learn_marketing
14th February 2016, 12:08 AM
{بازاریابی غیر سنتی-بخش دوم} (http://www.learn-marketing.org/index.php/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/43-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AF%D9%88%D9%85.html)
در مقالهی بازاریابی غیر سنتی - بخش اول (http://www.learn-marketing.org/index.php/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/34-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%88%D9%84.html) راجع به مفهوم بازاریابی غیر سنتی و تفاوتهای آن با بازاریابی سنتی صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم که نمونههایی از بازاریابی غیر سنتی و مثالهایی از آنها را ارائه دهیم
انواع بازاریابی غیرسنتی:
بازاریابی چریکی: سازندگان فیلم "خانواده سمیپسون" عکسهایی از شخصیت "هومر سیمپسون" را در پلهبرقیها نصب کردند. این پلهها با تصاویری از دوناتهایی در دهان "هومر سیمپسون" پوشیده شد
http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C%20%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%B3%DB% 8C%D9%85%D9%BE%D8%B3%D9%88%D9%86.jpg http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C%20%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%B3%DB% 8C%D9%85%D9%BE%D8%B3%D9%88%D9%86%20-%20%DB%B2.jpg
بازاریابی خیابانی: شرکت Kinkos (http://www.fedex.com/us/office/) مجسمه های بزرگی از هایلایتها و غلط گیرهایش در خیابانها قرار داد.
http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C%20%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C% 20%DB%B2.jpg
برگزاری سمینارها: کمپانی الکتریکی Arrow سمینارهایی در ده شهر برگزار کرد تا به مهندسان نحوه استفاده از سیستم جایگزین جدیدی را که ارائه کرده بودند، آموزش دهد.
بازاریابی شاهکاری: شرکت سازنده ی عینکهای آفتابی Porshade به خدمات پارکهای بین المللی در آمریکا چهار میلیون دلار پیشنهاد داد تا عینکهایش را بر روی مجسمههای چهار رئیس جمهور مورد احترام آمریکاییها بر روی کوههای Rushmore بگذارند. خدمات پارکهای بین المللی آمریکا این پیشنهاد را رد کرد اما این پیشنهاد عجیب و غریب در مطبوعات منتشر شد و این شرکت در نظر عموم شناخته شد.
جوکهای و شوخیهای عمومی: در سال 1966 فست فود زنجیره ای Taco Bell اعلام کرد که "ناقوس آزادی"(Liberty Bell - ناقوسی در فیلادلفیا است که نماد آزادی آمریکا میباشد) را خریداری کرده است و تا نام آن را به “Taco Liberty Bell” تغییر دهد. این خبر به سرعت در همهی خبرگذاریها پخش شد و صدها نفر طی تماسهایی از مسئولین خواستار لغو این قرارداد شدند. در عصر همانروز و طی صحبت مسئولان مشخص شد که هیچ قرارداد و یا مذاکرهای در مورد خرید ناقوس آزادی انجام نشدهاست. سپس شرکت Taco Bell اعلام کرد که این دروغ احمقانهی ماه آوریل بوده است (مشابه دروغ ۱۳ ما ایرانیها در فروردین). خشم عمومی و سپس پیبردن به این مساله که این موضوع یک شوخی بودهاست، سبب شد که شناخت مردم از این رستوران بیشتر شود و فروش آن نیز رشد کند.
رویدادها: شرکت موتورهای Harley Davidson حامی گروه بزرگی از موتورسواران شد و گردهماییهایی برای مشتاقان موتور سیکلت ترتیب داد تا با هم در ارتباط باشند.
عضویت در باشگاهها (باشگاه مشتریان و ...): کمپانی Hallmark باشگاهی برای طرفداران زیورآلاتاش ترتیب داد تا در مکانی جمع شده و همدیگر را ملاقات کرده و بحث و گفتگو کنند.
موزهها و تورها:کارخانهی آبجوسازی: Budweiser تورهای یک روزهای را از واحدهای تولید خود برگزار میکند که در آن شما میتوانید همهی محصولات را مشاهده کرده و هر کدام را که خواستید آزمایش کنید.
پارکهای موضوعی: شرکت دیزنی چندین پارک موضوعی بزرگ ایجاد کرده است که تاریخچه و قدمت این شرکت را نشان میدهد و برند آن را نیز برجستهتر میکند.
http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9%20%D8%AF%DB%8C%D8%B2%D9%8 6%DB%8C.png
تعیین جایگاه محصول: شرکتBMW برای بازاریابی مدل Z3 به فیلم چشم طلایی جیمز باند پول پرداخت کرد تا این مدل را به صورت قابل توجهی به مردم بشناساند.
در مقالهی بازاریابی غیر سنتی - بخش اول (http://www.learn-marketing.org/index.php/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/34-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%86%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%88%D9%84.html) راجع به مفهوم بازاریابی غیر سنتی و تفاوتهای آن با بازاریابی سنتی صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم که نمونههایی از بازاریابی غیر سنتی و مثالهایی از آنها را ارائه دهیم
انواع بازاریابی غیرسنتی:
بازاریابی چریکی: سازندگان فیلم "خانواده سمیپسون" عکسهایی از شخصیت "هومر سیمپسون" را در پلهبرقیها نصب کردند. این پلهها با تصاویری از دوناتهایی در دهان "هومر سیمپسون" پوشیده شد
http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C%20%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%B3%DB% 8C%D9%85%D9%BE%D8%B3%D9%88%D9%86.jpg http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C%20%DA%86%D8%B1%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%B3%DB% 8C%D9%85%D9%BE%D8%B3%D9%88%D9%86%20-%20%DB%B2.jpg
بازاریابی خیابانی: شرکت Kinkos (http://www.fedex.com/us/office/) مجسمه های بزرگی از هایلایتها و غلط گیرهایش در خیابانها قرار داد.
http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D B%8C%20%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C% 20%DB%B2.jpg
برگزاری سمینارها: کمپانی الکتریکی Arrow سمینارهایی در ده شهر برگزار کرد تا به مهندسان نحوه استفاده از سیستم جایگزین جدیدی را که ارائه کرده بودند، آموزش دهد.
بازاریابی شاهکاری: شرکت سازنده ی عینکهای آفتابی Porshade به خدمات پارکهای بین المللی در آمریکا چهار میلیون دلار پیشنهاد داد تا عینکهایش را بر روی مجسمههای چهار رئیس جمهور مورد احترام آمریکاییها بر روی کوههای Rushmore بگذارند. خدمات پارکهای بین المللی آمریکا این پیشنهاد را رد کرد اما این پیشنهاد عجیب و غریب در مطبوعات منتشر شد و این شرکت در نظر عموم شناخته شد.
جوکهای و شوخیهای عمومی: در سال 1966 فست فود زنجیره ای Taco Bell اعلام کرد که "ناقوس آزادی"(Liberty Bell - ناقوسی در فیلادلفیا است که نماد آزادی آمریکا میباشد) را خریداری کرده است و تا نام آن را به “Taco Liberty Bell” تغییر دهد. این خبر به سرعت در همهی خبرگذاریها پخش شد و صدها نفر طی تماسهایی از مسئولین خواستار لغو این قرارداد شدند. در عصر همانروز و طی صحبت مسئولان مشخص شد که هیچ قرارداد و یا مذاکرهای در مورد خرید ناقوس آزادی انجام نشدهاست. سپس شرکت Taco Bell اعلام کرد که این دروغ احمقانهی ماه آوریل بوده است (مشابه دروغ ۱۳ ما ایرانیها در فروردین). خشم عمومی و سپس پیبردن به این مساله که این موضوع یک شوخی بودهاست، سبب شد که شناخت مردم از این رستوران بیشتر شود و فروش آن نیز رشد کند.
رویدادها: شرکت موتورهای Harley Davidson حامی گروه بزرگی از موتورسواران شد و گردهماییهایی برای مشتاقان موتور سیکلت ترتیب داد تا با هم در ارتباط باشند.
عضویت در باشگاهها (باشگاه مشتریان و ...): کمپانی Hallmark باشگاهی برای طرفداران زیورآلاتاش ترتیب داد تا در مکانی جمع شده و همدیگر را ملاقات کرده و بحث و گفتگو کنند.
موزهها و تورها:کارخانهی آبجوسازی: Budweiser تورهای یک روزهای را از واحدهای تولید خود برگزار میکند که در آن شما میتوانید همهی محصولات را مشاهده کرده و هر کدام را که خواستید آزمایش کنید.
پارکهای موضوعی: شرکت دیزنی چندین پارک موضوعی بزرگ ایجاد کرده است که تاریخچه و قدمت این شرکت را نشان میدهد و برند آن را نیز برجستهتر میکند.
http://www.learn-marketing.org/images/articles/bahman94/%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9%20%D8%AF%DB%8C%D8%B2%D9%8 6%DB%8C.png
تعیین جایگاه محصول: شرکتBMW برای بازاریابی مدل Z3 به فیلم چشم طلایی جیمز باند پول پرداخت کرد تا این مدل را به صورت قابل توجهی به مردم بشناساند.