PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قرمزها را دوست دارم؛ زندی: شاید رفتم پرسپولیس



Victor007
25th October 2009, 04:14 PM
خيلي ها دوستم دارند و خيلي ها هم دوستم ندارند. من زماني به تيم ملي دعوت نشدم در صورتي كه خوب بازي مي كردم، چون مربي دوستم نداشت و به من اعتماد نمي كرد


http://i.media.goal.com/g/57789_news.jpg

سایت گل - فریدون زندی در لابه لای روزهای نه چندان شیرین خود در استیل آذین به ندرت تن به گفتگو می دهد. این بازیکن دو رگه که در مدت حضورش در تیم ملی به ندرت حتی به تعداد انگشتان یک دست حاضر به مصاحبه نشده، این بار به سوالات خبرنگار نسل امروز پاسخ داده است. خلاصه این مصاحبه جالب را بخوانید.
* ايران يا آلمان؟
- به خاطر اينكه آلمان زندگي مي كردم در آنجا راحت ترم، دوستانم هم آنجا هستند.الان حدود 6 سال است كه به ايران آمده ام و عادت كرده ام ولي كلا در آلمان راحت تر هستم.
* به چه دليل آنجا راحت تر هستي؟
- به خاطر دوستانم.
* يعني دوستانت در آلمان بهتر بودند؟
- بله، خيلي.
* با توجه به اينكه زبان مادري ات، آلماني است،‌از چه زماني فارسي را ياد گرفتي؟
- به دليل اينكه پدرم 40 سال در آلمان بوده، با من هم آلماني حرف مي زد به همين خاطر عادت نداشتم هم آلماني حرف مي زد به همين خاطر عادت نداشتم فارسي حرف بزنم. 5 سالم بود كه كمي فارسي حرف مي زدهم ولي چون از آن به بعد حرف نزدم زبان فارسي يادم رفت، ‌تا زماني كه براي بازي در تيم ملي به ايران آمدم و دوباره فارسي حرف زدن را شروع كردم.
* پدرت با اينكه آلماني حرف مي زد، چطور به تو فارسي ياد داد؟
- براي پدر و مادر خيلي سخت است كه دو زبان را به بچه شان ياد دهند. من هم وقتي فاميل هايم آلمان مي آمدند با آنها فارسي صحبت مي كردم ولي از زماني كه من 17 سال داشتم از خانواده ام جدا شدم و تنها زندگي كردم. ازآن به بعد ديگر فارسي صحبت نكردم تا زمانيك ه به ايران آمدم.
* پس زماني كه به ايران آمدي، فارسي صحبت كردن برايت خيلي سخت بود؟
- بله، وقتي هم كه دو،‌سه ماه در تيم ملي نبودم، ‌دوباره فارسي يادم رفت.
* به نظرت فارسي راحت تر است يا آلماني؟
- آلماني، حتي انگليسي را هم اگر دو سه ماه حرف نزنم يادم نمي رود ولي فارسي را فراموش مي كنم.
* به چند زبان مسلط هستي؟
- سه زبان،‌البته زبان يوناني و فرانسه را هم كمي مي فهمم.
* خودت به اينكه فارسي ياد بگيري علاقه داشتي؟
- آدم وقتي بچه است به اين چيزها فكر نمي كند ولي زماني كه سنم بيسشتر شد تصميم گرفتم ياد بگيرم البته هنوز هم نمي توانم بخوانم يا بنويسم چون مدرسه كه نرفته ام، تازه الان مي خواهم كلاس بروم و خواندن و نوشتن را ياد بگيرم.
* اسم فريدون را چه كسي برايت انتخاب كرد؟
- پدرم. عموي من اسمش فريدون بوده و يك ماه قبل اينكه من به دنيا بيايم، فوت كردند به همين خاطر اسم من را فريدون گذاشتند.
* به نظرت چه تفاوتي بين فرهنگ ما و فرهنگ آلماني ها وجود دارد؟
- در ايران، آدم ها خيلي راحت تر هستند و برنامه ريزي براي كارهايشان ندارد و مثلا اگر قرار مي گذارند سر وقت نمي آيند!
* تو از روزي كه به ايران آمده اي، بدقول نشدي؟
- اتفاقا من هم از وقتي به ايران آمدم بدقول شدم (باخنده) ولي واقعا اينجوري هستم كه وقتي تمرين داريم يك ساعت قبل راه مي افتم تا سر وقت برسم.
* فكر مي كنم آدم خونسردي هستي؟
- تقريبا،‌ولي بعضي وقتها هم عصباني مي شوم.
* چه زمان هايي؟
- وقتي دروغ زياد مي شنوم خيلي عصباني ام مي كند.
* خودت دروغ نمي گويي؟
-نه،‌نمي گويم.
* وقتي فارسي ياد گرفتي چه كلمه هايي برايت جذاب بود؟
- وقتي با بچه هاي تيم ملي حرف مي زديم،‌آنها به من مي گفتند «داداش» كه برايم خيلي بامزه بود.
* نه منظورم آن موقع است كه 5 سالت بوده و فارسي ياد گرفتي.
- واقعا يادم نمي آيد.
* وقتي براي اولين بار به تيم ملي آمدي،‌چطور با بازيكنان حرف مي زدي؟
- آن موقع حرف زدن برايم سخت بود و فقط حرف هاي ديگران را متوجه مي شدم. مصاحبه هاي تلويزيوني برايم خيلي سخت بود ولي پيش بچه ها و با آ«ها حرف زدن برايم زياد سخت نبود.
* الان كه خوب صحبت مي كني، تمرين كرده اي؟
- بيشتر از تمرين، عادت كرده ام. به خصوص در اين دو ماه كه به استيل آمدم خيلي حرف زدنم بهتر شده و با تمام بچه ها فارسي حرف مي زنم.
* دلت براي آلمان تنگ مي شود؟
- خيلي زياد. الان كه 4،5 ماه است نرفته ام، خيلي دلم تنگ شده.
* اينجا اوقات فراغتت را چطور مي گذراني؟
- با دوستانم بيرون مي رويم.
* سينما نمي روي؟
- نه، در سينما راحت نيستم. فيلم ايراني هم فقط يكي دو تا ديده ام، آن هم فيلم اخراجي ها چون همه تعريف مي كردند و تكيه كلام هايش را به كار مي بردند.
* اهل كتاب خواندن هستي؟
- وقتي آلمان زندگي مي كردم خيلي كتاب مي خواندم. حتي تلويزيون هم نگاه نمي كردم و فقط كتاب مي خواندم.
* چه فوتباليستي را در جهان دوست داري؟
- فوتباليست هاي خوبي مثل مارادونا و زيدان وجود دارند ولي بازيكني كه من خيلي دوستش دارم ديويد بكام است.
* تلويزيون ايران را مي بيني؟
- آلمان بودم بودم كه نمي ديدم، حتي نود را هم نمي شناختم ولي از زماني كه اينجا آمدم گهگداري مي بينم.
* در تيم ملي حقت را خورده اند؟
-كمي.
* ناراحت نيستي؟
- من گفتم كه خيلي ها دوستم دارند و خيلي ها هم دوستم ندارند. من زماني به تيم ملي دعوت نشدم در صورتي كه خوب بازي مي كردم، چون مربي دوستم نداشت و به من اعتماد نمي كرد.
* قطبي به تو اعتماد دارد؟
- بله . البته معني اش اين نيست كه من صددرصد بازيكن فيكس تيم ملي باشم. ولي حتي اگر بازي هم نكنم او مربي خوبي است.
* اولين دوست فوتبالي ات چه كسي بود؟
- مهدي مهدوي كيا. درآلمان هم فقط با مهدي و وحيد هاشميان دوست بودم.
* با علي دايي چطور؟
- الان دوست هستيم ولي آن موقع نه.
* از همان موقع كه به ايران آمدي، به خاطر صداقتت خيلي ها دوستت داشتند و از تو دفاع مي كردند، اين حس را خودت هم داشتي؟
- من مي دانم كه اينجا طرفدار دارم و آدم ها دوستم دارند.اين 50 درصد است و 50 درصد ديگر هم اصلا دوست ندارند من اينجا باشم. من خودم اين را مي فهمم.
* دوست زياد داري؟
- دارم. ولي راحت به آدم ها نزديك نمي شوم. اگر با كسي آشنا شوم يك ماه طول مي كشد تا واقعا با او دوست شوم. در آلمان هم همين جوري بودم. علي رقيمي از دوستان صميمي من است. برايم دسته چك گرفته و به خاطر اعتماد زيادي كه به علي دارم او چك هايم را مي نويسد.
* در آلمان شغل ديگري هم داشتي؟
- وقتي ديپلم گرفتم، فوتبال بازي مي كردم و مي خواستم به دانشگاه بروم و مديريت ورزش بخوانم ولي فرصت نكردم. دلم مي خواهد مربي شوم.
* استقلالي هستي يا پرسپوليسي؟
-اتفاقا من پرسپوليس را دوست دارم ولي قبلا به اين چيزها فكر نمي كردم.
* مي گفتند قرار است به پرسپوليس بيايي؟
- فعلا كه نه ولي امكان دارد بعدا بيايم.
* كسي كه هم پستت و چپ پا باشد، با تو دوست است؟
- نه ، همه جاي دنيا معمول است كه هم پستي ها با هم خوب نيستند و پشت سر هم حرف مي زنند البته من با كسي كاري ندارم و كار خودم را انجام مي دهم.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد