توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مهندسی صنایع
asbm1382
17th November 2009, 02:34 PM
مهندسي صنايع، شامل کاربرد روشهاي تجزيه و تحليل اصول فيزيکي براي تبديل موادخام و ساير منابع به فرمي است که رضايت و احتياجات آدمي را تامين کند. با پيشرفت علم و تکنولوژي و تعامل اين دو با هم، تخصصها و گرايشهاي مختلفي بوجود آمدهاست. در اين ارتباط مهندسي صنايع رشته نسبتاً جديدي است که ضمن برخورداري از مفهوم کلي مهندسي، حوزههاي کاري فراتري را در مقايسه با ساير رشتهها مورد توجه قرار ميدهد.
مهندسي صنايع عبارت از کاربرد اصول و تکنيکهايي به منظور بهبود، طراحي و نصب سيستمهايي شامل انسان، مواد، اطلاعات، انرژي و تجهيزات براي فراهم آوردن امکان توليد کالاها و ارائه خدمات به شکل کارا و مطلوب است.
براي بررسي، ارزيابي و کاربرد اين سيستمها، دانش و مهارتهاي علوم رياضي، علوم فيزيکي و علوم اجتماعي به همراه فنون و تکنيکهاي طراحي مهندسي مورد نياز است. فعاليتهاي مهندسي صنايع همانند پلي است که ارتباط بين اهداف مديريت و عملکرد عملياتي سازمان را ايجاد ميكند.
مهندسان صنايع بيشتر درگير افزايش بهرهوري در مديريت منابع انساني، روشها و تکنولوژي هستند و حال آنکه ساير رشتههاي مهندسي بيشتر درگير ماهيت فني فرآيندها و فرآوردهها هستند. در واقع مهندسي صنايع تنها رشته مهندسي است که عامل انسان يکي از مولفههاي اصلي سيستمهاي مورد مطالعه آن را تشکيل ميدهد. در نتيجه مهندسان صنايع در تيمهاي ميان رشتهاي براي امور برنامهريزي، نصب و کنترل و بهبود فعاليتهاي موسسات به خدمت گرفته ميشوند. اين فعاليتها ممکن است فعاليتهاي توليد، نوآوري در محصولات، ارائه خدمات، حمل و نقل و جريان اطلاعات سازماني را شامل شود. با توجه به مطالب فوق، مهندسان صنايع بستر لازم براي تعامل تخصصهاي مختلف و کار گروهي را به بهترين وجه ايجاد نموده و در نتيجه امور طرح، برنامهريزي، اجرا و نظارت بر عملکرد نظامهاي توليدي خدماتي به شکل منسجمتر انجام ميشود و در نهايت انسجام امور به بهبود مستمر در جهت سهولت کارها، راحتي کارکنان، کاهش هزينهها، ارتقا کيفيت و جلب رضايت مشتريان منجر ميشود.
asbm1382
17th November 2009, 02:45 PM
رشته مهندسي صنايع به اين دليل كه زمينههاي گوناگون فعاليتهاي توليدي و خدماتي را با ديد كلينگر مورد توجه قرار ميدهد، در افزايش بهرهوري و بهبود فرآيندها نقش موثري را ميتواند ايفا كند. با گذشت زمان، صاحبان صنايع و سياستگذاران امور اقتصادي به اين نكته پيبردهاند و همين امر باعث افزايش توجه به مهندسي صنايع به عنوان ابزاري در جهت انجام بهتر كارها گشته است.
از آنجا كه ايران جزو كشورهاي در حال توسعه است از سويي با افزايش مصرف داخلي، نياز به توسعه ابزارهاي توليد و يا بهبود روشهاي توليد و افزايش بهرهوري به منظور استفاده مناسبتر از منابع توليد به شدت احساس ميشود و از سوي ديگر، كشور وارد عرصههايي از خدمات ميگردد كه تاكنون تجربه آن را نداشته است. (به عنوان مثال ميتوان به تجارت الكترونيك، بانكداري الكترونيكي و... اشاره كرد) در هر دو زمينه، مهندسي صنايع و سيستم، نقش موثري ايفا ميكنند و بنابراين نياز كشور به اين رشته، هماكنون بسيار زياد بوده و در آينده نيز همچنان ادامه و افزايش خواهد داشت. از لحاظ زمينه كلي كار، صرف نظر از برخي كارهاي ويژه، تفاوت چشمگيري ميان مهندسين صنايع و سيستم در بازار داخلي كشور وجود ندارد.
از آنجاييكه وظيفه اصلي مهندسين صنايع، بهبود روشها و افزايش بهرهوري جهت استفاده بهتر از منابع و نيز مدرن كردن و اتوماسيون فرآيندهاي توليد و طراحي فرآيندهاي خدماتي به نحوي كارا است و با توجه به وضعيت كنوني صنايع و ارگانهاي خدماتي كشور، زمينههاي خدمت زيادي براي دانش آموختگان اين رشته مهيا است.
asbm1382
17th November 2009, 02:55 PM
مهندسی صنایع - صنایع - زمینه های فعالیت
با پيشرفت و تحول سريع علوم و فنون و پيچيدگيهاي روز افزودن آن، بالطبع نظامهاي توليدي و خدماتي نيز گسترش يافتهاند که در اين ميان اداره صحيح و مناسب اين گونه واحدها مستلزم بکارگيري تکنيکهاي علمي و پيشرفته جهت پيش بيني مدلسازي، برنامهريزي، تأمين و تدارک، اجرا و نظارت و ارزيابي نتايج حاصله در راستاي وظايف مديريتي است. همانطور که ميدانيم فعاليت هر نظام اعم از توليدي يا خدماتي با اتکا بر فناوري خاص آن امکان تداوم و استمرار دارد و صرفنظر از ماهيت فني و صنعتي امر، فناوري داراي چهار جز اصلي شامل تجهيزات، امکانات توليدي و خدماتي، مديريت و سازمان، نيروي انساني و دانش فني است. از آنجايي که رشتههاي مهندسي مرسوم نظير مهندسي مکانيک، برق، ساختمان و ... بيشتر به ابعاد فني صنعت توجه دارند در فرايند کسب و کار رقابتي به تنهايي پاسخگوي مسائل پيچيده خدمات مهندسي و مديريتي مدرن امروزي که بصورت سيستماتيک، تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و باورهاي انساني را، در چرخه حيات سيستمهاي مورد توجه خود، لحاظ نمينمايند، نيستند. لذا براي رفع چنين کمبودهايي در قرن حاضر به ويژه طي چند دهه اخير، رشته جديدي تحت عنوان مهندسي صنايع با بهرهگيري از علوم رياضي، فيزيکي، اجتماعي، اقتصادي و تکنيکها و فنون مهندسي بوجود آمده است. با توجه به مراتب فوق شايد مناسب بود اين رشته با عنوان مهندسي مديريت معرفي ميشد، چرا که کاربردهاي آن محدود به صنعت نيست و هر موسسه انتفاعي و غير انتفاعي با جنبه صنعتي يا خدماتي ميتواند از فنون و تکنيکهاي مهندسي صنايع بهرهگيرد.
مبحث صرف منابع و حصول حداکثر نتيجه از منابع مصروفي چيزي نيست که منحصر به صنعت يا بنگاه خاصي باشد و امروزه با توجه به کمبود منابع، ارتقاء سطح بهرهوري، امري ضروري و حياتي محسوب ميشود که نشانگر بستر گسترده براي فعاليتهاي مهندسي صنايع نفتي است. مهندسي صنايع در حرفهها و مشاغلي همچون، بانکداري، خدمات مشاورهاي، صنعت بيمه، شرکتهاي هواپيمايي، کشتيراني، بيمارستانها، کارخانجات، کشت و صنعت، خدمات شهري، استاديومهاي ورزشي و يا هر مکان ديگري که نياز به برنامهريزي، هدايت، مديريت و ارتقا بهرهوري است، کاربرد دارد.
برخي از زمينه هاي کاري مشخص مهندسي صنايع در بازار کسب و کار عبارتند از:
برنامه ريزي استراتژيک و عملياتي سازمان
مديريت توليد
مديريت مهندسي
مديريت پروژه
مهندسي لجستيک
سيستمهاي توليدي
مهندسي سيستمهاي کيفيت
مهندسي سيستمهاي اطلاعاتي
مهندسي مالي
مهندسي ارزش
مهندسي سيستمهاي بهرهوري
طراحي فرايندها و ساختارهاي سازماني
asbm1382
18th November 2009, 10:27 AM
مهندسی صنایع یکی از شاخههای مهندسی میباشد که به توسعه، بهبود، اجرا و ارزیابی سیستمهای منسجم انسانی، مالی، اطلاعاتی، تجهیزات، انرژی، ماده و فرایند میپردازد. مهندسی صنایع برپایه ترکیب و ادغام مبانی ریاضیات٬ فیزیک و دانشهای اجتماعی با متدهای مهندسی تحلیل و طراحی بهمنظور تعیین پیش بینی و ارزیابی نتیجه بدست آمده از سیستمهای مطبوع طراحی شدهاست. در سیستمهای تولید ناب و بدون خطا (Lean Manufacturing)٬ مهندسی صنایع در جهت حذف و کاهش منابع تلف شده از قبیل زمان٬ پول، ماده و انرژی نقش کلیدی دارد.
همچنین علم مهندسی صنایع راجع به مدیریت عملیات، مهندسی سیستمها، مهندسی تولید و مهندسی ساخت یا مهندسی سیستمهای ساخت آگاهی میدهد؛ وجه تمایز مهندسی صنایع به شرکت داشتن نقطه نظرات دانش آموختگان آن در کارشان باز میگردد. این رشته عموماً بهعنوان مهندسی مدیریت یا مدیریت مهندسی، یا حتی مهندسی سیستمهای سالم مطرح است. (در یک جمله هزینه و زمان کمتر برای بازده و راندمان بالاتر)
asbm1382
18th November 2009, 10:31 AM
دورهٔ مهندسی صنایع از اواخر قرن نوزدهم میلادی در بسیاری از دانشگاههای دنیا ارائه میشود. اولین مرکز مهندسی صنایع در سال ۱۹۰۸ میلادی در دانشگاه پنسیلوانیا در کشور آمریکا ایجاد شد. اولین دکترای مهندسی صنایع در سال ۱۹۳۰ توسط دانشگاه کورنل (Cornell University) اعطا گردید. پدر علم مهندسی صنایع فردریک تیلور است.
تعریف وزارت ایران از مهندسی صنایع به صورت زیر میباشد:
با پیشرفت سریع علم، تکنولوژی و پیچیدگیهای روز افزون آن، بالطبع سیستمهای تولیدی و خدماتی نیز گسترش یافتهاست. ادارهٔ صحیح و مناسب و سیستماتیک این گونه واحدها مستلزم استفاده از تکنیکهای علمی و پیشرفته است. مباحث تولید و خدمات چنان گسترش یافته است که رشتههای مهندسی سنتی از قبیل شیمی، راه و ساختمان، مکانیک و غیره پاسخگوی همه مسائل نیست. برای جبران چنین کمبودهایی در قرن حاضر به ویژه طی چند دههٔ اخیر از پیوند رشتههای گوناگون علوم مدیریت، اقتصاد و روشهای مهندسی، رشتهٔ جدیدی به نام مهندسی صنایع بهوجود آمدهاست.
توسعه روزافزون جامعه صنعتی و اجبار انکار ناپذیر برای حرکت همگام با فناوری و اقتصاد جهانی، نیازمندیهای جدیدی را پيش روی دانشگاهها و واحدهای صنعتی ایران قرار دادهاست. برای گذر از این مرحله مهم و حساس گروهی از اساتید دانشگاه علم و صنعت هیئت موسس انجمن مهندسی صنایع ایران را در سال ۱۳۷۷ تشکیل دادند. در تیر ۱۳۷۸، انجمن مهندسی صنایع ایران که طبق اساسنامه آن، موسسهای است علمی، پژوهشی، آموزشی و غیر انتفاعی، در سال ۱۳۷۸ از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مجوز دریافت نمود. مهندسی صنایع رشتهای است که با طراحی، بهبود، و پیاده سازی سیستمای یکپارچه از افراد، مواد ،اطلاعات ،تجهیزات و انرژی مرتبط میباشد. این رشته بر پایه دانش تخصصی و تبحر در رشته ریاضی و طبیعی، اجتماعی و طراحی بنا شده است تا به کمک این علوم و قوانین به تعیین، پیش بینی و ارزیابی نتایج حاصل از سیستمهای یکپارچه بپردازد.
asbm1382
18th November 2009, 10:38 AM
این رشته در دانشگاههای ایران دارای گرایشهای زیر در دوره کارشناسی است:
* برنامهریزی و تحلیل سیستمها
* تولید صنعتی
* تکنولوژی صنعتی
* ایمنی صنعتی
در دورهٔ کارشناسی ارشد گرایش مهندسی صنایع-صنایع و گرایش سیستمهای اقتصادی و اجتماعی و مدیریت بهرهوری وجوددارد.
asbm1382
19th November 2009, 10:39 AM
در سال 1336 رشته مهندسی صنایع با نام رشته ماشین افزار تا مقطع کارشناسی ارشد در هنرسرای عالی در کنار رشتههای جوش و مکانیک و عمران ( راه و ساختمان ) تدريس شد. به دنبال تأسیس اين مرکز تعلیم و تربیت حرفهای، هنرستان صنعتی نمونه و دانشسرای عالی صنعتی پا به عرصه وجود گذاشتند که دورههای سه ساله كارشناسی برگزار مینمودند. در سال 48 نام رشته تغییر کرد و ماشین افزار تبدیل به تولید شد و هم اکنون نیز آن را به نام مهندسی صنایع میشناسیم ..
asbm1382
19th November 2009, 10:40 AM
امروزه با پیشرفت صنعت و جهانی شدن اقتصاد و با توجه به توانمندیهای یک مهندس صنایع به اهمیت این رشته بیشتر واقف میشویم. یکی از مهمترین مسائل در صنعت استفاده بهینه از منابع در دسترس میباشد .( منابع در دسترس شامل مواد منابع انسانی و ماشین آلات و...) همه این منابع برای رسیدن به کالای مطلوب هزینههایی را در بردارد که باید این هزینهها حداقل شوند. البته کیفیت کالا و خدمات نیز نباید فراموش شود و کلید حل این مسائل در دست یک مهندس صنایع است که با توانمندیهای خود میتواند راه گشای آن باشد . مهندسی صنایع یک رشته مدیریتی نیست بلکه تخصص مهندس صنایع به عنوان ابزاری توانمند در خدمت یک مدیر قرار میگیرد یعنی بیشترین کمک به یک مدیر میتواند توسط مهندس صنایع انجام بپذیرد. البته با توجه به اطلاعات یک مهندس صنایع اگر بخواهند برای یک کارخانه از بین سه نفر با شرایط یکسان و رشتههای تحصیلی مکانیک و برق و صنایع یک نفر را انتخاب کنند حتما مهندس صنایع را برمی گزینند.
asbm1382
19th November 2009, 10:42 AM
یک مهندس صنایع باید:
تفکر فراگیر داشته باشد تا بتواند با نگرشی سیستماتیک اجزائ سیستم را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و به هم مرتبط سازد.
خلاقیت داشته باشد تا بتواند با توجه به اطلاعات خود (که مانند اقیانوسی از فنون و اطلاعات به عمق نیم متر است) به بهبود سیستم جاری و یا ارائه طرحی نو بپردازد.
یک رهبر گروه باشد تا بتواند علاوه بر طرحریزی سیستم مورد نظر پیادهسازی و اجرا را نیز پیریزی نموده و نقش رهبری گروهها را به خوبی ایفا کند.
مدیریت زمان داشته باشد تا بتواند با توجه به اهمیت زمان در کارهای اجرایی خدمات و کالاها را با کیفیت عالی و در حداقل زمان ممکن ارائه دهد.
ارتقا دهنده بهرهوری باشد تا به جای در جا زدن در جای خود و اکتفا به وضعیت فعلی با دانش خود سعی در افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت کاری (هرچند کوچک) بنماید .
مهندس صنایع علاوه بر موارد بالا باید خصوصیات رفتاری زیر را نیز در کار خود داشته باشد: صداقت امانت و قابلیت اعتماد در کار فعالیت و سعی و کوشش پیوسته مراعات محرمانه بودن اطلاعات کسب شده در طول انجام کار ارائه تحلیلهای مالی و اطلاعات صحیح و کامل و به موقع و در صورت اشتباه شدن اقدام فوری نسبت به تجدید و تعویض آنها و نظارت و مراقبت مسئولانه از تمام منابع و داراییهای سپرده شده و تبعیت از تمامی قوانین جاری و آئین نامههای اجرایی حاکم. یک مهندس صنایع فعالیت هایی همچون: انتخاب و طراحی فرایندهای ساخت , طراحی تسهیلات فیزیکی, طراحی و گسترش سیستمهای برنامهریزی و کنترل برای توزیع کالاها و خدمات, تولید, کنترل موجودی و کیفیت, تعمیر و نگهداری ماشینآلات کارخانه، مدیریت پروژه, بررسی فنی و اقتصادی و بهینهسازی سیستم و سایر فعالیتهای مربوطه را میتواند انجام دهد. یک مهندس صنایع در سیستمها , مؤسسات و حرفههایی همچون:
تولید, کشت و صنعت, کارخانجات, خدمات مشاورهای, بانکداری, صنعت بیمه, شرکتهای هواپیمایی, کشتیرانی, بیمارستانها, خدمات شهری, استادیومهای ورزشی و یا هر مکان دیگری که نیاز به برنامهریزی و هدایت و ارتقاء بهرهوری دارد میتواند انجام وظیفه کند.
مهندسی صنایع در یک نظرسنجی جهانی با توجه به فاکتورهایی از قبیل درآمد, وجههٔ اجتماعی, موقعیت شغلی و .. به عنوان بهترین رشتهٔ مهندسی در بین سایر رشتههای مهندسی انتخاب شده است. بر گرفته از : ieesolutions may-1999
asbm1382
19th November 2009, 10:47 AM
مدیریت تولید Manufacturing management
سیستمهای تولیدی Production systems
مدیریت مهندسی Engineering management
مهندسی مالی Financial engineering
مهندسی کیفیت Quality engineering
مهندسی سیستمهای اطلاعاتی Information systems engineering
asbm1382
19th November 2009, 10:49 AM
از آنجایی که اعتبار هر کشور صنعتی به توانایی آن کشور در تولید موثر بستگی دارد در
کشورهای صنعتی به این گرایش توجه بسیاری میشود. مهندسان تولید در راستای کسب
مزیتهایی در رقابتهای جهانی از مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک و اقتصاد همراه با
مهندسی صنایع بهره میگیرند تا مسایل طراحی توسعه و اجرای عملیات سیستمهای
تولیدی پیشرفته را به طور موثر حل کنند.
asbm1382
19th November 2009, 10:55 AM
در چند دهه اخیر این زمینه پیشرفت زیادی داشته است. دلیل این پیشرفت را در سه سطح میتوان دید. درسطح ملی تلاش برای رهبری تکنولوژیکی که از کمبود مواد اولیه بهرهوری پایین و افزایش رقابت بینالمللی ناشی میشود توسعه تکنولوژیهای جدید و مدیریت سیستمهای تکنولوژی را ایجاب میکند. در سطح صنعت مدیریت بدون مهندسی با مشکل روبرو شدهاست و نقش مهم مهارتهای مهندسی واطلاعات در مدیریت سیستمهای مهندسی مشهود است. در سطح فردی مهندسانی که در نتیجهٔ موفقیتهای فنیشان به مدیریت کشیده میشوند هر چقدر هم از نظر فنی قوی باشند برای رویارویی با پیچیدگیهای مسيولیت مدیرت آماده نیستند.
asbm1382
19th November 2009, 10:57 AM
این زمینه بر روی طراحی و کنترل تولید توزیع و سیستمهای خدماتی تاکید دارد و شامل طراحی کارخانه، طراحی حمل ونقل، برنامهریزی تولید کنترل موجودی و برنامهریزی و کنترل تولید و توزیع میباشد.
asbm1382
19th November 2009, 10:59 AM
مهندسی مالی برای کسانی که مایل به كار بانکداری، مدیریت مالی و امور مشاوهای مالی هستند طراحی شدهاست.آموزش در این زمینه شامل فرآیندهای احتمالی بهینهسازی محاسبات و بازارهای مالی و کاربرد آنها میباشد.مهندسی مالی یکی از گرایشهای مهندسی صنایع در دوره کارشناسی ارشد میباشد
asbm1382
19th November 2009, 11:01 AM
به دلیل رقابت روز افزون بینالملی که توجه به بهبود کیفیت محصولات و خدمات را اجتناب ناپذیر ساخته است و به دلیل پیچیدگی روزافزون سیستمهای تولیدی و خدماتی كنونی، مهندسان بايد بتوانند با ابزارهای فنی و مدیریتی سیستمهای کیفیت را اجرا و هدایت کنند. گرایش مهندسی کیفیت در مهندسی صنایع تلاش درجهت تربیت چنین افرادی دارد. آموزش در این زمینه برمبنای بهبود کیفیت، استراتژیهای کیفیت سازمانی و روشهای آماری تاکید دارد.
asbm1382
19th November 2009, 11:03 AM
این گرایش برای کسانی طراحی شده است که مایل به یادگیری مهارتهای مهندسی و مدیریتی با تاکید بر سیستمهای اطلاعاتی و محاسباتی هستند علاقهمندان به این گرایش با تواناییهای نظیر برنامهنویسی کامپیوتر و مهارتهای مربوط به سیستم های اطلاعاتی و آشنایی با نرمافزارهای متفاوت قادرند سیستمهای اطلاعاتی را برای کنترل زنجیره عرضه تولید و تجارت طراحی کنند.
به جز اين زمینههای شغلی بيشترین حیطه کاری مهندسین صنایع (به خصوص در کشورمان ایران) کارخانجات و سازمانهای تولیدی میباشد.
دامنهٔ حیطههای کاری مهندسی صنایع به سرعت با گذشت زمان گسترش یافته و زمینههای کاری مهندسی صنایع روز به روز افزایش میيابد.
asbm1382
19th November 2009, 11:06 AM
ریاضی، معادلات دیفرانسیل، برنامه نویسی کامپیوتر، محاسبات عددی، فیزیک، شیمی عمومی با آزمایشگاه، مبانی مهندسی برق با آزمایشگاه، اقتصاد مهندسی، نقشهکشی صنعتی، استاتیک، مقاومت مصالح، علم مواد، اقتصاد عمومی، اصول حسابداری و هزینهیابی، ارزیابی کار و زمان، طرحریزی واحدهای صنعتی، برنامهریزی و کنترل تولید و موجودی، کنترل پروژه، کنترل کیفیت آماری، تحقیق در عملیات، روشهای تولید، تئوری احتمالات و کاربردهای آن،آمار مهندسی، آزمایشگاه اندازهگیری دقیق، کارگاه ماشین ابزار(ماشین افزار)، کارگاه عمومی جوش، کارگاه ریخته گری
asbm1382
19th November 2009, 11:09 AM
گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها تا حدودی جنبه نرمافزاری دارد و بیشتر به ارائهٔ راهکارهای سیستماتیک میپردازد. در واقع هدف این گرایش تربیت کارشناسانی است که بتوانند با بهرهگیری از روشهای جدید و سیستماتیک و مدلهای ریاضی، مسائل واحدهای صنعتی/ خدماتی را تجزیه و تحلیل نموده و بهترین رهنمودها را برای استفاده از منابع موجود در عملکرد اجزاء تشکیل سیستم ارائه بدهند. به بیان بهتر، مهندس تحلیل سیستمها در واقع اطلاعات جمعآوریشده را با استفاده از نرمافزارهای مختلف و مدلهای ریاضی تجزیه و تحلیل نموده، سپس موارد بهدست آمده را تنظیم و ثبت کرده و در اختیار واحدهای مختلف قرار میدهد(در قالب های مناسبی مانند جداول و نمودارها). برای مثال در یک سیستم صنعتی با جمعآوری اطلاعات و هماهنگ کردن ارگانها و سیستمهای مختلف (سیستمهای کیفیت، سیستمهای مالی، سیستمهای تدارک، سیستمهای حسابداری و...) و ارائه چارتی کامل از آنها، سعی برآن دارد تا سیستمرا از نظر مدیریت زمانی(زمانسنجی) بهبود بخشیده، تقسیم کار را به بهترین نحو بین نیروی انسانی و ماشینآلات انجام داده تا بیکاری در سیستمها کاهش یابد (مثلا در مورد ماشینآلات بررسی و ثبت نواقص، ضعف قطعات و علت از کارافتادگی آنها از جمله این فعالیت ها است) سپس خط تولید را موازنه کرده و نقاط گلوگاهی را مشخص مینماید تا خروجی با حداقل هزینه، بهبود یافته و متعادل شود.
به طور کلی، مهندسی تحلیل سیستمها نسبت به سایر گرایشها به بررسی جامعتر و کلانتر پروژهها و سیستمها میپردازد.
asbm1382
19th November 2009, 11:12 AM
زبان تخصصی،برنامه ريزي توليد و كنترل موجودي،طرحريزي واحدهاي صنعتي ، برنامه ریزی حمل و نقل، اصول شبیه سازی، تحلیل سیستم ها، کار برد کامپیوتردر مهندسی صنایع، پروژه پایا نی اصول مدیریت وتئوری سازمان ، سیستم های اطلاعاتی ، کنترل مدیریت وکارآموزی.
asbm1382
19th November 2009, 11:15 AM
گرایش تولید صنعتی فن به کارگیری مهارتهای تکنیکی− اقتصادی و استفادهٔ موثر و نظام یافته از نیروی انسانی، زمان، ماشین آلات، ساختمان و مواد به منظور تولید کالا با کیفیت مطلوب است. مهندس تولید صنعتی با استفاده از علوم مختلفی که کسب کرده قادر است با تجزیه و تحلیلی که پیرامون برنامه ریزی تولید، کنترل و مدیریت پروژه، کنترل کیفیت، بهبود کارایی تولیدو نیز طرح ریزی های گوناگونی که درواحدهای اجرایی انجام میدهد امکان موثر تر به تولید رسیدن فراوردهها یا عرضه مطلوب تر خدمات راپدید آورد انتخاب ترکیب مناسب ازمحصولات تولیدشده توسط یک کارخانه برای به حداکثر رساندن سود کارخانه، قسمتهای مختلف یک کارخانه به چه ترتیبی ساخته شوند تا حداقل جابجایی مواد ومحصولات رابا حداقل ضایعات داشته باشند،تدابیرلازم برای ثبات کیفیت محصولات کارخانه ،برنامه ریزی و کنترل موجودی ها،کنترل کیفیت،راههای موثربه تولیدرسیدن فراوردهها یاعرضه مطلوب ترخدمات ازکارهایی است که یک مهندس تولید صنعتی میتواند انجام دهد او میتواند به گونهای یک نظام اجرایی را برنامه ریزی کند که چند هدف متفاوت و گاه متضاد درقالبی بهینه تحقیق پیدا نماید . مثلاً قیمت هاکاهش یافته،ارزش افزوده بالا رفته،حمل ونقل ها کم شده موجودی های محدودتری ذخیره شده ودرعین حال قابلیت اطمینان بالا تری نیز برای حفظ رقابت پذیری وجود داشته باشددرواقع هدف این گرایش تربیت مدیران تولید واحدهای صنعتی است.
