PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جنگ های جهانی اول و دوم



MR_Jentelman
19th September 2009, 01:58 PM
جنگ جهانی اول (با نام‌های نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته می‌شود)


یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شدند، برای نخستین بار، به طور انبوه مناطق غیرنظامی از آسمان بمباران شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در سطحی گسترده در طول جنگ رخ داد. این جنگ بخاطر شیوه جنگی سنگری نیز معروف است.
جنگ جهانی اول از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ بشر است و به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ قرن بیستم داشته‌است. این جنگ پایانی بر نظام‌های سلطنت مطلقه در اروپا را به همراه آورد و باعث انقراض چهار امپراتوری اتریش-مجارستان, آلمان و عثمانی و روسیه تزاری و سلسله‌های هوهنزولرن, هابسبورگ, عثمانی و رمانوف شد. همه این امپراتوری‌ها از زمان جنگ‌های صلیبی بر سر قدرت بودند

MR_Jentelman
19th September 2009, 01:59 PM
آلمان و تحولات اروپا در آستانه جنگ جهانی اول



وحدت آلمان در فاصله سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۸۷۱ صورت گرفت و نتیجه جنگهایی بود که ویلهلم اول پادشاه پروس به تحریک بیسمارک با اتریش و فرانسه به راه انداخت. ویلهلم اول، پس از رسیدن به پادشاهی، بیسمارک را به نخست‌وزیری برگزید. اولین جنگ بین پروس و دانمارک بود که علت آن اختلاف بر سر دوک‌نشینهای شلسویگ، هلشتاین، لونبورگ بین پادشاه دانمارک و اتحادیه ایالتهای آلمانی بود. بیسمارک از دولت اتریش دعوت نمود تا با پروس در حل اختلاف بین اتحادیه ایالتهای آلمانی و دانمارک همراهی کند و از آنجا که هر دو کشور از کریستیان پادشاه دانمارک خواستند از انضمام شلسویگ به خاک خود چشم بپوشد، و پادشاه دانمارک به این امر راضی نشد آن دو کشور با ۹۰ هزار سپاه به دانمارک حمله نمودند. سپاهیان کریستیان به علت کمی نیروها شکست خوردند و او درخواست صلح نمود و سرانجام به موجب عهدنامه‌ای که در وین منعقد شد دانمارک رسماً از دوک‌نشینهای سه گانه چشم پوشید. پروس دوک‌نشین لونبورگ را تصرف کرد و اتریش ۱۵ میلیون مارک غرامت از آن دوک‌نشین گرفت و حکومت دو دوک‌نشین دیگر نیز بین دو دولت تقسیم شد.
بیسمارک پس از جنگ دانمارک درصدد بود بین پروس و اتریش نیز جنگی ایجاد کند، ولی برای احتیاط ابتدا با ناپلئون سوم امپراتور فرانسه دوست شد و او را راضی نمود تا در جنگ بین پروس و اتریش بیطرف بماند و سپس با ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا بر ضد اتریش معاهده‌ای منعقد ساخت. پس از آن، اتریش را متهم ساخت که در حکومت هلشتاین از رعایت منافع مشترک دو دولت خودداری کرده‌است. همچنین موضوع تغییر وضع اتحادیه دولتهای آلمانی را پیش کشید و مجلس اتحادیه ایالتهای آلمانی به اتریش اعلان جنگ داد. جنگ سادو که آلمانیها آن را سلامدیگراتس می‌گویند نتیجه درگیری بین پروس و اتریش را مشخص نمود. بعد از آن دیگر اتریشیها مقاومت جدی نکردند و در فردای جنگ سادو، فرانسو ژوزف درصدد برآمد با ناپلئون سوم صلح نماید. به موجب معاهده پراگ، ایالات شلسویک هولشتاین، هانور الکنرال، هس و فرانکفورت ضمیمه پروس گردید و پروس، که تا این زمان دو قطعه جداگانه بود، به یک مملکت تبدیل شد. بعد از این، بیسمارک با ممالک واقع در شمال رودماین در مورد تشکیل یک اتحادیه جدید به مذاکره پرداخت و این هیئت به اسم ممالک مجتمعه آلمان شمالی در ماه آوریل ۱۸۶۷ تشکیل گردید که شامل ۲۲ مملکت یعنی تمام ممالک آلمان به جز آلمان جنوبی (ممالک باویر و ورتامبرگ و گراندوشه باد) می‌شد

MR_Jentelman
19th September 2009, 02:00 PM
جنگ فرانسه با آلمان



بیسمارک پس از غلبه بر اتریش درصدد به راه انداختن جنگ پروس با فرانسه بود. این جنگ دو علت داشت: اولاً اراده بیسمارک در تکمیل وحدت آلمان به وسیله منضم کردن ممالک جنوی به ممالک مجتمعه شمالی که برای موفقیت در این امر لازم بود احساسات ضد پروسی را در ممالک جنوبی به وسیله احساسی قوی‌تر که کینه نسبت به فرانسه (دشمن ارثی) باشد از بین ببرد؛ ثانیاً دولت فرانسه نتوانست در موقع مساعد اقدامات لازم را انجام دهد و تظاهراتی جنگجویانه داشت. دولت فرانسه از بیسمارک قسمتی از اراضی باویر در ساحل رود رن و همچنین شهر مایانس را تقاضا نمود (پنجم اوت ۱۸۶۶) و چون بیسمارک جواب داد که این تقاضا در حکم جنگ است این تقاضا پس گرفته شد؛ ولی طولی نکشید که فرانسه در ۲۰ اوت الحاق فوری لوکزامبورگ و اجازه الحاق بلژیک را در موقع مساعد درخواست نمود و در مقابل: اولاً پروس را آزادی می‌داد که در آلمان جنوبی مثل آلمان شمالی آزادانه عمل کند، ثانیاً حاضر شد با پروس قرارداد تعرضی و تدافعی منعقد نماید. بیسمارک هم پیشنهادهای ناپلئون را فوراً با شاهان باویر و ورتمبرگ اطلاع داد و آنها خشمگین شده و قراردادهای نظامی با ویلهلم اول منعقد ساختند. بدین ترتیب، اهالی ایالتهای جنوبی آلمان هم نسبت به فرانسه بدبین شدند. لوکزامبورگ ملک شخصی پادشاه هلند بود و او راضی شد به ۹۰ میلیون فرانک آن را به فرانسه بفروشد؛ اما این خبر هیجانی در آلمان برانگیخت و بیسمارک پادشاه هلند را مجبور ساخت از فروش لوکزامبورگ خودداری نماید و سرانجام این موضوع در کنفرانس لندن مورد بررسی قرار گرفت. اختلاف دیگر بر سر سلطنت اسپانیا بود که در ۱۸۶۸ نام پرنس لئوپلد پسر عم پادشاه پروس به میان آمد و این امر هم موجب نگرانی فرانسه گردید. سرانجام درروز سه‌شنبه ۱۹ ژوئیه ۱۸۷۰ ناپلئون رسماً به دولت پروس اعلان جنگ داد و در دوم اوت جنگ آغاز شد و تا شش ماه ادامه یافت. در پایان کار فرانسویان شکست خوردند. به موجب عهدنامه فرانکفورت فرانسه مجبور شد آلزاس و لورن را به آلمان واگذار کند، یک میلیارد دلار غرامت بدهد و اجازه دهد آلمان استحکامات مهم فرانسه را تا زمان پرداخت غرامت در تصرف داشته باشد. شکست فرانسه در ۱۸۷۱ موجب تشکیل امپراتوری آلمان گردید، باویر، ورتمبرگ و باد به اتحادیه آلمان شمالی پیوستند و پادشاه پروس ویلهلم اول به مقام امپراتوری رسید. امپراتوری ۲۵ دولت نامتساوی و همچنین سرزمین آلزاس و لورن را که از فرانسه جدا شده بود شامل می‌شد. مجلس امپراتوری (رایشتاگ) با آراء عمومی انتخاب می‌شد و احزاب برجسته آن عبارت بودند از محافظه‌کاران، کاتولیکها، آزادیخواهان و سوسیالیستها. بیسمارک سیاست جهاد برای تمدن را در پیش گرفت و اصلاحاتی انجام داد.

MR_Jentelman
19th September 2009, 02:08 PM
جنگ روسیه و عثمانی



جنگ بین روسیه و عثمانی که در ۱۸۷۷ آغاز شده بود به پایان رسید و روسها در سوم مارس ۱۸۷۸ معاهده سن استفانو را به ترکها تحمیل نمودند. برای رفع اختلاف در این مورد کنگره برلین در ژوئیه ۱۸۷۸ بین کشورهای اروپایی تشکیل شد. تزار نسبت به بیسمارک و روشی که در کنگره اعمال کرده بود خشمگین بود و الکساندر دوم رهبر آلمان را به مانند، یک خائن نگاه می‌کرد و در نتیجه، اتفاق سه امپراتور از بین رفت. همچنین در سال بعد رقابت روسیه و اتریش در بالکان موجب مداخله آلمان شد و چون اتریش از نژاد ژرمن بود آلمان از اتریش طرفداری کرد. از این رو اتحاد سه‌گانه به اتحاد دوگانه تبدیل شد. به موجب این معاهده آلمان و اتریش قبول نمودند که در هنگام لزوم به هم یاری برسانند و هیچ‌گاه جداگانه با دشمن صلح نکنند.

MR_Jentelman
19th September 2009, 02:13 PM
مقدمات شکل‌گیری اتفاق مثلث



بعد از کنگره برلین، که روسها از آلمانیها رنجیدند، دولت فرانسه، که منتظر فرصت بود و مایل بود روسیه را به سوی خود جلب کند، از فرصت استفاده نمود؛ ولی تا زمانی که بیسمارک، بر سر کار بود این امر ممکن نشد. در سال ۱۸۹۰، بعد از برکناری بیسمارک سیاست غیرعاقلانه ویلهلم دوم موجب نزدیکی فرانسه و روسیه گردید.
دولت فرانسه به تزار روس وعده کمک مالی داد و تزار هم که برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود به سرمایه خارجی نیاز داشت با این امر موافقت نمود و سرانجام در اوت ۱۸۹۱ اتحاد بین دو کشور برقرار گردید. البته بعد از شکست روسیه از ژاپن در ۱۹۰۵ اساس اتحاد فرانسه و روسیه متزلزل شد؛ ولی به هر حال، فرانسه در مقابل اتحاد مثلث به دوستی احتیاج داشت؛ همچنین، علاوه بر نیاز سیاسی، ارتباطات مالی نیز بین دو کشور برقرار شده بود و فرانسه ۱۳ میلیارد فرانک به روسیه وام داده بود. در مه ۱۹۰۳ ادوارد هفتم از پاریس دیدن کرد و در این دیدار از نظر تحسین‌برانگیز مردم انگلیس نسبت به فرانسه و از افتخارات فرانسه در طول سالیان و از دوستی مردم انگلیس و فرانسه سخن گفت. در ماه اوت همان سال رئیس‌جمهوری فرانسه به اتفاق وزیر امور خارجه آن کشور از لندن دیدار کرد و در هفتم آوریل ۱۹۰۴ عهدنامه معروف بین فرانسه و انگلیس به امضا رسید. موارد مورد اختلاف شامل امور مربوط به ماهیگیری در پهنه دریای ارض جدید، مسئله سیام، ماداگاسکار و مهم‌ترین مسئله آزادی عمل فرانسه در مراکش و آزادی فعالیت انگلیس در مصر بود. فرانسه پس از اتحاد با انگلیس به فعالیت در مراکش پرداخت و واکنش آلمان چنین بود که در مارس ۱۹۰۵م ویلهلم دوم در طنجه حضور یافت و نطق مفصلی را در مورد استقلال مراکش بیان نمود، هدف آلمان از این اقدام برهم زدن اتحاد جدید فرانسه و انگلیس بود. برای حل این موضوع در ۱۹۰۶ یک کنفرانس بین‌المللی در الجزیره برگزار شد که در آن انگلیسیها از فرانسویها حمایت کردند و کوشش آلمان برای برهم زدن اتحاد بین انگلیس و فرانسه به نتیجه‌ای نرسید. در ۱۹۱۱ بحران دیگری بر سر مراکش به وجود آمد. یک فروند ناو جنگی آلمانی به نام یوزپلنگ برای حفظ منافع آلمان وارد اغادیر شد و آلمانیها پیشنهاد کردند که اگر کنگوی فرانسه به آنها داده شود آنها دیگر مزاحمتی ایجاد نخواهند کرد و سرانجام آلمانیها توانستند به اراضی کوچکی در افریقا دست یابند.

شکل‌گیری اتحاد مثلث



سه سال بعد در سال ۱۸۸۲ پیمان دوجانبه به پیمان سه‌جانبه تبدیل گردید و ایتالیا به آن ملحق شد. براساس مواد محرمانه این پیمان، اگر ایتالیا یا آلمان مورد حمله فرانسه واقع می‌شد هر سه کشور با مهاجم وارد جنگ می‌شدند. ایتالیاییها، که از قدرت دریایی ترس داشتند، اعلام کردند اگر بریتانیا در این حملات شرکت داشته باشد، این پیمان اجرا نشود. چون ایتالیا از تصرف تونس توسط فرانسه در ۱۸۸۱ ناراضی بود و از طرف دیگر آلمان به آن کشور پیشنهاد کرده بود که برای حفظ لیبی کمکش کند در نتیجه، ایتالیا نیز مایل بود که وارد اتحاد با آلمان شود (اکتبر ۱۸۸۱). این اتحاد در ابتدا پنج ساله بود ولی بعداً در سالهای ۱۸۸۷ و ۱۸۹۱ و ۱۹۰۲ و ۱۹۱۲ تجدید شد. در این اتحاد مثلث، آلمان بر دو دولت دیگر مسلط بود و آنها غالباً تابع دستورهای آلمان بودند و در اختلافات بین اتریش و ایتالیا، آلمان همیشه واسطه بود ولی بیشتر از اتریش حمایت می‌نمود. همچنین قراردادهای مخصوصی در مورد طرابلس، آلبانی و مقدونیه و ممالک بالکان بین دولتهای سه‌گانه امضا شد که موجب تحکیم اتحاد مثلث می‌گردید. در بین این سه دولت اختلافاتی هم وجود داشت؛ ایتالیا و اتریش در شبه جزیره بالکان و قسمت شرقی مدیترانه با هم اختلاف داشتند و ایتالیا از اتحاد با اتریش ناراضی بود، ولی چون اتحاد با آلمان را برای جلوگیری از تجاوزات اتریش ضروری می‌دانست مجبور به تحمل بود. در سال ۱۹۱۱، که ایتالیا با عثمانی بر سر طرابلس در حال جنگ بود، این خطر وجود داشت که اتحاد ایتالیا و آلمان از بین برود؛ زیرا آلمان از دربار قسطنطنیه امتیازات خوبی گرفته بود و برای عثمانی اسلحه و مهمات می‌فرستاد. بنابر این در اتحاد مثلث وحدت واقعی بین کشورهای ژرمنی نژاد آلمان و اتریش بود و ایتالیا چندان به حساب نمی‌آمد. ایتالیا هم ظاهراً در اتحاد مثلث بود و از سال ۱۹۰۱در واقع با متحدین نبود و روش خاصی را در پیش گرفت.

MR_Jentelman
19th September 2009, 10:12 PM
دلایل وقوع جنگ جهانی اول



به طور کلی این مسائل بود که زمینه‌های جنگ جهانی اول را فراهم ساخت: علل جنگ جهانی اول عبارت بود از: رقابت اتریش و روسیه در بالکان، اختلاف بین فرانسه و آلمان از سال ۱۸۷۰ درباره آلزاس ولرن و رقابت اقتصادی و دریایی بین آلمان و انگلیس؛ اما بهانه شروع جنگ این بود که آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان به دست پرنزیب تبعه اتریش و متکلم به زبان صربستانی در ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ در سارایوو بوسنی به قتل رسید و اتریش ادعا کرد صربستان در این کار دخالت داشته و تقاضا نمود تحقیقاتی با شرکت نمایندگان اتریش صورت پذیرد که دولت صربستان تحقیقات را قبول نمود ولی با حضور نمایندگان خارجی مخالفت کرد. دولت اتریش به صربستان اعلان جنگ داد و روسیه بسیج عمومی اعلام کرد و آلمان هم به حمایت از اتریش به روسیه و فرانسه اعلان جنگ داد. قوای آلمان به بلژیک حمله کرد و این اقدام یعنی حمله به یک کشور بیطرف موجب دخالت انگلیس در جنگ شد.


نخستین جبهه: از رمانتیسم به سنگرها

وقتیکه در ماه اوت ۱۹۱۴ جنگ اعلام شد، میلیونها تن از مردم شادمان در خیابانهای شهرهای مهم اروپا شروع به رقص و پایکوبی نمودند. مردم تصمیم حاکمان خود برای رفتن به جنگ مورد حمایت قرار دادند. مردان جوان داوطلب برای جنگیدن، هجوم می‌آورند. با این وجود، صحنه‌های دهشت انگیز جنگ جهانی اول، نگرش مردم به جنگ را تغییر داد. یک نسل کامل از مردان جوان به خاک و خون کشیده شدند

MR_Jentelman
19th September 2009, 10:15 PM
ایران در جنگ جهانی اول


جنگ جهانی اول همزمان با حکومت احمد شاه قاجار بود و دولت مشروطه ایران ضعیف ترین دوران خود را می‌گذراند.علیرغم اعلام بی طرفی دولت ایران نیروهای متخاصم از جنوب و شمال وارد ایران شدند. سپاه روسیه تا دروازه‌های تهران پیشروی کرد اما از منقرض کردن سلسله قاجار منصرف شدند. در جنوب مردم محلی در چند نوبت با متجاوزان انگلیسی درگیر شدند که از مهمترین نبردهای جنگ جهانی اول در ایران می‌توان به مقاومت دلیران تنگستان در استان بوشهر و نبرد جهاد در خوزستان اشاره کرد. جمعی از رجال از قم به اصفهان و سپس اراک و بالاخره به کرمانشاه رفتند و عاقبت در آنجا قوای گارد ملی ترتیب دادند و حکومت موقتی دولت ملی به ریاست نظام السلطنه ( رضا قلی خان مافی ) تشکیل گردید. پس از سقوط بغداد اعضا دولت موقتی دولت ملی و جمع بسیاری از ایرانیان به استانبول رفتند.

پیامدهای بعدی جنگ جهانی اول



جنگ جهانی اول، چهار امپراتوری را نابود ساخت، امپراتوری آلمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%D B%8C_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86) تاج و تخت را از دست داد و دولت جمهوری جایگزین آن شد. امپراتوریهای شکست خورده اتریش ـ مجارستان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%B4_%D9 %80_%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9% 86&action=edit) و امپراتوری عثمانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%D B%8C_%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C) هر دو از هم گسیختند و امپراتوری روسیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87) نیز بدست انقلابی‌های بلشویک افتاد.
در سال ۱۹۱۶ م ملی گرایان ایرلندی در دوبلین واقع در ایرلند (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%84%D9%86%D8%AF)، قیام عید پاک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%BE%D8%A7%DA%A9) را ترتیب دادند. این شورش با شکست مواجه شد، اما موج مخالفتهای گسترده علیه حکومت بریتانیا در ایرلند را به راه انداخت. در سال ۱۹۱۹ مجلس ایرلند، حکومت این کشور را «جمهوری» اعلام کرد، و متعاقب آن ۳ سال جنگ بین ارتش جمهوریخواه ایرلند (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%AC%D9 %85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%8 7_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%84%D9%86%D8%AF&action=edit) و بریتانیا در گرفت .در سال ۱۹۲۹ ایرلند جنوبی‏ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%84%D9%86%D8%AF_%D8%AC%D9%86% D9%88%D8%A8%DB%8C) ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏، به عنوان دولت آزاد ایرلند به استقلال واقعی رسید. شش استان درشمال ایرلند جزء پادشاهی انگلستان باقی ماندند.
در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ م بسیاری از کشورهای اروپایی از دموکراسی دست کشیدند. حزب نازی هیتلر در آلمان به قدرت می‌رسد و فاشیست‌های موسولینی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86%DB%8C) بر ایتالیا حکومت می‌کنند. در ابتدا بریتانیا و فرانسه کوشیدند با این دیکتاتورهای جنگ طلب سازش کنند. آنها عاقبت در سال ۱۹۳۹ در برابر تهاجم هیتلر ایستادند و اروپا به جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%AF%D9%88%D9%85) کشیده شد. در سپتامبر ۱۹۳۹ م، جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%AF%D9%88%D9%85) در اروپا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7) آغاز شد. دیکتاتور آلمان، آدولف هیتلر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%88%D9%84%D9%81_%D9%87%DB%8C%D8%AA% D9%84%D8%B1)، می‌خواست تا رایش سوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4_%D8%B3%D9%88%D9%85) به یک قدرت مطلقه در اروپا، تبدیل شود. در ابتدا تاکتیک حملات برق آسا موفقیت آمیز می‌نمود. اما پس از سال ۱۹۴۳م، قوای متفقین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86)، متشکل از نیروهای، شوروی انگلستان و امریکا بر آلمان برتری یافتند. سرانجام، آلمان در ماه می‌۱۹۴۵م، نه روز پس از خودکشی هیتلر، تسلیم شد. بیش از چهل میلیون اروپایی در این جنگ کشته شدند.

MR_Jentelman
20th September 2009, 07:59 PM
قدرتها و انگلیس



دولت فرانسه با روسیه دوست بود، انگلیس هم متحد ژاپن به شمار می‌آمد و روس و ژاپن دشمن خطرناک یکدیگر بودند؛ اما منافع روس و انگلیس چنین اقتضا می‌نمود که روس و ژاپن به اتحاد فرانسه و انگلیس وارد شوند؛ ولی بلندپروازی روسها در این تاریخ و قدرت نظامی آن و همچنین نزدیکی امپراتور روس و آلمان که روابط آنها دوستانه بود مانع این کار می‌شد. مشکل اول با شکست روسیه از ژاپن حل شد. اختلافات دیگر روس و انگلیس بر دو مسئله دیگر متمرکز بود: یکی بالکان برای تصرف بغازها و دیگری در ایران که انگلیس دوست داشت این مناطق کاملاً در اختیار خودش باشد. مسئله دیگر که باعث سردی روابط انگلیس و آلمان شده بود برخورد قیصر آلمان در موضوع ترانسوال بود؛ زیرا هنگامی که پل کروگر حاکم ترانسوال می‌خواست به ترانسوال استقلال بدهد و در پی متحدی در برابر سیسیل رودز و انگلیس بود تنها قدرتی را انتخاب نمود که سرزمینهایی در افریقای جنوبی داشت و آن کشور آلمان بود پس از پیروزی بوئرها تلگرافی از سوی قیصر آلمان برای او فرستاده شد با این مضمون: «من دوستانه به شما تبریک می‌گویم که شما بدون دریافت کمک خارجی گروههای مسلح را سرکوب نمودید و توانستید صلح و آرامش را برقرار نمائید» و این برخورد قیصر برای روابط انگلیس و آلمان عواقب جدی داشت؛ زیرا قیصر از کروگر که دشمن انگلیس بود حمایت کرده بود. مسئله دیگر صادرات روزافزون آلمانیها بود زیرا در سال ۱۸۹۵ در انگلیس رساله‌ای تحت عنوان ساخت آلمان منتشر شد که خطر صادرات روزافزون آلمان را برای انگلیس تشریح می‌کرد.
مسئله دیگر که ایجاد خطر برای انگلیس می‌نمود پیشرفت نیروی دریایی آلمان بود. ویلهلم دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%D9%84%D9%87%D9%84%D9%85_%D8%AF%D9%88% D9%85) از سال ۱۹۰۰ به تقویت نیروی دریایی آلمان پرداخت و علناً اظهار نمود که آلمان نمی‌تواند به نیروی زمینی قناعت کند و باید در نیروی دریایی بر همه کشورها برتری داشته باشد. انجمنی به نام اتحاد دریایی آلمان تشکیل داد و به کمک آن هزینه لازم را برای ساختن کشتیهای جنگی تأمین نمود. همچنین پیشرفتهای تجاری و صنعتی آلمان نیز باعث شکست بازار تجارت و صنعت شده بود. به هر حال، این سوال مطرح است که چرا انگلیس در بین روسیه و آلمان، اولی را انتخاب نمود: چون منافع انگلیس هم از طرف روس و هم از طرف آلمان تهدید می‌شد؛ از یک طرف خطر توسعه نفوذ روس، و از سوی دیگر خطر نفوذ آلمان در آسیای صغیر و خلیج فارس و اتصال راه‌آهن بغداد به داخل ایران و نزدیک شدن این دو خطر به مرزهای هند به مشکلات دفاع از هند می‌افزود و سیاست انگلیس این بود که این دو دولت را با هم درگیر سازد و قوای آنها را تحلیل ببرد؛ اما تأمل انگلیس در این بود که خود به کدام طرف ملحق شود. منافع بریتانیا حکم می‌کرد که به روسها نزدیک شود زیرا عقل و درایت روسها اندک و زورشان بیشتر بود؛ ولی مسئله این بود که انگلیس با تقاضاهای روسیه چگونه برخورد نماید؛ تقاضاهای روس در بالکان، داردانل، ایران و افغانستان. مسئله ایران و افغانستان یک امر حیاتی بود و صلاح در این بود که هیچ امتیازی در این منطقه ندهد؛ پس بهتر بود که انگلیس، روسها را به سوی بالکان و داردانل سوق دهد و آنها را امیدوار سازد. سرانجام، در قراردادی که در ۳۱ اوت ۱۹۰۷ در شهر سن پترزبورگ بسته شد روس و انگلیس اختلافات خود درباره ایران و افغانستان را حل کردند و چون اختلافات سیاسی انگلیس و فرانسه و روسیه حل شد سه دولت تشکیل اتفاق مثلث را دادند که هدفشان جلوگیری از پیشرفتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی آلمان بود.

MR_Jentelman
20th September 2009, 08:11 PM
جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم یکی از بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین جنگ‌ها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF) در تاریخ جهان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D8 %AC%D9%87%D8%A7%D9%86&action=edit) می‌‌باشد، اکثر ملت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%84%D8%AA)‌های جهان درگیر جنگ بودند.
آلمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86) در ۱ سپتامبر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1_%D8%B3%D9%BE%D8%AA%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1) ، ۱۹۳۹ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B3%DB%B9_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) به لهستان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) حمله کرد، این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب می‌‌باشد. منابع دیگر حمله ژاپن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D8%A7%D9%BE%D9%86) به چین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%DB%8C%D9%86) را در ۷ ژوئیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B7_%DA%98%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%87)، ۱۹۳۷ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B3%DB%B7_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29)، آغاز جنگ می‌‌دانند، و همچنین حمله ژاپن به منچوری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%DA%86%D9%88%D8%B1%DB%8C) را در ۱۹۳۱ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DB%B1%DB%B9%DB%B3%DB%B1_%28%D9%85 %DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C%29&action=edit) را نیز در این میان ذکر کرده‌اند.

دلایل آغاز جنگ



جنگ جهانی دوم به دلایل بسیاری آغاز شد. بعضی از اصلی تربن آن ها، بحران اقتصادی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%82%D8%AA% D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C) و تورم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85)، درخواست غرامت جنگی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%AA_%D8 %AC%D9%86%DA%AF%DB%8C&action=edit) از جمهوری وایمار (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D9%88%D8%A7% DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1) آلمان پس از جنگ جهانی اول (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%A7%D9%88%D9%84). رکود اقتصادی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%AF_%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5% D8%A7%D8%AF%DB%8C) و نیاز ژاپن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D8%A7%D9%BE%D9%86) به مواد اولیه بود که باعث ظهور و رواج اندیشه فاشیسم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%B3%D9%85) و ملی گرایی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%84%DB%8C_%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C) ، ظهور اندیشه دیکتاتوری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%D B%8C) و محدود کردن فکر و اندیشه شد.
جنگ جهانی اول (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%A7%D9%88%D9%84) به پایان رسید، اما نظام سرمایه‎داری اروپا جنگ دیگری را آبستن بود. سرمایه‎داری اروپا از بازارهای پس از جنگ فربه شده بود. تنها چند ماه پس از جنگ جهانی اول (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%A7%D9%88%D9%84) بود که شوراهای انقلابی کارگری به ویژه در آلمان پدید آمده و شدیداً طبقه‎ی حاکم را نگران کرده بودند. به همین خاطر طبقه‎ی حاکم آلمان به تسلیح میلشیای ارتجاعی همت گمارد تا «خطر» انقلاب را برطرف کرده و بتواند روسیه را از حمایت کارگران اروپا محروم نماید. شوراهای انقلابی کارگری درهم‎کوبیده شدند و بحران اقتصادی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%82%D8%AA% D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C) بر جای ماند تا این که در سال ۱۹۲۹ میزان بیکاری به درجه‎ای بی‎سابقه رسید. اشتهای استعماری قدرت‎های بزرگ سرمایه‎داری و رقابت‎هایشان هم در این زمان به شدت تقویت شده بودند. دو اتفاق مهم آتش اولیه جنگ جهانی دوم را برافروخت، حمله ژاپن به چین (جولای ۱۹۳۷)و اشغال لهستان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) توسط آلمان (سپتامبر ۱۹۳۹). کشورهای درگیر جنگ جهانی دوم دو گروه بودند که به نام متفقین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86) و متحدین (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D9% 86&action=edit) شناخته می‎شوند.

جنگ در اروپا

آلمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86) در ۱ سپتامبر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1_%D8%B3%D9%BE%D8%AA%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1) ، ۱۹۳۹ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B3%DB%B9_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) به لهستان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) حمله کرد، این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب می‌‌باشد. در پی این با اعلام جنگ کشورهای انگلیس، فرانسه و بلژیک به آلمان جنگ جهانی دوم آغاز گشت.
روز ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ عملیاتی با نام رمز بارباروسا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8% B1%D9%88%D8%B3%D8%A7&action=edit) آغاز گشت. پنج میلیون سرباز ارتش هیتلری (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D9%87%DB %8C%D8%AA%D9%84%D8%B1%DB%8C&action=edit) (Wehrmacht) به شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) حمله‎ای برق‎آسا کردند. روز ۳ مارس همان سال هیتلر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D8%AA%D9%84%D8%B1) دستوری با این مضمون صادر کرده بود:«تمام شوراها باید نابود شوند، هر سرباز آلمانی که در این راه قوانین بین‎المللی جنگ را زیرپا بگذارد عفو و بخشوده می‎شود.»
ارتش فرانسه در سال ۱۹۴۰ فقط ۲۸ روز در برابر ارتش هیتلری دوام ‎آورد و نابود گردید. پس از این شکست بود که روزنامه‎ی آمریکایی نیویورک پست در شماره ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ نوشت:«باید معجزه‎ای به بزرگی نازل شدن انجیل روی دهد تا ارتش سرخ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%B3%D8%B1%D8%AE) بتواند در مدت کوتاهی از یک شکست کامل رهایی یابد.» کمی بیش از یک ماه بعد، در ژوئیه، ارتش آلمان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A2%D9 %84%D9%85%D8%A7%D9%86&action=edit) در مقابله با ارتش سرخ ۲۰۰ هزار کشته داد و این تعداد ۴ برابر کل کشته‎شدگان این ارتش در حملاتش در غرب بین سال‎های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ بود. در سال ۱۹۴۲ نبرد استالینگراد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7% D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AF) ۳۳۰ هزار سرباز آلمانی را کنار زد، در سال ۱۹۴۳ ارتش هیتلری ۵۰۰ هزارنفر را در نبرد کورسک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B3% DA%A9) معروف به نبرد تانک ها (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%AA%D8%A7%D9%86%DA%A9_ %D9%87%D8%A7) از دست داد. نخبگان اس اس (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B3_%D8%A7%D8%B3&action=edit) در این زمان به کلی نابود ‎شدند. ارتش سرخ موفق ‎گردید که ۶۰۷ لشکر از ۷۸۳ لشکر هیتلری را در تمام جبهه‎های جنگ نابود نماید


۶ ژوئن ۱۹۴۴ نیروهای متفقین مرکب از ارتش‌های کشورهای انگلستان، کانادا و ایالات متحده آمریکا به اتفاق واحدهایی از ارتش فرانسه آزاد عملیات پیاده شدن در ساحل نرماندی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D8%B4%D8%AF%D9%86_ %D8%AF%D8%B1_%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D9%84_%D9%86%D8%B1 %D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C)(ساحل کانال مانش) را آغاز کردند. هدف این اردوکشی، آزاد کردن فرانسه و سپس اروپای غربی از چنگال هیتلر و سبک کردن بار جنگ از دوش ارتش روسیه شوروی بود تا روس‌ها بتوانند به سرعت آلمانی‌ها را از خاک خود برانند. در نتیجه از دو بخش شرقی و غربی اروپا هیتلر در محاصره قرار گرفت و برلین در ۸ مه ۱۹۴۵ پس از خودکشی هیتلر سقوط کرد.در پی مرگ هیتلر دریادار فون دونیتس (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8% A7%D8%B1_%D9%81%D9%88%D9%86_%D8%AF%D9%88%D9%86%DB% 8C%D8%AA%D8%B3&action=edit) که از سوی هیتلر پیشوای دولت نازی شده بود تسلیم بی قید و شرط را در برابر متفقین پذیرفت


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e9/Germans_in_Stalingrad.jpg/250px-Germans_in_Stalingrad.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Germans_in_Stalingr ad.jpg)

http://fa.wikipedia.org/skins-1.5/common/images/magnify-clip.png (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1:Germans_in_Stalingr ad.jpg)
سربازان آلمانی در نبرد استالینگراد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7% D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AF)

MR_Jentelman
21st September 2009, 06:49 PM
جنگ در افریقا و خاورمیانه


در افریقا



«ژنرال اروین رومل (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%98%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%84_%D8 %A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%B1%D9%88%D9%85%D9% 84&action=edit)» که در فوریه 1941 که با ادوات زرهی ناکافی به شمال افریقا فرستاده شده بود، در ابتدای پیاده شدن در افریقا به پیروزی‌های حیرت انگیزی در مقابل بریتانیایی‌ها دست یافته بود. در اواخر سال 1941 و اوایل سال 1942 که سوخت کافی به نیروهای وی رسیده بود، رومل با یک حمله برق آسا در ظرف یک هفته، سیصد مایل پیشروی کرد و از مرز مصر گذشت، ولی در ایستگاهی کوچک به نام «العلمین» متوقف شد. این به آن دلیل بود که متفقین که کلیدهای رمز آلمان و ایتالیا را کشف کرده بودند. به هر کاروان تدارکاتی به سرعت حمله می‌‌شد. توقف آلمانی‌ها در «العلمین» فرصتی به بریتانیا داد تا نیروهای خود را تجدید کند، «ژنرال برنارد لاو مونتگومری (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%AF_%D9%84%D8%A7% D9%88_%D9%85%D9%88%D9%86%D8%AA%DA%AF%D9%88%D9%85%D 8%B1%DB%8C)» به فرماندهی سپاه هشتم بریتانیا منصوب شد. نیروهای بریتانیا آماده ضد حمله به آلمانی‌ها شدند. نخستین جنگ رومل و مونتگومری به «جنگ علم حلفا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%B9%D9%84%D9 %85_%D8%AD%D9%84%D9%81%D8%A7&action=edit)» مشهور شد. نیروهای رومل نمی‌توانستند از سد آتش توپخانه انگلیسی‌ها بگذرند. در ضمن بیشتر سوخت ارسالی به افریقا به قعر دریا رفته بود. رومل تقاضای کمک سریع کرد، ولی این کمک هرگز به وی نرسید. مونتگومری در 23 اکتبر، ضد حمله خود را با آتش شدید توپخانه آغاز کرد. این «نبرد دوم العلمین (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%AF%D9 %88%D9%85_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9% 86&action=edit)» بود که کار آفریکا کورپس رومل را یکسره کرد. غرق شدن چهار کشتی حامل بنزین در بندر «طبرق» سبب شد تا نیروی زرهی رومل از کار بیفتد. فاجعه دیگر زمانی رخ داد که نیروهای آمریکایی در مراکش و الجزایر در مسیر عقب نشینی رومل پیاده شدند. نیروهای آلمان و ایتالیا در شمال افریقا که 91 هزار نفر بودند تا ماه مه همان سال تسلیم شدند. در نوشته‌های رومل که پس از مرگش چاپ شده است، این جمله به چشم می‌‌خورد:
«از دلاورترین مردان، بدون اسلحه کاری ساخته نیست، اسلحه بدون مهارت به هیچ دردی نمی‌خورد و در جنگ متحرک از اسلحه و مهمات کاری بر نمی‌آید، مگر وسیله نقلیه و سوخت کافی برای جابه جایی آنها وجود داشته باشد

MR_Jentelman
21st September 2009, 06:51 PM
جنگ در خاورمیانه


اشغال ایران در جنگ جهانی دوم



پس از شروع جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_ %D8%AF%D9%88%D9%85) که در ۱ سپتامبر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1_%D8%B3%D9%BE%D8%AA%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1) ۱۹۳۹ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B3%DB%B9_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) آغاز شده بود، ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF_%D8%AC%D9%85%D8%A7% D9%87%DB%8C%D8%B1_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) و درگیری با آلمان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86) این بی‌طرفی ناپایدار بود. ارتش متفقین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86) به بهانه حضور جاسوسان آلمانی در ایران به اشغال کشور مبادرت ورزید.
در روز ۳ شهریور (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B3_%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1)۱۳۲ ۰ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B2%DB%B0) نیروهای شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) از شمال و نیروهای بریتانیا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7) از جنوب به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ارتش ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7% D9%86) به سرعت متلاشی شد. رضاشاه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87) ناچار به استعفا شد. متفقین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AA%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86) با انتقال سلطنت به پسر و ولیعهد او - محمدرضا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D9%BE% D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C) - موافقت کردند.
پس از اشغال راه‌آهن سراسری ایران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%A2%D9%87%D9%86_%D8% B3%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B 1%D8%A7%D9%86) برای انتقال کمک‌های نظامی به پشت‌جبهه شوروی، بر اساس قانون وام و اجاره (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D9%88%D8%A7%D9%85_ %D9%88_%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%87) مورد استفاده قرار گرفت.
پس از اتمام جنگ، ارتش بریتانیا ایران را ترک کرد ولی نیروهای نظامی کشور شوروی، همچنان در شمال غرب ایران باقی ماندند، که به تشکیل دو حکومت مستقل و کوتاه‌مدت جمهوری مهاباد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D9%85%D9%87% D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AF) در کردستان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86) و فرقه دموکرات (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%82%D9%87_%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9% D8%B1%D8%A7%D8%AA) در آذربایجان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D 9%86) انجامید.
سوم شهریور 1320، ایران به اشغال نیروهای نظامی شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) و انگلیس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3) درآمد. نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای انگلیس از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله كردند. این حادثه در كشاكش جنگ دوم جهانی رخ داد و این حمله حاصل سومین تبانی روسیه و انگلیس بود كه به زیان حاكمیت ملی و تمامیت ارضی ایران شكل میگرفت. قرن نوزدهم در پایان جنگهای طولانی روسیه با ایران، تبانی این كشور با انگلیس علیه ناپلئون در اروپا، سبب حمایت انگلیس از انعقاد پیمانهای گلستان و تركمنچای و تحمیل آن بر ایران شد. اوایل قرن بیستم میلادی نیز، پیمانهای میلادی، 1907 و 1915 سبب تقسیم ایران به حوزه نفوذ دو كشور انگلیس و روسیه و زمینه ساز حضور نظامی آنان در ایران شد. سومین بار در جنگ دوم جهانی بود كه بهانه حضور كارشناسان آلمانی در ایران، اشغال ایران را در پی داشت.
لحظات اولیه حمله، سفیر كبیر شوروی و وزیر مختار انگلیس در منزل علی منصور (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%B1) ـ نخستوزیر وقت ـ حضور یافته و طی یادداشتی حمله قوای خود را به كشور ابلاغ كردند. علی منصور متعاقباً در كاخ سعدآباد، رضاشاه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87) را مطلع ساخت و سپس راهی مجلس شورای ملی شد و گزارش حمله نظامی شوروی و انگلیس را به اطلاع نمایندگان مجلس رساند.
نمایندگان شوروی و انگلیس، علت این مداخله را وجود تعداد زیادی كارشناس آلمانی در ایران ذكر كردند. دخالت نظامی شوروی و انگلستان در ایران متعاقب دو اولتیماتوم مشترك شوروی و انگلیس در 28 تیر و 25 مرداد 1320 راجع به حضور كارشناسان آلمانی به وقوع پیوست. این حمله همچنین به فاصله سه هفته قبل از تبعید رضاشاه به خارج از كشور رخ داد. شهرهای بی دفاع شمال و جنوب كشور در جریان حمله هماهنگ و مشترك شوروی و انگلیس، شدیداً بمباران شدند و نیروی دریایی ایران در خلیج فارس و دریای خزر ظرف چند ساعت مضمحل گشت. فرمانده نیروی دریایی نیز در همان روز اول حمله كشته شد.
عصر روز سوم شهریور ودرحالی كه پیشروی قوای انگلیس و شوروی در شمال وجنوب خاك ایران ادامه داشت، علی منصور با مشاهده بحرانی بودن اوضاع تصمیم به استعفا گرفت. دریافت خبرهای مربوط به متلاشی شدن لشكرهای تبریز، رضائیه، گیلان، اردبیل، مشهد و كرمانشاه سبب شد تا رضاشاه لشكرهای دو پادگان مركزی را در اطراف تهران به حالت دفاعی مستقر سازد. در همین روز رضاشاه طی تلگرافی به روزولت ـ رئیس جمهور امریكا ـ از وی خواست مانع پیشروی انگلیس و شوروی در داخل ایران شود، اما دولت امریكا با صراحت این درخواست را رد كرد و تأكید نمود كه ایالات متحده، هدف بریتانیا را هدف خود میشمارد.
غروب سوم شهریور، رضاشاه كه متعاقب دریافت پاسخ دولت امریكا، امیدی به توقف حملات انگلیس و شوروی نداشت و از جبه های جنگ دوم جهانی نیز اخبار مسرت بخش دریافت نمیكرد، سربازان احتیاط 4 دوره ـ متولدین 1294 تا 1297ـ را به خدمت فراخواند. او در شامگاه همان روز، خبرهای مربوط به پیشروی قوای شوروی و انگلیس را به سوی تهران دریافت كرد.
روز 5 اردیبهشت علی منصور نومیدانه از مقام رئیس الوزرائی استعفا داد و رضاشاه، مجید آهی وزیر دادگستری را مأمور تشكیل كابینه كرد، اما وی نیز از پذیرفتن این سمت امتناع ورزید و به ناچار مسئولیت نخستوزیری كشور به محمدعلی فروغی واگذار شد. ششم شهریور، فروغی در منزل خود با سفیران انگلیس و شوروی راجع به ترك مخاصمه و توقف جنگ، مذاكره كرد. در همین نشست فروغی از نیت انگلیس برای بركناری و تبعید رضاشاه باخبر شد. در نتیجه، فردای همان روز رضاشاه، همه اعضای خانوادهاش ـ به استثنای محمدرضا پهلوی ولیعهد ـ را روانه اصفهان كرد و خود نیز روز دهم شهریور تصمیم به استعفا را به اطلاع فروغی و اعضای كابینه اش رساند.
در آن روزها، شهرهای كشور و به ویژه تهران با كمبود نان و سایر ارزاق مورد نیاز مردم روبرو بود. كشوری كه درجنگ جهانی دخالتی نداشت و بارها بی طرفی خود را به طرفین درگیری اعلام كرده بود، بیشترین صدمات جنگ را تحمل كرد.
هزاران غیرنظامی زیر بمباران شهرهای مختلف جان باختند و خسارات بسیار سنگینی به تأسیسات اقتصادی كشور و اماكن زندگی مردم وارد آمد. كشور دچار قحطی شد و مردم از لحاظ نان و ارزاق به شدت در مضیقه قرار گرفتند. این حملات تا استعفای رضاشاه و جایگزین شدن پسرش ـ محمدرضا پهلوی ـ در 25 شهریور 1320، ادامه یافت. 25 شهریور رضاشاه استعفا داد، راهی اصفهان شد و ولیعهد جانشین وی شد. فردای آن روز، همزمان با ورود نظامیان انگلیس و شوروی به تهران، محمدرضا شاه در مجلس، سوگند یاد كرد.
30 شهریور، رضاشاه و خانوادهاش از اصفهان به یزد، كرمان و بندرعباس عزیمت كردند تا به یك كشتی انگلیسی كه قرار بود آنها را به جزیره موریس ببرد، انتقال داده شوند.
اشغال ایران محدود به قوای انگلیس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3) و شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) نبود. پس از ورود آمریكا (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%83%D8% A7&action=edit) به جنگ، عده ای از نظامیان آن كشور نیز وارد ایران شدند، اما استقلال و تمامیت ارضی ایران، نخست با امضای یك پیمان سه جانبه بین ایران، انگلیس و شوروی در بهمن 1320 و سپس با صدور اعلامیهای كه در پایان كنفرانس سران متفقین ـ روزولت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%88%D9%84%D8%AA)، چرچیل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D8%B1%DA%86%DB%8C%D9%84) و استالین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86) ـ در تهران منتشر شد، تضمین گردید. در پایان کنفرانس تهران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3_%D8%AA% D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) كه در آبان همین سال در تهران تشكیل شد، طرفین تعهد كردند نیروهای نظامی خود را ظرف 6 ماه از ایران خارج كنند. دولت شوروی قبل از خاتمه جنگ درصدد به دست آوردن امتیاز استخراج نفت شمال (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%86%D9%81%D8%AA_%D8%B4%D9%85%D8 %A7%D9%84&action=edit) در دریای شمال برآمد، اما چون با تصویب قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D9 %85%D9%86%D8%B9_%D8%A7%D8%B9%D8%B7%D8%A7%DB%8C_%D8 %A7%D9%85%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B2_%D9%86%D9%81%D8% AA_%D8%A8%D9%87_%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D8% A7%D9%86&action=edit) در مجلس شورای ملی، از دریافت این امتیاز محروم شد، بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و پس از خاتمه جنگ مقدمات شورش مسلحانه را در آذربایجان فراهم ساخت. نیروهای شوروی از حركت واحدهای اعزامی ارتش برای سركوبی این شورش جلوگیری كردند و موجبات تسلط حزب دمكرات را بر آذربایجان و سپس كردستان فراهم ساختند. نیروهای شوروی از تخلیه ایران در موعد مقرر خودداری كردند، اما پس از شكایت ایران به شورای امنیت و مسافرت قوام السلطنه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84% D8%B7%D9%86%D9%87) ـ نخستوزیر وقت ـ به مسكو كه به امضای موافقتنامه ای درباره تشكیل شركت مختلط نفت ایران و شوروی منجر شد، در اردیبهشت 1325 نیروهای خود را از ایران خارج كردند. حكومت خودمختار حزب دمكرات در آذربایجان و كردستان نیز بیش از 7 ماه پس از خروج نیروهای شوروی دوام نیاورد. موافقتنامه مربوط به تشكیل شركت مختلط نفت ایران و شوروی نیز، سال بعد در مجلس رد شد.

MR_Jentelman
21st September 2009, 06:52 PM
انگیزه ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم

دولت ایالات متحده آمریکا در فاصله بین دو جنگ جهانی یعنی ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ در حالی که اروپا در یک بحران فزاینده اقتصادی به سر می‌‌برد و این بحران هم در آمریکا به وجود آمد، اما دولت آمریکا و صاحبان صنایع چرخ صنایع خود را در جاده تولید صنایع نظامی به حرکت درآوردند، به طوری که در زمان آغاز جنگ دوم جهانی در اروپا در ۱۹۳۹ توانسته بود که در زمینه تولید هواپیما، کشتی جنگی و تجارتی، توپ و تانک و صنایع جنبی نظامی بیش از کشورهای روسیه، انگلستان، فرانسه و آلمان جنگ افزار تولید نماید. این حرکت در آمریکا باعث رونق صنایع و اقتصاد آمریکا شد اما محصولات تولید شده می‌‌بایستی در جایی مصرف شود تا روند تولید متوقف نشود. روزولت رئیس جمهور آمریکا در ابتدای جنگ اعلان بی طرفی کرد اما به فکر مصرف سلاح‌های تولید شده بود. به این جهت در ۱۱ مارس ۱۹۴۱ قانونی از کنگره آمریکا به نام قانون وام و اجاره (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D9%88%D8%A7%D9%85_ %D9%88_%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D9%87) (The Lend Lease Act) به تصویب رسید. به دنبال تصویب این قانون بود که زیردریایی‌های آلمان در اقیانوس اطلس مزاحم کشتی‌های آمریکا شدند که برای انگلستان ملزومات نظامی حمل می‌‌کردند. به دنبال حمله ناگهانی ارتش آلمان به روسیه در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ و پیشرفت سریع ارتش هیتلر به سمت مسکو، لنینگراد و استالینگراد و اعلان جنگ میهنی در روسیه بر ضد تجاوز نازیسم، چرچیل از فرصت استفاده کرد و ضمن ملاقات با روزولت در عرشه کشتی «پرنس آف ولز» (Prince of Wales) ضمن محکوم کردن تجاوز به شوروی، روس‌ها را به کمک آمریکا امیدوار ساخت. از آن پس عملاً دولت آمریکا نیز به متفقین پیوست و در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ برای انتقال کمک‌های انگلیس و آمریکا به شوروی خاک ایران اشغال شد و سیل کمک‌های تسلیحاتی آمریکا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7) به سوی روسیه شوروی سرازیر شد. واقعه حمله ژاپن که متحد آلمان بود، به بندر «پرل هاربور» در هاوایی باعث شد که آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به آلمان اعلان جنگ داده و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً و عملاً با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ و جنگ از محدوده اروپا خارج شد و جنبه جهانی پیدا کرد

MR_Jentelman
21st September 2009, 06:56 PM
تاریخچه تدارک جنگ جهانی دوم



در قطعنامه‎ای که روز ۱۹ دسامبر ۱۹۲۷ در پانزدهمین کنگره‎ی حزب کمونیست شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B2%D8%A8_%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C% D8%B3%D8%AA_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) تصویب شد، آمده است:«باید احتمال حمله‎ی نظامی به شوروی را در نظر گرفت.» این تنها یک مصوبه‎ی بی‎سرانجام برای کتاب‎های تاریخ نبود و دولت شوروی برای آن یک برنامه‎ریزی دقیق کرد به طوری که ۱۵۲۳ کارخانه که سال ۱۹۴۱ با تهدید آلمان هیتلری روبه‎رو بودند به شرق کوه‎های اورال (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D9%88%D9%87%D9%87%D8%A7%DB% 8C_%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%84&action=edit) منتقل گشتند. استالین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86) در سال ۱۹۳۷ تصمیم گرفت تا صفوف حزب را پاکسازی و تصفیه کنند. گوبلز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%B2) در سال ۱۹۴۳ گفت:«ما گمان می‎کردیم که استالین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86) با این کار ارتش سرخ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%B3%D8%B1%D8%AE) را نابود می‎کند، اما عکس این قضیه اتفاق افتاد. بلشویسم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%85) قادر شده است تا تمام نیرویش را علیه دشمن خود به کار گیرد.» در ژوئن ۱۹۴۱ بود که حزب کمونیست شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B2%D8%A8_%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C% D8%B3%D8%AA_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) ۹۵ هزار تن را بسیج کرد، در ۱۹۴۳ این حزب ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تن عضو داشت و تقریباً همین تعداد در سازمان جوانان بودند که در جبهه‎ها فعالیت داشتند. حزب کمونیست در مناطق اشغالی هم نیروهای پارتیزان را سازماندهی کرد. تعداد پارتیزان‎ها یک میلیون نفر بود که در ۱۰۰۰ واحد مخفی متشکل شده بودند. یک آمریکایی به نام اورل هاریمان (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%84_%D9%87%D8 %A7%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86&action=edit) در کتابی که سال ۱۹۷۵ به نام فرستاده ویژه (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%81%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8% AF%D9%87_%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87&action=edit) منتشر نمود، نوشت:«استالین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%86) از روزولت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%88%D9%84%D8%AA) اطلاعات بیش‎تری داشت،‎ از چرچیل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D8%B1%DA%86%DB%8C%D9%84) واقع‎گراتر بود و از جنبه‎های مختلفی بهترین فرمانده جنگی بود.


نتیجه جنگ



نتیجه‎ی سیاست تجاوزگرانه آلمان هیتلری در چهار سالی که از پی آمد زندگی 27 میلیون از مردم شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) را بلعید، یعنی روزی 18 هزار نفر. پنجاه درصد این کشته‎شدگان خارج از شرایط «عادی» جنگ جان خود را از دست دادند. به جز اینان، ۳ میلیون روس در اردوگاه‎های آلمان و به ویژه در اتاق‎های گاز (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%82%D9%87%D8% A7%DB%8C_%DA%AF%D8%A7%D8%B2&action=edit) از پای درآورده شدند. در بلاروس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%B3) یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در پی اشغالگری ارتش هیتلری کشته شدند و در لنینگراد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%86%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%AF) هم یک میلیون نفر قربانی ۹۰۰ روز محاصره گشتند. نتیجه‎ی سیاست جنگی آلمان هیتلری در چهار سالی که از پی آمد ۵۰ میلیون کشته در دنیا و تقسیم مجدد جهان بود
جنایات جنگ دوم جهانی



بزرگ‌ترین جنایت جنگ دوم چه بود؟ کشتن یهودیها، مرگ مردم در لنینگراد، کشتار هزاران نفر در رم، کشتارهای دسته جمعی در پاریس و کشتار شهر درسدن آلمان...؟ متفقین با کمک قدرت عظیم تبلیغاتی خود موفق شدند تا بزرگ‌ترین جنایات خود را «اقدامی عادی» جلوه دهند.
۱۳ فوریه ۱۹۴۵ (۲ماه قبل از پایان جنگ) در حالی که پیروزی متفقین قطعی می‌‌نمود به فرمان چرچیل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D8%B1%DA%86%DB%8C%D9%84) برای «پیشبرد سریع تر»، دستور محو شهر داده شد. ۲ هزار بمب افکن سهمگین متفقین طی ۴۸ ساعت شهر را به ویرانه تبدیل کردند. شدت انفجارها به حدی بود که آسفالت خیابانها نیز ذوب شد. آتش نشانی برای کمک به مردم بیگناه نبود. ۲۵۰ هزار نفر اهالی شهر طی ۲ روز جان باختند. درسدن را بی گمان می‌‌توان فاجعه جنگ دوم جهانی در اروپا دانست. نظامیان انگلیسی و آمریکایی در پاسخ به این سؤال که دلیل چنین بمباران مدهشی چه بود تنها اظهار داشتند «بررسی توان هوایی» و حذف دشمن. اما اکنون پس از ۶۰ سال این سؤال باقی است اگر ارتشهای چند میلیون نفره متفقین این شهر را دور می‌‌زدند و به برلن بدون دفاع حمله می‌‌کردند چه می‌‌شد؟ باید به این نکته تلخ اعتراف کرد که جنایتکاران جنگ دوم تنها آلمانها نبودند.
تلفات آلمان در جنگ دوم در برخی منابع ۵ میلیون نفر اعلام شد که ۳‎/۳ میلیون نفر آن سرباز و ۱‎/۷ میلیون آن (تخمینی) مردم بیگناهی بودند که در بمباران کشته شدند. پس از پایان جنگ اعلام شد که ۱‎/۳ میلیون تن بمب بر سر ۱۳۱ شهر آلمان فرو ریخته شده که نتیجه آن بی خانمانی ۸ میلیون آلمانی بود.

پی آمد جنگ



پیروزی ارتش سرخ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%B3%D8%B1%D8%AE) بر نازیسم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D9%85) و ارتش هیتلری (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D9%87%DB %8C%D8%AA%D9%84%D8%B1%DB%8C&action=edit) تنها یک پیروزی برای مردم شوروی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C) نبود، آثار آن در کشورهای غرب اروپا هم با نفوذ احزاب کمونیست در میان مردم پدیدار شد در سال ۱۹۴۶ نزدیک به ۲۸ % به حزب کمونیست فرانسه رأی دادند. حزب کمونیست حتی در بلژیک در سال ۱۹۴۴ دوازده هزار عضو داشت و تعداد آنان یک سال بعد به ۱۰۳ هزار نفر افزایش یافت و از همین جا بود که طبقه‎ی کارگر کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، بلژیک و غیره توانستند دستاوردهای اجتماعی بسیاری را مطالبه کرده و به چنگ آورند.
چند سال پس از پیروزی ارتش سرخ بر آلمان هیتلری جنبش‎های رهایی‎بخش ملی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4%D9%87%D8% A7%DB%8C_%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%A8%D8%A E%D8%B4_%D9%85%D9%84%DB%8C&action=edit) شکل گرفتند و یکی پس از دیگر بر استعمارگران پیروز شدند.
نویسنده امریکا یی ارنست همینگوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D9%87%D9%85%DB%8C% D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C) پس از پیروزی شوروی بر آلمان هیتلری در جنگ جهانی دوم نوشت: «هر انسانی که آزادی را دوست دارد بیش از طول عمرش به ارتش سرخ و شوروی سپاسگزاری بدهکار است.»

پایان جنگ

کنفرانس تهران (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3_%D8%AA% D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) با شرکت چرچیل، روزولت و استالین از ۲۸ نوامبر تا اول دسامبر ۱۹۴۳ به صورت سری برگزار شد. هدف کلی این کنفرانس‌ توافق در مورد چهره جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم بود.
جنگ در اروپا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7) پس از تسلیم آلمان نازی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%86%D8%A7%D8%B2% DB%8C) در ۸ می (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DB%B8_%D9%85%DB%8C&action=edit)، ۱۹۴۵ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B4%DB%B5_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) پایان یافت، اما در آسیا (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7) و اقیانوس آرام تا بمباران اتمی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8% A7%D9%86_%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C_%D9%87%DB%8C%D8% B1%D9%88%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D9%88_%D9%86%D8% A7%DA%A9%D8%A7%D8%B2%D8%A7%DA%A9%DB%8C&action=edit)هیروشیما (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B4%DB%8C%D9%85%D8%A7) و ناگازاکی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D8%A7%D8%B2%D8%A7%DA%A9%DB%8C) و بعد آن تسلیم ژاپن (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85_%DA %98%D8%A7%D9%BE%D9%86&action=edit) در ۲ سپتامبر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2_%D8%B3%D9%BE%D8%AA%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1) ، ۱۹۴۵ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B9%DB%B4%DB%B5_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) ادامه داشت.

اشتباهات جنگی هیتلر



بزرگ‌ترین اشتباهات هیتلر که منجر به تغییر سرنوشت جنگ شد:

عدم استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B9%D8%AF%D9%85_%D8%A7%D8%B3%D8 %AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%AA%DA %A9%D9%86%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C%E2%80%8C%D 9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8 %AA%D9%87&action=edit)


توقف ۴۸ ساعته دونکرک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%88%D9%82%D9%81_%DB%B4%DB%B8_%D8%B3%D8%A7 %D8%B9%D8%AA%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%86%DA%A9%D8%B1% DA%A9)


حمله به روسیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7% D9%86_%D9%86%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D8%B1 %D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87)


حمله به یوگسلاوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7% D9%86_%D9%86%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%DB%8C %D9%88%DA%AF%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%88%DB%8C)


ارتش‌های درگیر


ارتش آلمان در جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7% D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87 %D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D9%85)
ارتش انگلیس در جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A7%D9 %86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3_%D8%AF%D8%B1_%D8%AC%D9 %86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D9 %88%D9%85&action=edit)
ارتش ایتالیا در جنگ جهانی دوم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%A7%DB %8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7_%D8%AF%D8%B1_%D8 %AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8 %AF%D9%88%D9%85&action=edit)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد