توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی زندگی نامه ی شیمیدانان جهان
Admin
14th March 2009, 12:02 AM
ايوانوويچ مندليف ، شيميدان روسي ، در هفتم فوريه سال 1834 در شهر توبولسك (Tobolsk )يعني جايي كه پدربزرگش اولين روزنامه ي سيبري را منتشر كرد ، متولد شد . مندليف چهاردهمين فرزند خانواده اي پر جمعيت و فرزند يكي از مديران مدارس محلي بود .
دوران كودكي مندليف بسيار اندوهناك بود ؛پدرش نابينا شد و مرد . مادرش مديريت يك دكان شيشه بري را بر عهده گرفت ، اما نتوانست از عهده ي آن بر آيد . خود مندليف نيز پس از پايان تحصيلات در سنت پترزپورگ به آستانه ي مرگ نزديك شد ، اما در نهايت جان سالم به در برد .
مندليف تعليمات اوليه خود را از يك تبعيد شده ي سياسي آموخت . او در دانشگاه سنت پترزبورگ Petersburg Saint ( لنينگراد ) استعداد بسيار در فراگرفتن علوم و رياضيات از خود نشان داد و زير نظر آ. وسكرسنكا ( A. Voskressenka ) شيميدان بزرگ روسي ، به آموختن علم شيمي مشغول شد و در سال 1855 با دريافت يك مدال طلا فارغ التحصيل شد . سپس به كار تدريس در دبيرستان روي آورد و رساله اي تحت عنوان حجم ويژه( Specific Volume )را آماده كرد و درجه فوق ليسانس خود را گرفت .
بعد از آن دانشيار دانشگاه سن پترزبورگ شد و به تدريس شيمي آلي در آن دانشگاه مشغول شد و كتاب شيمي آلي را منتشر كرد ، كه در واقع اين كتاب اولين كتاب درسي شيمي آلي ، در روسيه بود . مندليف ضمن مطالعات بعدي خود در فرانسه و آلمان توانست در كنفرانس 1858 كار لسروهه ( آلمان ) كه در آن فرضيه آووگادرو به شدت مورد بحث بود ، شركت كند . در سال 1865 با گذارندن تزي تحت عنوان اتحاد آب و الكل كه همواره موضوع جالبي است ، درجه ي دكتري گرفت و در آخر همان سال به استادي كرسي شيمي صنعتي دانشگاه سن پترزبورگ انتخاب شد . در سال 1867 كرسي شيمي معدني را نيز به دست آورد .
در سال هاي 1868 تا 1870 كتاب درسي در شيمي به نام اصول شيمي كه يكي از معتبرترين كتاب هاي جهان به شمار مي آيد را منتشر كرد . مندليف در 35 سالگي ازدواج كرد . در سال 1869 مندليف جدول عجيبي را تنظيم كرد . در حقيقت او احتمال مي داد كه خواص فيزيكي و شيميايي اجسام تابع جرم اتمي آن هاست . او ورقه ي كاغذي را توسط خطوط افقي و عمودي به خانه هايي تقسيم بندي و 63 عنصر ساده را به ترتيب جرم اتمي آنها در جدول مرتب كرد .
به اين ترتيب كه از سبك ترين آن ها يعني هيدروژن شروع و به سنگين ترين آن ها يعني اورانيوم خاتمه داد . مندليف اين عناصر را روي شش رديف كامل غير منظم ، توزيع كرد ، مثلاً رديف اول فقط شامل هشت عنصر ، رديف پنجم شامل 32 عنصر و رديف ششم شامل 6 عنصر بود ، ولي عناصري كه خواص آن ها نزديك به هم بود را در يك ستون زير هم قرار داد ، مثلاً ليتيم ، سديم و پتاسيم در يك ستون و فلوئور ، كلر برم و يد نيز در يك ستون قرار گرفتند از 92 خانه ي موجود در جدول پيشنهادي مندليف 29 خانه خالي بود ، ولي مندليف به جدول خود شك نكرد و اظهار كرد كه خانه هاي خالي متعلق به عناصري است كه هنوز كشف نشده اند .
در سال 1869 يك سال پيش از آن كه لوتارمير L . Mayer ( 1890 – 1830 ) جدول مشابهي در سالنامه ي ليبيگ كه به نام وي بود ، منتشر كند ، مندليف گزارش كوتاه خود را درباره ي جدول تناوبي عنصر ها براي اولين بار به انجمن شيمي - فيزيك لنينگراد ارائه داد . اعضاي انجمن او را مسخره كردند ، ولي فقط لوتارمير بود كه به اين تفكر مندليف احترام گذاشت .
تا اين كه در سال هاي 1875 و 1879 و 1887 لكوك دوبوآبودران فرانسوي و نيلسون نروژي و وينگر آلماني به ترتيب عنصر هاي گاليم ، اسكانديم و ژرمانيم را كشف كردند و جرم اتمي اين سه عنصر طوري بود كه درست در داخل سه خانه از خانه هاي خالي جدول مندليف جاي مي گرفتند . بعد از كشف آرگون در سال 1894 و هليم و به ويژه بعد از اينكه رامزي ، با اتكاي به جدول مندليف وجود نئون و كريپتون و زنون را پيش بيني كرد ، جدول پيشنهادي مندليف بسيار معروف شد . به همين دليل آكادمي هاي تمام كشور هاي جهان به جز كشور خودش مندليف را به عضويت خود دعوت كردند .
علت اختلاف دولت كشور مندليف با وي دلايل سياسي داشت . در حقيقت مندليف مردي آزادي خواه و خستگي ناپذير و علاقه مند به مسايل اجتماعي بود . مندليف از طرفداران حقوق زنان نيز بود . وقتي به او فرمان داده شد در كار هاي دولتي دخالت نكند ، به جاي اطاعت از فرمان از استادي دانشگاه استعفا داد .
او به حمايت از جنبش هاي آزادي خواه دشمنان زيادي پيدا كرد و حتي با امتناع از كوتاه كردن موي خود در مقابل خواست هاي تزار ايستادگي كرد . با اين وجود ، او توانسته بود به مديريت اداره اوزان و مقادير منسوب شود ، ولي در نهايت حكومت تزاري او را سد راه افكار خويش تشخيص داد و او را به عنوان ماموريت به كشور هاي خارجي فرستاد . مندليف به پاريس رفت و در آزمايشگاه وورتس ، شيميدان فرانسوي كار كرد .
مدتي با بونزن ، شيميدان و فيزيك دان آلماني همكاري داشت ، براي تحقيق درباره ي نفت به كشور آمريكا سفر كرد و از چاه هاي نفتي پنسيلوانيا بازديد به عمل آورد و هنگام بازگشت به اصلاح وضع استخراج نفت در حوزه هاي نفتي قفقاز پرداخت . مندليف همانند گيلوساك ، شيميدان فرانسوي براي تحقيق فضايي با بالون به هوا پرواز كرد تا از كسوف ( خورشيد گرفتگي ) عكس بگيرد . در سال 1906 نام مندليف در ليست نامزد هاي جايزه ي نوبل قرار گرفت ، ولي با توجه به اين كه موآسان ( Moissan ) شيميدان فرانسوي يك راي بيش از او آورد اين جايزه به مندليف نرسيد . سال هاي آخر زندگي مندليف به واسطه ي جنگ روس و ژاپن با غم و اندوه پايان يافت و در دوم فوريه سال 1907 هنگام مطالعه ي يكي از كتاب هاي ژول ورن در گذشت .
از آن زمان تا كنون همه ي خانه هاي جدول مزبور پر شد و آخرين خانه اي كه باقي مانده بود ، در سال 1938 با كشف آكتينيم در پاريس پر شد و بدين ترتيب مشخص شد كه پيش بيني استاد فرزانه ي علم شيمي ( مندليف ) تا چه اندازه دقيق بود . در سال 1955 عنصر شماره 101 كشف شد و به افتخار وي مندليفيم ( Mendelvium ) نام گذاري شد.
*مینا*
7th September 2009, 01:11 PM
هدف از ایجاد این تاپیک، آشنایی با دانشمندان و فعالان در بخش شیمی میباشد{nerd}
@};- به امید روزی که این تاپیک پر از اسامی دانشمندان ایرانی باشد @};-
*مینا*
7th September 2009, 01:20 PM
زندگینامه ماری کوری @};-
ماری کوری در سال 1867 در لهستان متولد شد. او، به عنوان یک کودک، مردم را با حافظه خارقالعادهاش، شگفتزده میکرد. او خواندن را وقتی تنها چهار سالش بود، آموخت.
http://softh2.persiangig.com/chemistry/mary.jpg
پدرش یک پروفسور علوم بود. ابزارهایی که او در جعبهای شیشهای نگهداری میکرد، ماری را مجذوب میکرد. ماری رؤیای دانشمند شدن را در سر میپروراند، اما میدانست این کار آسان نخواهد بود. خانوادهاش خیلی فقیر شدند و در سن 18 سالگی، ماری یک معلم سرخانه شد و به خواهرش برای درس خواندن در پاریس کمک مالی میکرد. بعدها خواهرش نیز او را در تحصیلش یاری کرد.
در آن روزها، برای دختران دانشگاهی در لهستان نبود. بنابراین، در سال 1891، ماری به دانشگاه سوربن در پاریس رفت. او به قدری فقیر بود که تنها نان و کره میخورد و چای مینوشیدو لباسهای کهنهای را که با خود از Warsaw آورده بود میپوشید.
هر روز تا 10 شب در کتابخانه درس میخواند، پس از آن به اتاق سرد کوچکش میرفت و تا ساعت 2 یا 3 صبح مطالعه میکرد.
بعد از 4 سال در سوربن، ماری با Pierre Curie یک فیزیکدان مشهور، ازدواج کرد. (یک فیزیکدان یک دانشمند است که طبیعت فیزیکی جهان را مطالعه میکند ـ اشیاء از چه ساخته شدهاند و چرا اینطور رفتار میکنند).
همراه با Curie به دنبال عناصر جدید گشتند. آنها سنگ معدن اورانیوم را گرفتند، آسیاب کردند و جوشاندند. آنها، آنرا با اسیدها و سایر مواد شیمیایی مورد آزمایش قرار دادند. سرانجام پس از چهار سال کار سخت ومصرف تنها سنگ معدن، آنها یک دهم گرم رادیوم خالص داشتند. آنها نخستین عنصر رادیواکتیو را کشف کرده بودند
در سال 1903، ماری، پیر و یک دانشمند دیگر به نام Henry Becquerel، جایزه نوبل در فیزیک را به خاطر کشف رادیوم و مطالعه رادیواکتیویته بردند. ماری کوری اولین زنی بود که جایزه نوبل فیزیک را برد. بعدها، او یک جایزه نوبل دیگر در شیمی برد
در زمان جنگ جهانی اول، ماری بر روی اشعههای X کار میکرد. او باور داشت که آنها میتوانند در درمان بیماریهایی مانند سرطان کمک کنند. او هیچگاه سعی نکرد که از کشفیاتش برای مالاندوزی استفاده کند، زیرا معتقد به کمک به دیگران بود.
منبع : شیمی دان های دانشکده ی شیمی دانشگاه تبریز (http://tabriz-chemists.blogfa.com/post-296.aspx)
*مینا*
7th September 2009, 01:46 PM
زندگی نامه جان دالتون {nerd}
10سال قبل از ثبت و اعلان استقلال آمریکا در سال 1766، جان دالتون در انگلستان متولد شد. خانواده او در یک کلبه کوچک گالی در روستایی زندگی میکردند. در کودکی، جان به همراه برادرش در یک مزرعه کار میکرد و در مغازه پدر در بافتن لباس او را یاری میدادند. با وجود فراهم بودن اندکی از لوازم اولیه زندگی آنها خانواده فقیری بودند، بسیاری از پسران فقیر در آن زمان از داشتن تحصیلات محروم بودند، اما جان توانست با خوششانسی در مدرسهای در همان نزدیک زادگاهش مشغول تحصیل شود.
در سال 1766، تنها از هر 200 نفر، یک نفر قادر به خواندن بود. جان دانشآموزی خوب بود و به یادگیری علاقه زیادی نشان میداد. آموزگاران نیز او را به یادگیری تشویق میکردند. در 12 سالگی، او اولین مدرسه خود را در شهری نزدیک محل اقامتش باز کرد اما به خاطر کمبود پول مجبور به بستن آنجا و کارکردن در مزرعه عمهاش شد.
http://softh2.persiangig.com/chemistry/dalton.jpg
3سال بعد، به همراه برادر بزرگتر و یکی از دوستانش مدرسهای را در کندال انگلیس باز کرد. به تدرس انگلیسی. لانتین، یونانی، فرانسوی و 21 موضوع علمی و ریاضی پرداخت. جان به یادگیری طبیعت و هوای اطراف خود میپرداخت. او پروانهها، حلزون، و ... را جمعآوری میکرد.جان دالتون پی برد که دچار کورنگی ست و به یادگیری آن روی آورد. در 1793، جان به عنوان معلم خصوصی به منچستر رفت و در کالج جدید مشغول به تدریس شد. و در آنجا به مشاهده رفتار گازها پرداخت.
او به عناصر و اجزاء مختلف و چگونگی درست شدن آنها اندیشید. جان نظریهای داشت که بر طبق آن، هر عنصری از اتمهای مجزا تشکیل شده و تمام عناصر با یکدیگر متفاوت هستند زیرا اتمهای سازنده هر کدام از آنها، با دیگری متفاوت است.
او فکر میکرد که هر عنصری وزن مخصوص میدارد، زیرا از اتمهای متفاوتی تشکیل شده.در سال 1808، جان دالتون کتابی با مضمون، "نظامی نوین در فلسه شیمی" منتشر کرد که در آن وزن بسیاری از اتمهای شناخته شده را جمعآوری و لیست کرده بود. مقدار عددی وزنهایی که او محاسبه کرده کاملاً دقیق نبودند، اما مبنایی بودند برای "جدول دورهای پیشرفته"، اگرچه بسیاری نظریه دالتون در مورد ساختار اتم را نپذیرفتند، اما وی بر تحقیقات خود برای دفاع از نظریهاش ادامه میداد.
جان دالتون در سال 1844 درگذشت، او با افتخار در انگلستان به خاک سپرده شد. بیش از ۴۰۰ هزار نفر بدن بیجان او را هنگام قرار گرفتن در تابوت مشاهده کردند. به عنوان آخرین تجربه و آزمایش، او از کالبد شکافی استفاده کرد تا دلیل کورنگی خود را پیدا کند. او ثابت کرد که چشمان او دلیل این او نمیباشند، بلکه اشکال از قوه درک و احساس بینایی او در قسمتی از مغز او بود که از کار افتاده بود. حتی تا لحظات آخر زندگی. او به گسترش علم و دانش کمک کرد.
امروز، دانشمندان در هر جا، نظریه دالتون درباره ساختار اتم را مورد قبول میدانند. یک پسر ساده روستایی روش جدیدی برای اندیشیدن و نگاه کردن به عالم هستی و چگونگی کارکرد آن را به مردم و اهل دانش نشان داد.
منبع : شیمی دان های دانشکده ی شیمی دانشگاه تبریز
*مینا*
7th September 2009, 02:11 PM
جان جاکوب برزیلیوس
تازه بعدها بود که مثلا روشن شد شیمی آلی شعبه ای است از علم شیمی که به مطالعه ترکیبات کربن اختصاص دارد . چرا که اتمهای کربن می توانند به طور متنوع با یکدیگر ترکیب شده و تشکیل ترکیبات حلقوی یا ترکیبات زنجیری درازی را بدهند . یا آنکه شیمی غیر آلی ( شیمی کانی ) شعبه ای است از علم شیمی که به مطالعه عناصر و ترکیبات مواد معدنی اختصاص دارد .
به هر حال دوره ، دوره کشف عناصر شیمیائی بود . هر چند مدت عنصر جدیدی کشف می شد و ضمنا جدول تناوبی یا جدول مندلیف نیز هنوز تنظیم نشده بود .
در دانش شیمی نوع نابسامانی به چشم می خورد و نابسامانی در زمینه نامگزاری عناصر چشمگیر تر بود . هر کس به سلیقه خود برای هر عنصر نام جداگانه انتخاب می کرد . شدت چند گانگی اسامی بحدی بود که گاهی اسم فلان عمصر با اسم همان عنصر در شهر مجاور فرق می کرد . غالب اسامی ریشه در دوره کیمیاگری داشتند و در تمام اسامی نوعی گرایش فولکوریکی و غیر علمی محسوس بود .
برای مثال اکسیژن ( هوای آتشی ) و اسم آنتیمون ( سلطان آنتیمونی سولفید ) بود . علاوه بر آن چون فورمولهای شیمیائی وجود نداشتند بجای آنها از انواع علامتها و تصویرها سود می جستند .
چند غالب قریب به اتفاق علامتهای مفهوم عام نداشتنه و تنها خود مبتکر از آنها سر در می آورد .لزوم ایجاد نوعی نظم برای بی نظمی در شیمی اجتناب ناپذیر شد . خوشبختانه دیری نگذشت که ، مقاله ای در سال 1815 در نشریه ( ژورنال مختص شیمی و فیزیک ) منتشر شد که حلال مشکل به شمار آمد .http://www.ibcpars.net/images/00542.gif
در مقاله توصیه شده بود ، از آن پس به جای علامت و تصویر فرمول شیمیائی استفاده شود . در مقاله آمده بود : فورمولهای پیشنهادی به ما امکان می دهند نه تنها خود عنصر را بشناسیم بلکه ترکیبات عناصر را بشناسیم بلکه ترکیبات عناصر را با یکدیگر نیز به راحتی و سادگی بفهمیم و آنها را مورد استفاده قرار بدهیم .
فورمولهای پیشنهادی به سادگی فورمولهای جبر در ریاضیات قابل درک و تعمیم هستند و بدون اشکال بخاطر سپرده می شوند . پیشنهاد من آن است که حرف اول نام لاتینی هر عنصر را به عنوان فرمول آن عنصر پذیرا شویم . مثلا برای اکسید مس CU+O برای اسید کربینیک C+2O و برای آب 2H+O و غیره . حال اگر یک حجم ترکیبی داشته باشیم می توانیم از + صرفنظر کنیم مثلا بجای آنکه بنویسیم CUI+SO3 می نویسیم CUOSO3 .
نویسنده مقاله شخصی بود به نام جون جاکوب برزیلیوس ، پرفسور در رشته شیمی و در آکادمی علوم سوئد عضویت داشت و یک شیمی دان با شهرت جهانی به شمار می آمد .
فورمول پیشنهادی او بحدی پراتیک و ساده و علمی بود که با آغوش باز پذیرفته شد بلکه در دراز مدت کاربرد بین المللی پیدا کرد و اهمیتش را تا امروز نیز به طور صد در صد حفظ کرده است .
جان جاکوب برزیلیوس در 20 اوت 1779 در واروسوندا واقع در گروئلند شرقی به دنیا آمد . پدر و مادرش را خیلی زود یعنی در دوره دبستان از دست داد . از خانواده فقیری بود به طوری که در عین درس خواندن ناچار بود کار هم بکند ، او دوره دبیرستان را در دانشگاه اوپالا به اتمام رساند .http://www.ibcpars.net/images/Berzelius.jpg شرح حال نویسان برزیلیوس ، آنالیز آب معدنی چشمه سلامت بخش را نخستین گام در راه علمی بعدی وی تلقی کرده اند .
برزیلیوس نتیجه مطلعات مذکور را در سال 1800 نحت عنوان ( آنالیز جدید آب مده وی ) اتشار داد .
در همان سال از کشف جدیدی به نام استون ولتانی اطلاع حاصل کرد و با کمک 60 صفحه مس و قلمی شخصا یک ستون ولتانی ساخت . تجربیاتی را که با کمک ستون مذکور و با استفاده از بیمارانش بدست آورد در سال 1802 تحت عنوان نتایج تاثیرات الکتریسیته گالوائی بر روی اجسام آلی و به عنوان رساله دکترای خویش منتشر کرد . او ثابت کرد جریان ولتاز بعکس تصور خیلی ها ، هیچگونه اثرات بهبودی ندارد و بیماران را ولو به اندازه سر سوزن شفا نمی بخشد .
بخت او را در سر راه ویلهلم هیسینگر قرار داد هیسینگر مرد بسیار متمکنی بود که مالک چندین معدن به شمار می آمد . او با سرمایه شخصی خودش آزمایشگاه بسیار مجهزی تدارک دید و آن را به طور در بست به اختیار برزیلیوس قرار داد .
آزمایشهائی که برزیلیوس در آنجا انجام داد رشته های شیمی تئوری و شیمی آزمایشگاهی را پایه گزاری کرد .
برزیلیوس عمر خود را وقف آنالیز ترکیبات شیمیائی ( کواآنتی تاتیو ) و ( کوآلی تاتیو ) و برسی مواد طبیعی کرد . و در ضمن بسیاری از لوازم آزمایشگاهی امروزه را کشف و طراحی کرد و معاقبا درباره شیمی کتابهائی به رشته تحریر در آورد .
برزیلیوس بالغ بر 2000 ازمایش خطرناک انجام داد مثلا در اثنای آزمایش با طلا فولمینات انفجاری رخ داد که کم مانده بود او از هر دو چشم نابینا کند .
در سال 1828 لیست 26 عنصر شناخته شده را با وزن اتمی آنها منتشر کرد . در عین حال عناصر سریوم ، سلن ، سیرکونیم و توریورم را کشف کرد و با همیاری شاگردش سفشتروم موفق به کشف عنصر ( وانادیم ) گردید . برزیلیوس که به پاس خدماتش به دانش شیمی به دریافت لقب فرایهر مفتخر شده بود ، در تاریخ 7 اوت 1848 در استکهلم دارفانی را وداع گفت .
منبع : شیمی دان های دانشکده ی شیمی دانشگاه تبریز
*مینا*
9th October 2009, 07:55 PM
امام جعفر صادق عليه السلام
http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/186.jpg
محضر پر فيض حضرت امام صادق (ع) ، مجمع جويندگان علوم بود. با دانش پژوهي كه به محفل آن حضرت راه مييافت از خرمن لايزال دانش او بهره مند ميشد. در علم كيميا ايشان نخستين كسي بودند كه عقيده به عناصر چهارگانه (عناصر اربعه) آب ، آتش ، خاك و باد را متزلزل كردند. از فرمودههاي ايشان است كه : «من تعجب ميكنم مردي چون ارسطو چگونه متوجه نشده بود كه خاك يك عنصر نيست. بلكه عنصرهاي متعددي در آن وجود دارد.» ايشان هزار سال پيش از پرسينلي ، لاووازيه و ... دريافته بود كه در آب چيزي هست كه ميسوزد (كه امروزه آن را هيدروژن مينامند).از امام صادق (ع) ، رسالهاي در علم كيميا تحت عنوان «رسالة في علم الصناعة و الحجر المكرم» باقيمانده كه دكتر «روسكا» آن را به زبان آلماني ترجمه و در سال 1924 آن را تحت عنوان «جعفر صادق امام شيعيان ، كيمياگر عربي» در «هايدبرگ» به چاپ رسانده است. به عنوان مثال و براي آشنايي با نظرات حضرت صادق (ع) در شيمي ، خلاصهاي از بررسي دكتر «محمد يحيي هاشمي» را در ذيل درج ميكنيم:
از شرحي كه امام صادق (ع) براي اكسيد ميدهد، چنين معلوم ميشود كه اكسيد جسمي بوده كه از آن براي رفع ناخالصي در فلزات استفاده شده است. ايشان تهيه اكسيد اصغر (اكسيد زرد) را از خود و آهن و خاكستر به كمك حرارت و با وسايل آزمايشگاهي آن دوره ، مفصلا شرح داده و نتيجه عمل را كه جسمي زرد رنگ است، اكسيد زرد نام نهادهاند. اين شرح كاملا با فروسيانيد پتاسيم كه جسمي است زرد رنگ به فرمول Fe(CN)6] K4] منطبق است و ... . نتيجه عمل بعد از طي مراحلي ايجاد و تهيه طلاي خالص است. امروزه نيز از همين خاصيت سيانور مضاعف طلا و پتاس براي آبكاري با طلا استفاده ميشود.
*مینا*
9th October 2009, 08:04 PM
http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/0003.jpg
جابربين حيان معروف به صوفي يا كوفي ، كيمياگر ايراني بوده و در قرن نهم ميلادي ميزيسته و بنا به نظريه اكثريت قريب به اتفاق كيمياگران اسلامي ، وي سرآمد كيمياگران اسلامي قلمداد ميشود. شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نميشود و غربيها او را تحت عنوان «گبر» ميشناسند.ابن خلدون درباره جابر گفته است:
جابربن حيان پيشواي تدوين كنندگان فن كيمياگري است.جابربن حيان ، كتابي مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله ، تاليف كرده است. «برتلو» شيميدان فرانسوي كه به «پدر شيمي سنتز» مشهور است، سخت تحت تاثير جابر واقع شده و ميگويد: «جابر در علم شيمي همان مقام و پايه را داشت كه ارسطو در منطق .» جورج سارتون ميگويد: «جابر را بايد بزرگترين دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطي دانست.» اريك جان هوليمارد ، خاورشناس انگليسي كه تخصص وافري در پژوهشهاي تاريخي درباره جابر دارد، چنين مينويسد:
جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصي والا و مهربان يافت؛ بطوري كه نميتوانست از او جدا ولي بي نياز بماند. جابر ميكوشيد تا با راهنمايي استادش ، علم شيمي را از بند افسانههاي كهن مكاتب اسكندريه برهاند و در اين كار تا اندازهاي به هدف خود رسيد. برخي از كتابهايي كه جابر در زمينه شيمي نوشته عبارتند از : الزيبق ، كتاب نارالحجر ، خواص اكسيرالذهب ، الخواص ، الرياض و ... .
وي به آزمايش بسيار علاقمند بود. از اين رو ، مي توان گفت نخستين دانشمند اسلامي است كه علم شيمي را بر پايه آزمايش بنا نهاد. جابر نخستين كسي است كه اسيد سولفوريك يا گوگرد را از تكليس زاج سبز و حل گازهاي حاصل در آب بدست آورد و آن را زينت الزاح ناميد. جابر اسيد نيتريك يا جوهر شوره را نيز نخستين بار از تقطير آميزهاي از زاج سبز ، نيترات پتاسيم و زاج سفيد بدست آورد.
*مینا*
9th October 2009, 08:07 PM
http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/razi.jpg
رازي ، ابوبكر محمد بن زكريا
زكرياي رازي به عنوان يكي از بزرگترين حكيمان مسلمان شناخته شده و غربيها او را به نام «رازس» ميشناسند. رازي در علم كيميا ، روش علمي محض را انتخاب كرده و بر خلاف روشهاي تمثيلي و متافيزيك ، به روشهاي علمي ارزش زيادي قائل شده. رازي موسس علم شيمي جديد و نخستين كسي است كه «زيست شيمي» را پايهگذاري نموده است. دكتر «روسكا» شيميدان آلماني گفته است: «رازي براي اولين بار مكتب جديدي در علم كيميا بوجود آورده است كه آن را مكتب علم شيمي تجربي و علمي مي توان ناميد.مطلبي كه قابل انكار نيست اينست كه زكرياي رازي پدر علم شيمي بوده است.» كتابهاي او در زمينه كيميا در واقع اولين كتابهاي شيمي است. مهمترين اثر رازي در زمينه كيميا كتاب «سرالاسرار» است. ظاهرا رازي 24 كتاب يا رساله در علم كيميا نوشته كه متاسفانه فقط معدودي از آنها بدست آمده و در كتابخانههاي مشهور دنيا نگهداري ميشود. وي نخستين بار از تقطير شراب در قرع و انبيق مادهاي بدست آورد كه آن را الكحل ناميد كه بعدها به هر نوع ماده پودري شكل حتي به جوهر هم داده شد، از اين رو آن جوهر را جوهر شراب نيز ناميدند. گفته ميشود كه رازي كربنات آمونيوم را از نشادر و همچنين كربنات سديم را تهيه كرده است.
*مینا*
9th October 2009, 08:09 PM
http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/sina.jpg
ابن سينا ، حسين
ابن سينا ملقب به شيخ الرئيس ، بزرگترين فيلسوف و دانشمند اسلامي و چهرهاي بسيار موثر در ميدان علوم و فنون است. غربيها وي را به نام «اوسينيا» ميشناسند. ابن سينا ، رنجي براي كيمياگري و ساختن طلا نكشيد؛ زيرا او به استحاله باور نداشت و صريحا تبديل فلزات به يكديگر را ناممكن و غير عملي ميدانست.
ابو علي سينا از ادويه منفرد ، 785 قلم دارو را به ترتيب حروف ابجد نام برده و به ذكر ماهيت آنها پرداخته و خواص تاثير آن داروها را شرح داد. وي ضمن توصيف اين مواد ، آگاهيهاي جالبي در زمينه «شيمي كاني» به خوانندگان ميدهد و ميگويد از تركيب گوگرد و جيوه مي توان شنگرف تهيه كرد. وي نخستين كسي است كه خواص شيميايي الكل و اسيد سولفوريك را از نظر دارويي شرح داد.
*مینا*
9th October 2009, 08:11 PM
http://uc-njavan.ir/MaXUpload/88/4-5-6/Birooni.jpg
بيروني ، ابوريحان محمد
كاني شناس و دارو شناس جهان اسلام و يكي از بزرگترين دانشمندان اسلام است كه با رياضيات ، نجوم ، فيزيك ، كاني شناسي ، دارو سازي و اغلب زبانهاي زنده زمان خود آشنايي داشته است. يكي از آثار مهم بيروني در شيمي كتاب الجواهر وي است كه در بخشي از آن ، نتايج تجربي مربوطه به تعيين جرم حجمي امروزي آنها تفاوت خيلي كم دارد و يكي از كاربردهاي مهم وي به شمار ميرود كه در علوم تجربي ، انقلابي بزرگ به وجود آورد. براي تعيين جرم اجسام ، ترازويي ابداع كرد.
بيروني همچنين در كتاب الجماهير (در شناسايي جوهرها) به معرفي مواد كاني به ويژه جواهرات گوناگون پرداخت. بيروني ، چگالي سنج را براي تعيين جرم حجمي كانيها به ويژه جوهرها و فلزها نوآوري كرد كه در آزمايشگاه امروزي كاربرد دارد
A.L.I
29th October 2009, 07:38 PM
مندليف
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/e/e4/Mandaliev.jpg
ديميتري اوانوويچ مندليف زير و رو كننده علم شيمي و فرزند يكي از مديران مدرسه محلي در 7 فوريه 1834 در شهر توبولسك واقع در روسيه متولد شد وي در سال 1869 دكتر علوم و استاد شيمي دانشگاه شد و در همين سال ازدواج كرد در اين هنگام فقط 63 عنصر از نظر شيمي دانها شناخته شده بود مندليف در اين فكر بود كه خواص فيزيكي و شيميايي عناصر تابعي از جرم اتمي آنهاست. بدون قانون تناوبي نه پيش بيني خواص عناصر ناشناخته ميسر بود و نه به فقدان يا غيبت برخي از عناصر مي شد پي برد.
كشف عناصر منوط به مشاهده و بررسي بود بنابراين تنها ياري بخت، مداومت و يا پيش داوري منجر به كشف عناصر جديد مي شد قانون تناوبي راه جديدي در اين زمينه گشود منظور مندليف از اين جمله ها آن بود كه در سير تاريخي شيميايي، زمان حدس زدن وجود عناصر و پيشگويي خواص مهمشان فرا رسيده است. جدول تناوبي پايه اي براي اين كار شد حتي ساخت اين جدول نشان مي داد كه در چه جاهايي مكان خالي باقي مي ماند كه بايد بعداٌ اشغال شود. با آگاهي از خواص عناصر موجود در جوار اين مكانهاي خالي مي شد خواص مهم عناصر ناشناس را تخمين زد و چند مشخصه مقداري آنها را(جرمهاي اتمي، چگالي، )نقطه ذوب ، و نقطه جوش و مانند آنها را) به كمك نتيجه گيري هاي منطقي و چند محاسبه رياضي ساده، تعيين كرد.
اين مطالب نياز به تبحر كافي در شيمي داشت مندليف از اين تبحر برخوردار بود كه با تركيب آن با تلاش علمي و اعتقاد به قانون تناوبي توانست پيشگوهاي درخشاني در باره وجود و خواص چندين عنصر جديد را ارائه دهد بنابراين مطابق با اين فكر جدولي درست كرد و 63 عنصر شناخته شده را به ترتيب جرم اتميشان در جدول قرار داد تعداد عناصر در سطرهاي جدول يكي نبود مثلاٌ سطر پنجم 32 عنصر داشت در حالي كه سطر ششم فقط شامل 6 عنصر بود ولي عناصري كه خواص آنها شبيه هم بود در اين جدول نزديك هم قرار داشتند و بدين علت مقداري از خانه هاي خالي متعلق به عناصري است كه تاكنون شاخته نشده وي اين نتيجه را در سال 1869 به جامعه شيمي روسيه تقديم كرد جدول مندليف كه پيش بيني وجود 92 عنصر را مي نمود جز لوتر مايز كه يك سال بعد از مندليف جدولي مشابه با جدول مندليف انتشار داده بود طرفداري نداشت پيش بيني هاي عجيب مندليف زمان درازي به صورت مثلهاي موجود در همه كتابهاي شيمي در آمده بود و كمتر كتاب شيمي وجود دارد كه در آن از اكاآلومينيوم و اكابود و اكاسيليسيم ياد نشده باشد كه بعدها پس از كشف به نامهاي گاليوم، سكانديوم و ژرمانيوم ناميده شدند در يمان سه عنصري كه مندليف پيش بيني كرده بود اكاسيليسيوم بعد از سايرين كشف شد(1887) و كشف آن بيش از كشف دو عنصر ديگر مرهون ياري بخت و تصادف مساعد بود.
در واقع كشف گاليوم توسط بوابودران (1875) مستقيماٌ توسط روشهاي طيف سنجي اش بود و جداكردن سكانديوم توسط نيلسون و كلو(1879) مربوط به بررسي دقيق خاكهاي نادر بود كه در آن زمان اوج گرفته بود اندك اندك همه پيشگوييهاي مندليف تحقق يافتند آخرين تائيد در مورد وزن محصوص سكانديوم فلزي بود در سال 1937 فيشر شيميدان آلماني موق به تهيه سكانديوم با درجه خلوص 98% شد وزن مخصوص آن 3 گرم بر سانتي متر مكعب بود اين دقيقاٌ مان رقمي است كه مندليف پيش بيني كرده بود در پاييز سال 1879 انگلس كتاب جامعي به دست آورد كه نويسندگانش روسكو و شورلمر بودند در آن كتاب براي نخستين بار به پيشگويي آلومينيوم توسط مندليف وكشفش تحت تاثير نام گاليوم اشاره شده بود در مقاله اي كه بعدها انگلس در كتابي هم نقل كرده است، اشاره به مطلب آن كتاب شيمي شده است و نتيجه گرفته است كه: ندليف يا به كار بردن ناخودآگاه قانون تبديل كميت به كيفيت هگل، واقيعت علمي را تحقق بخشيد كه از نظر تهور فقط قابل قياس با كار لوريه در محاسبه مدار سياره ناشناخته نپتون بوده است.
علاوه بر اين با اكتشاف آرگون در سال 1894 و هليوم و اينكه رامزي نظريه جدول مندليف وجود نئون و كريپتون و گزنون را پيش بيني نمود جدول مندليف شهرت عجيب و فوق العاده اي كسب نمود. در يان سالها بود كه تمامي آكادمي هاي كشورهاي جهان(غير از مملكت خويش) او را به عضويت دعوت نمودند زيرا مندليف دو دوم فوريه 1907 در 73 سالگي در گذشت به طوري كه مي دانيم از هنگامي كه جدول مندليف بوجود آمد خانه هاي خالي آن يكي پس از ديگري با كشف عناصر پر مي شد و آخرين خانه خالي جدول در سال 1938 با كشف(آكتينوم)در پاريس پر شد
منبع گاج
fatemehhadadi
30th June 2010, 04:52 PM
فريدريش وهلر
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/8a/Friedrich_W%C3%B6hler_Stich.jpg/225px-Friedrich_W%C3%B6hler_Stich.jpg (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Friedrich_W%C 3%B6hler_Stich.jpg)
فریدریش وُهلر (به آلمانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7% D9%86%DB%8C): Friedrich Wöhler ) (۱۸۰۰-۱۸۸۲) شیمیدان (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D9%8 6) آلمانی بود. شهرت او بخاطر ساختن اوره (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%87) از مواد معدنی است، گرچه یافتههای او در شیمی بسیار گستردهتر است.
پیش از وهلر زیستشناسان تصور میکردند در گیاهان و جانوران نیروی حیاتی یافت میشود که در ساختن ویتامینها، هورمونها و سایر ترکیبات پیچیده دخالت دارد و ساختن این مواد را به صورت مصنوعی ممکن نمیدانستند. هنگامی که فریدریش وهلر در سال ۱۸۲۸ به طریقه مصنوعی اوره تهیه کرد نادرستی این نظر روشن شد و رشته جدیدی به نام شیمی آلی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C_%D8%A2%D9%84%DB%8C) به دیگر رشتههای علوم افزوده شد.
زندگی
فردریش وهلر، در ۳۱ ژوئیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B3%DB%B1_%DA%98%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%87) سال ۱۸۰۰ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B0_%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8% A7%D8%AF%DB%8C%29) در دهکده اِشِرسهایم نزدیک فرانکفورت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%81%D9%88%D8%B1%D 8%AA) آلمان چشم به جهان گشود. پدرش مردی تحصیلکرده و با قدرت بود، و خیلی زود فریدریش را به کسب علم و دانش واداشت. فردریش زیر نظر پدر قدرتمندش به تحصیل پرداخت و به معدنشناسی (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86%E2%80%8C% D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C&action=edit&redlink=1) و شیمی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D9%85%DB%8C) علاقمند شد. به علت آزادی کاملی که پدرش به او داده بود میتوانست کارهای خود را در یک آزمایشگاه شخصی که فراهم آورده بود دنبال کند.
وهلر جوانی ماجراجو و کنجکاو بود، از این رو به کارهای خطرناکی در آزمایشگاه دست میزد. حتی یکبار بر اثر بی احتیاطی، جوانی را به کشتن داد. وهلر در ۲۰ سالگی وارد دانشگاه ماربورگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%85% D8%A7%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF) شد. هدفش از ورود به دانشگاه، تحصیل علم پزشکی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C) بود. او اتاقش را به یک آزمایشگاه پژوهشی تبدیل کرده بود و این کار زیاد مورد رضایت مقامات دانشگاه نبود. حتی استادش نیز او را به خاطر این کار چند بار مواخذه کرد. وهلر که چنین دید تصمیم گرفت آزمایشها و تحقیقاتش را در جای دیگری دنبال کند. دانشگاه هایدلبرگ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%87% D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%84%D8%A8%D8%B1%DA%AF)، اخیرا رشته پزشکی دایر کرده بود و استادی شیمی آنجا را شیمیدان آلمانی لئوپولد گملین (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%84%D8%A6%D9%88%D9%BE%D9%88%D9% 84%D8%AF_%DA%AF%D9%85%D9%84%DB%8C%D9%86&action=edit&redlink=1) بر عهده داشت. وهلر به این دانشگاه آمد و از آنجا در رشته پزشکی دانشآموخته شد. اما پروفسور گملین به او پیشنهاد کرد که به جای حرفه پزشکی علم شیمی را دنبال کند. وهلر پند او را شنید و به استکهلم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%A9%D9%87%D9%84%D9%85) رفت و زیر نظر شیمیدان نامدار سوئدی، برزلیوس (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3_%DB%8C%D8 %A7%DA%A9%D9%88%D8%A8_%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D9%84%DB% 8C%D9%88%D8%B3&action=edit&redlink=1) به پژوهش در علم شیمی پرداخت.
زمانی که در سوئد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%88%D8%A6%D8%AF) کار میکرد، به آزمایشهای موفقیت آمیزی دست زد. او ترکیبی از ازت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B2%D8%AA)، کربن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%86)، اکسیژن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DA%A9%D8%B3%DB%8C%DA%98%D9%86) و نقره (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%82%D8%B1%D9%87) تهیه کرد و نام آن را سیانید نقره (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8% AF_%D9%86%D9%82%D8%B1%D9%87&action=edit&redlink=1) گذارد. این کشف جالب، توجه دانشمندان را به خود جلب کرد. شیمیدان آلمانی یوستوس لیبیگ (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8% B3_%D9%84%DB%8C%D8%A8%DB%8C%DA%AF&action=edit&redlink=1) نیز که در پاریس (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3) روی مواد محترقه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF_%D9%85%D8%AD%D8%AA%D8%B1% D9%82%D9%87) کار میکرد، مادهای نظیر ماده اکتشافی وهلر ساخته بود. ظاهرا، مقدار عناصر ازت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B2%D8%AA)، کربن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%86)، اکسیژن (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DA%A9%D8%B3%DB%8C%DA%98%D9%86) و نقره (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D9%82%D8%B1%D9%87) در این ترکیب جدید و ترکیبی که وهلر ساخته بود با هم فرقی نداشت ولی طرز عمل دو ماده متفاوت بود. این کشف شیمیدانان را به فکر انداخت تا بررسی دقیقتری در این مورد انجام دهند. آنها همیشه برای بیان ترکیب شیمیایی از فرمول (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84&action=edit&redlink=1) استفاده میکردند، اما کشف اخیر به کلی نظریههای پیشین را برهم زد و ثابت کرد که فقط فرمول برای این کار کافی نیست. وهلر (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%88%D9%87%D9%84%D8%B1&action=edit&redlink=1) و برزلیوس (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D9%84%DB%8C%D9% 88%D8%B3&action=edit&redlink=1)، که اهمیت مساله را فهمیده بودند نام این ویژگی شیمیایی را ایزومر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%88%D9%85%D8%B1) (همپار) نهادند. همپار به ترکیبهایی گفته میشود که از لحاظ کمیت عناصر شیمیایی یکسانند اما ترتیب قرار گرفتن اتمهای مولکولهای آنها متفاوت است. این کشف سبب شد که هر دو شیمیدان جوان، لیبیگ ۲۱ ساله و وهلر ۲۳ ساله با هم دوست شوند.
وهلر پس از بازگشت از سوئد به برلین (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86) رفت و در یک مدرسه بازرگانی معلم شد. در آزمایشگاه مدرسه بار دیگر روی خاصیت سیانیدها مطالعه کرد و موفق به تهیه سیانید شد. هنگامی که مشغول آزمایش سیانید پتاسیم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8% AF_%D9%BE%D8%AA%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85&action=edit&redlink=1) با سولفات آمونیوم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B3%D9%88%D9%84%D9%81%D8%A7%D8% AA_%D8%A2%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%88%D9%85&action=edit&redlink=1) بود مشاهده کرد که از محلول بدست آمده بلورهای سفید رنگی به شکل سوزن خارج میشود و این بلورها چیزی جز سیانید آمونیوم یا اوره نبود.
وهلر در سال ۱۸۲۷ برای نخستین بار عنصر آلومینیوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D9%88%D 9%85) را در آزمایشگاه تهیه کرد. او همچنین عناصری مثل بریلیوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%85)، ترمیوم (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D8%B1%D9%85%DB%8C%D9%88%D9% 85&action=edit&redlink=1) و وانادیوم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%D9%85) را کشف کرد.
منبع: ويكي پيديا
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.