فاطمه قطب تحریری
9th April 2016, 06:15 PM
میدان گازی پارس جنوبی ، بزرگترین میدان گازی و دور از ساحل (offshore) در جهان است(خان محمدی و شرکتی ، 1389) که بر روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج همیشگی فارس قرار دارد و به صورت طاقدیسی با ابعاد تقریبی 160×65 کیلومتر (کاهکش و روشنایی زاده، 1382) و دارای مساحت 9700 کیلومتر مربع می باشد که 3700 کیلومتر مربع آن در آب های سرزمینی ایران و 6000 کیلومتر مربع آن در آب های کشور قطر قرار دارد.
ساختمان پارس جنوبی در واقع تداومی از پلانچ شمال خاوری ساختمان بسیار عظیم گنبدی شکل در شمال خاوری قطر است که با عنوان گنبد شمالی قطر (North Dome Qatar) شناخته می شود (نجم آبادی،1372). این ساختار عظیم که دارای امتداد شمال شرقی -جنوب غربی و یال های ملایم می باشد، خود یکی از برجستگی های موجود از بالاآمدگی ناحیه ای موسوم به کمان قطر - فارس را تشکیل می دهد.
از نظر زمین شناسی ساختمانی، ساختار پارس جنوبی گنبدی و از نوع رویشی به شمار می آید و عامل اصلی رویش آن برخاستن پی سنگ در کمان قطر - فارس می باشد.
بر اساس اطلاعات حاصل از حفاری نخستین چاه میدان پارس حنوبی نتایج بررسی های حفاری و آزمایشات بهره دهی ، وجود مواد هیدروکربوری در طبقات جهرم (نفت آسفالتی -قیر)، داریان، گدوان و فهلیان (نفت)، سورمه بالایی (نفت سنگین) و مقادیر عظیمی از هیدروکربورهای گازی در سازند های کنگان و دالان را مشخص نمود (نجم آبادی، 1372)
واحدهای اصلی مخزنی این میدان را سکانس های کربناته دریایی کم عمق سازندهای کنگان و دالان با سن پرمین میانی تا تریاس زیرین تشکیل می دهند.
حضور این سکانس های عظیم کربناته که از زمان پیشروی دریا در پرمین بر روی سنگ های پالئوزوئیک زیرین نهشته گردیده اند همراه با وضعیت مطلوب ساختمان منطقه و حضور گستره وسیعی از سنگ های منشا غنی با سن سیلورین و همچنین نهشته شدن سازند دشتک به عنوان پوش سنگ، زمینه سازهای اصلی تشکیل این مخزن عظیم هیدروکربنی در منطقه می باشند.
اتصال هیدرولیکی واحدهای مخزنی دو سازند کنگان و دالان سبب شده است که به طور پیوسته به عنوان یک مخزن گازی در نظر گرفته شوند و تنها بر مبنای ویژگی های مخزنی و سکانس استراتیگرافی به چهار واحد مخزنی K1, K2, K3 , K4 تفکیک می گردند.
مطالعات انجام گرفته حکایت از آن دارد که تغییرات ضخامت و لیتولوژی این واحدهای مخزنی در جهت افقی ناچیز بوده و پارامترهای مخزنی به شدت تحت کنترل دیاژنزهای قبل از تدفین به ویژه آبشویی و دولومیتی شدن قرار دارند و از طرف دیگر سیمان شدگی منافذ و شکستگی ها با انیدریت نیز نقش مهمی در کاهش کیفیت مخزنی این واحدها ایفا می نمایند.
به طور کلی در میان عوامل زمین ساختی موثر در شکل و موقعیت منطقه خاورمیانه به نظر می رسد که ساختمان اولیه و اصلی پی سنگ بیشترین اثر را در پیدایش ساختار پارس جنوبی داشته و سایر عوامل همچون جنبش های نمک و حرکات کوهزایی میوسن میانی (کوهزایی زاگرس) ضعیف تر عمل کرده اند (خان محمدی و شرکتی، 1389)
میانگین ضخامت واحدهای مخزنی در کل گستره میدان گازی پارس جنوبی حدود 416 متر می باشد و تغییرات ضخامت این واحدها در جهت افقی ناچیز می باشد .
نتایج حاصل از مدل سازی زمین آماری پارامتر تخلخل در میدان گازی پارس جنوبی نشان می دهد که میانگین تخلخل در سازند کنگان برابر با 7/28 درصد ، میانگین تخلخل در بخش های مخزنی سازند دالان برابر با 12/76 درصد و میانگین تخلخل در کل گستره واحدهای مخزنی برابر با 10/28 درصد می باشد (پیامنی و همکاران، 1392)
نتایج حاصل از مدل سازی تراوایی در میدان پارس جنوبی نشان می دهد که میانگین تراوایی در سازند کنگان در حدود 19 میلی دارسی و در بخش های مخزنی سازند دالان برابر با 60 میلی دارسی و در نهایت در کل گستره مخزن میدان گازی پارس جنوبی میانگین تراوایی برابر با 50 میلی دارسی می باشد (پیامنی و همکاران، 1392)
ساختمان پارس جنوبی در واقع تداومی از پلانچ شمال خاوری ساختمان بسیار عظیم گنبدی شکل در شمال خاوری قطر است که با عنوان گنبد شمالی قطر (North Dome Qatar) شناخته می شود (نجم آبادی،1372). این ساختار عظیم که دارای امتداد شمال شرقی -جنوب غربی و یال های ملایم می باشد، خود یکی از برجستگی های موجود از بالاآمدگی ناحیه ای موسوم به کمان قطر - فارس را تشکیل می دهد.
از نظر زمین شناسی ساختمانی، ساختار پارس جنوبی گنبدی و از نوع رویشی به شمار می آید و عامل اصلی رویش آن برخاستن پی سنگ در کمان قطر - فارس می باشد.
بر اساس اطلاعات حاصل از حفاری نخستین چاه میدان پارس حنوبی نتایج بررسی های حفاری و آزمایشات بهره دهی ، وجود مواد هیدروکربوری در طبقات جهرم (نفت آسفالتی -قیر)، داریان، گدوان و فهلیان (نفت)، سورمه بالایی (نفت سنگین) و مقادیر عظیمی از هیدروکربورهای گازی در سازند های کنگان و دالان را مشخص نمود (نجم آبادی، 1372)
واحدهای اصلی مخزنی این میدان را سکانس های کربناته دریایی کم عمق سازندهای کنگان و دالان با سن پرمین میانی تا تریاس زیرین تشکیل می دهند.
حضور این سکانس های عظیم کربناته که از زمان پیشروی دریا در پرمین بر روی سنگ های پالئوزوئیک زیرین نهشته گردیده اند همراه با وضعیت مطلوب ساختمان منطقه و حضور گستره وسیعی از سنگ های منشا غنی با سن سیلورین و همچنین نهشته شدن سازند دشتک به عنوان پوش سنگ، زمینه سازهای اصلی تشکیل این مخزن عظیم هیدروکربنی در منطقه می باشند.
اتصال هیدرولیکی واحدهای مخزنی دو سازند کنگان و دالان سبب شده است که به طور پیوسته به عنوان یک مخزن گازی در نظر گرفته شوند و تنها بر مبنای ویژگی های مخزنی و سکانس استراتیگرافی به چهار واحد مخزنی K1, K2, K3 , K4 تفکیک می گردند.
مطالعات انجام گرفته حکایت از آن دارد که تغییرات ضخامت و لیتولوژی این واحدهای مخزنی در جهت افقی ناچیز بوده و پارامترهای مخزنی به شدت تحت کنترل دیاژنزهای قبل از تدفین به ویژه آبشویی و دولومیتی شدن قرار دارند و از طرف دیگر سیمان شدگی منافذ و شکستگی ها با انیدریت نیز نقش مهمی در کاهش کیفیت مخزنی این واحدها ایفا می نمایند.
به طور کلی در میان عوامل زمین ساختی موثر در شکل و موقعیت منطقه خاورمیانه به نظر می رسد که ساختمان اولیه و اصلی پی سنگ بیشترین اثر را در پیدایش ساختار پارس جنوبی داشته و سایر عوامل همچون جنبش های نمک و حرکات کوهزایی میوسن میانی (کوهزایی زاگرس) ضعیف تر عمل کرده اند (خان محمدی و شرکتی، 1389)
میانگین ضخامت واحدهای مخزنی در کل گستره میدان گازی پارس جنوبی حدود 416 متر می باشد و تغییرات ضخامت این واحدها در جهت افقی ناچیز می باشد .
نتایج حاصل از مدل سازی زمین آماری پارامتر تخلخل در میدان گازی پارس جنوبی نشان می دهد که میانگین تخلخل در سازند کنگان برابر با 7/28 درصد ، میانگین تخلخل در بخش های مخزنی سازند دالان برابر با 12/76 درصد و میانگین تخلخل در کل گستره واحدهای مخزنی برابر با 10/28 درصد می باشد (پیامنی و همکاران، 1392)
نتایج حاصل از مدل سازی تراوایی در میدان پارس جنوبی نشان می دهد که میانگین تراوایی در سازند کنگان در حدود 19 میلی دارسی و در بخش های مخزنی سازند دالان برابر با 60 میلی دارسی و در نهایت در کل گستره مخزن میدان گازی پارس جنوبی میانگین تراوایی برابر با 50 میلی دارسی می باشد (پیامنی و همکاران، 1392)