matrix
19th November 2009, 12:05 PM
مطالعات اخير مسايلي را درخصوص تأثيرات منفي بالقوه رسانههاي جديد پديد آورده است.
دانشمندان علوم اجتماعي هر روز بيش از پيش درخصوص تأثيرات شناختي و عاطفي شبكه بر كاربراني بحث ميكنند كه توجه ويژه آنها به پتانسيل موجود در ارتباطات نوشتاري اينترنت به مثابه ابزاري در جهت ايجاد ارتباطات اجتماعي است.خاصه در ميان روانشناسان، مجموعهاي از اسناد در حال شكلگيري است كه به برخي تناقضات شگفتانگيز و قابل توجهي اشاره دارند.در ظاهر امر،به نظر ميرسد فناوري،روابط اجتماعي را تقويت ميكند در عين حال روان شناسان در پي اثبات خلاف اين قضيه در مورد كاربران هستند.روانشانسان دانشگاه كارنگي ملون در اين خصوص پژوهش مفصلي را انجام دادهاند.(اين پژوهش را هنرمندان (بازيگران) برجسته رسانههاي جديد به لحاظ مالي بسيار حمايت كردند).(11)محققان(12) نحوه تأثير ارتباطات بر متغيرهاي سازگاري اجتماعي را بررسي كردهاند.آنچه يافتند عبارت بود از رابطه اي به ظاهر متناقص ميان افزايش ارتباطات و افزايش انزواي اجتماعي.اينترنت افزايش بالقوهاي در شماري از روابط اجتماعي ايجاد ميكند در عين حال،در بسياري از موارد،آن روابط به نحو آشكاري باروابط آفلاين افرادمتفاوت است.افرادآنلاين تمايل دارند بهترين چهره را از خود عرضه كنند تا در واقع خود ايدهآل خود را عرضه كنند. (13) اين مسأله تفاوتي با آنچه ما در دنياي آفلاين انجام ميدهيم ندارد اما فضاي ساختگي ارتباط آنلاين، بسياري از اطلاعات موجود در ارتباط آفلاين را از ميان ميبرد. بسياري ازكاربران شبكه تنهابمنظور اينكه دريابندشخصي كه آنها بطور آنلاين او را ميشناسند،دقيقاً همان شخصي نيست كه بطور آفلاين در نظر دارند،ارتباطات آنلاين خود را افزايش ميدهند.(14)من در اينجا قصد بزرگ كردن داستانهاي مردان 50 سالهاي كه خود را به شكل دخترهاي نوجوان درميآورند ندارم،اما در مصاحبهاي كه با مردم داشتم،اغلب آنها معتقد بودند در بيان هويت خود صادقاند و احساس ميكنند كه مخاطب آنها نيز در اينترنت صادق است.آنها همچنين ابراز مي نمودند كه چگونه در ارتباط حضوري با افراد،تقريباً با عكسي مواجه نشدند كه برايشان بيگانه باشد.(15) برخي جايگاههاي ارتباط آنلاين،بحثهاي خارج از موضوعات تعريف شده در فهرست ايميل،تابلوي اعلانات يا اتاق چت را تشويق ميكنند.نكته جالب اينكه سندي بياعتبار ميگويدهمجنس بازان زن و مرد در انتقال روابط از آنلاين به آفلاين موفقترند.(16)از ديگر فاكتورهاي مؤثر آنست كه گفتمان آنلاين در قياس با ارتباط آف لاين آهستهتر و زمانبرتر است.بنابراين يكي ديگر از شرايط، شرايطي است كه افراد در آن،زمان را به طور آفلاين و دور از شبكه سر ميكنند و كمتر به ارتباطات اجتماعي آنلاين ميپردازند.
پژوهش دانشگاه كارنگن ملون نشان ميدهد زمانيكه صرف ارتباط اجتماعي رودررو ميشود، بر سازگاري، انزوا و رفتار اجتماعي تأثير ميگذارد(17) و اين يافتهها در شرايط ديگر نيز عيناً اجرا شدهاند.شركتكنندگان پژوهش دانشگاه استنفورد نشان دادند كه آنها زماني را كه صرف ارتباطات آنلاين ميكنند به قيمت از دست دادن زمان براي ساير فعاليتهاي اجتماعي است.(18)پژوهشي كه به طور مستقيم به رابطه بين استفاده از اينترنت و انزواي اجتماعي پرداخته بود نشان داد كه بين تعداد ساعاتي كه صرف اعتبار آنلاين؛ انزواي اجتماعي و عاطفي ميشود رابطه آشكاري وجود دارد.(19) در پژوهشي كه اخيراً در مورد 1300 دانشجو در 8 مؤسسه انجام گرفته است، 10% از شركتكنندگان در اين پژوهش،از اينترنت براي سنجش ميزان تأثير آن در مطالعاتشان استفاده كردند.(20) اين يافتهها واكنشهايي را در پي داشته است.در عين حال،تنها در جاهايي كه كانالهاي ارتباطي آفلاين و نيز آفلاين وجود داشتهاند،نتايج متضاد بدست آمده است.به عنوان مثال در اثر اخيري از پروژه اينترنتي پيو،(21) مشخص شد كه زنان،اينترنت را فرصتي براي گسترش ارتباطات اجتماعي نهادينه شده،ارتباط با دوستان و خانواده دانستهاند ومعتقد بودند كه اينترنت سبب ميشود احساس وابستگي و تعلق بيشتري كنند و اين وسيله به لحاظ عاطفي آنها را تقويت ميكند.بنابر پژوهشهاي روانشناختي انجام شده درخصوص تأثير رسانههاي جديد بر جامعه، پيشكشيدن كابوس اعتياد به اينترنت يا بحث درباره ي اينكه آيا كامپيوترها اذهان ما را مختل مي كنند،بيهوده است.آنچه از همه جالبتوجهتر است، عدم موفقيت در بافتي كردن تجربه فردي كاربر اينترنت در يك بافت اجتماعي وسيعتر است.اينگونه مطالعات صرفاً بر متغيرهاي شخصيت تأكيد دارند و به بافت فرهنگي تجربه انساني كاري ندارند.مطمئناً بسياري خواهند گفت كه اين بررسيها خارج از حوزه روانشناختي است.اما سنتي ديرپا در روانشناسي وجود دارد تحت عنوان روانشاسي فرهنگي و ميان فرهنگي كه ويلهم وونت،(22) پدر روانشناسي مدرن ـ اگر نگوييم مؤسس آن ـ دست كم پيش قراول آن بود.
دانشمندان علوم اجتماعي هر روز بيش از پيش درخصوص تأثيرات شناختي و عاطفي شبكه بر كاربراني بحث ميكنند كه توجه ويژه آنها به پتانسيل موجود در ارتباطات نوشتاري اينترنت به مثابه ابزاري در جهت ايجاد ارتباطات اجتماعي است.خاصه در ميان روانشناسان، مجموعهاي از اسناد در حال شكلگيري است كه به برخي تناقضات شگفتانگيز و قابل توجهي اشاره دارند.در ظاهر امر،به نظر ميرسد فناوري،روابط اجتماعي را تقويت ميكند در عين حال روان شناسان در پي اثبات خلاف اين قضيه در مورد كاربران هستند.روانشانسان دانشگاه كارنگي ملون در اين خصوص پژوهش مفصلي را انجام دادهاند.(اين پژوهش را هنرمندان (بازيگران) برجسته رسانههاي جديد به لحاظ مالي بسيار حمايت كردند).(11)محققان(12) نحوه تأثير ارتباطات بر متغيرهاي سازگاري اجتماعي را بررسي كردهاند.آنچه يافتند عبارت بود از رابطه اي به ظاهر متناقص ميان افزايش ارتباطات و افزايش انزواي اجتماعي.اينترنت افزايش بالقوهاي در شماري از روابط اجتماعي ايجاد ميكند در عين حال،در بسياري از موارد،آن روابط به نحو آشكاري باروابط آفلاين افرادمتفاوت است.افرادآنلاين تمايل دارند بهترين چهره را از خود عرضه كنند تا در واقع خود ايدهآل خود را عرضه كنند. (13) اين مسأله تفاوتي با آنچه ما در دنياي آفلاين انجام ميدهيم ندارد اما فضاي ساختگي ارتباط آنلاين، بسياري از اطلاعات موجود در ارتباط آفلاين را از ميان ميبرد. بسياري ازكاربران شبكه تنهابمنظور اينكه دريابندشخصي كه آنها بطور آنلاين او را ميشناسند،دقيقاً همان شخصي نيست كه بطور آفلاين در نظر دارند،ارتباطات آنلاين خود را افزايش ميدهند.(14)من در اينجا قصد بزرگ كردن داستانهاي مردان 50 سالهاي كه خود را به شكل دخترهاي نوجوان درميآورند ندارم،اما در مصاحبهاي كه با مردم داشتم،اغلب آنها معتقد بودند در بيان هويت خود صادقاند و احساس ميكنند كه مخاطب آنها نيز در اينترنت صادق است.آنها همچنين ابراز مي نمودند كه چگونه در ارتباط حضوري با افراد،تقريباً با عكسي مواجه نشدند كه برايشان بيگانه باشد.(15) برخي جايگاههاي ارتباط آنلاين،بحثهاي خارج از موضوعات تعريف شده در فهرست ايميل،تابلوي اعلانات يا اتاق چت را تشويق ميكنند.نكته جالب اينكه سندي بياعتبار ميگويدهمجنس بازان زن و مرد در انتقال روابط از آنلاين به آفلاين موفقترند.(16)از ديگر فاكتورهاي مؤثر آنست كه گفتمان آنلاين در قياس با ارتباط آف لاين آهستهتر و زمانبرتر است.بنابراين يكي ديگر از شرايط، شرايطي است كه افراد در آن،زمان را به طور آفلاين و دور از شبكه سر ميكنند و كمتر به ارتباطات اجتماعي آنلاين ميپردازند.
پژوهش دانشگاه كارنگن ملون نشان ميدهد زمانيكه صرف ارتباط اجتماعي رودررو ميشود، بر سازگاري، انزوا و رفتار اجتماعي تأثير ميگذارد(17) و اين يافتهها در شرايط ديگر نيز عيناً اجرا شدهاند.شركتكنندگان پژوهش دانشگاه استنفورد نشان دادند كه آنها زماني را كه صرف ارتباطات آنلاين ميكنند به قيمت از دست دادن زمان براي ساير فعاليتهاي اجتماعي است.(18)پژوهشي كه به طور مستقيم به رابطه بين استفاده از اينترنت و انزواي اجتماعي پرداخته بود نشان داد كه بين تعداد ساعاتي كه صرف اعتبار آنلاين؛ انزواي اجتماعي و عاطفي ميشود رابطه آشكاري وجود دارد.(19) در پژوهشي كه اخيراً در مورد 1300 دانشجو در 8 مؤسسه انجام گرفته است، 10% از شركتكنندگان در اين پژوهش،از اينترنت براي سنجش ميزان تأثير آن در مطالعاتشان استفاده كردند.(20) اين يافتهها واكنشهايي را در پي داشته است.در عين حال،تنها در جاهايي كه كانالهاي ارتباطي آفلاين و نيز آفلاين وجود داشتهاند،نتايج متضاد بدست آمده است.به عنوان مثال در اثر اخيري از پروژه اينترنتي پيو،(21) مشخص شد كه زنان،اينترنت را فرصتي براي گسترش ارتباطات اجتماعي نهادينه شده،ارتباط با دوستان و خانواده دانستهاند ومعتقد بودند كه اينترنت سبب ميشود احساس وابستگي و تعلق بيشتري كنند و اين وسيله به لحاظ عاطفي آنها را تقويت ميكند.بنابر پژوهشهاي روانشناختي انجام شده درخصوص تأثير رسانههاي جديد بر جامعه، پيشكشيدن كابوس اعتياد به اينترنت يا بحث درباره ي اينكه آيا كامپيوترها اذهان ما را مختل مي كنند،بيهوده است.آنچه از همه جالبتوجهتر است، عدم موفقيت در بافتي كردن تجربه فردي كاربر اينترنت در يك بافت اجتماعي وسيعتر است.اينگونه مطالعات صرفاً بر متغيرهاي شخصيت تأكيد دارند و به بافت فرهنگي تجربه انساني كاري ندارند.مطمئناً بسياري خواهند گفت كه اين بررسيها خارج از حوزه روانشناختي است.اما سنتي ديرپا در روانشناسي وجود دارد تحت عنوان روانشاسي فرهنگي و ميان فرهنگي كه ويلهم وونت،(22) پدر روانشناسي مدرن ـ اگر نگوييم مؤسس آن ـ دست كم پيش قراول آن بود.