*مینا*
14th November 2009, 12:28 AM
نَفت مایعی غلیظ و افروختنی به رنگ قهوهای سیر یا سبز تیره است که در لایههای بالایی بخشهایی از پوسته کره زمین یافت میشود. نفت شامل آمیزه پیچیدهای از هیدروکربنهایی گوناگون است. بیشتر این هیدروکربنها از زنجیره آلکان هستند ولی ممکن است از دید ظاهر، ترکیب یا خلوص تفاوتهای زیادی داشته باشند.
ریشه واژه نفت از واژه اوستایی «نافتا» است. در برخی منابع قدیمی به صورت نفط نیز آمده است.
کلمه نفت در زبان انگلیسی پترولیوم نامیده میشود از دو کلمه پترا (لغت یونانی کلمه سنگ) و کلمه اولئوم (روغن) تشکیل شده است. نفت مایعی است که عمدتا از دو عنصر آلی هیدروژن و کربن تشکیل شده و دارای مقادیر کمتری از عناصر سنگین مانند نیتروزن اکسیژن و گوگرد می باشد و بصورت طبیعی در زیر زمین وبصورت استثنایی در روی زمین یافت می شود
منشا نفت
بیشتر دانشمندان منشأ تشکیل نفت را گیاهان و موجودات آلی موجود در اقیانوسها میدانند. باقیمانده حیوانات و گیاهانی که میلیونها سال قبل از محیط دریا (آب)، قبل از دایناسورها زندگی می کردند در طی سالها توسط لپههای گل پوشیده شده است. برای تبدیل این موجودات به نفت به گرما و فشار مناسب در طول سالیان دراز نیاز میباشد که در صورت وجود این شرایط همراه با سنگ مخزن مناسب نفت به مقدار زیاد در حوضچه نفتی جمع میگردد.
نفت خام حالت روغنی دارد و به شکلهای جامد، مایع و گاز دیده میشود. برخی اوقات به تمام اشکال نفت هیدروکربن نیز گفته میشود. اگر نفت در محلی جمع گردد به آن محل حوضچه نفتی میگویند. از مجموع چندین حوضچه نفتی یک میدان نفتی حاصل میشود. به سنگ متخلخل در بر گیرنده نفت، سنگ مخزن میگویند.
اکتشاف نفت
http://itan.igc.ir/Image/paper/2/pumper.jpg
یک منطقه انتخاب شده را با مطالعه نمونههای سنگی زمین مورد استخراج قرار میدهند. اندازه گیریها انجام می شود و اگر مکان از لحاظ نفتی مکان موفقیت آمیزی باشد، حفاری آغاز می شود. بالای چاه ساختاری که دکل نامیده می شود، برای جا دادن وسایل و لوله های مورد استفاده در چاه ساخته می شود. زمانی که حفاری تمام می شود، چاه حفر شده یک جریان ثابتی از نفت را به سطح زمین خواهد آورد
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/f/ff/Iran_oil_labeled_map.png/300px-Iran_oil_labeled_map.pngنقشه میادین نفتی ایران
اقتصاد نفت
http://www.nipc.net/smnews/data/upimages/oil_and_money_l.jpg
بازارهای جهانی نفت و گاز براساس تفکری منطقی و عقلانی حرکت نمیکنند و در پشت هر معاملهای ترس و تردید قرار گرفته است. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت شده است و این (نظريه هوبرت) که کل ذخایر قابل استخراج نفت امریکا حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید فقط تا 8 سال دیگر (2013) کفا ف میدهد، نیز تقویت گشته است و قیمت نفت افزایش خواهد داشت. اگر چه هنوز تردیدهایی برای قیمت ۱۲۰ دلاری نفت وجود دارد، اما تشنج فعلی بازار، و وجود موارد ژئوپلتیک متعدد همگی به یک معنی خواهند بود و آن افزایش قیمت نفت است. عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه میگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند. با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.
