Victor007
17th November 2009, 09:34 PM
اكنون منشور اخلاقي پنجه در پنجه شعور مردمي انداخته است و به نظر ميرسد ديگر زوري در پنجههاي منشور باقي نمانده.
سایت گل- آشفتگي جاري در سكانس پاياني برنامه 90 كه به بررسي هنجارها و ابهامات منشور اخلاقي فدراسيون فوتبال اختصاص داشت بخشي از ماهيت گنگ و پرسشبرانگيز اين ماجراي پرسروصدا را علني كرد. جايي كه رئيس سازمان ليگ مدعي شد افرادي مثل قاضي شاهحسيني در مراحل تدوين و اصلاح منشور اخلاقي كوچكترين كمكي به فدراسيون فوتبال نكردند و از ابتدا با هدف خودنمايي و حاشيهسازي در برنامههاي تلويزيوني وارد ميدان شدند.
نزديكيهاي ساعت 2 بامداد برنامهاي را تماشا ميكرديم كه موضوعش حول مسائل اخلاقي و پاكسازي محيط فوتبال از آلودگيها ميچرخيد اما در نهايت متوليان موسپيد كرده اخلاق، چنگ و دندان به هم نشان دادند و قاضي شاهحسيني با حالتي برافروخته گفت: حتي به بزرگتر از سردار عزيز محمدي هم باج نميدهد. در آن لحظات امير حاجرضايي كه با چهرهاي مضطرب بين اين دو آتشفشان مستقر شده بود با گرفتن دستهاي طرفين دعوا از آنها خواست به حرمت موي سپيدش كوتاه بيايند و در سوي ديگر استوديو صداي بلند خندههاي زيركانه آقاي مجري كه به هدفش رسيده بود به گوش ميرسيد. مجادله بر سر منشور اخلاقي در نهايت با اخمهاي درهم و چهرههاي سرخرنگ مهماناني كه از شدت خشم دندان قروچه ميرفتند به پايان رسيد.
نقشآفرينان فوتبال ايران كه در گذشتهاي نهچندان دور قشري انگشتنما و قابل احترام را در جامعه تشكيل ميدادند حالا با نگاههاي ترديدآميزي مواجهند كه منشوري و غيرمنشوري را با يك چوب ميزند. رئيس سازمان ليگ از فرهاد كاظمي و نادر دستنشان تحت عنوان مربياني نام برد كه به دليل مشكلاتي كه قابل بازگو كردن نيستند از حضور در ليگ برتر منع شدهاند. روشن است كه پس از اين افشاگري ذهن توده ناخودآگاه به سمت و سوي نامتعارفترين جرائم سوق پيدا ميكند و اين دالان تاريك به تدريج همه اهالي فوتبال را در برميگيرد.
موج حمله دوباره به متوليان منشور اخلاقي از اولين ساعات صبح ديروز آغاز شد. فرهاد كاظمي و نادر دستنشان كه از آنها در برنامه 90 با لقب مربيان «مورددار» نام برده شد سردمدار حملات بودند. كاظمي ضمن كنارهگيري از ابومسلم از ملاقات با متوليان منشور اخلاقي در afc و فيفا خبر داد و نادر دستنشان رئيس سازمان ليگ را دروغگوي بزرگي خطاب كرد. زمزمه انتقادها زماني به فرياد تبديل ميشود كه عزيزالله محمدي به عنوان مجري و مدافع شماره يك منشور در مقابل پيشپا افتادهترين پرسشهاي حقوقي و ايرادهاي وارد به منشور اخلاقي سربهزير مياندازد و براي خارج كردن بحث از مسير تخصصي و ورود به مسائل كلي و غيرقابل استناد تلاش ميكند.
او در برنامه 90 چند مرتبه در بنبست پاسخگويي به ابهامات گرفتار شد و به عنوان مثال وقتي نتوانست از ادعايش مبني بر عدم محروميت هيچ يك از بازيكنان به دليل ارتكاب برخي اعمال در زندگي خصوصيشان دفاع كند، گفت: «منشور همين است و ما مصرانهتر از قبل آن را پيگيري ميكنيم.» در دقايق پاياني برنامه مدافع منشور اخلاقي در محاصره پرسشهاي بيپاسخ راهي براي فرار نمييافت و با يك جمله خبري خودش را از بند آزاد كرد: «من فقط مجري منشور هستم. تمام اين موارد توسط هيات رئيسه فدراسيون فوتبال تاييد و تصويب شده است.»
كليديترين پرسش را آقايينيا، كارشناس حقوقي از پشت خط تلفن مطرح كرد. او پرسيد: «شما چه مرجعي هستيد كه به خودتان اجازه تعريف و تفسير مفاهيمي مثل البسه جلف و ظاهر اسلامي را ميدهيد؟» عزيز محمدي باز هم سكوت كرد و حتي وقتي حاضران در استوديو پس از قرائت بندي از منشور كه ميگفت: «توپ، تور و تير دروازه عناصر اخلاقي هستند» به خنده افتادند، او هم با خنده جمع همراه شد.
