diamonds55
24th September 2008, 07:11 PM
مقدمه
يكي از اهداف مورد نظر در خصوص نوشتن اين مقاله، درك بهتر پايه و اساس نكات و تكنيكهاي موجود، جهت ياد گيري مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي ميباشد. قصد و نيت اين نيست كه نسبت به برتري اين نكات مجاب شويم، بلكه، به هيچ وجه نبايد مُهر برتري بر روي اين متُدها و تكنيكها زده شود. اميد اين است تا بدينوسيله، ايده هاي تازه اي بدست آوريم و با كمك آنها، متُدها و تكنيكهاي خودمان را پيدا كرده تا در يادگيري مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي، از آنها استفاده نماييم.
حقيقتی تلخ
در برخي از كشورهاي در حال توسعه، مسئولين ذيربط، يادگيري مكالمۀ زبان خارجي را در آموزش دستور زبان مي دانند. در حالي كه دستور زبان بحثي است كاملا جداگانه. در واقع، بر خلاف آنچه تا به حال آموخته ايم، اين مكالمه است كه غير مستقيم ما را با دستور زبان آشنا مي كند.
اينك فرصتي پيش آمده تا توسط نكات ذيل، جهت يادگيري مكالمۀ زبان، راهنمايي شويم. اگر در يادگيري مكالمه، مصمم هستيم، اين نكات را با دقت مطالعه نماييم و از همه مهمتر، تا آنجا كه در توانمان هست، به آنها عمل كنيم. خواندن تنها، به معلومات اضافه ميكند، اما مكالمه...؟؟؟
ايجاد محيطي آرام
* جهت ايجاد محيطي آرام، سعي كنيم قبل از شروع مطالعه و يا انجام تمرينات مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي ، ذهن خود را آرام كنيم.
* گوش دادن به يك موزيك ملايم، ميتواند به طور موقت راه خوبي براي آرام كردن ذهن، از بين بردن افكار پريشان و استرس باشد. طبيعتاً اين نوع افكار، مانع تمركز در يادگيري و جذب مطالب جديد ميشود.
* يك موزيك ملايم، متُد خوبي براي آرام كردن ذهن است، ليكن ممكن است براي همه مؤثر واقع نشود. بنابراين، اگر متُد خاص خود را داريم، از آن استفاده كنيم.
به ياد داشته باشيم، هدف اصلي اين است كه بتوانيم به يك تمركز نسبي دست پيدا كنيم. بنا بر اين، سعي كنيم ذهني آرام داشته باشيم.
نگران يادگيري نباشيم
يادگيري، يك پروسه طبيعي و خودجوش در زندگي انسان ميباشد. هرگز از خود نپرسيم تا چه اندازه ياد گرفته ايم. هر اندازه بيشتر در تمرينها تلاش كنيم به همان اندازه هم به اطلاعات و معلومات ما افزوده ميشود. متاسفانه، يكي از موانع بزرگي كه بر سر راه افراد زبان جو، خصوصاً بزرگ سالان ، مي توان ديد، ترس است.
اكثر زبان جويان، ترس از اشتباه كردن دارند. ترس از اينكه مبادا ساير افراد فكر كنند آنها كُند ذهن، كُودن و ... هستند. آنها حتي از يك سؤال كردن ساده هم فرار مي كنند، مبادا سؤالشان احمقانه و يا بچه گانه باشد.
كُلّ اين باورها، اشتباه و زايده ذهن ما است. همۀ ما روزي يادگيري را شروع كرديم و تا زنده هستيم،اين روند ادامه خواهد داشت. پس به هنگام يادگيري مكالمۀ زبان خارجي/ انگليسي ، نگراني، ترس يا وحشت، نداشته باشيم.
اعتماد بين استاد و زبان جو
اعتماد متقابل، بين استاد و زبان جو، از اهميت فراواني برخوردار است. اگر استاد از زبان جو بخواهد تا در زمينه اي فعاليت بيشتري كند و يا تمريني را انجام دهد، بايد اين اعتماد را نسبت به زبان جو داشته باشد كه تماماً، مو به مو انجام خواهد شد. از طرف ديگر، زبان جو هم بايد به تواناييها و قابليتهاي استاد در زمينه زبان، اعتماد كامل داشته باشد.
تواناييها و قابليتهاي يك استاد خوب
الف - آگاهي از ديدگاه فرهنگي
زبان و فرهنگ به هم وابسته اند. درك فرهنگ يك كشور، كمك بسياري در يادگيري زبان آن كشور ميكند. پرنده اي را با دو بال تصور كنيم. يك بال فرهنگ و ديگري زبان. پرنده براي پرواز، به هر دو بال نياز دارد!
ب - آگاهي از تلفظ صحيح لغات
تلفظ لغات به اين معنا نيست كه لهجه خود را تغيير دهيم. بلكه لغات بايد درست بيان شوند. حال براي اينكه بتوانيم لغتي را درست بيان كنيم، نياز به دانستن تكنيك تلفظ (enunciation)، داريم.
ج - آگاهي از تكنيك تلفظ (enunciation)
برخي لغات در زبان خارجي بسيار دشوار هستند. به همين دليل نياز داريم تا دقيقاً بدانيم چگونه يك لغت را تلفظ كنيم.
