Dr.vet
31st October 2015, 05:13 PM
مقدمه:
کبد چرب اصلی ترین اختلال متابولیکی در حیوانات است و زمانی توسعه پیدا میکند که کبد قدرت اکسیداسیون چربیها را نداشته باشد. افزایش لپیدها از نوع تری گلیسیریدها و ذخیره بیش از حد تری گلیسیریدها در کبد با کاهش عملکرد متابولیکی کبد ارتباط دارد. این شرایط در گاوان به کبد چرب یا سندروم گاوان چاق معروف است (SRUFFAT در سال 1997). کبد چرب معمولاً به دنبال افزایش غلظت اسیدهای چرب غیر اشباع (NEFA) همراه خواهد بود . کبد چرب در ارتباط با کاهش وضعیت سلامتی حیوان و عملکرد تولید مثلی و کاهش میانگین عمرگاوها و طولانی شدن فواصل زایمانی و افزایش هزینه دامپزشکی همراه خواهد بود.
پاتولوژی کبد چرب:افزایش نفوذ چربیها به ویژه تری گلیسیریدها با تغییرات آشکار و میکروسکوبی در کبد همراه است که با بزرگ شدن و ایجاد آماس و رنگ زرد در کبد نمایان میشود و غدد آدرنال، کلیهها و قلب و عضلات اسکلتی همچنین میتوانند تحت تأثیر قرار گیرند(KAPP در سال 1979).رخداد کبد چرب شدیداً در ارتباط با رخداد دیگر، بیماریهای متابولیکی به ویژه کتوز و جابجایی شیردان میباشد زیرا اختلالات متابولیکی در گاوها از بیماری رایج است و در بالانس منفی انرژی شاید بیشتر رخ میدهد تجمع چربیها در کبد به افزایش مدت و شدت بیماریهای عفونی از قبیل ورم پستان و عفونت رحم ( متریت) وابسته است.گاوها مبتلا به کبد چرب عملکرد تولید مثلیشان کاهش پیدا میکند، زیرا مرحله توسعه فولیکولار در دوره بعد از گوساله زایی سریعاً اتفاق میافتد. کاهش عملکرد تولید مثلی را میتوان به وسیله به تأخیر افتادن توان یابی مجدد رحمی توضیح داد. تأخیر در توان یابی مجدد را به وسیله افزایش رخداد و طولانی بودن آن و تشدید آندومتری توضیح داد و این حالت میتواند سبب تأخیر در فعالیت تخمدان را میتوان به وسیله کاهش و تأخیر در سنتز هورمونهای استروئیدوژنیک توضیح داد. عوامل مؤثر در بروز سندروم کبد چرب
الف) نقش ریسک فاکتورهای تغذیهای در کبد چرب: ریسک فاکتورهای تغذیهای وابسته به افزایش لیپولیز در بافت چربی یا مواد غذایی ویژه ، هورمونها و توکسینها میباشد که سبب ایجاد تغییراتی در متابولیسم کبدی میگردد. لیپولیز چربی بافتها در طول فعالیتهای متابولیکی و تغییرات ایمونولوژیکی بیشتر افزایش مییابد. در گاوهای چاق در دوره قبل از زایمان بالانس منفی انرژی و کاهش خوردن غذا میتواند به وسیله افزایش تجمع توده چربی و افزایش حساسیت چربیها به گلوکوکورتیکوئیدها و کاهش حساسیت بتاهیدروکسی بوتیرات اسید ، گلوکز و انسولین توضیح داده شود. مطالعه تغییرات جیره غذایی و افزایش غلظت جیره غذایی خطر ابتلا به اسیدوز شکمبه و آندوتوکسمی باکتریایی را افزایش میدهد.همه اینها در اتیولوژی کبد چرب مؤثرند. جیره غذایی حاوی پروتئین بالاخره ابتلا به کبد چرب را افزایش میدهند که میتواند به وسیله بالانس منفی انرژی یا افزایش غلظت آمونیم در خون ایجاد گردد. چون غلظت بالای آن سمی است محدودیت غذایی تقریباً 30 تا 50 درصد و خوردن آن به مدت 4 الی 6 روز قبل از زایمان میتواند باعث کبد چرب شوند. عوامل مؤثر در ایجاد کبد چرب شامل محدود کردن جیره غذایی است که گاوها برخلاف میل باطنی دچار بالانس منفی انرژی شدید میگردند که اغلب بعد از گوساله زایی بیشتر اتفاق میافتد خوردن فقط کاه به مدت 5 روز نمره بدنی (Bcs) را در گاوهای چاق در اواخر آبستنی کاهش و در نهایت منجر به ایجاد کبد چرب و سقط و افزایش میزان مرگ و میر میگردد. هورمونها و توکسینها در تغییر متابولیسم کبدی مؤثر بوده و به دنبال افزایش ایجاد کبد چرب 1 و 3 بوتانیدول همراه با محدودیت غذایی مورد استفاده قرار میگیرد که به صورت تجربی سبب کاهش کبد چرب و کتوزیس در گاوها میگردد، چرا که 1 و 3 بوتانیدول باعث افزایش غلظت بتاهیدروکسی بوتیریک اسید در پلاسما میگردد.
ب) ریسک فاکتورهای مدیریتی برای کبد چرب:فاکتورهای مدیریتی در ارتباط با تغذیه و سلامتی حیوان هستند و همچنین میتوانند تحت تأثیر رخداد کبد چرب قرار گیرند، غذاهائی با کیفیت مناسب ، کم بودن فضا و یا فقدان حرکت برای گاوها قبل از زایمان ، شرایط بهداشتی نامناسب ، افزایش درجه حرارت محیط ، افزایش رطوبت و سیستم تهویه نامناسب را میتوان نام برد. همه فاکتورهای این چنینی میتوانند سبب آزاد شدن کاتاکول آمینها شوند که در نهایت باعث آزادشدن اسیدهای چرب غیر اشباع ، کاهش تغذیه ، افزایش خطر ابتلا به عفونتها میگردد. بیماریها ، به ویژه جابهجایی وشیردان، اختلالات حرکتی ، ورم پستان توکسیک، متریت ، تب شیر و جفت ماندگی تغذیه را کاهش و احتیاجات تغذیهای را افزایش میدهد و سبب ایجاد واکنشهای التهابی شده و در نهایت لیپولیز را در بافت چربی افزایش میدهد.
ج) ریسک فاکتورهای ژنتیکی برای کبد چرب:فاکتورهای ژنتیکی میتوانند احتمال کبد چرب را افزایش بدهند که شامل موتاسیون است که میزان تغذیه را تحت تأثیر قرار میدهد و متابولیسم لیپیدها در بافت چربی و ترشح آنها در کبد را تحت تأثیر قرار میدهد مخصوصاً جهش هالیپوژنوزیس در کبد ، لیپولیز در بافت چربی را افزایش میدهد و بتا اکسیداسیون را کاهش و جمع شدن و ترشح لیپیدها را در کبد کاهش میدهد در نتیجه وجود کبد چرب متحمل خواهد بود. توسعه تست های فیزیولوژیکی نشان میدهد که بیشتر گاوها در معرض کبد چرب قرار دارند و به تشخیص اساس ژنتیکی کبد چرب که وابسته به تولید شیر است، کمک میکند، راههای مشابه که برای تشخیص اساس ژنتیکی استفاده میگردد، آزمایش عملکردهای ایمنی بدن است ( TEMPE MAN در سال 2002 ).پیشگیری از کبد چرب:شیوههای مدیریتی عمومی چندگانه میتواند به پیشگیری از کبد چرب کمک کند. تغذیه گاوها با جیره غذایی بالانس شده، درمان گاوهای مبتلا به اختلالات متابولیکی و عفونی در دوره قبل زایمانی ، تمیز بودن جایگاه و تهویه مناسب همراه با هوای تازه، فعالیت و فضای کافی برای راهها و تغذیه علوفه با کیفیت بالا و استفاده از موننسین و پیش سازههای گلوکز و نمک های پیروپیونات در جیره غذایی میتواند مؤثر واقع شوند.
درمان کبد چرب:درمان کبد چرب وابسته به گسترش نفوذ لیپیدها و اتیولوژی میباشد که مهمترین دلیل نقص در خنثی کردن چربی ها است که سبب نفوذ اولیه چربیها میگردد. تشخیص کبد چرب ملایم و متوسط مشکل است، زیرا گاوهای مبتلا تفاوتی با کبد نرمال در تولید شیر و ماده خشک مصرفی ندارند و فقط مسیر رایج تشخیص به وسیله بیوپسی از کبد میباشد که شامل جراحی (MINOR) از طریق نفوذ از حفره بدنی میباشد.روشهای مدیریتی که در پیشگیری از کبد چرب ذکر شد، در درمان کبد چرب متوسط مؤثرند. همچنین کبد چرب شدید به صورت غیر آنسفالوپاتی در این حالت به وسیله کاهش تغذیه و افزایش غلظت کتون بادیها در ادرار مشخص میگردد و نیز اغلب کبد چرب شدید از نوع آنسفالوپاتی است که در مجموع به وسیله کاهش هوشیاری ، عدم تعادل، حالت خواب آلودگی و کما مشخص میگردد، که در گاوها هرگز رسیدن به سلامتی کامل و قابلیت تولید وجود نخواهد داشت، حتی اگر دام ها سرانجام آبستن شوند به دنبال شیرواری کبد چرب را نشان میدهند. لذا بسیاری از دامپزشکان توصیه میکنند که گاوهای مبتلا به کبد چرب شدید سریعاً جمع آوری شوند و درمان گاوهای مبتلا یک درمان طولانی است و تشخیص گاوها نادر است ، زیرا به جراحی (MINOR) و بیوپسی از کبد احتیاج دارد (HIPPEN در سال 1999(.
هایمن در سال 1999 تزریق مداوم داخل وریدی گلوکزبرای 14 روز را نشان داد که در این صورت درمان کبد چرب شدید با موفقیت صورت گرفت ولی در هر حال استفاده از آن در سطح گله مشکل میباشد. در واقع هدف از درمان این سندرم کاهش میزان انباشتگی چربی در دستگاه های گوناگون به ویژه در کبد و افزایش رسانش تری آسیل گلیسرول از کبد به خون یا افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب آزاد به وسیله ماهیچه ها و دیگر دستگاه ها است . کاهش رسانش تری اسیل گلیسرول از کبد ناشی از کاهش جابجایی ترکیب های لیپوپروتئین ها (آپوپروتئین، کلسترول، فسفولیپید) از کبد میباشد.
جهت درمان از اسیدهای آمینه تزریقی که توسط سنتز کبد به پروتئین سرم و ترکیبهای گلوکز زا و گلوکونئوژنز تبدیل میشوند ، میتوان استفاده کرد . برای این منظور میتوان به مقدار یک میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن زنده دام به همراه تزریق گلوکز برای درمان در مراحل اولیه استفاده کرد.حرکت گسترده اسیدهای چرب آزاد از بافت چربی را میتوان با تزریق 50 میلی لیتر دکستروز (50 در صد ) یا گلوکز (150 تا 200 گرم محلول 40 درصد)، روزانه دوبار برای چند روز کاهش داد. در برخی گاوان درمان کتوزنیز دربهبودی دخیل بوده است .
همچنین تزریق استروئیدها باعث تحریک سوخت و ساز میانجی های تولید کننده انرژی و افزایش اشتها میگردد. پس از تزریق گلوکز میتوان کمی انسولین به عنوان تحریک کننده حرکت های شکمبه، پیشگیری از لیپولیز و تحریک رسانش گلوکز به سلولهای بافت چربی و ماهیچهای استفاده کرد و در نهایت در صورت نشانه های بالینی پیشرفته ، دیگر درمان سودمند نخواهد بود.
منبع: http://www.irvac.ir/
کبد چرب اصلی ترین اختلال متابولیکی در حیوانات است و زمانی توسعه پیدا میکند که کبد قدرت اکسیداسیون چربیها را نداشته باشد. افزایش لپیدها از نوع تری گلیسیریدها و ذخیره بیش از حد تری گلیسیریدها در کبد با کاهش عملکرد متابولیکی کبد ارتباط دارد. این شرایط در گاوان به کبد چرب یا سندروم گاوان چاق معروف است (SRUFFAT در سال 1997). کبد چرب معمولاً به دنبال افزایش غلظت اسیدهای چرب غیر اشباع (NEFA) همراه خواهد بود . کبد چرب در ارتباط با کاهش وضعیت سلامتی حیوان و عملکرد تولید مثلی و کاهش میانگین عمرگاوها و طولانی شدن فواصل زایمانی و افزایش هزینه دامپزشکی همراه خواهد بود.
پاتولوژی کبد چرب:افزایش نفوذ چربیها به ویژه تری گلیسیریدها با تغییرات آشکار و میکروسکوبی در کبد همراه است که با بزرگ شدن و ایجاد آماس و رنگ زرد در کبد نمایان میشود و غدد آدرنال، کلیهها و قلب و عضلات اسکلتی همچنین میتوانند تحت تأثیر قرار گیرند(KAPP در سال 1979).رخداد کبد چرب شدیداً در ارتباط با رخداد دیگر، بیماریهای متابولیکی به ویژه کتوز و جابجایی شیردان میباشد زیرا اختلالات متابولیکی در گاوها از بیماری رایج است و در بالانس منفی انرژی شاید بیشتر رخ میدهد تجمع چربیها در کبد به افزایش مدت و شدت بیماریهای عفونی از قبیل ورم پستان و عفونت رحم ( متریت) وابسته است.گاوها مبتلا به کبد چرب عملکرد تولید مثلیشان کاهش پیدا میکند، زیرا مرحله توسعه فولیکولار در دوره بعد از گوساله زایی سریعاً اتفاق میافتد. کاهش عملکرد تولید مثلی را میتوان به وسیله به تأخیر افتادن توان یابی مجدد رحمی توضیح داد. تأخیر در توان یابی مجدد را به وسیله افزایش رخداد و طولانی بودن آن و تشدید آندومتری توضیح داد و این حالت میتواند سبب تأخیر در فعالیت تخمدان را میتوان به وسیله کاهش و تأخیر در سنتز هورمونهای استروئیدوژنیک توضیح داد. عوامل مؤثر در بروز سندروم کبد چرب
الف) نقش ریسک فاکتورهای تغذیهای در کبد چرب: ریسک فاکتورهای تغذیهای وابسته به افزایش لیپولیز در بافت چربی یا مواد غذایی ویژه ، هورمونها و توکسینها میباشد که سبب ایجاد تغییراتی در متابولیسم کبدی میگردد. لیپولیز چربی بافتها در طول فعالیتهای متابولیکی و تغییرات ایمونولوژیکی بیشتر افزایش مییابد. در گاوهای چاق در دوره قبل از زایمان بالانس منفی انرژی و کاهش خوردن غذا میتواند به وسیله افزایش تجمع توده چربی و افزایش حساسیت چربیها به گلوکوکورتیکوئیدها و کاهش حساسیت بتاهیدروکسی بوتیرات اسید ، گلوکز و انسولین توضیح داده شود. مطالعه تغییرات جیره غذایی و افزایش غلظت جیره غذایی خطر ابتلا به اسیدوز شکمبه و آندوتوکسمی باکتریایی را افزایش میدهد.همه اینها در اتیولوژی کبد چرب مؤثرند. جیره غذایی حاوی پروتئین بالاخره ابتلا به کبد چرب را افزایش میدهند که میتواند به وسیله بالانس منفی انرژی یا افزایش غلظت آمونیم در خون ایجاد گردد. چون غلظت بالای آن سمی است محدودیت غذایی تقریباً 30 تا 50 درصد و خوردن آن به مدت 4 الی 6 روز قبل از زایمان میتواند باعث کبد چرب شوند. عوامل مؤثر در ایجاد کبد چرب شامل محدود کردن جیره غذایی است که گاوها برخلاف میل باطنی دچار بالانس منفی انرژی شدید میگردند که اغلب بعد از گوساله زایی بیشتر اتفاق میافتد خوردن فقط کاه به مدت 5 روز نمره بدنی (Bcs) را در گاوهای چاق در اواخر آبستنی کاهش و در نهایت منجر به ایجاد کبد چرب و سقط و افزایش میزان مرگ و میر میگردد. هورمونها و توکسینها در تغییر متابولیسم کبدی مؤثر بوده و به دنبال افزایش ایجاد کبد چرب 1 و 3 بوتانیدول همراه با محدودیت غذایی مورد استفاده قرار میگیرد که به صورت تجربی سبب کاهش کبد چرب و کتوزیس در گاوها میگردد، چرا که 1 و 3 بوتانیدول باعث افزایش غلظت بتاهیدروکسی بوتیریک اسید در پلاسما میگردد.
ب) ریسک فاکتورهای مدیریتی برای کبد چرب:فاکتورهای مدیریتی در ارتباط با تغذیه و سلامتی حیوان هستند و همچنین میتوانند تحت تأثیر رخداد کبد چرب قرار گیرند، غذاهائی با کیفیت مناسب ، کم بودن فضا و یا فقدان حرکت برای گاوها قبل از زایمان ، شرایط بهداشتی نامناسب ، افزایش درجه حرارت محیط ، افزایش رطوبت و سیستم تهویه نامناسب را میتوان نام برد. همه فاکتورهای این چنینی میتوانند سبب آزاد شدن کاتاکول آمینها شوند که در نهایت باعث آزادشدن اسیدهای چرب غیر اشباع ، کاهش تغذیه ، افزایش خطر ابتلا به عفونتها میگردد. بیماریها ، به ویژه جابهجایی وشیردان، اختلالات حرکتی ، ورم پستان توکسیک، متریت ، تب شیر و جفت ماندگی تغذیه را کاهش و احتیاجات تغذیهای را افزایش میدهد و سبب ایجاد واکنشهای التهابی شده و در نهایت لیپولیز را در بافت چربی افزایش میدهد.
ج) ریسک فاکتورهای ژنتیکی برای کبد چرب:فاکتورهای ژنتیکی میتوانند احتمال کبد چرب را افزایش بدهند که شامل موتاسیون است که میزان تغذیه را تحت تأثیر قرار میدهد و متابولیسم لیپیدها در بافت چربی و ترشح آنها در کبد را تحت تأثیر قرار میدهد مخصوصاً جهش هالیپوژنوزیس در کبد ، لیپولیز در بافت چربی را افزایش میدهد و بتا اکسیداسیون را کاهش و جمع شدن و ترشح لیپیدها را در کبد کاهش میدهد در نتیجه وجود کبد چرب متحمل خواهد بود. توسعه تست های فیزیولوژیکی نشان میدهد که بیشتر گاوها در معرض کبد چرب قرار دارند و به تشخیص اساس ژنتیکی کبد چرب که وابسته به تولید شیر است، کمک میکند، راههای مشابه که برای تشخیص اساس ژنتیکی استفاده میگردد، آزمایش عملکردهای ایمنی بدن است ( TEMPE MAN در سال 2002 ).پیشگیری از کبد چرب:شیوههای مدیریتی عمومی چندگانه میتواند به پیشگیری از کبد چرب کمک کند. تغذیه گاوها با جیره غذایی بالانس شده، درمان گاوهای مبتلا به اختلالات متابولیکی و عفونی در دوره قبل زایمانی ، تمیز بودن جایگاه و تهویه مناسب همراه با هوای تازه، فعالیت و فضای کافی برای راهها و تغذیه علوفه با کیفیت بالا و استفاده از موننسین و پیش سازههای گلوکز و نمک های پیروپیونات در جیره غذایی میتواند مؤثر واقع شوند.
درمان کبد چرب:درمان کبد چرب وابسته به گسترش نفوذ لیپیدها و اتیولوژی میباشد که مهمترین دلیل نقص در خنثی کردن چربی ها است که سبب نفوذ اولیه چربیها میگردد. تشخیص کبد چرب ملایم و متوسط مشکل است، زیرا گاوهای مبتلا تفاوتی با کبد نرمال در تولید شیر و ماده خشک مصرفی ندارند و فقط مسیر رایج تشخیص به وسیله بیوپسی از کبد میباشد که شامل جراحی (MINOR) از طریق نفوذ از حفره بدنی میباشد.روشهای مدیریتی که در پیشگیری از کبد چرب ذکر شد، در درمان کبد چرب متوسط مؤثرند. همچنین کبد چرب شدید به صورت غیر آنسفالوپاتی در این حالت به وسیله کاهش تغذیه و افزایش غلظت کتون بادیها در ادرار مشخص میگردد و نیز اغلب کبد چرب شدید از نوع آنسفالوپاتی است که در مجموع به وسیله کاهش هوشیاری ، عدم تعادل، حالت خواب آلودگی و کما مشخص میگردد، که در گاوها هرگز رسیدن به سلامتی کامل و قابلیت تولید وجود نخواهد داشت، حتی اگر دام ها سرانجام آبستن شوند به دنبال شیرواری کبد چرب را نشان میدهند. لذا بسیاری از دامپزشکان توصیه میکنند که گاوهای مبتلا به کبد چرب شدید سریعاً جمع آوری شوند و درمان گاوهای مبتلا یک درمان طولانی است و تشخیص گاوها نادر است ، زیرا به جراحی (MINOR) و بیوپسی از کبد احتیاج دارد (HIPPEN در سال 1999(.
هایمن در سال 1999 تزریق مداوم داخل وریدی گلوکزبرای 14 روز را نشان داد که در این صورت درمان کبد چرب شدید با موفقیت صورت گرفت ولی در هر حال استفاده از آن در سطح گله مشکل میباشد. در واقع هدف از درمان این سندرم کاهش میزان انباشتگی چربی در دستگاه های گوناگون به ویژه در کبد و افزایش رسانش تری آسیل گلیسرول از کبد به خون یا افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب آزاد به وسیله ماهیچه ها و دیگر دستگاه ها است . کاهش رسانش تری اسیل گلیسرول از کبد ناشی از کاهش جابجایی ترکیب های لیپوپروتئین ها (آپوپروتئین، کلسترول، فسفولیپید) از کبد میباشد.
جهت درمان از اسیدهای آمینه تزریقی که توسط سنتز کبد به پروتئین سرم و ترکیبهای گلوکز زا و گلوکونئوژنز تبدیل میشوند ، میتوان استفاده کرد . برای این منظور میتوان به مقدار یک میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن زنده دام به همراه تزریق گلوکز برای درمان در مراحل اولیه استفاده کرد.حرکت گسترده اسیدهای چرب آزاد از بافت چربی را میتوان با تزریق 50 میلی لیتر دکستروز (50 در صد ) یا گلوکز (150 تا 200 گرم محلول 40 درصد)، روزانه دوبار برای چند روز کاهش داد. در برخی گاوان درمان کتوزنیز دربهبودی دخیل بوده است .
همچنین تزریق استروئیدها باعث تحریک سوخت و ساز میانجی های تولید کننده انرژی و افزایش اشتها میگردد. پس از تزریق گلوکز میتوان کمی انسولین به عنوان تحریک کننده حرکت های شکمبه، پیشگیری از لیپولیز و تحریک رسانش گلوکز به سلولهای بافت چربی و ماهیچهای استفاده کرد و در نهایت در صورت نشانه های بالینی پیشرفته ، دیگر درمان سودمند نخواهد بود.
منبع: http://www.irvac.ir/