asbm1382
19th November 2009, 11:16 AM
زبان تخصصی،پروژهٔ طراحی ایجاد صنایع، مهندسی فاکتورهای انسانی، برنامه ریزی تولید،برنامه ریزی وکنترل تولیدوموجودی، کاربرد کامپیوتر در مهندسی صنایع،برنامه ریزی نگهداری وتعمیرات، اصول مدیریت و تئوری سازمان،پروژه،کارآموزی.
asbm1382
19th November 2009, 11:19 AM
گرایش تکنولوژی صنعتی با بینش و دیدی فنی تر از گرایش قبلی به مسایل نگاه میکند. کارشناسان این رشته که از نظر فنی نزدیک تر به مهندسین مکانیک (مخصوصا گرایش ساخت و تولید) میباشند ،آگاه به مسایل بهینه سازی ساخت وساز و فراوردههای صنعتی و نیز نگهداشت و راه اندازی فنی واحدهای اجرایی هستند.دارای توانایی هایی از قبیل انتقال و مدیریت تکنوژی همین طور حفظ وحراست از آن هستند که به مد د امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در جهت حفظ و نگهداشت نظام فنی و اجرایی گام برمی دارند ، با مدیریت تکنولوژی های در دسترس ، یا مواردی که در قالب انتقال تکنولوژی بده بستان میشود سعی در افزودن کمیت و کیفیت فراوردهها و نیز بهره برداری مؤثر از امکانات در دسترس دارند .با استفاده از تجهیزات کامپیوتری و مدارهای منطقی قادر هستند طیف وسیعی از خواست های اجرایی بشر را که بدلیل محدودیت های انسانی به سهولت قابل تحقق نمیباشند را عینیت بخشند.آنها ازمرحله طراحی یک ایده ونمونه سازی آن گرفته تا مرحله ساخت وتدارک ، امکانات تولید ، همین طورمدیریت مراحل اجرایی ، توان خدمت رسانی را دارند. ضمنا ضایعات ومنابع بروزآنها را شناسایی میکنند و میتوانند تأثیرات گوناگون آنها را مورد سنجش و ارزیابی قراردهند در واقع هدف این گرایش تربیت تکنولوژیست های کارخانه است .ٔٔ
asbm1382
19th November 2009, 11:25 AM
ماشین های افزار، قیدوبندها (جیک و فیسکچر)،طراحی قالب٫ کنترل عددی،مونتاژمکانیکی، عملیات حرارتی،زبان تخصصی، پروژه، کارآموزی
asbm1382
19th November 2009, 11:27 AM
گرایش ایمنی صنعتی یکی از گرایش های تازه تأسیس مهندسی صنایع در ایران میباشد . تکنیک ایمنی صنعتی به وسیلهٔ مهندسین قابل اعتماد برای اولین بار دراواخرسال 1950میلادی جهت ارزیابی ایمنی سیستم های نظامی و تعیین مشکلات ناشی از غیر نرمال کارکردن آنها پایه گذاری شد و بعد از آن استفاده ازاین روش به سرعت افزا یش یافت، به طوری که در ایالات متحدهٔ آمریکا و فرانسه ازآن به ترتیب برای ارزیابی ایمنی هواپیماهای کنکورد وایرباس استفاده شد و بعدها نیز این تکنیک به ارزیابی ایمنی صنایع هستهای توسعه یافت . شاید تصور اینکه ایمنی و بهداشت حرفهای میتواند نقش بسزایی در بهره وری بسیاری از واحدهای صنعتی داشته باشد برای اکثر افراد مشکل باشد. بدیهی است با وجود تمام مزایا و منافعی که گسترش و توسعه صنعت برای نسل بشربه دنبال داشته است، سرمنشا خطرات و نارسائی های مختلف نیز بوده است که آمار نگران کننده و بعضا وحشتناک حوادث کوچک و بزرگ که هر لحظه در گوشهای از این دنیای پهناور رخ میدهد بیان کنندهٔ همین امر است . این گرایش تلفیقی از مهندسی و بهداشت میباشد و مهندسین این گرایش با کاهش آسیب ها و خطرات انسانی محیط کار،ماشین آلات، مواد خام و نظم و نظافت کارگاهی سعی بر بهره ور کردن واحدهای صنعتی یک کارخانه را دارند . برای توضیح بیشتر فرض کنید اگر یک فرد در کارخانه دچار صدمهای شود عواقبی همچون افسردگی فرد و سایر کارکنان،از کار افتادگی، به وجود آمدن محدودیت های اقتصادی برای فرد، توقف دستگاه یا قسمتی که فرد مشغول است (حتی برای مدتی کوتاه )، افزایش مخارج (درمانی و تعمیری) آن واحد و در نتیجه کاهش کیفیت و بهره وری را به دنبال دارد. ازاین رو توجه به اصول ایمنی و بهداشت حرفهای اهمیت ویژهای مییابد .(چون نتیجه تمام موارد فوق به افزایش بهره وری واحدهای صنعتی خواهد انجامید.) و اهمیت نیاز به این گرایش درصنعت بیشتر روشن میشود.
asbm1382
19th November 2009, 11:29 AM
ایمنی در برق، اعلام و اطفاء حریق، دیگها و ظروف تحت فشار ، عوامل شیمیایی محیط کار ،حفاظت صنعتی (ایمنی صنعتی)، مهندسی احتراق، گاز رسانی، کارآموزی
asbm1382
21st November 2009, 02:40 PM
هر ساله افراد زيادي در رشته هاي مختلف مهندسي از جمله مهندسي صنايع پذيرفته مي شوند اما به راستي كداميك از آنها يك مهندس واقعي خواهند شد؟ هدف همه ما، يا لااقل اكثريت ما، اينست كه در رشته خود فرد شايسته، لايق و معتبري شويم. پس بايد شناخت درست و كاملي از مهندسي صنايع داشته باشيم. بايد بدانيم كه يك مهندس صنايع چگونه فكر مي كند، تحليل مي كند و چگونه تصميم مي گيرد. اصولاً براي شناخت هر چيز، مهمترين عامل، يافتن تفكريست كه آن را بوجود آورده و سپس دانستن تفكري است كه آن دنبال ميكند. يعني لازمترين ابزار براي شناخت، تفكر است.
اصول فكري مهندسي صنايع را مي توان به اين ترتيب معرفي كرد :
• خلاقيت
• تفكر فراگير
• رهبري گروه
• مديريت زمان
• بهبود مستمر
• ذهن كنجكاو و يادگيري
• مهارتهاي فردي
مهندسي صنايع رشته اي است جذاب و در عين حال ساده و پر كاربرد. تفكر مهندسي صنايع بر اين استوار است كه "هميشه مي توان كارها را بهتر انجام داد". به اين ترتيب، "بهينه سازي" كار اصلي يك مهندس صنايع است وار آنجا كه هميشه مي توان "بهتر" بود، هميشه به مهندسي صنايع احتياج داريم.با پيشرفت سريع علم و فن آوري پيشرفته و پيچيدگي روزافزون آن، مقياس توليد و خدمات آن چنان گستزش يافته كه رشته هاي سنتي مهندسي، پاسخگوي كليه مسايل سازمان ها نيستند. براي جبران اين كمبودها، از تلفيق رشته هاي گوناگون علوم مديريت، اقتصاد و روشهاي مهندسي، مهندسي صنايع بوجود آمده است.
رشته مهندسي صنايع، با مسايلي از قبيل:
• برنامه ريزي توليد
• كنترل و هماهنگي فعاليت ها
• كنترل كيفيت
• استفاده موثر از ماشين آلات، تجهيرات و امكانات
• بهبود سيستمها
• بهبود ايمني
• كنترل موجودي انبار
• افزايش كارآيي سازمان هاي گوناگون
• . . .
سروكار دارد و با يافته هاي فوق مي تواند در طرح، ايجاد و يا بهبود سيستم هاي متشكل از انسان، مواد، ماشين آلات و تجهيزات، كمك موثري بنمايد. مهندسي صنايع، شامل روش هايي است كه منجر به بهبود عملكرد كلي مي شود. اين امر، توسط معيارهاي اقتصادي، كيفيتي، تاثيرات محيطي و ارتباط آنها با رفاه بشر سنجيده مي شود؛ لذا، حيطه وظايف يك مهندس صنايع، وسيع تر از وظايف ساير مهندسان است. به عبارت ديگر، هر مهندس صنايع، علاوه بر كسب تخصص در زمينه هاي فني بايد از آموزش كافي در علوم رفتاري و گروهي و علوم زيستي نيز برخوردار باشد.
به اين ترتيب، نه تنها در واحدهاي صنعتي، كه در هر سازمان و سيستم ديگري، مهندسي صنايع مي تواند حضوري موثر داشته باشد. كم نبوده اند افرادي كه با استفاده از آموخته هايشان در اين رشته، حتي امور ورزشي موفق شده اند. پس از اتمام دوره كارشناسي، از طريق كنكور كارشناسي ارشد، امكان ادامه تحصيل در يكي از چهار مجموعه ي دوره ي كارشناسي ارشد وجود دارد:
• كارشناسي ارشد مهندسي صنايع
• كارشناسي ارشد سيستم هاي اقتصادي-اجتماعي
• كارشناسي ارشد سيستم و بهره وري
• كارشناسي ارشد مديريت اجرايي
و پس از اتمام اين دوره كه حدود 2 سال به طول مي انجامد، امكان ادامه تحصيل در دوره ي دكترا، امكان پذير مي باشد:
• دكتراي مهندسي صنايع
• دكتراي سيستم هاي اقتصادي-اجتماعي
• دكتراي سيستم و بهره وري
گرايشها:
• ساخت و توليد و اتوماسيون
• تجزيه وتحليل سيستمها و كاربرد كامپيوتر
• ارگونومي
• تحقيق در عمليات و روشهاي مقداري (o.r)
مهندسی سیستمها یک مهندسی بین رشتهای است که تاکیدش بر توسعه و سازماندهی سیستمهای مصنوعی پیچیده است. سیستم، ترکیبی یکپارچه از افراد، محصولات و فرایندهاست که توانایی و قابلیتی را جهت برآورده ساختن یک نیاز یا هدف ذکر شده فراهم میسازد. مهندسی سیستمهای اقتصادی اجتماعی به آموزش و تحقیق در زمینه برنامهریزی و طراحی سیستمهای مختلف مورد نیاز جامعه میپردازد. مهندسی سیستمهایی نظیر حملونقل، آبرسانی، ارتباطات، توزیع کالاها، و انجام خدمات آموزشی و بهداشتی در این زمینه قرار دارند. مهندسی سیستمهای اقتصادی-اجتماعی به مطالعه، مدلسازی، و تحلیل علمی اینگونه سیستمها میپردازد و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف آنها و همچنین با توجه به نیازها، اولویتها، و امکانات جامعه سیستم بهینه را طراحی میکند.
ریپورتر
13th April 2010, 11:25 AM
گرایش شناسی مهندسی صنایع
گرايش مهندسي صنايع ، گرايش برتر كارشناسي ارشد به شمار ميآيد كه به فارغالتحصيلان كارشناسي همين رشته اختصاص دارد؛
مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي در چهار گرايش تقسيمبندي ميشود :
1-توليد صنعتي
2-برنامهريزي و تحليل سيستمها
3-تكنولوژي صنعتي
4-ايمني صنعتي
دو گرايش توليد صنعتي و تحليل سيستمها در قياس با گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي ، به دليل حوزه مفاهيم پيچيدهتر ، گستردهتر و كاربرديتر ، داراي برجستگي چشمگيري در سطح دانايي و توانايي ميباشند ، دانشجوياني با سطح علمي بالاتري را به خود ميپذيرند و به همين دليل گرايشهاي اصلي مهندسي صنايع به شمار ميآيند . از اين رو پيرامون اين دو گرايش در گامهاي آتي شرح كاملتري بيان خواهيم نمود .
مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي ارشد داراي چهار گرايش ميباشد :
1-مهندسي صنايع
2-مهندسي سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
3-مديريت سيستم و بهرهوري
4-مديريت مهندسي
گرايش مهندسي صنايع ، گرايش برتر كارشناسي ارشد به شمار ميآيد كه به فارغالتحصيلان كارشناسي همين رشته اختصاص دارد ؛ سطح رقابتي براي ورود به اين گرايش بسيار بالاست و با توجه به كميت پايين پذيرششوندگان ، نخبگاني كه احاطه افزونتري به دروس آزمون ارشد داشته باشند قادر به ادامه تحصيل در اين گرايش ميباشند .
گرايش سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي ، به نوعي گرايش دوم مقطع كارشناسي ارشد در حساب ميآيد كه فارغالتحصيلان ساير رشتههاي فني - مهندسي نيز مجازند بخت خود را براي قبولي در اين رشته بيازمايند .
مديريت سيستم و بهرهوري را ميتوان چكيده دوره كارشناسي مهندسي صنايع دانست كه به فارغالتحصيلان ساير رشتههاي فني و مهندسي كه حداقل سه سال سابقه مديريتي داشته باشند اختصاص يافته است .
لازم به يادآوريست كه گرايش مديريت مهندسي ، به عنوان يكي ديگر از گرايشهاي كارشناسي ارشد مهندسي صنايع در حال گسترش بوده و هماكنون در دانشگاههايي نظير دانشگاه صنعتي اميركبير ، در اين گرايش نيز پذيرش صورت ميگيرد .
دوره دكتراي مهندسي صنايع مجموعهاي هماهنگ از فعاليتهاي پژوهشي و آموزشي است كه موجب احاطه و دستيابي دانشجو به آثار علمي در زمينه مهندسي صنايع و توانايي در تهيه متون تحقيقاتي ، نوآوري ، كمك به پيشرفت و گسترش مرزهاي دانش در اين رشته خواهد شد . دوره دكترا نيز شامل سه گرايش زير است :
1-مهندسي صنايع
2-سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
3-مديريت سيستم و بهرهوري
در گام آتي به بررسي دو گرايش اصلي مقطع كارشناسي يعني توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها خواهيم پرداخت
گرايشهاي توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها را بيشتر بشناسيم !
