Victor007
9th November 2009, 10:33 AM
خبرگزاري فارس: سرمربي تيم فوتبال زير 17 سالههاي ايران براي بازيكنان فقط مربي نبود، او مثل پدر با آنها برخورد ميكرد.
http://media.farsnews.com/Media/8807/Images/jpg/A0758/A0758293.jpg
به گزارش خبرگزاري فارس، كمتر از يك ماه فرصت كمي نيست كه نشود علي دوستي را شناخت. مردي كه پيروزي برابر هلند و شكست برابر اروگوئه هيچ تاثيري در رفتارش نداشت و همواره فقط همان علي دوستي بود كه بود.
او طلسم رفتار مربيان با خبرنگاران را شكست و بازيكنانش را در اتاق خود جمع كرد و گفـت: اين آقايان دوستان من هستند. به برادران بزرگتر خود احترام بگذاريد كه اگر نباشند نه شما، نه من باور كنيد كه نيستيم.
خط قرمز دوستي دقايقي قبل از نماز رويت مي شد. آنجا كه ديگر هيچ چيز و هيچكس را نمي شناخت و آدمهاي اطرافش هيچ سمتي جز متصلان به صفوف نماز نداشتند.
دوستي در تمام كنفرانس هاي خبري خود پس از پاسخ به سئوالات خبرنگاران، مي ايستاد و از خبرنگاران تشكر مي كرد، كاري كه حتي سرمربي مغرور هلند را نيز تحت تاثير قرار داد.
خبرنگاران در كاروان ايران مي دانستند كه هستند و بودنشان مهم است و انتقادشان تاثيرگذار.
مي دانستند دوستي از ننوشتن حقيقت آنچنان ناراحت مي شود كه از نوشتن دروغ و اين دو آفت خبر است و دوستي اجازه نمي داد هيچ كس در مورد خبرنگاران اينگونه فكر كند.
زيارت عاشورا، دعاي توسل، نمازهاي باشكوهي كه نمي شود با كلمات محدود و موجود آنها را وصف كرد، جدا از دستورات تاكتيي دوستي نبودند و صداي مردانه او در هنگام دعاي ختم نماز از طبقه سوم هتل كالابار همان حسينيه سيد الشهدا را تداعي مي كرد كه مي گفت بالاخره يك روز با همين جوانان مي سازيمش و با همين جوانان برايش مجلس عزا مي گيريم.
دوستي در فرودگاه امام خميني(ره)، بغض عجيبي داشت، آنچنان كه مردم هم از پشت شيشه ها فهميدند، او مي گفت: " شرمنده مردم شدم "، اما مردم علي دوستي را دوست دارند.
http://media.farsnews.com/Media/8807/Images/jpg/A0758/A0758293.jpg
به گزارش خبرگزاري فارس، كمتر از يك ماه فرصت كمي نيست كه نشود علي دوستي را شناخت. مردي كه پيروزي برابر هلند و شكست برابر اروگوئه هيچ تاثيري در رفتارش نداشت و همواره فقط همان علي دوستي بود كه بود.
او طلسم رفتار مربيان با خبرنگاران را شكست و بازيكنانش را در اتاق خود جمع كرد و گفـت: اين آقايان دوستان من هستند. به برادران بزرگتر خود احترام بگذاريد كه اگر نباشند نه شما، نه من باور كنيد كه نيستيم.
خط قرمز دوستي دقايقي قبل از نماز رويت مي شد. آنجا كه ديگر هيچ چيز و هيچكس را نمي شناخت و آدمهاي اطرافش هيچ سمتي جز متصلان به صفوف نماز نداشتند.
دوستي در تمام كنفرانس هاي خبري خود پس از پاسخ به سئوالات خبرنگاران، مي ايستاد و از خبرنگاران تشكر مي كرد، كاري كه حتي سرمربي مغرور هلند را نيز تحت تاثير قرار داد.
خبرنگاران در كاروان ايران مي دانستند كه هستند و بودنشان مهم است و انتقادشان تاثيرگذار.
مي دانستند دوستي از ننوشتن حقيقت آنچنان ناراحت مي شود كه از نوشتن دروغ و اين دو آفت خبر است و دوستي اجازه نمي داد هيچ كس در مورد خبرنگاران اينگونه فكر كند.
زيارت عاشورا، دعاي توسل، نمازهاي باشكوهي كه نمي شود با كلمات محدود و موجود آنها را وصف كرد، جدا از دستورات تاكتيي دوستي نبودند و صداي مردانه او در هنگام دعاي ختم نماز از طبقه سوم هتل كالابار همان حسينيه سيد الشهدا را تداعي مي كرد كه مي گفت بالاخره يك روز با همين جوانان مي سازيمش و با همين جوانان برايش مجلس عزا مي گيريم.
دوستي در فرودگاه امام خميني(ره)، بغض عجيبي داشت، آنچنان كه مردم هم از پشت شيشه ها فهميدند، او مي گفت: " شرمنده مردم شدم "، اما مردم علي دوستي را دوست دارند.