kamanabroo
3rd October 2009, 02:14 PM
نكات اخلاقي سوره حجرات http://img.tebyan.net/big/1388/07/216206113146799685653357452271412349.jpg
در اين سوره مسائل مهمي در ارتباط با شخص پيامبر(ص) و جامعه اسلامي نسبت به يكديگر مطرح گشته و بسياري از نكات مهم اخلاقي در آن عنوان شده است.
علامه طباطبايي ذيل آيات اين سوره مي فرمايد: اين سوره مشتمل بر مسائلي از احكام دين است. احكامي كه با آنها سعادت زندگي فردي انسان تكميل ميشود و نظام صالح و طيّب در(مجتمع) مستقر ميگردد. بعضي از آن مسائل ادب جميلي است كه بايد بين بنده و خداي سبحان رعايت شود و پارهاي از آنها آدابي است كه بندگان خدا بايد در مورد رسول خدا(ص) رعايت كنند (كه در آيات اول سورهي حجرات به تعدادي از اين آداب اشاره شده است ).
بعضي ديگر از احكام مربوط به مسائلي است كه مردم در برخورد با يكديگر در زندگي خود بايد آن را رعايت كنند. قسمتي ديگر مربوط به برتريهايي است كه بعضي از افراد بر بعضي ديگر دارند و تفاضل و برتري افراد از اهم اموري است كه جامعهي مدني با آن منتظم ميشود و انسان را به سوي زندگي توأم با سعادت و عيش پاك و گوارا هدايت مي كند؛و در آخر به حقيقت ايمان و اسلام اشاره شده است و بدينسان بر بشريت منّت ميگذارد كه نور ايمان را به او افاضه نموده است.1
بنابراين اين سوره مشتمل بر نكات مهمي است كه عبارتند از:
1. آداب برخورد با پيامبر اسلام و اصولي را كه مسلمانان بايد در محضر پيامبر رعايت كنند.
2. يك سلسله اصول اخلاقي و اجتماعي كه بكار بردن آنها باعث محبت و صفا و صميميت و اتحاد و امنيت در جامعه مي گردد و فراموش كردن اين نكات باعث بدبيني و نفاق و پراكندگي و ناامني ميشود.
3. دستوراتي كه مربوط به چگونگي برخورد با اختلافهايي است كه بين مسلمانان روي ميدهد.
4. معيار ارزش انسان در پيشگاه خداوند و اهميت مسألهي تقوا.
5. تأكيد روي اين مسأله مهم كه ايمان تنها به گفتار نيست، بلكه بايد علاوه بر اعتقاد قلبي اثر ايمان در اعمال انسان و در جهاد با اموال و نفوس آشكار گردد.
6. و درآخرين آيه از علم خداوند و آگاهي او از همه اسرار نهان عالم هستي و اعمال انسانها سخن گفته است كه در حقيقت ضمانت اجرايي همه بخش هاي سوره است.
از نكات آموزنده اين سوره مقايسه بين ايمان و اسلام است كه در آيات 14 تا 17 به طور واضح بيان شده است. اسلام،گفتن شهادتين و تسليم(زباني) به دين خداست در حالي كه ايمان،اعتقاد قلبي و تسليم روحي به آن است و نشانهي پايبندي و التزام به همان دستورات اخلاقي و توصيه شده در سوره ميباشد.
نكات اخلاقي سوره
رهنمودهاي اخلاقي و ايماني اين سوره به دو صورت سلبي(نهي) و ايجابي(توصيههاي آمرانه) به كار رفته است. اگر توجه شود نكات سلبي آن تماماً با حرف(لا) به كار رفته است و حالت ايجابي(امري) آن به صورت امر و با صيغه جمع بيان شده است.
فرمانهاي سلبي
"يا ايها الذين آمنوا لا تقدموا بين يدي الله و رسوله؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد، در حكم كردن از خدا و رسولش پيشي مگيريد". (آيهي1)
"لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النبي؛ صداي خود را بلندتر از صداي پيامبر نكنيد". (آيهي2)
"و لا تجهروا له بالقول؛ در برابر او بلند سخن نگوئيد". (آيهي2)
"لا يسخر قوم من قوم عسي ان يكونوا خيراً منهم و لا نساء من نساءٍ عسي ان يكنَّ خيراَ منهنّ؛ نبايد گروهي از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند چه بسا كه آنان بر ايشان بهتر باشند و هيچ يك از زنان حق ندارند زنان ديگر را مسخره كنند زيرا ممكن است آنان از اينها بهتر باشند". (آيهي11)
"لا تلمزوا انفسكم؛ يكديگر را مورد طعن و عيب جوئي قرار ندهيد". (آيهي11)
"وَ لا تنابزوا بالالقاب ؛يكديگر را با لقبهاي بد نخوانيد.". (آيهي11)
"قل لا تمنّوا عليَّ اسلامكم؛ بگو اسلام آوردن خود را بر من منت نگذاريد". (آيهي17)
قابل تأمل است كه همه اين فرمانها با خطاب"يا ايها الذين آمنوا" شروع شده است به جز مورد آخر و اين بيانگر اين مسأله است كه مسلمان بودن يا مؤمن بودن متفاوت است و هر مسلماني مؤمن نيست.
فرمان هاي ايجابي
"و اتقوا اللّه انَّ الله سميع عليم؛ و تقواي الهي پيشه كنيد كه خداوند شنوا و دانا است." (سورهيحجرات،آيهي1)
"يا ايها الذين آمنوا ان جاءكم فاسق بنباء فتبينوا ان تصيبوا قوماً بجهالة فتصبحوا علي ما فعلتم نادمين؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد اگر شخص فاسقي خبري براي شما بياورد درباره آن تحقيق كنيد،مبادا به گروهي از روي ناداني آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد". (سورهيحجرات،آيهي6)
"و اعلموا ان فيكم رسول اللّه لو يطيعكم في كثير من الامر لَعَنتم؛ و بدانيد رسول خدا در ميان شماست هرگاه در بسياري از كارها از شما اطاعت كند به مشقت خواهيد افتاد". (سورهيحجرات،آيهي7)
"و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما؛ هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ بپردازند آنها را آشتي دهيد". (سورهيحجرات،آيهي9)
"فان بغت احداهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفييءَ الي امرالله فان فاءت فاصلحوا بينهما بالعدل؛ و اگر يكي از آن دو بر ديگري تجاوز كند با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا باز گردد و هرگاه بازگشت در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد". (سورهيحجرات،آيهي9)
"واقسطوا انّ الله يحب المقسطين؛ و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد." (سورهيحجرات،آيهي9)
"انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بين اخويكم و اتقوا الله لعلكم ترحمون؛ مومنان برادر يكديگرند. پس بين دو برادر خود را صلح و آشتي دهيد و تقواي الهي پيشه كنيد باشد كه مشمول رحمت او شويد". (سورهيحجرات،آيهي10)
"يا ايها الذين آمنوا اجتنبوا كثيراً من الظن انّ بعض الظنّ اثم؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد از بسياري از گمانهاي بد بپرهيزيد چرا كه بعضي از گمانها گناه است." (سورهيحجرات،آيهي12)
در سوره حجرات بعضي از واژهها از تكرار چشمگيري برخوردار است كه مهم ترين آنها عبارتند از واژههاي"الله"، "ايمان"، "تقوا"، "علم"و "رحمت".
تكرار نام و صفات خداوند
در اين سوره نام جلاله"الله" 27 بار تكرار شده،و در بعضي از آيات دو مرتبه ذكر شده است. همچنين نامهاي ديگر خداوند كه در انتهاي آيات آمده است و شايد علت آن متمركز ساختن اذهان مؤمنان به حضور و شهود و علم خداوند است بر عملكرد مؤمنان و اينكه خداوند همه جا حضور دارد و بر كارهاي ما آگاه است،مانند:
"انَّ الله سميع عليم"،"والله غفور رحيم"،"والله عليم حكيم"،"انَّ الله تواب رحيم"،"انّ الله عليم خبير"،"والله بكل شيءٍ عليم"،"والله بصير بما تعملون".
ايمان
در اين سوره 15 بار مشتقات كلمه"ايمان" به كار رفته است. واژه ايمان 4 مرتبه و كلمه"آمنوا" 6 بار و نيز كلمه مؤمنون 2 مرتبه و كلمات"امنّا"،"مؤمنين" و"تؤمنوا" هر كدام يك مرتبه به كار رفته است.
از نكات آموزنده اين سوره مقايسه بين ايمان و اسلام است كه در آيات 14 تا 17 به طور واضح بيان شده است. اسلام،گفتن شهادتين و تسليم(زباني) به دين خداست در حالي كه ايمان،اعتقاد قلبي و تسليم روحي به آن است و نشانهي پايبندي و التزام به همان دستورات اخلاقي و توصيه شده در سوره ميباشد.
در اين سوره در مقابل ايمان از 3 واژه"كفر"،"فسوق" و"عصيان" نام برده شده،كه هر يك از جهتي نشانگر فقدان ايمان است.
"ولكن الله حببّ اليكم الايمان و زيّنه في قلوبكم و كرّه اليكم الكفر و الفسوق و العصيان اولئك هم الراشدون؛ ...ولي خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهايتان زينت بخشيده و كفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است كساني كه داراي اين صفاتند هدايت يافتگانند." (آيهي7)
ايمان،يعني شكر نعمتهاي الهي، پايبندي به حدود و مقررات الهي و اطاعت از خدا و رسول و دستورات ايشان، كساني كه به چنين خصلتهايي آراسته باشند به تعبير قرآن آنها رشد يافتگان هستند.
"كفر" ناسپاسي نسبت به نعمتهاي خداوند، "فسق" خارج شدن از دايره حلال وحرام و حدود الهي است و"عصيان" مقابل اطاعت و فرمانبرداري ميباشد وهرسه واژه در مقابل ايمان قرار دارند.
تقوا
ايمان بيش از هر چيز به نيروي تقوا نيازمند است و تنها با داشتن تقواست كه مي توان از لغزشگاههاي ايمان، يعني كفر،فسوق و عصيان مصون ماند.
ايمان گذشتن از مرحله زباني و ظاهري و رسيدن به باور قلبي و روحي است، التزام و پايبندي به اخلاق و انسانيت و محبت كه از مصاديق آن اجتناب از صفات ناپسندي است كه در اين سوره از آن نهي شده است،تنها با نيروي تقوا ممكن است. معروفترين آيه اي كه در رابطه با تقوا در قرآن آمده است نيز در اين سوره قرار دارد.
"ان اكرمكم عنداللّه اتقاكم؛گراميترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است". (سورهيحجرات،آيهي13)
علامه طباطبايي ذيل آيات اين سوره مي فرمايد: اين سوره مشتمل بر مسائلي از احكام دين است. احكامي كه با آنها سعادت زندگي فردي انسان تكميل ميشود و نظام صالح و طيّب در(مجتمع) مستقر ميگردد
علم
كلمه ديگري كه در اين سوره مورد توجه ميباشد علم خداوند است.اين كلمه 6 مرتبه به كار رفته و درآيه اول و آخر تكرار شده است.
علم وآگاهي از اينكه خداوند از جزئيات اعمال و نيات ما مطلع است و اگر چنين يقيني بر انسان حاصل گردد خشيت و خشوع قلبي، انسان را از ارتكاب معاصي باز ميدارد و گرنه غفلت نسبت به حضور پروردگار انگيزهاي براي تقوا باقي نميگذارد،اين سوره توجه انسان را جلب ميكند بر اين كه خداوند بر جزئيات اعمال انسان وقوف كامل دارد.
رحمت
انسان موقعي مي تواند از سوء ظن، غيبت، بدگماني، تجسس، لقب زشت دادن به ديگران و ...اجتناب كند كه قلب خود را از عداوت و كينه و حسد پاك گرداند و آماده عشق و محبت باشد. تا دوستي و مودّت جايگزين دشمني و عداوت نگردد،دستورات اخلاقي توصيه شده،عملي نميگردد.
در آيات متعددي از اين سوره"رحيم" بودن خداوند بيان شده است تا احساس و عاطفه انسان را براي عفو و گذشت و محبت به ديگران آماده كند. اگر انسان رحمت و مغفرت الهي را نسبت به گناهاني كه كرده آرزومند باشد خود نيز راحتتر از گناه ديگران چشمپوشي ميكند.
به اميد آنكه فرد فرد ما بتوانيم اين نكات اخلاقي آموزنده را سرلوحه زندگي خود قرار دهيم تا بدين وسيله براي مراحل بالاتر آمادگي لازم را كسب كنيم.
نويسنده:زهره رباني
پي نوشت:
1.علامه طباطبايي، تفسير الميزان،ج 18،ص455.
تبيان
در اين سوره مسائل مهمي در ارتباط با شخص پيامبر(ص) و جامعه اسلامي نسبت به يكديگر مطرح گشته و بسياري از نكات مهم اخلاقي در آن عنوان شده است.
علامه طباطبايي ذيل آيات اين سوره مي فرمايد: اين سوره مشتمل بر مسائلي از احكام دين است. احكامي كه با آنها سعادت زندگي فردي انسان تكميل ميشود و نظام صالح و طيّب در(مجتمع) مستقر ميگردد. بعضي از آن مسائل ادب جميلي است كه بايد بين بنده و خداي سبحان رعايت شود و پارهاي از آنها آدابي است كه بندگان خدا بايد در مورد رسول خدا(ص) رعايت كنند (كه در آيات اول سورهي حجرات به تعدادي از اين آداب اشاره شده است ).
بعضي ديگر از احكام مربوط به مسائلي است كه مردم در برخورد با يكديگر در زندگي خود بايد آن را رعايت كنند. قسمتي ديگر مربوط به برتريهايي است كه بعضي از افراد بر بعضي ديگر دارند و تفاضل و برتري افراد از اهم اموري است كه جامعهي مدني با آن منتظم ميشود و انسان را به سوي زندگي توأم با سعادت و عيش پاك و گوارا هدايت مي كند؛و در آخر به حقيقت ايمان و اسلام اشاره شده است و بدينسان بر بشريت منّت ميگذارد كه نور ايمان را به او افاضه نموده است.1
بنابراين اين سوره مشتمل بر نكات مهمي است كه عبارتند از:
1. آداب برخورد با پيامبر اسلام و اصولي را كه مسلمانان بايد در محضر پيامبر رعايت كنند.
2. يك سلسله اصول اخلاقي و اجتماعي كه بكار بردن آنها باعث محبت و صفا و صميميت و اتحاد و امنيت در جامعه مي گردد و فراموش كردن اين نكات باعث بدبيني و نفاق و پراكندگي و ناامني ميشود.
3. دستوراتي كه مربوط به چگونگي برخورد با اختلافهايي است كه بين مسلمانان روي ميدهد.
4. معيار ارزش انسان در پيشگاه خداوند و اهميت مسألهي تقوا.
5. تأكيد روي اين مسأله مهم كه ايمان تنها به گفتار نيست، بلكه بايد علاوه بر اعتقاد قلبي اثر ايمان در اعمال انسان و در جهاد با اموال و نفوس آشكار گردد.
6. و درآخرين آيه از علم خداوند و آگاهي او از همه اسرار نهان عالم هستي و اعمال انسانها سخن گفته است كه در حقيقت ضمانت اجرايي همه بخش هاي سوره است.
از نكات آموزنده اين سوره مقايسه بين ايمان و اسلام است كه در آيات 14 تا 17 به طور واضح بيان شده است. اسلام،گفتن شهادتين و تسليم(زباني) به دين خداست در حالي كه ايمان،اعتقاد قلبي و تسليم روحي به آن است و نشانهي پايبندي و التزام به همان دستورات اخلاقي و توصيه شده در سوره ميباشد.
نكات اخلاقي سوره
رهنمودهاي اخلاقي و ايماني اين سوره به دو صورت سلبي(نهي) و ايجابي(توصيههاي آمرانه) به كار رفته است. اگر توجه شود نكات سلبي آن تماماً با حرف(لا) به كار رفته است و حالت ايجابي(امري) آن به صورت امر و با صيغه جمع بيان شده است.
فرمانهاي سلبي
"يا ايها الذين آمنوا لا تقدموا بين يدي الله و رسوله؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد، در حكم كردن از خدا و رسولش پيشي مگيريد". (آيهي1)
"لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النبي؛ صداي خود را بلندتر از صداي پيامبر نكنيد". (آيهي2)
"و لا تجهروا له بالقول؛ در برابر او بلند سخن نگوئيد". (آيهي2)
"لا يسخر قوم من قوم عسي ان يكونوا خيراً منهم و لا نساء من نساءٍ عسي ان يكنَّ خيراَ منهنّ؛ نبايد گروهي از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند چه بسا كه آنان بر ايشان بهتر باشند و هيچ يك از زنان حق ندارند زنان ديگر را مسخره كنند زيرا ممكن است آنان از اينها بهتر باشند". (آيهي11)
"لا تلمزوا انفسكم؛ يكديگر را مورد طعن و عيب جوئي قرار ندهيد". (آيهي11)
"وَ لا تنابزوا بالالقاب ؛يكديگر را با لقبهاي بد نخوانيد.". (آيهي11)
"قل لا تمنّوا عليَّ اسلامكم؛ بگو اسلام آوردن خود را بر من منت نگذاريد". (آيهي17)
قابل تأمل است كه همه اين فرمانها با خطاب"يا ايها الذين آمنوا" شروع شده است به جز مورد آخر و اين بيانگر اين مسأله است كه مسلمان بودن يا مؤمن بودن متفاوت است و هر مسلماني مؤمن نيست.
فرمان هاي ايجابي
"و اتقوا اللّه انَّ الله سميع عليم؛ و تقواي الهي پيشه كنيد كه خداوند شنوا و دانا است." (سورهيحجرات،آيهي1)
"يا ايها الذين آمنوا ان جاءكم فاسق بنباء فتبينوا ان تصيبوا قوماً بجهالة فتصبحوا علي ما فعلتم نادمين؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد اگر شخص فاسقي خبري براي شما بياورد درباره آن تحقيق كنيد،مبادا به گروهي از روي ناداني آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد". (سورهيحجرات،آيهي6)
"و اعلموا ان فيكم رسول اللّه لو يطيعكم في كثير من الامر لَعَنتم؛ و بدانيد رسول خدا در ميان شماست هرگاه در بسياري از كارها از شما اطاعت كند به مشقت خواهيد افتاد". (سورهيحجرات،آيهي7)
"و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما؛ هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ بپردازند آنها را آشتي دهيد". (سورهيحجرات،آيهي9)
"فان بغت احداهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفييءَ الي امرالله فان فاءت فاصلحوا بينهما بالعدل؛ و اگر يكي از آن دو بر ديگري تجاوز كند با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا باز گردد و هرگاه بازگشت در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد". (سورهيحجرات،آيهي9)
"واقسطوا انّ الله يحب المقسطين؛ و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد." (سورهيحجرات،آيهي9)
"انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بين اخويكم و اتقوا الله لعلكم ترحمون؛ مومنان برادر يكديگرند. پس بين دو برادر خود را صلح و آشتي دهيد و تقواي الهي پيشه كنيد باشد كه مشمول رحمت او شويد". (سورهيحجرات،آيهي10)
"يا ايها الذين آمنوا اجتنبوا كثيراً من الظن انّ بعض الظنّ اثم؛ اي كساني كه ايمان آوردهايد از بسياري از گمانهاي بد بپرهيزيد چرا كه بعضي از گمانها گناه است." (سورهيحجرات،آيهي12)
در سوره حجرات بعضي از واژهها از تكرار چشمگيري برخوردار است كه مهم ترين آنها عبارتند از واژههاي"الله"، "ايمان"، "تقوا"، "علم"و "رحمت".
تكرار نام و صفات خداوند
در اين سوره نام جلاله"الله" 27 بار تكرار شده،و در بعضي از آيات دو مرتبه ذكر شده است. همچنين نامهاي ديگر خداوند كه در انتهاي آيات آمده است و شايد علت آن متمركز ساختن اذهان مؤمنان به حضور و شهود و علم خداوند است بر عملكرد مؤمنان و اينكه خداوند همه جا حضور دارد و بر كارهاي ما آگاه است،مانند:
"انَّ الله سميع عليم"،"والله غفور رحيم"،"والله عليم حكيم"،"انَّ الله تواب رحيم"،"انّ الله عليم خبير"،"والله بكل شيءٍ عليم"،"والله بصير بما تعملون".
ايمان
در اين سوره 15 بار مشتقات كلمه"ايمان" به كار رفته است. واژه ايمان 4 مرتبه و كلمه"آمنوا" 6 بار و نيز كلمه مؤمنون 2 مرتبه و كلمات"امنّا"،"مؤمنين" و"تؤمنوا" هر كدام يك مرتبه به كار رفته است.
از نكات آموزنده اين سوره مقايسه بين ايمان و اسلام است كه در آيات 14 تا 17 به طور واضح بيان شده است. اسلام،گفتن شهادتين و تسليم(زباني) به دين خداست در حالي كه ايمان،اعتقاد قلبي و تسليم روحي به آن است و نشانهي پايبندي و التزام به همان دستورات اخلاقي و توصيه شده در سوره ميباشد.
در اين سوره در مقابل ايمان از 3 واژه"كفر"،"فسوق" و"عصيان" نام برده شده،كه هر يك از جهتي نشانگر فقدان ايمان است.
"ولكن الله حببّ اليكم الايمان و زيّنه في قلوبكم و كرّه اليكم الكفر و الفسوق و العصيان اولئك هم الراشدون؛ ...ولي خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهايتان زينت بخشيده و كفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است كساني كه داراي اين صفاتند هدايت يافتگانند." (آيهي7)
ايمان،يعني شكر نعمتهاي الهي، پايبندي به حدود و مقررات الهي و اطاعت از خدا و رسول و دستورات ايشان، كساني كه به چنين خصلتهايي آراسته باشند به تعبير قرآن آنها رشد يافتگان هستند.
"كفر" ناسپاسي نسبت به نعمتهاي خداوند، "فسق" خارج شدن از دايره حلال وحرام و حدود الهي است و"عصيان" مقابل اطاعت و فرمانبرداري ميباشد وهرسه واژه در مقابل ايمان قرار دارند.
تقوا
ايمان بيش از هر چيز به نيروي تقوا نيازمند است و تنها با داشتن تقواست كه مي توان از لغزشگاههاي ايمان، يعني كفر،فسوق و عصيان مصون ماند.
ايمان گذشتن از مرحله زباني و ظاهري و رسيدن به باور قلبي و روحي است، التزام و پايبندي به اخلاق و انسانيت و محبت كه از مصاديق آن اجتناب از صفات ناپسندي است كه در اين سوره از آن نهي شده است،تنها با نيروي تقوا ممكن است. معروفترين آيه اي كه در رابطه با تقوا در قرآن آمده است نيز در اين سوره قرار دارد.
"ان اكرمكم عنداللّه اتقاكم؛گراميترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است". (سورهيحجرات،آيهي13)
علامه طباطبايي ذيل آيات اين سوره مي فرمايد: اين سوره مشتمل بر مسائلي از احكام دين است. احكامي كه با آنها سعادت زندگي فردي انسان تكميل ميشود و نظام صالح و طيّب در(مجتمع) مستقر ميگردد
علم
كلمه ديگري كه در اين سوره مورد توجه ميباشد علم خداوند است.اين كلمه 6 مرتبه به كار رفته و درآيه اول و آخر تكرار شده است.
علم وآگاهي از اينكه خداوند از جزئيات اعمال و نيات ما مطلع است و اگر چنين يقيني بر انسان حاصل گردد خشيت و خشوع قلبي، انسان را از ارتكاب معاصي باز ميدارد و گرنه غفلت نسبت به حضور پروردگار انگيزهاي براي تقوا باقي نميگذارد،اين سوره توجه انسان را جلب ميكند بر اين كه خداوند بر جزئيات اعمال انسان وقوف كامل دارد.
رحمت
انسان موقعي مي تواند از سوء ظن، غيبت، بدگماني، تجسس، لقب زشت دادن به ديگران و ...اجتناب كند كه قلب خود را از عداوت و كينه و حسد پاك گرداند و آماده عشق و محبت باشد. تا دوستي و مودّت جايگزين دشمني و عداوت نگردد،دستورات اخلاقي توصيه شده،عملي نميگردد.
در آيات متعددي از اين سوره"رحيم" بودن خداوند بيان شده است تا احساس و عاطفه انسان را براي عفو و گذشت و محبت به ديگران آماده كند. اگر انسان رحمت و مغفرت الهي را نسبت به گناهاني كه كرده آرزومند باشد خود نيز راحتتر از گناه ديگران چشمپوشي ميكند.
به اميد آنكه فرد فرد ما بتوانيم اين نكات اخلاقي آموزنده را سرلوحه زندگي خود قرار دهيم تا بدين وسيله براي مراحل بالاتر آمادگي لازم را كسب كنيم.
نويسنده:زهره رباني
پي نوشت:
1.علامه طباطبايي، تفسير الميزان،ج 18،ص455.
تبيان