LaDy Ds DeMoNa
7th November 2009, 07:46 AM
پاسخ:موسيقى درمانى
در دنياى پرشتاب امروز، دنيايى كه بدخوابي، استرس و سبك زندگى شتابزده امرى عادى محسوب ميشود، «موسيقى درماني» و به عبارتى ديگر بهكارگيرى موسيقى براى بهبود موقعيتهاى مختلف، رويكردى بسيار جالب ميتواند باشد.
موسيقى درمانى يكى از جلوههاى كاربردى موسيقى در زندگى عموم است و آشنايى با اين رشته ميتواند استنباط و انتظار عموم از موسيقى را ارتقاء بخشد و ذهن را به سوى كاربرد گسترده آن متوجه كند.
ارتقاى درك علمى از موسيقى و ترميم فرهنگ شنيدن موسيقى باعث ميشود درك موسيقى از گردونه محدود احساس فراتر رود و بر فضاى گسترده و فكورانه آن افزوده شود به گونهاى كه فرد موسيقى را عميقا بفهمد و به خوبى در اختيار گيرد.
موسيقى درمانى در درمان افرادى كه دچار ناتوانيهاى مختلفى از جمله عقبماندگى ذهني، تاخيريافتگى رشدي، معلوليت جسمي، بيمارى روانى و ديگر مشكلات بودهاند، نتيجه موفقيتآميزى داشته است.
موسيقى درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاى خاص درمانجو دنبال ميكند و براى پيشبرد اين اهداف از شيوههاى گوناگونى استفاده ميشود براى مثال، آواز خواندن ميتواند به افراد مبتلا به بيمارى آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدت خود را به كار اندازند.
نواختن آلات موسيقى با همسالان يا فرد يا افراد درمانگر، ميتواند مهارتهاى ميان فردى و يا قدرت برقرارى ارتباط با ديگران را افزايش دهد و كاركردهاى اجتماعى را بهبود بخشد. از همه مهمتر اينكه افراد احساساتشان را در روشى مطمئن و لذتبخش بهوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به موسيقى و حركات موزون و هماهنگ با موسيقى بيان ميكنند.
موسيقى ميتواند استرس را كاهش دهد. به عنوان مثال، براى مقابله با هراس از صحبت در مقابل ديگران و ترس از روبرو شدن با شخصيتهاى با نفوذ ميتوان از واكنشهايى كه با موسيقى راك تهييج شده است استفاده كرد.
طبيعى است كه سليقه شخصى روى عكسالعمل شنونده نسبت به موسيقي، اثر دارد از اين رو بايد براى استفاده بهينه از موسيقى درمانى جهت كاهش تنش و استرس، سليقه شخصى افراد در نظر گرفته شود.
هرچند استفاده از موسيقى آرامبخش يا محرك ميتواند در موارد مختلف مفيد باشد، اما در عين حال موسيقى داراى ظرايفى است كه عكسالعملهاى پيش بينينشدهاى را در بعضى افراد بيدار ميكند.
به عنوان مثال موسيقى ريتميك آرام كه در موارد عادى نوعى موسيقى آرامبخش محسوب ميشود ميتواند براى در بعضى شنوندهها احساسى غريب و يا ترس آور ايجاد كند.
دكتر «عليزاده محمدي» رئيس انجمن موسيقى درمانى ايران در تعريف موسيقى درمانى ميگويد، «موسيقى درماني، استفاده تجويز شده و سازمانيافته از موسيقى يا فعاليتهاى آن براى تغيير حالات ناسازگار زير نظر موسيقى درمانگر براى كمك به مراجعين در رسيدن به اهداف درمانى است». اين متخصص موسيقى درمانى ميگويد موسيقى درمانى وسيله سرگرمى و بازى نيست بلكه عامل اصلاحكننده تجويزشدهاى است كه به بهبود سازگارى رفتار و حالات كمك ميكند.
در پنجاه سال گذشته تحقيقات بسيار زيادى انجام شده است كه نشان ميدهد موسيقى روى بسيارى از بيماريها از جمله ناراحتيهاى تنفسي، بيماريهاى قلبي، دردهاى كليوي، بيماريهاى كودكان، ناراحتيهاى قبل و بعد از جراحي، دردهاى زايمان، كما، سوختگى و عوارض سرطان اثر دارد.
بيشتر مادران هنگام باردارى نگران وضعيت خود هستند اين نگرانيها اگر چه بيشتر در اثر خيال و تصورهاى شخصى است اما از تنش و نگرانى آن نميتوان چشمپوشى كرد و خواهناخواه مادر را دچار ناآرامى ميكند.
پزشكان براى تقويت آرامش مادران همواره روشهاى غيردارويى را توصيه ميكنند روشهايى كه كمك ميكند تا از تشويش و نگرانى مادر كاسته شود كه تمرينهاى «تن آرامي» (Relaxation) از جمله مهمترين اين روشها است.
دكتر عليزاده محمدى در اين خصوص ميگويد استفاده از موسيقى آرامبخش همراه با تمرينهاى تنآرامى توام با تصور هدايت شده، روش رايجى براى تقويت آرامش مادران است.
خواندن ترانهها و انجام بعضى از تمرينها موجب ميشود كه مادر آرامش پيدا كرده و خاطره مثبتى از اتاق عمل دريافت كند.
به گفته كارشناسان، موسيقى در درمان برخى از بيماريهاى رواني، افسردگي، ميگرن، سردردهاى عصبى واضطراب موثر است.
اوج انتقال احساسات و تاثيرات در موسيقى نهفته است و يك موسيقى واقعى و خوب ميتواند بر لايههاى وجودى فرد اثر بگذارد و به زندگى انسان معنا و جهت ببخشد.
برخى آزمايشها نشان داده است افرادى كه بعد از عمل جراحى برايشان موسيقى پخش ميشود، تحمل درد بيشترى دارند و براى تسكين درد خود كمتر تقاضاى مسكن ميكنند.
دكتر «غفار ملك خسروي» روانشناس و دبير انجمن موسيقى درمانى نيز در گفتوگو با خبرنگار علمى ايرنا با اشاره به اين كه اضطراب و افسردگى پايه و اساس بسيارى از بيماريهاى جسمى و روانى هستند، گفت بر اساس تحقيقات مختلفى كه تا به حال صورت گرفته، با استفاده از موسيقى درمانى و تمرين تنآرامى استرس و افسردگى كاهش مييابد و در پى آن از شدت بيماريهاى جسمى و روانى فرد هم كاسته ميشود .
وى ميگويد در مورد بيماريهايى همچون ميگرن كه ارتباط مستقيمى با ميزان اضطراب و استرس وارده به افراد دارد، با كمك موسيقى ميتوان در جهت كاهش استرس و در نتيجه كاهش شدت دردهاى ميگرنى گام برداشت.
زمانى كه انسان درد دارد آستانه تحمل او پايين ميآيد و به عبارتى حساستر ميشود در اينجا موسيقى و تمرين تن آرامى ميتواند منجر به ايجاد آرامش در فرد شود.
به گفته اين متخصص موسيقى درمانى تاكيد بر اين نكته مهم است كه موسيقى به تنهايى كار درمانى نميكند بلكه به عنوان يك روش حمايتي، در بالا بردن كيفيت سلامت روانى و جسمى افراد كمك ميكند.
به كار بردن موسيقى در بيمارستانها، رستورانها، پاركها و ... در ايجاد آرامش و احساس خوشايند در افراد موثر است.
انواع موسيقى براى كمك به حل مشكلات مختلف، موسيقيها يا سازهاى مختلفى وجود دارد كه درمانگر آن را بر اساس شناخت مشكل در بيمار با هدف كم كردن يك مشكل خاص، انتخاب ميكند.
دكتر ملكخسروى ميگويد به عنوان مثال اگر فردى مضطرب است اين فرد در درجه اول به آرامش نياز دارد و براى او از يك موسيقى آرامبخش كه ريتم كمترى دارد و فواصل گامها هم در آن كم است استفاده ميشود.
موسيقى به دليل جذاب بودن ميتواند در وجود همه كس و در سطوح و واكنشهاى مختلف بدنى و روانى به راحتى و با احساس خوشايندى نفوذ كند.
وقتى برنامههاى موسيقى درمانى ميتواند بر بيمارانى كه در حالت بيهوشى كامل به سر ميبرند اثر بگذارد، طبيعى است كه تاثير آن بر بيماريهاى ساده بيشتر است.
از نظر پزشكى يك بيمار وقتى در بيهوشى كامل به سر ميبرد و علايم حياتى او به كمترين حد ميرسد در بدترين شرايط قرار دارد (اغماء) در چنين حالتى موسيقى درمانى توانسته است در حد هر چند اندك، ارتباط و حيات روانى و جسمانى را به بيمار بازگرداند.
علت تاثير موسيقى درمانى روى بعضى از علايم بيماريهاى مزمن و حاد پزشكي، جذاب بودن ذاتى و نيروى محرك و قوى آن است.
در سالهاى اخير در آمريكا از موسيقى به عنوان داروى پيشگيرى و تقويتكننده سلامت و شخصيت استفاده ميشود و به نظر ميرسد كه موسيقى باعث تجديد حيات ميشود بعد از آمريكا پيشرفت سريع موسيقى درمانى در انگلستان بوده است.
منبع
farshidnezam.blogfa
در دنياى پرشتاب امروز، دنيايى كه بدخوابي، استرس و سبك زندگى شتابزده امرى عادى محسوب ميشود، «موسيقى درماني» و به عبارتى ديگر بهكارگيرى موسيقى براى بهبود موقعيتهاى مختلف، رويكردى بسيار جالب ميتواند باشد.
موسيقى درمانى يكى از جلوههاى كاربردى موسيقى در زندگى عموم است و آشنايى با اين رشته ميتواند استنباط و انتظار عموم از موسيقى را ارتقاء بخشد و ذهن را به سوى كاربرد گسترده آن متوجه كند.
ارتقاى درك علمى از موسيقى و ترميم فرهنگ شنيدن موسيقى باعث ميشود درك موسيقى از گردونه محدود احساس فراتر رود و بر فضاى گسترده و فكورانه آن افزوده شود به گونهاى كه فرد موسيقى را عميقا بفهمد و به خوبى در اختيار گيرد.
موسيقى درمانى در درمان افرادى كه دچار ناتوانيهاى مختلفى از جمله عقبماندگى ذهني، تاخيريافتگى رشدي، معلوليت جسمي، بيمارى روانى و ديگر مشكلات بودهاند، نتيجه موفقيتآميزى داشته است.
موسيقى درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاى خاص درمانجو دنبال ميكند و براى پيشبرد اين اهداف از شيوههاى گوناگونى استفاده ميشود براى مثال، آواز خواندن ميتواند به افراد مبتلا به بيمارى آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدت خود را به كار اندازند.
نواختن آلات موسيقى با همسالان يا فرد يا افراد درمانگر، ميتواند مهارتهاى ميان فردى و يا قدرت برقرارى ارتباط با ديگران را افزايش دهد و كاركردهاى اجتماعى را بهبود بخشد. از همه مهمتر اينكه افراد احساساتشان را در روشى مطمئن و لذتبخش بهوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به موسيقى و حركات موزون و هماهنگ با موسيقى بيان ميكنند.
موسيقى ميتواند استرس را كاهش دهد. به عنوان مثال، براى مقابله با هراس از صحبت در مقابل ديگران و ترس از روبرو شدن با شخصيتهاى با نفوذ ميتوان از واكنشهايى كه با موسيقى راك تهييج شده است استفاده كرد.
طبيعى است كه سليقه شخصى روى عكسالعمل شنونده نسبت به موسيقي، اثر دارد از اين رو بايد براى استفاده بهينه از موسيقى درمانى جهت كاهش تنش و استرس، سليقه شخصى افراد در نظر گرفته شود.
هرچند استفاده از موسيقى آرامبخش يا محرك ميتواند در موارد مختلف مفيد باشد، اما در عين حال موسيقى داراى ظرايفى است كه عكسالعملهاى پيش بينينشدهاى را در بعضى افراد بيدار ميكند.
به عنوان مثال موسيقى ريتميك آرام كه در موارد عادى نوعى موسيقى آرامبخش محسوب ميشود ميتواند براى در بعضى شنوندهها احساسى غريب و يا ترس آور ايجاد كند.
دكتر «عليزاده محمدي» رئيس انجمن موسيقى درمانى ايران در تعريف موسيقى درمانى ميگويد، «موسيقى درماني، استفاده تجويز شده و سازمانيافته از موسيقى يا فعاليتهاى آن براى تغيير حالات ناسازگار زير نظر موسيقى درمانگر براى كمك به مراجعين در رسيدن به اهداف درمانى است». اين متخصص موسيقى درمانى ميگويد موسيقى درمانى وسيله سرگرمى و بازى نيست بلكه عامل اصلاحكننده تجويزشدهاى است كه به بهبود سازگارى رفتار و حالات كمك ميكند.
در پنجاه سال گذشته تحقيقات بسيار زيادى انجام شده است كه نشان ميدهد موسيقى روى بسيارى از بيماريها از جمله ناراحتيهاى تنفسي، بيماريهاى قلبي، دردهاى كليوي، بيماريهاى كودكان، ناراحتيهاى قبل و بعد از جراحي، دردهاى زايمان، كما، سوختگى و عوارض سرطان اثر دارد.
بيشتر مادران هنگام باردارى نگران وضعيت خود هستند اين نگرانيها اگر چه بيشتر در اثر خيال و تصورهاى شخصى است اما از تنش و نگرانى آن نميتوان چشمپوشى كرد و خواهناخواه مادر را دچار ناآرامى ميكند.
پزشكان براى تقويت آرامش مادران همواره روشهاى غيردارويى را توصيه ميكنند روشهايى كه كمك ميكند تا از تشويش و نگرانى مادر كاسته شود كه تمرينهاى «تن آرامي» (Relaxation) از جمله مهمترين اين روشها است.
دكتر عليزاده محمدى در اين خصوص ميگويد استفاده از موسيقى آرامبخش همراه با تمرينهاى تنآرامى توام با تصور هدايت شده، روش رايجى براى تقويت آرامش مادران است.
خواندن ترانهها و انجام بعضى از تمرينها موجب ميشود كه مادر آرامش پيدا كرده و خاطره مثبتى از اتاق عمل دريافت كند.
به گفته كارشناسان، موسيقى در درمان برخى از بيماريهاى رواني، افسردگي، ميگرن، سردردهاى عصبى واضطراب موثر است.
اوج انتقال احساسات و تاثيرات در موسيقى نهفته است و يك موسيقى واقعى و خوب ميتواند بر لايههاى وجودى فرد اثر بگذارد و به زندگى انسان معنا و جهت ببخشد.
برخى آزمايشها نشان داده است افرادى كه بعد از عمل جراحى برايشان موسيقى پخش ميشود، تحمل درد بيشترى دارند و براى تسكين درد خود كمتر تقاضاى مسكن ميكنند.
دكتر «غفار ملك خسروي» روانشناس و دبير انجمن موسيقى درمانى نيز در گفتوگو با خبرنگار علمى ايرنا با اشاره به اين كه اضطراب و افسردگى پايه و اساس بسيارى از بيماريهاى جسمى و روانى هستند، گفت بر اساس تحقيقات مختلفى كه تا به حال صورت گرفته، با استفاده از موسيقى درمانى و تمرين تنآرامى استرس و افسردگى كاهش مييابد و در پى آن از شدت بيماريهاى جسمى و روانى فرد هم كاسته ميشود .
وى ميگويد در مورد بيماريهايى همچون ميگرن كه ارتباط مستقيمى با ميزان اضطراب و استرس وارده به افراد دارد، با كمك موسيقى ميتوان در جهت كاهش استرس و در نتيجه كاهش شدت دردهاى ميگرنى گام برداشت.
زمانى كه انسان درد دارد آستانه تحمل او پايين ميآيد و به عبارتى حساستر ميشود در اينجا موسيقى و تمرين تن آرامى ميتواند منجر به ايجاد آرامش در فرد شود.
به گفته اين متخصص موسيقى درمانى تاكيد بر اين نكته مهم است كه موسيقى به تنهايى كار درمانى نميكند بلكه به عنوان يك روش حمايتي، در بالا بردن كيفيت سلامت روانى و جسمى افراد كمك ميكند.
به كار بردن موسيقى در بيمارستانها، رستورانها، پاركها و ... در ايجاد آرامش و احساس خوشايند در افراد موثر است.
انواع موسيقى براى كمك به حل مشكلات مختلف، موسيقيها يا سازهاى مختلفى وجود دارد كه درمانگر آن را بر اساس شناخت مشكل در بيمار با هدف كم كردن يك مشكل خاص، انتخاب ميكند.
دكتر ملكخسروى ميگويد به عنوان مثال اگر فردى مضطرب است اين فرد در درجه اول به آرامش نياز دارد و براى او از يك موسيقى آرامبخش كه ريتم كمترى دارد و فواصل گامها هم در آن كم است استفاده ميشود.
موسيقى به دليل جذاب بودن ميتواند در وجود همه كس و در سطوح و واكنشهاى مختلف بدنى و روانى به راحتى و با احساس خوشايندى نفوذ كند.
وقتى برنامههاى موسيقى درمانى ميتواند بر بيمارانى كه در حالت بيهوشى كامل به سر ميبرند اثر بگذارد، طبيعى است كه تاثير آن بر بيماريهاى ساده بيشتر است.
از نظر پزشكى يك بيمار وقتى در بيهوشى كامل به سر ميبرد و علايم حياتى او به كمترين حد ميرسد در بدترين شرايط قرار دارد (اغماء) در چنين حالتى موسيقى درمانى توانسته است در حد هر چند اندك، ارتباط و حيات روانى و جسمانى را به بيمار بازگرداند.
علت تاثير موسيقى درمانى روى بعضى از علايم بيماريهاى مزمن و حاد پزشكي، جذاب بودن ذاتى و نيروى محرك و قوى آن است.
در سالهاى اخير در آمريكا از موسيقى به عنوان داروى پيشگيرى و تقويتكننده سلامت و شخصيت استفاده ميشود و به نظر ميرسد كه موسيقى باعث تجديد حيات ميشود بعد از آمريكا پيشرفت سريع موسيقى درمانى در انگلستان بوده است.
منبع
farshidnezam.blogfa