توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث غیبت
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:25 PM
غیبت کردن از کسی که فسقش آشکار است مانند کسیکه آشکارا شراب بخورد آنهم درمورد همان گناه آشکار غیبتش مجاز است.
دربیان شکایت مظلوم از ظالم درخصوص ظلمی که به او شده است.
درهنگام مشورت
به قصد نهی از منکر که باغیبت او ترک منکر کند.
غیبت کسی که گمره و گمراه کننده است که مردم فریبش را نخورند.
دربیان عیب و نقص کسی که به آن مشهور ونشانه ش شده است به قصد معرفی او نه برای عیب گذاری و فرد هم به ذکر آن عیب ناراحت نشود!
مصلحت غیبت کردن از مفسده آن (یعنی هتک حرمت مومن) بیشتر باشد
ان شاالله که بتــــــونیم خودمونو از همه گناهان حفظ کنیمhttp://www.askdin.com/images/smilies/Small/Doaa.gif
http://www.askdin.com/thread50420-2.html@ سوسنگرد
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سhttp://upload.tehran98.com/upme/uploads/a96b398452aab90a2.jpgوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:31 PM
غیبت چیست؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم - خطاب به ابوذر - :
اى ابوذر! از غيبت بپرهيز، كه غيبت بدتر از زناست ... ابوذر گويد : عرض كردم : اى پيامبر خدا ! غيبت چيست ؟ فرمود : غيبت اين است كه از برادرت چيزى بگويى كه خوش ندارد . عرض كردم : اى پيامبر خدا ! اگر آنچه درباره او گفته مى شود در او باشد چه ؟ فرمود : بدان كه اگر آنچه در او هست بگويى غيبتش كرده اى و اگر آنچه در او نيست بگويى ، به او تهمت زده ای .
بحار الأنوار : 77 / 89 / 3 منتخب ميزان الحكمة : 436
احادیث درباره مذمت غیبت
************ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
غيبت كردن بدتر از زناست. عرض شد: چگونه؟ فرمود : مرد زنا مى كند و سپس توبه مى نمايد و خدا توبه اش را مى پذيرد . امّا غيبت كننده آمرزيده نمى شود ، تا زمانى كه غيبت شونده او را ببخشد .
الترغيب والترهيب : 3 / 511 / 24 منتخب ميزان الحكمة : 436
************ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
(بحارالأنوار، ج75، ص 258، ح53)
غیبت كردن از چه كسانی جایز است؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
چـهار كسند كـه غيبت كردن از آنها غـيبت نيست : فاسقى كه فسق خودرا آشكارمى سازد ، پيشواى دروغگويى كه اگر خوبى كنى ، سپاسگزارى نمى كند و اگر بدى كنى ، نمى بخشد ، كسانى كه از سر خنده و شوخى فحش مادر مى دهند و كسى كه از جماعت مسلمانان كناره گيرد و بر امّت من عيب گيرد و به روى آنها شمشير كشد .
بحار الأنوار : 75 / 261 / 64 منتخب ميزان الحكمة : 438
كفاره ی غیبت چیست؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم - در پاسخ بهاين سؤال كه كفّاره غيبت چيست - :
كفّاره اش اين است كه هرگاه به ياد كسى كه از او غيبت كرده اى افتادى ، از خداوند برايش آمرزش بخواهى .
الكافي : 2 / 357 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 438
راه های مقابله با غیبت:
1- نهی از منکر و دفاع از غیبت شونده
2- عوض کردن بحث
3- ترک مجلس
************ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
اگر در ميان جمعى بودى و از كسى غيبت شد، او را يارى كن و آن جمع را از غيبت كردن بازدار و از ميانشان برخيز و برو.
(كنزالعمال، ج3، ص586، ح8028)
************ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم:
هر که در مجلسی بشنود که از برادرش غیبت می شود و آن غیبت را از او دفع کند خداوند هزار باب بدی را در دنیا و آخرت از او دفع می کند.
(من لا یحضره الفقیه، ج4، ص15)
http://www.askdin.com/thread50420-6.html
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:33 PM
http://askdin.com/gallery/images/45572/1_3.jpg
http://askdin.com/gallery/images/45572/1_4.jpg
http://www.beytoote.com/images/stories/religious/hhr342.jpg
حضرت محمد (ص) : هرکه مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند ، خداوند تعالی چهل روز و شب نماز و روزه او را قبول نکند
مگر اینکه کسی که غیبتش را نموده از وی در گذرد. جامع الاخبار صفحه 109
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:36 PM
غیبت و راههای درمان آن
http://img1.tebyan.net/big/1383/03/69917623623171721791852547120524206143139.jpg
معنای غیبت
اشكال مختلف غیبت (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%232)
حرمت غیبت اجماعی است
عذاب برای غیبت كننده (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%234)
غیبت حق الناسی است كه ...
آسیب های اجتماعی غیبت (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%236)
راه درمان غیبت
گوش دادن به غیبت نیز حرام است (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%238)
كلامی از شهید ثانی
نوزدهمین حدیث از چهل حدیث حضرت امام خمینی(ره) در خصوص غیبت، راههای ترك این گناه و گناه شنیدن غیبت است.
این مبحث با روایتی از امام صادق علیه السلام شروع می شود: امام به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند:" غیبت در دین مرد مسلمان سریع تر از مرض اكله در درونش اثر می گذارد و رسول خدا(ص) فرمود:
نشستن در مسجد در انتظار خواندن نماز عبادت به حساب می آید، تا زمانی كه از او چیزی سر نزند. از آن حضرت سوال شد چه چیز از او سر نزند؟ حضرت فرمود: غیبت از او سر نزند."
مرض اكله، دردی است كه وقتی در عضوی از اعضای بدن پیدا می شود، آن عضو را می خورد و نابود می كند. منظور حدیث این است كه همان طور كه وقتی مرض اكله در بدن پیدا شود، عضو مبتلا را می خورد و نابود می سازد، غیبت كردن هم همین تاثیر را نسبت به دین شخص دارد.
معنای غیبت (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)فقها تعاریف فراوانی برای غیبت داشته اند و معیارهایی در این خصوص ارائه كرده اند. شیخ شهید در كتاب كشف الریبه ملاك غیبت را اینگونه معنا كرده است كه:
" هرگاه كسی در غیاب دیگری سخنی نسبت به او بگوید كه عرفاً و در نزد مردم نقص و عیب به حساب می آید و قصد وی از این كار سرزنش و یا برملا كردن نقص او باشد، مرتكب غیبت شده است."
همچنین ابوذر می گوید: از رسول خدا(ص) پرسیدم كه غیبت چیست؟ حضرت فرمودند:" غیبت عبارت است از اینكه نسبت به برادرت چیزی بگویی كه او از آن خوشش نمی آید.
ابوذر پرسید: حتی اگر این صفت و ویژگی در او باشد؟- باز هم غیبت، به حساب می آید؟- حضرت فرمود:" اگر- آن صفت- در او باشد، غیبت است؛ والا تهمت به حساب می آید."روشن است كه منظور برادر در این روایت تنها برادر نسبی نیست، بلكه برادر ایمانی را هم شامل می شود. منظور از اكراه نیز چیزی است كه عرفا عیب و نقص به حساب می آید و قصد مذمت و گفتن نقص هم در روایت مستتر و تلویحا آمده است؛ والا اگر از راه لطف و مرحمت چیزی در خصوص او بگوید، غیبت صورت نگرفته است.
http://img1.tebyan.net/big/1383/03/252201731734421146101199204231141180137127.jpg
اشكال مختلف غیبت (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)نكته قابل توجه اینكه غیبت كردن تنها با لفظ شكل نمی گیرد، بلكه در بسیاری از موارد غیبت كردن با حركات اعضا هم مصداق می یابد، چنان كه عایشه می گوید:" زنی نزد ما آمد. چون روی خود برگرداند با دست اشاره كردم كه كوتاه قد است. رسول خدا(ص) فرمودند: غیبت این زن را كردی."
از روایات درك می شود كه افشای آنچه از عیب های مومن پوشیده شده است حرام می باشد؛ چه شخص راضی باشد و چه راضی نباشد، چه قصد برملا كردن نقص در میان باشد و چه نباشد، اما از ملاحظه مجموع روایات برمی آید كه قصد، برملا كردن نقص است كه این افشاگری را حرام می كند مگر این كه اصل مورد از مواردی باشد كه اظهار آن حرمت شرعی داشته باشد مثل معصیت كه خود معصیت كننده هم نمی تواند اظهار كند.
حتی اگر مومن نسبت به برملا كردن مسائل پنهان خود راضی باشد و قصد برملا كردن نقص و عیب هم در میان نباشد، غیبت به حساب می آید.
حرمت غیبت اجماعی است (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)حرمت غیبت اجماعی و بلكه از ضروریات فقه است. مهم ، توجه به پیامدهای آن است كه امید است با اندیشیدن در این پیامدها به آن مبتلا نشویم و اگر مبتلا هستیم، به زودی برگردیم كه اگر با این صفت از دنیا برویم، رسوایی در قیامت را به دنبال دارد و صورت ملكوتی آن همان است كه در سوره مباركه حجرات آیه 12 آمده است:" ... آیا یكی از شما دوست دارد كه گوشت برادر خود را بخورد، در حالی كه مردار است...؟!"
از آن جا كه غیبت كننده در دنیا آبروی مردم را دریده است- مانند حیوانی كه بدن مردم را پاره می كند- در قیامت صورت ملكوتی این عمل- خوردن مردار- به او برمی گردد.
در روایت آمده است كه رسول خدا(ص) مردی را به خاطر ارتكاب زنا سنگسار نمود. یكی از حاضران به رفیقش گفت:" این مرد در جایگاه خود مثل سگ كشته شد." سپس رسول خدا(ص) با آن دو نفر از مرداری عبور كردند. پیامبر(ص) به آنها فرمود: " با دندان های خود از این مردار بكنید." آنها گفتند: یا رسول الله؛ آیا از گوشت مردار بخوریم؟
پیامبر(ص) فرمود: آنچه از برادر خود به شما رسید تعفن آن بیش از این است.
عذاب برای غیبت كننده (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)در برخی روایات هم آمده است كه در روز قیامت غیبت كننده گوشت خود را می خورد.
مرحوم شیخ صدوق به سند خود از امام علی(ع) نقل می كند كه در ضمن موعظه های خود به نوف البكالی فرمود:"...
از غیبت دوری كن، زیرا غیبت نان و خورش سگهای آتش است. ای نوف! دروغگوست كسی كه فكر می كند حلال زاده است در حالی كه گوشت های مردم را با غیبت كردن می خورد." در روایت دیگری از پیامبر اكرم(ص) آمده است كه :" كسی كه فرد مسلمانی را غیبت كند، روزه اش باطل گردد و وضویش شكسته شود و در قیامت در حالی محشور می شود كه از دهانش بویی بدتر از مردار به مشام می رسد، به طوری كه اهل قیامت از بوی او در عذاب خواهند بود."همچنین انس بن مالك به نقل از رسول خدا(ص) می گوید:" در شب معراج بر قومی گذر كردم كه روی خود را با چنگال خویش خراش می دادند. از جبرئیل پرسیدم: اینها چه كسانی هستند؟
گفت: اینها كسانی هستند كه غیبت مردم را می كردند و آبروی مردم را می بردند."
كسی كه تلاش می كند عیب های پوشیده مردم را برملا كند، خداوند او را رسوا خواهد كرد. چنان كه امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود:"
ای كسانی كه به زبان اسلام آورده اید و ایمان به قلب شما وارد نشده است! مسلمانان را سرزنش نكنید! و عیب های پوشیده آنها را جستجو نكنید! زیرا كسی كه پوشیده های آنها را جستجو كند، خداوند پوشیده هایش را جستجو كند، افتضاح نماید، اگر چه در خانه اش باشد."فردی كه عیب های پوشیده مردم را افشا می كند؛ چون مردم ناموس الهی اند، هتك حرمت الهی كرده است. پس در این عالم و آن سرا رسوا خواهد شد.
در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده كه رسول خدا(ص) در معراج از خداوند پرسید:
" ای پروردگار! حال مومن نزد تو چگونه است؟ فرمود، ای محمد! كسی كه دوستی از من را اهانت كند، پس همانا به محاربه با من اقدام كرده است..."
در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است كه غیبت كردن سبب خروج از ولایت الهی و ورود در ولایت شیطان می شود.
غیبت حق الناسی است كه ... (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)غیبت از جمله گناهانی است كه علاوه بر جنبه حق اللهی، جنبه حق الناسی هم دارد.
رسول خدا(ص) در ضمن سفارشات خود به ابوذر فرمود:" از غیبت كردن بترس كه آن از زنا شدیدتر است؛ پرسیدم: ای رسول خدا! به چه علت؟ حضرت فرمود: چون زنا كننده اگر توبه كند، خداوند او را می آمرزد، اما غیبت آمرزیده نشود مگر این كه صاحبش( غیبت شونده) را راضی كند."
پس چه بسیار افرادی كه گرفتار حق الناس شوند و در قیامت شخصی از او راضی نگردد!
روایت دیگری در این زمینه از رسول خدا(ص) گویای تاثیرغیبت در از بین بردن نیكی های بنده است. آن حضرت فرمود:" آتش در سوزاندن و از بین بردن چیز خشك از غیبت در نابودن كردن نیكی های بنده سریع تر نیست؛ چنان كه در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است كه در روز قیامت شخصی در نامه عمل خود نیكی های خود را نمی بیند. چون از این امر سوال می كند به او گفته می شود چون غیبت كردی، عمل تو از بین رفت.
آسیب های اجتماعی غیبت (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)گناه غیبت نه تنها موجب فساد در ایمان و اخلاق شخص و رسوایی او در دنیا و آخرت می گردد، بلكه مفاسد اجتماعی و بشری را هم به دنبال دارد.
از مقاصد بزرگ انبیاء علیهم السلام تشكیل مدینه فاضله و جامعه ای نیكوست، و این مهم زمانی به وجود می آید كه مردم با یكدیگر الفت و محبت داشته باشند، به طوری كه افراد همگی به منزله یك شخص باشند و در این صورت چنین طایفه و ملتی بر طوایف و ملتهای دیگر پیروز خواهند شد، همان طور كه مسلمین صدراسلام بر اثر همین اتفاق و وحدت بر حكومتهای بزرگ آن پیروز شدند. بر اساس آنچه گفته شد و روایاتی كه در این زمینه وجود دارد، مسلمین مامور و موظفند كه با یكدیگر دوستی و مودت ورزند؛ و طبعاً آنچه این دوستی را می افزاید مطلوب و پسندیده است و هر چه از این دوستی و مودت كم كنند، ناپسند است و واضح است كه غیبت كردن موجب كینه و دشمنی و بغض می شود و از این رهگذر وحدت اجتماع از بین می رود، و این از آسیب های اجتماعی غیبت است و لازم است برای پرهیز از این ضرر بزرگ از این عمل زشت دور شوند.
راه درمان غیبت (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)برای درمان این بیماری از دو راه علم و عمل باید استفاده نمود.
درمان علمی: درمان علمی این گناه آن است كه شخص در پیامدهای این گناه بیندیشد و این پیامدها را با آنچه از این گناه عایدش می شود، مقایسه كند، از این مقایسه وی تشویق می شود كه این عمل را ترك كند؛ زیرا او با این گناه از چشم مردم می افتد، رسوای دو عالم می گردد، بغض و كینه و دشمنی ایجاد می كند.هرگاه این پیامدها را با چند لحظه یاوه سرایی و بذله گویی مقایسه كند، پی خواهد برد كه با غیبت كردن چه خطای بزرگی مرتكب شده است.ای عزیز! با بندگان خدا كه مورد دوستی خداوند هستند، محبت قلبی داشته باش! مبادا با محبوب حق، دشمنی ورزی كه خداوند در این صورت ترا از رحمت خود دور می سازد. قدری در آثار دنیایی و اخروی غیبت اندیشه كن و در صورت های وحشتناك این گناه در قبر و قیامت تأمل نما و به اخبار و احادیثی كه در این زمینه وارد شده است دقت كن و میان چند دقیقه بذله گویی و نتایج این گناه مقایسه ای به عمل آور. در این صورت از این گناه پرهیز خواهی كرد.
وانگهی اگر كسی غیبت دیگری می كند به این انگیزه كه با او دشمن است، چگونه حاضر می شود نیكی هایش را به دشمنش منتقل كند و گناهان دشمن را به نامه عمل خود وارد كند؟ چنان كه در روایات به این پیامد غیبت اشاره شده است.
درمان عملی:آنست كه به هر زحمتی هم كه شده، عنان نفس زبان را به دست بگیری تا به مرور زمان به راحتی از غیبت كردن پرهیز نمایی. و سعی كنیم كه خوبیهای مردم را ببینیم و به دنبال معایب آنها نباشیم.آورده اند كه حضرت عیسی(ع) با عده ای از حواریون از جایی عبور می كردند كه به مردار سگی برخوردند. همراهان گفتند: چه مردار بدبویی! حضرت عیسی(ع) فرمود: چه دندانهای سفیدی دارد.
آنها نقص مردار را دیدند و حضرت عیسی كمال آن را گوشزد كرد.
