PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اگر در اولین قدم موفقیت نصیب ما شود ...



MR_Jentelman
7th October 2009, 09:01 PM
- اگر در اولین قدم موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل ، دیگر معنی نداشت.

2- انتقاد از خود، سازندگی است . به شخصیت استحكام می بخشد و آدمی را برای كامیابی های بیشتر آماده می كند.
3- نبرد زندگی همواره به نفع قوی ترین و سریع ترین ها خاتمه نمی یابد ، بلكه كسی دیر یا زود برنده می شود كه به توانایی خود ایمان دارد.
4-استقامت مادر موفقیت است ، و موفقیت مادر سعادت.
5-استقامت راه موفقیت و خوشبختی است، كسی كه استقامت نداشته باشد روی موفقیت را نخواهد دید.
6-تمام مشكلات برای كسی كه آنها را آسان می شمارد سهل است.
7- با تشویق می توان قوای خفته و زنگ زده را بیدار كرد و برانگیخت و قوای بیدار و برانگیخته را برای همیشه پایدار و استوار كرد.
8-بهترین پاداش نیك، رضایتی است كه در قلب خود احساس می كنیم.
9-آنان كه در زندگی پیروز و كامیاب شده اند، اول از نظر فكر و روح پیروز و كامیاب بوده اند.
10- احترام و قدردانی دو چیز مختلف اند. احترام را به موفقیت اشخاص می گذارند. اما قدردانی از شخصیت اشخاص به عمل می آید.
11- انسان هرگز از موفقیت سیر نمی شود.
12- راز موفقیت در زندگی را فقط افرادی آموخته اند كه در زندگی موفق شده اند.
13- گاهی اوقات صلاح ما دراین است كه به مقصود نرسیم، زیرا مقصود برای ما ضرر دارد.
14- موفقیت اگر با لیاقت و شایستگی به دست نیامده باشد پیوسته موجب نگرانی و تشویش خاطر خواهد بود. 15- موفقیت نصیب افراد خواب آلود نمی گردد.

MR_Jentelman
7th October 2009, 09:03 PM
نردبان موفقیت

http://img.tebyan.net/big/1388/04/253208252082191991252031711331601821121495123.jpg
هیچ‌کدام از ما انسان‌های معمولی، کامل نیستیم. هر یک از ما ممکن است در یک یا چند زمینه خاص، برتری‌هایی بر دیگران داشته باشیم اما در زمینه‌های دیگر ممکن است از دیگران عقب‌تر باشیم. برای خیلی‌ از ما حداقل در دوره‌ای از زندگی، این سوال و دغدغه پیش آمده که آیا کسی یا کسانی هستند که با نگاه کردن به آنها و اقتباس از تفکر و رفتارشان بتوانیم مسیر زندگی و پیشرفت‌مان را مشخص‌تر کنیم و با خیال راحت‌تر و بهتر آن را بپیماییم؟ «الگو» به فردی گفته می‌شود که به دلیل برتری ویژه‌اش در برخی خصوصیات و توانمندی‌ها، در جایگاهی بالاتر از عموم جامعه قرار می‌گیرد و موفقیتی که او در تقویت این توانمندی‌ها کسب کرده به عنوان هدفی برای سایر افراد جامعه قرار می گیرد تا در راه رسیدن به آن تلاش نمایند. هیچ لزومی ندارد دنبال افرادی باشیم که همه صفات مثبت را داشته باشند . برای الگوگیری باید ابعادی از زندگی را که برایمان مهم است، مشخص کنیم و بین یک تا 10 به خودمان در این ابعاد امتیاز بدهیم. اگر وضع‌مان در آن زمینه خوب بود، امتیاز بالاتر (نزدیک به 10) و اگر بد بود، امتیاز پایین‌تر (نزدیک‌تر به 1) بدهیم. در هر بعدی که امتیازمان کم بود، حتما باید به دنبال الگو باشیم. این ابعاد می‌تواند شامل موارد زیر باشد: بعد علمی، بعد اعتقادی، بعد اجتماعی و روابط خانوادگی، بعد شغلی و رضایت از کار، بعد اقتصادی و رفاه در زندگی، بعد سلامت جسم، روان و روح.
چه بهتر که دنبال الگو یا الگوهایی باشیم که در چند بعد از ابعادی که مدنظرمان است، موفق باشند اما اگر چنین فردی به راحتی پیدا نمی‌شود، هیچ ایرادی ندارد که مثلا در بعد علمی، یک فرد یا چند فرد برایمان الگو باشند و در بعد سلامت فرد دیگر و در بعد اعتقادی و مذهبی، شخص دیگر.


الگوی خوب یعنی که؟
آنچه یک الگو را تبدیل به یک الگوی مناسب و مفید می‌سازد شامل این موارد است:
• فرد «الگو» معمولا خودش یک عضو از جامعه خودمان است. (البته این قضیه، قانون متقن نیست.)
• فرد «الگو» از مسیرهای رایج و مرسوم توانسته است موفقیت خود را کسب کند، نه از روش‌های نامتعارف و غیرعادی.
• یک فرد الگو، در زوایای مثبت زندگی‌ توانسته است به موفقیت دست یابد. مهم آن است که الگوهایی که از آنها یاد می‌کنیم، دارای صفات مثبت در موفقیت‌های زندگی باشند.
• یک فرد الگو، فردی است که در رفتار و گفتار روزمره‌اش به راحتی می‌توان زوایای امید را مشاهده کرد؛ حتی اگر در شرایطی آنها را ببینیم که در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روزمره هستند.
• این گونه افراد، معمولا با کمک و همراهی دیگران و با حضور مثبت در کارهای گروهی و پرورش توانایی‌های خود در زمینه کار تیمی و فعالیت کردن با دیگران، توانسته‌اند گام‌های مثبت بردارند.
• یک فرد الگو، ابایی ندارد که موفقیت‌های خود را در اختیار دیگران بگذارد و راه رسیدن به آن را به دیگران بیاموزد.
http://img.tebyan.net/big/1388/04/26235209432102229161312135620523320459215.jpg
چگونه یک الگوی مناسب انتخاب کنیم؟
چند نکته مهم و کاربردی در انتخاب الگو نهفته است که خصوصا برای الگوپذیری کودکان و نوجوانان ارزش زیادی پیدا می‌کند:
• الگوها باید افرادی از بطن جامعه و ترجیحا نزدیک به فرهنگ، آداب و عوامل اجتماعی خودمان باشند تا ارزش الگوپذیری از او پر رنگ تر‌شود.
• باید به خودمان و دیگران بیاموزیم که اگر فردی را در یک زمینه به عنوان الگو انتخاب کردیم و آن وقت دیدیم که در زمینه‌های دیگر دچار نقص و ناتوانی است، این دلیل بر کم‌ارزش بودن جنبه‌های مثبت مورد نظرمان نیست.
• الگوی انتخاب‌شده باید تا حد امکان در دسترس باشد تا بتوان هر از چند گاهی چهره او را (ترجیحا به صورت حضوری) دید و یا با او به صحبت نشست و یا درباره او صحبت کرد و یا مطلبی راجع به او مطالعه کرد.
• تا حد امکان باید به صورت شفاف مشخص کرد که الگویی که برای خود انتخاب کرده‌ایم، چه هدف‌هایی را برای خود مشخص کرده، چگونه این اهداف را به واقعیت تبدیل کرده، چگونه تلاش کرده و چه‌طور مشکلات را شناسایی کرده، چه نقاط ضعفی را در خود برطرف کرده، از چه کسانی و چه چیزهایی کمک گرفته است.
• در مرحله بعدی باید به صورت دقیق و شفاف مشخص کرد که در این زمینه‌هایی که اطلاعاتش را از فرد به دست آوردیم، خودمان چه تفاوتی با او داریم. آن وقت هدف‌گذاری باید با توجه به قابلیت‌ها، امکانات و شرایط خودمان انجام شود.
• بهتر است آنچه را که از الگویمان می‌آموزیم، یادداشت کنیم. نوشتن این موارد، هم کمکی است به شفاف‌تر شدن موضوع برای خودمان، هم برایمان مشخص می‌کند که کجا را درست رفته‌ایم و کجا را اشتباه و ضمنا ذخیره‌ای می‌شود.
• هر از چند گاهی باید الگوهایی را که برای خودمان انتخاب کرده‌ایم، مجددا بررسی کنیم.
با الگوی انتخاب شده نباید به شکل مقایسه منفی برخورد کرد، یعنی اینکه باید نقاط مثبت و دستاوردهای او را شناخت و با هدف‌گذاری صحیح به سمت آن حرکت کرد. حرکت کردن در این مسیر هم خودش نوعی موفقیت است.




هفته نامه سلامت

MR_Jentelman
7th October 2009, 09:06 PM
ترس از موفقیت (http://www.tebyan.net/social/house_family/lifesknowledge/2006/12/5/30030.html)!
http://img.tebyan.net/big/1387/06/16823615017619223115919041033714314315185215.jpg
رسیدن به موفقیت برای همه مردم خوشایند و لذت بخش است اما به هرحال افرادی هم هستند. كه با قرار گرفتن در موقعیت‌های جدید و حتی با رسیدن به موفقیت دچار اضطراب می‌شوند و ترس از آنچه در آینده به سراغشان می‌آید، سدی در مقابل پیشرفت‌هایشان خواهد بود. همه ما در لحظه لحظه‌زندگی‌مان در شرایطی قرار می‌گیریم كه باید برای ادامه راه، دست به انتخاب‌های كاملاً‌ آگاهانه بزنیم. انتخاب‌هایی كه ریشه در حال دارند اما ثمره و میوه آنها در آینده بدست می‌آید. این دید نه تنها می‌تواند منبع خوبی برای ایجاد انگیزه باشد، بلكه به شما كمك می‌كند تا موانعی را كه تا كنون بر سر راه‌تان وجود داشته و شما را به عقب رانده،‌ تشخیص دهید و از سر راه بردارید. این موانع می‌تواند ترس از شكست و شك داشتن نسبت به شایستگی خود برای موفقیت و مواردی این‌چنینی را در برگیرد. ترس از شكست به اندازه آینده‌ای كه ما به سمت آن گام بر می‌داریم واقعیت دارد، چراكه این قانون زندگی است كه هرآنچه را كه تصور كنید، روزی اتفاق خواهد افتاد، پس از تاثیرات بزرگی كه افكار (http://www.tebyan.net/social/house_family/partners/aftermarriage/2006/11/30/29945.html) شما می‌تواند بر آینده‌تان داشته باشد غافل نشوید.

اما اگر واقعاً می‌خواهید بازیگر نقشی باشید كه دوست دارید در زندگی داشته باشید باید سعی كنید تصویر دقیقی از آنچه توقع دارید در ذهن خود ایجاد نمایید. تصویری با تمام جزئیات. ریشه یابی این ترس و برطرف كردن آن لازمه ایجاد و تقویت موفقیت خواهد بود. شاید یكی از این دلایل، ترس از تنهایی ناخواسته ایست كه ممكن است پس از نائل شدن به موفقیت به سراغ شما بیاید. معمولاً خانم‌ها برای این نوع ترس مستعدتر هستند، زیرا آنها از اینكه پس از رسیدن به موفقیت و قدرتمند شدن دیگر مثل قبل مورد توجه نباشند، نگرانند.

دلیل دیگر این است كه هر‌چقدر كه كارهای انجام نشده و عقب افتاده را بیشتر روی هم تلمبار كنید، نگرانی از عدم موفقیت، بیشتر و بیشتر درون شما را تسخیر كرده و كنترل‌تان را بدست می‌گیرد. دلیل دیگر ترس از موفقیت می‌تواند ترس از اذیت شدن توسط مخالفان و دشمنان احتمالی باشد كه پس از آن در اطراف شما ایجاد خواهند شد. اما خوشبختانه بعضی از این نگرانی‌ها به دلیل اینكه هیچ وقت به وقوع نمی‌پیوندند، به راحتی برطرف می‌شوند چراكه ذاتاً احتمال موفقیت در زمینه مورد نظر بسیار كمرنگ خواهد بود. شاید اصلی‌ترین دلیل ترس از موفقیت نگرانی از عدم توانایی برای تغییر مسائلی باشد كه در گذشته نتوانسته‌ایم به درستی آنها را تغییر دهیم.
تنها یك چیز می‌تواند احساسی را كه در پی مشكلات ناشی از انتخاب‌های آگاهانه ما در زندگی ایجاد می‌شود را تخفیف دهد، بخشش خود. رنجی كه از چنین دركی ناشی می‌شود تنها با بخشیدن خودتان التیام می‌یابد.

بخشش خود هیچ‌وقت توسط عوامل خارجی به شما القا نمی‌شود و شما باید از درون خود دست بكار شوید و تصمیم بگیرید كه چگونه با خودتان رفتار كنید.بخشش خودتان به عنوان یك تصمیم و انتخاب اختیاری منجر به ایجاد حس تكاملی می‌شود كه در پی آن می‌توانید احساس شكست را بهتر به عقب برانید. این حق طبیعی شماست كه بدانید چرا برای مدتی است قوایتان تحلیل رفته است. شاید با پرسیدن چند سوال ساده از خودتان بتوانید به نتیجه قابل قبولی برسید.

سوال‌هایی از قبیل چه چیزی باعث شده كه از انجام كارهای مورد علاقه‌تان اجتناب كنید؟ دوست دارید در كدام حس درونیتان تغییری ایجاد نشده و از میزان آن كاسته نشود؟ چه چیزی موقعیت من را پس از رسیدن به موفقیت تضمین می‌كند؟ آیا پس از آن احساس بهتری خواهم داشت؟ در صورت دست یابی به موفقیت از دست دادن چه چیزهایی من را نگران می‌كند؟ پس از پاسخ صادقانه به این سوالات و یافتن ترس‌ها و نگرانی‌های‌تان به ریشه یابی آنها بپردازید، سپس با مشخص شدن نتیجه راحت تر خود را ببخشید. برای اینكه به سادگی بتوانید از این ترس‌ها رهایی یابید، در ذهن خود آینده پس از كسب موفقیت را با تمام جزئیات تصور كنید و در كنار آن نگرانی‌هایتان را بصورت واقعی شبیه سازی نمایید، سپس با كمك خلاقیت‌های ذهنی خود به تخریب آنها بپردازید. روش دیگر این است كه هر آنچه كه ذهن‌تان را بخود مشغول كرده روی كاغذ یادداشت كنید، سپس آن كاغذ را پاره كنید. این كار به منزله دور ریختن تمام تشویش‌ها و نگرانی‌هایی است كه ذهن شما را به خود مشغول كرده بود و با نوشتن به روی كاغذ منتقل شده و حالا كاملاً از صفحه روزگار محو شده‌اند.
در ذهن خود آینده را پس از كسب موفقیت ، با تمام جزئیات تصور كنید و در كنار آن نگرانی‌هایتان را بصورت واقعی شبیه سازی نمایید، سپس با كمك خلاقیت (http://www.tebyan.net/social/house_family/child/game/2003/10/20/3975.html)‌های ذهنی خود به تخریب آنها بپردازید.


حالا چشمان‌تان را ببندید و با خیال راحت آینده درخشان و سرشار از موفقیت خود را كه هیچ تشویش و ترسی بر آن سایه نیانداخته است را در ذهنتان تجسم كنید. طبق قانون شکار باید از مخفیگاه بیرون آیید و خودتان به دنبال طعمه بروید. در مسائل كاری نیز وضع به همین منوال است. منتظر تكلیف نمانید. خودتان به دنبال كار باشید. در خود انگیزه ایجاد كنید و به دنبال پروژه‌های جدید باشید و از هیچ چیز هراسی به دل راه ندهید. همیشه كارها را طوری انجام دهید كه انتظار دارید دیگران انجام دهند. این كار بسیار تاثیر گذار است و در كل محیط انعكاس پیدا می‌كند. اگر همیشه كارهایتان را به بهترین نحو انجام دهید، در كارتان نمونه خواهید شد و دیگران نیز به عنوان یك سرمشق از شما پیروی می‌كنند.

سعی كنید همیشه در زمینه كاریتان از اطلاعات روز باخبر شوید و علوم جدید مربوطه را یاد بگیرید. همیشه سطح دانش خود را بالاتر از دیگران نگاه دارید و این چنین موفق خواهید شد. ممكن است تصور كنید كه شما راهتان با آن دسته افراد موفقی كه پیوسته كامیابی‌های تازه حاصل می‌كنند یكی نباشد. البته ممكن است آنها توانایی‌هایی داشته باشند كه شما فاقد آن هستید، اما همیشه به یاد داشته باشید: موفقیت آموختنی است و تنها تفاوت شما با آنها این است كه آنها همیشه یك سری عادات خاص را به كار می‌بندند و این باعث كامیابی‌شان می‌شود

منبع: همشهری آن لاین

MR_Jentelman
7th October 2009, 09:10 PM
در پیچ و خم موفقیت
مطلبی که پیش‌روی شماست بی‌تردید جزء بارزترین حقایق و واقعیات زندگی همه ماست. بسیاری از ما فکر می‌کنیم که برخی از اعمال و تفکرات به سود ما خواهد بود. در حالیکه ممکن است برعکس، انجام آن فکر یا فعل، می تواند امری زیان‌بخش و نابخردانه باشد. مثلا" در اندیشیدن به گذشته دردناکمان، باور و یا تصور اغلب ما این است که چنانچه خاطرات تلخ گذشته‌مان را برای خود و یا دوستان تعریف کنیم از غم و اندوه می‌کاهد، در صورتی که بازگویی آنچه که به صورت ناگوار برایمان رخ داده شروع دوباره حزن و افسردگی و رنج روحی و جسمی، خواهد بود. بنابراین...

هیچ‌گاه خود را مسئول حوادثی که امکان کنترل آن را نداشته‌اید قلمداد نکنید.

بخشودن، لطف به دیگران نیست، لطفی است که ما در حق خود می‌کنیم تا ذهنی را برای پذیرش امور خوب و نیکو باز کنیم.

مهم عشق ورزیدن به کسانی است که به شما بد کرده‌اند تا آزاد شوید.

کار زشت سریع‌تر از فرو رفتن کارد در گوشت در صاحب خود اثر می‌گذارد (امام صادق «ع»).

آنچه دیگران در مورد شما فکر می‌کنند به خودشان مربوط است. مردم به نحوی که دوست دارند فکر می‌کنند، عقیده آنها نسبت به شما مهم‌تر از عقیده خودتان نسبت به شما نیست.

تفاوت موفقیت و شکست در اتفاقاتی که می‌افتد نیست. بلکه تعبیر ما از این از این اتفاقات این تفاوت را ایجاد می‌کند.



اگر قلباً معتقد نباشید که می‌توانید به هدف برسید از همان اول به کار خود لطمه زده‌اید.

اگر احساس اندوه می‌کنید علتش این است که همه علل شادی را از ذهن خود حذف کرده‌اید.

اعتماد به نفس در کسانی فوق‌العاده چشم‌گیر است که خودشان را خیلی خوب می‌پذیرند.
http://img.tebyan.net/big/1387/03/85121571915171112102255412011062314525365.jpg

آرام باشید هر چند طرف مقابلتان اشتباه می‌گوید.

کسانی که می‌خواهند همه از آنها راضی باشند، عملا" در تلاشند که خود نباشند.

هنگامی که خود را تمام و کمال به خدا بسپارید از هر وضعیت به ظاهر مخالفی برکت‌هایی عظیم به سوی شما سرازیر می‌شود.


خیرخواهی انسان نیک‌خواه پیرامونش هاله‌ای عظیم از حمایت می‌آفریند از این رو هر سلاحی که به سوی او نشانه رود کارگر نخواهد افتاد. به عبارت بهتر محبت و رضامندی، دشمنان درون او را نابود می‌کنند از این رو برون از خویش نیز دشمنی نخواهد داشت.

طرز تفکر نادرست همه تجربه‌های ناخوشایند را به زندگی فرا می‌خواند.

منبع: برگرفته از کتاب رازهای موفقیت در زندگی، تألیف منصوره صفای

MR_Jentelman
7th October 2009, 09:12 PM
آدم موفق چه کسی است؟

موفقیت،بزرگترین آرزوی بشر

http://img.tebyan.net/big/1386/01/23613813713664110291651561951421187710410101.jpg



تعریف موفقیت:

بیشتر دانشمندان و نویسندگان سعی کرده‌اند تعریف جامع و کاملی از موفقیت ارائه دهند تا مورد استفاده همگان قرار گیرد، اما شمار فراوان این تعاریف خود موجب گردیده است که تا به حال توصیف دقیق و مشخصی از این کلمه در دست نباشد و در واقع ندانیم که اصولاً موفقیت چیست و ما دستیابی به چه چیزهایی را موفقیت می‌نامیم.
یکی از دلایل عمده ی تعدد تعاریف موفقیت، برداشت‌های گوناگونی بوده که از این مفهوم شده است. بسا افرادی که به دلیل دستیابی به خواسته‌هایشان، خود را موفق و کامیاب می‌پندارند، امّا این موفقیت‌ از نظر دیگران چندان ارزش و اعتباری ندارد. و یا افرادی هستند که احساس می‌کنند، موفق شده‌اند ولی وقتی واقعاً در آن تفکر می‌کنند، می‌بینند پدیده ی فوق واقعاً، آن موفقیتی که فکر می‌کردند نیست. بنابراین موفقیت امری نسبی بوده و هرگز تعریف واحدی به خود نمی‌پذیرد.

«آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است»
آلفرد اوستن


در نظر اکثریت مردم فرد موفق کسی است که به آرزوهای خود رسیده و در درون،احساس رضایت خاطر دارد، که این خود حاصل تلاش و کوشش مداوم در زندگی می‌باشد. البته این را هم باید دانست که هیچکس واقعاً موفق نیست، مگر آنکه خوشبخت باشد و خوشبخت کسی است که کاری مفید و با ارزش انجام دهد.
می‌توان گفت موفقیت به مفهوم برخورداری از بسیاری مواهب است، از جمله: رفاه نسبی در زندگی، کسب احترام، بزرگی و عزّت در محیط کار و در عرصه ی اجتماع، رهایی از نگرانی، سرخوردگی و شکست. موفقیت یا کامیابی هدف زندگی است، هر انسانی خواهان موفقیت بوده و طالب بهترین چیزهایی می‌باشد که از روزگار می‌تواند بدست آورد. نخستین و بهترین ایستگاه آن است که از هم اکنون خود را در شمار افراد منتخبی قرار دهید که می‌خواهند از روزگار کام ستانند.
موفقیت، جریان مداومی است که ضمن آن مشتاق و آرزومند توفیق‌های بیشتری هستیم. و در واقع راه موفقیت همیشه در دست ساختن است.
موفقیت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه ی پایان رسیدن.




موفقیت واقعی چیست؟

کوشیدن، جستن، یافتن و هرگز تسلیم نشدن راز موفقیت واقعی است؛ که اگر به آن دست یابیم با تمام وجود احساس رضایت خواهیم کرد.
در این سلسله مقالات به هفت اقدام اشاره می کنیم که با انجام آنها به موفقیت واقعی می‌توان دست یافت:
در این مقاله به بحث نیروهای درونی می پردازیم.
1- نیروهای درونی خود را آزاد کنید:
امام علی (ع) می‌فرماید:
آیا می‌پنداری که جسم کوچکی هستی،
در حالی که در درون تو جهان بزرگی نهفته است.
لحظاتی با خود خلوت کنید، در چشمه ی صاف و فراوان اندیشه‌ها، غرق شوید و نیروهای عظیم و حیات‌بخش خود را در نظر آورید!
کاوش‌ها و پژوهش‌های عصر حاضر در مورد انسان حاکی از آن است که برخلاف آنچه تصور می‌کنند، انسان‌ها، کم یا بیش دارای منابع و ذخایر بالقوه و خداداد مشابهی هستند و از این لحاظ تفاوت فاحشی بین آنها وجود ندارد.
عده‌ای این استعداد و ذخایر را در وجود خویش کشف می‌کنند و با بکار بستن آن به نتایج عظیم و شگرفی دست می‌یابند و عد‌ه‌ای دیگر از توانایی‌های بالقوه ی خود استفاده نکرده و آنرا با خود به گور می‌برند. تفاوت انسان‌های موفق جهان با سایر افراد در همین است.

