاين شير قرار داده نشده باشد از يك شير يك طرفه Check Valve براي جلوگيري از برگشت جريان مايع و دوران پمپ در جهت عكس استفاده مي شود.
اساس مكش پمپ ها
هوا در سطح زمين داراي فشاري معادل 6/14 پوند بر اينچ مربع و يا يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع مي باشد. لوله طويلي را در نظر بگيريد كه يك انتهاي آن بسته شده است، اگر اين لوله را پر از آب كرده و آن را بطور وارونه در تشك حاوي آب قرار دهيم، سطح آب در درون لوله رفته پايين مي آيد و اين عمل تا زماني كه فشار هواي خارج ( اتمسفر ) و فشار حاصل از ستون آب به درون لوله به يك اندازه برسند، ادامه خواهد يافت. به تجربه ديده شده است كه تعادل مذكور هنگامي حاصل مي گردد كه ارتفاع آب درون لوله برابر با 32 فوت ( 10 متر ) باشد.
بنابراين ستوني از آب به ارتفاع 10 متر، داراي فشاري معادل يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع است.
حال چنانچه لوله اي طويل را در يك انتها مسدود نموده و انتهاي ديگر آن را به ظرف حاوي آب وارد سازيم و هواي درون لوله را تخليه كنيم، خواهيم ديد كه آب لوله با فشار اتمسفر ( يك كيلوگرم بر سانتيمتر مربع ) به طرف بالا حركت مي كند.
اگر بتوان تمام هواي درون لوله را تخليه نمود، سطح آب درون لوله تا ارتفاع 32 فوت بالا مي رود.انجام اين كار، يعني تخليه كامل هوا و صعود سطح آب به ارتفاع 10 متري امكان پذير نيست، چرا كه حدوداً در ارتفاع 6 تا 7/6 متر عمل بالا رفتن متوقف مي گردد و سطح آب به صورت ساكن، باقي مي ماند. علت اين امر وجود وزن ستون آب است كه در عمل تعادل فشار هواي بيرون و درون لوله مداخله نموده و اين عمل را تسريع مي بخشد. اولين كار پمپ عبارت است از تخليه هوا از درون لوله مكش، اين عمل باعث مي شود كه فشار اتمسفر بتواند به مايعات فشار وارد نموده و آن ها را به قسمت چرخنده پمپ و يا پيستون هدايت نمايد. بايد بخاطر سپرد كه پمپ بايد حداكثر بين ارتفاع 6 تا 7/6 متري از سطح مايع قرار گيرد تا بتواند عمل جابجايي مايع را به خوبي انجام دهد.كـار دوم پمپ عبارت است از دادن انرژي به مواد سيال و هدايت آن ها از محفظـه پمپ ( محل قرار گرفتن قسمت چرخنده ) به مقصد نهائي.
http://i25.tinypic.com/2viqcjp.jpg
انواع پمپ ها
بطور كلي پمپ ها را مي توان به دو دسته اصلي به شرح زير تنظيم نمود:
- پمپ هاي انتقال دهنده مايعات با حجم ثابت
- پمپ هاي سانتريفوژ
1- پمپ هاي انتقال دهنده مايعات به حجم ثابت
( POSITIVE DISPLACEMENT PUMPS )
يكي ازخصوصيات اصلي اين پمپ ها اين است كه در زمانيكه پمپ مشغول كار مي باشد بايستي محلي براي تخليه مايع مكيده شده موجود باشد. اين نكته اي مهم و قابل توجه است و چنانچه شخص مسئول بهره برداري از پمپ بخواهد اقدام به بستن مجراي خروجي آن نمايد، بايد كاملاً مطمئن گردد كه مجراي خروجي ديگري براي تخليه مايع وجود دارد. در غير اين صورت بر روي قطعات پمپ فشار وارد شده و ممكن است كه منجر به سوختن الكتروموتور، ازكار افتادن پمپ، سوختن فيوز و تركيدن محفظه و لوله ها و ساير معايب ديگر شود.
اين نوع پمپ ها كلاً بر سه نوع مي باشند: