Victor007
9th November 2009, 10:50 AM
این فوتبال کلنگی را باید ول کرد یا باید آن را ساخت؟
http://i.media.goal.com/g/59265_news.jpg
- 1 عقاب پرنده عجیبی است. عمرش از همه پرندگان نوع خود بیشتر است، این پرنده می تواند تا 70 سال زندگی کند، ولی برای اینکه به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیرد. زمانی که به سن 40 سالگی می رسد چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگه دارند. نوک بلند و تیزش، خمیده و کند می شود.
شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد. در این هنگام عقاب تنها دو گزینه پیش روی دارد: یا بمیرد و یا آن که فرایند دردناکی را که 150 روز به درازا می کشد پذیرا گردد. برای گذراندن این فرایند عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد پرواز کند. در آنجا نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد تا از جای کنده شود. پس از کنده شدن نوکش باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کند، سپس باید چنگال هایش را از جای برکند. زمانی که به جای چنگال های کنده شده، چنگال های تازه ای در می آیند ، آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند .سرانجام پس از 5 ماه عقاب پرواز را آغاز کرده و 30 سال دیگر هم زندگی می کند.
2-نیچه فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم می گوید:" آدمی تا زمانی جوان می ماند که روان دست و پایِ خود را دراز نکند و آرزو مند آرمش نباشد. دست برداشتن از جنگ یعنی دست برداشتن از زندگی بزرگ". این جمله نیچه مانند خیلی از جملاتش برای گوش مان نامانوس است. آرزوی دیرینه انسان ها رسیدن به آ رامش بوده است ولی او عدم آرامش روح را شرط جوان ماندن می داند.
اینجاست که باید تکلیف مان را با خودمان مشخص کنیم. می توانیم پا ی راست را روی پای چپ بگذاریم و بگویم که دیگر از این وضعیت اسف بار فوتبال خسته شده ایم و منتظر باشیم که آدمهایی وارد این فوتبال شوند تا همین ته مانده های فوتبال را هم از ما بگیرند. یا اینکه از استراحت زیاد خوشحال نباشیم و دوباره برای زیستن جدید مانند عقاب شرایط دیگری را تجربه کنیم. انتخاب این راه به فلسفه زندگی مان ربط دارد، اگر به بی خیالی رسیده اید باید منتظر حوادث جدیدی در این فوتبال باشید وگرنه کمک شما می تواند موثر باشد.
3- آرسن ونگر چند وقت پیش مصاحبه ای انجام داد که می تواند تکلیف خیلی ها را مشخص کند: گاهي با خودم فکر مي کنم حالا اگر يک روز استراحت کنم، اتفاقي رخ نمي دهد. بلافاصله سوال ديگري به وجود مي آيد؛ يک روز، دو روز، پنج روز. آخرش چه مي شود؟ تا ابد که نمي تواني استراحت کني. اين را مي گويم و آماده مبارزه مي شوم.»
http://i.media.goal.com/g/59265_news.jpg
- 1 عقاب پرنده عجیبی است. عمرش از همه پرندگان نوع خود بیشتر است، این پرنده می تواند تا 70 سال زندگی کند، ولی برای اینکه به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیرد. زمانی که به سن 40 سالگی می رسد چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگه دارند. نوک بلند و تیزش، خمیده و کند می شود.
شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد. در این هنگام عقاب تنها دو گزینه پیش روی دارد: یا بمیرد و یا آن که فرایند دردناکی را که 150 روز به درازا می کشد پذیرا گردد. برای گذراندن این فرایند عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد پرواز کند. در آنجا نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد تا از جای کنده شود. پس از کنده شدن نوکش باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کند، سپس باید چنگال هایش را از جای برکند. زمانی که به جای چنگال های کنده شده، چنگال های تازه ای در می آیند ، آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند .سرانجام پس از 5 ماه عقاب پرواز را آغاز کرده و 30 سال دیگر هم زندگی می کند.
2-نیچه فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم می گوید:" آدمی تا زمانی جوان می ماند که روان دست و پایِ خود را دراز نکند و آرزو مند آرمش نباشد. دست برداشتن از جنگ یعنی دست برداشتن از زندگی بزرگ". این جمله نیچه مانند خیلی از جملاتش برای گوش مان نامانوس است. آرزوی دیرینه انسان ها رسیدن به آ رامش بوده است ولی او عدم آرامش روح را شرط جوان ماندن می داند.
اینجاست که باید تکلیف مان را با خودمان مشخص کنیم. می توانیم پا ی راست را روی پای چپ بگذاریم و بگویم که دیگر از این وضعیت اسف بار فوتبال خسته شده ایم و منتظر باشیم که آدمهایی وارد این فوتبال شوند تا همین ته مانده های فوتبال را هم از ما بگیرند. یا اینکه از استراحت زیاد خوشحال نباشیم و دوباره برای زیستن جدید مانند عقاب شرایط دیگری را تجربه کنیم. انتخاب این راه به فلسفه زندگی مان ربط دارد، اگر به بی خیالی رسیده اید باید منتظر حوادث جدیدی در این فوتبال باشید وگرنه کمک شما می تواند موثر باشد.
3- آرسن ونگر چند وقت پیش مصاحبه ای انجام داد که می تواند تکلیف خیلی ها را مشخص کند: گاهي با خودم فکر مي کنم حالا اگر يک روز استراحت کنم، اتفاقي رخ نمي دهد. بلافاصله سوال ديگري به وجود مي آيد؛ يک روز، دو روز، پنج روز. آخرش چه مي شود؟ تا ابد که نمي تواني استراحت کني. اين را مي گويم و آماده مبارزه مي شوم.»