نیروهای آشکار و پنهانی که در درون انسان وجود دارد و متناسب با شرایط محیطی خاص، از طریق نظام عصبی واکنش نشان می‌دهند عبارتند از: شعور و آگاهی، قدرت جسمانی، عشق و علاقه، نبوغ و خلاقیّت، ایمان، پشتکار، خشم، شهوت، کینه، اعتماد به نفس، اراده، شادی و نشاط، غم و اندوه، ضعف و کسالت، اضطراب و نگرانی، حساسیت، کنجکاوی، مهر و محبت و ...
هر یک از این نیروها همانند یک بردار، دارای شدت و جهت معینی هستند که اندازه و جهت آن در افراد مختلف و در حالت‌های گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد. این نیروها نیز فعال نیستند و تأثیر چندانی در رفتارها ندارند. فرآیند مجموع این نیروهاست که روحیه و عملکرد انسان را شکل می‌دهد و او را وادار به بازتاب در مقابل عوامل محیطی می‌کند. اگر این نیروها تحت تأثیر محرک‌ها با شرایط ویژه‌ای آزاد و همسو شوند، نیروی عظیمی پدید می‌آید که دارای انرژی خارق‌العاده‌ای است و انسان را بسیار نیرومند می‌کند به طوری که قادر خواهد بود حتی بعضی از کارهای غیرممکن را، ممکن کند. اگر همسو شدن نیروها در جهت مثبت باشد، انرژی بیکران آزاد خواهد شد و انسان را در جهت مثبت به منظور سازندگی حرکت می‌دهد و اگر این نیروها به هر دلیل و تحت هر شرایطی در جهت منفی و مخالف، همسو شوند، آنگاه همین نیروی عظیم در جهت تخریب و نابودی انسان عمل می‌کند. سستی و تنبلی، افسردگی و کسالت روحی، خشم و خشونت، کشتار دسته‌جمعی، قتل عام و بسیاری از رویدادهای دیگر، از همین قبیل است.
«موفقیت همیشه با ذهنیت‌های مثبت ایجاد می‌گردد و زاییده ی آن است.»
شاه آبادی


«وین دایر» در تشریح تصویر یک شخصیت سالم می‌نویسد:
«داشتن انرژی سرشار و قابل ملاحظه، از ویژگی‌های شخصیت سالم است. شور زندگی در وجودش موج می‌زند. عشق و اشتیاق، انرژی پر قلیانی را در او متمرکز می‌کند و او را به چنین تکاپو وا می‌دارد. ساعات کمی را به خواب اختصاص می‌دهد و مفهوم بی‌حوصلگی و کسالت را نمی‌فهمد. مجموعه رویدادهای زندگی‌اش، حاصل احساسات، اندیشه‌ها، تلاش‌ها و فرصت‌هاست، حتی اگر در زندان باشد، فکر خود را بطور بدیهی بکار می‌اندازد تا با استفاده از اوقات، از فلج شدن شور و شوقش نسبت به زندگی جلوگیری کند.»
پس نتیجه می‌گیریم که اگر این نیروها به طور سازنده و مثبت با یکدیگر جمع شوند، چگونه به خدمت انسان در می‌آیند.
حال وقت آن است که ابتدا این نیروها را آزاد کرده، سپس در جهت مثبت بکار گیریم. با این کار، نیروی درونی ما بسیار قدرتمند می‌شود و قادر خواهیم بود اختیار زندگی و سرنوشت خویش را در قلمرو ممکن‌ها بدست گیریم.
امام علی (ع) می‌فرماید: درد تو از توست، ولی تو بدان بصیرت نداری و درمان تو نیز در درون توست، لیکن تو بدان آگاهی نداری.

در دیدگاه حضرت علی (ع) انسان تمامی هستی را در درون خویش دارد ولی بدان آگاهی و شعور ندارد. انسان بالقوه قادر است بر اسرار عالم امکان، آگاهی یافته و نسبت به آنها علم حضوری پیدا کند.

منبع:کتاب تکنولوژی و مهندسی فکر - نویسنده:دکتر محمد علی حقیقی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد