Admin
9th September 2008, 02:16 AM
جنگ بر پايه فناوري اطلاعات
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/03/19/100940608679.jpg
در فرهنگ قديم، جنگ بهمعناي دويدن، جاخالي دادن و پرتاب كردن اشياء به سمت يكديگر بود. گرچه كمكم پرتاب دستي جاي خود را به پرتاب با ماشينهاي مختلف بخشيد و يا اينكه اختراع باروت باعث شد توانايي پرتابي اشياء به سمت نيروهاي دشمن افزايش پيدا كند. بعد از آن نوبت به سلاحهاي خودكار رسيد كه ارتش آمريكا در آخرين سالهاي جنگ جهاني اول از آنها استفاده كرد. گرچه اين پيشرفتها بسيار قابل توجه بودند و ميتوانستند جنگ را به نفع طرفي كه بيشترين امكانات اينچنيني دارد به پايان برسانند اما مشكل آنها اين بود كه تنها ميتوانستند دشمني را كه ديده و شنيده ميشود مورد هدف قرار دهد.
از آنجايي كه انسان هميشه سعي در پيشرفت داشته است! در اين مورد نيز به پيشرفت خود ادامه داد تا مبادا از قافله عقب بماند! اختراع ادوات الكترونيكي و بخصوص رادار نقطه عطفي در اين زمينه بود كه باعث شد چهره جنگ دستخوش تغييرات اساسي شود. بهاينترتيب كشتيها و هواپيماها قادر شدند بر روي دشمناني آتش كنند كه از آنها چيزي بهجز يك سايه سبزرنگ نميديدند. بعد از آن سروكله روباتهاي نظاميپيدا شد. موشكهاي كروز نمونهاي از اين روباتهاي نظاميبودند كه ميتوانستند بهطور خودكار ماموريتهايي را انجام دهند كه قبلا بايد توسط سربازان انجام ميگرفت. رادارهاي پيشرفتهتر هم كه آمدند به خلبانان كمك كردند هواپيماهايي را هدف بگيرند كه اصلا قادر به ديدنش نبودند.بهزودي سيستمهاي روباتيك از اين هم پيشرفتهتر و مستقلتر شدند بهطوريكه جنگافزارهايي ساخته شدند كه بهطور خودكار توانايي اكتشاف، ارزيابي هدف، موقعيتيابي، رديابي، درگيري و در نهايت كشت و كشتار را داشتند. اين كار درواقع مديون ساخت حسگرهاي الكترونيكي و پردازشگرهاي پيشرفتهاي بود كه توانايي تشخيص هدف ثابت و سيار و نيز شناسايي روشهايي براي هدايت صحيح و خودكار را به جنگجويان ميدادند.
با تمام اين پيشرفتها در جنگ و فنآوريهاي مربوط به آن امروزه انسانها به اين فكر افتادهاند كه سلاح را بهطور كامل از دستان همنوعانشان بيرون بكشند و اين بار سنگين را به دوش كامپيوترها بيندازند. مهمترين اقدام در اين زمينه ترقي سيستمهاي اطلاعاتي كامپيوتري است كه با تكثير سيستمهاي خودكار و نيمهخودكار سيار مثل روباتها تركيب شده است. بهاينترتيب هم سرعت بالا ميرود و هم محدوديتهايي كه بهواسطه زمان واكنش در انسان وجود دارد از بين خواهد رفت. سلاحهاي مدرن كامپيوتري توانايي درگيري با سرعت نور را دارند. بهطور خلاصه بايد گفت سيستمهاي نظاميامروزه خيلي سريع، خيلي كوچك و در تعداد خيلي زياد هستند و باعث شدهاند محيطي بسيار پيچيده از جهت نظارت و كنترل براي انسانها بهوجود آيد.
كاربرد فناوري اطلاعات در جنگ
فنآوري هميشه جزء مهمياز جنگ بوده است. در عصري كه تعريف فنآوري همان تعريفي است كه از فنآوري اطلاعات ميكنند جاي تعجب نيست كه IT هسته مركزي شكلگيري و تكامل هر جنگي باشد. ارتشهاي دنيا امروزه بر اين باورند كه "اطلاعات" اصليترين دستگاه تقويتكننده هر جنگي است. اهميت اطلاعات در جنگها حتي بيشتر از اهميت سربازان و سلاحها و ديگر استانداردهاي قديمياست.
جنگ اطلاعاتي نشانهاي از دوران مدرن ماست. دنياي مدرن ما شديدا وابسته به انواع فنآوريها و بخصوص كامپيوتر است. جايي هم كه وابستگي وجود داشته باشد، سطح آسيبپذيري بالاتر ميرود. اقتصاد، سياست، دولتها و ملتها همگي به كامپيوتر و اطلاعات وابستهاند. برخي صنايع مثل بانكداري، كارخانجات پيشرفته خودكار و يا صنايع شيميايي و پتروشيميبدون كامپيوتر و ارتباطات و يا زيرساختهاي شبكه نميتوانند بهدرستي كار كنند و يا حتي از كار خواهند افتاد. درچنين دنيايي فلج كردن، فريب دادن و ازهم گسيختن سازمانها و موسسات از طريق دستكاري و يا انهدام زيرساختهاي اطلاعاتي آنها را "جنگ اطلاعاتي" ميگويند. طرف اين جنگ ميتواند يك شخص باشد (مثل خالي كردن حساب بانكي و يا خواندن ايميل وي) و يا اينكه دولتها و موسسات مهم هك شوند و اطلاعات آنها بهصورت پنهاني بهسرقت رود. همچنين تروريسم اطلاعاتي و نيز مقاصد نظامي(يعني استفاده از تماميموارد ذكر شده بههمراه تكنيكهاي نظاميبراي رسيدن به اهداف نظامي) از ديگر انواع اين جنگ هستند. در نوع نظاميجنگ اطلاعاتي هم از تكنيكهاي نرمافزاري استفاده ميشود و هم از انواع سختافزاري آن. يك مثال از اين گروه را ميتوان بمبهايي عنوان كرد كه هدف آنها مراكز كامپيوتري و يا ديگر نقاط اطلاعاتي دشمن است. جنگهايي مثل جنگهاي الكترونيك، كه در آنها علم و عمل از كار انداختن رادارهاي دشمن به وسيله انفجار يا پارازيت حرف اول را ميزند، چيزي كمتر از يك "جنگ اطلاعاتي" نظاميتخصصي نيست.
در جنگهاي اطلاعاتي نيازي به ارتش پرتعداد نيست. درعوض سربازان اين جنگ، افرادي هستند كه تعداد آنها كمتر از گذشته است اما به اطلاعات آنلاين، كه از ماهوارهها و حسگرهاي ميدان جنگ بهآنها ميرسد، مجهز هستند.آنها ميتوانند با سرعت نور به محلهايي غيرمنتظره حمله كنند و پيروز شوند. در اين جنگ كسي برنده است كه بتواند بيشترين اطلاعات را از طرف مقابل كسب كند و آنها را به استثمار بكشد. در چنين جنگي ميزان كشتهها نيز در حداقل خود است. در واقع نه تحرك و نه حجم، هيچكدام تعيينكننده نتيجه جنگ اطلاعاتي نيستند؛ درعوض طرفي برنده است كه بيشتر ميداند.در اين جنگ، عملكردهاي نظاميبرطبق قوانين متكي بر اطلاعات هدايت ميشوند و در آن سيستمهاي اطلاعاتي و ارتباطي تخريب ميشوند.
فنآوريهاي زيادي در اين نوع جنگ استفاده ميشوند. اين فنآوريها بخصوص در زمينه فرماندهي و كنترل، جمعآوري اطلاعات، پردازش و پخش اطلاعات، مكانيابي دوست و دشمن، سلاحهاي هوشمند و .... كاربرد دارند. همچنين كوركردن ادوات الكترونيكي نيروي دشمن، پخش پارازيت، اغفال و هجوم سري به اطلاعات و مدارات ارتباطي دشمن از ديگر كاربردهاي اين فنآوريهاست.
حمله به شبكه بهطوري كه ظاهر صفحات وب بههم بريزد، تبليغات سياسي آنلاين براي افرادي كه به اينترنت دسترسي دارند و مسموم كردن هواي جنگ، جمعآوري ديتا، ازكارانداختن تجهيزات نظاميكامپيوتري مثل رادارها و نيز حمله به زيرساختهاي حياتي دشمن مثل شبكههاي ارتباطي و سوخترساني و ... در طبقهبندي جنگ اطلاعاتي جاي ميگيرند.
بهگزارش McAfee كشور چين طلايهدار جنگ سايبر است. اين كشور متهم به حمله سايبر به هند و آلمان و ايالات متحده است. گرچه خود اين كشور اتهام فوق را رد كرده است.
رادار و نظاميگري
رادار يك سيستم الكترومغناطيسي است كه براي تشخيص و تعيين موقعيت هدف بهكار ميرود. با رادار ميتوان درون محيطهايي مثل تاريكي، باران، مه، برف، غبار و ... را كه براي چشم غير قابل نفوذ است ديد. اما مهمترين مزيت رادار توانايي آن درتعيين فاصله يا حدود هدف است. كاربرد رادارها در اهداف زميني، هوايي، دريايي، فضايي و هواشناسي است.
اختراع رادار از يك پديده فيزيكي و بسيار طبيعي به نام انعكاس الهام گرفته است. همه ما بارها و بارها بازگشت صدا را در مقابل صخرههاي عظيم تجربه كردهايم. امواج راديويي و الكترومغناطيس نيز قابليت انعكاس و بازتاب دارند و رادار بر اساس همين خاصيت ساده بهوجود آمده است. سادهترين رادارها در حقيقت از يك فرستنده و يك گيرنده راديويي تشكيل شدهاند. آزمايش اساسي ارسال امواج الكترومغناطيسي بهسوي هواپيماهاي در حال پرواز ، بهوسيله يك دانشمند فرانسوي بهنام "پير داويد" انجام شد. بعد از آن در آغاز جنگ دوم جهاني بود كه تكنسينهاي انگليسي موفق شدند، نخستين مدلهاي راداري امروزي را بسازند.
همانطور كه امواج دريا و امواج صوتي پس از رسيدن به مانعي منعكس ميشوند، امواج الكترومغناطيسي هم وقتي به مانعي برخورد كنند، برميگردند و ما را از وجود آن آگاه ميكنند. به كمك امواج الكترومغناطيسي نه تنها از وجود اجسام در فاصله دور باخبر ميشويم، بلكه بهطور دقيق تعيين ميكنيم كه آيا ساكن هستند يا از ما دور و يا به ما نزديك ميشوند. حتي سرعت جسم نيز بهخوبي قابل محاسبه است.
درجنگ جهاني دوم زمانيكه رادار وارد صحنه نبرد شد، انگلستان پايگاههاي وسيعي را مجهز به رادار كرد و بهاينترتيب در كارهواپيماهاي آلماني اختلال ايجاد كرد. به عقيده بسياري از كارشناسان، اين رادار بود كه آلمان را علي رغم حملههاي گسترده هوايي بر روي شهرهايي نظير لندن ، ناكام گذاشت. همچنين بسياري از زير درياييهايي كه تعداد زيادي از كشتيهاي حمل و نقل و ناوهاي جنگي متفقين را به قعر دريا ميفرستادند، با كمك رادارها شناسايي شدند و در عمليات گوناگون خود شكست خوردند. رادارها حتي در توپخانهها ، موشك اندازها و جنگهاي زير درياييها نيز وارد عمل شدند و توجه قدرتهاي بزرگ تسليحاتي را ، حتي پس از شكست هيتلر و پايان جنگ جهاني به خودشان جلب كردند.
سيستم رادار در ابتدا با روشن كردن فرستنده ، يك دسته موج راديويي متراكم در آسمان و در جهات مختلف پخش ميكند. اين ارسال براي چند ميكروثانيه صورت ميگيرد، حال فرستنده خاموش شده و گيرنده سيستم رادار مترصد دريافت پژواك امواج كه به همراه اطلاعات حاصل از پديده داپلر نيز هستند ميماند. امواج راديويي با سرعتي معادل سرعت نور حركت ميكنند، تقريباً در هر ميكروثانيه 300 متر را در فضا طي ميكنند؛ حال اگر سيستم رادار مذكور داراي يك ساعت بسيار دقيق و قوي باشد، ميتواند با دقت بسيار بالايي موقعيت هواپيما را مشخص كند، با استفاده از روشهاي خاص پردازش سيگنال براي تحليل پديده داپلر بر روي موجهاي برگشتي ميتوان به دقت سرعت هواپيما را مشخص كرد.
آنتن رادار ، يك دسته پالس امواج راديويي كوچك (اما قدرتمند) را با يك فركانس مشخص منتشر ميكند. هنگاميكه امواج به يك جسم برخورد ميكنند منعكس شده و در اثر پديده داپلر فشرده تر يا گسسته تر ميشوند. همان آنتن وظيفه دريافت امواج منعكس شده را نيز كه البته بسيار كمتر از امواج ارسالي هستند بر عهده دارد.
سلاحهاي پرانرژي
يكي از سلاحهايي كه اين روزها در جنگها كاربرد دارد، سلاحهاي پرانرژي فركانس راديويي هستند. اين سلاحها از امواج راديويي پرقدرت براي از هم گسيختن ادوات الكترونيكي استفاده ميكنند. اين سلاحها يك نوع از سلاحهاي انرژي هدايتشده محسوب ميشوند و مشابه تشعشعات الكترومغناطيسي و عمل ميكنند و ولتاژي مخرب را درون سيمكشيهاي الكترونيكي القاء ميكنند. اين سلاحها معمولا جهتدارند و ميتوانند روي يك هدف بخصوص با استفاده از يك رفلكتور سهميوار متمركز شوند.
منبع: روزنامه ی جام جم
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/03/19/100940608679.jpg
در فرهنگ قديم، جنگ بهمعناي دويدن، جاخالي دادن و پرتاب كردن اشياء به سمت يكديگر بود. گرچه كمكم پرتاب دستي جاي خود را به پرتاب با ماشينهاي مختلف بخشيد و يا اينكه اختراع باروت باعث شد توانايي پرتابي اشياء به سمت نيروهاي دشمن افزايش پيدا كند. بعد از آن نوبت به سلاحهاي خودكار رسيد كه ارتش آمريكا در آخرين سالهاي جنگ جهاني اول از آنها استفاده كرد. گرچه اين پيشرفتها بسيار قابل توجه بودند و ميتوانستند جنگ را به نفع طرفي كه بيشترين امكانات اينچنيني دارد به پايان برسانند اما مشكل آنها اين بود كه تنها ميتوانستند دشمني را كه ديده و شنيده ميشود مورد هدف قرار دهد.
از آنجايي كه انسان هميشه سعي در پيشرفت داشته است! در اين مورد نيز به پيشرفت خود ادامه داد تا مبادا از قافله عقب بماند! اختراع ادوات الكترونيكي و بخصوص رادار نقطه عطفي در اين زمينه بود كه باعث شد چهره جنگ دستخوش تغييرات اساسي شود. بهاينترتيب كشتيها و هواپيماها قادر شدند بر روي دشمناني آتش كنند كه از آنها چيزي بهجز يك سايه سبزرنگ نميديدند. بعد از آن سروكله روباتهاي نظاميپيدا شد. موشكهاي كروز نمونهاي از اين روباتهاي نظاميبودند كه ميتوانستند بهطور خودكار ماموريتهايي را انجام دهند كه قبلا بايد توسط سربازان انجام ميگرفت. رادارهاي پيشرفتهتر هم كه آمدند به خلبانان كمك كردند هواپيماهايي را هدف بگيرند كه اصلا قادر به ديدنش نبودند.بهزودي سيستمهاي روباتيك از اين هم پيشرفتهتر و مستقلتر شدند بهطوريكه جنگافزارهايي ساخته شدند كه بهطور خودكار توانايي اكتشاف، ارزيابي هدف، موقعيتيابي، رديابي، درگيري و در نهايت كشت و كشتار را داشتند. اين كار درواقع مديون ساخت حسگرهاي الكترونيكي و پردازشگرهاي پيشرفتهاي بود كه توانايي تشخيص هدف ثابت و سيار و نيز شناسايي روشهايي براي هدايت صحيح و خودكار را به جنگجويان ميدادند.
با تمام اين پيشرفتها در جنگ و فنآوريهاي مربوط به آن امروزه انسانها به اين فكر افتادهاند كه سلاح را بهطور كامل از دستان همنوعانشان بيرون بكشند و اين بار سنگين را به دوش كامپيوترها بيندازند. مهمترين اقدام در اين زمينه ترقي سيستمهاي اطلاعاتي كامپيوتري است كه با تكثير سيستمهاي خودكار و نيمهخودكار سيار مثل روباتها تركيب شده است. بهاينترتيب هم سرعت بالا ميرود و هم محدوديتهايي كه بهواسطه زمان واكنش در انسان وجود دارد از بين خواهد رفت. سلاحهاي مدرن كامپيوتري توانايي درگيري با سرعت نور را دارند. بهطور خلاصه بايد گفت سيستمهاي نظاميامروزه خيلي سريع، خيلي كوچك و در تعداد خيلي زياد هستند و باعث شدهاند محيطي بسيار پيچيده از جهت نظارت و كنترل براي انسانها بهوجود آيد.
كاربرد فناوري اطلاعات در جنگ
فنآوري هميشه جزء مهمياز جنگ بوده است. در عصري كه تعريف فنآوري همان تعريفي است كه از فنآوري اطلاعات ميكنند جاي تعجب نيست كه IT هسته مركزي شكلگيري و تكامل هر جنگي باشد. ارتشهاي دنيا امروزه بر اين باورند كه "اطلاعات" اصليترين دستگاه تقويتكننده هر جنگي است. اهميت اطلاعات در جنگها حتي بيشتر از اهميت سربازان و سلاحها و ديگر استانداردهاي قديمياست.
جنگ اطلاعاتي نشانهاي از دوران مدرن ماست. دنياي مدرن ما شديدا وابسته به انواع فنآوريها و بخصوص كامپيوتر است. جايي هم كه وابستگي وجود داشته باشد، سطح آسيبپذيري بالاتر ميرود. اقتصاد، سياست، دولتها و ملتها همگي به كامپيوتر و اطلاعات وابستهاند. برخي صنايع مثل بانكداري، كارخانجات پيشرفته خودكار و يا صنايع شيميايي و پتروشيميبدون كامپيوتر و ارتباطات و يا زيرساختهاي شبكه نميتوانند بهدرستي كار كنند و يا حتي از كار خواهند افتاد. درچنين دنيايي فلج كردن، فريب دادن و ازهم گسيختن سازمانها و موسسات از طريق دستكاري و يا انهدام زيرساختهاي اطلاعاتي آنها را "جنگ اطلاعاتي" ميگويند. طرف اين جنگ ميتواند يك شخص باشد (مثل خالي كردن حساب بانكي و يا خواندن ايميل وي) و يا اينكه دولتها و موسسات مهم هك شوند و اطلاعات آنها بهصورت پنهاني بهسرقت رود. همچنين تروريسم اطلاعاتي و نيز مقاصد نظامي(يعني استفاده از تماميموارد ذكر شده بههمراه تكنيكهاي نظاميبراي رسيدن به اهداف نظامي) از ديگر انواع اين جنگ هستند. در نوع نظاميجنگ اطلاعاتي هم از تكنيكهاي نرمافزاري استفاده ميشود و هم از انواع سختافزاري آن. يك مثال از اين گروه را ميتوان بمبهايي عنوان كرد كه هدف آنها مراكز كامپيوتري و يا ديگر نقاط اطلاعاتي دشمن است. جنگهايي مثل جنگهاي الكترونيك، كه در آنها علم و عمل از كار انداختن رادارهاي دشمن به وسيله انفجار يا پارازيت حرف اول را ميزند، چيزي كمتر از يك "جنگ اطلاعاتي" نظاميتخصصي نيست.
در جنگهاي اطلاعاتي نيازي به ارتش پرتعداد نيست. درعوض سربازان اين جنگ، افرادي هستند كه تعداد آنها كمتر از گذشته است اما به اطلاعات آنلاين، كه از ماهوارهها و حسگرهاي ميدان جنگ بهآنها ميرسد، مجهز هستند.آنها ميتوانند با سرعت نور به محلهايي غيرمنتظره حمله كنند و پيروز شوند. در اين جنگ كسي برنده است كه بتواند بيشترين اطلاعات را از طرف مقابل كسب كند و آنها را به استثمار بكشد. در چنين جنگي ميزان كشتهها نيز در حداقل خود است. در واقع نه تحرك و نه حجم، هيچكدام تعيينكننده نتيجه جنگ اطلاعاتي نيستند؛ درعوض طرفي برنده است كه بيشتر ميداند.در اين جنگ، عملكردهاي نظاميبرطبق قوانين متكي بر اطلاعات هدايت ميشوند و در آن سيستمهاي اطلاعاتي و ارتباطي تخريب ميشوند.
فنآوريهاي زيادي در اين نوع جنگ استفاده ميشوند. اين فنآوريها بخصوص در زمينه فرماندهي و كنترل، جمعآوري اطلاعات، پردازش و پخش اطلاعات، مكانيابي دوست و دشمن، سلاحهاي هوشمند و .... كاربرد دارند. همچنين كوركردن ادوات الكترونيكي نيروي دشمن، پخش پارازيت، اغفال و هجوم سري به اطلاعات و مدارات ارتباطي دشمن از ديگر كاربردهاي اين فنآوريهاست.
حمله به شبكه بهطوري كه ظاهر صفحات وب بههم بريزد، تبليغات سياسي آنلاين براي افرادي كه به اينترنت دسترسي دارند و مسموم كردن هواي جنگ، جمعآوري ديتا، ازكارانداختن تجهيزات نظاميكامپيوتري مثل رادارها و نيز حمله به زيرساختهاي حياتي دشمن مثل شبكههاي ارتباطي و سوخترساني و ... در طبقهبندي جنگ اطلاعاتي جاي ميگيرند.
بهگزارش McAfee كشور چين طلايهدار جنگ سايبر است. اين كشور متهم به حمله سايبر به هند و آلمان و ايالات متحده است. گرچه خود اين كشور اتهام فوق را رد كرده است.
رادار و نظاميگري
رادار يك سيستم الكترومغناطيسي است كه براي تشخيص و تعيين موقعيت هدف بهكار ميرود. با رادار ميتوان درون محيطهايي مثل تاريكي، باران، مه، برف، غبار و ... را كه براي چشم غير قابل نفوذ است ديد. اما مهمترين مزيت رادار توانايي آن درتعيين فاصله يا حدود هدف است. كاربرد رادارها در اهداف زميني، هوايي، دريايي، فضايي و هواشناسي است.
اختراع رادار از يك پديده فيزيكي و بسيار طبيعي به نام انعكاس الهام گرفته است. همه ما بارها و بارها بازگشت صدا را در مقابل صخرههاي عظيم تجربه كردهايم. امواج راديويي و الكترومغناطيس نيز قابليت انعكاس و بازتاب دارند و رادار بر اساس همين خاصيت ساده بهوجود آمده است. سادهترين رادارها در حقيقت از يك فرستنده و يك گيرنده راديويي تشكيل شدهاند. آزمايش اساسي ارسال امواج الكترومغناطيسي بهسوي هواپيماهاي در حال پرواز ، بهوسيله يك دانشمند فرانسوي بهنام "پير داويد" انجام شد. بعد از آن در آغاز جنگ دوم جهاني بود كه تكنسينهاي انگليسي موفق شدند، نخستين مدلهاي راداري امروزي را بسازند.
همانطور كه امواج دريا و امواج صوتي پس از رسيدن به مانعي منعكس ميشوند، امواج الكترومغناطيسي هم وقتي به مانعي برخورد كنند، برميگردند و ما را از وجود آن آگاه ميكنند. به كمك امواج الكترومغناطيسي نه تنها از وجود اجسام در فاصله دور باخبر ميشويم، بلكه بهطور دقيق تعيين ميكنيم كه آيا ساكن هستند يا از ما دور و يا به ما نزديك ميشوند. حتي سرعت جسم نيز بهخوبي قابل محاسبه است.
درجنگ جهاني دوم زمانيكه رادار وارد صحنه نبرد شد، انگلستان پايگاههاي وسيعي را مجهز به رادار كرد و بهاينترتيب در كارهواپيماهاي آلماني اختلال ايجاد كرد. به عقيده بسياري از كارشناسان، اين رادار بود كه آلمان را علي رغم حملههاي گسترده هوايي بر روي شهرهايي نظير لندن ، ناكام گذاشت. همچنين بسياري از زير درياييهايي كه تعداد زيادي از كشتيهاي حمل و نقل و ناوهاي جنگي متفقين را به قعر دريا ميفرستادند، با كمك رادارها شناسايي شدند و در عمليات گوناگون خود شكست خوردند. رادارها حتي در توپخانهها ، موشك اندازها و جنگهاي زير درياييها نيز وارد عمل شدند و توجه قدرتهاي بزرگ تسليحاتي را ، حتي پس از شكست هيتلر و پايان جنگ جهاني به خودشان جلب كردند.
سيستم رادار در ابتدا با روشن كردن فرستنده ، يك دسته موج راديويي متراكم در آسمان و در جهات مختلف پخش ميكند. اين ارسال براي چند ميكروثانيه صورت ميگيرد، حال فرستنده خاموش شده و گيرنده سيستم رادار مترصد دريافت پژواك امواج كه به همراه اطلاعات حاصل از پديده داپلر نيز هستند ميماند. امواج راديويي با سرعتي معادل سرعت نور حركت ميكنند، تقريباً در هر ميكروثانيه 300 متر را در فضا طي ميكنند؛ حال اگر سيستم رادار مذكور داراي يك ساعت بسيار دقيق و قوي باشد، ميتواند با دقت بسيار بالايي موقعيت هواپيما را مشخص كند، با استفاده از روشهاي خاص پردازش سيگنال براي تحليل پديده داپلر بر روي موجهاي برگشتي ميتوان به دقت سرعت هواپيما را مشخص كرد.
آنتن رادار ، يك دسته پالس امواج راديويي كوچك (اما قدرتمند) را با يك فركانس مشخص منتشر ميكند. هنگاميكه امواج به يك جسم برخورد ميكنند منعكس شده و در اثر پديده داپلر فشرده تر يا گسسته تر ميشوند. همان آنتن وظيفه دريافت امواج منعكس شده را نيز كه البته بسيار كمتر از امواج ارسالي هستند بر عهده دارد.
سلاحهاي پرانرژي
يكي از سلاحهايي كه اين روزها در جنگها كاربرد دارد، سلاحهاي پرانرژي فركانس راديويي هستند. اين سلاحها از امواج راديويي پرقدرت براي از هم گسيختن ادوات الكترونيكي استفاده ميكنند. اين سلاحها يك نوع از سلاحهاي انرژي هدايتشده محسوب ميشوند و مشابه تشعشعات الكترومغناطيسي و عمل ميكنند و ولتاژي مخرب را درون سيمكشيهاي الكترونيكي القاء ميكنند. اين سلاحها معمولا جهتدارند و ميتوانند روي يك هدف بخصوص با استفاده از يك رفلكتور سهميوار متمركز شوند.
منبع: روزنامه ی جام جم