توليد صنعتي فن بهكارگيري مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي و استفاده موثر و نظاميافته از نيروي انساني سازمان ، ماشينآلات ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد به منظور توليد كالا با كيفيت و كميت مطلوب ميباشد .
برنامهريزي و تحليل سيستمها فن بهكارگيري روشهاي علمي جهت حل مسائل تصميمگيري و برنامهريزي در واحدهاي صنعتي - خدماتي ، شامل جمعآوري اطلاعات ، تجزيهوتحليل دادهها ، مدلبندي و حل مساله ميباشد .
با دقت و توجه موشكافانه در تعاريف فوق ميتوان رسالت ، اهداف و ويژگيهاي مهندسي صنايع را بيان نمود :
نخستين نكته
نخستين نكتهاي كه كه بايد بدان توجه كرد ، پويايي پنهانيست كه در ذات تعاريف فوق نهفته است ؛ اين جملات بيانگر حركتي مداوم و هميشگي هستند ، حركتي در جهت آنچه كه بهتر است يعني بهبود مستمر ، حركتي كه هيچگاه متوقف نميشود . شما برنامهريزي ميكنيد ، تصميم ميگيريد ، به اجرا درميآوريد ، تجزيهوتحليل مينماييد و آنگاه از نتايج حاصل جهت برنامهريزيهاي آتي بهره ميبريد ؛ اين چرخهايست كه هيچگاه از حركت باز نخواهد ايستاد و هماره رو به سوي بهبود دارد ، چرا كه ايستايي يعني مرگ و مجموعههاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي هيچگاه به مرگ تمايل ندارند .
نكته دوم
نكته دوم آنكه هيچيك از تعاريف فوق بهتنهايي قادر به بيان آنچه مهندسي صنايع ادعا ميكند نيستند ، بلكه ايندو مكمل يكديگرند . گفتهايم كه ويژگي بارز مهندسي صنايع در تفكر بهبود مستمر وضعيت موجود بوده و هرگز از وضعيت موجود راضي نيست و تلاش مينمايد تا به سوي وضعيتي مطلوبتر حركت نمايد . در وهله اول ، تصميمگيري و برنامهريزي لازم است كه حركتيست به سوي هدف ، اما در گام بعدي بهكارگيري و اجراي برنامه يا تصميم و سپس تجزيهوتحليل نتايج ، تضمينكننده صحت آن ميباشند . گرايش توليد صنعتي به نگرش نظاممند ، منظم و علمي گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها نيازمند است و در نقطه مقابل ، برنامهريزي و تحليل نيز به نگرش اجرايي ، كاربردي و تجربي توليد صنعتي نياز دارد
نكته سوم
نكته سوم ، ديدگاه انجامدهي و هماهنگسازي است ، چراكه مهندسي صنايع گاه بايد عوامل متضادي چون نيروي انساني ، ماشينآلات ، زمان ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد را در قالب يك مجموعه صنعتي - خدماتي آنچنان هماهنگ سازد تا مطلوبيت لازم در كيفيت و كميت توليد را بدست آورد . اين مساله ، ويژگي ديگري را يادآور ميشود كه همانا تفكر كلگرا ، جامع و نظاممند مهندسي صنايع ميباشد . وي در هنگام برخورد با هر مجموعه ، پيش از آنكه به جزئيات بپردازد ، آنرا به صورت كلي مشاهده مينمايد و به تعبيري از بالا يا بيرون نگاه ميكند ؛ او اجازه نميدهد تا يك بخش كوچك از آن مجموعه چنان مجذوبش نمايد كه از ساير قسمتها غافل گردد و ارتباط بخشهاي ديگر را با آن جزء نبيند . وي ميداند كه همكاري تمام آن مجموعه است كه كارايي كل را بدست ميدهد و انتظاري كه از مجموعه ميرود با هماهنگي تمام اجزا برآورده ميگردد .
گفته شد كه مهندسي صنايع با مجموعههاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي روبروست . هر مجموعه پويا داراي يكسري داشتهها يا وروديها ، يكسري ستادهها يا خروجيها و همچنين فراينديست كه اين داشتهها را به ستادهها تبديل نمايد . ويژگي مهندسي صنايع ، مشاهده همزمان اين سه عامل است و اين مساله خود موجب درك ارتباط بين مجموعهها و عوامل مختلف و اقدام در جهت هماهنگسازي و انجام آنها ميشود . يك مهندس صنايع چنانچه بتواند وروديها و خروجيها را اعم از فيزيكي و غيرفيزيكي در ذهن خود تصوير نمايد و همچنين پردازشها و فرايندهاي تبديل اين وروديها به خروجيها را مرور كند ، آنگاه به يقين خواهد توانست سازمان را به بهترين نحو اداره نمايد .
نكته چهارم
نكته چهارم ، اصل بيشينهسازي كلي است كه بهطور ذاتي در اين تعاريف به چشم ميخورد ؛ اگر شما يك مجموعه را بصورت جامع و نظاممند مشاهده كرديد ، درست نيست كه تنها سعي نماييد يك جزء آن را در مطلوبترين وضعيت و سطح ممكن نگه داريد و از ساير اجزا غافل بمانيد ؛ مهندسي صنايع ميگويد كل اين مجموعه ، يعني تمامي اجزاي آن در ارتباط با هم و به صورت هماهنگ بايد در يك سطح مطلوب قرار گيرند تا مطلوبيت كل مجموعه در بالاترين سطح قرار گيرد .
نكته پنجم
نكته پنجم واژه موثر در تعريف ذكر شده ، است ؛ اصولا در مهندسي صنايع مفهوم بهرهوري كاربرد فراواني دارد ؛ بهرهوري خود انواع مختلف دارد و عموما به صورت نسبت خروجيها (ستادهها) به وروديها (دادهها) تعريف ميگردد . دو ركن اساسي در افزايش بهرهوري هر مجموعه ، كارايي و اثربخشي ميباشند . كارايي نشاندهنده ميزان كل فعاليت ميباشد حال با هر مقصودي كه ميخواهد انجام شده باشد ، اما اثربخشي مبين آن قسمت از فعاليت است كه در راستاي رسيدن به هدف مجموعه انجام شده است ؛ بهكارگيري واژه موثر نيز به همين معنا ميباشد .
نكته ششم
نكته ششم آن است مهندسي صنايع از روشهاي علمي جهت انجام كارهايش استفاده مينمايد . روشهاي علمي روشهايي هستند كه كه در موارد متعدد از بوته آزمايش و تجربه گذشتهاند و به بيان بهتر استاندارد گرديدهاند و اين دلمشغولي مهندسي صنايع است كه سعي ميكند در هر چرخه برنامهريزي ، اجرا و تجزيهوتحليل ، روشهاي مستند و استانداردي را در امور مختلف طراحي كند ، آنها را از حالت تجربهنشده خارج نمايد و وارد ذات فرايند داخلي آن مجموعه نمايد . دانش مهندسي صنايع سعي مينمايد براي تمامي شرايط ، روشهاي علمي خاصي را طراحي كند تا در موارد مشخص ، اين روشها را به عنوان ابزاري در اختيار مدير قرار دهد .
مطالب گفته شده ، به طور عمده ، مفاهيم زيربنايي و فلسفي مهندسي صنايع را تشكيل ميدهند به طوريكه مهندسي صنايع بايستي همواره تلاش نمايد ديدگاهها و برداشتهاي جديد و تازهاي از اين مفاهيم كشف و تجربه نمايد . مفاهيمي چون تصميمگيري و برنامهريزي ، مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي ، موثر و نظاممند ، نيروي انساني ، زمان ، ماشينآلات ، تجهيزات و سرمايه ، هزينه ، توليد ، كيفيت و كميت و ارتباط اين مفاهيم از دغدغههاي اصلي مهندسي صنايع است .
نكات فوق از آن جهت بيان شده است تا تاكيد گردد هيچيك از گرايشهاي برنامهريزي و تحليل سيستمها و توليد صنعتي به تنهايي تمام مهندسي صنايع نيستند و تنها با حضور در كنار يكديگر ميتوان انتظار داشت مهندسي صنايع به اهداف خود نائل گردد .
در بيان دروس اساسي اين دو گرايش بايد گفت كه وجه اشتراك فراواني در اين ميان به چشم ميخورد ، دروسي نظير : كنترل پروژه ، كنترل كيفيت ، طرحريزي واحدهاي صنعتي ، كنترل توليد و موجوديهاي يك ، اصول مديريت و تئوري سازمان ، ارزيابي كاروزمان ، تحقيق در عمليات (2 & 1) ، اقتصاد مهندسي ، آمار مهندسي ، نقشهكشي صنعتي (2 & 1) .
در كنار اين ، آن دسته از دروسي كه براي يكي از دو گرايش اجباري ميباشند را دانشجويان گرايش ديگر ميتوانند به صورت اختياري اخذ نمايند و بدين ترتيب سطح اشراف خود را بر حوزههاي كاري مهندسي صنايع هرچه بيشتر افزايش بخشند .
دروس اجباري پراهميت گرايش توليد صنعتي كه براي گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها اختياري به شمار ميآيد عبارتند از : برنامهريزي توليد ، مهندسي فاكتورهاي انساني ، طراحي ايجاد صنايع ، برنامهريزي نگهداري و تعميرات ، برنامهريزي و كنترل توليد و موجوديهاي دو .
دروس اجباري پراهميت گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها كه براي گرايش توليد صنعتي اختياري به شمار ميآيد عبارتند از : تحليل سيستمها ، شبيهسازي ، طراحي سيستمهاي اطلاعاتي ، برنامهريزي حملونقل .
در گام آتي تكنولوژي صنعتي و ايمني صنعتي را بيشتر خواهيم شناخت ...
گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي داراي چه قابليتهايي ميباشند ؟
در گام پيشين ، دو گرايش اصلي مهندسي صنايع را شناختيم ؛ اينك به سراغ دو گرايش ديگر ميرويم كه اگرچه در جايگاه توجه پايينتري در قياس با توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها قرار دارند اما خود از جمله رشتههاي كاربردي صنعت و خدمات بهشمار ميآيند و چهبسا كاركردهايي داشته باشند كه ساير رشتههاي فني و مهندسي از آنها بيبهرهاند . با تكنولوژي صنعتي آغاز ميكنيم :
در تعريف تكنولوژي صنعتي ميتوان گفت : فن بهكارگيري مهارتهاي اجرايي و ذكاوتهاي فني در جهت طراحي تجهيزات و تسهيلات مورد استفاده در بخش توليد و خدمات و تعيين تدابير لازم براي ساختوساز آنان ميباشد . (بهينهسازي در ساختوساز(
تكنولوژي صنعتي گرايشيست با بينشي فنيتر از دو گرايش توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها كه مشابه كارشناسي ساخت و توليد در مهندسي مكانيك بوده اما مجهز به توانايي بهينهسازي ، آگاه به مسائل بهينهسازي ساخت و ساز فرآوردههاي صنعتي و نيز نگهداشت و راهاندازي فني واحدهاي اجرايي ميباشد . داراي توانايي انتقال و مديريت تكنولوژيست و نيز حفظ و حراست از آن كه به مدد امكانات سختافزاري و نرمافزاري در جهت حفظ و نگهداري نظام فني و اجرايي گام بر ميدارد ؛ با مديريت تكنولوژيهاي در دسترس يا مواردي كه در قالب انتقال تكنولوژي دادوستد ميشوند ، در جهت افزودن كميت و كيفيت فرآوردهها و نيز بهرهبرداري اثربخش از امكانات در دسترس ، اقدامات موثري انجام ميدهد . با استفاده از تجهيزات كامپيوتري و مدارهاي منطقي قادر است طيف وسيعي از خواستههاي اجرايي بشر را كه به دليل محدوديتهاي انساني به سهولت قابل تحقق نميباشند ، عينيت بخشد . مباحث اجرايي و مهارتي ساخت و توليد فرآوردههاي صنعتي ، طراحي قالب ، قيدوبستهاي صنعتي ، عمليات حرارتي و مباحث انتقال تكنولوژي را ميتوان در زمره ديگر زمينههاي تخصصي اين گرايش ذكر نمود . كارشناس تكنولوژي صنعتي از مرحله طراحي يك ايده و نمونهسازي آن گرفته تا مرحله ساخت و تدارك امكانات توليد ، همينطور مديريت مراحل اجرايي ، توان خدمترساني دارد ؛ علاوه بر آن ، ضايعات و عوامل بروز آنها را شناسايي كرده و تاثيرات گوناگوني كه برجاي ميگذارند را ، مورد سنجش و ارزيابي قرار ميدهد .
حال به سراغ ايمني صنعتي ميرويم :
در تعريف ايمني صنعتي ميتوان گفت : فن بهكارگيري تدابير ويژه مهندسي در جهت ايمنسازي نظامهاي گوناگون كاري در مواجهه با گونههاي مختلف ريسك رودرروي آنان ميباشد . (بهينهسازي در ايمنسازي)
گرايش ايمني صنعتي تلفيقي از سه رشته بهداشت حرفهاي ، مديريت صنعتي و مهندسي صنايع ( جهتگيري عمده به سوي مهندسي صنايع است ) با رويكرد بهساز و پيشگيرانه و در عين حال مهندسي ، در جوار متخصصين بهداشت حرفهاي كه با ديد پزشكي بيشتري به دنياي كار مينگرند ، تلاش در ايجاد نظامهاي شناخت خطرات و محدودسازي عملكردهاي غيرايمن در محيطهاي كاري داشته ، روشها ، برنامهها و فرآيندهايي براي كنترل و ارزيابي خطرات پي گرفته و تلاش در ايجاد فضايي سالم براي نجات حركتهاي بهرهور دارد . اين گرايش مهندسي صنايع ضمن تسلط بر آگاهيهاي عمومي مهندسي صنايع به ويژه در راستاي تطبيق دادن كار با تواناييهاي انساني در زمينههايي همچون مهندسي فاكتورهاي انساني ، عوامل فيزيكي و شيميايي زيانآور محيط كار ، حفاظت صنعتي و اصول مديريت ايمني ، داراي تبحر و تخصص است . طراحي نظامهايي كه بتوانند از آسيب رساندن به انسانها ، امكانات و تجهيزات پيشگيري كرده ، حركت ملايم و روان اجرا را تضمين نمايد ، بخشي از تواناييهاي اجرايي اين متخصصين به شمار ميرود .