اشاره به يك نمونه
سعي كنيم اين لغت را تلفظ كنيم :
WORLD
اگر تكنيك تلفظ اين لغت را ندانيم، به احتمال قوي آن را شبيه به :
VORD
تلفظ كرده ايم!
(تلفظي كه در اينجا صورت ميگيرد، سيستم آمريكايي است و نه سيستم بريتيش).
قبل از اينكه ما سعی كنيم اين لغت يا لغتهای ديگر را تلفظ کنیم بايد اول با صداهاي حروف انگليسي آشنا باشيم. در اينجا ما صداي w را داريم، كه اغلب با صداي v اشتباه مي شود.
صداي W مانند اووو (OOO) ،در حالي که صداي v ما نند ووو ((VVV مي باشد،
(لغتهايي از قبيل وقت، واقعه، وقفه ... را در نظر بگيريم، و فقط صداي اول را بكشيم)،
اكنون براي تلفظ لغت
WORLD
ابتدا صداي w را مي آوريم،
(اووو) ooo
صداي (اُ) o را به آن اضافه مي كنيم،
ooo + o
نهايتا با اضافه كردن واژه ي rolled تلفظ را ختم مي كنيم.
wo + rolled
آرام شروع كنيم، تدريجاً به سرعت خود بيافزاييم تا در تلفظ اين لغت تسلط پيدا كنيم. براي اينكه بدانيد اين لغت را درست تلفظ كرده ايد يا خير، روي علامت کلیک كنيد:
Audio pronunciation for
World
د - آگاهي به ضرب المثلها و اصطلاحات.
ﻫ - آگاهي به تكنيكهاي مختلف براي بهبود بخشيدن به تواناييها.
و - آگاهي به دستور زبان.
همانطور كه اشاره كرديم، بهترين راه براي يادگيري دستور زبان، مكالمه است. بنابراين، انرژي و وقت خود را صرف يادگيري دستور زبان نكنيم. همچنين خوب است بدانيم، مدتي است كه چندين دانشگاه معتبر دنيا، بخشنامه هايي براي كشورهاي در حال توسعه فرستاده اند و تاكيد كرده اند، " به زبان جويان خود مكالمه ياد دهيد نه دستور زبان. زيرا آنها پس از رسيدن به يك كشور انگليسي زبان، خيلي راحت آزمونهاي ورودي به دانشگاه را پاسخ داده وارد مي شوند، ولي در مكالمه، با مشكل روبرو خواهند شد. در حالي كه دليل اين آزمونها، سنجش مكالمه است نه دستور زبان."
تا به امروز، نتوانستم درك كنم كه چرا مسئولين ذيربط، به اين بخشنامه ها پاسخ مثبت نداده، و هنوز پا فشاري در آموزش دستور زبان دارند، كه نتيجۀ آن، جزء فقر مكالمۀ زبان، در بين جوانان نبوده است.
ز - نهايتاً، توانايي انتقال و تدريس مطالب فوق الذكر، (الف تا واو)، به زبان جو.
به خارجي/ انگليسي ، فكر كنيم
حتماً از خود مي پرسيد، اگر من مي توانستم به زبان انگليسي يا هر زبان ديگري فكر كنم، ديگر نيازي به ياد گرفتن آن نبود! با پوزش فراوان، بايد به اطلاع برسانيم، اينجاست كه شما در اشتباه هستيد. زيرا اگر بتوانيم فقط يك لغت، به زبان خارجي فكر كنيم، در حقيقت يك گام براي رسيدن به اين هدف برداشته ايم .
براي مثال، زماني كه به اطراف مي نگريم، اسامي تمام اشياء، بطور ناخودآگاه در ذهنمان شكل مي گيرد. طبيعي است كه اين شكل گيري، به زبان مادري خواهد بود.
هر گاه كه به يك كتاب نگاه مي كنيم، واژه كتاب در ذهنمان نقش ميبندد. اينك، اين توانايي را داريم تا اين عادت را تغيير داده، سعي كنيم واژۀ «BOOK» را در ذهن خود ترسيم كنيم.
اين تكنيك را شروع كنيم و پس از اينكه يك يا دو لغت را در ذهن خود از فارسي به انگليسي تغيير داده، برآن مسلط شديم، تدريجاً به لغات اضافه كنيم. اگر كمي همت به خرج دهيم و بطور جدي اين تكنيك را انجام داده، آن را ترك نكنيم، در دراز مدت متوجه خواهيم شد كه به آن زبان فكر مي كنيم.
فكر كردن به زبان انگليسي، به همين سادگي است.
خلاقيت
اگر فرد خلاقي هستيم، اين بهترين موقعيت براي نشان دادن تواناييهايمان مي باشد. و اگر هم خلاق نيستيم، بهترين موقعيت براي تمرين است.
مشكل ديگري كه اغلب زبان جويان با آن مواجه هستند، به غير از ترس، نبودن در محيط مي باشد. با كمي خيال انديشي و تصور، مي توانيم محيط مورد نظر را براي خودمان خلق كنيم.
توجه
اگر هدف، بهره بردن 100% از راهنماييهاي ذيل باشد، نه تنها بايد خود را بطور فيزيكي درگير زبان كنيم، بلكه بايد بطور روانشناسانه هم با اين مسئله برخورد نماييم. هدف اين است تا محيطي كه وجود خارجي ندارد را خلق كنيم، تا شايد به كمك آن حس، خود را در معرض يادگيري قرار دهيم.
در ضمن، خيلي مهم است كه حداقل روزي يك ساعت، به غير از ساعات كلاسي خود، وقف تمرين تكنيكهاي مكالمۀ زبان كنيم.
چند نكته براي ايجاد محيط مورد نظر
1 - يك يا چند پوستر خارجي به ديوار اتاق آويزان كنيم، پوستر شهرها و يا بناهاي سمبليك، مانند برج ايفل، پل معروف سان فران سيسكو (Golden Gate Bridge)، ساختمان پيزا و ... ، براي اهداف ما مناسب است.
2 - روزنامه، مجله و كتاب به زبان انگليسي، خريداري كرده و سعي كنيم آنها را مطالعه كنيم، حتي اگر در ابتدا فقط يك خط يا يك پاراگراف باشد، پس از اينكه از مطالعه فارغ شديم، آنها را مخصوصاً جايي قرار دهيم تا در نظرمان باشند،
3 - از برنامه هاي انگليسي زبان، مانند (ب. ب. سي.)، (سي. ان. ان.)، فيلمهاي زبان اصلي بدون زير نويس و ... ، استفاده كنيم، هدف اين تكنيك اين است تا با تلفظهاي مختلف و سرعت نرمال مكالمه آشنا شويم،
اخطار
مواظب فيلمهاي زبان اصلي با زير نويس فارسي يا انگليسي با شيم. قبل از هر چيز، اگر تصميم به يادگيري مكالمۀ زبان خارجي داريم، به هيچ وجه نبايد به اين زيرنويسها توجه يا اتكا كنيم.
از آنجايي كه اكثر اين ترجمه ها يا زيرنويسها، توسط يك برنامۀ نرم افزار انجام مي گيرد، روشن است كه يك برنامۀ نرم افزار، نمي تواند اصطلاحات، ضرب المثلها و ... را درك كند. بنابراين، اين نوع ترجمه ها و زير نويسها را، كن لم يكن به حساب بياوريم.
از همه عجيب تر اين است كه فيلم هاي زبان اصلي با زير نويس انگليسي نيز مورد دارند. به اين معنا كه آنچه در زير فيلم مشاهده مي كنيم، با آنچه در ديالوگ فيلم بيان مي شود، فرق فاحشي با هم دارند كه باعث گمراه شدن ميشوند.
بايد نتيجه گيري كرد كه وقتي اين قبيل فيلمها را تماشا مي كنيم، فقط به معلومات، تكنيكها و متدهايي كه از قبل آموخته ايم، اتكا كنيم و بس.
4 - اگر به راديوي موج قوي دسترسي نداريم، به نوارهاي انگليسي زبان، (فرق نمي كند نوارها آموزشي باشد يا موزيكال)، گوش كنيم، اين تكنيك، توانايي گوش كردن را قوت مي بخشد.
5 - سعي كنيم سناريو هاي كوتاه بنويسيم و بعد آنها را در ذهن خود به نمايش در آوريم. براي مثال، از تخيلات خود استفاده كنيم و خود را در شرايط مختلف، در يكي از اين كشورهاي انگليسي زبان تصور كنيم. سپس مشكلاتي كه خود خلق كرده ايم و يا ممكن است بطور طبيعي بوجود بيايد را، با كمك معلومات، تكنيكها، متدها، راهنماييهاي استاد و مهمتر از همه، غرايز شخصي خود، حل كنيم . يك نمونه از اين سناريوها مي تواند به اين صورت آغاز شود : "اگر من واقعاً در يكي از اين كشورها زندگي مي كردم و نياز داشتم براي خريد بيرون بروم، كجا مي رفتم؟" ، " از چه شخصي سؤال مي كردم يا كمك مي خواستم؟" ، "چگونه راه خود را به مقصد مورد نظر پيدا مي كردم؟" ، "چطور آدرس مي پرسيدم؟" ، "به چه صورت احتياجات خود را توضيح مي دادم؟" ، "تا چه اندازه به قوانين اينجا آشنا هستم؟" ، "چگونه بايد به قوانين اينجا آشنا شوم؟" ، "از كجا بايد بدانم، از كدام محله ها بايد دوري كرد، (چون در بعضي از ساعات آن محله ها امنيت ندارد)؟" و ... ،
سناريوهاي زيادي رامي توان خلق كرد. از زماني كه هواپيما را ترك مي كنيم تا زماني كه وارد زندگي اجتماعي مي شويم، مي تواند سوژه اي براي سناريوي ذهني باشد. اين تكنيك خوبي است كه خود را آزمايش كنيم و ببينيم تا چه اندازه به زبان مسلط هستيم و يا بر عكس، به چه اندازه تمرين نياز داريم.
راه هاي فراواني براي ايجاد يك محيط انگليسي زبان وجود دارد. فقط بايد كمي خلاقيت به خرج داد.
سيستم آمريكايی با سيستم بريتيش فرق میكند!
توجه
هرگاه زبان انگليسي را به عنوان زبان دوم انتخاب كرديم، خوب است بدانيم كه دو سيستم اصلي در رابطه با زبان وجود دارد. يكي سيستم آمريكايي و ديگري سيستم بريتيش. اين دو سيستم شايد در نگاه اول شبيه باشند، اما اگر به دقت بنگريم، متوجه مي شويم فرقهاي بسياري بين آنها مي باشد، مانند تلفظها، اصطلاحات، ضرب المثلها، ديدگاههاي فرهنگي و غيره...
بنابراين، پس از انتخاب زبان انگليسي، بين اين دو سيستم، يكي را انتخاب كنيم و تا زماني كه به اندازه كافي تسلط پيدا نكرده ايم، آن را ترك نكنيم. در غير اينصورت با مسايل گيج كننده و مشكل، در بين راه روبرو خواهيم شد، كه حتي ممكن است ما را از ادامه يادگيري سرد كرده، باز دارد.
در اينجا، به چند نمونه از لغتهايي كه، بطور متفاوت، در اين دو سيستم استفاده مي شود مي نگريم
سيستم بريتيش / سيستم آمريكايي
Apartment / Flat
Boy / Lad
Book / Diary
Bathroom / Water closet
Backpack / Rucksack
دو شرط بنيادي، جهت يادگيري مكالمۀ زبان انگليسي
1 - درك آنچه مي شنويم.
2 - نوشتن آنچه درك كرده ايم.
هرگز سعي نكنيم مطالبي كه ميشنويم لغت به لغت ترجمه كنيم. با توجه به توضيحاتي كه قبلاً داده شده، اين كار نتيجۀ مطلوبي نخواهد داشت.
سعي كنيم تا مفهوم موضوع بحث يا مطلب را، با كمك معلومات، تكنيكها، متدها ، تجربيات شخصي و حدس، درك كرده، برداشت كنيم.
براي مثال، اگر جمله اي را كه شنيده ايم يا خوانده ايم، از تركيب 10 واژه باشد و ما فقط معناي 6 واژه را بدانيم، با اتكا به منطق و آنچه آموخته ايم، معناي 4 واژۀ مجهول را حدس زده و نهايتاً با برداشت خود، به مفهوم جمله دست پيدا كنيم. براي اينكه ببينيم آيا حدس و برداشتمان از جمله صحيح بوده يا خير، به فرهنگ لغت (ديكشنري)، مراجعه كنيم.
براي رسيدن به اين مرحله، و نهايتاً توانايي ارتباط برقرار كردن با اتبۀ خارجي ، تكنيك ذيل را مطالعه نموده و به تمرينهاي خود اضافه كنيم.
نوشتن دقيق آنچه را كه مي شنويم از اهميت بسياري برخوردار است. مقصود از نوشتن دقيق اين مي باشد كه، اگر لغتي را متوجه نشديم، حداقل صدايي كه شنيديم را به روي كاغذ بياوريم. حتي اگر آن صدا شبيه به وزوز زنبور باشد.
بخاطر دشوار بودن اين تكنيك، اغلب زبان جويان با بهانه ها و دلايل مختلف، از آن دوري مي كنند. مثلاً مي گويند كه آنها خيلي سريع صحبت مي كنند و مطالب، به هيچ وجه قابل درك نميباشند و يا دلايل ديگر.
قبل از هر چيز، ما بايد درك كنيم كه هيچ كس، هنگام صحبت كردن زبان مادري خود، سريع تر از حد نرمال صحبت نمي كند. حتم داريم كه اگر يك فرد خارجي زبان، صحبت كردن ما را بشنود، او نيز فكر مي كند ما هم سريع تر از حد نرمال صحبت مي كنيم.
اينك با توجه به اين نكات، اگر ما بطور جدي راهنماييهاي استاد را پيگيري كرده، دست از تمرين بر نداريم، تدريجاً آنچه را كه مي شنويم برايمان قابل درك تر مي شود. همچنين اگر ما كمي همت به خرج داده، آنچه را كه ميشنويم به روي كاغذ بياوريم و نزد استاد ببريم، او قادر خواهد بود ما را بيشتر راهنمايي كرده و مثلاً به ما بگويد، آن لغتي كه بنظر صداي زنبور مي داد، تركيب دو واژۀ
DOES) و (HE بوده، كه در زبان انگليسي، صداي "دازي" را مي دهد .
نتيجه مي گيريم، اين مشكلات، زماني از بين مي روند و ما درك بهتري از زبان پيدا مي كنيم كه قدم اول و دوم را برداريم. به اين معنا كه به آنچه مي شنويم دقيق شويم و هر آنچه را كه مي شنويم بنويسيم و با كمك استاد مشكلاتمان را حل كنيم. طبيعتاً ، پس از درك مطالب و توانايي نوشتن آنها، آماده هستيم تا از طريق مكالمه، به زبان خارجي / انگليسي ارتباط برقرار كنيم.
فراموش نكنيم، يادگيري يك پروسۀ طبيعي و خود جوش مي باشد. پس نگراني را از خود دور كرده، تمرينها و تكنيكهاي ذكر شده را با ذهني آرام انجام دهيم.
يكي از اهداف مورد نظر در خصوص نوشتن اين مقاله، درك بهتر پايه و اساس نكات و تكنيكهاي موجود، جهت ياد گيري مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي ميباشد. قصد و نيت اين نيست كه نسبت به برتري اين نكات مجاب شويم، بلكه، به هيچ وجه نبايد مُهر برتري بر روي اين متُدها و تكنيكها زده شود. اميد اين است تا بدينوسيله، ايده هاي تازه اي بدست آوريم و با كمك آنها، متُدها و تكنيكهاي خودمان را پيدا كرده تا در يادگيري مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي، از آنها استفاده نماييم.
حقيقتی تلخ
در برخي از كشورهاي در حال توسعه، مسئولين ذيربط، يادگيري مكالمۀ زبان خارجي را در آموزش دستور زبان مي دانند. در حالي كه دستور زبان بحثي است كاملا جداگانه. در واقع، بر خلاف آنچه تا به حال آموخته ايم، اين مكالمه است كه غير مستقيم ما را با دستور زبان آشنا مي كند.
اينك فرصتي پيش آمده تا توسط نكات ذيل، جهت يادگيري مكالمۀ زبان، راهنمايي شويم. اگر در يادگيري مكالمه، مصمم هستيم، اين نكات را با دقت مطالعه نماييم و از همه مهمتر، تا آنجا كه در توانمان هست، به آنها عمل كنيم. خواندن تنها، به معلومات اضافه ميكند، اما مكالمه...؟؟؟
ايجاد محيطي آرام
* جهت ايجاد محيطي آرام، سعي كنيم قبل از شروع مطالعه و يا انجام تمرينات مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي ، ذهن خود را آرام كنيم.
* گوش دادن به يك موزيك ملايم، ميتواند به طور موقت راه خوبي براي آرام كردن ذهن، از بين بردن افكار پريشان و استرس باشد. طبيعتاً اين نوع افكار، مانع تمركز در يادگيري و جذب مطالب جديد ميشود.
* يك موزيك ملايم، متُد خوبي براي آرام كردن ذهن است، ليكن ممكن است براي همه مؤثر واقع نشود. بنابراين، اگر متُد خاص خود را داريم، از آن استفاده كنيم.
به ياد داشته باشيم، هدف اصلي اين است كه بتوانيم به يك تمركز نسبي دست پيدا كنيم. بنا بر اين، سعي كنيم ذهني آرام داشته باشيم.
نگران يادگيري نباشيم
يادگيري، يك پروسه طبيعي و خودجوش در زندگي انسان ميباشد. هرگز از خود نپرسيم تا چه اندازه ياد گرفته ايم. هر اندازه بيشتر در تمرينها تلاش كنيم به همان اندازه هم به اطلاعات و معلومات ما افزوده ميشود. متاسفانه، يكي از موانع بزرگي كه بر سر راه افراد زبان جو، خصوصاً بزرگ سالان ، مي توان ديد، ترس است.
اكثر زبان جويان، ترس از اشتباه كردن دارند. ترس از اينكه مبادا ساير افراد فكر كنند آنها كُند ذهن، كُودن و ... هستند. آنها حتي از يك سؤال كردن ساده هم فرار مي كنند، مبادا سؤالشان احمقانه و يا بچه گانه باشد.
كُلّ اين باورها، اشتباه و زايده ذهن ما است. همۀ ما روزي يادگيري را شروع كرديم و تا زنده هستيم،اين روند ادامه خواهد داشت. پس به هنگام يادگيري مكالمۀ زبان خارجي/ انگليسي ، نگراني، ترس يا وحشت، نداشته باشيم.
اعتماد بين استاد و زبان جو
اعتماد متقابل، بين استاد و زبان جو، از اهميت فراواني برخوردار است. اگر استاد از زبان جو بخواهد تا در زمينه اي فعاليت بيشتري كند و يا تمريني را انجام دهد، بايد اين اعتماد را نسبت به زبان جو داشته باشد كه تماماً، مو به مو انجام خواهد شد. از طرف ديگر، زبان جو هم بايد به تواناييها و قابليتهاي استاد در زمينه زبان، اعتماد كامل داشته باشد.
تواناييها و قابليتهاي يك استاد خوب
الف - آگاهي از ديدگاه فرهنگي
زبان و فرهنگ به هم وابسته اند. درك فرهنگ يك كشور، كمك بسياري در يادگيري زبان آن كشور ميكند. پرنده اي را با دو بال تصور كنيم. يك بال فرهنگ و ديگري زبان. پرنده براي پرواز، به هر دو بال نياز دارد!
ب - آگاهي از تلفظ صحيح لغات
تلفظ لغات به اين معنا نيست كه لهجه خود را تغيير دهيم. بلكه لغات بايد درست بيان شوند. حال براي اينكه بتوانيم لغتي را درست بيان كنيم، نياز به دانستن تكنيك تلفظ (enunciation)، داريم.
ج - آگاهي از تكنيك تلفظ (enunciation)
برخي لغات در زبان خارجي بسيار دشوار هستند. به همين دليل نياز داريم تا دقيقاً بدانيم چگونه يك لغت را تلفظ كنيم.
اشاره به يك نمونه
سعي كنيم اين لغت را تلفظ كنيم :
WORLD
اگر تكنيك تلفظ اين لغت را ندانيم، به احتمال قوي آن را شبيه به :
VORD
تلفظ كرده ايم!
(تلفظي كه در اينجا صورت ميگيرد، سيستم آمريكايي است و نه سيستم بريتيش).
قبل از اينكه ما سعی كنيم اين لغت يا لغتهای ديگر را تلفظ کنیم بايد اول با صداهاي حروف انگليسي آشنا باشيم. در اينجا ما صداي w را داريم، كه اغلب با صداي v اشتباه مي شود.
صداي W مانند اووو (OOO) ،در حالي که صداي v ما نند ووو ((VVV مي باشد،
(لغتهايي از قبيل وقت، واقعه، وقفه ... را در نظر بگيريم، و فقط صداي اول را بكشيم)،
اكنون براي تلفظ لغت
WORLD
ابتدا صداي w را مي آوريم،
(اووو) ooo
صداي (اُ) o را به آن اضافه مي كنيم،
ooo + o
نهايتا با اضافه كردن واژه ي rolled تلفظ را ختم مي كنيم.
wo + rolled
آرام شروع كنيم، تدريجاً به سرعت خود بيافزاييم تا در تلفظ اين لغت تسلط پيدا كنيم. براي اينكه بدانيد اين لغت را درست تلفظ كرده ايد يا خير، روي علامت کلیک كنيد:
Audio pronunciation for
World
د - آگاهي به ضرب المثلها و اصطلاحات.
ﻫ - آگاهي به تكنيكهاي مختلف براي بهبود بخشيدن به تواناييها.
و - آگاهي به دستور زبان.
همانطور كه اشاره كرديم، بهترين راه براي يادگيري دستور زبان، مكالمه است. بنابراين، انرژي و وقت خود را صرف يادگيري دستور زبان نكنيم. همچنين خوب است بدانيم، مدتي است كه چندين دانشگاه معتبر دنيا، بخشنامه هايي براي كشورهاي در حال توسعه فرستاده اند و تاكيد كرده اند، " به زبان جويان خود مكالمه ياد دهيد نه دستور زبان. زيرا آنها پس از رسيدن به يك كشور انگليسي زبان، خيلي راحت آزمونهاي ورودي به دانشگاه را پاسخ داده وارد مي شوند، ولي در مكالمه، با مشكل روبرو خواهند شد. در حالي كه دليل اين آزمونها، سنجش مكالمه است نه دستور زبان."
تا به امروز، نتوانستم درك كنم كه چرا مسئولين ذيربط، به اين بخشنامه ها پاسخ مثبت نداده، و هنوز پا فشاري در آموزش دستور زبان دارند، كه نتيجۀ آن، جزء فقر مكالمۀ زبان، در بين جوانان نبوده است.
ز - نهايتاً، توانايي انتقال و تدريس مطالب فوق الذكر، (الف تا واو)، به زبان جو.
به خارجي/ انگليسي ، فكر كنيم
حتماً از خود مي پرسيد، اگر من مي توانستم به زبان انگليسي يا هر زبان ديگري فكر كنم، ديگر نيازي به ياد گرفتن آن نبود! با پوزش فراوان، بايد به اطلاع برسانيم، اينجاست كه شما در اشتباه هستيد. زيرا اگر بتوانيم فقط يك لغت، به زبان خارجي فكر كنيم، در حقيقت يك گام براي رسيدن به اين هدف برداشته ايم .
براي مثال، زماني كه به اطراف مي نگريم، اسامي تمام اشياء، بطور ناخودآگاه در ذهنمان شكل مي گيرد. طبيعي است كه اين شكل گيري، به زبان مادري خواهد بود.
هر گاه كه به يك كتاب نگاه مي كنيم، واژه كتاب در ذهنمان نقش ميبندد. اينك، اين توانايي را داريم تا اين عادت را تغيير داده، سعي كنيم واژۀ «BOOK» را در ذهن خود ترسيم كنيم.
اين تكنيك را شروع كنيم و پس از اينكه يك يا دو لغت را در ذهن خود از فارسي به انگليسي تغيير داده، برآن مسلط شديم، تدريجاً به لغات اضافه كنيم. اگر كمي همت به خرج دهيم و بطور جدي اين تكنيك را انجام داده، آن را ترك نكنيم، در دراز مدت متوجه خواهيم شد كه به آن زبان فكر مي كنيم.
فكر كردن به زبان انگليسي، به همين سادگي است.
خلاقيت
اگر فرد خلاقي هستيم، اين بهترين موقعيت براي نشان دادن تواناييهايمان مي باشد. و اگر هم خلاق نيستيم، بهترين موقعيت براي تمرين است.
مشكل ديگري كه اغلب زبان جويان با آن مواجه هستند، به غير از ترس، نبودن در محيط مي باشد. با كمي خيال انديشي و تصور، مي توانيم محيط مورد نظر را براي خودمان خلق كنيم.