چقدر خوب است بیش از آنچه به عیب های دیگران توجه كنیم به دنبال كشف عیبهای خود باشیم. چنان كه رسول خدا(ص) فرمود:
" خوشا به حال كسی كه مشغول بودن او به عیبش، او را از عیب جویی دیگران باز دارد."
گوش دادن به غیبت نیز حرام است (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)همانطور كه غیبت كردن حرام است، گوش دادن به غیبت هم گناه به حساب آمده و حرام می باشد.
از برخی روایات استفاده می شود كه گوش كننده غیبت همانند غیبت كننده است؛ چنان كه امام علی(ع) فرمود:" گوش كننده به غیبت، نیزغیبت كننده است."از برخی روایات استفاد می شود كه رد كردن غیبت واجب است و در روایتی از رسول اكرم(ص) رد كردن غیبت را باعث دفع شر و بدی از غیبت كننده عنوان نموده اند. امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا فرمود:" آگاه باش كسی كه بر برادر خود منت بگذارد و غیبتی را كه در مجلسی درباره او شنیده است رد كند، خداوند متعال هزار باب از بدی در دنیا و آخرت از او رد می كند و اگر با وجود توانمندی از این كار خودداری ورزد، برای او مثل گناه كسی است كه هفتاد بار او را غیبت كرده باشد، خواهد بود."
روایت دیگری در این زمینه از رسول خدا(ص) آمده است. آن بزرگوار فرمود:
" ای علی! كسی كه نزد او برادر مسلمانش غیبت شود و بر یاری كردن برادرش- دفع غیبت او- توانا باشد و او را یاری نكند، خداوند او را در دنیا و آخرت رسوا می كند."نكته ظریفی را مرحوم شیخ انصاری در تفسیر این روایات آورده و آن این است كه مقصود از یاری رساندن غیبت شونده غیر از نهی از غیبت است؛ بلكه منظور آن است كه هرگاه غیبت كننده عیبی دنیایی را مطرح كرد، شخص در جواب بگوید اینها كه عیب نیست؛ بلكه گناه كردن عیب است؛ و اگر عیبی اخروی مطرح كند، برای یاری كردن برادر دینی اش بگوید: بالاخره افراد گاهی مرتكب خطا می شوند بهتر است برای او طلب آمرزش شود نه عیب جویی و غیبت.
نكته دیگر این كه گاه شنونده غیبت با برخی حركات مشوق غیبت كننده می شود، مثلاً وقتی غیبتی می شود مكرر" استغفار" كند یا كلامی مثل " عجب" و... بگوید.
این حركات غیبت كننده را به ادامه كار تشویق می كند و طبعا حرمت آن محرز و مسلم است.
كلامی از شهید ثانی (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D6961%23%25D9%2585%25D8%25B9%25D9%2586% 25D8%25A7%25DB%258C%2520%25D8%25BA%25DB%258C%25D8% 25A8%25D8%25AA)شهید ثانی كلامی در این زمینه دارد و آن این كه از بدترین انواع غیبت، غیبتی است كه اهل علم با برخی جمله ها مرتكب می شوند؛ مثلاً وقتی سخن از كسی به میان می آید، او می گوید: الحمدلله كه ما اهل ریا و خودنمایی نیستیم این شخص در حقیقت مرتكب غیبت شده، زیرا به طرف فهمانده است كه شخص مورد نظر اهل ریا و خودنمایی است. یا گاهی كسی صفت بدی را به خود نسبت می دهد تا دیگری را به این صفت مطرح كند؛ مثلاً می گوید فلانی آدم خوبی است؛ ولی به دلیل كم تحملی كه همه ما به آن مبتلا هستیم، در عبادات سست است.
یا بگوید: برای فلان دوست ما فلان حادثه اتفاق افتاد، خداوند او و ما را بیامرزد.
او با این كار در حقیقت سرپوشی بر باطن پلید خود قرار داده است. اینها نیز از مصادیق غیبت هستند.
آنچه گفته شد برخی از پیامدهای غیبت و نیز راههای مقابله با آن و مصادیق این گناه بود. به خداوند متعال پناه می بریم از نفس اماره و بدی هایی كه رها كردن عنان زبان ما را به آنها دچار می سازد.
http://www.askdin.com/thread50420-7.html
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:43 PM
كالبدشناسی غیبت
غیبت آن است كه چیزی درباره كسی گفته شود كه اگر به گوش وی برسد، خوشش نیاید، خواه آن گفته راجع به نقص و كاستی در بدن یا دراخلاق (خلق خوی) یا در گفتارها و یا در رفتارهای مربوط به دین یا دنیای او باشد، بلكه حتی اگر مربوط به كاستیهایی درلباس یا خانه یا مركب وی باشد.
http://img1.tebyan.net/big/1390/12/1132451502402153120161917813622424182149248.jpg
گناهان زبان بر دوگونهاند:
نخست گناهانی كه بیشتر تباهی و پریشانی اخلاقی برای خود گناهكار دارند؛ اگرچه به لحاظ اجتماعی نیز تباهی آورند، اما تباهی و پریشانی اخلاقی آنها بیشتر است؛ مانند سخنانِ گزافآلود و اغراق آمیز و سخنانی كه برای خودنمایی و ریاكاری بر زبان جاری میشود.
دوم گناهانی كه افزون بر تباهی اخلاقی، كه برای شخص گناهكار دارند، مفاسد مهم و پریشانیهای مهیب اجتماعی نیز دارند و رواج و رونق بازار آنها جامعه را به زیانهایی جبران ناپذیر گرفتار میكند؛ مانند دروغ، سخنچینی، تملّق و چربزبانی و فتنهانگیزی. بدگویی پشت سر دیگران نیز از این نوع است كه در زبان دین و ادبیات شریعت، «غیبت» نامیده شده است.
غیبت چیست؟
از تأمّل و دقت در واژه «غیبت» و كاوش درواژهنامهها، درمییابیم كه مفهوم «غیبت» در عرف واژگانی و زبان شریعت، چنان به هم آمیخته كه گویی واژهنویسان معنای «غیبت» را از اصطلاح و زبان شریعت گرفتهاند.
در نوشتارهای اخلاقی به جای مانده از عالمانِ بزرگِ اخلاق، در معرفی اصطلاحی و بر وفق عرفِ شریعت، تعریفهایی ارائه شده است كه با یكدیگر تفاوتهایی دارند، و هر كدام را در ارائه معنای «غیبت» تعبیری ویژه است، ولی با اندك تأمّل، درمییابیم كه همگیِ آن بزرگان از مفهوم «غیبت» یك حقیقت را در ذهن داشتهاند كه به هنگام تبیین و تعریف آن، تفاوتهایی لفظی پدید آمده است. از اینرو، در این رساله، از همه تعریفهای ارائه شده، به جامعترین و مشهورترین آنها، كه از آنِ عالم بزرگ اخلاقی، مرحوم محقّق مولی مهدی نراقی است، بسنده میكنیم كه میگوید:
«الغیبهًُْ وهی ان یذكر الغیربما یكرهه لو بلغه،سواءُ كان ذلك بنقصٍ فیْ بدنه او اخلاقه او فی اقواله، او فی افعاله المتعلّقهًْ بدینه او دنیاه، بل واِن كان بنقصٍ فی ثوبه او داره او دابَّته» (4)؛
غیبت آن است كه چیزی درباره كسی گفته شود كه اگربه گوش وی برسد، خوشش نیاید، خواه آن گفته راجع به نقص و كاستی در بدن یا دراخلاق (خلق خوی) یا در گفتارها و یا در رفتارهای مربوط به دین یا دنیای او باشد، بلكه حتی اگر مربوط به كاستیهایی در لباس یا خانه یا مركب وی باشد.
از پیامبرگرامی(صلی الله علیه وآله) در توضیح معنای «غیبت» آمده است كه فرمودند:
«هل تدرون ما الغیبهًُْ؟ قالوا:الله و رسوله اعلم. قال:ذكرك اخاك بما یكره. قیل له: ارأیت ان كان فی اخی ما اقول؟ قال: ان كان فیه ما تقولُ فقد اغتبتهُ،و ان لم یكن فیه فقد بهتَّه» (6)؛
آیا میدانید «غیبت» چیست؟ گفتند: خدا و پیامبر او داناترند.فرمود: آن است كه درباره برادرت چیزی بگویی كه او را خوش نیاید. شخصی عرض كرد: اگر آنچه بگویم در او باشد،چه؟ فرمود: اگر آنچه میگویی در او هست، غیبت كردهای و اگر نیست، بهتان زدهای.
غیبت به وسیله زبان از آنرو حرام است كه عیب و نقص افراد و هرچه را كه از آشكار شدنش ناخرسند میشوند به دیگران میفهماند، نه از اینرو كه زبان آن را میفهماند و میشناساند،بلكه هر وسیلهای كه در فهماندن به دیگران نقش زبان را ایفاء كند، كارش زبانی است
همچنین آمده است كه: نزد آن حضرت نام مردی برده شد، دربارهاش گفتند: چه عاجز و ناتوان است! فرمود: «برادر خود را غیبت كردید.» گفتند: ای پیامبر خدا، آنچه گفتیم، در او هست. فرمودند: «اگر آنچه را در او نیست، میگفتید، بهتان زده بودید.»(7)
امام كاظم(علیه السلام) نیز در تعریف «غیبت» فرمودند:
«من ذكر رجلاً من خلفه بما هو فیه ممّا عرفه النّاس لم یغتبه، و من ذكره من خلفه بما هو فیه ممّا لا یعرفه النّاس اغتابه، و من ذكره بما لیس فیه فقد بهتَّه»(8)؛
هر كه در پشت سرِ كسی چیزی را بگوید كه در او هست و مردم از آن آگاهند، او را غیبت نكرده؛ و هر كه در پشت سرِ كسی چیزی بگوید كه مردم از آن بیخبرند، او را غیبت كرده؛ و هر كه در پشت سر كسی چیزی بگوید كه در او نیست، به او بهتان زده است.
حاصل سخن آنكه براساس روایات رسیده از پیشوایان دین، حقیقتِ «غیبت» آن است كه كسی درباره دیگری چیزی را بگوید كه اگر بشنود، خوش نمیدارد، خواه درباره نقص و عیبی باشد كه در خود او یا در بدن او و یا در دین یا دنیای او و یا در چیزی است كه وابسته به او میباشد.
http://img1.tebyan.net/big/1390/12/15032185311575725113024921125413563132234159.jpg
نكتهها
1. تعمیم و گستردگی غیبت به لحاظ ابزار است؛ بدین معنا كه غیبت تنها به وسیله زبان تحقق نمییابد، بلكه ابزارهای غیبت در وجود آدمی گونهگون و متنوّعند؛ چراكه گاهی غیبتكننده با زبانش غیبت میكند.
(غیبت گفتاری)، گاهی با نوشتن در روزنامهها و كتابها و مقالات (غیبت نوشتاری) و گاهی نیز با اشاره دست و سر و چشم و ابرو درباره كسی آنچه را میخواهد با زبانش بگوید، میفهماند؛ همچنانكه با تقلید از شیوه راه رفتن و نشستن و برخاستن و سخن گفتن كسی به غیبت او میپردازد كه گاهی، افزون بر غیبت، لودگی و تمسخر است كه خود گناهی دیگر به شمار میرود و به سختی در قرآن كریم مورد نكوهش قرار گرفته است:
«ویلُ لكلِّ همزةٍ لمزةٍ» (9)؛ وای برهربدگوی طعنهزننده (در پشت سر و پیش روی)!
نیز فرمود:
«یـَْا ایّها الَّذین آمنوا لایسخر قومُ من قومٍ عسیَْ ان یكونوا خیراً منهم و لانساءُ من نساءٍ عسیَْ ان یكنَّ خیراً منهنَّ ولا تلمزوا انفسكم» (10)؛
ای كسانیكه ایمان آوردهاید، گروهی (از مردان) گروه دیگر را مسخره نكنند، شاید آنان- كه مسخره شدهاند- از اینان- كه مسخره كردهاند- بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانِ دیگر را، شاید آنان از اینان بهتر باشند. و از خودتان عیبجویی مكنید.
ماحصل آن كه غیبت كردن و بدِ كسی را پشت سر او گفتن تنها به زبان نیست، بلكه به هر وسیلهای كه عیب و كاستیاش را برساند و آنچه را وی ناخوش میدارد، بفهماند «غیبت» است، خواه به گفتار یا نوشتار یا كردار یا به تصریح یا كنایه و اشاره همگی غیبتاند؛ چرا كه بیتردید، غیبت به وسیله زبان از آنرو حرام است كه عیب و نقص افراد و هر چه را كه از آشكار شدنش ناخرسند میشوند به دیگران میفهماند، نه از اینرو كه زبان آن را میفهماند و میشناساند، بلكه هر وسیلهای كه در فهماندن به دیگران نقش زبان را ایفاء كند، كارش زبانی است.
بنابراین، غیبت با اظهار نقص و یا تقلید و شبیهسازی (محاكات) نیز تحقق مییابد؛ مانند لنگلنگان راه رفتن و تقلید او را درآوردن، بلكه اینگونه غیبت از غیبت با زبان بسی زشتترو ناپسندتر است؛ زیرا با این روشها، عیبها و كاستیها را روشنتر مینمایاند. همچنین است اشاره با دست و سر و چشم و ابرو و با نوشتن؛ زیراكه قلم یكی از دو زبان است و اثر آن ماندنیتر؛ و نیز با كنایه؛ مانند آنكه بگوید: الحمدلله كه خدا ما را به همنشینی با ستمگران یا به ریاستطلبی و افزونخواهی نیالوده است، یا اینكه بگوید: از بیشرمی به خدا پناه میبریم، یا خداوند ما را از آن نگاه دارد، در حالی كه غرض از همه اینها شماتت و سرزنش كسی است كه این كارها از او سر زده و چه بسا كه آدمی بر اثر شیطنت، به هنگام غیبت، در آغاز، غیبت شونده را بستاید، سپس به اظهار عیب او بپردازد؛ مانند آنكه بگوید: چه حال خوبی داشت، ولی چون ما به بدحالی دچار گشته است. روشن است كه اینگونه كارها نه تنها غیبت، بلكه ریاكاری نیز هست. افزون بر این دو، در همین حال، با همانندی به نیكان و صالحان،كه خود را سرزنش میكنند، خودستایی میكند.(11)
شنونده ی غیبت هیچگاه از گناه غیبت بركنار نیست،مگرآنكه با زبانش آن را زشت و ناپسند شمارد،یا سخنِ گوینده را با سخن دیگر قطع كند،یا اینكه از محفل غیبت برخیزد. و اگر هیچیك از اینها را نتواند، در دل از آنها ناخشنود باشد
امامخمینی(ره) با تكیه بر روایات غیبت درباره عمومیت ابزارها و روشهای غیبت مینویسند:
عرف از نفس اخبار غیبت خصوصیت تلفّظ را نمیفهمد، بلكه آن را از جهتِ اِفهام نوعی [زیرا كه غیبتِ به زبان از گونههای دیگر بیشتراست] مورد حرمت میداند؛ یعنی اختصاص تلفّظ به «ذكر» [ذكرك اخاك] از باب این است كه غالباً غیبت با تلفّظ واقع میشود؛نه از جهت خصوصیت آن است. (12)
2. غیبت همواره به دو كس یا بیشتر تحقق مییابد، به گوینده و شنونده (یا شنوندهها)؛ بدین معنا كه شنونده غیبت نیز در ردیف غیبتكننده است؛ چنانكه در روایات بدان اشاره شده است؛ زیرا كه او مجال غیبت و فرصتِ بدگویی پشت سر دیگران را برای غیبتكننده فراهم میكند.
غیبتكننده با عضوی غیبت میكند و شنونده آن با عضوی میشنود، او با زبانش میگوید و این با گوشش میشنود، او با اشارهها و كنایهها و تقلیدهایش هتك حرمت میكند و نهانِ حریم شخصیت مردم را آشكار میسازد و با نگاهها و سكوتهای رضامندانهاش، بر همه آن پستیها مُهر تأیید مینهد، و در نهایت، غیبتكننده خود را به آلودگیهای غیبت و بهتان میآلاید و چون درنده، شرف و آبروی مردم را میدرد، و این در همه پلیدیها و درنده خوییها او را مدد میدهد. از اینرو، پیامبرگرامی(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«السامعُ للغیبةِ احد المغتابین» (13)؛ شنونده غیبت یکی از غیبت کنندگان است.
بنابراین ،شنونده ی غیبت هیچگاه از گناه غیبت بركنار نیست،مگر آنكه با زبانش آن را زشت و ناپسند شمارد، یا سخنِ گوینده را با سخن دیگر قطع كند، یا اینكه از محفل غیبت برخیزد. و اگر هیچیك از اینها را نتواند، در دل از آنها ناخشنود باشد.
امامصادق(علیه السلام) فرمودند:
«الغیبهًُْ كفرُ والمستمع لها والراضی بها مشرك» (14)؛ غیبت و بدگویی كسی در پشت سر او كفر و شنونده ی آن و كسیكه بدان خوشنود است مشركند.
از پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) نیز رسیده است كه فرمودند:
«من اذلَّ عنده مؤمنُ و هو یقدر علی ان ینصره فلم ینصره، اذلَّه الله یوم القیامهًْ علی رؤوس الخلائق»(15)؛هر كه مؤمنی را در نزدش خوار و رسوا كنند و او بتواند یاریاش كند و نكند،خداوند او را در قیامت در حضور همه آفریدگانش، خوار و رسوا خواهد ساخت.
پینوشتها:
1-الصحاح، ص196.
2-شرح چهلحدیث، ص300.
3-همان.
4-جامعالسعادات، ج2، ص303.
6-سنن ابیداود، ج4، ص269.
7-همان.
8-الكافی، ج1، ص358.
9-همزه: 1.
10-حجرات: 11.
11-درباره تعمیم و گسترش ابزارها و روشهای گوناگون غیبت در احیاءالعلوم و جامعالسعادات به تفصیل بحث شده است. همچنین ر.ك: بحارالأنوار، ج75، ص225.
12-شرح چهلحدیث، ص302.
13-بحارالأنوار، ج75، ص226.
14-مستدرك الوسائل، ج9، ص133.
15-بحارالأنوار، ج75، ص226.
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:48 PM
هیچگاه اجازه نمی داد کسی غیبت کند
http://img1.tebyan.net/big/1392/05/1762161521431483650162092202222541111192456.jpg
در محضر مبارك فقیه مقدس، مرحوم میرزاى تبریزى قدس سره هیچ گاه مشاهده نشد كه ایشان اجازه دهد از كسى صحبت شود كه در آن مجلس حاضر نبود.
حقیقت و معنای غیبت آن است که انسان درباره شخصی، چیزی بگوید که اگر به گوش او برسد، ناراحت میشود. غیبت به حکم قرآن و احادیث و عقل و اجماع، حرام است و تنها در مواردی که غیبت جایز یا واجب است، معصیت نخواهد بود.
در روایتی معنای واقعی غیبت را پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله اینگونه توضیح داده است:
أَتَدرونَ مَا الغیبَةُ؟ قالوا: اَللّه وَرَسولُهُ أَعلَمُ، قالَ: ذِكرُكَ أَخاكَ بِما یَكرَهُ قیلَ: أَرَأَیتَ إِن كانَ فى أَخى ما أَقولُ؟ قالَ: إِن كانَ فیهِ ما تَقولُ فَقَدِ اغتَبتُهُ وَإِن لَم یَكُن فیهِ ما تَقولُ فَقَد بَهَتَّهُ؛
آیا مى دانید غیبت چیست؟ عرض كردند: خدا و پیامبر او بهتر مى دانند. فرمودند: این كه از برادرت چیزى بگویى كه دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مى گویم در برادرم بود چه؟ فرمودند: اگر آنچه مى گویى در او باشد، غیبتش كرده اى و اگر آنچه مى گویى در او نباشد، به او تهمت زده اى.[1]
و لذا غیبت کردن به استناد قرآن، روایات، اجماع و عقل، حرام است. و خداوند متعال میفرماید:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! غیبت همدیگر را نکنید. آیا دوست دارید گوشت برادر خودتان را بخورید، در حالی که مردار است؟! پس تقوا پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و رحیم است. [2]
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در روایت دیگری می فرماید:
از بدگویی و غیبت مۆمنان دوری کنید؛ زیرا گناه غیبت و بدگویی از گناه زنا کردن بزرگتر است. اگر کسی زنا کند و واقعاً پشیمان شود و توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد، ولی غیبت کننده آمرزیده نمیشود، مگر اینکه غیبت شونده از او راضی شود.[3]
علمای اسلام همیشه با مجالسی که در آن غیبت و تهمت بود مبارزه می کردند و تلاش می کرند که در مجالسی حضور پیدا کنند که بدور از هر نوع غیبت و تهمت باشد چرا که واقعا اثرات سوء این کار را درک می کردند به عنوان نمونه ماجرایی از آیت الله میرزا جواد تبریزی را برای شما بازگو می کنیم.
هیچگاه اجازه نمی داد کسی غیبت کند
در محضر مبارك فقیه مقدس، مرحوم میرزاى تبریزى قدس سره هیچ گاه مشاهده نشد كه ایشان اجازه دهد از كسى صحبت شود كه در آن مجلس حاضر نبود و اگر مسائل مهمى خدمتشان مطرح مى شد، مسئله بدون نام مطرح مى گردید و ایشان جواب مى دادند، البته از جهتى مرحوم میرزا قدس سره ذكر نام كسانى كه در مسائل اعتقادى شبهه وارد مى كردند را مى پرسیدند و در مقابل آنها موضع مى گرفت.
مرحوم میرزا قدس سره هرگاه تشخیص مى دادند كه شخصى در فلان مسئله انحراف دارد و از مرحوم میرزاقدس سره سۆالى در خصوص آنان مى شد، شجاعانه جواب مى دادند.
در حوزه معروف بود كه ایشان با سرعت جلوى شبهات را مى گیرند و قلمشان براى جواب آماده است و بسیارى از كسانى كه در حوزه انحراف عقایدى داشتند، از ترس مرحوم میرزا قدس سره نمى توانستند آراى مسموم خود را در حوزه مطرح كنند؛ زیرا مى دانستند كه میرزا قدس سره مقابل آنان خواهد ایستاد.
مرحوم میرزا قدس سره صریح جواب مى دادند و از هیچ چیز باكى نداشتند و مى فرمودند: « باید نوشت و گفت تا افراد عوام گول نخورند، وظیفه داریم هر طور شده آنها را آگاهى دهیم؛ به خصوص در مسائل اعتقادى كه امروز نسبت به آن هجمه شده است.» و متأسفانه بعد از رحلت آن فقیه فرزانه، خلاء وجود ایشان احساس مى شود و بعضى افراد متأسفانه از فقدان وجود ایشان استفاده كرده و افكار غلط خود را مطرح مى كنند وچه محسوس است فقدان آن عالم فرزانه اى كه شجاعانه در مقابل انحرافات ایستادگى مى كرد؛ سرباز همیشه مسلح خاندان اهل بیت علیهم السلام كه هر لحظه آماده دفاع از حریم ولایت بود ولیكن اجازه نمى داد نام اشخاص دیگر در مجلسشان برده شود و در مورد آنان صحبتى به میان آید.
او در طول عمر پر بركت خود بر همگان كه در اطراف او بودند با عمل یاد داد كه كارى به كسى نداشته باشند فقط فكر خود باشند كه با درس گرفتن از لغزشات دیگران خود را بسازند و غیبت را پرتاب گاه خطرناكى مى دانستند كه مى تواند انسان را از مسیر اصلى منحرف كند و توفیق را از انسان بگیرد به خصوص طلبه كه مى خواهد مراتب كمال را درك كند لذا با عمل به همگان یاد مى داد كه غیبت و صحبت از دیگران در مقابل من ممنوع است.
و لذا باید زمانی پشت سر کسی غیبت می شود از او دفاع نمود چرا که در روایتی از رسولُ اللَّهِ صلى الله علیه وآله آمده است:
مَن تَطَوَّلَ على أخِیهِ فی غِیبةٍ سَمِعَها فیهِ فی مَجلِسٍ فَرَدَّها عَنهُ ، رَدَّ اللَّهُ عَنهُ ألفَ بابٍ مِن السُّوءِ فی الدنیا والآخِرَةِ.
پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : هر كس در مجلسى بشنود كه از برادرش غیبت مىشود و آن را از او دفع كند ، خداوند هزار باب بدى را در دنیا و آخرت از او دفع كند.
عنه صلى الله علیه وآله : مَن اُغتِیبَ عِندَهُ أخوهُ المسلمُ ، فاستَطاعَ نَصرَهُ فلم یَنصُرْهُ ، خَذَلَهُ اللَّهُ فیالدنیا والآخِرَةِ .
پیامبر خدا صلى الله علیه وآله : هرگاه در حضور كسى از برادر مسلمانش غیبت شود و او بتواند یاریش دهد ، امّا به یارى (و دفاع از)او برنخیزد ، خداوند در دنیا و آخرت تنهایش گذارد .[4]
درمان غیبت
اما علمای اخلاق برای درمان غیبت راهکارهایی را بیان کرده اند که اینجا به دو راه اشاره می کنیم، یکی درمان اجمالی و دیگری درمان تفصیلی.
و در اینجا تنها به راهکار اجمالی می پردازیم و برای آگاهی از روش تفصیلی، شما را به مطالعه کتابهای معرفی شده فرا میخوانیم.
درمان اجمالی غیبت آن است که با دیدهی بصیرت، ساعتی در آیات قرآن و احادیث اهل بیت(علیهم السلام)ـ که در موضوع غیبت است ـ بیاندیش و غضب خدای متعال و عذاب روز جزا را به یادآور. آن گاه مفاسد دنیوی غیبت را در نظر بگیر و بیاندیش که ممکن است غیبت به گوش آن شخص برسد و به بغض و کینه و دشمنی بیانجامد و در مقام انتقام گرفتن و اهانت و غیبت تو برآید. پس بیاندیش که اگر کسی از تو نزد دیگری غیبت کند، چگونه آزرده و خشمناک میشوی. بنابراین، مقتضای انسانیّت آن است که آبروی دیگران را نبری و در کردار و گفتار، خود را کنترل کنی و با اندیشه در آنچه میگویی، آرام آرام از غیبت، دست برداری.[5]
پی نوشت ها:
[1] . الترغیب و الترهیب، ج3، ص515، ح31.
[2] . حجرات، 12..
[3] . ارشاد القلوب، ص 107..
[4] . کتاب منتخب میزان الحکمه، جلد دوم
[5] . برای آگاهی بیشتر ر.ک: مبانی اخلاق اسلامی، مجید رشیدپور، قم، انتشارات هجرت، 1374، چ 1; علم اخلاق اسلامی، علامهملامهدینراقی، برگردان: سیدجلالالدین مجتبوی، انتشارات حکمت، 1366، چ 2; چهل حدیث، امام خمینی، بحث غیبت.
منبع:
پایگاه وارثون
پایگاه حوزه
پایگاه شهید آوینی
پایگاه معاونت تهذیب حوزه
کتاب منتخب میزان الحکمه، جلد دوم
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:49 PM
مرز میان غیبت و روشنگری چیست؟
بسیاری از مردم اینگونه فکر می کنند که چون راست گفته اند گناهی مرتکب نشده اند و این پندار بسیار غلطی است. اگر چیزی پشت سر کسی گفته شود و آن فرد راضی نباشد چنانچه آن گفته راست باشد «غیبت» است و چنانچه دروغ باشد «بهتان» است که از غیبت هم رذل تر است.
http://img1.tebyan.net/big/1392/05/182194206160179176205862511111317190619829.jpg
یکی از پستترین رذایل اخلاقی که رواج فراوانی در بین مردم دارد و به نوعی همهگیر شده است، غیبت است. البته کمتر کسی هست که از عواقب و گناه این عمل آگاهی نداشته باشد. حداقل این است که همه میدانند در قرآن از غیبت به خوردن گوشت برادر مۆمن در حالیکه مرده است تعبیر شده و کمتر کسی است که حدیث معروف «الغیبة اشد من الزنا» را نشنیده باشد.
قصد نداریم احادیث و روایات مأثور در مذمت غیبت را شماره کنیم چون اینها اموری است که معمولاً میدانیم اما شاید یک چیز است که کمتر کسی میداند یا به عبارت صحیح تر، کمتر کسی است که به درستی بداند، معنا و مصادیق غیبت است و از همین روست که اکثراً ناخودآگاه غیبت می کنند و خودشان هم نمیدانند که غیبت کرده اند.
نیت بر این است که کمی در این مورد بحث کنیم شاید در بین خودمان جا بیفتد که غیبت چیست و زین پس بیش از همیشه به گفتارمان دقت کنیم.
ابتدای امر بیشتر مطالب را از کتاب گرانقدر معراج السعادة اثر عالم عظیم الشان ملا احمد نراقی رحمة الله علیه نقل می کنم و بعد از آن اگر توفیقی بود به گفتار دیگران هم تمسک میجوییم.
ملا احمد کلام خود را در غیبت بدین گونه آغاز می کنند:
«و كلام در آن[غیبت]، یا در حقیقت و معنى آن است یا گناه و مفاسد آن، یا معالجه و كفاره آن، یا آنچه استثناء شده و تجویز آن شده است از افراط آن، یا در بیان ضد آن است.»
ملا احمد قدس سره در تعریف غیبت اینگونه آورده است:
«بدان كه: حقیقت غیبت آن است كه: چیزى نسبت بغیرى كه شیعه باشد ذكر كنى كه اگر به گوش او برسد او را ناخوش آید و به آن راضى نباشد ؛ خواه آن نقص، در بدن او باشد مثل اینكه بگویى: فلانى كور، یا كر، یا گنگ، یانیم مرده، یا كوتاه، یا بلند، یا سیاه، یا زرد، یا احول، یا قطور و امثال اینها است.»
نکته مهمی که شاید جا دارد همین ابتدا روشن شود این است که متعلق غیبت یک امر واقعی است نه دروغین. نباید اینگونه پنداشت که چون آنچه گفته ایم واقعیت است و در فلان فرد وجود دارد پس غیبت نیست.
بسیاری از مردم اینگونه فکر می کنند که چون راست گفته اند گناهی مرتکب نشده اند و این پندار بسیار غلطی است. اگر چیزی پشت سر کسی گفته شود و آن فرد راضی نباشد چنانچه آن گفته راست باشد «غیبت» است و چنانچه دروغ باشد «بهتان» است که از غیبت هم رذل تر است.
از امام باقر علیه السلام آمده است: "سه گروه دارای حرمت و احترام نیستند (غیبتشان مباح) است: 1. هوسباز بدعت گذار 2. پیشوا و حاکم ستمگر 3. فاسقی که گناهش را علنی کند
نباید بهتان را بجای غیبت اشتباه گرفت. غیبت چیزی است و بهتان جیز دیگر.
اما در مثال اول مرحوم نراقی اشاره کردند به نقایص و حالات جسمانی و بدنی. میگویند اگر کسی کور باشد و شما پشت سر او بگویی فلانی کور است، چنانچه اگر این حرف به گوش او برسد او ناراحت می شود حرف شما غیبت آن فرد بوده است. احتمالاً با همین یک مثال روشن شده باشد که در طول روز چه مقدار از سخنانمان از مصادیق غیبت است و ما غافل بوده ایم.
لازم به تذکر میدانم که قید «اگر به گوش او برسد او ناراحت می شود» اشاره دارد به شرط غیبت. پس نباید تصور کرد که اگر به گوش او نرسید غیبت نیست چون این قید به دنبال این نیست که رسیدن یا نرسیدن به گوش فرد غیبت شونده را شرط کند بلکه میخواهد ناراحت شدن فرد را مورد تاکید قرار دهد و به عبارتی بگوید که غیبت یعنی اینکه شما در مورد آقای الف حرفهایی بزنید که خود آقای الف از این حرفها ناراحت میشوند و راضی نیستند کسی در مورد او این حرفها را بزند.
مرحوم نراقی حتی اموری چون کور بودن، كر بودن، گنگ بودن، كوتاه یا بلند بودن (قد)، سیاه یا زرد یا هر رنگ دیگری بودن (رنگ پوست)، لاغر یا چاق بودن و غیره را هم از همین امور میدانند.
پس دقت کنیم که اینها را اموری معمولی و پیش پا افتاده ندانیم. حتی بیان قد افراد، رنگ پوست افراد و همین امور به ظاهر عادی هم میتواند از مصادیق غیبت باشد. اینجاست که ارزش سکوت روشن می شود و اینجاست که می فهمیم چرا بزرگان برای آنکه صحبت نکنند سالیان متمادی ریگ در زیر زبان نگه می داشتند.
ملا احمد رضوان الله علیه در مثال دوم می گوید:
«یا در نسب او باشد مثل اینكه بگویى: پسر فلان، فاسق، یا ظالم، یا حمال زاده، یا نانجیب و نحو اینها است.»
باز به اموری اشاره می کنند که شاید به نظر ما معمولی برسند چون معمولاً عادت کرده ایم برخی انساب را دستاویز کلام قرار دهیم و دیگران را با آن نامها صدا بزنیم.
حقیقت غیبت آن است كه: چیزى نسبت به غیرى كه شیعه باشد ذكر كنى كه اگر به گوش او برسد او را ناخوش آید و به آن راضى نباشد ؛ خواه آن نقص، در بدن او باشد مثل اینكه بگویى: فلانى كور، یا كر، یا گنگ، یانیم مرده، یا كوتاه، یا بلند، یا سیاه، یا زرد، یا احول، یا قطور و امثال اینها است
مثال سوم مرحوم نراقی که باز در بین ما بسیار مشتری دارد بدین قرار است:
«یا در صفات و افعال و اقوال او باشد مثل اینكه بگویى: بد خلق، یا بخیل، یا متكبر، یا جبان[ترسو]، یا ریا كار، یا دروغگو، یا دزد، یا ظالم، یا پرگو، یا پرخور، یا بىوقت به خانه مردم مىرود، و نحو اینها است.»
به نظر عادت کرده ایم که بسیاری از این صفات را در مورد افراد به کار می بریم بدون اینکه توجه داشته باشیم اینها هم میتوانند از مصادیق غیبت باشند.
دقت کنیم اینها مطالب نظری نیست که صرفا در کتب آمده باشد بلکه باید در مورد یکایک آنها در محضر احکم الحاکمین جوابگو باشیم. دقت کنیم که گفتار هم در زمره اعمال است. نگوئیم حرف است و حرف کنتور ندارد. برای تک تک این حرفها باید جوابگو باشیم و چه سخت است جواب دادن.
مثال بعد هم بسیار شایع است. میگویند:
«یا در چیزى باشد كه متعلق به او باشد از: لباس، یا خانه، یا مركب.چنانكه بگوئى:
جامه فلان كس چركین است.یا خانه او چون خانه یهودان است.یا عمامه او مثل گنبدىاست، یا بقدر گردوئى است.یا كلاه او دراز است. یا مركب او جلف[لاغر و میان تهی] است.و امثال اینها.»
از اینجا روشن می شود سخن گفتن از متعلقات افراد هم میتوانند از مصادیق غیبت بشمار آیند حتی اگر این متعلق لباس فرد باشد. کافی است سخنی بگوییم که فرد راضی به این سخن نباشد یا نزد او ناپسند باشد تا غیبت کرده باشیم.
بعد از این چند مثال ملا احمد نراقی که سلام خدا بر او باد می فرمایند:
«و همچنین در سایر امورى كه منسوب به او باشد و به بدى یاد شود كه اگر آن رابشنود ناخوشش آید.»
یعنی ای مسلمان غیبت به همین اموری که ذکر کردیم منحصر نمی شود بلکه همه چیز را در بر می گیرد به شرطی که ذکر شد. همینها کافی است تا به این نتیجه برسیم که هنگام سخن گفتن از دیگران کمتر وقتی است که به گناه غیبت آلوده نشویم هر چند خود متوجه نباشیم. ما نمی دانیم که غیبت می کنیم. دهان به صحبت میگشائیم و نامه اعمال خود را سیاه می کنیم.
http://img1.tebyan.net/big/1390/12/1030152536401181641411455219623949212.jpg
غیبت چه کسانی حرام است؟
در این که چه کسانی غیبتشان حرام است؛ آیا همه مۆمنان و مسلمانانی که خدا و رستاخیز را باور دارند و به اسلام پای بندند، یا ...؟
بسیاری از علما و فقها، در پاسخ به این پرسش با استناد به آیات و روایاتی که درباره غیبت آمده است، می گویند: اساس و مناط در حرام بودن غیبت و بدگویی پشت سر دیگران، احترامی است که انسانها از جانب دین، به دست آورده اند. از این رو کسانی که مۆمن نیستند، از آن جا که خود به خواست خویش وارد حریم ایمان نشده اند، احترامی ندارند. بنابراین، غیبت اینان روا دانسته شده است. [9]
نکته قابلذکر در پاسخ به بخش دوم سۆالتان آن است که گرچه غیبت از گناهان بزرگ اخلاقی و اجتماعی بوده و مفاسد و بیسامانی های خطرناکی بر آن مترتب است، اما بر اساس احادیث ائمه (علیه السلام)، در موارد ویژه ای که پای مصلحت و خیر انسانها در میان است و هدفی مشروع و عقلایی دارد که مفاسد آن را جبران می کند، یا این که مفسده ای ندارد، به لحاظ شرعی جایز شمرده شده است.
اساس و مناط در حرام بودن غیبت و بدگویی پشت سر دیگران، احترامی است که انسانها از جانب دین، به دست آورده اند. از این رو کسانی که مۆمن نیستند، از آن جا که خود به خواست خویش وارد حریم ایمان نشده اند، احترامی ندارند. بنابراین، غیبت اینان روا دانسته شده است
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آمده است: "من القی جلباب الحیاء عن وجهه فلاغیبة له"؛ کسی که پرده حیا و شرم را از روی خود کنار زند غیبتش حرام نیست. [جامع السعادات، ج 2، ص 322] از مفهوم این روایت میتوان بهره برد که اگر فردی به زشتیها افتخار می کند و هیچ حیایی قائل نمی شود، و با این عمل خویش نوعی فساد و بیبندوباری را در جامعه ترویج می کند، حرمت و شخصیت خود را از بین برده و این رفتار اوست که موجب تجویز بدگویی (غیبت) شده است.
در روایتی نیز از امام باقر علیه السلام آمده است: "سه گروه دارای حرمت و احترام نیستند (غیبتشان مباح) است: 1. هوسباز بدعت گذار 2. پیشوا و حاکم ستمگر 3. فاسقی که گناهش را علنی کند. [وسائل الشیعه، ج 8، ص 605، ح 5]
در هر صورت برخی از موارد غیبت های مجاز عبارت اند از:
1. دادخواهی از ظالم 2. نهی از منکر 3. پرسش و استفتا 4. غیبت دانشمند نمایان 5. غیبت متجاهر به فسق.
البته طبق دیدگاه فقهای شیعه درباره متجاهر به فسق باید گفت: غیبتشان جایز است در همان گناهی که به آن تجاهر می کنند، نه گناه های مستور و پوشیده. [بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، ج 2، ص 404] و گر نه همه مردم از آن جهت که معصوم نیستند گناهانی انجام می دهند و اگر قرار باشد غیبت کسی که گناهی مرتکب شد جایز باشد، در جامعه آبرویی برای کسی باقی نمی ماند.
خلاصه کلام:
حرمت غیبت به جهت کوچک نشدن مۆمن (منظور از مۆمن، هرکس است که ظاهراً حتی شیعه باشد) و ناراحت نشدن اوست و اگر واقعاً اتفاق افتد که مصلحتی بالاتر از آن پیدا شد (مثل ادای حقوق الله و حقوق الناس) در آنجا میتوان به قول امروزیها افشاگری کرد. (کتاب المکاسب (للشیخ الأنصاری، ط – القدیمة)؛ ج1، ص: 171)
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 08:56 PM
حالا غیبت می کنیم بعدشم توبه!
http://img1.tebyan.net/big/1388/05/22410823416660171101222209634332177253214136.jpg
غیبت مانند بسیارى از صفات ذمیمه تدریجا به صورت یک بیمارى روانى در مى آید، به گونه اى که غیبت کننده از کار خود لذت مى برد، و از این که پیوسته آبروى این و آن را بریزد احساس رضا و خشنودى مى کند و این یکى از مراحل بسیار خطرناک اخلاقى است.
اینجا است که غیبت کننده باید قبل از هر چیز به درمان انگیزه هاى درونى غیبت که در اعماق روح او است و به این گناه دامن مى زند بپردازد، انگیزه هائى همچون بخل و حسد و کینه توزى و عداوت و خود برتر بینى. باید از طریق خودسازى، و تفکر در عواقب سوء این صفات زشت و نتائج شومى که ببار مى آورد، و همچنین از طریق ریاضت نفس این آلودگی ها را از جان و دل بشوید، تا بتواند زبان را از آلودگى به غیبت باز دارد. سپس در مقام توبه بر آید، و از آنجا که غیبت جنبه حق الناس دارد اگر دسترسى به صاحب غیبت دارد و مشکل تازه اى ایجاد نمى کند، از او عذر خواهى کند، هر چند بصورت سر بسته باشد، مثلا بگوید من گاهى بر اثر نادانى و بیخبرى از شما غیبت کرده ام مرا ببخش، و شرح بیشترى ندهد، مبادا عامل فساد تازه اى شود. و اگر دسترسى به طرف ندارد یا او را نمى شناسد، یا از دنیا رفته است، براى او استغفار کند، و عمل نیک انجام دهد، شاید به برکت آن خداوند متعال وى را ببخشد و طرف مقابل را راضى سازد. درمان این بیماری خطرناک اخلاقی از جهاتی با درمان سایر بیماریهای اخلاقی مشابه متفاوت است و در مجموع رعایت امور زیر برای پیشگیری یا درمان غیبت کار ساز است: 1- درمان اصلی هر بیماری جسمی یا روانی و اخلاقی جز با ریشه یابی عوامل آن و قطع کردن آنها امکان پذیر نیست و از آنجا که عوامل زیادی در بروز و ظهور این صفت زشت مؤثر بود باید به سراغ آن ها رفت: حسد، کینه توزی، انحصار طلبی، انتقام جویی، کبر و خود بر تر بینی از عوامل مهمی بود که آدمی را به سراغ غیبت می فرستاد و تا اینها از وجود انسان ریشه کن نشود صفت رذیله غیبت هم ریشه کن نخواهد شد.
2- راه مهم دیگر برای درمان این رذیله اخلاقی توجه به پی آمد های سوء معنوی و مادی، فردی و اجتماعی آن است. هر گاه انسان به این نکته توجه کند که غیبت او را از چشم مردم می اندازد و به عنوان فردی خائن، حق نشناس، ضعیف و نا توان در جامعه معرفی می کند و پیوند اعتماد و اطمینان را در جامعه متزلزل می سازد و به این حقیقت توجه کند که غیبت حق الناس است زیرا آبروی خلق خدا را می برد و ارزش آبروی هر کس همچون ارزش جان و مال اوست و تا صاحب حق راضی نشود خدا او را نمی بخشد و ای بسا غیبت می کند و دسترسی برای جلب رضایت طرف پیدا نمی کند و این بار گناه برای همیشه بر دوش او می ماند اگر غیبت کننده در این امور دقت کند به یقین از کار خود پشیمان و منصرف می شود، و آنها که غیبت را وسیله تفریح و سر گرمی مجالس خودشان قرار می دهند اگر در این عواقب بیندیشند قطعاً تجدید نظر خواهند کرد.
3- غیبت کننده باید به این حقیقت توجه کند که نیرو های انسان محدود است، اگر نیرویی را که صرف تضییع آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها می کند، صرف رقابتهای صحیح و سازنده نماید، ای بسا در مدت کوتاهی از رقیبان خود پیشی گیرد و مقام والایی را که انتظار دارد در جامعه برای خویشتن فراهم سازد، بی آنکه ضربه ای بر فرد یا جامعه وارد کند و عقوبات دنیا و آخرت را متوجه خود سازد.
امام صادق (ع)فرمود:” خداوند متعال به حضرت موسی پیامبر (ع) وحی کرد: غیبت کننده اگر با توبه بمیرد آخرین وارد شونده در بهشت است و اگر با این حالت بمیرد اولین وارد شونده در آتش است.
غیبت کننده باید به این حقیقت توجه کند که غیبت کردن یکی از نشانه های بارز ضعف و ناتوانی و فقدان شخصیت و عقده خود کم بینی است و او با غیبت کردن این صفات درونی خود را آشکار می سازد و پیش از آنکه شخصیت اجتماعی طرف را بشکند شخصیت خود را در هم می کوبد. این نکته نیز حائز اهمیت است که برای ترک غیبت مخصوصاً در مورد کسانی که غیبت برای آنها به صورت یک عادت در آمده قبل از هر چیز مراقبت شدید و نظارت اکید بر زبان است، پرهیز از معاشرت با دوستانی که او را به غیبت تشویق می کنند، ترک مجالسی که مهیا برای غیبت است، کلیه اموری که وسوسه غیبت در او ایجاد می کند. یکی از انگیزه های غیبت تبرئه خویشتن است مثلاً می گوید اگر من مرتکب گناه شدم فلان کس که از من بهتر است همین عمل و یا عملی بدتر از کار من را انجام داده است. در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: «ما عمر مجلس بالغیبه الا خرب من الدین؛ مجلسی به وسیله غیبت آباد نشد مگر این که از نظر دین خراب گشت».
خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لا یَغْتَب بَّعْضکم بَعْضاً أَ یحِب أَحَدُکمْ أَن یَأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ؛ و هیچیک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ ( به یقین ) همه شما از این امر کراهت دارید، تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است» (حجرات/12). و از آنجا که ممکن است افرادى آلوده به بعضى از این گناهان ظن و گمان بد و تجسس و عیبجویی و غیبت باشند و با شنیدن این آیات متنبه شوند و در صدد جبران بر آیند در پایان آیه راه را به روى آنها گشوده، مى فرماید: تقواى الهى، پیشه کنید و از خدا بترسید که خداوند توبه پذیر و مهربان است. نخست باید روح تقوا و خدا ترسى زنده شود و به دنبال آن توبه از گناه صورت گیرد، تا لطف و رحمت الهى شامل حال آنها شود.
http://img1.tebyan.net/big/1389/04/1031421252469042218196218242422722618549102.jpg
پیامبر خداصلى الله علیه وآله در پاسخ به این سؤال که کفّاره غیبت چیست، فرمود: «تَستَغفِرُ اللَّهَ لِمَنِ اغتَبتَهُ کلَّماذَکرتَهُ؛ کفّاره اش این است که هرگاه به یاد کسى که از او غیبت کرده اى افتادى، از خداوند برایش آمرزش بخواهى». هم چنین می فرماید: «إذا اغتابَ أحَدُکم أخاهُ فلْیَستَغفِرِ اللَّهَ ؛ فإنَّها کفّارَةٌ لَهُ؛ هرگاه یکى از شما غیبت برادرش را کرد، از خداوند آمرزش بطلبد؛ زیرا این کفّاره گناه اوست»، و نیز می فرماید: « مَن تَطَوَّلَ على أخِیهِ فی غِیبةٍ سَمِعَها فیهِ فی مَجلِسٍ فَرَدَّها عَنهُ ، رَدَّ اللَّهُ عَنهُ ألفَ بابٍ مِن السُّوءِ فی الدنیا والآخِرَةِ؛ هر کس در مجلسى بشنود که از برادرش غیبت مى شود و آن را از او دفع کند، خداوند هزار باب بدى را در دنیا و آخرت از او دفع کند».
باید توجه داشت که گرچه توبه از نشانه های رحمت و لطف وسیع الهی است و قرآن کریم می فرماید: «قطعاً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد»[1]، اما قبول آن دارای شرایط و قیود متعددی است از جمله این که آثار گناه باید جبران شود و در گناهانی مانند غیبت که پای حقوق مردم در میان است، جبران آثار آن و فراهم کردن رضایت کسانی که حق شان پایمال شده است بسیار مشکل است و نهایت چیزی که در اثر توبه از آن ممکن است حاصل شود عدم عقوبت و عذاب است. نه این که چنین توبه ای به تنهایی باعث بهشت رفتن فرد توبه کننده هم بشود. زیرا آنچه در قرآن آمده است که خداوند متعال از حق خود به راحتی می گذرد و گناهان توبه کننده گان را به حسنات تبدیل می کند،[2] توبه کننده را وارد بهشت می کند؛ اینها مربوط به گناهانی است که فقط حق الله باشند. اما در مورد حقوق مردم این طور نیست و اگر غیبت کننده توبه کرده و آثار سوء گناه خود را جبران نماید گناه بزرگ او بخشوده خواهد شد. اما برای رسیدن به بهشت باید اعمال نیک و خیرات و حسنات هم داشته باشد.
غیبت کننده باید به این حقیقت توجه کند که نیرو های انسان محدود است، اگر نیرویی را که صرف تضییع آبروی اشخاص و شکستن موقعیت اجتماعی آنها می کند، صرف رقابتهای صحیح و سازنده نماید، ای بسا در مدت کوتاهی از رقیبان خود پیشی گیرد .
در روایات زیادی وارد شده است که اگر شخصی فلان کار را انجام دهد جزا و پاداش او بهشت است، یا اولین فردی است که وارد بهشت می شود، اما این در صورتی است که این فرد گناه دیگری نداشته باشد؛ زیرا قرآن از سویی می فرماید: “…حسنات (کارهای نیک و ثواب)، سیئات (گناهان و آثار آنها را) از بین مىبرند…”[3] یعنی حسنات و کارهای نیک انسان در مرتبه اول جبران و آمرزش دیگر گناهان مخصوصاً حقوق مردم را می کند و بعد از آن موجب ترقی و تعالی انسان می شود. و از سویی دیگر از آیات قرآن به دست می آید که بعضی گناهان باعث حبط و از بین رفتن اعمال نیک انسان می گردند؛ همانند ارتداد، کفر نسبت به آیات خدا و عناد به خرج دادن نسبت به آنها، دشمنى با رسول خدا و صدا بلند کردن در حضور رسول خدا و بعضى از گناهان نیز هست که حسنات صاحبش را به دیگران منتقل مىکند؛ مانند گناهانی همچون قتل و غیبت و بهتان و … به هر حال اعمال نیک و بد انسان به انحاء مختلف در یکدیگر اثر مىگذارند[4]، و آنچه در روایات امام صادق (ع) آمده، می توان درستی مطالب بالا را برداشت کرد.
امام صادق (ع)فرمود:” خداوند متعال به حضرت موسی پیامبر (ع) وحی کرد: غیبت کننده اگر با توبه بمیرد آخرین وارد شونده در بهشت است و اگر با این حالت بمیرد اولین وارد شونده در آتش است.”[5]
در منظور این روایت باید گفت که حتی با تأثیر توبه در آمرزش گناهان و از بین رفتن اثرات آنها، گناه غیبت آن قدر زشت و ناپسند است که حتی با توبه هم به راحتی آثار آن قابل ترمیم و جبران نیست و اگر شخص اعمال نیک و شایسته ای داشته باشد که به واسط? آنها بهشتی باشد، این گناه حتی بعد از توب? واقعی موانعی را بر سر راه بهشت رفتن شخص ایجاد می کند به نحوی که این شخص به واسط? اعمال نیک دیگر بهشتی بودنش حتمی باشد، آخرین فردی است که وارد بهشت می شود. و اگر توبه نکند هیچ یک از اعمال نیکش نمی تواند مانع از عذاب او شود و اولین کسی است که وارد آتش می شود. [6]
براین اساس، شخص غیبت کننده اگر از خدای متعال طلب آمرزش نماید و شخص غیب شونده را راضی نماید و از این گناه توبه واقعی کند، گناه او که بسیار بزرگ است بخشیده خواهد شد و از عذاب الاهی به خاطر این گناه نجات خواهد یافت.
پی نوشت ها :
[۱] . بقره، ۲۲۲٫
[۲] . فرقان ۷۰،إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً
[۳] . هود ،۱۱ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات؛ همچنین قرآن در سوره انفال آیه ۲۹ می فرماید: اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر از خدا بترسید خداى تعالى برایتان نیروى جداسازى حق از باطل قرار مىدهد، و گناهانتان را تکفیر مىکند.”
[۴]. برای آگاهی بیشتر، نک: ترجمه المیزان، ج۲، ص ۲۵۷- ۲۶۱٫
[۵] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۲۲، مؤسسة الوفاء بیروت؛ دیلمی، حسن بن ابی الحسن محمد، ارشاد القلوب، با تصحیح و پاورقی علامه شعرانی، با ترجمه سلگی، علی، ج۱، ص ۳۰۲؛ نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج۲، ص ۳۰۳، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ سوم، قم.
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 09:02 PM
آثار غیبت
http://img1.tebyan.net/big/1387/05/15118186253311357164291688380137203169.jpg
هر عملی كه از انسان سر میزند اثرات خاص خود را بر نفس و جامعهاش میگذارد. غیبت نیز از این قاعده مستثنی نیست و سه نوع اثر دارد.
1- بر رابطه غیبت كننده با غیبت شوندگان تأثیر منفى مىگذارد. كسى كه از او غیبت شده است وقتى آگاه شود كه در مجلسى از او به زشتى یا بدى یاد شده است از غیبت كننده ناخرسند مىشود و او را مسئول خدشهدار شدن وجهه و آبرویش مىداند. غیبت كننده با تعرض به آبروى دیگرى او را از موقیعت اجتماعىاش ساقط مىكند و این كار در حالى انجام مىگیرد كه او از آن چه دربارهاش مىگویند بىخبر است و نمىتواند براى پوشیده ماندن عیوبش اقدام كند. خداوند در قرآن كریم پس از نهى از غیبت، تشبیه رسایى براى نمایاندن زشتى آن آورده است.
«لا یَغتَب بَعضكم بعضاً اَیُحب اَحَدكم اَن یَأكل لَحم اَخیهِ مَیتاً فَكرهتموه (1)؛ و بعضى از شما غیبت بعضى نكند آیا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ (یا) از آن كراهت دارید.»
این آیه نشان مىدهد كه غیبت كننده به برادر مؤمن خود آسیبى مىزند كه او از آن غافل است. در حالى كه خوردن معمولا عملى است كه با التذاذ توأم است غیبت كردن كارى نفرتانگیز است. غیبت اگر چه به انگیزه التذاذ صورت مىگیرد، ولى با آگاه شدن از واقعیت آن نه تنها لذت بخش نیست كه بسیار ناخوشایند است. این ناخوشایندى را همگان درك مىكنند، همان گونه كه همه ناخوشایندى خوردن گوشت برادر مرده خویش را درك مىكنند.
كسانى كه شنونده غیبت هستند همواره این احتمال را مىدهند كه غیبت كننده در غیاب آنان نیز از عیوبشان سخن گوید. در نتیجه رابطه آنان با غیبت كننده تضعیف مىشود. در صورتى كه غیبت زیاد صورت گیرد محیط اجتماع امنیت خود را از دست مىدهد و آبروى انسانها در خطر مىافتد.
2- دومین اثر غیبت، اثرى اجتماعى است كسانى كه شنونده غیبت هستند همواره این احتمال را مىدهند كه غیبت كننده در غیاب آنان نیز از عیوبشان سخن گوید. در نتیجه رابطه آنان با غیبت كننده تضعیف مىشود. در صورتى كه غیبت زیاد صورت گیرد محیط اجتماع امنیت خود را از دست مىدهد و آبروى انسانها در خطر مىافتد.
بسیارى از اهداف دین از طریق ایجاد پیوند و الفت اجتماعى قابل دسترسى است و شارع احكامى را وضع كرده است تا مردم از طریق تعاون و مشاركت در هدف و مسیر به آن اهداف دست یابند. این تعاون و همكارى نیازمند خوشبینى متقابل مردم است. غیبت از جمله گناهانى است كه محیط را براى ایجاد همدلى، نامناسب مىكند و رسیدن به اهداف اجتماعى را دشوار مىسازد. در صورتى كه غیبت كننده از زشتىهاى اخلاقى دیگران یاد كند، در واقع آنها را رواج مىدهد، قبح آنها را از دلها مىریزد و محیط را از نظر اخلاقى آلوده مىكند.
امام صادق (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D64222)(علیه السلام) فرمودند:
«من قال فى مؤمن ما رأته عیناه و سمعته اذناه فهو من الذین قال الله عزوجل: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب الیم(2)؛ كسى كه درباره مؤمنى آن چه به چشم دیده و به گوش شنیده بگوید، از جمله كسانى است كه خداوند فرمود: كسانى كه دوست دارند كه زشتكارى در میان آنان كه ایمان آوردهاند، شیوع پیدا كند، براى آنان عذابى پُر درد خواهد بود.»
3- اثر دیگر غیبت در رابطه انسان با خداست. كسى كه غیبت مىكند از فرمان خدا سرپیچى كرده است و كیفر الهى در انتظار اوست و آخرتى ناخوشایند خواهد داشت؛ زیرا نیكىهاى او همه به آتش این عمل مىسوزد.
كسى كه غیبت مىكند از فرمان خدا سرپیچى كرده است و كیفر الهى در انتظار اوست و آخرتى ناخوشایند خواهد داشت؛ زیرا نیكىهاى او همه به آتش این عمل مىسوزد.
امام صادق (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D52689)(علیه السلام) فرمودند:
«الغیبة حرام على كل مسلم و انها لتأكل الحسنات كما تأكل النار الحطب(3)؛ غیبت بر هر مسلمانى حرام است و هر آینه نیكىها را مىسوزاند چنان كه آتش هیزم را مىسوزاند.»
دشوارى كار غیبت كننده از آن روست كه جبران گناهش وابسته به رضایت كسانى است كه غیبت آنها را كرده است.
پیامبر اكرم (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fnewindex.a spx%3Fpid%3D63190)(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«مَن اَغتاب مُسلماً او مُسلمة لَم یقبل الله صلاته ولا صیامه اربعین یوماً و لیلة الا ان یغفر به صاحبه (4)؛ كسى كه غیبت زن و مرد مسلمانى را كند خداوند نماز و روزه او را تا چهل روز و شب نمىپذیرد، مگر آن كه برادرش او را ببخشاید.»
اگر غیبت كننده موفق به توبه شود و غیبت شونده از حق خود بگذرد، خداوند او را خواهد بخشید؛ ولى گناه غیبت چنان بزرگ است كه خداوند به حضرت موسى (علیه السلام) وحى فرمود كه اگر غیبت كننده توبه كند آخرین كسى است كه به بهشت وارد مىشود و اگر توبه نكند اولین كس خواهد بود كه به درون آتش جهنم مىرود. (5)
پینوشتها:
1- حجرات، 12.
2- كشف الربیه، ص 11.
3- همان، ص 9.
4- جامع السعادات، ج 2، ص 314.
5- همان، ص 11.
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/3ab0e4f877f7c9164.jpg
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 09:09 PM
چاره ای برای درمان غیبت!
http://img1.tebyan.net/big/1389/08/1651441099227861255399206118219129734138.jpg
تمام خوهاى بد با معجون علم و عمل درمان پذیر است و راه درمان هر مرضى مبارزه با عامل (میكروب ) آن بیمارى است .
برای درمان رذیله غیبت ، در ابتدا باید علت و عامل غیبت را جستجو كنیم . در مقاله ی گذشته پیرامون انگیزه هی غیبت صحبت کردیم . در این مقاله برآنیم که کمی پیرامون درمان این بیماری خانمان سوز بدانیم .
صورت های منع زبان از غیبت
منع زبان از غیبت به دو صورت است : صورتى اجمالى و صورتى تفصیلى ؛
صورت اجمالى آن است كه فرد بداند با غیبت كردن از دیگرى با توجه احادیث و روایات ، خود را در معرض خشم خدا قرار داده و تمام كارهاى نیكش باطل است ؛ زیرا با توجه به روایات ، حسنات غیبت کننده در روز قیامت به شخصی که از آن غیبت کرده است منتقل مى شود ، چرا که غیبت کننده ریختن آبروی غیبت شونده را مجاز دانسته است .
اگر غیبت کننده حسناتی نداشته باشد ، تکلیف چیست ؟
در روایات بیان شده است که اگر غیبت كننده حسناتى نداشته باشد ، گناهان شخص غیبت شده به او منتقل مى شود و با این حال مورد خشم خداقرار گرفته و در نزدخداوند شبیه به " مردار خور " می باشد .1
کمترین درجه مجازات غیبت کننده
كمترین درجه (مجازات ) غیبت این است كه از ثواب اعمال غیبت کننده كاسته مى شود .
پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: « آتش در چوب خشك ، سریع ترازغیبت در حسنات بنده اثر نمى كند .»2
مواظب حسناتمان باشیم !
اگر به این موضوع یقین پیدا کنیم که غیبت ، حسنات آدمی را نابود کرده و بدون کسب اجازه صاحب نامه ، اعمال حسنه او را درنامه ی اعمال فرد غیبت شونده ، قرار می گیرد ، کمی در گفتار و حرکات و هر آنچه می تواند زمینه ای برای غیبت باشد ، بیشتر دقت می کنیم و با احتیاط بیشتری رفتار خواهیم کرد .
همان طور که گفته شد ، درمان بیمارى به قطع كردن علت (میكروب ) بیمارى است وما در اینجا به بیان این موضوع می پردازیم :
باید بدانیم که عیب و نقصی كه در غیاب برادر مؤمن گفته می شود (غیبت )، دو جنبه دارد ، به عبارتی ما پیرامون دو موضوع در مورد دیگران زبان به غیبت باز می کنیم :
1- مادی - جسمی
2- معنوی - روحی
* درباره « نقص جسمی » باید گفت: بیان كردن عیب و نقص برادر مؤمن و نكوهش او، مربوط به پدیده و آفرینش آفریدگار است، در نتیجه این رفتار ، به ناقص پنداشتن فعل آفریدگار برمی گردد؛ یعنی اگرکسی از انسان مؤمنی به لحاظ جسمانی غیبت کند ، در واقع آفرینش (و قضا و قدر) خداوند را مورد سؤال قرار داده است .
آگاهی از این نكته و تأمل و درنگ در آن، انسان را در كنار گذاشتن این رفتار ناپسند یاری می كند . غیبت كننده باید توجه كند كه حقیقت رفتار ناشایست او، ایراد گرفتن بر خدا است .
2- درباره «نقص روحی» می توان گفت: مبتلا بودن به نقایص روحی و رذایل اخلاقی برای مؤمن عیب است ؛ ولی غیبت كننده باید توجه داشته باشد كه آیا خود از آن عیب مبرا است ؟! اگر او معتقد باشد كه خود دارای هیچ عیبی نیست ، با این رفتار، به عیبی بزرگ دچار شده كه همان غیبت كردن است.
به بد گفتن خلق چون دم زدی
اگر راست گویی سخن هم، بدی 3
پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «آتش در چوب خشك ، سریع تر از غیبت در حسنات بنده اثر نمى كند»
تصمیم جدی برای درمان غیبت!
http://img1.tebyan.net/big/1388/12/22623624817123811741436325517320953728243.jpg
كسی كه بر درمان بیماری غیبت تصمیم گرفته است ، باید بداند كه به جای برشمردن عیب دیگران ، بهتر است به عیب های خود بپردازد ؛ به طوری که پیامبر گرامی (ص) می فرماید:« طوُبی لِمَن مَنَعهُ عَیبُهُ عَن عُیُوبِ المُومِنینَ ؛ خوشا به حال كسی كه عیب خودش، او را از پرداختن به عیب مردم باز می دارد .» 4
و نیز حضرت علی (ع) می فرماید: «طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیُوبِ الناسِ؛ خوشا به حال كسی كه عیب و نقص خودش او را سرگرم كرده است تا به عیوب دیگران نپردازد.» 5
از راه های دیگری که برای جلوگیری از غیبت سفارش می شود این است كه انسان پیش از گفتن هر سخنی، به «مشروع یا نامشروع بودن » و «سود و زیان های دنیایی و آخرتی» آن توجه كند.
به عبارتی می توان گفت: اندیشه در سخن، پیش از بیان آن، مانع بسیاری از گناهان زبان می شود.
زیباترین راه برای درمان غیبت
یکی از دیگر راه هایی که آدمی را در دوری از غیبت کمک می کند ، كمك خواستن از خداست كه این خود دو گونه است :
نخست : این كه انسان به صورت كلی و در همه اوقات از خدا درخواست كمك و یاری كند تا به رذایل اخلاقی چون ؛ غیبت دچار نشود؛ همان گونه كه در دعاها هم آمده است كه : « خدایا مرا از غیبت پناه ده .» 6
دوم : در جایی كه زمینه غیبت فراهم و آبروی فرد در خطر است و شرایط اقتضا می كند كه شخص برای حفظ آبروی خود ، از دیگران غیبت كرده ، عیوب ایشان را آشكار سازد ، در واپسین مرحله ، با خدا باشد و از او بخواهد كه آبرویش را حفظ كند و بگوید: « خدایا! با تو معامله می كنم و برای تو از آبرویم می گذرم و آن را به تو می سپارم . تو خود آبروی مرا حفظ فرما .»؛ چرا كه خداوند بهتر از هر انسانی در حفظ و نگه داری حیثیت انسان ها ، توانا است.
امیرمؤمنان علی (ع) می فرماید:« غیبت ، تلاش انسان ناتوان است .» 7
حضرت علی (ع) می فرماید: « طُوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیبُهُ عَن عُیُوبِ الناسِ ؛ خوشا به حال كسی كه عیب و نقص خودش او را سرگرم كرده است تا به عیوب دیگران نپردازد»
http://img1.tebyan.net/big/1386/04/39213357014717669841881181341734614063.jpg
توسّل به ائمه، راهی برای دوری از غیبت
یکی از شیوه های مهمی که در کنار تلاش برای خودسازی در انسان بسیار مهم و ضروری است ، توسل به ائمه می باشد ، در حقیقت همان گونه که بسیاری از ما برای شفا بیماری جسمی از ایشان درخواست کمک و شفا داریم ، در بیماری ها و امراض پلید روحی نیز دوچندان به کمک این بزرگواران نیازمندیم .
در حقیقت در خواست کمک در کنار تلاش و اراده و خواستن ما باعث خواهد شد ، که راهی که پیمودن آن بسیار طولانی و سخت است ، در مدت کوتاهی به سرانجام رسد .
از طرف دیگر باید ، این توسلات را متداوم ادامه دهیم و در صورت موّثر نبودن ، تلاش خود را بیشتر کنیم ، نه آنکه خدای ناکرده به این بزرگواران یا این توسلات بدبین شویم .
طلب خشم خدا با خشنود کردن مردم !
نتیجه گیری :
باید بدانیم هرگاه با خشنود كردن مردم خشم خدا را طلب کنیم ،خدا بر ما نیز خشم مى گیرد. پس چگونه راضی می شویم که دیگران را محترم و شاد کنیم و مولاى خود (خدا) را كوچك بشماریم و براى خشنود ساختن آنان از خشنودى خدا دست برداریم ؟
چگونه راضی می شویم که اعمالی که با مشقت و سختی بسیار در دنیا برای کسب سعادت در آخرت به دست آورده ایم را ، خیلی راحت از دست داده و از بین ببریم ؟!
کمی به خود آییم و بر رفتار ها و گفتارهایمان تجدید نظری داشته باشیم .
فرآوری : زهرا اجلالبخش دین تبیان
پی نوشت ها :
1- مصباح یزدی ، محمد تقی ، آموزش عقاید، جلد 3 ، ص 152
2- کلینی ، ج 10 ، ص 123
3- سعدی: بوستان
4- كلینی ، كافی ، ج 8، ص 168
5- محدث نوری ، مستدرك الوسائل، ج 1، ص 116
6- علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج 94، ص 343
7- صبحی صالح ، نهج البلاغه ، ص 556
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/02f05b0adcaf57eb3.jpg
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 09:18 PM
غیبت كردن منحصر به زبان نیست
غیبت آن است كه چیزى نسبت به شخصی ذكر كنى كه اگر به گوش او برسد او را ناخوش آید .
http://img1.tebyan.net/big/1390/12/1030152536401181641411455219623949212.jpg
حقیقت غیبت
بدان كه حقیقت غیبت آن است كه چیزى نسبت به شخصی كه شیعه باشد ذكر كنى كه اگر به گوش او برسد او را ناخوش آید و به آن راضى نباشد، خواه آن نقص، در بدن او باشد، مثل این كه بگویى: فلانى كور، یا كر، یا گنگ، یا نیم مرده، یا كوتاه، یا بلند، یا سیاه، یا زرد و امثال اینها است، یا در نسب او باشد مثل این كه بگویى: پسر فلان، فاسق، یا ظالم، یا حمال زاده، یا نانجیب و نحو اینها است.
یا در صفات و افعال و اقوال او باشد مثل این كه بگویى: بد خلق، یا بخیل، یا متكبّر، یا ترسو، یا ریا كار، یا دروغگو، یا دزد، یا ظالم، یا پرگو، یا پرخور، یا بىوقت به خانه مردم مىرود، و نحو اینها است، یا در چیزى باشد كه متعلق به او باشد از: لباس، یا خانه، یا مركب. چنان كه بگویى: جامه فلان كس چركین است. یا خانه او چون خانه یهودیان است. یا عمامه او مثل گنبدى است، یا بقدر گردویى است. یا كلاه او دراز است. یا مركب او (جلف) است و امثال اینها.
و همچنین در سایر امورى كه منسوب به او باشد و به بدى یاد شود كه اگر آن را بشنود ناخوشش آید.
همچنان كه حدیث نبوى به آن دلالت مىكند، فرمود: آیا مىدانید كه غیبت چه چیز است؟ عرض كردند: خدا و رسول او داناتر است. فرمود: آن است كه یاد كنى برادر خود را به چیزى كه او را ناخوش آید. شخصى عرض كرد كه اگر آن صفت با او باشد باز بد است؟
فرمود: اگر باشد غیبت است و الا بهتان است.
و نام مردى در خدمت آن حضرت برده شد، شخصى عرض كرد: كه چه عاجز است. حضرت فرمود: غیبت رفیق خود را كردى).
و روزى اسم زنى مذكور شد ،عایشه گفت: كوتاه قد است. جناب رسول - صلّى اللّه علیه و آله - فرمود: او را غیبت كردى.
غیبت به غیر زبان
مخفى نماند كه غیبت كردن منحصر به زبان نیست، بلكه هر نوعى كه نقصى از غیر را بفهماند غیبت است، خواه به قول باشد، یا فعل، یا اشاره، یا ایماء، یا رمز، یا نوشتن.
آن كه غیبت را مىشنود نیز حكم غیبت كننده را دارد، همچنان كه در احادیث وارد شده است. و همچنان كه غیبت كنندگان، افساد دارند، غیبت شنوندگان نیز چنیناند، زیرا آن كسى كه در حضور او غیبت مسلمانى مىشود یا به آن خوشحال نمىشود و بدش هم نمىآید و به این جهت منع نمىكند ، یا خوشحال مىشود ولى از راه ریا و اظهار زهد تصدیق نمىكند، بلكه گاه است منع مىكند اما در قلب طالب آن است كه منع او را نشنوند
مروى است كه : «زنى بر عایشه وارد شد چون بیرون رفت عایشه با دست خود اشاره كرد كه این كوتاه است. حضرت فرمود كه غیبت او را كردى.»
و فرقى نیست در حرمت غیبت، میان كنایه و تصریح. بلكه بسا باشد كه كنایه بدتر باشد. و غیبت به كنایه، مثل این كه گویى: الحمد للّه كه خدا ما را مبتلا نكرد به همنشینى ظلمه. یا به حب ریاست. یا سعى در تحصیل مال. یا بگویى: نعوذ بالله از بىشرمى. یا خدا ما را محافظت كند از بىشرمى. و غرض از اینها كنایه به شخصى باشد كه مرتكب این اعمال باشد.
شنونده غیبت نیز حكم غیبت كننده را دارد
بدان كه آن كه غیبت را مىشنود نیز حكم غیبت كننده را دارد، همچنان كه در احادیث وارد شده است. و همچنان كه غیبت كنندگان، افساد دارند، غیبت شنوندگان نیز چنیناند، زیرا آن كسى كه در حضور او غیبت مسلمانى مىشود یا به آن خوشحال نمىشود و بدش هم نمىآید و به این جهت منع نمىكند ، یا خوشحال مىشود ولى از راه ریا و اظهار زهد تصدیق نمىكند، بلكه گاه است منع مىكند اما در قلب طالب آن است كه منع او را نشنوند.
و بسا باشد حیلهها برانگیزد كه آن غیبت قطع نشود، مثل این كه اظهار تعجب كند یا بگوید كه من چنین نمىدانستم و او را نوع دیگر شناخته بودم، كه آن غیبت كننده بیشتر میل در غیبت كند. و به این سخنها او را به غیبت وا مىدارد. و اینها همه در گناه و حكم با غیبت كننده شریكاند.
فرقى نیست در حرمت غیبت، میان كنایه و تصریح. بلكه بسا باشد كه كنایه بدتر باشد. و غیبت به كنایه، مثل این كه گویى: الحمد للّه كه خدا ما را مبتلا نكرد به همنشینى ظلمه. یا به حب ریاست. یا سعى در تحصیل مال. یا بگویى: نعوذ بالله از بىشرمى. یا خدا ما را محافظت كند از بىشرمى. و غرض از اینها كنایه به شخصى باشد كه مرتكب این اعمال باشد
رد غیبت
خلاصه آن كه گناه شنونده غیبت، مثل غیبت كننده است، مگر این كه در مقام انكار برآید و سخن آن شخص را قطع كند. یا از مجلس برخیزد. و اگر قدرت بر اینها نداشته باشد در دل غضبناك گردد. و اگر به زبان گوید: ساكت شو، اما در دل، مایل و طالب باشد، این از اهل نفاق است.
پس بر اهل دین لازم است كه چنانچه غیبت مسلمانى را بشنوند در مقام انكار برآیند و آن را رد كنند و الا مستوجب نكال مىگردند.
حضرت رسول - صلّى اللّه علیه و آله - فرمود :هر كه مۆمنى را در نزد او ذلیل كنند و او بتواند یارى او را بكند و نكند خدا در روز قیامت او را ذلیل مىسازد.
و فرمود: هر كه ردّ كند از غیبت، برادر خود را و آبروى او را محافظت كند، حق است بر خدا كه در روز قیامت آبروى او را نگاهدارد .
و فرمود كه ؛ هیچ مردى نیست كه بدى برادر مسلم او در نزد او مذكور شود و او بتواند او را جانب دارى و حمایت كند - اگر چه به یك كلمه باشد - و نكند مگر این كه خداى - تعالى - او را در دنیا و آخرت ذلیل مىكند و هر كه بدى برادر مسلمش را در نزد او ذكر كنند و او یارى او كند خدا یارى او كند در دنیا و آخرت.
درجای دیگر حضرت می فرماید: هر كه حمایت كند آبروى مسلمانى را، خدا در روز قیامت ملكى را مىفرستد كه او را حمایت كند.
منابع :
معراج السعاده- ملا احمد نراقی
اخلاق شبر - عبدالله شبر
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/02f0fb49b39362eb2.jpg
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 09:22 PM
ولی حضرت سعدی هم در موردش شعری داره:
سه کس را شنیدم که غیبت رواست .......... وز این درگذشتی چهارم خطاست
یکی پادشاهی ملامت پسند .......... کز او بر دل خلق بینی گزند
حلال است از او نقل کردن خبر .......... مگر خلق باشند از او بر حذر
دوم پرده بر بی حیائی متن .......... که خود میدرد پرده بر خویشتن
ز حوضش مدار ای برادر نگاه .......... که او میدرافتد به گردن به چاه
سوم کژ ترازوی ناراست خوی .......... ز فعل بدش هرچه دانی بگوی
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 09:57 PM
پيامبر صلى الله عليه و آله:
أَتَدرونَ مَا الغيبَةُ؟ قالوا: اَللّه وَرَسولُهُ أَعلَمُ، قالَ: ذِكرُكَ أَخاكَ بِما يَكرَهُ قيلَ: أَرَأَيتَ إِن كانَ فى أَخى ما أَقولُ؟ قالَ: إِن كانَ فيهِ ما تَقولُ فَقَدِ اغتَبتُهُ وَإِن لَم يَكُن فيهِ ما تَقولُ فَقَد بَهَتَّهُ؛
آيا مى دانيد غيبت چيست؟ عرض كردند: خدا و پيامبر او بهتر مى دانند. فرمودند: اين كه از برادرت چيزى بگويى كه دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مى گويم در برادرم بود چه؟ فرمودند: اگر آنچه مى گويى در او باشد، غيبتش كرده اى و اگر آنچه مى گويى در او نباشد، به او تهمت زده اى.
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
- پيامبر صلى الله عليه و آله:
مَنِ اغتابَ مُسلِما أَو مُسلِمَةً لَم يَقبَلِ اللّه صَلاتَهُ وَ لا صيامَهُ أَربَعينَ يَوما وَ لَيلَةً إِلاّ أَن يَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ؛
هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
(بحارالأنوار، ج75، ص 258، ح53)
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
امام صادق عليه السلام:
اَلغيبَةُ أَن تَقولَ فى أَخيكَ ما سَتَرَهُ اللّه عَلَيهِ وَ أَمَّا المرُ الظّاهِرُ فيهِ مِثلُ الحِدَّةِ وَ العَجَلَةِ فَلا؛
غيبت آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند آن را پوشيده نگه داشته است، اما (گفتن) خصلتهاى آشكارى چون تندخويى و شتابزدگى غيبت نيست.
(بحارالأنوار، ج75، ص246، ح7)
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
- امام على عليه السلام :
اَلسامِعُ لِلغيبَةِ كَالمُغتابِ؛
شنونده غيبت، مانند غيبت كننده است.
(غررالحكم، ج1، ص 307، ح1171)
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
پيامبر صلى الله عليه و آله:
اَلغيبَةُ اَسرَعُ فى دينِ الرَّجُلِ المُسلِمِ مِنَ الكِلَةِ فى جَوفِهِ؛
غيبت كردن در (نابودى) دين مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.
(كافى، ج2، ص357، ح1)
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
پيامبر صلى الله عليه و آله:
اَلغيبَةُ اَسرَعُ فى دينِ الرَّجُلِ المُسلِمِ مِنَ الكِلَةِ فى جَوفِهِ؛
غيبت كردن در (نابودى) دين مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.
(كافى، ج2، ص357، ح1)
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
امام باقر عليه السلام:
مَنِ اغتيبَ عِندَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَنَصَرَهُ و َأَعانَهُ نَصَرَهُ اللّه فِى الدُّنيا و آلخِرَةِ وَ مَنِ اغتيبَ عِندَهُ أَخوهُ المُؤمِنُ فَلَم يَنصُرهُ (وَلَم يُعِنهُ) و َلَم يَدفَع عَنهُ و َهُوَ يَقدِرُ عَلى نُصرَتِهِ وَ عَونِهِ إِلاّخَفَضَهُ اللّه فِى الدُّنيا و آخِرَةِ؛
كسى كه در حضور او از برادر مؤمنش غيبت شود و او به ياريش برخيزد، خداوند در دنيا و آخرت او را يارى دهد و كسى كه در حضور او از برادر مؤمنش غيبت شود و او ـ با آن كه مى تواند ياريش كند ـ به يارى او برنخيزد و از وى دفاع نكند، خداوند او را در دنيا و آخرت پَست گرداند.
(ثواب الاعمال، ص 148)
(الترغيب و الترهيب، ج3، ص515، ح31)
@ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @ سوسنگرد @
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/02f0f246517815af1.jpg
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 09:59 PM
موارد جواز غیبت عبارت است از:
1- دادخواهی: اگر انسان براى دادخواهى نزد کسى که مى تواند حق او را بگیرد از دیگرى که بر او ظلم نموده، تظلّم و دادخواهى کند به گونه اى که مستلزم ذکر نام او باشد اشکال ندارد.قرآن مجید به کسانی که مظلوم واقع شده اند اجازه داده است که فریاد بکشند و حق خود را بگیرند.(3)
بنابراین اگرغیبت ظالم ، باعث رفع ظلم شود (شنونده ، قاضی یا شخصی باشد که بتواند مثلا با نصیحت ظالم رفع ظلم کند) اشکال ندارد.
2- غیبت کردن از کسى که فسقش آشکار باشد نه پنهانی، مثل این که ظرف شراب را آشکارا در خیابان و بازار به دست گرفته، بیاشامد، همچنین کسى که پرده حیا را انداخته، در حضور مردم از گناه کردن حیا نمى کند، مثلاً کسى که ریش تراش است بگوییم ریش تراش است. قدر مسلّم جواز غیبت، گناهى است که آشکارا به جا مى آورد. امام صادق (ع)می فرماید: هرگاه فاسق به فسق خود تظاهر نماید احترامی ندارد وغیبت او جایز است. (4)
3- جرح شاهد یا راوی: هنگامى که انسان ببیند شخص فاسقى در دادگاه بر امرى شهادت مى دهد یا روایتى نقل مى کند، براى حفظ حقوق مسلمانان و احکام شرع باید هر چه درباره او مى داند، بیان کند.(5)
4- غیبت در مقام مشورت: هرگاه مسلمانى با کسى در خصوص معامله اى یا شناخت شخص دیگرى مشورت نمود، و طرف مشورت، عیبى از شخص مى داند که اگر نگوید معامله صورت مى گیرد و مسلمان به ضرر مى افتد یا این که امرى تحقق مى شود که مشورت کننده لطمه جبران ناپذیرى مى بیند، ذکر عیب مانعى ندارد.(6)
5- غیبت کردن به قصد نهى از منکر، با شرایط آن مانعى ندارد؛ به این معنا که هر گاه منکرى را از مسلمانى ببیند و بداند اگر غیبتش را بکند، آن را ترک مى کند جایز است، ولى اگر احتمال بدهد آن را ترک کرده، ذکر آن جایز نیست.
اگر مفسده هتک آبروى مسلمان، بیشتر از مفسده منکرى که مشغول آن است باشد، غیبت کردنش جایز نیست، هر چند یقین داشته باشد که به واسطه غیبت کردن، آن گناه را ترک خواهد کرد.
6- ذکر کردن کسى به عیب و نقصى که به آن مشهور و نشانه اش شده است مانند احول (چشم چپ) و اعرج (شل)، لیکن در صورتى که قصد عیب جویى نداشته و فقط به منظور معرفى و شناساندن شخص باشد و طرف از ذکر این القاب ناراحت نباشد. در غیر این صورت باید از این القاب استفاده نکند چون موجب رنجش و آزار برادر دینى مى شود.(7)
7- ردّ ادعاى کسى که به دروغ به خود نسبتى مى دهد: رد کردن کسى که به دروغ ادعاى نسبتى کند، زیرا مصلحت حفظ انساب و خانواده ها، مقدّم بر مفسده هتک ادعا کننده است.(8)
8- به طور کلى هر موردى که مصلحت غیبت کردن، از مفسده هتک احترام مؤمن بیشتر باشد، مانند شهادت دادن در مواردى که لازم است
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 10:04 PM
ملاك وحرمت غـيبت
(http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6302%2F%25D9%2585%25D9%2584%25D8%25A7 %25D9%2583-%25D9%2588%25D8%25AD%25D8%25B1%25D9%2585%25D8%25AA %25D8%25BA%25D9%2580%25D9%258A%25D8%25A8%25D8%25AA )
http://www.hadithlib.com/img/hadith.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6302%2F%25D9%2585%25D9%2584%25D8%25A7 %25D9%2583-%25D9%2588%25D8%25AD%25D8%25B1%25D9%2585%25D8%25AA %25D8%25BA%25D9%2580%25D9%258A%25D8%25A8%25D8%25AA ) قالَ الصادِقُ عليه السلامعليهم السلام ألغَيبَةُ حَرامٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ، مَأثُومٌ صاحِبُها فى كُلِّ حالٍ، وَ صِفَةُ الغَيبَةِ أنْ تَذكُرَ أَحَداً بَما لَيسَ هُوَ عِندَاللّه ِ عَيبٌ وَ تَذُمُّ ما يَحمِدُهُ أهلُ العِلمِ فيهِ. (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6302%2F%25D9%2585%25D9%2584%25D8%25A7 %25D9%2583-%25D9%2588%25D8%25AD%25D8%25B1%25D9%2585%25D8%25AA %25D8%25BA%25D9%2580%25D9%258A%25D8%25A8%25D8%25AA )http://www.hadithlib.com/imgview/pav.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Frolls%2 Fchel%2F6300%2F%25D8%25AD%25D9%2582%25D9%2588%25D9 %2582-%25D9%2585%25D8%25A4%25D9%2585%25D9%2586%23)
امام صادق عليه السلام فرمود: غيبت كردن بر هر مسلمانى حرام است. غيبت كننده هميشه گنهكار است، غيبت آن است كه كسى را با آنچه پيش خدا عيب نيست ياد كنى و مذّمت كنى آنچه را كه اهل علم و دانش ستايش مى كنند.
ارزش ترك غيبت
http://www.hadithlib.com/img/hadith.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6308%2F%25D8%25A7%25D8%25B1%25D8%25B2 %25D8%25B4-%25D8%25AA%25D8%25B1%25D9%2583-%25D8%25BA%25D9%258A%25D8%25A8%25D8%25AA) 8 عَنِ النَّبِىِّ عليه السلام قالَ: تَركُ الغَيبَةِ أَحَبُّ إلَى اللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ مِن عَشرَةِ آلاف رَكعَةٍ تَطَوُّعاً. (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6308%2F%25D8%25A7%25D8%25B1%25D8%25B2 %25D8%25B4-%25D8%25AA%25D8%25B1%25D9%2583-%25D8%25BA%25D9%258A%25D8%25A8%25D8%25AA)http://www.hadithlib.com/imgview/pav.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Frolls%2 Fchel%2F6300%2F%25D8%25AD%25D9%2582%25D9%2588%25D9 %2582-%25D9%2585%25D8%25A4%25D9%2585%25D9%2586%23)
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: ترك غيبت از ده هزار ركعت نماز مستحبى پيش خدا محبوبتر است.
اشاعه گناه
عَن أبى عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: مَن قالَ فى مُؤمِنٍ مارَأَتهُ عَيناهُ وَ سَمِعَتهُ اُذُناهُ فَهُوَ مِن الّذينَ قالَ اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ: إنَّ الّذينَ يُحِبُّونَ أنْ تَشيعَ الفاحِشَةُ فِى الَّذينَ آمَنُوا لَهُم عَذابٌ أليمٌ. http://www.hadithlib.com/imgview/pav.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6310%2F%25D8%25A7%25D8%25B4%25D8%25A7 %25D8%25B9%25D9%2587-%25DA%25AF%25D9%2586%25D8%25A7%25D9%2587%23)
امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه آنچه را از مؤمنى ديده يا شنيده بگويد، او از كسانى است كه خدا درباره آنان فرمود: كسانى كه دوست دارند گناه و فساد در بين مؤمنان پخش شود عذاب دردناكى براى آنان خواهد بود.
زشتتر از زنا
(http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6311%2F%25D8%25B2%25D8%25B4%25D8%25AA %25E2%2580%258F%25D8%25AA%25D8%25B1-%25D8%25A7%25D8%25B2-%25D8%25B2%25D9%2586%25D8%25A7)
http://www.hadithlib.com/img/hadith.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6311%2F%25D8%25B2%25D8%25B4%25D8%25AA %25E2%2580%258F%25D8%25AA%25D8%25B1-%25D8%25A7%25D8%25B2-%25D8%25B2%25D9%2586%25D8%25A7) قالَ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله: يا أباذَرَ إيّاكَ وَ الغَيبَةَ فَإنَّ الغَيبَةَ أشَدُّ مِنَ الزِّنا قُلتُ: وَلِمَ ذلِكَ يا رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله؟ قالَ: لاَِنَّ الرَّجُلَ يَزنى فَيَتُوبُ إلَى اللّه ِ فَيَتُوبُ اللّه ُ عَلَيهِ، وَالغَيبَةُ لاتُغفَرُ حَتّى يَغفِرُها صاحِبُها. (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6311%2F%25D8%25B2%25D8%25B4%25D8%25AA %25E2%2580%258F%25D8%25AA%25D8%25B1-%25D8%25A7%25D8%25B2-%25D8%25B2%25D9%2586%25D8%25A7)http://www.hadithlib.com/imgview/pav.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Frolls%2 Fchel%2F6300%2F%25DA%2586%25D9%2587%25D9%2584-%25D8%25AD%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AB-%25C2%25AB-%25D8%25BA%25DB%258C%25D8%25A8%25D8%25AA-%25C2%25BB%23)
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اى اباذر! بپرهيز از غيبت، زيرا غيبت از زنا سخت تر وبدتر است. اباذر مى گويد گفتم: چرا يا رسول اللّه ؟ فرمود: چون مرد زنا مى كند و توبه مى كند، خدا هم مى پذيرد، ولى غيبت بخشوده نمى شود تا اينكه صاحبش ببخشيد
شريك شيطان
(http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6313%2F%25D8%25B4%25D8%25B1%25D9%258A %25D9%2583-%25D8%25B4%25D9%258A%25D8%25B7%25D8%25A7%25D9%2586 )
http://www.hadithlib.com/img/hadith.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6313%2F%25D8%25B4%25D8%25B1%25D9%258A %25D9%2583-%25D8%25B4%25D9%258A%25D8%25B7%25D8%25A7%25D9%2586 ) قالَ الصّادِقُ عليه السلام: مِنِ اغتابَ أخاهُ المُؤمِنَ مِن غَيرِ تِرَةٍ بَينَهُما فَهُوَ شَرَكَ الشَّيطانَ. (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Fhaditht xts%2Fchel%2F6313%2F%25D8%25B4%25D8%25B1%25D9%258A %25D9%2583-%25D8%25B4%25D9%258A%25D8%25B7%25D8%25A7%25D9%2586 )http://www.hadithlib.com/imgview/pav.gif (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.hadithlib.com%2Frolls%2 Fchel%2F6300%2F%25DA%2586%25D9%2587%25D9%2584-%25D8%25AD%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AB-%25C2%25AB-%25D8%25BA%25DB%258C%25D8%25A8%25D8%25AA-%25C2%25BB%23)
امام صادق عليه السلام فرمود: كسى بدون اينكه برادر مؤمنش به او ظلمى كرده باشد غيبت او را بكند شريك شيطان است.
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 11:32 PM
5 راه برای دوری از غیبت و سخن چینی
غیبت (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.irangrand.ir%2Ftag%2F%2 5D8%25BA%25DB%258C%25D8%25A8%25D8%25AA%2F) آسیب رسان و (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.irangrand.ir%2Ftag%2F%2 5D9%2588%2F) بسیار مخرب است. غیبت، چه عمدی و چه سهوی، آسیب های فراوانی به دنبال دارد. به جای اینکه درمورد آدمها و پشت سر آنها حرف بزنیم، باید با خود آنها حرف زده و مشوقشان باشیم. امروز ۵ (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.irangrand.ir%2Ftag%2F%2 5DB%25B5%2F) راه (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.irangrand.ir%2Ftag%2F%2 5D8%25B1%25D8%25A7%25D9%2587%2F) برای (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.irangrand.ir%2Ftag%2F%2 5D8%25A8%25D8%25B1%25D8%25A7%25DB%258C%2F) ترک (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.irangrand.ir%2Ftag%2F%2 5D8%25AA%25D8%25B1%25DA%25A9%2F) عادت غیبت کردن به شما پیشنهاد می کنیم. وقتی اول از مغزتان و بعد زبانتان استفاده کنید، از غیبت دور خواهید شد از آنجاکه غیبت کردن معمولاً از یک گپ کوتاه شروع می شود، قبل از اینکه بفهمیم داریم غیبت می کنیم در آن گرفتار خواهیم شد. خیلی از آدمها از اینکه بقیه بفهمند آنها پشت سر کسی غیبت می کنند، واهمه دارند. بیشتر اوقات واقعاً منظور نداریم که پشت کسی حرف بزنیم اما اینکار را می کنیم چون از فکرمان استفاده نمی کنیم. اولین قدم برای ترک یک عادت بد از زندگیتان آگاه شدن از آن است. همین امروز، آگاهانه و بادقت به کلمات خودتان دقت کنید. سعی کنید قبل از اینکه کلمه ای بد درمورد کسی به زبان آورید، فکر کنید. می توانید برای خودتان سیاست تحمل صفر اجرا کنید اگر در یک صنعت یا تجارتی هستید، در نظر داشته باشید که در جلسه بعدی کاری درمورد موضوع غیبت کردن بحث کنید. وقتی کارمندانتان را وادار کنید که در مورد آسیب ها و ضررهای ناشی از غیبت کردن فکر کنند، از مشکلات و مسائل آتی جلوگیری خواهید کرد. در غیبت شرکت نکنید «فقط بگویید نه!» شعاری بود که بانو نانسی ریگان برای کاهش مصرف موادمخدر درمیان جوانان پیشنهاد داد. درمورد غیبت هم کاربرد دارد: فقط انجامش ندهید! غیبت کردن به حداقل دو نفر نیاز دارد. یکی حرف می زند و دیگری تایید می کند. اگر قبول نکنید که یکی از طرفین این مکالمه باشید، این مکالمه انجام نخواهد شد. ماشین غیبت را روی دور کند بیندازید این ایده مطمئناً کار می کند. به سمت منبع بروید. مستقیماً با فرد موردنظر یا هدف غیبت حرف بزنید. وقتی کسی شروع به حرف زدن درمورد کسی دیگر می کند، پیشنهاد بدهید که با آن فرد تماس بگیرید و حرف هایتان را با او درمیان بگذارید. احتمالاً ۹۰ درصد کسانیکه قصد غیبت کردن از این پیشنهاد خواهند ترسید. کسانیکه درمورد دیگران حرف می زنند دوست دارند ناشناس بمانند. اینها کسانی هستند که یادداشت ها و نامه های ناشناس درمورد شکایت از یک همکار برای رئیس می فرستند. آنها نظراتشان را با «به کسی نگو من این را به تو گفتم» شروع می کنند و شدیداً انکار می کنند که منبع شایعه پراکنی هستند. تنها چیزی که نمی خواهند این است که شناخته شوند. شما باید پیشنهاد دهید که اسم آنها را بخاطر حرفی که می زنند پیش کسان دیگر به زبان آورید و مطمئن باشید که سریع دست می کشند. غیبت را با خوبی جایگزین کنید همانطور که غیبت کننده ها دوست دارند ناشناس بمانند، خیلی ها هم عاشق موج اخبار بد و وحشت آور هستند. خیلی از افراد پرمشغله به دلایلی با اخبار خوب به اندازه اخبار بد هیجان زده نمی شوند. شما می توانید از نظرات خوب، کلمات تشویق آمیز یا تحسین و تمجید برای خنثی کردن غیبت استفاده کنید. مثلاً وقتی مریم شروع به صحبت درمورد سارا می کند، شما بگویید، «میدونی واقعاً دوست ندارم این رو بشنوم. سارا واقعاً دختر خوبی است و دوست خیلی خوب من است.» یا غیبت را به طور کل نادیده بگیرید و بگویید، «میدونی چیه؟ من سارا رو دیدم، اون خیلی دختر خوب و مهربانیه!» از کلمات خوب بعنوان سپری درمقابل بدی استفاده کنید. این نیازمند این است که به دنبال چیزهای خوب برای حرف زدن باشید. می دانید که نقاط خوب و مثبت در همه آدمها وجود دارد. حتی هیتلر هم عاشق حیوانات و هنر بود! اینکار عوارض جانبی مثبت و خوبی هم به دنبال دارد. وقتی روزتان را با خوب به جای بد شروع می کنید، زندگیتان را روشن تر می کنید. خوبی های زیادی در دنیا وجود دارد، فقط باید به دنبال آن باشید و درمورد آن حرف بزنید. قانون طلایی را اعمال کنید بعضی از خوانندگان ما افراد مذهبی نیستند. و خیلی از کسانیکه این مطلب را برایشان بفرستید هم ممکن است مذهبی نباشید. درواقع این مقاله اصلاً مقاله مذهبی نیست که غیبت را از دید مذهب بررسی کنید. اما قوانین اسلام و ادیان دیگر هم در این زمینه قابل اجرا است. از دیدگاه دین، غیبت کردن گناهی مخرب است. درست مثل تاریکی که روشنی آن را از بین می برد، غیبت هم با مهربانی و ملاحظه از بین می رود.
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 11:36 PM
این متن را که بخوانید دیگر هرگز غیبت نمیکنید!!! (http://www.askdin.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.niksalehi.com%2Fdin-andishe%2Farchives%2F205718.php)
احادیثی درباره غیبت
حضرت محمد (ص) : هرکه مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند ، خداوند تعالی چهل روز و شب نماز و روزه او را قبول نکند ، مگر اینکه کسی که غیبتش را نموده از وی در گذرد. جامع الاخبار صفحه ۱۰۹
----------------------------------------
امام صادق (ع) : غیبت ،حسنات ( خوبی ها و نیکی ها ) را از بین می برد همانطور که آتش هیزم را از بین می برد. خداوند بزرگ به موسی وحی می فرمود : غیبت کننده اگر توبه کند آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند نخستین کسی است که وارد آتش می گردد. بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۲۵۷ حدیث ۴۸
----------------------------------------
امام صادق (ع) : غیبت نکن که غیبتت می کنند ( غیبت کسی را نکن که غیبتت می کنند ) برای برادرت چاه مکن که در آن می افتی چون همانطور که برخورد می کنی با تو برخورد میشود. ( هر جوری رفتار کنی همانطور باخودت رفتار می کنند ) بحارالانوار جلد ۷۵ صفحه ۲۴۸ حدیث ۱۶
----------------------------------------
ابوذر می گوید به رسول خدا گفتم : غیبت چیست ؟ فرمود : برادرت را به آنچه دوست ندارد یاد کنی.گفتم ای رسول خدا اگر آنچه ( خصلتی ) که می گوییم در او باشد چه ؟ فرمود : بدان ، اگر آنچه را که در او هست یاد کنی ( بگویی ) غیبت او را کردی ، و اگر آنچه را که در او نباشد ( بگویی ) یاد کنی پس به او بهتان ( تهمت ) زدی. وسائل الشیعه جلد ۸ صفحه ۵۹۹ حدیث ۹
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : هرکه در ماه رمضان مسلمانی را غیبت کند به روزه اش پاداش داده نمیشود.جامع الاخبار صفحه ۱۰۹
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : روزه دار اگرچه در رختخوابش خوابیده باشد در حال عبادت است مادامی که مسلمانی را غیبت نکند. سفینة البحار جلد ۲ صفحه ۳۳۷
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : هرکه برادر مومن خود را در حضورش مدح گوید و در پشت سرش غیبت کند عصمت میان آن دو قطع میشود. امالی صدوق مجلس ۸۵ حدیث ۲۱
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : از غیبت و سخن چینی بر حذر باش زیرا غیبت روزه را میشکند و سخن چینی موجب عذاب قبر است.تحف العقول مواعظ النبی (ص)
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : از غیبت دوری کنید که غیبت سخت تر از زنا است زیرا مرد زنا میکند و توبه می نماید و خداوند توبه او را می پذیرد ولی غیبت کننده آمرزیده نشود مگر آنکسی که غیبت او را نموده وی را ببخشد.مجموعه ورام جلد ۱ صفحه ۱۱۵
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : هرکه از آبروی برادر ( دینی ) خود در موقع غیبت دیگران دفاع نماید بر خداوند حق است که او را از آتش دوزخ آزادش کند.مجموعه ورام جلد ۱ صفحه ۱۱۹
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : حد غیبت آنست که بگوئی درباره برادرت آن صفتی را که او دارد ( و او از شنیدنش بدش آید ) پس اگر آنچه را که او ندارد بگوئی بهتان و تهمت است.ارشاد القلوب دیلمی صفحه ۱۹۰
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : کفاره غیبت این است که برای کسی که غیبت او را نموده ای ( از خدا ) طلب آمرزش کنی. طرائف الحکم جلد ۲ صفحه ۳۵۵ نقل از امالی طوسی
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : زبانت را نگهدار زیرا نگهداری زبان صدقه ایست که به خودت می دهی سپس فرمود: هیچ بنده ای حقیقت ایمان را نشناسد تا مقداری از زبانش را نگهدارد ( هرچه خواست نگوید ) اصول کافی جلد ۳ باب الصمت و حفظ اللسان حدیث ۷
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : هرکه سخنش را از عملش نشمارد خطاهایش زیاد شود و عذابش فرا رسد. اصول کافی جلد ۳ باب الصمت و حفظ اللسان حدیث ۱۵
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : کسی که مردم از زبان او بترسند پس او از اهل دوزخ است.بحارالانوار جلد ۷۷ صفحه ۴۶
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : از فحش و بدگویی دوری گزینید زیرا که خداوند عزوجل بدگوی بد زبان را دوست ندارد. خصال صدوق باب الثلاثه حدیث ۲۰۳
----------------------------------------
حضرت علی (ع) : دردناکترین مردم ( در قیامت ) غیبت کننده است. غررالحکم جلد ۲ صفحه ۳۸۱ حدیث ۲۹۱۱
----------------------------------------
امام صادق (ع) : کسی که آنچه را از مومنی دیده یا شنیده بگوید ، او از کسانی است که خدا درباره آنان فرمود : کسانی که دوست دارند گناه و فساد در بین مومنان پخش شود عذاب دردناکی برای آنان خواهد بود. وسائل الشیعه جلد ۸ صفحه ۵۹۸ حدیث ۶
----------------------------------------
حضرت محمد (ص):از بدترین بندگان خدا کسی است که مجالست او برای بدگوئیش ناخوشایند باشد ( مردم از همنشینی او بیزار باشند ). طرائف الحکم جلد ۲ صفحه ۱۵۷
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) : خداوند زبان را طوری عذاب فرماید که هیچ یک از اعضاء را آنچنان عذاب نکند ، زبان گوید پروردگارا مرا عذابی نمودی که چیز دیگر را عذاب نکردی ، پس به آن گفته میشود از تو کلمه ای خارج شد که به مشارق و مغارب زمین رسید و به وسیله آن سخن ، خون محترم ریخته شد و مال محترم غارت گردید و ناموس محترم دریده شد،به عزت و جلالم سوگند تو را عذابی کنم که هیچ یک از اعضاء دیگرت را آنچنان عذاب نکرده باشم.اصول کافی جلد ۳ باب الصمت و حفظ اللسان حدیث ۱۶ و ۱۷
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) فرمود: وقتی در انجمنی که تو هستی درباره مردی بد می گویند آن مرد را یاری کن و آن گروه را از بد گویی باز دار و از آنجا برخیز. نهج الفصاحه حدیث ۲۴۷
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) فرمود : زبان خود را از بدگویی مسلمانان باز دارید ، اگر کسی مُرد درباره او به نیکی سخن گویید. نهج الفصاحه حدیث ۲۶۴
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) فرمود : از غیبت بپرهیزید که غیبت از زنا سخت تر است ، کسی که زنا میکند و توبه میکند خدا توبه او را می پذیرد ، ولی آنکه غیبت میکند گناهش آمرزیده نمیشود تا آنکه غیبت او را کرده است از گناهش بگذرد. نهج الفصاحه حدیث ۹۹۶
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) فرمود : روزه دار از آن هنگام که صبح میکند تا به شب در رود مادام که غیبت نکند در عبادت است و همین که غیبت کرد روزه او پاره شود. نهج الفصاحه حدیث ۱۸۵۵
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) فرمود : غیبت آن است که برادر خود را به چیزی که دوست نداری یاد کنی. نهج الفصاحه حدیث ۲۰۴۴
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) فرمود : کفاره کسی که عیب وی کرده ای این است که برای او آمرزش بخواهی. نهج الفصاحه حدیث ۲۱۴۳
----------------------------------------
حضرت محمد (ص) فرمود: هر چیزی که دوست نداری رو بروی برادر خویش کنی غیبت است. نهج الفصاحه حدیث ۲۶۵۵
----------------------------------------
حضرت حضرت محمد (ص) فرمود : هرکه برادر مسلمانش را در حضور او غیبت کنند و تواند یاریش کند یاری وی نکند خدا او را در دنیا و آخرت خوار کند. نهج الفصاحه حدیث ۲۹۴۹
hadithe.ir
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 11:43 PM
http://static.filmannex.com/users/galleries/293115/8%D8%BA%D9%817%D9%817%D9%81%D9%87_fa_rszd.jpg
http://static.filmannex.com/users/galleries/293115/8%D8%BA7%D9%813816_fa_rszd.jpg
http://hw8.asset.aparat.com/avt/1892294-1504-b.jpg
http://persian-star.net/1393/1/23/ElhamBakhsh/29.jpg
حسنعلی ابراهیمی سعید
30th July 2015, 11:46 PM
عوامل اجتماعی غیبت
عواملی که زمینه
ساز رواج و شیوع غیبت میشود، شامل زمینههای فردی و زمینههای اجتماعی میشود. زمینههای فردی از قبیل حسادت، غرور، عادت و غیره از حوزه این نوشتار خارج است، از این جهت صرفاً به عوامل اجتماعی پرداخته می شود. امام صادق (ع)، علل و زمینه
های غیبت را ده چیز شمرده شده است که بعضی از آنها جنبه روان شناختی و بعضی دیگر جنبه جامعه شناختی دارد: «اصل الغیبة تتنوع بعشرة انواع: شفاء غیظ و مساعدة قوم و تهمة و تصدیق خبرٍ بلا کشف و سوء ظن و حسد و سخریة و تعجب و تبرّم و تزیّن، فأن اردت السلامة فاذکر الخالق لا المخلوق فیصیر لک مکان العیبه عبرة». این عوامل دریک «وضعیت اجتماعی» بروز می کنند. وضعیت اجتماعی وضعیتی است که کنشگران با هم تعامل دارند و به کل مجموعه شناسه
هایی که کنشگر به آن پاسخ میدهد، (خواه اشخاص، جمعیت ها و موضوعهای فرهنگی و خواه خویشتن خویش) بکار برده میشود. وضعیت اجتماعی معطوف به موضوعات اجتماعی استو برحسب گروه های اولیه و ثانویه، متغیر می شود. هر فردی از افراد جامعه به وسیله تماس اجتماعی در ابتدا به یکی از گروه های اولیه، مانند خانواده و در مرحله بعدی در گروه های ثانویه، تماس
های مستقیم و غیرمستقیم پیدا میکند. در همین گروه ها شخصیت و شالوده فردی و جمعی پیریزی میشود. ارزشها و هنجارها از طریق فراگیر و اجتماعی شدن (جامعهپذیری) اندوخته میشود. این گروه ها از دو طریق بستر و زمینه غیبت را در جامعه فراهم می آورند: 1) عرفی شدن غیبت
عوامل و پدیده
های اجتماعی، به شکلی دو سویه، از هم دیگر تأثیر و تأثر میپذیرند. از این رو وقتی غیبت از طریق سرایت اجتماعی رواج پیدا کند و عرفی گردد، خود زمینهساز غیبت کردن و افشای عیوب به همدیگر می شود که این امر به نوبه خود موجب بروز یک پدیده و ناهنجاری دیگری به نام «نفاق» میشود؛ یعنی افراد یکدیگر را قبول ندارند و در غیاب هم از یکدیگر غیبت میکنند، اما وقتی با هم مواجه میشوند، چنان با هم برخورد کنند که گویا صددرصد یکدیگر را قبول دارند و مشکلی بین آنها نیست، در حالی که واقع امر این چنین نیست. بعضی از افراد برای اینکه خود را از تهمت برهانند، حاضرند این ویروس اجتماعی (غیبت) فراگیر شود تا راه برای رفتار ناهنجار خودشان باز شود. چنانچه از معصوم روایت شده: «فی ودود لعیوب یحبّون اشاعة معائب الناس»، «صاحبان رفتار نابهنجار، دوست دارند مردم را افشا کنند، تا بدین وسیله عذری و توجیهی برای عیوب خود بیابند». برای مبارزه با عرفی شدن غیبت لازم است در ابتدا، در گروههای اولیه این امر نهادینه شود که غیبت یک رفتار نارواست و موجب میشود که دیگر کنشگران نیز به غیبت واداشته شوند و این عمل به نوبه خود موجب سرایت اجتماعی میشود. بنابراین اگر کنترلی هم لازم باشد، در همین مرحله بهترین وضعیت را ایجاب میکند. 2) بیرون کردن رقیب از صحنه اجتماعی
معمولاً در روابط اجتماعی نوعی رقابت جمعی هم شکل می
گیرد، این رقابت اگر براساس اصول و ارزشها باشد، از منظر منابع دینی عملی ارزشی است: «فاستبقوا الخیرات»، اما اگر براساس منافع شخصی و هواهای نفسانی باشد، رفتاری نابهنجار و ضد ارزش است. بعضی از افراد که دارای منطق قوی و راه و رسم صحیحی نیستند، برای اینکه در صحنة رقابت اجتماعی رقیب خود را از صحنه بیرون کنند، با ذکر عیوب آنها و رواج دادن غیبت، این امر را ممکن میسازند. با نگاه آسیبشناختی به مسائل کنونی کشور مشخص می شود، یکی از مشکلات کنونی رقابتهای اجتماعی در کشور ما، از همین نقطه سرچشمه میگیرد. موارد جواز غیبت
از آنجا که اسلام دین کامل و جامعی است، همه جوانب و اطراف مسائل به خوبی دیده شده و احکام اسلامی همگی بر طبق مصالح و مفاسد بنا نهاده شده است. زمانی مصلحت بیشتر اقتضا می
کند، مفسدة کمتر در نظر گرفته نشود و به اصطلاح علمی، مصلحت بیشتر بر مفسده حکومت می کند و دایرة آن را توسعه یا تضییق مینماید. یک مورد زمانی است که مصلحت جمعی لحاظ شود، زیرا مصلحت جمعی بر مصلحت فرد غالب است. موارد استثنای غیبت از همین نوع است، یعنی در بعضی موارد، بنابر مصلحت بیشتر، مفسدة غیبت در نظر گرفته نمیشود و مصلحت فرد، فدای مصلحت جمع میشود و در نتیجه غیبت جایز میگردد. موارد جواز غیبت به اختصار شامل موارد ذیل می شود. 1) نصیحت مشورت کننده
این موارد در جایی است که کسی با دیگری در موضوع خاصی مشورت نماید، فرد طرف مشورت می
تواند از شخص مورد نظر، در رابطه با موضوع مشورت حقایقی را بیان کند؛ گرچه این مطالب از مسائلی باشد که افشای آن در حالت عادی غیبت محسوب میگردد. به عنوان نمونه، مشورت در امر ازدواج چون از نظر اسلام امر مهمی است و میبایست بنیان خانواده بر پایههای محکم استوار گردد، میتوان در حد ضرورت از معایب فرد مورد ازدواج بیان کرد تا کسی که قصد ازدواج دارد، اغوا به جهل نشود و با آگاهی کامل ازدواج نماید. 2) نهی از منکر
اگر انسان تشخیص دهد، با غیبت کردن، فردی از گناه خویش منصرف می
شود و پشیمان میگردد، غیبتش رواست. در این مواقع غیبت کردن یکی از راه های جلوگیری از منکرات و مصداق نهی از منکر است. البته این امر در زمانی است که سایر شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود داشته باشد، مثلاً بداند احتمال تأثیر دارد و آن فرد غیبت شده از گناه خویش توبه میکند. 3) شخص فاسد
غیبت از کسی که گمره است و گمراه کننده، جایز می
باشد کسی که با نشر عقاید باطل و ترویج مبانی باطل، سعی در تخریب معارف دینی و ایجاد بدعت در دین و گمراه کردن دیگران دارد، غیبتش جایز است؛ بدین معنی که میتوان با ذکر نام و خصوصیات فرد، اعتقاد باطل، انحراف فکری و عقیدتی ضررهای گرویدن به او را آشکار کرد و به جامعه معرفی نمود. با نشر کتاب، مقاله و غیره، می توان مبانی افرادی را که با انواع تفکرات وارداتی و مخرّب، درصدد تضعیف مبانی دینی هستند، مورد نقد قرار داد و افکار آنها را مخرّب اعلان نمود که این امر نه تنها غیبت محسوب نمیگردد، بلکه چه بسا بر علما و اندیشمندان واجب و لازم باشد، زیرا یکی از وظایف علما و اندیشمندان جلوگیری از بدعتها و شیوع افکار باطل و انحرافی است. 4) امنیت اجتماعی
در بعضی شرایط، مصلحت عمومی جامعه اقتضا می
نماید، افراد جامعه با هوشیاری و دقت، مراقب امنیت جامعه باشند و مواردی را که مخل به امنیت اجتماعی می باشد، با ذکر نام و خصوصیات در نزد کسانی که وظیفه آنها تأمین امنیت است، بیان کنند. زیرا نمیتوان به خاطر حیثیت یک فرد، کل جامعه را در خطر انداخت و مصلحت یک فرد را فدای مصلحت جمع نمود، در حال حاضر این امر وضعیتی است که کشور ما نیز با آن روبروست و حتی شناساندن و معرفی این افراد به جامعه برای اینکه مردم دشمن را به خوبی تشخیص بدهند، بلامانع است. راهکارهای عملی رفع غیبت
در راستای مبارزه با غیبت در صحنه اجتماع، باید از راهکارهای ویژه ای بهره جست تا در فضای رفتارها و ارزش
های جامعه جوابگو باشد. همه راهکارهای دفع غیبت، در این مسیر هستند که ضد ارزش و ضد اخلاقی بودن این پدیده نامطلوب را در سطح جامعه نهادینه کنند؛ زیرا در سیر فرایند تغییر ارزشها، گاهی اوقات رفتار ضد ارزشی تبدیل به ارزش میگردد، در این مورد باید هنجار سازان جامعه تلاش کنند تا غیبت را امری مذموم، هنجارشکن و ضد ارزشی معرفی نمایند. 1) نظارت و کنترل اجتماعی
به نظر می
رسد در مورد غیبت بهترین نوع نظارت اجتماعی، از نوع «نظارت غیررسمی» است، در نظارت غیررسمی، کنترل آن پدیده به نهادها و تأسیسات غیررسمی مثل دادگاه و پلیس واگذار نمی باشد، بلکه خاستگاه نظارت آن معطوف به نظارت جمعی همه افراد جامعه، نسبت به رفتارهای یکدیگر است. کاملترین مصداق این نظارت، همان است که قرآن کریم معرفی میکند: «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»،«مؤمنان یکدیگر را به صبر و حق سفارش میکنند». در واقع مؤمنان مواظب یکدیگر هستند و مردم همدیگر را به خیر و دوستی راهنمایی میکنند. یکی از ابزارها و مکانیسم
های مهم کنترل اجتماعی، «امر به معروف و نهی از منکر» است. امر به معروف و نهی از منکر دارای سه مرحله می باشد: قلبی، زبانی و یدی. گرچه مرحله سوم وظیفة حکومت اسلامی است، اما دو مرحله دیگر به تک تک اعضای جامعه واگذار شده، به این که فرد به هنگام دیدن نابهنجاری و تخریب ارزشها، در ابتدا از درون ناراحت شود که ضد ارزشها تبدیل به ارزش شدند و در مرحله بعدی به شخص متجاهر به گناه، به صورت شفاهی و لسانی تذکر دهد. امر به معروف نقش مهمی در تلطیف فضای معنوی جامعه ایفا مینماید. 2) روش تذکار
یکی از روش
ها و ابزارهای بسیار مناسب که قرآن معرفی میکند و در جلوگیری از انحرافات بسیار مؤثر است، روش «تذکر و یادآوری» است. مفهوم این راهکار عملی، به صورت فردی بدین معنی است که انسان مرتب به خودش یادآوری کند که این رفتار ارزشی یا آن رفتار ضد ارزشی است، زیرا با گذشت زمان، بسیاری از مسائل فراموش می
شود و قبح یک رفتار کمرنگ می گردد، دراین فضا بهترین راهکار توجه و یادآوری است. تفاوت این راهکار با قبلی آنجاست که در راهکار قبلی جرم یا ناهنجاری اتفاق میافتاد، آن گاه تحت نظارت و نهی از منکر واقع میشود، اما کارکرد این روش قبل از وقوع جرم و بروز ناهنجاری است و خاصیت پیشگیری را دارد. این روش قرآنی که متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته، بسیار مؤثر است. در سطح کلان، این امر وظیفه هنجارسازان جامعه است. به عنوان نمونه، براساس روش تذکار قرآنی لازم است در رسانه ها، نمازهای جماعت و ...، هر روز یا هر هفته، یک روایت در مورد قبح غیبت خوانده شود، تا زشتی این عمل بیشتر از پیش آشکار گردد. 3) تشویق صالحان و تنبیه غافلان
این راهکار که مستفاد از قرآن می باشد، به معنای تنظیم روابط اجتماعی است تا کسانی که پایبند ارزش
ها هستند و رفتار آنها مطابق قاعده و قانون است، مورد تشویق همه افراد جامعه به ویژه هنجارسازان جامعه قرار گیرند و در طرف مقابل هنجارشکنان مورد تنبیه قرار بگیرند. بهترین تنبیه هنجارشکنان «بایکوت اجتماعی» است. کسانی که غیبت میکنند، هرزهگو و سخن چین هستند، آنها نمیبایست در شبکه روابط اجتماعی جایگاهی داشته باشند. نهادهای اجتماعی، نسبت به افرادی که با غیبت کردن نظم اجتماعی را به هم می زنند، به گونه ای برخورد کنند که آنها جایگاه خود را از دست بدهند. قطع ارتباط با آنها و ترتیب اثر ندادن به نتایج حرف هایشان، بهترین طریقه تنبیه می باشد. 4) مسئولیت اجتماعی برای حفظ حقوق دیگران
باید توجه داشت که غیبت کردن، حقی برای دیگران ایجاد می
کند، بدین معنی که شخص غیبت کننده موظف است، حقوق شخص غیبت شده را که ضایع کرده است، جبران نماید و به گونهای شخصیت اجتماعی او را که با غیبت خدشهدار شده است، احیا و جبران نماید، همچنین شنونده غیبت موظف است، از حقوق فرد غیبت شده دفاع کند و او را تنها رها نکند، زیرا وی نیز مسئول حفظ حقوق دیگران است و نباید بگذارد در پیش روی خودش، این حق ضایع گردد. همة این راهکارهای عملی، در جهت فرهنگ پذیر کردن زشتی غیبت است و زمانی این راهکارها بیشترین نتیجه را خواهند داد که از نهاد خانواده شروع شود؛ زیرا همان طور که مطرح گردید، اعتقادات و باورهای هر فردی به وسیله تماس اجتماعی شکل می گیرد که بیشترین این تماس از سوی خانواده است. بنابراین خانواده در این فرهنگ پذیر کردن نقش مستقیمی دارد و سپس بر حسب اولویت تماس های اجتماعی، این امر مهم بر عهدة مدرسه، رسانه، نهادهای فرهنگی و به طور کلی همة متولیان فرهنگی است که آنها می توانند در ابتدا از طریق اصلاح خویش و سپس با بکارگیری راهکارهای مؤثر، گامی مهم در دفع این پدیدة نامطلوب بردارند.
حسنعلی ابراهیمی سعید
3rd April 2020, 05:04 PM
دوستان پیشنهاد مطالعه دارم
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.