مکانيک سيالات ، جمعآوري و دفع فاضلابهاي صنعتي ، مهندسي احتراق ، گازرساني ، اعلام و اطفا حريق ، ايمني در برق ، سمشناسي صنعتي ، ايمني ساختمان و معدن ، ارگونومي ، تهويه صنعتي ، ديگها و ظروف تحتفشار ، روشهاي توليد (2 & 1) ، ايمني در کشاورزي ، روانشناسي صنعتي ، عوامل شيميايي محيط کار ، اصول بهداشت محيط ، بيماريهاي شغلي ، حفاظت صنعتي ، ايمني بالابرها ، تحقيق در عمليات ، ترموديناميک و انتقال حرارت ، عوامل فيزيکي محيط کار ، اصول مديريت ايمني ، ارزيابي کار و زمان و طرح ريزي واحد هاي صنعتي از جمله دروس اصلي و تخصصي پراهميت اين گرايش به شمار ميآيند .
منبع:
1-http://www.maghalat-sanaye.blogfa.com
2-http://www.articles.ir
/س
ریپورتر
13th April 2010, 11:45 AM
مهندسی صنایع ، شامل کاربرد روشهای تجزیه و تحلیل اصول فیزیکی برای تبدیل موادخام و سایر منابع به فرمی که رضایت و احتیاجات آدمی را تامین کند، میباشد.با پیشرفت علم و تکنولوژی و تعامل این دو با هم، تخصصها و گرایشهای مختلف مهندسی بوجود آمده اند. در این ارتباط مهندسی صنایع رشته نسبتاً جدید است که ضمن برخورداری از مفهوم کلی مهندسی، حوزههای کاری فراتری را در مقایسه با سایر رشتهها مورد توجه قرار میدهد. نوشته حاضر سعی دارد مطالبی را جهت آشنایی با مهندسی صنایع در قالب سر فصلهای ذیل ارائه نماید.
مهندسی صنایع چیست؟
مهندسی صنایع عبارت از کاربرد اصول و تکنیکهایی به منظور بهبود، طراحی و نصب سیستمهایی شامل انسان، مواد، اطلاعات، انرژی و تجهیزات برای فراهم آوردن امکان تولید کالاها و ارائه خدمات بشکل کارا و مطلوب میباشد.
برای بررسی، ارزیابی و کاربرد این سیستمها، دانش و مهارتهای علوم ریاضی، علوم فیزیکی و علوم اجتماعی به همراه فنون و تکنیکهای طراحی مهندسی مورد نیاز است. فعالیتهای مهندسی صنایع همانند پلی است که ارتباط بین اهداف مدیریت و عملکرد عملیاتی سازمان را ایجاد مینماید.
مهندسان صنایع بیشتر درگیر افزایش بهرهوری در مدیریت منابع انسانی، روشها و تکنولوژی هستند و حال آنکه سایر رشتههای مهندسی بیشتر درگیر ماهیت فنی فرایندها و فراوردهها میباشند. در واقع مهندسی صنایع تنها رشته مهندسی است که عامل انسان یکی از مولفههای اصلی سیستمهای مورد مطالعه آن را تشکیل میدهد. در نتیجه مهندسان صنایع در تیمهای میان رشتهای برای امور برنامهریزی، نصب و کنترل و بهبود فعالیتهای موسسات به خدمت گرفته میشوند. این فعالیتها ممکن است فعالیتهای تولید، نوآوری در محصولات، ارائه خدمات، حمل و نقل و جریان اطلاعات سازمانی را شامل شود. با توجه به مطالب فوق، مهندسان صنایع بستر لازم برای تعامل تخصصهای مختلف و کار گروهی را به بهترین وجه ایجاد نموده و در نتیجه امور طرح، برنامهریزی، اجرا و نظارت بر عملکرد نظامهای تولیدی خدماتی بشکل منسجمتر انجام میشود و در نهایت انسجام امور به بهبود مستمر در جهت سهولت کارها، راحتی کارکنان، کاهش هزینهها، ارتقا کیفیت و جلب رضایت مشتریان منجر میشود.
تاریخچه مهندسی صنایع
اولین جرقههای پیدایش مهندسی صنایع بعنوان یک تخصص با آغاز انقلاب صنعتی در ابتدای قرن ۱۹ زده شد. انقلاب صنعتی که با ظهور اختراعات جدید خصوصاً در صنعت نساجی و اختراع ماشینبخار آغاز شد، باعث بکارگیری نیروی انسانی بیشتر و افول صنایع کوچک دستی شد. با گسترش کارخانجات، نیاز به مدیریت و تفکر مدیریتی بیش از پیش احساس شد. افراد بسیاری در جهت ارتقا کیفیت محصولات تلاش کردند. آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد پیشنهاد تقسیم کار را داد. وی بیان کرد که میتوان با تقسیم کار در کارخانه پیچسازی نتیجه کار را به مقدار زیادی بهبود بخشید. بهموازات اختراعات و نوآوری در فرایندها، روشهای حسابداری و هزینهیابی گسترش یافتند. روشهای تحلیل علمی، آزمایشات و اثباتهای علمی در طراحی و ساخت ابزارآلات و ماشینها بکار گرفته شد و در نتیجه، اثرگذاری این تحولات در تفکر سازمانی مدیریت موجب شد مدیریت علمی به عنوان یک نگرش و روش حرفهای مطرح شود. اولین تلاش برای علمی شدن مدیریت از آمریکا شروع شد. در سال ۱۸۸۱ فردریک تیلور پدر مدیریت علمی، اندیشههای خود را توسعه داد. فرانک گیلبرت و همسرش لیلیان در جهت مطالعه کار با بررسی حرکات توانستند ابزار جدیدی را ابداع کنند. همچنین آنان به مسائل روانشناسی و انگیزههای انسانی توجه نمودند. عملکرد پرداخت پاداش و نتایج قابل قبول آن توسط امرسان ایجاد و توسعه یافت. مجموعه فعالیتهای تیلور و هم عصرانش برای فرموله کردن اصول اساسی به عنوان روشهای علمی مدیریت متمرکز شده بود که این فعالیتها بهزودی تحت عنوان مدیریت علمی شناخته شد.
کار این افراد توسط انجمن مهندسین مکانیک آمریکا ارج نهاده شد و عرصه برای فعالیت تیلور و همفکرانش توسط این انجمن ایجاد شد. در سال ۱۹۱۲ انجمنی برای ارتقا و رشد مدیریت بنا نهاده شد که در سال ۱۹۱۵ انجمن تیلور نام گرفت. این انجمن از سال ۱۹۳۴ با عنوان انجمن مهندسی صنایع فعالیت خود را ادامه داد. در این دوران مدیران علمی دارای تحصیلات مهندسی بودند و بسیاری خود را مهندس صنایع قلمداد میکردند و گروهی نیز در حیطه مدیریت به عنوان مشاوران مدیریت مطرح بودند. بتدریج مواد درسی و مدرک مهندسی صنایع و برنامههای مربوطه مورد توجه قرار گرفت و در نهایت دانشکدههای مهندسی صنایع ایجاد و توسعه یافتند.
اهمیت مهندسی صنایع
مرور توانمندیها و خدمات مهندسی صنایع نقش و اهمیت مهندسی صنایع را بوضوح بیان میکند. امروزه حیات اقتصادی سازمانها و موسسات تولیدی و خدمات در بازار رقابتی شدید جهانی به استفاده بهینه از منابع در دسترس وابسته است. عموماً منابع در دسترس شامل مواد، منابع انسانی، ماشینآلات (شامل تجهیزات، لوازم جانبی، امکانات مورد نیاز شامل فضا و انرژی و ...)، منابع اطلاعاتی و منابع مالی طبقهبندی میشوند. ایجاد و نگهداری منابع یاد شده هزینههایی را برای سازمان بهدنبال دارد. هزینه تمام شده واحد محصول هر موسسه متأثر از نحوه به کارگیری این منابع است. هر شرکت تولیدی یا خدماتی که بتواند هزینههای خود را به حداقل ممکن برساند و به بیانی دیگر توانایی استفاده بهینه از منابع را در تمام ارکان سازمانی خود ایجاد نماید یا حاشیه سود بیشتری به دست خواهد آورد و یا قادر خواهد بود که قیمتهای فروش خود را با حفظ حاشیه سود قبلی، کاهش دهد. این بدان معنی است که قدرت رقابتی موسسه مذکور در بازار افزایش مییابد. با توجه به تحولات اقتصاد جهانی قدرت رقابتی شرط اساسی موفقیت در کسب و کار نوین محسوب میشود. در کنار این مسائل، توجه به نوآوریها و ارتقا کیفی محصولات و خدمات که از طریق تلاش برای یافتن طرحهای بهبود یافته و همچنین تحول در فرآیند کسب و کار نیز بقا و رشد موسسات را در پی خواهد داشت. با توجه به مراتب فوق اگر ضرورتها و نیازمندیهای رسیدن به امور مذکور را با تکنیکهای مهندسی صنایع تطبیق دهیم مشاهده میشود که مهندسی صنایع ابزار لازم برای حصول اهداف سازمانی را بطور فراگیر و سیستماتیک فراهم میآورد و این نشانگر نقش و اهمیت بالای مهندسی صنایع بعنوان موتور محرک حرکت سازمانهای امروزی است.
اصول فکری و دیدگاهها در مهندسی صنایع
اساس مهندسی در هر گرایشی طراحی مبنی بر اندازهگیری، محاسبه و تحلیل با استفاده از علوم ریاضی و تجربی شکل میگیرد. در نتیجه حرفه مهندسی کاملاً دید فنی و ماشینی دارد که موجب محدودیت دیدگاه در ابعاد خاص شده و برخی موضوعات مانند یافتن بهترین روشهای مدیریتی و ارتباطات انسانی در دیدگاه محض مهندسی نادیده گرفته میشود. مهندسی صنایع با در برداشتن نگرش سیستماتیک و فراگیر ارتباط تخصصهای مختلف و نهاد مدیریت سازمان را ایجاد نموده و امور برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و نظارت بر امور اجرایی با هماهنگی بیشتری دنبال میگردد. این نگرش استمرار همان سیر تفکر تیلور و هم عصران وی میباشد که با تلاش تک تک آنان مجموعه اصول و نگرشهای مدیریت علمی موجودیت یافت. مدیریت علمی همان نگرش سنتی مهندسی صنایع است. با پیشرفت مدیریت علمی، مهندسی صنایع با تفکری بر مبنای علوم ریاضی، فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی در عرصه صنعت و خدمات ظهور کرد که به معنی ایجاد یک تفکر فراگیر و سیستماتیک بود. نگاه مهندسی صنایع به مسائل از زوایا و دیدگاههای مختلف همانند توجه به خروجی و محصول سیستم، توجه به مشتری ویا نگرش به بهرهوری سازمان قابل طرح و پیگیری میباشد که بر مبنای اصول فکری تقریباً یکسانی دنبال میگردد. اکنون باید دید که اصول فکری مهندسی صنایع بر چه عواملی استوار است. در این راستا بطور خلاصه اصول فکری مهندسی صنایع ذیلاً ارائه شده است.
۱) خلاقیت
فعالیت اصلی هر مهندس صنایع ارائه طرح برای بهبود سیستمهای جاری و یا ارائه طرح جدید میباشد که به همین منظور قویاً نیاز به خلاقیت و نوعآوری جهت ارائه طرحهای نو و بدیع میباشد. در واقع با توجه به گستردگی مسائل، مهندسی صنایع همانند اقیانوسی از فنون و علوم مختلف به عمق نیم متر با برخورداری از زمینه خلاقیت و ابتکار به مهندسین صنایع این امکان را میدهد که در جهت حرفه کاربردی مورد نظر به تعمیق دانش خود پرداخته و فرصتی فراهم میشود تا ایدههای جدید و خلاق در زمینههای مربوطه مطرح گردد.
۲) تفکر فراگیر
نگرش سیستماتیک و فراگیر برجستهترین خصوصیت مهندسی صنایع است و اطلاق مهندسی صنایع و سیستمها به این رشته بی ارتباط با این نگرش نیست. نگرش فراگیر موجب میشود مسائل از کل به جز و تعامل اجزا با هم مورد بررسی دقیق قرار گرفته و مدل کاملی از سیستمهای مورد نظر تهیه و مسائل مورد نظر آن به بهترین شکل طرح و بررسی میگردد.
۳) رهبری گروه
هر سیستمی که طرح میشود اگر بدرستی اجرا نشود منتج به نتیجه نخواهد شد بلکه حسن اجرا سیستم طراحی شده یک ضرورت مهم تلقی میشود. لذا آشنایی با کلیت سیستم مورد نظر و نقش اجزا در کارکرد صحیح آن این امکان را فراهم میآورد که هدایت و رهبری گروه کاری مجری سیستم با انگیزه بیشتری دنبال گردد و در واقع علاوه بر طراحی سیستم مورد نظر، مهندسی صنایع سیستمهای پیادهسازی و اجرا را نیز پیریزی نموده و نقش رهبری گروههای کاری را موثرتر دنبال مینماید.
۴) مدیریت زمان
انجام کار بدون توجه به ظرف زمانی و تحویل به موقع خروجی مورد نظر سیستم، ارزش زیادی نمیتواند داشته باشد. امروزه اهمیت زمان و فرصتهای آن با توجه به عرصه تنگاتنگ رقابت اقتصادی برای همگان واضح و بدیهی است. در این خصوص مهندسی صنایع با درک موضوع تکنیکهایی را بکار میگیرد که عامل زمان اجرای اجزای کاری را در تمامی فرایندها مورد توجه و مدیریت قرار میدهد.
۵) ارتباط بهرهوری و بهبود مستمر
اعتقاد به ارتقا بهرهوری و بهبود مستمر یک اصل با ارزش در مهندسی صنایع است. اکتفا به وضعیت فعلی جز در جا زدن نتیجه دیگری نخواهد داشت. لذا مهندسی صنایع با پذیرش این مطلب که سطح دانش و مهارتها یک مقوله نسبی همواره سعی در افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت کاری نموده و سعی میشود همواره امور اثر بخشتر و کاراتر شود. نگرش بهبود مستمر این امکان را میدهد که هر روز به فکر ارتقا هر چند به اندازه کوچک باشیم.
۶) ذهن کنجکاو و یادگیری
یادگیری فرایندی است که نمیتوان بر آن حد و مرز تعیین کرد. مهندسی صنایع به منظور مطالعه و پیگیری مسائل همواره به این نکته توجه دارد که هر مورد را ، منحصر به فرد بررسی نماید و جهت شناخت آن فرض بر این است که از تصورات ذهنی دوری نموده و سعی بر تعیین کشف واقعیتهای حاکم بر اجزا و کل سیستم میباشد. لذا عدم وجود تعصب خاص به ماهیت فنی امور موجب میشود ذهنیت کنجکاو برای کشف حقایق نهفته در پدیدهها تقویت شود و مهندس صنایع با ذهن دژم کمتر میتواند راهحلهای ابتکاری و راهگشا برای مسائل مورد نظر ارائه نماید.
زمینه های فعالیت مهندسی صنایع
با پیشرفت و تحول سریع علوم و فنون و پیچیدگیهای روز افزودن آن، بالطبع نظامهای تولیدی و خدماتی نیز گسترش یافتهاند که در این میان اداره صحیح و مناسب این گونه واحدها مستلزم بکارگیری تکنیکهای علمی و پیشرفته جهت پیشبینی مدلسازی، برنامهریزی، تأمین و تدارک، اجرا و نظارت و ارزیابی نتایج حاصله در راستای وظایف مدیریتی است. همانطوری که میدانیم فعالیت هر نظام اعم از تولیدی یا خدماتی با اتکا بر فناوری خاص آن امکان تداوم و استمرار دارد و صرفنظر از ماهیت فنی و صنعتی امر، فناوری دارای چهار جز اصلی یعنی شامل ۱) تجهیزات، امکانات تولیدی و خدماتی ۲) مدیریت و سازمان ۳) نیروی انسانی ۴) دانش فنی است. از آنجا که رشتههای مهندسی مرسوم نظیر مهندسی مکانیک، برق، ساختمان و ... بیشتر به ابعاد فنی صنعت (مورد ۱ و ۴) توجه دارند. در فرایند کسب و کار رقابتی به تنهایی پاسخگوی مسائل پیچیده خدمات مهندسی و مدیریتی مدرن امروزی که بصورت سیستماتیک تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و باورهای انسانی را در چرخه حیات سیستمهای مورد توجه خود لحاظ نمینمایند نیستند. لذا برای رفع چنین کمبودهایی در قرن حاضر بویژه طی چند دهه اخیر، رشته جدیدی تحت عنوان مهندسی صنایع با بهرهگیری از علوم ریاضی، فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و تکنیکها و فنون مهندسی بوجود آمده است. با توجه به مراتب فوق شاید مناسب بود این رشته با عنوان مهندسی مدیریت معرفی میشد، چرا که کاربردهای آن محدود به صنعت نیست و هر موسسه انتفاعی و غیر انتفاعی با جنبه صنعتی یا خدماتی میتواند از فنون و تکنیکهای مهندسی صنایع بهرهگیرد. مبحث صرف منابع و حصول حد اکثر نتیجه از منابع مصروفی چیزی نیست که منحصر به صنعت یا بنگاه خاصی باشد و امروزه با توجه به کمبود ارتقاع سطح بهرهوری امری ضروری و حیاتی محسوب میشود که نشانگر بستر گسترده برای فعالیتهای مهندسی صنایع نفتی میشود . مهندسی صنایع در حرفهها و مشاغلی همچون، بانکداری، خدمات مشاورهای، صنعت بیمه، شرکتهای هواپیمایی، کشتیرانی، بیمارستانها، کارخانجات، کشت و صنعت، خدمات شهری، استادیومهای ورزشی و یا هر مکان دیگری که نیاز به برنامهریزی، هدایت و مدیریت و ارتقا بهره وری میباشد کاربرد دارد.
برخی از زمینه های کاری مشخص مهندسی صنایع در بازار کسب و کار عبارتند از:
▪ برنامه ریزی استراتژیک و عملیاتی سازمان
▪ مدیریت تولید
▪ مدیریت مهندسی
▪ مدیریت پروژه
▪ مهندسی لجستیک
▪ سیستمهای تولیدی
▪ مهندسی سیستمهای کیفیت
▪ مهندسی سیستمهای اطلاعاتی
▪ مهندسی مالی
▪ مهندسی ارزش
▪ مهندسی سیستمهای بهرهوری
▪ طراحی فرایندها و ساختارهای سازمانی
گرایش شناسی مهندسی صنایع
مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي در چهار گرايش تقسيمبندي ميشود :
توليد صنعتي
برنامهريزي و تحليل سيستمها
تكنولوژي صنعتي
ايمني صنعتي
دو گرايش توليد صنعتي و تحليل سيستمها در قياس با گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي ، به دليل حوزه مفاهيم پيچيدهتر ، گستردهتر و كاربرديتر ، داراي برجستگي چشمگيري در سطح دانايي و توانايي ميباشند ، دانشجوياني با سطح علمي بالاتري را به خود ميپذيرند و به همين دليل گرايشهاي اصلي مهندسي صنايع به شمار ميآيند . از اين رو پيرامون اين دو گرايش در گامهاي آتي شرح كاملتري بيان خواهيم نمود .
مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي ارشد داراي چهار گرايش ميباشد :
مهندسي صنايع
مهندسي سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
مديريت سيستم و بهرهوري
مديريت مهندسي
گرايش مهندسي صنايع ، گرايش برتر كارشناسي ارشد به شمار ميآيد كه به فارغالتحصيلان كارشناسي همين رشته اختصاص دارد ؛ سطح رقابتي براي ورود به اين گرايش بسيار بالاست و با توجه به كميت پايين پذيرششوندگان ، نخبگاني كه احاطه افزونتري به دروس آزمون ارشد داشته باشند قادر به ادامه تحصيل در اين گرايش ميباشند .
گرايش سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي ، به نوعي گرايش دوم مقطع كارشناسي ارشد در حساب ميآيد كه فارغالتحصيلان ساير رشتههاي فني - مهندسي نيز مجازند بخت خود را براي قبولي در اين رشته بيازمايند .
مديريت سيستم و بهرهوري را ميتوان چكيده دوره كارشناسي مهندسي صنايع دانست كه به فارغالتحصيلان ساير رشتههاي فني و مهندسي كه حداقل سه سال سابقه مديريتي داشته باشند اختصاص يافته است .
لازم به يادآوريست كه گرايش مديريت مهندسي ، به عنوان يكي ديگر از گرايشهاي كارشناسي ارشد مهندسي صنايع در حال گسترش بوده و هماكنون در دانشگاههايي نظير دانشگاه صنعتي اميركبير ، در اين گرايش نيز پذيرش صورت ميگيرد .
دوره دكتراي مهندسي صنايع مجموعهاي هماهنگ از فعاليتهاي پژوهشي و آموزشي است كه موجب احاطه و دستيابي دانشجو به آثار علمي در زمينه مهندسي صنايع و توانايي در تهيه متون تحقيقاتي ، نوآوري ، كمك به پيشرفت و گسترش مرزهاي دانش در اين رشته خواهد شد . دوره دكترا نيز شامل سه گرايش زير است :
مهندسي صنايع
سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
مديريت سيستم و بهرهوري
در گام آتي به بررسي دو گرايش اصلي مقطع كارشناسي يعني توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها خواهيم پرداخت ...
گرايشهاي توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها را بيشتر بشناسيم !
توليد صنعتي فن بهكارگيري مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي و استفاده موثر و نظاميافته از نيروي انساني سازمان ، ماشينآلات ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد به منظور توليد كالا با كيفيت و كميت مطلوب ميباشد
برنامهريزي و تحليل سيستمها فن بهكارگيري روشهاي علمي جهت حل مسائل تصميمگيري و برنامهريزي در واحدهاي صنعتي - خدماتي ، شامل جمعآوري اطلاعات ، تجزيهوتحليل دادهها ، مدلبندي و حل مساله ميباشد .
با دقت و توجه موشكافانه در تعاريف فوق ميتوان رسالت ، اهداف و ويژگيهاي مهندسي صنايع را بيان نمود :
نخستين نكتهاي كه كه بايد بدان توجه كرد ، پويايي پنهانيست كه در ذات تعاريف فوق نهفته است ؛ اين جملات بيانگر حركتي مداوم و هميشگي هستند ، حركتي در جهت آنچه كه بهتر است يعني بهبود مستمر ، حركتي كه هيچگاه متوقف نميشود . شما برنامهريزي ميكنيد ، تصميم ميگيريد ، به اجرا درميآوريد ، تجزيهوتحليل مينماييد و آنگاه از نتايج حاصل جهت برنامهريزيهاي آتي بهره ميبريد ؛ اين چرخهايست كه هيچگاه از حركت باز نخواهد ايستاد و هماره رو به سوي بهبود دارد ، چرا كه ايستايي يعني مرگ و مجموعههاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي هيچگاه به مرگ تمايل ندارند .
نكته دوم آنكه هيچيك از تعاريف فوق بهتنهايي قادر به بيان آنچه مهندسي صنايع ادعا ميكند نيستند ، بلكه ايندو مكمل يكديگرند . گفتهايم كه ويژگي بارز مهندسي صنايع در تفكر بهبود مستمر وضعيت موجود بوده و هرگز از وضعيت موجود راضي نيست و تلاش مينمايد تا به سوي وضعيتي مطلوبتر حركت نمايد . در وهله اول ، تصميمگيري و برنامهريزي لازم است كه حركتيست به سوي هدف ، اما در گام بعدي بهكارگيري و اجراي برنامه يا تصميم و سپس تجزيهوتحليل نتايج ، تضمينكننده صحت آن ميباشند . گرايش توليد صنعتي به نگرش نظاممند ، منظم و علمي گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها نيازمند است و در نقطه مقابل ، برنامهريزي و تحليل نيز به نگرش اجرايي ، كاربردي و تجربي توليد صنعتي نياز دارد .
نكته سوم ، ديدگاه انجامدهي و هماهنگسازي است ، چراكه مهندسي صنايع گاه بايد عوامل متضادي چون نيروي انساني ، ماشينآلات ، زمان ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد را در قالب يك مجموعه صنعتي - خدماتي آنچنان هماهنگ سازد تا مطلوبيت لازم در كيفيت و كميت توليد را بدست آورد . اين مساله ، ويژگي ديگري را يادآور ميشود كه همانا تفكر كلگرا ، جامع و نظاممند مهندسي صنايع ميباشد . وي در هنگام برخورد با هر مجموعه ، پيش از آنكه به جزئيات بپردازد ، آنرا به صورت كلي مشاهده مينمايد و به تعبيري از بالا يا بيرون نگاه ميكند ؛ او اجازه نميدهد تا يك بخش كوچك از آن مجموعه چنان مجذوبش نمايد كه از ساير قسمتها غافل گردد و ارتباط بخشهاي ديگر را با آن جزء نبيند . وي ميداند كه همكاري تمام آن مجموعه است كه كارايي كل را بدست ميدهد و انتظاري كه از مجموعه ميرود با هماهنگي تمام اجزا برآورده ميگردد .
گفته شد كه مهندسي صنايع با مجموعههاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي روبروست . هر مجموعه پويا داراي يكسري داشتهها يا وروديها ، يكسري ستادهها يا خروجيها و همچنين فراينديست كه اين داشتهها را به ستادهها تبديل نمايد . ويژگي مهندسي صنايع ، مشاهده همزمان اين سه عامل است و اين مساله خود موجب درك ارتباط بين مجموعهها و عوامل مختلف و اقدام در جهت هماهنگسازي و انجام آنها ميشود . يك مهندس صنايع چنانچه بتواند وروديها و خروجيها را اعم از فيزيكي و غيرفيزيكي در ذهن خود تصوير نمايد و همچنين پردازشها و فرايندهاي تبديل اين وروديها به خروجيها را مرور كند ، آنگاه به يقين خواهد توانست سازمان را به بهترين نحو اداره نمايد .
نكته چهارم ، اصل بيشينهسازي كلي است كه بهطور ذاتي در اين تعاريف به چشم ميخورد ؛ اگر شما يك مجموعه را بصورت جامع و نظاممند مشاهده كرديد ، درست نيست كه تنها سعي نماييد يك جزء آن را در مطلوبترين وضعيت و سطح ممكن نگه داريد و از ساير اجزا غافل بمانيد ؛ مهندسي صنايع ميگويد كل اين مجموعه ، يعني تمامي اجزاي آن در ارتباط با هم و به صورت هماهنگ بايد در يك سطح مطلوب قرار گيرند تا مطلوبيت كل مجموعه در بالاترين سطح قرار گيرد .
نكته پنجم واژه موثر در تعريف ذكر شده ، است ؛ اصولا در مهندسي صنايع مفهوم بهرهوري كاربرد فراواني دارد ؛ بهرهوري خود انواع مختلف دارد و عموما به صورت نسبت خروجيها (ستادهها) به وروديها (دادهها) تعريف ميگردد . دو ركن اساسي در افزايش بهرهوري هر مجموعه ، كارايي و اثربخشي ميباشند . كارايي نشاندهنده ميزان كل فعاليت ميباشد حال با هر مقصودي كه ميخواهد انجام شده باشد ، اما اثربخشي مبين آن قسمت از فعاليت است كه در راستاي رسيدن به هدف مجموعه انجام شده است ؛ بهكارگيري واژه موثر نيز به همين معنا ميباشد .
نكته ششم آن است مهندسي صنايع از روشهاي علمي جهت انجام كارهايش استفاده مينمايد . روشهاي علمي روشهايي هستند كه كه در موارد متعدد از بوته آزمايش و تجربه گذشتهاند و به بيان بهتر استاندارد گرديدهاند و اين دلمشغولي مهندسي صنايع است كه سعي ميكند در هر چرخه برنامهريزي ، اجرا و تجزيهوتحليل ، روشهاي مستند و استانداردي را در امور مختلف طراحي كند ، آنها را از حالت تجربهنشده خارج نمايد و وارد ذات فرايند داخلي آن مجموعه نمايد . دانش مهندسي صنايع سعي مينمايد براي تمامي شرايط ، روشهاي علمي خاصي را طراحي كند تا در موارد مشخص ، اين روشها را به عنوان ابزاري در اختيار مدير قرار دهد .
مطالب گفته شده ، به طور عمده ، مفاهيم زيربنايي و فلسفي مهندسي صنايع را تشكيل ميدهند به طوريكه مهندسي صنايع بايستي همواره تلاش نمايد ديدگاهها و برداشتهاي جديد و تازهاي از اين مفاهيم كشف و تجربه نمايد . مفاهيمي چون تصميمگيري و برنامهريزي ، مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي ، موثر و نظاممند ، نيروي انساني ، زمان ، ماشينآلات ، تجهيزات و سرمايه ، هزينه ، توليد ، كيفيت و كميت و ارتباط اين مفاهيم از دغدغههاي اصلي مهندسي صنايع است .
نكات فوق از آن جهت بيان شده است تا تاكيد گردد هيچيك از گرايشهاي برنامهريزي و تحليل سيستمها و توليد صنعتي به تنهايي تمام مهندسي صنايع نيستند و تنها با حضور در كنار يكديگر ميتوان انتظار داشت مهندسي صنايع به اهداف خود نائل گردد .
در بيان دروس اساسي اين دو گرايش بايد گفت كه وجه اشتراك فراواني در اين ميان به چشم ميخورد ، دروسي نظير : كنترل پروژه ، كنترل كيفيت ، طرحريزي واحدهاي صنعتي ، كنترل توليد و موجوديهاي يك ، اصول مديريت و تئوري سازمان ، ارزيابي كاروزمان ، تحقيق در عمليات (2 & 1) ، اقتصاد مهندسي ، آمار مهندسي ، نقشهكشي صنعتي (2 & 1) .
در كنار اين ، آن دسته از دروسي كه براي يكي از دو گرايش اجباري ميباشند را دانشجويان گرايش ديگر ميتوانند به صورت اختياري اخذ نمايند و بدين ترتيب سطح اشراف خود را بر حوزههاي كاري مهندسي صنايع هرچه بيشتر افزايش بخشند .
دروس اجباري پراهميت گرايش توليد صنعتي كه براي گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها اختياري به شمار ميآيد عبارتند از : برنامهريزي توليد ، مهندسي فاكتورهاي انساني ، طراحي ايجاد صنايع ، برنامهريزي نگهداري و تعميرات ، برنامهريزي و كنترل توليد و موجوديهاي دو .
دروس اجباري پراهميت گرايش برنامهريزي و تحليل سيستمها كه براي گرايش توليد صنعتي اختياري به شمار ميآيد عبارتند از : تحليل سيستمها ، شبيهسازي ، طراحي سيستمهاي اطلاعاتي ، برنامهريزي حملونقل .
در گام آتي تكنولوژي صنعتي و ايمني صنعتي را بيشتر خواهيم شناخت ...
گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي داراي چه قابليتهايي ميباشند ؟
در گام پيشين ، دو گرايش اصلي مهندسي صنايع را شناختيم ؛ اينك به سراغ دو گرايش ديگر ميرويم كه اگرچه در جايگاه توجه پايينتري در قياس با توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها قرار دارند اما خود از جمله رشتههاي كاربردي صنعت و خدمات بهشمار ميآيند و چهبسا كاركردهايي داشته باشند كه ساير رشتههاي فني و مهندسي از آنها بيبهرهاند . با تكنولوژي صنعتي آغاز ميكنيم :
در تعريف تكنولوژي صنعتي ميتوان گفت : فن بهكارگيري مهارتهاي اجرايي و ذكاوتهاي فني در جهت طراحي تجهيزات و تسهيلات مورد استفاده در بخش توليد و خدمات و تعيين تدابير لازم براي ساختوساز آنان ميباشد . (بهينهسازي در ساختوساز)
تكنولوژي صنعتي گرايشيست با بينشي فنيتر از دو گرايش توليد صنعتي و برنامهريزي و تحليل سيستمها كه مشابه كارشناسي ساخت و توليد در مهندسي مكانيك بوده اما مجهز به توانايي بهينهسازي ، آگاه به مسائل بهينهسازي ساخت و ساز فرآوردههاي صنعتي و نيز نگهداشت و راهاندازي فني واحدهاي اجرايي ميباشد . داراي توانايي انتقال و مديريت تكنولوژيست و نيز حفظ و حراست از آن كه به مدد امكانات سختافزاري و نرمافزاري در جهت حفظ و نگهداري نظام فني و اجرايي گام بر ميدارد ؛ با مديريت تكنولوژيهاي در دسترس يا مواردي كه در قالب انتقال تكنولوژي دادوستد ميشوند ، در جهت افزودن كميت و كيفيت فرآوردهها و نيز بهرهبرداري اثربخش از امكانات در دسترس ، اقدامات موثري انجام ميدهد . با استفاده از تجهيزات كامپيوتري و مدارهاي منطقي قادر است طيف وسيعي از خواستههاي اجرايي بشر را كه به دليل محدوديتهاي انساني به سهولت قابل تحقق نميباشند ، عينيت بخشد . مباحث اجرايي و مهارتي ساخت و توليد فرآوردههاي صنعتي ، طراحي قالب ، قيدوبستهاي صنعتي ، عمليات حرارتي و مباحث انتقال تكنولوژي را ميتوان در زمره ديگر زمينههاي تخصصي اين گرايش ذكر نمود . كارشناس تكنولوژي صنعتي از مرحله طراحي يك ايده و نمونهسازي آن گرفته تا مرحله ساخت و تدارك امكانات توليد ، همينطور مديريت مراحل اجرايي ، توان خدمترساني دارد ؛ علاوه بر آن ، ضايعات و عوامل بروز آنها را شناسايي كرده و تاثيرات گوناگوني كه برجاي ميگذارند را ، مورد سنجش و ارزيابي قرار ميدهد .
حال به سراغ ايمني صنعتي ميرويم :
در تعريف ايمني صنعتي ميتوان گفت : فن بهكارگيري تدابير ويژه مهندسي در جهت ايمنسازي نظامهاي گوناگون كاري در مواجهه با گونههاي مختلف ريسك رودرروي آنان ميباشد . (بهينهسازي در ايمنسازي)
گرايش ايمني صنعتي تلفيقي از سه رشته بهداشت حرفهاي ، مديريت صنعتي و مهندسي صنايع ( جهتگيري عمده به سوي مهندسي صنايع است ) با رويكرد بهساز و پيشگيرانه و در عين حال مهندسي ، در جوار متخصصين بهداشت حرفهاي كه با ديد پزشكي بيشتري به دنياي كار مينگرند ، تلاش در ايجاد نظامهاي شناخت خطرات و محدودسازي عملكردهاي غيرايمن در محيطهاي كاري داشته ، روشها ، برنامهها و فرآيندهايي براي كنترل و ارزيابي خطرات پي گرفته و تلاش در ايجاد فضايي سالم براي نجات حركتهاي بهرهور دارد . اين گرايش مهندسي صنايع ضمن تسلط بر آگاهيهاي عمومي مهندسي صنايع به ويژه در راستاي تطبيق دادن كار با تواناييهاي انساني در زمينههايي همچون مهندسي فاكتورهاي انساني ، عوامل فيزيكي و شيميايي زيانآور محيط كار ، حفاظت صنعتي و اصول مديريت ايمني ، داراي تبحر و تخصص است . طراحي نظامهايي كه بتوانند از آسيب رساندن به انسانها ، امكانات و تجهيزات پيشگيري كرده ، حركت ملايم و روان اجرا را تضمين نمايد ، بخشي از تواناييهاي اجرايي اين متخصصين به شمار ميرود .
مکانيک سيالات ، جمعآوري و دفع فاضلابهاي صنعتي ، مهندسي احتراق ، گازرساني ، اعلام و اطفا حريق ، ايمني در برق ، سمشناسي صنعتي ، ايمني ساختمان و معدن ، ارگونومي ، تهويه صنعتي ، ديگها و ظروف تحتفشار ، روشهاي توليد (2 & 1) ، ايمني در کشاورزي ، روانشناسي صنعتي ، عوامل شيميايي محيط کار ، اصول بهداشت محيط ، بيماريهاي شغلي ، حفاظت صنعتي ، ايمني بالابرها ، تحقيق در عمليات ، ترموديناميک و انتقال حرارت ، عوامل فيزيکي محيط کار ، اصول مديريت ايمني ، ارزيابي کار و زمان و طرح ريزي واحد هاي صنعتي از جمله دروس اصلي و تخصصي پراهميت اين گرايش به شمار ميآيند .
منبع:
http://www.maghalat-sanaye.blogfa.com
http://www.articles.ir/article1886.aspx
ریپورتر
8th July 2010, 09:31 AM
(http://amirengineer.persianblog.ir/post/2/)
مهندسي، شامل كاربرد روشهاي تجزيه و تحليل اصول فيزيكي براي تبديل موادخام و ساير منابع به فرمي كه رضايت و احتياجات آدمي را تامين كند، ميباشد.
با پيشرفت علم و تكنولوژي و تعامل اين دو با هم، تخصصها و گرايشهاي مختلف مهندسي بوجود آمدهاند. در اين ارتباط مهندسي صنايع رشته نسبتاً جديد است كه ضمن برخورداري از مفهوم كلي مهندسي، حوزههاي كاري فراتري را در مقايسه با ساير رشتهها مورد توجه قرار ميدهد. نوشته حاضر سعي دارد مطالبي را جهت آشنايي با مهندسي صنايع در قالب سر فصلهاي ذيل ارائه نمايد.
مهندسي صنايع چيست؟
تاريخچه مهندسي صنايع.
اهميت مهندسي صنايع.
اصول فكري و ديدگاهها در مهندسي صنايع.
زمينههاي فعاليت مهندسي صنايع.
* مهندسي صنايع چيست؟
مهندسي صنايع عبارت از كاربرد اصول و تكنيكهايي به منظور بهبود، طراحي و نصب سيستمهايي شامل انسان، مواد، اطلاعات، انرژي و تجهيزات براي فراهم آوردن امكان توليد كالاها و ارائه خدمات بشكل كارا و مطلوب ميباشد.
براي بررسي، ارزيابي و كاربرد اين سيستمها، دانش و مهارتهاي علوم رياضي، علوم فيزيكي و علوم اجتماعي به همراه فنون و تكنيكهاي طراحي مهندسي مورد نياز است. فعاليتهاي مهندسي صنايع همانند پلي است كه ارتباط بين اهداف مديريت و عملكرد عملياتي سازمان را ايجاد مينمايد.
مهندسان صنايع بيشتر درگير افزايش بهرهوري در مديريت منابع انساني، روشها و تكنولوژي هستند و حال آنكه ساير رشتههاي مهندسي بيشتر درگير ماهيت فني فرايندها و فراوردهها ميباشند. در واقع مهندسي صنايع تنها رشته مهندسي است كه عامل انسان يكي از مولفههاي اصلي سيستمهاي مورد مطالعه آن را تشكيل ميدهد. در نتيجه مهندسان صنايع در تيمهاي ميان رشتهاي براي امور برنامهريزي، نصب و كنترل و بهبود فعاليتهاي موسسات به خدمت گرفته ميشوند. اين فعاليتها ممكن است فعاليتهاي توليد، نوآوري در محصولات، ارائه خدمات، حمل و نقل و جريان اطلاعات سازماني را شامل شود. با توجه به مطالب فوق، مهندسان صنايع بستر لازم براي تعامل تخصصهاي مختلف و كار گروهي را به بهترين وجه ايجاد نموده و در نتيجه امور طرح، برنامهريزي، اجرا و نظارت بر عملكرد نظامهاي توليدي خدماتي بشكل منسجمتر انجام ميشود و در نهايت انسجام امور به بهبود مستمر در جهت سهولت كارها، راحتي كاركنان، كاهش هزينهها، ارتقا كيفيت و جلب رضايت مشتريان منجر ميشود.
* تاريخچه مهندسي صنايع
اولين جرقههاي پيدايش مهندسي صنايع بعنوان يك تخصص با آغاز انقلاب صنعتي در ابتداي قرن 19 زده شد. انقلاب صنعتي كه با ظهور اختراعات جديد خصوصاً در صنعت نساجي و اختراع ماشينبخار آغاز شد، باعث بكارگيري نيروي انساني بيشتر و افول صنايع كوچك دستي شد. با گسترش كارخانجات، نياز به مديريت و تفكر مديريتي بيش از پيش احساس شد. افراد بسياري در جهت ارتقا كيفيت محصولات تلاش كردند. آدام اسميت، پدر علم اقتصاد پيشنهاد تقسيم كار را داد. وي بيان كرد كه ميتوان با تقسيم كار در كارخانه پيچسازي نتيجه كار را به مقدار زيادي بهبود بخشيد. بهموازات اختراعات و نوآوري در فرايندها، روشهاي حسابداري و هزينهيابي گسترش يافتند. روشهاي تحليل علمي، آزمايشات و اثباتهاي علمي در طراحي و ساخت ابزارآلات و ماشينها بكار گرفته شد و در نتيجه، اثرگذاري اين تحولات در تفكر سازماني مديريت موجب شد مديريت علمي به عنوان يك نگرش و روش حرفهاي مطرح شود. اولين تلاش براي علمي شدن مديريت از آمريكا شروع شد. در سال 1881 فردريك تيلور پدر مديريت علمي، انديشههاي خود را توسعه داد. فرانك گيلبرت و همسرش ليليان در جهت مطالعه كار با بررسي حركات توانستند ابزار جديدي را ابداع كنند. همچنين آنان به مسائل روانشناسي و انگيزههاي انساني توجه نمودند. عملكرد پرداخت پاداش و نتايج قابل قبول آن توسط امرسان ايجاد و توسعه يافت. مجموعه فعاليتهاي تيلور و هم عصرانش براي فرموله كردن اصول اساسي به عنوان روشهاي علمي مديريت متمركز شده بود كه اين فعاليتها بهزودي تحت عنوان مديريت علمي شناخته شد.
كار اين افراد توسط انجمن مهندسين مكانيك آمريكا ارج نهاده شد و عرصه براي فعاليت تيلور و همفكرانش توسط اين انجمن ايجاد شد. در سال 1912 انجمني براي ارتقا و رشد مديريت بنا نهاده شد كه در سال 1915 انجمن تيلور نام گرفت. اين انجمن از سال 1934 با عنوان انجمن مهندسي صنايع فعاليت خود را ادامه داد. در اين دوران مديران علمي داراي تحصيلات مهندسي بودند و بسياري خود را مهندس صنايع قلمداد ميكردند و گروهي نيز در حيطه مديريت به عنوان مشاوران مديريت مطرح بودند. بتدريج مواد درسي و مدرك مهندسي صنايع و برنامههاي مربوطه مورد توجه قرار گرفت و در نهايت دانشكدههاي مهندسي صنايع ايجاد و توسعه يافتند.
* اهميت مهندسي صنايع
مرور توانمنديها و خدمات مهندسي صنايع نقش و اهميت مهندسي صنايع را بوضوح بيان ميكند. امروزه حيات اقتصادي سازمانها و موسسات توليدي و خدمات در بازار رقابتي شديد جهاني به استفاده بهينه از منابع در دسترس وابسته است. عموماً منابع در دسترس شامل مواد، منابع انساني، ماشينآلات (شامل تجهيزات، لوازم جانبي، امكانات مورد نياز شامل فضا و انرژي و ...)، منابع اطلاعاتي و منابع مالي طبقهبندي ميشوند. ايجاد و نگهداري منابع ياد شده هزينههايي را براي سازمان بهدنبال دارد. هزينه تمام شده واحد محصول هر موسسه متأثر از نحوه به كارگيري اين منابع است. هر شركت توليدي يا خدماتي كه بتواند هزينههاي خود را به حداقل ممكن برساند و به بياني ديگر توانايي استفاده بهينه از منابع را در تمام اركان سازماني خود ايجاد نمايد يا حاشيه سود بيشتري به دست خواهد آورد و يا قادر خواهد بود كه قيمتهاي فروش خود را با حفظ حاشيه سود قبلي، كاهش دهد. اين بدان معني است كه قدرت رقابتي موسسه مذكور در بازار افزايش مييابد. با توجه به تحولات اقتصاد جهاني قدرت رقابتي شرط اساسي موفقيت در كسب و كار نوين محسوب ميشود. در كنار اين مسائل، توجه به نوآوريها و ارتقا كيفي محصولات و خدمات كه از طريق تلاش براي يافتن طرحهاي بهبود يافته و همچنين تحول در فرآيند كسب و كار نيز بقا و رشد موسسات را در پي خواهد داشت. با توجه به مراتب فوق اگر ضرورتها و نيازمنديهاي رسيدن به امور مذكور را با تكنيكهاي مهندسي صنايع تطبيق دهيم مشاهده ميشود كه مهندسي صنايع ابزار لازم براي حصول اهداف سازماني را بطور فراگير و سيستماتيك فراهم ميآورد و اين نشانگر نقش و اهميت بالاي مهندسي صنايع بعنوان موتور محرك حركت سازمانهاي امروزي است.
* اصول فكري و ديدگاهها در مهندسي صنايع
اساس مهندسي در هر گرايشي طراحي مبني بر اندازهگيري، محاسبه و تحليل با استفاده از علوم رياضي و تجربي شكل ميگيرد. در نتيجه حرفه مهندسي كاملاً ديد فني و ماشيني دارد كه موجب محدوديت ديدگاه در ابعاد خاص شده و برخي موضوعات مانند يافتن بهترين روشهاي مديريتي و ارتباطات انساني در ديدگاه محض مهندسي ناديده گرفته ميشود. مهندسي صنايع با در برداشتن نگرش سيستماتيك و فراگير ارتباط تخصصهاي مختلف و نهاد مديريت سازمان را ايجاد نموده و امور برنامهريزي، سازماندهي، هدايت و نظارت بر امور اجرايي با هماهنگي بيشتري دنبال ميگردد. اين نگرش استمرار همان سير تفكر تيلور و هم عصران وي ميباشد كه با تلاش تك تك آنان مجموعه اصول و نگرشهاي مديريت علمي موجوديت يافت. مديريت علمي همان نگرش سنتي مهندسي صنايع است. با پيشرفت مديريت علمي، مهندسي صنايع با تفكري بر مبناي علوم رياضي، فيزيكي، اجتماعي و اقتصادي در عرصه صنعت و خدمات ظهور كرد كه به معني ايجاد يك تفكر فراگير و سيستماتيك بود. نگاه مهندسي صنايع به مسائل از زوايا و ديدگاههاي مختلف همانند توجه به خروجي و محصول سيستم، توجه به مشتري ويا نگرش به بهرهوري سازمان قابل طرح و پيگيري ميباشد كه بر مبناي اصول فكري تقريباً يكساني دنبال ميگردد. اكنون بايد ديد كه اصول فكري مهندسي صنايع بر چه عواملي استوار است. در اين راستا بطور خلاصه اصول فكري مهندسي صنايع ذيلاً ارائه شده است.
1- خلاقيت
فعاليت اصلي هر مهندس صنايع ارائه طرح براي بهبود سيستمهاي جاري و يا ارائه طرح جديد ميباشد كه به همين منظور قوياً نياز به خلاقيت و نوعآوري جهت ارائه طرحهاي نو و بديع ميباشد. در واقع با توجه به گستردگي مسائل، مهندسي صنايع همانند اقيانوسي از فنون و علوم مختلف به عمق نيم متر با برخورداري از زمينه خلاقيت و ابتكار به مهندسين صنايع اين امكان را ميدهد كه در جهت حرفه كاربردي مورد نظر به تعميق دانش خود پرداخته و فرصتي فراهم ميشود تا ايدههاي جديد و خلاق در زمينههاي مربوطه مطرح گردد.
2- تفكر فراگير
نگرش سيستماتيك و فراگير برجستهترين خصوصيت مهندسي صنايع است و اطلاق مهندسي صنايع و سيستمها به اين رشته بي ارتباط با اين نگرش نيست. نگرش فراگير موجب ميشود مسائل از كل به جز و تعامل اجزا با هم مورد بررسي دقيق قرار گرفته و مدل كاملي از سيستمهاي مورد نظر تهيه و مسائل مورد نظر آن به بهترين شكل طرح و بررسي ميگردد.
3- رهبري گروه
هر سيستمي كه طرح ميشود اگر بدرستي اجرا نشود منتج به نتيجه نخواهد شد بلكه حسن اجرا سيستم طراحي شده يك ضرورت مهم تلقي ميشود. لذا آشنايي با كليت سيستم مورد نظر و نقش اجزا در كاركرد صحيح آن اين امكان را فراهم ميآورد كه هدايت و رهبري گروه كاري مجري سيستم با انگيزه بيشتري دنبال گردد و در واقع علاوه بر طراحي سيستم مورد نظر، مهندسي صنايع سيستمهاي پيادهسازي و اجرا را نيز پيريزي نموده و نقش رهبري گروههاي كاري را موثرتر دنبال مينمايد.
4- مديريت زمان
انجام كار بدون توجه به ظرف زماني و تحويل به موقع خروجي مورد نظر سيستم، ارزش زيادي نميتواند داشته باشد. امروزه اهميت زمان و فرصتهاي آن با توجه به عرصه تنگاتنگ رقابت اقتصادي براي همگان واضح و بديهي است. در اين خصوص مهندسي صنايع با درك موضوع تكنيكهايي را بكار ميگيرد كه عامل زمان اجراي اجزاي كاري را در تمامي فرايندها مورد توجه و مديريت قرار ميدهد.
5- ارتباط بهرهوري و بهبود مستمر
اعتقاد به ارتقا بهرهوري و بهبود مستمر يك اصل با ارزش در مهندسي صنايع است. اكتفا به وضعيت فعلي جز در جا زدن نتيجه ديگري نخواهد داشت. لذا مهندسي صنايع با پذيرش اين مطلب كه سطح دانش و مهارتها يك مقوله نسبي همواره سعي در افزايش بهرهوري و بهبود وضعيت كاري نموده و سعي ميشود همواره امور اثر بخشتر و كاراتر شود. نگرش بهبود مستمر اين امكان را ميدهد كه هر روز به فكر ارتقا هر چند به اندازه كوچك باشيم.
6- ذهن كنجكاو و يادگيري
يادگيري فرايندي است كه نميتوان بر آن حد و مرز تعيين كرد. مهندسي صنايع به منظور مطالعه و پيگيري مسائل همواره به اين نكته توجه دارد كه هر مورد را ، منحصر به فرد بررسي نمايد و جهت شناخت آن فرض بر اين است كه از تصورات ذهني دوري نموده و سعي بر تعيين كشف واقعيتهاي حاكم بر اجزا و كل سيستم ميباشد. لذا عدم وجود تعصب خاص به ماهيت فني امور موجب ميشود ذهنيت كنجكاو براي كشف حقايق نهفته در پديدهها تقويت شود و مهندس صنايع با ذهن دژم كمتر ميتواند راهحلهاي ابتكاري و راهگشا براي مسائل مورد نظر ارائه نمايد.
* زمينههاي فعاليت مهندسي صنايع
با پيشرفت و تحول سريع علوم و فنون و پيچيدگيهاي روز افزودن آن، بالطبع نظامهاي توليدي و خدماتي نيز گسترش يافتهاند كه در اين ميان اداره صحيح و مناسب اين گونه واحدها مستلزم بكارگيري تكنيكهاي علمي و پيشرفته جهت پيشبيني مدلسازي، برنامهريزي، تأمين و تدارك، اجرا و نظارت و ارزيابي نتايج حاصله در راستاي وظايف مديريتي است. همانطوري كه ميدانيم فعاليت هر نظام اعم از توليدي يا خدماتي با اتكا بر فناوري خاص آن امكان تداوم و استمرار دارد و صرفنظر از ماهيت فني و صنعتي امر، فناوري داراي چهار جز اصلي يعني شامل 1- تجهيزات، امكانات توليدي و خدماتي 2- مديريت و سازمان 3- نيروي انساني 4- دانش فني است. از آنجا كه رشتههاي مهندسي مرسوم نظير مهندسي مكانيك، برق، ساختمان و ... بيشتر به ابعاد فني صنعت (مورد 1 و 4) توجه دارند. در فرايند كسب و كار رقابتي به تنهايي پاسخگوي مسائل پيچيده خدمات مهندسي و مديريتي مدرن امروزي كه بصورت سيستماتيك تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و باورهاي انساني را در چرخه حيات سيستمهاي مورد توجه خود لحاظ نمينمايند نيستند. لذا براي رفع چنين كمبودهايي در قرن حاضر بويژه طي چند دهه اخير، رشته جديدي تحت عنوان مهندسي صنايع با بهرهگيري از علوم رياضي، فيزيكي، اجتماعي، اقتصادي و تكنيكها و فنون مهندسي بوجود آمده است. با توجه به مراتب فوق شايد مناسب بود اين رشته با عنوان مهندسي مديريت معرفي ميشد، چرا كه كاربردهاي آن محدود به صنعت نيست و هر موسسه انتفاعي و غير انتفاعي با جنبه صنعتي يا خدماتي ميتواند از فنون و تكنيكهاي مهندسي صنايع بهرهگيرد. مبحث صرف منابع و حصول حد اكثر نتيجه از منابع مصروفي چيزي نيست كه منحصر به صنعت يا بنگاه خاصي باشد و امروزه با توجه به كمبود ارتقاع سطح بهرهوري امري ضروري و حياتي محسوب ميشود كه نشانگر بستر گسترده براي فعاليتهاي مهندسي صنايع نفتي ميشود . مهندسي صنايع در حرفهها و مشاغلي همچون، بانكداري، خدمات مشاورهاي، صنعت بيمه، شركتهاي هواپيمايي، كشتيراني، بيمارستانها، كارخانجات، كشت و صنعت، خدمات شهري، استاديومهاي ورزشي و يا هر مكان ديگري كه نياز به برنامهريزي، هدايت و مديريت و ارتقا بهرهوري ميباشد كاربرد دارد. برخي از زمينههاي كاري مشخص مهندسي صنايع در بازار كسب و كار عبارتند از:
برنامه ريزي استراتژيك و عملياتي سازمان
مديريت توليد
مديريت مهندسي
مديريت پروژه
مهندسي لجستيك
سيستمهاي توليدي
مهندسي سيستمهاي كيفيت
مهندسي سيستمهاي اطلاعاتي
مهندسي مالي
مهندسي ارزش
مهندسي سيستمهاي بهرهوري
طراحي فرايندها و ساختارهاي سازماني
منبع:http://amirengineer.persianblog.ir
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.