*مینا*
19th November 2009, 02:49 AM
پژوهشگر تبريزي با کمک دانشمند ايرلندي موفق به ارائه روشي براي پيشبيني اندازه نانوذرات فلزي تهيه شده بروش ميکروامولسيوني شد.
دکتر رضا نجار، عضو هيئت علمي دانشگاه تبريز بخشي از اهداف انجام اين پژوهش را «مطالعه دياگرامهاي فازي ميکروامولسيونهاي لازم براي تهيه نانوذرات فلزات پلاتين، بيسموت، سرب و همچنين مخلوط آنها» بيان کرد و افزود: «ميکروامولسيونها، مخلوطهاي پايداري متشکل از دست کم سه جزء؛ روغن، مولکولهاي فعالکننده سطح و آب هستند، به طوري که اين سه جزء، تشکيل يک مخلوط يکنواخت تک فازي را ميدهند (مانند حل شدن چربي در آب در حضور مولکولهاي صابون). با تنظيم مقادير هرکدام از سه جزء گفته شده، ميتوان نوع دلخواهي از ساختارهاي ريز را تشکيل داد».
نجار در مورد چگونگي انجام اين پژوهش گفت: «براي تهيه نانوذرات فلزي مربوطه، نمکهاي هگزاکلرو پلاتينات، بيسموت نيترات و کلريد سرب (III) بهعنوان پيش ماده اين فلزات و بورهيدريد سديم بهعنوان احياءکننده، دکان نرمال بهعنوان روغن، سديم دودسيل سولفونات (SDS) بهعنوان سورفکتانت و 1-بوتانول به عنوان سورفکتانت کمکي استفاده شد. مقادير معيني از محلول آبي هر نمک فلزي يا احياءکننده، SDS و روغن در يک لوله آزمايش مخلوط، و با افزايش تدريجي 1-بوتانول در دماي ثابت تيتر و تغييرات تعداد فازهاي سيستم، کنترل گرديد و ترکيب اجزاء آن در نقاطي که تغييرات فازي روي ميدهند، معين شد. با ترسيم نقاط، تغييرات فازي و ترکيب اجزاء سيستم، دياگرام فازي آن بدست آمد. همچنين با تنظيم سيستم و تشکيل نانوراکتورهايي با اندازه دلخواه، اندازه ذرات تشکيل شده پيشبيني گرديد».
جزئيات اين پژوهش که با همکاري خانم کوزيما اشتوبنراوخ از اساتيد بخش مهندسي شيمي دانشگاه ملي ايرلند- دوبلين انجام گرديده، در مجله Journal of Colloid and Interface Science (جلد331، صفحات220-214، سال 2009) (http://nano.ir/infobeta/article_issn_info.php?id=2937) منتشر شده است.
دکتر رضا نجار، عضو هيئت علمي دانشگاه تبريز بخشي از اهداف انجام اين پژوهش را «مطالعه دياگرامهاي فازي ميکروامولسيونهاي لازم براي تهيه نانوذرات فلزات پلاتين، بيسموت، سرب و همچنين مخلوط آنها» بيان کرد و افزود: «ميکروامولسيونها، مخلوطهاي پايداري متشکل از دست کم سه جزء؛ روغن، مولکولهاي فعالکننده سطح و آب هستند، به طوري که اين سه جزء، تشکيل يک مخلوط يکنواخت تک فازي را ميدهند (مانند حل شدن چربي در آب در حضور مولکولهاي صابون). با تنظيم مقادير هرکدام از سه جزء گفته شده، ميتوان نوع دلخواهي از ساختارهاي ريز را تشکيل داد».
نجار در مورد چگونگي انجام اين پژوهش گفت: «براي تهيه نانوذرات فلزي مربوطه، نمکهاي هگزاکلرو پلاتينات، بيسموت نيترات و کلريد سرب (III) بهعنوان پيش ماده اين فلزات و بورهيدريد سديم بهعنوان احياءکننده، دکان نرمال بهعنوان روغن، سديم دودسيل سولفونات (SDS) بهعنوان سورفکتانت و 1-بوتانول به عنوان سورفکتانت کمکي استفاده شد. مقادير معيني از محلول آبي هر نمک فلزي يا احياءکننده، SDS و روغن در يک لوله آزمايش مخلوط، و با افزايش تدريجي 1-بوتانول در دماي ثابت تيتر و تغييرات تعداد فازهاي سيستم، کنترل گرديد و ترکيب اجزاء آن در نقاطي که تغييرات فازي روي ميدهند، معين شد. با ترسيم نقاط، تغييرات فازي و ترکيب اجزاء سيستم، دياگرام فازي آن بدست آمد. همچنين با تنظيم سيستم و تشکيل نانوراکتورهايي با اندازه دلخواه، اندازه ذرات تشکيل شده پيشبيني گرديد».
جزئيات اين پژوهش که با همکاري خانم کوزيما اشتوبنراوخ از اساتيد بخش مهندسي شيمي دانشگاه ملي ايرلند- دوبلين انجام گرديده، در مجله Journal of Colloid and Interface Science (جلد331، صفحات220-214، سال 2009) (http://nano.ir/infobeta/article_issn_info.php?id=2937) منتشر شده است.