توجه
اگر هدف، بهره بردن 100% از راهنماييهاي ذيل باشد، نه تنها بايد خود را بطور فيزيكي درگير زبان كنيم، بلكه بايد بطور روانشناسانه هم با اين مسئله برخورد نماييم. هدف اين است تا محيطي كه وجود خارجي ندارد را خلق كنيم، تا شايد به كمك آن حس، خود را در معرض يادگيري قرار دهيم.
در ضمن، خيلي مهم است كه حداقل روزي يك ساعت، به غير از ساعات كلاسي خود، وقف تمرين تكنيكهاي مكالمۀ زبان كنيم.
چند نكته براي ايجاد محيط مورد نظر
1 - يك يا چند پوستر خارجي به ديوار اتاق آويزان كنيم، پوستر شهرها و يا بناهاي سمبليك، مانند برج ايفل، پل معروف سان فران سيسكو (Golden Gate Bridge)، ساختمان پيزا و ... ، براي اهداف ما مناسب است.
2 - روزنامه، مجله و كتاب به زبان انگليسي، خريداري كرده و سعي كنيم آنها را مطالعه كنيم، حتي اگر در ابتدا فقط يك خط يا يك پاراگراف باشد، پس از اينكه از مطالعه فارغ شديم، آنها را مخصوصاً جايي قرار دهيم تا در نظرمان باشند،
3 - از برنامه هاي انگليسي زبان، مانند (ب. ب. سي.)، (سي. ان. ان.)، فيلمهاي زبان اصلي بدون زير نويس و ... ، استفاده كنيم، هدف اين تكنيك اين است تا با تلفظهاي مختلف و سرعت نرمال مكالمه آشنا شويم،
اخطار
مواظب فيلمهاي زبان اصلي با زير نويس فارسي يا انگليسي با شيم. قبل از هر چيز، اگر تصميم به يادگيري مكالمۀ زبان خارجي داريم، به هيچ وجه نبايد به اين زيرنويسها توجه يا اتكا كنيم.
از آنجايي كه اكثر اين ترجمه ها يا زيرنويسها، توسط يك برنامۀ نرم افزار انجام مي گيرد، روشن است كه يك برنامۀ نرم افزار، نمي تواند اصطلاحات، ضرب المثلها و ... را درك كند. بنابراين، اين نوع ترجمه ها و زير نويسها را، كن لم يكن به حساب بياوريم.
از همه عجيب تر اين است كه فيلم هاي زبان اصلي با زير نويس انگليسي نيز مورد دارند. به اين معنا كه آنچه در زير فيلم مشاهده مي كنيم، با آنچه در ديالوگ فيلم بيان مي شود، فرق فاحشي با هم دارند كه باعث گمراه شدن ميشوند.
بايد نتيجه گيري كرد كه وقتي اين قبيل فيلمها را تماشا مي كنيم، فقط به معلومات، تكنيكها و متدهايي كه از قبل آموخته ايم، اتكا كنيم و بس.
4 - اگر به راديوي موج قوي دسترسي نداريم، به نوارهاي انگليسي زبان، (فرق نمي كند نوارها آموزشي باشد يا موزيكال)، گوش كنيم، اين تكنيك، توانايي گوش كردن را قوت مي بخشد.
5 - سعي كنيم سناريو هاي كوتاه بنويسيم و بعد آنها را در ذهن خود به نمايش در آوريم. براي مثال، از تخيلات خود استفاده كنيم و خود را در شرايط مختلف، در يكي از اين كشورهاي انگليسي زبان تصور كنيم. سپس مشكلاتي كه خود خلق كرده ايم و يا ممكن است بطور طبيعي بوجود بيايد را، با كمك معلومات، تكنيكها، متدها، راهنماييهاي استاد و مهمتر از همه، غرايز شخصي خود، حل كنيم . يك نمونه از اين سناريوها مي تواند به اين صورت آغاز شود : "اگر من واقعاً در يكي از اين كشورها زندگي مي كردم و نياز داشتم براي خريد بيرون بروم، كجا مي رفتم؟" ، " از چه شخصي سؤال مي كردم يا كمك مي خواستم؟" ، "چگونه راه خود را به مقصد مورد نظر پيدا مي كردم؟" ، "چطور آدرس مي پرسيدم؟" ، "به چه صورت احتياجات خود را توضيح مي دادم؟" ، "تا چه اندازه به قوانين اينجا آشنا هستم؟" ، "چگونه بايد به قوانين اينجا آشنا شوم؟" ، "از كجا بايد بدانم، از كدام محله ها بايد دوري كرد، (چون در بعضي از ساعات آن محله ها امنيت ندارد)؟" و ... ،
سناريوهاي زيادي رامي توان خلق كرد. از زماني كه هواپيما را ترك مي كنيم تا زماني كه وارد زندگي اجتماعي مي شويم، مي تواند سوژه اي براي سناريوي ذهني باشد. اين تكنيك خوبي است كه خود را آزمايش كنيم و ببينيم تا چه اندازه به زبان مسلط هستيم و يا بر عكس، به چه اندازه تمرين نياز داريم.
راه هاي فراواني براي ايجاد يك محيط انگليسي زبان وجود دارد. فقط بايد كمي خلاقيت به خرج داد.
سيستم آمريكايی با سيستم بريتيش فرق میكند!
توجه
هرگاه زبان انگليسي را به عنوان زبان دوم انتخاب كرديم، خوب است بدانيم كه دو سيستم اصلي در رابطه با زبان وجود دارد. يكي سيستم آمريكايي و ديگري سيستم بريتيش. اين دو سيستم شايد در نگاه اول شبيه باشند، اما اگر به دقت بنگريم، متوجه مي شويم فرقهاي بسياري بين آنها مي باشد، مانند تلفظها، اصطلاحات، ضرب المثلها، ديدگاههاي فرهنگي و غيره...
بنابراين، پس از انتخاب زبان انگليسي، بين اين دو سيستم، يكي را انتخاب كنيم و تا زماني كه به اندازه كافي تسلط پيدا نكرده ايم، آن را ترك نكنيم. در غير اينصورت با مسايل گيج كننده و مشكل، در بين راه روبرو خواهيم شد، كه حتي ممكن است ما را از ادامه يادگيري سرد كرده، باز دارد.
در اينجا، به چند نمونه از لغتهايي كه، بطور متفاوت، در اين دو سيستم استفاده مي شود مي نگريم
سيستم بريتيش / سيستم آمريكايي
Apartment / Flat
Boy / Lad
Book / Diary
Bathroom / Water closet
Backpack / Rucksack
دو شرط بنيادي، جهت يادگيري مكالمۀ زبان انگليسي
1 - درك آنچه مي شنويم.
2 - نوشتن آنچه درك كرده ايم.
هرگز سعي نكنيم مطالبي كه ميشنويم لغت به لغت ترجمه كنيم. با توجه به توضيحاتي كه قبلاً داده شده، اين كار نتيجۀ مطلوبي نخواهد داشت.
سعي كنيم تا مفهوم موضوع بحث يا مطلب را، با كمك معلومات، تكنيكها، متدها ، تجربيات شخصي و حدس، درك كرده، برداشت كنيم.
براي مثال، اگر جمله اي را كه شنيده ايم يا خوانده ايم، از تركيب 10 واژه باشد و ما فقط معناي 6 واژه را بدانيم، با اتكا به منطق و آنچه آموخته ايم، معناي 4 واژۀ مجهول را حدس زده و نهايتاً با برداشت خود، به مفهوم جمله دست پيدا كنيم. براي اينكه ببينيم آيا حدس و برداشتمان از جمله صحيح بوده يا خير، به فرهنگ لغت (ديكشنري)، مراجعه كنيم.
براي رسيدن به اين مرحله، و نهايتاً توانايي ارتباط برقرار كردن با اتبۀ خارجي ، تكنيك ذيل را مطالعه نموده و به تمرينهاي خود اضافه كنيم.
نوشتن دقيق آنچه را كه مي شنويم از اهميت بسياري برخوردار است. مقصود از نوشتن دقيق اين مي باشد كه، اگر لغتي را متوجه نشديم، حداقل صدايي كه شنيديم را به روي كاغذ بياوريم. حتي اگر آن صدا شبيه به وزوز زنبور باشد.
بخاطر دشوار بودن اين تكنيك، اغلب زبان جويان با بهانه ها و دلايل مختلف، از آن دوري مي كنند. مثلاً مي گويند كه آنها خيلي سريع صحبت مي كنند و مطالب، به هيچ وجه قابل درك نميباشند و يا دلايل ديگر.
قبل از هر چيز، ما بايد درك كنيم كه هيچ كس، هنگام صحبت كردن زبان مادري خود، سريع تر از حد نرمال صحبت نمي كند. حتم داريم كه اگر يك فرد خارجي زبان، صحبت كردن ما را بشنود، او نيز فكر مي كند ما هم سريع تر از حد نرمال صحبت مي كنيم.
اينك با توجه به اين نكات، اگر ما بطور جدي راهنماييهاي استاد را پيگيري كرده، دست از تمرين بر نداريم، تدريجاً آنچه را كه مي شنويم برايمان قابل درك تر مي شود. همچنين اگر ما كمي همت به خرج داده، آنچه را كه ميشنويم به روي كاغذ بياوريم و نزد استاد ببريم، او قادر خواهد بود ما را بيشتر راهنمايي كرده و مثلاً به ما بگويد، آن لغتي كه بنظر صداي زنبور مي داد، تركيب دو واژۀ
DOES) و (HE بوده، كه در زبان انگليسي، صداي "دازي" را مي دهد .
نتيجه مي گيريم، اين مشكلات، زماني از بين مي روند و ما درك بهتري از زبان پيدا مي كنيم كه قدم اول و دوم را برداريم. به اين معنا كه به آنچه مي شنويم دقيق شويم و هر آنچه را كه مي شنويم بنويسيم و با كمك استاد مشكلاتمان را حل كنيم. طبيعتاً ، پس از درك مطالب و توانايي نوشتن آنها، آماده هستيم تا از طريق مكالمه، به زبان خارجي / انگليسي ارتباط برقرار كنيم.
فراموش نكنيم، يادگيري يك پروسۀ طبيعي و خود جوش مي باشد. پس نگراني را از خود دور كرده، تمرينها و تكنيكهاي ذكر شده را با ذهني آرام انجام دهيم.