اكنون منشور اخلاقي پنجه در پنجه شعور مردمي انداخته است و به نظر ميرسد ديگر زوري در پنجههاي منشور باقي نمانده.
امیر وفایی
سایت گل- آشفتگي جاري در سكانس پاياني برنامه 90 كه به بررسي هنجارها و ابهامات منشور اخلاقي فدراسيون فوتبال اختصاص داشت بخشي از ماهيت گنگ و پرسشبرانگيز اين ماجراي پرسروصدا را علني كرد. جايي كه رئيس سازمان ليگ مدعي شد افرادي مثل قاضي شاهحسيني در مراحل تدوين و اصلاح منشور اخلاقي كوچكترين كمكي به فدراسيون فوتبال نكردند و از ابتدا با هدف خودنمايي و حاشيهسازي در برنامههاي تلويزيوني وارد ميدان شدند.
نزديكيهاي ساعت 2 بامداد برنامهاي را تماشا ميكرديم كه موضوعش حول مسائل اخلاقي و پاكسازي محيط فوتبال از آلودگيها ميچرخيد اما در نهايت متوليان موسپيد كرده اخلاق، چنگ و دندان به هم نشان دادند و قاضي شاهحسيني با حالتي برافروخته گفت: حتي به بزرگتر از سردار عزيز محمدي هم باج نميدهد. در آن لحظات امير حاجرضايي كه با چهرهاي مضطرب بين اين دو آتشفشان مستقر شده بود با گرفتن دستهاي طرفين دعوا از آنها خواست به حرمت موي سپيدش كوتاه بيايند و در سوي ديگر استوديو صداي بلند خندههاي زيركانه آقاي مجري كه به هدفش رسيده بود به گوش ميرسيد. مجادله بر سر منشور اخلاقي در نهايت با اخمهاي درهم و چهرههاي سرخرنگ مهماناني كه از شدت خشم دندان قروچه ميرفتند به پايان رسيد.
نقشآفرينان فوتبال ايران كه در گذشتهاي نهچندان دور قشري انگشتنما و قابل احترام را در جامعه تشكيل ميدادند حالا با نگاههاي ترديدآميزي مواجهند كه منشوري و غيرمنشوري را با يك چوب ميزند. رئيس سازمان ليگ از فرهاد كاظمي و نادر دستنشان تحت عنوان مربياني نام برد كه به دليل مشكلاتي كه قابل بازگو كردن نيستند از حضور در ليگ برتر منع شدهاند. روشن است كه پس از اين افشاگري ذهن توده ناخودآگاه به سمت و سوي نامتعارفترين جرائم سوق پيدا ميكند و اين دالان تاريك به تدريج همه اهالي فوتبال را در برميگيرد.
موج حمله دوباره به متوليان منشور اخلاقي از اولين ساعات صبح ديروز آغاز شد. فرهاد كاظمي و نادر دستنشان كه از آنها در برنامه 90 با لقب مربيان «مورددار» نام برده شد سردمدار حملات بودند. كاظمي ضمن كنارهگيري از ابومسلم از ملاقات با متوليان منشور اخلاقي در afc و فيفا خبر داد و نادر دستنشان رئيس سازمان ليگ را دروغگوي بزرگي خطاب كرد. زمزمه انتقادها زماني به فرياد تبديل ميشود كه عزيزالله محمدي به عنوان مجري و مدافع شماره يك منشور در مقابل پيشپا افتادهترين پرسشهاي حقوقي و ايرادهاي وارد به منشور اخلاقي سربهزير مياندازد و براي خارج كردن بحث از مسير تخصصي و ورود به مسائل كلي و غيرقابل استناد تلاش ميكند.
او در برنامه 90 چند مرتبه در بنبست پاسخگويي به ابهامات گرفتار شد و به عنوان مثال وقتي نتوانست از ادعايش مبني بر عدم محروميت هيچ يك از بازيكنان به دليل ارتكاب برخي اعمال در زندگي خصوصيشان دفاع كند، گفت: «منشور همين است و ما مصرانهتر از قبل آن را پيگيري ميكنيم.» در دقايق پاياني برنامه مدافع منشور اخلاقي در محاصره پرسشهاي بيپاسخ راهي براي فرار نمييافت و با يك جمله خبري خودش را از بند آزاد كرد: «من فقط مجري منشور هستم. تمام اين موارد توسط هيات رئيسه فدراسيون فوتبال تاييد و تصويب شده است.»
كليديترين پرسش را آقايينيا، كارشناس حقوقي از پشت خط تلفن مطرح كرد. او پرسيد: «شما چه مرجعي هستيد كه به خودتان اجازه تعريف و تفسير مفاهيمي مثل البسه جلف و ظاهر اسلامي را ميدهيد؟» عزيز محمدي باز هم سكوت كرد و حتي وقتي حاضران در استوديو پس از قرائت بندي از منشور كه ميگفت: «توپ، تور و تير دروازه عناصر اخلاقي هستند» به خنده افتادند، او هم با خنده جمع همراه شد.
اكنون منشور اخلاقي پنجه در پنجه شعور مردمي انداخته است و به نظر ميرسد ديگر زوري در پنجههاي منشور باقي نمانده.
امیر وفایی