امید عباسی
24th October 2009, 01:31 AM
چكيده :
در اين نوشتار تلاش گرديده نگاهي به موقعيت ايران در پهنه كره زمين و نقش زلزله در اين منطقه ، در كنار وضعيت عمومي بناهاي كشور در شهر و روستا از حيث پايداري در مقابل اين پديده طبيعي صورت گيرد در گام بعدي به پراكنش بناهاي موجود غير پايدار در سطح كشور و به درسهايي كه در زمينه توجه به پايدارسازي پس از زلزله هاي مهم صورت گرفته اشاره شده است. وضعيت پيش رو و اينكه چه بايد كرد با رويكرد توجه به ساختمانهاي موجود كشور و ساخت و سازهاي جديد در انتها مد نظر بوده است.
ايران و زلزله:
كشورمان به لحاظ استقرار در روي كره زمين در موقعيتي قرار گرفته است كه يكي از فعالترين كمربندهاي زلزله خيز جهان تحت عنوان « آلپ هيماليا » از آن مي گذرد.
اين موقعيت خاص در طول تاريخ ايران را هم زيست با زلزله هاي متعدد و با شدتهاي متفاوتي قرار داده است وقوع حدود 3500 زلزله در طول يكصد سال گذشته مويد اين همزيستي است.
به طور ميانگين هر سال يك زلزله بزرگ و هر 10 سال يك زلزله با بزرگي 7 درجه در مقياس ريشتر به بالا حاصل اين همزيستي است. سوال عمده اي كه مي تواند مطرح شود اين است « آيا تا چه اندازه اين همزيستي منجر به توجه ، درك و حساسيت و اهميت موضوع و نهايتاً آمادگي علمي ، مديريتي ، اجتماعي ، فرهنگي و اجرائي ما شده است؟»
نتايج حاصل از زلزله طي ساليان گذشته نشان مي دهد اگر چه برنامه ريزان ، متخصصين و مجريان پندهايي از اين حوادث گرفته و اصلاحات و تمهيداتي در جهت مقابله با اين پديده طبيعي صورت پذيرفته است ليكن تا نقطه مطلوب فاصله نسبتاً زيادي است.
در حاليكه ايران 1 درصد از جمعيت دنيا را در خود جاي داده است ليكن تلفات جاني ناشي از اين حوادث 6% كل تلفات جهان است . بخش عمده اي از جمعيت كشور در پهنه خطرناك زندگي مي كنند. اكثر مناطق پر جمعيت و مراكز شهري مهم در پهنه با خطر بالا قرار گرفته اند. 76 درصد شهرهاي بزرگ و متوسط كشور و عمده مناطق روستايي بر روي پهنه هاي با خطر زلزله بالا قرار گرفته اند. از مجموع حدود 68 هزار نقطه روستائي كشور بيش از 2/3 ميليون واحد مسكوني از مصالح غير پايدار و بي دوام ساخته شده اند.
و در سطح شهرهاي كشور نيز بالغ بر 8/2 ميليون واحد مسكوني موجود ناپايدار و غير مقاوم در برابر زلزله هستند.
به ديگر سخن از مجموع بيش از 13 ميليون واحد مسكوني شهري و روستايي كشور حدود 6 ميليون واحد غير مقاوم و نا پايدار در برابر زلزله هستند.
پراكنش واحدهاي ناپايدار شهري در 3 حوزه شكل گرفته است:
الف: حوزه بافتهاي فرسوده شهري:
اين مناطق كه عمدتاً هسته هاي اوليه پيدايش و رشد شهرها و شهر نشيني هستند از يكسو واجد معماريهاي ارزشمند بومي و اسلامي اند كه هويت ساز و الهام بخش براي امروز و آينده معماري و شهرسازي اين مرز و بوم هستند و از سوي ديگر به دليل استفاده از مصالح نا پايدار و فرسودگي شديد كالبد در اين مناطق به همراه عدم برخورداري از خدمات روبنائي و زير بنائي مناسب من جمله دسترسيها و معابر از جمله آسيب پذير ترين مناطق شهرهاي كشور محسوب مي شوند.
ب: مناطق اسكان غير رسمي ( حاشيه نشيني ):
اين مناطق كه عمدتاً به دليل رشد سريع و خارج از برنامه ريزي شهر نشيني و مهاجرتهاي گسترده به شهرهاي بزرگ بصورت خودرو و غير رسمي شكل گرفته و احداث شده اند به لحاظ كالبدي از مصالح بي دوام و غير استاندارد ساخته شده و فاقد هر گونه خدمات زير بنائي و روبنائي هستند.
ج: بافتهاي نوين شهري:
عمدتاً توسعه هاي قانونمند شهري كه طي كمتر از يكصد سال اخير و به ويژه با ورود خودرو به زندگي شهري شكل گرفته و توسعه پيدا كرده اند داراي تركيبي از ساخت و سازهاي پايدار و ناپايدار با پراكنش متفاوت اند.
هر چند كه با نزديك شدن عمر ساختمانها به دهه هاي اخير استفاده از مصالح با دوام نسبت به گذشته وضعيت بهتري را فراهم نموده است ليكن با اطمينان خاطر نمي توان از مقطعي مشخص كليه ساخت و سازها را پايدار در مقابل زلزله قلمداد نمود.
درسهاي زلزله:
زلزله هاي سهمگين در كشورمان بويژه طي دهه هاي اخير كه علوم جديد در خدمت توسعه و پيشرفت بشر قرار گرفته است هر چند هر يك از آنها فاجعه اي فراموش نشدني بر خاطره اين ملت حك نموده است ليكن در هر برهه بصورت غير مستقيم بركاتي نيز براي كشور به ويژه عرصه ساخت و ساز به همراه داشته است كه آثار خود را بصورت تصميم هاي خاص منبعث از شكل گيري اراده ملي در اين عرصه بجا گذاشته است.
نخستين قواعد بهبود كيفيت ساخت و ساز هر چند ابتدائي پس از زلزله طبس تدوين و عملياتي مي گردد .
زلزله رودبار و منجيل منجر به تدوين آئين نامه طرح ساختمانها در برابر زلزله مي شود كه امروز به آئين نامه 2800 معروف است و نهايتاً زلزله بم زمينه ساز اجباري شدن مقررات ملي ساختمان در سراسر پهنه كشور به همراه تدوين سياستهاي كلي مقابله با حوادث به ويژه زلزله و ابلاغ آن از سوي مقام معظم رهبري مي گردد كه نقطه عطفي براي برنامه ريزيها و سياستگزاريهاي آتي كشور خواهد گرديد.
آنچه پيش روست:
صدمات ناشي از زلزله مي تواند بسيار گسترده باشد...
http://www.moein-omran.blogfa.com/
در اين نوشتار تلاش گرديده نگاهي به موقعيت ايران در پهنه كره زمين و نقش زلزله در اين منطقه ، در كنار وضعيت عمومي بناهاي كشور در شهر و روستا از حيث پايداري در مقابل اين پديده طبيعي صورت گيرد در گام بعدي به پراكنش بناهاي موجود غير پايدار در سطح كشور و به درسهايي كه در زمينه توجه به پايدارسازي پس از زلزله هاي مهم صورت گرفته اشاره شده است. وضعيت پيش رو و اينكه چه بايد كرد با رويكرد توجه به ساختمانهاي موجود كشور و ساخت و سازهاي جديد در انتها مد نظر بوده است.
ايران و زلزله:
كشورمان به لحاظ استقرار در روي كره زمين در موقعيتي قرار گرفته است كه يكي از فعالترين كمربندهاي زلزله خيز جهان تحت عنوان « آلپ هيماليا » از آن مي گذرد.
اين موقعيت خاص در طول تاريخ ايران را هم زيست با زلزله هاي متعدد و با شدتهاي متفاوتي قرار داده است وقوع حدود 3500 زلزله در طول يكصد سال گذشته مويد اين همزيستي است.
به طور ميانگين هر سال يك زلزله بزرگ و هر 10 سال يك زلزله با بزرگي 7 درجه در مقياس ريشتر به بالا حاصل اين همزيستي است. سوال عمده اي كه مي تواند مطرح شود اين است « آيا تا چه اندازه اين همزيستي منجر به توجه ، درك و حساسيت و اهميت موضوع و نهايتاً آمادگي علمي ، مديريتي ، اجتماعي ، فرهنگي و اجرائي ما شده است؟»
نتايج حاصل از زلزله طي ساليان گذشته نشان مي دهد اگر چه برنامه ريزان ، متخصصين و مجريان پندهايي از اين حوادث گرفته و اصلاحات و تمهيداتي در جهت مقابله با اين پديده طبيعي صورت پذيرفته است ليكن تا نقطه مطلوب فاصله نسبتاً زيادي است.
در حاليكه ايران 1 درصد از جمعيت دنيا را در خود جاي داده است ليكن تلفات جاني ناشي از اين حوادث 6% كل تلفات جهان است . بخش عمده اي از جمعيت كشور در پهنه خطرناك زندگي مي كنند. اكثر مناطق پر جمعيت و مراكز شهري مهم در پهنه با خطر بالا قرار گرفته اند. 76 درصد شهرهاي بزرگ و متوسط كشور و عمده مناطق روستايي بر روي پهنه هاي با خطر زلزله بالا قرار گرفته اند. از مجموع حدود 68 هزار نقطه روستائي كشور بيش از 2/3 ميليون واحد مسكوني از مصالح غير پايدار و بي دوام ساخته شده اند.
و در سطح شهرهاي كشور نيز بالغ بر 8/2 ميليون واحد مسكوني موجود ناپايدار و غير مقاوم در برابر زلزله هستند.
به ديگر سخن از مجموع بيش از 13 ميليون واحد مسكوني شهري و روستايي كشور حدود 6 ميليون واحد غير مقاوم و نا پايدار در برابر زلزله هستند.
پراكنش واحدهاي ناپايدار شهري در 3 حوزه شكل گرفته است:
الف: حوزه بافتهاي فرسوده شهري:
اين مناطق كه عمدتاً هسته هاي اوليه پيدايش و رشد شهرها و شهر نشيني هستند از يكسو واجد معماريهاي ارزشمند بومي و اسلامي اند كه هويت ساز و الهام بخش براي امروز و آينده معماري و شهرسازي اين مرز و بوم هستند و از سوي ديگر به دليل استفاده از مصالح نا پايدار و فرسودگي شديد كالبد در اين مناطق به همراه عدم برخورداري از خدمات روبنائي و زير بنائي مناسب من جمله دسترسيها و معابر از جمله آسيب پذير ترين مناطق شهرهاي كشور محسوب مي شوند.
ب: مناطق اسكان غير رسمي ( حاشيه نشيني ):
اين مناطق كه عمدتاً به دليل رشد سريع و خارج از برنامه ريزي شهر نشيني و مهاجرتهاي گسترده به شهرهاي بزرگ بصورت خودرو و غير رسمي شكل گرفته و احداث شده اند به لحاظ كالبدي از مصالح بي دوام و غير استاندارد ساخته شده و فاقد هر گونه خدمات زير بنائي و روبنائي هستند.
ج: بافتهاي نوين شهري:
عمدتاً توسعه هاي قانونمند شهري كه طي كمتر از يكصد سال اخير و به ويژه با ورود خودرو به زندگي شهري شكل گرفته و توسعه پيدا كرده اند داراي تركيبي از ساخت و سازهاي پايدار و ناپايدار با پراكنش متفاوت اند.
هر چند كه با نزديك شدن عمر ساختمانها به دهه هاي اخير استفاده از مصالح با دوام نسبت به گذشته وضعيت بهتري را فراهم نموده است ليكن با اطمينان خاطر نمي توان از مقطعي مشخص كليه ساخت و سازها را پايدار در مقابل زلزله قلمداد نمود.
درسهاي زلزله:
زلزله هاي سهمگين در كشورمان بويژه طي دهه هاي اخير كه علوم جديد در خدمت توسعه و پيشرفت بشر قرار گرفته است هر چند هر يك از آنها فاجعه اي فراموش نشدني بر خاطره اين ملت حك نموده است ليكن در هر برهه بصورت غير مستقيم بركاتي نيز براي كشور به ويژه عرصه ساخت و ساز به همراه داشته است كه آثار خود را بصورت تصميم هاي خاص منبعث از شكل گيري اراده ملي در اين عرصه بجا گذاشته است.
نخستين قواعد بهبود كيفيت ساخت و ساز هر چند ابتدائي پس از زلزله طبس تدوين و عملياتي مي گردد .
زلزله رودبار و منجيل منجر به تدوين آئين نامه طرح ساختمانها در برابر زلزله مي شود كه امروز به آئين نامه 2800 معروف است و نهايتاً زلزله بم زمينه ساز اجباري شدن مقررات ملي ساختمان در سراسر پهنه كشور به همراه تدوين سياستهاي كلي مقابله با حوادث به ويژه زلزله و ابلاغ آن از سوي مقام معظم رهبري مي گردد كه نقطه عطفي براي برنامه ريزيها و سياستگزاريهاي آتي كشور خواهد گرديد.
آنچه پيش روست:
صدمات ناشي از زلزله مي تواند بسيار گسترده باشد...
http://www.moein-omran.blogfa.com/