دلایل قیمتهای بالای نفت چیست؟
این قیمتهای بالا فعلا ماندگار خواهد بود. از جهت عرضه، زمزمههایی مبنی بر کاهش منابع در بخشهای نفتی غیرعضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمال به گوش میرسد. با استناد بر آمار منتشره آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، تولیدات عرضهکنندگان غیراوپکی تا ۲۰۰هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. بخشی از دلایل این موضوع آن است که شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایهگذاری پارهای کشورها همانند مکزیک و روسیه مشکلاتی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها به وجود آورده است.این مساله فشار بیشتری را بر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه به خصوص عربستان سعودی وارد میآورد. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت تا رقمی بالاتر از ۶۵دلار برای هر بشکه در تابستان ۲۰۰۵ شده است و این نظریه که به زودی نفت به بشکهای ۷۵ دلار خواهد رسید نیز تقویت گشته است. همچنین با توجه به منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش اعلام شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی منابع ذخیره نفتی آنها به وجود آمده، خود دلیلی دیگر برای متشنج شدن بازار را فراهم آورده است.
از دلایل دیگر میتوان به مساله ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی اشاره کرد. در اواسط دهه ۸۰، ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی تقریباً ۷۵درصد بود و لیکن امروزه این ظرفیت به بیش از ۹۵درصد رسیده است. خصوصا پالایشگاههای ایالات متحده تحت فشار سنگینی قرار گرفتهاند و ظرفیت بهرهوری از آنها حتی از ۹۸درصد نیز فراتر رفته است. از نقطهنظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخشهای مشکلزا برای شرکتهای نفتی در جهت درآمدزایی بوده است و نتیجه بلندمدت آن، سرمایهگذاری اندک در این بخش بوده است که خود سبب شده است که پالایشگاهها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی مانده باشد. در همین راستا، به سبب دلایل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ به بعد هیچ پالایشگاه جدیدی نیز در ایالات متحده ساخته نشده است. این نکات نشان میدهد که پالایشگاههای فعلی تحتفشار هستند و به علت خرابی و تعمیرات میبایست بسته شوند. سیستم پالایشگاهی ایالات متحده بیشتر از حد قابل تحمل آن به کار گرفته شده است و مشکلات مربوط چه در ظرفیت پالایش و چه در وضعیت تولید سبب ایجاد حادثههای متعدد و به تبع آن از خط تولید خارج گشتن پالایشگاهها گردیده است.
علاوه بر موارد فوق، آغاز توفانهای فصلی در خلیج مکزیک و اضافه شدن تقاضای نفت از طرف چین و هند و همچنین فاکتورهای ژئوپلتیک و گمانهزنیها برای قیمتهای بالاتر نفت نیز تأثیرگذار بوده است. در همین مدت، اقتصاد جهانی کاهش شدیدی را از خود بروز نداده است. در گذشته با بالارفتن قیمت نفت، اقتصاد دچار افت و یا بحران میگشت. ولی تاکنون با وجود قیمتهای بیشتر نفت، رشد اقتصادی مشاهده شده است. همچنین، صندوق بینالمللی پول رشدی ۶/۳درصدی را برای اقتصاد امریکا در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به همراه رشد اقتصادی اروپا و ژاپن پیشبینی کرده است.
به همین دلیل تقاضا برای نفت کاهش نخواهد یافت و این سبب میشود که نفت تبدیل به اهرمی کلیدی برای اقتصاد جهانی در سالهای آتی شود. دنیای تازهای که این قیمتهای بالاتر نفت خواهند ساخت، تأثیرات قابل توجهی بر ساختار مناسبات سیاسی کشورها خواهد گذاشت.
تنشهایی میان امریکا و چین بر سر تمایل چین به خرید شرکت نفتی امریکایی UNOCAL توسط شرکت نفتی چینی CNOOC پدید آمد. تنشهای دیگری در بین چین و ژاپن بر سر ذخایر احتمالی نفت و گاز در دریا میان آن دو و همچنین دسترسی به منابع انرژی روسیه به وجود آمده است.
رقابت بر سر در اختیار گرفتن نفت و گاز نظر قدرتها را به منابع موجود در افریقا نیز جلب کرده است و سیاستهای ضد امریکایی اتخاذ شده توسط هوگو چاوز، رییس جمهوری ونزوئلا که شامل کمک نفتی به کوبا و ایجاد موقعیتی مناسب برای چین در جهت ایجاد رابطهای نزدیکتر با کشورهای امریکای لاتین است، خود از دیگر نتایج تغییر در روابط سیاسی است.
مسایل ژئوپلتیک
عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه میگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند.
عراق کماکان دچار درگیریها و جنگهای داخلی است و صنعت نفتی آنها هدف خرابکاریها قرار میگیرد و تولیدشان بسیار کمتر از ظرفیت آن است.از دیدگاه جهانی برنامه هستهای ایران هم جزو مسایل مرتبط با نفت قرار میگیرد و تحولات و گفتوگوها و نتیجهگیریهای مرتبط با این موضوع در حرکت دادن قیمت تأثیرگذار است.عربستان سعودی بزرگترین تولید کننده نفت نیز با مسایل گوناگون سیاسی دست و پنجه نرم میکند. رهبران مذهبی و قبیلهای عربستان جمع شدند و با عبدالله بن عبدلالعزیزالسعودی پس از مرگ برادرش ملک فهد بیعت نمودند.
در ظاهر این نشاندهنده قدرت خاندان سعودی و داشتن رابطههای موثر و همچنین کنترل و در دست داشتن دستگاههای امنیتی و قدرت سیاستگذاری بر ذخایر نفتی آنها است که خود پایداری و ثبات را نمایش میدهد. ولیکن در حقیقت آن گونه که به نظر میرسد نخواهد بود و ما شاهد بروز تغییراتی دیگر در آینده خواهیم بود.
با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.
اقتصاد جهانی به لطف فناوریهای گذشته توانسته است با این افزایش قیمتها مدارا کند، اگر چه که نقطهای وجود خواهد داشت که در آن قیمت، اقتصاد جهانی متحمل ضربات سنگینی خواهد شد. اما به راستی این نقطه در چه سطح قیمتی خواهد بود؟
اکتشاف و استخراج نفت
آنچه به ادعای مدعیان به اوج رسیدن تولید نفت اعتبار میدهد، ماجرایی مشهور در تاریخ نفت است. در سال ۱۹۵۶ یک زمین شناس به نام کینگ هوبرت پیش بینی کرد که تولید نفت امریکا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود خواهد رسید. مدیران وی در شرکت شل بهتزده شده بودند. آنها حتی کوشیدند آقای هوبرت را متقاعد کنند که از اظهار علنی این ادعا منصرف شود. اما حق با وی بود. تولید نفت امریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج رسید و از آن زمان مرتبا کاهش یافته است.
حتی کشف ذخایر قابل ملاحظه در خلیج پرودو در آلاسکا، به میزان ۱۳ میلیارد بشکه، نتوانسته است این روند را تغییر دهد. آقای هوبرت همچنین محاسبه کرد که کل ذخایر قابل استخراج نفت امریکا ۱۷۰ میلیارد بشکه خواهد بود. ابتدا منتقدان با تحلیل وی مخالفت و استدلال کردند پیشرفت فناوری اکتشاف و استخراج سبب میشود میزان نفت موجود امریکا افزایش یابد. همین اتفاق افتاد ولی ذخایر امریکا از حدی که آقای هوبرت تخمین زده بود، بالاتر نرفت. حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید، تاریخ نفت امریکا تقریباً عین پیش بینی آقای هوبرت سیر کرده است و منا بع نفت دا خلی امریکا فقط تا 8 سال دیگر کفا ف میدهد.
چند سال پیش زمین شناسان شیوههای آقای هوبرت را به کل تولید نفت در جهان تعمیم دادند. تحلیل آنها حاکی از آن بود که تولید نفت در خلال اولین دهه قرن بیست و یکم به اوج خواهد رسید. برخی میگویند این نقطه اوج در سال ۲۰۰۵ یا ۲۰۰۶ از راه میرسد. دیوید گواستاین، فیزیکدان موسسه فناوری کالیفرنیا که کتابش با عنوان "پایان نفت" سال گذشته انتشار یافت، پیش بینی میکند اوج تولید نفت تا پیش از سال ۲۰۱۰ خواهد بود. رابرت هرش، تحلیلگر انرژی، میگوید که سال دقیق خیلی مهم نیست چون همین حالا خیلی دیر شده است. وی در تحقیقی برای وزارت نفت امریکا چنین نتیجه گرفت که بیش از یک دهه وقت لازم است تا اقتصاد این کشور با افت تولید نفت سازگار شود.
جریان جدید درآمدهای نفتی
مخالفتهای هوگو چاوز با سیاستهای ایالات متحده منافعی برای او به همراه داشته است. او از بالاتر رفتن قیمت نفت به محکم ساختن پایههای حکومت داخلی خویش پرداخته و کمکهایی به دیگر همکیشان خود در امریکای لاتین کرده است. در سال ۲۰۰۲ ذخایر مالی خارجی ونزوئلا کمی بیش از ۸میلیارد دلار بود ولیکن در اواسط سال ۲۰۰۵ این رقم به بیش از ۲۰میلیارد دلار بالغ گشته است.
کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی در حال حاضر برای پاسخگویی به تقاضای موجود با رکوردی که در ۲۵ سال اخیر بیسابقه بوده است به استخراج نفت میپردازند.
این حرکت در تمامی این کشورها با نرخ رشد سریعتر و افزایش منابع مالی خارجی قابل مشاهده است. بنابر تحقیقات موسسه مالی بینالمللی واشنگتن، کشورهای حوزه خلیج فارس در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ بیش از ۳۶۰میلیارد دارایی خارجی چه از اوراق قرضه و چه از داراییهای ثابت خریداری خواهند کرد که این رقم چیزی در حدود ۵۰درصد بیشتر از مجموع خرید همین موارد در پنج سال اخیر بوده است. بیشتر این پول به سمت بازارهای امریکایی و اروپایی سرازیر خواهد شد و همچنین مقداری از آن هم به خاورمیانه وارد خواهد شد.
عربستان همچنان بزرگترین صادرکننده نفت جهان است و درآمد این کشور از محل صادرات نفت تا پایان سال 2005 به 170 میلیارد دلار خواهد رسید.
کشور روسیه با درآمد 130 میلیارد دلاری دومین صادر کننده بزرگ نفت جهان در سال 2005 خواهد بود.
نروژ نیز با کسب بیش از 51 میلیارد دلار سومین کشور جهان از لحاظ درآمد بالای حاصل از صادرات نفت خام در سال 2005 است.
درآمدهای نفتی ایران تا پایان سال 2005 به 49 میلیارد دلار رسید که چهارمین درآمد بالا در میان سایر کشورهای صادر کننده نفت جهان است.
پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانههای نفتی در اقتصاد ایران» نشان می دهد یارانه های پرداختی به سوخت در سال ٨٥ هزینهای معادل ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده است
منابع
دانشنامهٔ آزاد.
کنفرانس چشم انداز نفت و گاز خاورمیانه در لندن
ریشه واژه نفت از واژه اوستایی «نافتا» است. در برخی منابع قدیمی به صورت نفط نیز آمده است.
کلمه نفت در زبان انگلیسی پترولیوم نامیده میشود از دو کلمه پترا (لغت یونانی کلمه سنگ) و کلمه اولئوم (روغن) تشکیل شده است. نفت مایعی است که عمدتا از دو عنصر آلی هیدروژن و کربن تشکیل شده و دارای مقادیر کمتری از عناصر سنگین مانند نیتروزن اکسیژن و گوگرد می باشد و بصورت طبیعی در زیر زمین وبصورت استثنایی در روی زمین یافت می شود
منشا نفت
بیشتر دانشمندان منشأ تشکیل نفت را گیاهان و موجودات آلی موجود در اقیانوسها میدانند. باقیمانده حیوانات و گیاهانی که میلیونها سال قبل از محیط دریا (آب)، قبل از دایناسورها زندگی می کردند در طی سالها توسط لپههای گل پوشیده شده است. برای تبدیل این موجودات به نفت به گرما و فشار مناسب در طول سالیان دراز نیاز میباشد که در صورت وجود این شرایط همراه با سنگ مخزن مناسب نفت به مقدار زیاد در حوضچه نفتی جمع میگردد.
نفت خام حالت روغنی دارد و به شکلهای جامد، مایع و گاز دیده میشود. برخی اوقات به تمام اشکال نفت هیدروکربن نیز گفته میشود. اگر نفت در محلی جمع گردد به آن محل حوضچه نفتی میگویند. از مجموع چندین حوضچه نفتی یک میدان نفتی حاصل میشود. به سنگ متخلخل در بر گیرنده نفت، سنگ مخزن میگویند.
اکتشاف نفت
http://itan.igc.ir/Image/paper/2/pumper.jpg
یک منطقه انتخاب شده را با مطالعه نمونههای سنگی زمین مورد استخراج قرار میدهند. اندازه گیریها انجام می شود و اگر مکان از لحاظ نفتی مکان موفقیت آمیزی باشد، حفاری آغاز می شود. بالای چاه ساختاری که دکل نامیده می شود، برای جا دادن وسایل و لوله های مورد استفاده در چاه ساخته می شود. زمانی که حفاری تمام می شود، چاه حفر شده یک جریان ثابتی از نفت را به سطح زمین خواهد آورد
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/thumb/f/ff/Iran_oil_labeled_map.png/300px-Iran_oil_labeled_map.pngنقشه میادین نفتی ایران
اقتصاد نفت
http://www.nipc.net/smnews/data/upimages/oil_and_money_l.jpg
بازارهای جهانی نفت و گاز براساس تفکری منطقی و عقلانی حرکت نمیکنند و در پشت هر معاملهای ترس و تردید قرار گرفته است. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت شده است و این (نظريه هوبرت) که کل ذخایر قابل استخراج نفت امریکا حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید فقط تا 8 سال دیگر (2013) کفا ف میدهد، نیز تقویت گشته است و قیمت نفت افزایش خواهد داشت. اگر چه هنوز تردیدهایی برای قیمت ۱۲۰ دلاری نفت وجود دارد، اما تشنج فعلی بازار، و وجود موارد ژئوپلتیک متعدد همگی به یک معنی خواهند بود و آن افزایش قیمت نفت است. عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه میگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند. با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.
دلایل قیمتهای بالای نفت چیست؟
این قیمتهای بالا فعلا ماندگار خواهد بود. از جهت عرضه، زمزمههایی مبنی بر کاهش منابع در بخشهای نفتی غیرعضو در اوپک همانند خلیج مکزیک و دریای شمال به گوش میرسد. با استناد بر آمار منتشره آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، تولیدات عرضهکنندگان غیراوپکی تا ۲۰۰هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. بخشی از دلایل این موضوع آن است که شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایهگذاری پارهای کشورها همانند مکزیک و روسیه مشکلاتی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها به وجود آورده است.این مساله فشار بیشتری را بر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه به خصوص عربستان سعودی وارد میآورد. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت تا رقمی بالاتر از ۶۵دلار برای هر بشکه در تابستان ۲۰۰۵ شده است و این نظریه که به زودی نفت به بشکهای ۷۵ دلار خواهد رسید نیز تقویت گشته است. همچنین با توجه به منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش اعلام شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی منابع ذخیره نفتی آنها به وجود آمده، خود دلیلی دیگر برای متشنج شدن بازار را فراهم آورده است.
از دلایل دیگر میتوان به مساله ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی اشاره کرد. در اواسط دهه ۸۰، ظرفیت بهرهوری پالایشگاههای جهانی تقریباً ۷۵درصد بود و لیکن امروزه این ظرفیت به بیش از ۹۵درصد رسیده است. خصوصا پالایشگاههای ایالات متحده تحت فشار سنگینی قرار گرفتهاند و ظرفیت بهرهوری از آنها حتی از ۹۸درصد نیز فراتر رفته است. از نقطهنظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخشهای مشکلزا برای شرکتهای نفتی در جهت درآمدزایی بوده است و نتیجه بلندمدت آن، سرمایهگذاری اندک در این بخش بوده است که خود سبب شده است که پالایشگاهها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی مانده باشد. در همین راستا، به سبب دلایل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ به بعد هیچ پالایشگاه جدیدی نیز در ایالات متحده ساخته نشده است. این نکات نشان میدهد که پالایشگاههای فعلی تحتفشار هستند و به علت خرابی و تعمیرات میبایست بسته شوند. سیستم پالایشگاهی ایالات متحده بیشتر از حد قابل تحمل آن به کار گرفته شده است و مشکلات مربوط چه در ظرفیت پالایش و چه در وضعیت تولید سبب ایجاد حادثههای متعدد و به تبع آن از خط تولید خارج گشتن پالایشگاهها گردیده است.
علاوه بر موارد فوق، آغاز توفانهای فصلی در خلیج مکزیک و اضافه شدن تقاضای نفت از طرف چین و هند و همچنین فاکتورهای ژئوپلتیک و گمانهزنیها برای قیمتهای بالاتر نفت نیز تأثیرگذار بوده است. در همین مدت، اقتصاد جهانی کاهش شدیدی را از خود بروز نداده است. در گذشته با بالارفتن قیمت نفت، اقتصاد دچار افت و یا بحران میگشت. ولی تاکنون با وجود قیمتهای بیشتر نفت، رشد اقتصادی مشاهده شده است. همچنین، صندوق بینالمللی پول رشدی ۶/۳درصدی را برای اقتصاد امریکا در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به همراه رشد اقتصادی اروپا و ژاپن پیشبینی کرده است.
