Victor007
11th November 2009, 12:16 PM
زلاتكو حداقل به يكي از سه سكوي اول ليگ چشم دوخته است. فصل آينده را ميتوان فصل سرنوشتسازي براي كرانچار در نظر گرفت و به نظر ميآيد مديران پرسپوليس نيز بايد حوصله كافي داشته باشند
http://i.media.goal.com/g/60463_news.jpg
زلاتكو كرانچار سرمربي تيمملي كرواسي در جامجهاني 2006 بيترديد مطرحترين نام در بين خارجيهاي ليگ ايران است و در تعطيلات نيمفصل خود را براي ساختن پرسپوليس جديدي آماده ميكند. سرمربي پرسپوليس كمي با هموطنانان مشهورش كه به ايران آمدهاند تفاوت دارد و هرگز مثل بلاژويچ احساساتي، بوناچيچ عصباني و برانكو خونسرد نيست. در كنار زمين به نظر ميآيد كه او تركيبي است از سنگ و يخ. برخلاف افشين قطبي هرگز وعدههاي بزرگ نميدهد و مثل وينكو بگوويچ هم نيست كه زود از كوره در برود. زلاتكو كرانچار متولد 15 نوامبر 1956 در زاگرب، جور ديگري است.
آرامش در حضور ديگران
سرمربي پرسپوليس از آن دسته مربياني است كه به ندرت كنترل اعصاب خود را از دست ميدهد. به گفته خودش اين يك خصوصيت ذاتي است و به نوع تربيت و وضعيت خانوادگي او مربوط ميشود. «گاهي اوقات هم لازم شده كه احساساتم را بيرون بريزم اما كلا آرامش را ترجيح ميدهم. دوست دارم با بازيكنانم نيز همينطور برخورد كنم.»
زلاتكو كرانچار ادامهدهنده راهي است كه مربيان كروات پيش از او در ايران آغاز كردند. او در مورد تاثيراتي كه هموطنانش بر فوتبال ايران گذاشتهاند ميگويد: «همه مربياني كه از كرواسي به ايران آمدهاند پيرو مكتب يوگسلاوي بودهاند. اين مكتب از بهترين و پرسابقهترين مكاتب فوتبال اروپاست. به نظر من فوتبال ايران با سبك يوگسلاو نزديك است چون بازيكنان شما هم تكنيكي هستند و بازي تركيبي هم در همه تيمها ديده ميشود.»
كرانچار همين موضوع را به عنوان يكي از دلايل مهم انتخاب پرسپوليس براي كار مربيگري برميشمرد. «من با بلاژويچ و برانكو در مورد حضور در ايران صحبت كردم. آنها اطلاعات خيلي خوبي به من دادند و نگاه مثبت آنها تاثير زيادي در تصميمگيري من داشت.»
نوسان
نوسان پرسپوليس در نتيجهگيري حقيقتا بسياري از هواداران اين تيم را كلافه كرد. درباره دلايل اين همه نتايج غيرعادي قاعدتا كسي بهتر از كرانچار نميتواند پاسخگو باشد. سرمربي كروات پرسپوليس هم دلايل فني در اين زمينه ارائه ميكند و هم دلايل كاملا غيرفني؛ «من از 12 روز قبل از شروع ليگ به پرسپوليس پيوستم. 15 بازيكن جديد هم به اين تيم اضافه شده بودند. دوره آمادهسازي تيم درست انجام نشده بود و بعضي از بازيكنان هم به خاطر وضعيت قراردادهايشان به اردوي نصفه و نيمه تركيه نرفتند. تيمي كه با شش، هفت بازيكن تمرين خود را شروع كند بهتر از اين نميشود.»
كرانچار مشكلات مربوط به انتقال مفاهيم به بازيكنانش را نيز دليل ديگري درنتيجهگيريهاي عجيب و غريب ميداند.
ظاهرا سرمربي پرسپوليس در هفتههاي اول مترجم مناسبي نداشته و به همين خاطر در مورد بازيكنان دچار اشتباهاتي شده است؛ «گاهي اوقات حرفهاي من درست ترجمه نميشد، اين موضوع باعث ميشد كه ذهنيت نادرستي در مورد بعضي از بازيكنان پيدا كنم. خيلي از بازيكنان هم سراغ من ميآمدند و دوباره مفهوم صحبتهايم را از من سوال ميكردند. معلوم بود كه درست متوجه حرف من نميشدند البته بااضافه شدن چلنگر همه چيز درست شد.»
با اين اوصاف كرانچار نتايج پرسپوليس را نسبت به شرايط سپري شده خوب ارزيابي ميكند. او معتقد است كه پرسپوليس حداقل سه ماه براي رسيدن به شرايط مناسب زمان نياز دارد. در واقع بهزعم سرمربي پرسپوليس نبايد در اين فصل انتظار قهرماني از اين تيم داشت. نكته مهم ديگر اين است كه پرسپوليس هدف بزرگ و مهمي مثل حضور در جام باشگاههاي آسيا را نيز در سال آينده جستوجو ميكند و اين يعني اينكه زلاتكو حداقل به يكي از سه سكوي اول ليگ چشم دوخته است. فصل آينده را ميتوان فصل سرنوشتسازي براي كرانچار در نظر گرفت و به نظر ميآيد مديران پرسپوليس نيز بايد حوصله كافي داشته باشند.« قرارداد من دو ساله مشروط است به همين دليل است كه فصل آينده عميقتر فكر ميكنم.»
مديريت
به نظر ميآيد سرمربي پرسپوليس هنوز هم نسبت به برخوردي كه در آخرين روزهاي حضور انصاريفرد با او شد دلچركين است. با اين اوصاف او هرگز حرف نامنصفانهاي در مورد مدير عامل پيشين پرسپوليس نميزند؛ «من براي آقاي انصاريفرد احترام ويژهاي قائلم. او همه تلاش خود را براي پرسپوليس به خرج داد اما خب موفق نشد. قاعدتا مدت زيادي از آشنايي ما نگذشته بود و من نميتوانم خيلي دقيق در مورد او صحبت كنم اما فكر ميكنم انصاريفرد از اطرافيانش لطمه ديد. آنها موقعيت و جايگاه ايشان را متزلزل كردند، هياتمديره هم حمايتش نكرد بنابراين از پرسپوليس رفت.» از نگاه سرمربي پرسپوليس حبيب كاشاني در موقعيت بهتري نسبت به انصاريفرد قرار دارد؛ «آقاي كاشاني سابقه قهرمان كردن پرسپوليس را دارد و اطرافيانش هم كارشان را بلدند. صادقانه بگويم كه آقاي كاشاني انگيزهام را برگرداند و قدرت دوبارهاي به من داد. اميدوارم بتوانم پاسخ اعتماد ايشان را بدهم. من به عنوان يك خارجي كه براي اولين بار به ايران آمدهام در چند ملاقات محدود توضيح لازم را از ايشان گرفتم، حالا كاملا توجيه شدهام.»
سرمربي پرسپوليس البته اميدوار است كه وضعيت مديريتي تيم ثبات بيشتري پيدا كند چون در اين صورت پرسپوليس بسيار بهتر خواهد شد.
جذب بازيكن
پرسپوليس از يكي دو روز آينده برنامه خود را براي استفاده بهينه از تعطيلي نيم فصل در دستور كار قرار خواهد داد. زلاتكو كرانچار كه به زودي 54 ساله ميشود به دنبال جذب چند بازيكن نيز خواهد بود. او به نوعي ليست بازيكنان مازاد را تاييد ميكند و ميگويد: هدف ما حضور در جام باشگاههاي آسياست و براي رسيدن به آن نياز به دو سه بازيكن بينالمللي داريم البته منظور من از بازيكن بينالمللي، بازيكن خارجي نيست بلكه بازيكنان باكيفيتي است كه در بين ايرانيها نيز وجود دارند.» ظاهرا روي سخن او با علي كريمي است كه همچنان مورد علاقه هواداران پرسپوليس است؛ «بله، قطعا علي كريمي بازيكن فوقالعادهاي است.»
محمد پروين را بايد من تاييد كنم
ماجراهاي حضور محمد پروين در تركيب اصلي تيم و بعد از كنار گذاشتن و تبعيد او به سكوها از داستانهاي مورد علاقه رسانههاي ورزشي بوده است. كرانچار هرگونه اختلاف و ناراحتي بين خود و محمد پروين را رد ميكند. او معتقد است دليل اصلي بيرون رفتن محمد پروين از تركيب اصلي، كاهش انگيزه و خوب نبودن او در تمرينات است. كرانچار حتي نسبت به واكنشهاي تند و تيز علي پروين نيز جا نميزند و ميگويد: «محمد پروين ربطي به پدرش ندارد. علي پروين قطعا بازيكن بسيار بزرگي بوده اما محمد براي بازي كردن هميشه از مربيانش تاييديه گرفته و نه از پدرش.» سابقه آشنايي كرانچار با محمد پروين به دياستراداي اسلواكي ميرسد و چنين بهنظر ميآيد كه سرمربي پرسپوليس از حاشيههاي بسيار محمد آگاه است: «بازي محمد نوسان زيادي داشت. هرچه به او هشدار دادم نپذيرفت. اين خود محمد است كه بايد كيفيت گذشته را بهدست بياورد.»
كاهش اعتمادبهنفس
حسين بادامكي هم از جمله بازيكنان پرسپوليس است كه در نيمفصل اول حسابي از گردونه تيم اصلي دور ماند. كرانچار در مورد اختلاف با بادامكي ميگويد: «بد نيست آمار بازيهاي او در فصل گذشته را بياوريد و ببينيد او چند دقيقه براي تيمش بازي كرده. من از بادامكي بهعنوان هافبك بازيساز استفاده كردم تا آزادي عمل كامل داشته باشد. اوايل مطابق انتظار من پيش ميرفت اما از آن روزي كه با هواداران مشكل پيدا كرد بهشدت افت كرد.» كرانچار ميگويد كه حتي براي بازگرداندن بادامكي به شرايط قبلي سعي كرده در بازيهاي بيرون از خانه از او استفاده كند اما ظاهرا اعتمادبهنفس او برنگشته است: «مصاحبههاي اخير او نشان ميدهد كه زير فشار است. خواست او خروج از پرسپوليس است اما من هيچ مشكلي با او ندارم. خودش اينطور ميخواهد. من نميدانم چه مشكلي بين او و هواداران پيش آمد.»
ستون تيم
در دوران حضور افشين قطبي در پرسپوليس كريم باقري در يكي از نقاط اوج حرفهاياش قرار داشت. اما آقا كريم مدتي است كه از آن روزهاي فوقالعاده دور شده است. شايد به گمان بعضيها كم بازي كردن باقري در نيمفصل اول دلايل عجيبي داشته باشد اما كرانچار هرگونه اختلاف با كاپيتان پرسپوليس را قويا رد ميكند و ميگويد: «باقري دست راست من است چه در زمين و چه بيرون آن. او تا بهحال چند گل براي ما زده و بار تيم را به دوش ميكشد. او براي پرسپوليس خيلي اهميت دارد.»
كرانچار دليل اصلي كمتر بازي كردن باقري را مصدوميتهاي پيدرپي او ميداند: «او دو بار مصدوم شد و 10 روز كنار تيم نبود. اين 10 روز قطعا انرژي زيادي را از او گرفته است. با اين حال مطمئن باشيد كه بازيكني مثل او بسيار مورد نياز من و هر مربي ديگري در فوتبال است.»
اسلحه پنهان
محسن خليلي، مهاجم موفق پرسپوليس در دو فصل قبل يكي از غايبان بزرگ اين تيم در فصل جاري است. حتي مصاحبههايي از او به چاپ رسيد كه از وضع موجود ناراضي است اما كرانچار بهشدت از مهاجم تيمش حمايت ميكند: «ما كوچكترين مسالهاي با هم نداريم. خليلي دوران طولاني مصدوميت را پشتسر گذاشته و بعد از عمل جراحي قاعدتا زمان مناسبي براي بازگرداندن او لازم است. من از آن دسته از مربيان نيستم كه دائما دست رو شانه بازيكن بگذارم و حرفهاي تكراري بزنم. يكبار براي او توضيح دادم كه بايد به شرايط ايدهآل برسد.»
زلاتكو كرانچار در عين حال معتقد است كه محسن خليلي اسلحه پنهاني او براي نيمفصل دوم است. بهنظر ميرسد اين تمجيد جانانه ميتواند روحيه مضاعفي به خليلي ببخشد.
آرش راهبر- بهنام مددی
منبع :تهران امروز
http://i.media.goal.com/g/60463_news.jpg
زلاتكو كرانچار سرمربي تيمملي كرواسي در جامجهاني 2006 بيترديد مطرحترين نام در بين خارجيهاي ليگ ايران است و در تعطيلات نيمفصل خود را براي ساختن پرسپوليس جديدي آماده ميكند. سرمربي پرسپوليس كمي با هموطنانان مشهورش كه به ايران آمدهاند تفاوت دارد و هرگز مثل بلاژويچ احساساتي، بوناچيچ عصباني و برانكو خونسرد نيست. در كنار زمين به نظر ميآيد كه او تركيبي است از سنگ و يخ. برخلاف افشين قطبي هرگز وعدههاي بزرگ نميدهد و مثل وينكو بگوويچ هم نيست كه زود از كوره در برود. زلاتكو كرانچار متولد 15 نوامبر 1956 در زاگرب، جور ديگري است.
آرامش در حضور ديگران
سرمربي پرسپوليس از آن دسته مربياني است كه به ندرت كنترل اعصاب خود را از دست ميدهد. به گفته خودش اين يك خصوصيت ذاتي است و به نوع تربيت و وضعيت خانوادگي او مربوط ميشود. «گاهي اوقات هم لازم شده كه احساساتم را بيرون بريزم اما كلا آرامش را ترجيح ميدهم. دوست دارم با بازيكنانم نيز همينطور برخورد كنم.»
زلاتكو كرانچار ادامهدهنده راهي است كه مربيان كروات پيش از او در ايران آغاز كردند. او در مورد تاثيراتي كه هموطنانش بر فوتبال ايران گذاشتهاند ميگويد: «همه مربياني كه از كرواسي به ايران آمدهاند پيرو مكتب يوگسلاوي بودهاند. اين مكتب از بهترين و پرسابقهترين مكاتب فوتبال اروپاست. به نظر من فوتبال ايران با سبك يوگسلاو نزديك است چون بازيكنان شما هم تكنيكي هستند و بازي تركيبي هم در همه تيمها ديده ميشود.»
كرانچار همين موضوع را به عنوان يكي از دلايل مهم انتخاب پرسپوليس براي كار مربيگري برميشمرد. «من با بلاژويچ و برانكو در مورد حضور در ايران صحبت كردم. آنها اطلاعات خيلي خوبي به من دادند و نگاه مثبت آنها تاثير زيادي در تصميمگيري من داشت.»
نوسان
نوسان پرسپوليس در نتيجهگيري حقيقتا بسياري از هواداران اين تيم را كلافه كرد. درباره دلايل اين همه نتايج غيرعادي قاعدتا كسي بهتر از كرانچار نميتواند پاسخگو باشد. سرمربي كروات پرسپوليس هم دلايل فني در اين زمينه ارائه ميكند و هم دلايل كاملا غيرفني؛ «من از 12 روز قبل از شروع ليگ به پرسپوليس پيوستم. 15 بازيكن جديد هم به اين تيم اضافه شده بودند. دوره آمادهسازي تيم درست انجام نشده بود و بعضي از بازيكنان هم به خاطر وضعيت قراردادهايشان به اردوي نصفه و نيمه تركيه نرفتند. تيمي كه با شش، هفت بازيكن تمرين خود را شروع كند بهتر از اين نميشود.»
كرانچار مشكلات مربوط به انتقال مفاهيم به بازيكنانش را نيز دليل ديگري درنتيجهگيريهاي عجيب و غريب ميداند.
ظاهرا سرمربي پرسپوليس در هفتههاي اول مترجم مناسبي نداشته و به همين خاطر در مورد بازيكنان دچار اشتباهاتي شده است؛ «گاهي اوقات حرفهاي من درست ترجمه نميشد، اين موضوع باعث ميشد كه ذهنيت نادرستي در مورد بعضي از بازيكنان پيدا كنم. خيلي از بازيكنان هم سراغ من ميآمدند و دوباره مفهوم صحبتهايم را از من سوال ميكردند. معلوم بود كه درست متوجه حرف من نميشدند البته بااضافه شدن چلنگر همه چيز درست شد.»
با اين اوصاف كرانچار نتايج پرسپوليس را نسبت به شرايط سپري شده خوب ارزيابي ميكند. او معتقد است كه پرسپوليس حداقل سه ماه براي رسيدن به شرايط مناسب زمان نياز دارد. در واقع بهزعم سرمربي پرسپوليس نبايد در اين فصل انتظار قهرماني از اين تيم داشت. نكته مهم ديگر اين است كه پرسپوليس هدف بزرگ و مهمي مثل حضور در جام باشگاههاي آسيا را نيز در سال آينده جستوجو ميكند و اين يعني اينكه زلاتكو حداقل به يكي از سه سكوي اول ليگ چشم دوخته است. فصل آينده را ميتوان فصل سرنوشتسازي براي كرانچار در نظر گرفت و به نظر ميآيد مديران پرسپوليس نيز بايد حوصله كافي داشته باشند.« قرارداد من دو ساله مشروط است به همين دليل است كه فصل آينده عميقتر فكر ميكنم.»
مديريت
به نظر ميآيد سرمربي پرسپوليس هنوز هم نسبت به برخوردي كه در آخرين روزهاي حضور انصاريفرد با او شد دلچركين است. با اين اوصاف او هرگز حرف نامنصفانهاي در مورد مدير عامل پيشين پرسپوليس نميزند؛ «من براي آقاي انصاريفرد احترام ويژهاي قائلم. او همه تلاش خود را براي پرسپوليس به خرج داد اما خب موفق نشد. قاعدتا مدت زيادي از آشنايي ما نگذشته بود و من نميتوانم خيلي دقيق در مورد او صحبت كنم اما فكر ميكنم انصاريفرد از اطرافيانش لطمه ديد. آنها موقعيت و جايگاه ايشان را متزلزل كردند، هياتمديره هم حمايتش نكرد بنابراين از پرسپوليس رفت.» از نگاه سرمربي پرسپوليس حبيب كاشاني در موقعيت بهتري نسبت به انصاريفرد قرار دارد؛ «آقاي كاشاني سابقه قهرمان كردن پرسپوليس را دارد و اطرافيانش هم كارشان را بلدند. صادقانه بگويم كه آقاي كاشاني انگيزهام را برگرداند و قدرت دوبارهاي به من داد. اميدوارم بتوانم پاسخ اعتماد ايشان را بدهم. من به عنوان يك خارجي كه براي اولين بار به ايران آمدهام در چند ملاقات محدود توضيح لازم را از ايشان گرفتم، حالا كاملا توجيه شدهام.»
سرمربي پرسپوليس البته اميدوار است كه وضعيت مديريتي تيم ثبات بيشتري پيدا كند چون در اين صورت پرسپوليس بسيار بهتر خواهد شد.
جذب بازيكن
پرسپوليس از يكي دو روز آينده برنامه خود را براي استفاده بهينه از تعطيلي نيم فصل در دستور كار قرار خواهد داد. زلاتكو كرانچار كه به زودي 54 ساله ميشود به دنبال جذب چند بازيكن نيز خواهد بود. او به نوعي ليست بازيكنان مازاد را تاييد ميكند و ميگويد: هدف ما حضور در جام باشگاههاي آسياست و براي رسيدن به آن نياز به دو سه بازيكن بينالمللي داريم البته منظور من از بازيكن بينالمللي، بازيكن خارجي نيست بلكه بازيكنان باكيفيتي است كه در بين ايرانيها نيز وجود دارند.» ظاهرا روي سخن او با علي كريمي است كه همچنان مورد علاقه هواداران پرسپوليس است؛ «بله، قطعا علي كريمي بازيكن فوقالعادهاي است.»
محمد پروين را بايد من تاييد كنم
ماجراهاي حضور محمد پروين در تركيب اصلي تيم و بعد از كنار گذاشتن و تبعيد او به سكوها از داستانهاي مورد علاقه رسانههاي ورزشي بوده است. كرانچار هرگونه اختلاف و ناراحتي بين خود و محمد پروين را رد ميكند. او معتقد است دليل اصلي بيرون رفتن محمد پروين از تركيب اصلي، كاهش انگيزه و خوب نبودن او در تمرينات است. كرانچار حتي نسبت به واكنشهاي تند و تيز علي پروين نيز جا نميزند و ميگويد: «محمد پروين ربطي به پدرش ندارد. علي پروين قطعا بازيكن بسيار بزرگي بوده اما محمد براي بازي كردن هميشه از مربيانش تاييديه گرفته و نه از پدرش.» سابقه آشنايي كرانچار با محمد پروين به دياستراداي اسلواكي ميرسد و چنين بهنظر ميآيد كه سرمربي پرسپوليس از حاشيههاي بسيار محمد آگاه است: «بازي محمد نوسان زيادي داشت. هرچه به او هشدار دادم نپذيرفت. اين خود محمد است كه بايد كيفيت گذشته را بهدست بياورد.»
كاهش اعتمادبهنفس
حسين بادامكي هم از جمله بازيكنان پرسپوليس است كه در نيمفصل اول حسابي از گردونه تيم اصلي دور ماند. كرانچار در مورد اختلاف با بادامكي ميگويد: «بد نيست آمار بازيهاي او در فصل گذشته را بياوريد و ببينيد او چند دقيقه براي تيمش بازي كرده. من از بادامكي بهعنوان هافبك بازيساز استفاده كردم تا آزادي عمل كامل داشته باشد. اوايل مطابق انتظار من پيش ميرفت اما از آن روزي كه با هواداران مشكل پيدا كرد بهشدت افت كرد.» كرانچار ميگويد كه حتي براي بازگرداندن بادامكي به شرايط قبلي سعي كرده در بازيهاي بيرون از خانه از او استفاده كند اما ظاهرا اعتمادبهنفس او برنگشته است: «مصاحبههاي اخير او نشان ميدهد كه زير فشار است. خواست او خروج از پرسپوليس است اما من هيچ مشكلي با او ندارم. خودش اينطور ميخواهد. من نميدانم چه مشكلي بين او و هواداران پيش آمد.»
ستون تيم
در دوران حضور افشين قطبي در پرسپوليس كريم باقري در يكي از نقاط اوج حرفهاياش قرار داشت. اما آقا كريم مدتي است كه از آن روزهاي فوقالعاده دور شده است. شايد به گمان بعضيها كم بازي كردن باقري در نيمفصل اول دلايل عجيبي داشته باشد اما كرانچار هرگونه اختلاف با كاپيتان پرسپوليس را قويا رد ميكند و ميگويد: «باقري دست راست من است چه در زمين و چه بيرون آن. او تا بهحال چند گل براي ما زده و بار تيم را به دوش ميكشد. او براي پرسپوليس خيلي اهميت دارد.»
كرانچار دليل اصلي كمتر بازي كردن باقري را مصدوميتهاي پيدرپي او ميداند: «او دو بار مصدوم شد و 10 روز كنار تيم نبود. اين 10 روز قطعا انرژي زيادي را از او گرفته است. با اين حال مطمئن باشيد كه بازيكني مثل او بسيار مورد نياز من و هر مربي ديگري در فوتبال است.»
اسلحه پنهان
محسن خليلي، مهاجم موفق پرسپوليس در دو فصل قبل يكي از غايبان بزرگ اين تيم در فصل جاري است. حتي مصاحبههايي از او به چاپ رسيد كه از وضع موجود ناراضي است اما كرانچار بهشدت از مهاجم تيمش حمايت ميكند: «ما كوچكترين مسالهاي با هم نداريم. خليلي دوران طولاني مصدوميت را پشتسر گذاشته و بعد از عمل جراحي قاعدتا زمان مناسبي براي بازگرداندن او لازم است. من از آن دسته از مربيان نيستم كه دائما دست رو شانه بازيكن بگذارم و حرفهاي تكراري بزنم. يكبار براي او توضيح دادم كه بايد به شرايط ايدهآل برسد.»
زلاتكو كرانچار در عين حال معتقد است كه محسن خليلي اسلحه پنهاني او براي نيمفصل دوم است. بهنظر ميرسد اين تمجيد جانانه ميتواند روحيه مضاعفي به خليلي ببخشد.
آرش راهبر- بهنام مددی
منبع :تهران امروز