آبجی
26th October 2009, 11:45 AM
افول ايميل
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/08/03/100920912242.jpg
هفته گذشته روزنامه والاستريت ژورنال در مقالهاي با عنوان «پايان دوران ايميل» كه به قلم جسيكا وسكلارو در اين روزنامه چاپ شده بود، با اشاره به ظهور سرويسهاي بيشمار جديد در وب، به اين نتيجه رسيده بود كه دوران ايميل رو به افول است و وسائل ارتباطي ديگر با سرعت انتقال پيام و جذابيت بيشتر در حال برطرف كردن همان نيازي هستند كه ايميل در طول دهه گذشته برطرف ميكرد.
اين مقاله استدلال ميكند از طرفي بسياري از سرويسهاي جديد امكان برقراري ارتباط را با سرعت بيشتر و امكانات بهتر فراهم ميكنند و از طرف ديگر با توجه به اينكه ساعات آنلاين بودن افراد افزايش يافته و تقريبا روزبهروز به تعداد رايانههايي كه هميشه آنلايناند (خواه كاربر پشت رايانه حضور داشته باشد خواه كاربري پشت رايانه نباشد) افزوده ميشود در نتيجه برخي از شيوههاي پيامرساني (مانند پيام رساني سريع) كارايي بهتر و جوابدهي بيشتري دارند.
از سوي ديگر هفته گذشته واكنشهايي هم در وبسايتهايي مانند پيسيمگ و پيسيورلد به اين مقاله والاستريت ژورنال و در نقد اين نظر منتشر شد. اما نويسندگان اين مجلات اينترنتي هم تا حدودي با نظر نويسنده مقاله والاستريت ژورنال موافق بودند كه بسياري از كاربردهاي ايميل را ميتوان از طريق سرويسهاي ديگر و با كارآمدي بيشتر به كار گرفت.
اجازه بدهيد پيش از هر چيز موضوع را بيشتر بشكافيم. من به شخصه روزانه نزديك به 100 ايميل از منابع مختلف دريافت ميكنم. از طرفي حجم زيادي از ايميلهاي ديگر هم وجود دارد كه بهصورت سرويسهاي روزانه يا رونوشتي از پيامهاي سرويسهاي تحت وب2 در اينباكس من وارد ميشوند. در مجموع گاهي من روزانه 300 تا 600 ايميل مختلف از منابع مختلف بر روي رايانه خود دريافت ميكنم. گروهي از اين ايميلها شامل تبليغات، نيوزلترها، سرخط اخبار، گزارشهاي شبكههاي اجتماعي و حتي اسپمها هستند كه بخش بزرگي از وقت من در مطالعه ايميلها را ميگيرند و البته تقريبا به كمترين توجه نياز دارند.
از سوي ديگر شايد روزانه تنها حدود 10 تا 20 ايميل ارسال ميكنم. اگر فرض كنيم كه تمامي ايميلهاي ارسالي من پاسخ به نامههاي وارده باشد (كه اينگونه نيست) در واقع من به كمتر از ده درصد ايميلهاي دريافتيام پاسخ ميدهم. در اين بين ممكن است ايميلي را كه نياز به پاسخ داشته (مثلا تنها به اين دليل كه آدرس فرستندهاش آشنا نبوده) نخوانم و جواب ندهم. از سوي ديگر وقتي نامهاي را براي كسي ميفرستم، بايد منتظر بمانم و البته اميدوار باشم كه دريافتكننده، آن را پاسخ دهد. از سوي ديگر بسياري از اخباري كه بهصورت دورهاي براي من ارسال ميشود، كاربردي براي من ندارند. براي مثال من عضو يك گروه پستي از كاربران مترجم يك توزيع لينوكس هستم. در بين 20 تا 30 ايميل كه روزانه در اين گروه ارسال ميشود و رونوشتي از آنها براي من ميآيد، تنها ايميلهاي مربوط به مترجمان فارسي اين توزيع براي مهم است.
سرويسهاي جديدتر بسياري از امكانات جديد ارائه ميدهند كه از نياز من به ايميل كم ميكنند. براي مثال من تنها با عوض كردن وضعيتم در يك شبكه اجتماعي مانند فيسبوك، ميتوانم به همه دوستانو همكارانم اطلاع دهم كه من در سفر هستم و اكنون در محل كار خود حضور ندارم. به همين راحتي ميتوان بخش بزرگي از اطلاعات مورد نيازي را كه ممكن بود با صرف وقت و هزينه بيشتر به اطلاع ديگران برسانم، به راحتي در اختيار آنها قرار ميدهم. سرويسهاي بيشمار ديگري در وب خدمات مختلفي را به من ارائه ميكنند كه هر روز از نياز من به اطلاعرسانيهاي مستقيم ميكاهند در عين حال سرعت عمل اطلاعرساني را افزايش ميدهند و مدت انتظار براي دريافت پاسخ نيز به نسبت كاهش مييابد. براي نمونه، دريافت و رسانيدن پيام از طريق پيام كوتاه بسيار سريعتر است، اما هميشه كاربرد ندارد.
براي مثال در مقاله والاستريت ژورنال به يك سرويس جديد مايكروسافت براي توسعهدهندگان و برنامهنويسان اشاره شده است بهنام شيرپوينت (SharePoint). جفتپر مدير اين تيم در مايكروسافت اشاره ميكند كه پيش از اين هر تغييري كه در يك پروژه ايجاد ميشد ايميلي حاوي تغيير ايجاد شده در وضعيت پروژه براي همه توسعهدهندگان و كاركنان مرتبط با آن ارسال ميشد. اين باعث ميشد كه همه كاركنان بهصورت روزانه و دورهاي تعداد زيادي ايميلهاي نالازم دريافت كنند كه ممكن بود حاوي اطلاعاتي باشد كه اصلا نياز نداشتند. با استفاده از اين سرويس جديد اين امكان براي همه كاركنان پديد ميآيد تا هر زمان كه لازم داشتند تا از چيزي با خبر شوند، اطلاعات مورد نياز خود را از طريق اين سرويس بيايند.
در پايان البته ذكر اين نكته لازم است كه با وجود پديد آمدن همه سرويسهاي جديد و با وجود اين همه امكانات باز هم هنوز جواب ما به سوالي كه در عنوان اين مقاله شده، منفي است. هنوز ايميل كاربردهاي خاص خودش را براي ما كاربران رايانهها دارد، همانگونه كه شايد گاهي لازم باشد ارتباط بهصورت مستقيم و رودررو و بدون استفاده از هيچ وسيله و سرويسي تحت وب انجام گيرد.
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/08/03/100920912242.jpg
هفته گذشته روزنامه والاستريت ژورنال در مقالهاي با عنوان «پايان دوران ايميل» كه به قلم جسيكا وسكلارو در اين روزنامه چاپ شده بود، با اشاره به ظهور سرويسهاي بيشمار جديد در وب، به اين نتيجه رسيده بود كه دوران ايميل رو به افول است و وسائل ارتباطي ديگر با سرعت انتقال پيام و جذابيت بيشتر در حال برطرف كردن همان نيازي هستند كه ايميل در طول دهه گذشته برطرف ميكرد.
اين مقاله استدلال ميكند از طرفي بسياري از سرويسهاي جديد امكان برقراري ارتباط را با سرعت بيشتر و امكانات بهتر فراهم ميكنند و از طرف ديگر با توجه به اينكه ساعات آنلاين بودن افراد افزايش يافته و تقريبا روزبهروز به تعداد رايانههايي كه هميشه آنلايناند (خواه كاربر پشت رايانه حضور داشته باشد خواه كاربري پشت رايانه نباشد) افزوده ميشود در نتيجه برخي از شيوههاي پيامرساني (مانند پيام رساني سريع) كارايي بهتر و جوابدهي بيشتري دارند.
از سوي ديگر هفته گذشته واكنشهايي هم در وبسايتهايي مانند پيسيمگ و پيسيورلد به اين مقاله والاستريت ژورنال و در نقد اين نظر منتشر شد. اما نويسندگان اين مجلات اينترنتي هم تا حدودي با نظر نويسنده مقاله والاستريت ژورنال موافق بودند كه بسياري از كاربردهاي ايميل را ميتوان از طريق سرويسهاي ديگر و با كارآمدي بيشتر به كار گرفت.
اجازه بدهيد پيش از هر چيز موضوع را بيشتر بشكافيم. من به شخصه روزانه نزديك به 100 ايميل از منابع مختلف دريافت ميكنم. از طرفي حجم زيادي از ايميلهاي ديگر هم وجود دارد كه بهصورت سرويسهاي روزانه يا رونوشتي از پيامهاي سرويسهاي تحت وب2 در اينباكس من وارد ميشوند. در مجموع گاهي من روزانه 300 تا 600 ايميل مختلف از منابع مختلف بر روي رايانه خود دريافت ميكنم. گروهي از اين ايميلها شامل تبليغات، نيوزلترها، سرخط اخبار، گزارشهاي شبكههاي اجتماعي و حتي اسپمها هستند كه بخش بزرگي از وقت من در مطالعه ايميلها را ميگيرند و البته تقريبا به كمترين توجه نياز دارند.
از سوي ديگر شايد روزانه تنها حدود 10 تا 20 ايميل ارسال ميكنم. اگر فرض كنيم كه تمامي ايميلهاي ارسالي من پاسخ به نامههاي وارده باشد (كه اينگونه نيست) در واقع من به كمتر از ده درصد ايميلهاي دريافتيام پاسخ ميدهم. در اين بين ممكن است ايميلي را كه نياز به پاسخ داشته (مثلا تنها به اين دليل كه آدرس فرستندهاش آشنا نبوده) نخوانم و جواب ندهم. از سوي ديگر وقتي نامهاي را براي كسي ميفرستم، بايد منتظر بمانم و البته اميدوار باشم كه دريافتكننده، آن را پاسخ دهد. از سوي ديگر بسياري از اخباري كه بهصورت دورهاي براي من ارسال ميشود، كاربردي براي من ندارند. براي مثال من عضو يك گروه پستي از كاربران مترجم يك توزيع لينوكس هستم. در بين 20 تا 30 ايميل كه روزانه در اين گروه ارسال ميشود و رونوشتي از آنها براي من ميآيد، تنها ايميلهاي مربوط به مترجمان فارسي اين توزيع براي مهم است.
سرويسهاي جديدتر بسياري از امكانات جديد ارائه ميدهند كه از نياز من به ايميل كم ميكنند. براي مثال من تنها با عوض كردن وضعيتم در يك شبكه اجتماعي مانند فيسبوك، ميتوانم به همه دوستانو همكارانم اطلاع دهم كه من در سفر هستم و اكنون در محل كار خود حضور ندارم. به همين راحتي ميتوان بخش بزرگي از اطلاعات مورد نيازي را كه ممكن بود با صرف وقت و هزينه بيشتر به اطلاع ديگران برسانم، به راحتي در اختيار آنها قرار ميدهم. سرويسهاي بيشمار ديگري در وب خدمات مختلفي را به من ارائه ميكنند كه هر روز از نياز من به اطلاعرسانيهاي مستقيم ميكاهند در عين حال سرعت عمل اطلاعرساني را افزايش ميدهند و مدت انتظار براي دريافت پاسخ نيز به نسبت كاهش مييابد. براي نمونه، دريافت و رسانيدن پيام از طريق پيام كوتاه بسيار سريعتر است، اما هميشه كاربرد ندارد.
براي مثال در مقاله والاستريت ژورنال به يك سرويس جديد مايكروسافت براي توسعهدهندگان و برنامهنويسان اشاره شده است بهنام شيرپوينت (SharePoint). جفتپر مدير اين تيم در مايكروسافت اشاره ميكند كه پيش از اين هر تغييري كه در يك پروژه ايجاد ميشد ايميلي حاوي تغيير ايجاد شده در وضعيت پروژه براي همه توسعهدهندگان و كاركنان مرتبط با آن ارسال ميشد. اين باعث ميشد كه همه كاركنان بهصورت روزانه و دورهاي تعداد زيادي ايميلهاي نالازم دريافت كنند كه ممكن بود حاوي اطلاعاتي باشد كه اصلا نياز نداشتند. با استفاده از اين سرويس جديد اين امكان براي همه كاركنان پديد ميآيد تا هر زمان كه لازم داشتند تا از چيزي با خبر شوند، اطلاعات مورد نياز خود را از طريق اين سرويس بيايند.
در پايان البته ذكر اين نكته لازم است كه با وجود پديد آمدن همه سرويسهاي جديد و با وجود اين همه امكانات باز هم هنوز جواب ما به سوالي كه در عنوان اين مقاله شده، منفي است. هنوز ايميل كاربردهاي خاص خودش را براي ما كاربران رايانهها دارد، همانگونه كه شايد گاهي لازم باشد ارتباط بهصورت مستقيم و رودررو و بدون استفاده از هيچ وسيله و سرويسي تحت وب انجام گيرد.