moji5
22nd October 2009, 10:18 AM
بازی مورد علاقهاش این بود كه روسری یا شالی را به دور كمرش میبست و همانند دختربچهها دور خودش میچرخید و فریاد میزد، من دخترم...
«یوسی» درست در زمانی كه لب به صحبت باز كرد، همیشه میگفت، من دخترم. او همیشه از رنگهایی كه دختر بچهها دوست داشتند، استفاه میكرد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/ye02121.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/article-1220577-06D43E85000005DC-16_468x625.jpg
بازی مورد علاقهاش این بود كه روسری یا شالی را به دور كمرش میبست و همانند دختربچهها دور خودش میچرخید و فریاد میزد، من دخترم.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/article-1220577-06D440CF000005DC-340_468x338.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/article-1220577-06D44362000005DC-842_468x614.jpg
«یوسی» درست در زمانی كه لب به صحبت باز كرد، همیشه میگفت، من دخترم. او همیشه از رنگهایی كه دختر بچهها دوست داشتند، استفاه میكرد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/ye02121.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/article-1220577-06D43E85000005DC-16_468x625.jpg
بازی مورد علاقهاش این بود كه روسری یا شالی را به دور كمرش میبست و همانند دختربچهها دور خودش میچرخید و فریاد میزد، من دخترم.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/article-1220577-06D440CF000005DC-340_468x338.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-5/article-1220577-06D44362000005DC-842_468x614.jpg