به همین دلیل تقاضا برای نفت کاهش نخواهد یافت و این سبب میشود که نفت تبدیل به اهرمی کلیدی برای اقتصاد جهانی در سالهای آتی شود. دنیای تازهای که این قیمتهای بالاتر نفت خواهند ساخت، تأثیرات قابل توجهی بر ساختار مناسبات سیاسی کشورها خواهد گذاشت.
تنشهایی میان امریکا و چین بر سر تمایل چین به خرید شرکت نفتی امریکایی UNOCAL توسط شرکت نفتی چینی CNOOC پدید آمد. تنشهای دیگری در بین چین و ژاپن بر سر ذخایر احتمالی نفت و گاز در دریا میان آن دو و همچنین دسترسی به منابع انرژی روسیه به وجود آمده است.
رقابت بر سر در اختیار گرفتن نفت و گاز نظر قدرتها را به منابع موجود در افریقا نیز جلب کرده است و سیاستهای ضد امریکایی اتخاذ شده توسط هوگو چاوز، رییس جمهوری ونزوئلا که شامل کمک نفتی به کوبا و ایجاد موقعیتی مناسب برای چین در جهت ایجاد رابطهای نزدیکتر با کشورهای امریکای لاتین است، خود از دیگر نتایج تغییر در روابط سیاسی است.
مسایل ژئوپلتیک
عموم مسایل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه میگذرد. این بدان دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در این منطقه قرار گرفته است.این سه منبع در کشورهای ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بودهاند.
عراق کماکان دچار درگیریها و جنگهای داخلی است و صنعت نفتی آنها هدف خرابکاریها قرار میگیرد و تولیدشان بسیار کمتر از ظرفیت آن است.از دیدگاه جهانی برنامه هستهای ایران هم جزو مسایل مرتبط با نفت قرار میگیرد و تحولات و گفتوگوها و نتیجهگیریهای مرتبط با این موضوع در حرکت دادن قیمت تأثیرگذار است.عربستان سعودی بزرگترین تولید کننده نفت نیز با مسایل گوناگون سیاسی دست و پنجه نرم میکند. رهبران مذهبی و قبیلهای عربستان جمع شدند و با عبدالله بن عبدلالعزیزالسعودی پس از مرگ برادرش ملک فهد بیعت نمودند.
در ظاهر این نشاندهنده قدرت خاندان سعودی و داشتن رابطههای موثر و همچنین کنترل و در دست داشتن دستگاههای امنیتی و قدرت سیاستگذاری بر ذخایر نفتی آنها است که خود پایداری و ثبات را نمایش میدهد. ولیکن در حقیقت آن گونه که به نظر میرسد نخواهد بود و ما شاهد بروز تغییراتی دیگر در آینده خواهیم بود.
با توجه به تمامی شرایط گفته شده، این گونه به نظر میرسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.
اقتصاد جهانی به لطف فناوریهای گذشته توانسته است با این افزایش قیمتها مدارا کند، اگر چه که نقطهای وجود خواهد داشت که در آن قیمت، اقتصاد جهانی متحمل ضربات سنگینی خواهد شد. اما به راستی این نقطه در چه سطح قیمتی خواهد بود؟
اکتشاف و استخراج نفت
آنچه به ادعای مدعیان به اوج رسیدن تولید نفت اعتبار میدهد، ماجرایی مشهور در تاریخ نفت است. در سال ۱۹۵۶ یک زمین شناس به نام کینگ هوبرت پیش بینی کرد که تولید نفت امریکا در سال ۱۹۷۰ به اوج خود خواهد رسید. مدیران وی در شرکت شل بهتزده شده بودند. آنها حتی کوشیدند آقای هوبرت را متقاعد کنند که از اظهار علنی این ادعا منصرف شود. اما حق با وی بود. تولید نفت امریکا در سال ۱۹۷۰ به نقطه اوج رسید و از آن زمان مرتبا کاهش یافته است.
حتی کشف ذخایر قابل ملاحظه در خلیج پرودو در آلاسکا، به میزان ۱۳ میلیارد بشکه، نتوانسته است این روند را تغییر دهد. آقای هوبرت همچنین محاسبه کرد که کل ذخایر قابل استخراج نفت امریکا ۱۷۰ میلیارد بشکه خواهد بود. ابتدا منتقدان با تحلیل وی مخالفت و استدلال کردند پیشرفت فناوری اکتشاف و استخراج سبب میشود میزان نفت موجود امریکا افزایش یابد. همین اتفاق افتاد ولی ذخایر امریکا از حدی که آقای هوبرت تخمین زده بود، بالاتر نرفت. حتی اگر نفت آلاسکا را در نظر بگیرید، تاریخ نفت امریکا تقریباً عین پیش بینی آقای هوبرت سیر کرده است و منا بع نفت دا خلی امریکا فقط تا 8 سال دیگر کفا ف میدهد.
چند سال پیش زمین شناسان شیوههای آقای هوبرت را به کل تولید نفت در جهان تعمیم دادند. تحلیل آنها حاکی از آن بود که تولید نفت در خلال اولین دهه قرن بیست و یکم به اوج خواهد رسید. برخی میگویند این نقطه اوج در سال ۲۰۰۵ یا ۲۰۰۶ از راه میرسد. دیوید گواستاین، فیزیکدان موسسه فناوری کالیفرنیا که کتابش با عنوان "پایان نفت" سال گذشته انتشار یافت، پیش بینی میکند اوج تولید نفت تا پیش از سال ۲۰۱۰ خواهد بود. رابرت هرش، تحلیلگر انرژی، میگوید که سال دقیق خیلی مهم نیست چون همین حالا خیلی دیر شده است. وی در تحقیقی برای وزارت نفت امریکا چنین نتیجه گرفت که بیش از یک دهه وقت لازم است تا اقتصاد این کشور با افت تولید نفت سازگار شود.
جریان جدید درآمدهای نفتی
مخالفتهای هوگو چاوز با سیاستهای ایالات متحده منافعی برای او به همراه داشته است. او از بالاتر رفتن قیمت نفت به محکم ساختن پایههای حکومت داخلی خویش پرداخته و کمکهایی به دیگر همکیشان خود در امریکای لاتین کرده است. در سال ۲۰۰۲ ذخایر مالی خارجی ونزوئلا کمی بیش از ۸میلیارد دلار بود ولیکن در اواسط سال ۲۰۰۵ این رقم به بیش از ۲۰میلیارد دلار بالغ گشته است.
کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی در حال حاضر برای پاسخگویی به تقاضای موجود با رکوردی که در ۲۵ سال اخیر بیسابقه بوده است به استخراج نفت میپردازند.
این حرکت در تمامی این کشورها با نرخ رشد سریعتر و افزایش منابع مالی خارجی قابل مشاهده است. بنابر تحقیقات موسسه مالی بینالمللی واشنگتن، کشورهای حوزه خلیج فارس در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ بیش از ۳۶۰میلیارد دارایی خارجی چه از اوراق قرضه و چه از داراییهای ثابت خریداری خواهند کرد که این رقم چیزی در حدود ۵۰درصد بیشتر از مجموع خرید همین موارد در پنج سال اخیر بوده است. بیشتر این پول به سمت بازارهای امریکایی و اروپایی سرازیر خواهد شد و همچنین مقداری از آن هم به خاورمیانه وارد خواهد شد.
عربستان همچنان بزرگترین صادرکننده نفت جهان است و درآمد این کشور از محل صادرات نفت تا پایان سال 2005 به 170 میلیارد دلار خواهد رسید.
کشور روسیه با درآمد 130 میلیارد دلاری دومین صادر کننده بزرگ نفت جهان در سال 2005 خواهد بود.
نروژ نیز با کسب بیش از 51 میلیارد دلار سومین کشور جهان از لحاظ درآمد بالای حاصل از صادرات نفت خام در سال 2005 است.
درآمدهای نفتی ایران تا پایان سال 2005 به 49 میلیارد دلار رسید که چهارمین درآمد بالا در میان سایر کشورهای صادر کننده نفت جهان است.
پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانههای نفتی در اقتصاد ایران» نشان می دهد یارانه های پرداختی به سوخت در سال ٨٥ هزینهای معادل ٣٨ هزار و ٧٨٨ میلیارد تومان (معادل ٨٩٩/٤٢ میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کرده است
منابع
دانشنامهٔ آزاد.
کنفرانس چشم انداز نفت و گاز خاورمیانه در لندن